0

شکست سوریه سازی از ایران

 
ravabet_rasekhoon
ravabet_rasekhoon
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1392 
تعداد پست ها : 8838
محل سکونت : اصفهان

شکست سوریه سازی از ایران

شکست سوریه سازی از ایران

همه چیز از یک دیوارنویسه آغاز شد: «حالا نوبت توست دکتر!»، اما در پشت این دیوار، نقشه‌هایی شوم ترسیم شده بود...
در ۱۶ فوریه سال ۲۰۱۱ عده‌ای از دانش‌آموزان مدرسه «بَنی» در محله عَرَبِین درعا در سوریه، شعار‌هایی را بر ضد بشار اسد، روی دیوار‌های مدرسه نوشتند و بلافاصله پس از آن خبری مبنی بر دستگیری و شکنجه این دانش‌آموزان در شبکه الجزیره منتشر شد.
خبری که بعد‌ها مورد تشکیک واقع شد، به‌طوری که حتی عزمی بشاره، یکی از مخالفان جدی نظام سوریه و از سیاستگذاران شبکه الجزیره نیز در کتاب خود فاش کرد که اخبار شکنجه این کودکان صحت نداشته و درباره این ماجرا اغراق شده‌است.
اما همین خبر اغراق‌شده کافی بود تا مردم درعا به خیابان‌ها بیایند. به تدریج دامنه این اعتراضات گسترده‌تر شد و صد‌ها هزار معترض در شهر‌های مختلف سوریه نظیر دمشق، حمات، جبله، لاذقیه و حمص، در روز‌های مختلف به‌ویژه روز‌های جمعه با نام‌هایی جمعه مبارزه، جمعه آزادی، جمعه شهدا، جمعه کودکان و جمعه عدم مشروعیت علیه دولت بشار اسد دست به اعتراض و تظاهرات زدند و خواهان کناره‌گیری او از قدرت شدند.
در مقابل، طرفداران بشاراسد نیز برای حمایت از او تجمع کردند و پس از آن جامعه سوریه به دو قطب تقسیم شد؛ بخشی طرفدار نظام حاکم و بخشی دیگر مخالف این نظام.
کم‌کم تجمعات مخالفان اسد به خشونت کشیده‌شد و اوضاع از یک تجمع اعتراضی به یک میدان جنگ واقعی بدل شد؛ جنگی که دوست را در برابر دوست، همسایه را در برابر همسایه و برادر را در مقابل برادر قرار داد. معترضان در برخی از شهر‌ها به اموال عمومی حمله کردند و عده‌ای حتی پرچم رسمی سوریه را نیز کنار گذاشتند و در اعتراضات خود یکی از پرچم‌های قدیمی این کشور را در دست گرفتند.
این حرکات در زمانی اتفاق افتاد که کل منطقه در حال تغییر و تحول بود؛ در آن زمان حکومت بن علی در تونس و حسنی مبارک در مصر با اعتراضات مردمی سرنگون شده‌بودند و محمد قذافی در لیبی و علی عبدالله صالح در یمن نیز شرایط خوبی نداشتند.
در این میان کشور‌های غربی به مدیریت امریکا و با همکاری برخی کشور‌های منطقه به سناریوی شبیه‌سازی بحران در کشور‌های دیگر روی آوردند تا امت عربی را ازانقلاب‌های واقعی کشورهایشان منحرف کنند؛ سوریه نیز یکی از این کشور‌هایی بود که برای پیاده‌سازی این سناریو انتخاب شده‌بود.
از ابتدای شکل‌گیری این بحران، رسانه‌های غربی، عربی و عبری با هدف تأثیر بر افکار عمومی و تخریب چهره دولت سوریه تمام امکانات خود را بسیج کردند. این رسانه‌ها با استفاده از استودیو‌های مجازی، جمعیت معترضان را چندین برابر نشان دادند و به تشییع کشته‌های خودساخته و دروغین پرداختند؛ به حدی که می‌توان گفت شلیک فیلم، تصویر و روایت‌های تحریف شده در آغاز بحران سوریه، بیشتر از شلیک گلوله‌ها بود. البته این رسانه‌ها به انعکاس اخبار اغراق شده اکتفا نکردند و در ادامه آموزش ساخت سلاح و چگونگی مقابله با نیرو‌های نظامی را نیز در دستور کار خود قرار دادند.
روزی که اولین گلوله از اسلحه معارضان سوری شلیک شد کمتر کسی فکر می‌کرد سوریه در حال قربانی شدن برای یک طراحی غربی جهت شکل‌گیری جنگ داخلی، تجزیه و دخالت کشور‌های امریکایی و اروپایی باشد، اما این اتفاق رقم خورد و با ورود گروهک‌های تروریستی- تکفیری همچون داعش که تحت حمایت امریکا، اسرائیل، قطر، ترکیه و عربستان قرار داشتند، جنگی تمام عیار در سوریه آغاز شد، جنگی که نزدیک به یک دهه به طول انجامید و نه‌تن‌ها سوریه بلکه حتی کشور‌های همسایه آن را نیز تا رسیدن به مرز نابودی تحت‌تأثیر خود قرار داد.
هر چند که سرانجام، مردم این کشور فهمیدند که این ویرانی میوه درخت اعتماد به دشمن و بی‌اعتمادی به یکدیگر و تفرقه است، اما سوریه برای رسیدن به این باور، هزینه گزافی را پرداخت؛ شکاف‌های اجتماعی، آشوب، خشونت، جنگ داخلی، شهر‌های ویران شده، چند میلیون آواره، ۴۰۰ هزار کشته و مفقود و درنهایت کشوری که به سرعت در حال پیشرفت بود، اما حالا پروژه بازسازی آن سال‌ها زمان می‌برد...
مجموعه وقایع رخ داده در سوریه، سناریویی را در متبادر می‌سازد که اکنون می‌توان رگه‌هایی از آن را در اغتشاشات اخیر ایران مشاهده کرد. شواهد نشان می‌دهد آشوبگرانی که طی هفته‌های اخیر به خیابان‌ها آمدند، خواسته یا ناخواسته هدف تجزیه و ایجاد جنگ داخلی در ایران را پیگیری می‌کنند.
داشتن حامیان مشترک، تفکرات خشن، آتش زدن پرچم کشور، هتک حرمت مقدسات، استفاده از سلاح، حمایت مالی از سوی غرب و موارد دیگر به خوبی اثبات‌کننده همین مسئله است. همچنین حادثه تروریستی اخیر در زاهدان و تلاش برای حمله به مراکز نظامی و امنیتی این شهر و نیز کشف مقادیر زیادی سلاح و مواد منفجره در نقاط مختلف کشور نشان می‌دهد که برنامه‌ریزی سنگینی برای وارد کردن ایران به دالانی تاریک و وحشتناک از جنگ، کشتار و ویرانی، همانند آنچه در سوریه شاهد آن بودیم، تدارک دیده شده‌است.
آنچه از سناریو سوریه‌سازی ایران گفته می‌شود، نه بر پایه تئوری توهم توطئه بلکه برآمده از گفته‌های صریح یا حتی بعضاً گاف‌های طراحان این سناریو است.
همانطور که چندی پیش یکی از سرکرده‌های گروهک تروریستی الاحوازیه، در یک گاف توییتری به پیاده‌سازی الگوی سوریه‌سازی ایران اعتراف کرد.
گر چه این خواب‌های آشفته به دلایل گوناگون از جمله پشتوانه مردمی کشور، نیرو‌های مسلح مقتدر و تجربه به بلوغ رسیده ملت ایران هرگز تعبیر نخواهد شد، اما باید نسبت به این دست از تحرکات که تلاش دارند امنیت ایران را مورد هدف قرار دهند، هوشیار بود.
امنیتی که برخلاف تصور امروز غالب مردم به عنوان یک امر بدیهی، کالایی بسیار گران‌قیمت است، آن هم در میانه منطقه‌ای همچون غرب آسیا با حضور صد‌ها پایگاه دشمن و ده‌ها گروهک تروریستی و مسلح.
وقتی قدر و ارزش این کالای گران قیمت که با خون هزاران فرزند این ملت فراهم شده‌است، دانسته نشود، اولین قربانیان این قدرناشناسی، همان‌هایی خواهند بود که به آن چنگ زده و آن را تضعیف کرده‌اند. سوریه کتاب تجربه‌هاست، تجربه را تجربه کردن خطاست...

دانشجوی علوم سیاسی دانشگاه تهران

شنبه 14 آبان 1401  6:07 PM
تشکرات از این پست
eissahani
دسترسی سریع به انجمن ها