کد خبر: 1127628تاریخ انتشار: ۱۲ دی ۱۴۰۱ - ۲۲:۳۰ لینک کوتاه: http://www.Javann.ir/004jLY
صفحه نخست » سياسی
حمیدرضا شاهنظری
قهرمان روز جهانی مقاومت
انقلاب اسلامی ماحصل چند قرن مجاهدت مستمر و جانفشانیهای انسانهای بسیاری بود که کل حرکت تاریخ را تقابل بین حق و باطل و تلاش بیپایان این دو جبهه برای سلطه کامل بر زندگی بشری میدانستند. این نگرش در نهضت بزرگ ملت ایران به روشنی در کلام امام خمینی (ره) بارها منعکس شده است. به گونهای که رهبر بزرگ انقلاب اسلامی به صراحت پس از دفاع مقدس اعلام کرد که «جنگ ما جنگ حق و باطل بود و تمام شدنی نیست، جنگ ما جنگ فقر و غنا بود، جنگ ما جنگ ایمان و رذالت بود و این جنگ از آدم تا ختم زندگی وجود دارد».
در نگاه الهی، آغاز حضور انسانها بر زمین با تقابل بین حق و باطل و تلاش باطل برای به ضلالت کشاندن انسانها استوار بود و مسیر حرکت بشریت همواره یک سیر تقابلی بین جریان حق و باطل بوده که در نهایت به حکومت مستضعفین و صالحین بر زمین منتهی خواهد شد. البته ترسیم یک حرکت کلان برای بشریت توسط متفکران غیردینی و ضددینی نیز انجام شده و آنها نیز آیندههای مدنظر خود را به عنوان سرنوشت نهایی بشریت نظریهپردازی نمودهاند که به دو نمونه معاصر آن در دیدگاه «جامعه بیطبقه کمونیستی» و «پایان تاریخ و استیلای لیبرال سرمایهداری» میتوان اشاره کرد. آنچه تاکنون در تقابل بین حق و باطل دیده شده به علل مختلف از جمله گرایش غرایز به عنوان بیرونیترین لایه وجود انسانی به لذتخواهی مادی و عمیقتر بودن لایه گرایش فطری انسان به سوی حق، جبهه حق اغلب در طول تاریخ مهجور بوده و باطل، نمود و جولان بیشتری داشته و توانسته رسوخ و استیلای بیشتری در عرصه قدرت جهانی به دست آورد.
طی چند قرن بعد از عصر حضور پیامبران، جبهه باطل توانست یهودیت و مسیحیت را با ایجاد انحراف، مهار نماید و اسلام را نیز دچار انحرافات و شکافهای بزرگی نماید. بعد از ۱۴۰۰ سال از رسالت آخرین رسول الهی، نظام سلطه بیرون آمده از دل مدرنیته غربی در تلاش بود که بعد از تحولات سه قرن اخیر و پایان دو جنگ جهانی، آخرین مقاومتهای فرهنگی ایرانیان در برابر خدازدایی و دینزدایی از زندگی بشری را در هم شکسته و با از بین بردن دین و دیانت در ایران، سلطه جهانی خود را تکمیل کند. تلاش پهلوی اول در دینزدایی از جامعه ایران و امتداد و تشدید آن در دوره پهلوی دوم، برنامهای بود که اعمال میشد تا به مرور آخرین سنگرهای دفاع از حقیقت و انسانیت در پرتو تعالیم انبیا در هم فرو بریزد. اقداماتی که اثرات منفی آن حتی تاکنون از جامعه ایران رخت برنبسته و اغتشاشات اخیر در ایران با شعار «زن، زندگی، آزادی» امتداد همان اقداماتی است که در آن برهه برای حیازدایی از مردم و دینزدایی از جامعه و مسخ انسانها به موجوداتی صرفاً لذتجو صورت میگرفت. این اقدامات که به موازات بسط تسلط غربیها به خصوص امریکاییها و صهیونیستها بر مراکز قدرت ایران در دستور کار بود به دنبال بسط سلطه جهانی نظام سرمایهداری و از بین بردن آخرین مانعها در این راه بود و درست در همین نقطه بود که یکی از ذخایر آخرالزمانی جبهه حق به نام امام خمینی (ره) قد علم کرد و با قامتی استوار فریاد مقاومت در برابر شیاطین عالم را سر داد.
جهان دگرگون شده بود و فریادهای خمینی کبیر عصر تازهای را نوید میداد؛ عصر مقاومت در برابر اشرار و شیاطین عالم به خصوص دولت سلطهگر امریکا یا به تعبیر امام، شیطان بزرگ و عصر مقاومت در برابر دینزدایی از بشریت و تلاش برای پایان دادن به استثمار ابناء بشری.
امام خمینی (ره) نهضتی بزرگ را آغاز کرد که انقلابی بزرگ در جانهای خسته از فساد و تباهی و از ظلم و بیعدالتی به وجود آورد و میلیونها انسان در ایران و در جهان و در هر نقطهای که مردم آنجا به استضعاف کشیده شده بودند به پا خاستند و از دل این حرکت عظیم، انسانهایی، چون قاسم سلیمانی پرورش یافتند. در سال ۵۷ فصل جدید در تاریخ بشری آغاز شد که نشان از آغاز دوره مقاومت در برابر مستکبران و مفسدان عالم و به عرصه عمل وارد شدن نظریه مقاومت بود. نظریه مقاومت نه یک نظریه انسانی بلکه یک نظریه برگرفته از تعالیم الهی و مولود چنین حرکتی است و در درون خود این معنا را دارد که مستضعفین عالم باید به پا خیزند و نظام جهانی سلطه را در رسیدن به اهداف شوم خود ناکام بگذارند. نظریه مقاومت برگرفته از مبانی معرفتی اسلام ناب و مبتنی بر هستیشناسی و انسانشناسی شیعه به عنوان یک مکتب مقاوم در برابر کافران، منافقان و ظالمان بود که بعد از انقلاب اسلامی ابعاد جدیدی از آن به منصه ظهور رسید و در عرصه عمل توانست موانع بسیاری را از سر راه برداشته و سد محکمی در برابر دشمنان ایجاد کند.
دقیقاً با ابتنا بر همین نگاه بود که وقتی داعشیها و تکفیریهای مولود صهیونیسم و مورد حمایت امریکا کشورهای سوریه و عراق را در چنگال خود اسیر کرده بودند و آماده میشدند تا در مرحله بعد به هدف نهایی خود که نابودی ایران بود برسند و همگان تصور میکردند که کار تمام شده است و دیگر نمیتوان مردم این کشورها را نجات داد، مردی از تبار امام حسین (علیهالسلام) که خود را خادم ملت امام حسین میدانست به همراه یارانش توانست آن مقاومت شگرف را رقم بزند و تمام برنامههای سلطهگران برای منطقه غرب آسیا و ایران را ناکام بگذارد.
نظریه مقاومت برگرفته از انقلاب اسلامی به عنوان یک نظریه جامع و ذوالابعاد رهاییبخش است که به دنبال رهاییبخشی آحاد بشریت از غل و زنجیرهای سلطهگران جهانی در همه حوزههای فکری، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و از جمله نظامی است که روشنترین و تعینیافتهترین نمود آن در عصر حاضر در مجاهدت شبانهروزی حاج قاسم سلیمانی و یارانش برای نجات ملتهای منطقه و به شکست کشاندن برنامههای دشمن در سلطه بر غرب آسیا تجلی پیدا کرد. حاج قاسم قهرمان مقاومت جهانی در برابر استکبار و سلطه است و انقلاب اسلامی و ایران نیازمند حاج قاسمهای سایر عرصههای مقاومت هستند.
منبع: روزنامه جوان