تربيت بدني
تعريف (( تربيت بدني )) به گونه اي كه بتوان توافق ها و تفاوت ها و در عين حال مباني مستقل آن از ورزش وبازي را بيان نمود، نيازمند تفسيروتحليل است . مسئاله اصلي اين است كه كلماتي تحت عنوان (( تربيت بدني )) به هيچ وجه معرف و مبين كل ماهيت ، نتايج و اثرات آن نيست . در واقع تربيت بدني اولين مفهومي كه به ذهن متبادل مي كند رشد و پرورش جسماني – بدون توجه به ويژگي هاي رواني – است . به همين دليل براي بيان واقعيت و ماهيت موضوع نيازمند تاليف تفسير گونه هستيم .به عنوان مثال (( وست )) و (( بوچر)) معتقدند : (( تربيت بدني فرآيندي آموزشي – تربيتي است كه هدف آن بهبود بخشيدن به اجرا و رشد انسان از طريق فعاليت هاي جسماني است .... تربيت بدني شامل كسب و پردازش مهارت هاي حركتي ، توسعه و نگهداري آمادگي جسماني براي تندرستي و سلامت ، كسب دانش هاي علمي درباره فعاليت هاي جسماني و تمرين و توسعه تصور و ذهنيت مثبت از فعاليت هاي جسماني به عنوان وسيله اي براي اجرا و عملكرد انسان است . ))
ورزش
كلمه (( ورزش )) يك لغت فارسي و از نظر دستوري اسم مدر است از فعل ورزيدن كه عموما به معني تكرار عمل ، انجام كار پياپي ، ممارست و تمرين براي ورزيدگي به كار مي رود . اما اصطلاحا ورزش به مجموعه اي از فعاليت هاي سازمان يافته اتلاق مي شود كه به منظور كسب مهارت هاي حركتي ، افزايش قابليت هاي بدني و ايجاد رقابت انجام مي شوند . در اين فعاليت ها به مسائل سياسي ، اقتصادي واجتماعي توجه مي شود و از نظر رواني نيز ، ارضا جاه طلبي ازنظر دور نيست . به همين دليل براي رسيدن به اوج آمادگي ورزشي گاهي عدم توجه به سلامتي و فشار بيش از حد ارگانيسم بدن به چشم مي خورد ، به اين معني كه براي رسيدن به ركوردهاي مطلوب ، شايد اعمال خلاف مانند ايجاد شرايط غير طبيعي و زيان آور در بدن ، فشارهاي نا مطلوب فيزيولوژيكي ، دوپينگ يا رفتار مغاير با شئونات انساني و اخلاقي اتفاق بيفتد .