1 شهریور؛ روز بزرگداشت ابوعلی سینا و روز پزشک
-
- مجموعه: مناسبتها در ایران و جهان
اول شهریور، زادروز بوعلی سینا و روز پزشک
1 شهریور؛ روز بزرگداشت ابوعلی سینا و روز پزشک
ابوعلی سینا حکیم، فیلسوف، طبیب و دانشمند بزرگ ایرانی که در جهان غرب به نام(Avicenna) و با لقب "امیر پزشکان" شناخته شده است، در ۳۷۰ قمری (۱ شهریور ۳۵۹) در شهر بخارا به دنیا آمد.
روز پزشک
در ایران، اول شهریور ماه، همزمان با زادروز بوعلی سینا، به پاس تألیفات و خدمات وی، به علوم پزشکی و فعالیت وی در این رشته، و تجلیل از پزشکان، روز پزشک نام گذاری شدهاست. در کشورهای دیگر، روزهای دیگری، با توجه به رویدادهای محلی برای این مناسبت در نظرگرفته شدهاند.
در فرهنگ اسلامي، ارزش دانش گرانقدر پزشكي و فعاليت حرفه اي طبيب تا بدان اندازه والا و عظيم است كه طبيب مظهر اسم شريف محيي و احياء گري معرفي شده است و همچنين در متن فرهنگ و حيات اجتماعي مردمان اين مرز و بوم نيز طبيب و طبابت از جايگاه ويژه و اهميت والايي برخوردار بوده است تابدان اندازه كه بيماران و دردمندان نه فقط براي جستجوي تسكين و درمان دردهاي جسماني خويش، كه بلكه در مقام مشاوره و هدايت جويي در همه ابعاد زندگي فردي و اجتماعي خود به حكيم و طبيب متوسل مي گرديده اند.
چرا كه حكيم و طبيب در افق نگاه و قضاوت آنان شخصيتي مبـّرز و برخوردار از دانش فقهي و پزشكي و آراسته به فضائل والاي اخلاقي بوده است و نماد برجسته و الگوي بارز چنين انديشوران دلسوز وعالمان فرزانه در تاريخ پر فروغ اين سرزمين، طبيب نامور و نابغه بزرگ ايراني، شيخ الرئيس ابوعلي سينا بود كه بدليل ارتباطش با خدا و مكتب وحي نور حكمت الهي در دل او درخشيد و به حكيم الهي تبديل شد.
پیشنهاد امروزا
ابن سینا
ابوعلی سینا حکیم، فیلسوف، طبیب و دانشمند بزرگ ایرانی که در جهان غرب به نام(Avicenna) و با لقب "امیر پزشکان" شناخته شده است، در ۳۷۰ قمری (۱ شهریور ۳۵۹) در شهر بخارا به دنیا آمد.
ابوعلی سینا، نه تنها یکی از بزرگ ترین فیلسوفان جهان، بلکه یکی از برجسته ترین چهره های تاریخ پزشکی در همه دوران هاست. مهم ترین اثر وی در پزشکی، کتاب قانون (القانون فی الطب) است که آن را پیش از سال 406 هجری قمری، یعنی در حدود 35 سالگی تألیف کرده است. این کتاب طی چندین سده، چه در سرزمین های اسلامی و چه در اروپای سده های میانه، همه کتاب های دیگر را در سایه خود نهاده بود.
اعتبار و شهرت کتاب قانون در محافل پزشکی جهان اسلام تا بدان جا رسیده بود که نظامی عروضی درباره آن چنین می گوید: «اگر بقراط و جالینوس زنده شوند، روا بُوَد که پیش این کتاب سجده کنند». البته ابن سینا به جز قانون، کتاب های دیگری هم در علم پزشکی نوشته است؛ کتاب هایی مانند الارجوزةٌ فی الطب که در قالب شعر نوشته شده و خلاصه مطالب کتاب قانون است، مقالة فی احکام الادویه القلبیه، رساله فی الفَصد، رساله فی القولنج و... .
حکیم ابوعلی سینا در سال ۳۷۰ قمری (۱ شهریور ۳۵۹) در شهر بخارا به دنیا آمد
ابن سینا و بحث و مناظره با دانشمندان
ابوعلی سینا در دوره ای درخشان از تمدن ایران زمین می زیست که دانشمندان چندی با او هم دوره بودند. ابن سینا از احوالات آن ها با خبر بود و بسیاری از ایشان، و از آن شمار ابوریحان بیرونی و ابوسعید ابوالخیر ملاقات، مناظره و نامه نگاری داشت.
می گویند هنگامی که ابن سینا، آن دانشمند عقل گرا، با ابوسعید ابوالخیر، آن عارف بزرگِ اهل کشف و شهود، به هم برخوردند، ساعت های بسیاری در اتاقی نشستند و جز به ضرورت از ن خارج نشدند و به مباحثه و مناظره پرداختند. چون بحث به پایان رسید و هر دو خارج شدند، به بوعلی گفتند: ابوسعید را چگونه یافتی؟ گفت: آن چه من می دانم، او می بیند. از ابوسعید هم پرسیدند: پورسینا را چگونه دیدی؟ گفت: آن چه ما می بینیم، او می داند.
فراز و نشیب زندگی ابوعلی سینا
ابوعلی سینا، زندگی یکنواختی نداشت. در مدت عمر او، وقایع و حوادث گوناگون و متعددی بر او گذشت که از وزارت و مشاور حکومت گرفته، تا دربه دری و آوارگی و تبعید خود خواسته و حتی زندان را دربرمی گرفت. ولی با وجود این، پورسینا خم به ابرو نیاورد و با جهد و تلاش، آثار گران سنگی به زبان های عربی و فارسی نوشت که گاه تا 450 عدد کتاب و رساله به او نسبت می دهند.
ابوعلی سینا در دو هفته آخر عمر پر بار خویش، به اطعام فقیران پرداخت و بردگان را آزاد ساخت و تمام قرآن را هر سه روز یک بار تلاوت کرد تا سرانجام در 58 سالگی، در روز جمعه اول رمضان سال 428 هجری قمری، مطابق 28 خرداد ماه 416 هجری شمسی در همدان بدرود حیات گفت و بدین سان، شمع زندگی یکی از درخشان ترین چهره های علم و حکمت جهان خاموش شد.
ارزش پزشکی
هر اندازه موضوع علمی پر اهمیت و هدف آن مقدس تر باشد، آن علم هم از ارزش و اهمیت بیش تری برخوردار خواهد بود. موضوع دانش پزشکی بدن انسان، و هدف آن تأمین سلامت و تندرستی آدمی است، و اهمیت این موضوع و هدف از دیدگاه اسلام بر کسی پوشیده نیست؛ زیرا اسلام تا آنجا به سلامت انسان اهمیت می دهد که اگر تکلیف واجبی به تندرستی آدمی لطمه بزند، نه تنها انجام آن از نظر شرع لازم نیست، که در چنین شرایطی انجام آن حرام خواهد بود.
در اسلام، علم پزشکی همتای علم دین، ارزشمند به شمار آمده است؛ چنان که امام علی علیه السلام فرمود: «دانش بر دو نوع است: دانش دینی و دانش بدن و سلامت آن». که اولی در تعدیل و سلامت روح آدمی می کوشد و دومی برای تندرستی و صحّت جسمی انسان تلاش می کند.
چهره باز پزشک و خوش خلقی اش، نیمی از درمان است
نیاز به پزشک ماهر
پزشکی حرفه ای است که در هیچ دوره ای، مردمان از آن بی نیاز نبوده و نیستند. تا دنیا، دنیاست، بیماری در آن فراوان یافت می شود و بیماران هم چاره ای جز مراجعه به پزشک و درمان ندارند. حضرت امام صادق علیه السلام در حدیثی گهربار، مردمان را از سه گروه بی نیاز نمی داند، ایشان می فرماید: «اهل هیچ سرزمینی از وجود سه طایفه و گروه که در کار دنیا و آخرتشان به آنان پناه برده می شود، بی نیاز نیستند و اگر آن ها را نداشته باشند، بی بهره و سرگردان می شوند: فقیه دانشمند پرهیزکار، زمامدار نیکوکارو مورد اطاعت، و پزشک ماهر و مورد اعتماد».
نکته جالب در این فرمایش گران قدر این است که فقیه امور آخرتی مردمان را عهده دار است، زمامدار هم امور دنیایی آن ها را سر و سامان می بخشد و پزشک با تامین سلامت جسمی مردمان، آن ها را برای امور دنیوی و اخروی آماده و سرحال نگه می دارد.
راز داری در حرفه پزشکی
راز داری، از وظایف اخلاقی و دینی هر مسلمانی است. در حدیثی آمده است: «راز برادر مسلمان خود را به دیگران بازگو کردن، خیانت است». این فریضه اخلاقی در مورد پزشک، بنا به اقتضای شغلی، از اهمیت بیش تری برخوردار است؛ زیرا با ایجاد اعتماد، بیمار با خیال آسوده، بیماری خویش را بیان می کند و درمان را آسوده می سازد. حضرت علی علیه السلام در این مورد می فرماید: «کسی که زوایای پنهان بیماری اش را کتمان کند، پزشکش از معالجه وی عاجز می ماند».
در این خصوص، در سوگندنامه پزشکی بقراط حکیم آمده است: «آنچه در حین انجام دادن حرفه خود، و حتی خارج از آن، درباره زندگی مردم خواهم دید یا خواهم شنید، که نباید فاش شود، به هیچ کس نخواهم گفت؛ زیرا این قبیل مطالب را باید به گنجینه اسرار سپرد».
نیک خلقی در حرفه پزشکی
چهره باز پزشک و خوش خلقی اش، نیمی از درمان است و زبان خوش او، دوای بیمار. پزشک بداخلاق، تحمّل شنیدن درد دل و سخنان بیمار را ندارد و به او فرصت سخن گفتن نمی دهد و این، باعث درمان ناموفق می شود، ولی نیک خلقی، هم باعث آرامش و راحتی پزشک است و هم بیمار او. امام علی علیه السلام در روایتی گهربار، از پزشک به عنوان رفیق نام برده و می فرماید: «به مانند پزشکی رفیق باش که دوا را آن جا و آن گونه ای قرار می دهد که مفید باشد». پس بر پزشک است که با نیک خلقی، در دل بیمار جا باز کند و خود را رفیق و همدم او بداند، تابیمار هم او را یار و دوست خود بداند و از او کمک بطلبد.
گردآوری : بخش فرهنگ و هنر بیتوته
منابع :
iec-md.org
hawzah.net