بررسی فاجعهای که منجر به اعتصاب شرکت نفت و نهایتا پیروزی انقلاب اسلامی شد؛
روایتی دقیق از آتشسوزی سینما رکس آبادان
محمد اکبری
دو رخداد مهم و اسفناک یعنی واقعه آتشسوزی سینما رکس آبادان در مرداد و کشتار شهریور در میدان ژاله تهران، نقطه آغاز اعتصابات گسترده کارگران و کارمندان صنعت نفت ایران علیه حکومت شاه را رقم زد و در ادامه با همین سازماندهی و استمرار اعتصابات بود که افق پیروزی انقلاب اسلامی و خط پایان شکست رژیم پهلوی نمایان شد.
در مورد عاملان آتشسوزی سینما رکس، حادثهای که تا سی و سه سال بعد، یعنی وقوع "حادثه یازدهم سپتامبر" به بزرگترن حادثه تروریستی جهان شهرت یافته بود، نظریههای بسیاری گفته میشود اما هیچ شواهد قانعکنندهای وجود ندارد که یکی از آنها را اثبات کند. همان طور که حکومت شاه در نهایت اعلام کرده بود ماجرا نمیتوانست کار تندروهای اسلامی باشد بنابراین برخی انگشت اتهام خود را به سوی ساواک نشانه گرفتند اما پرسش اینجا است که چرا چنین حادثهای باید به وقوع بپیوندد؟ جنایتی که یکی ازدلایل عمده اعتصاب کارکنان شرکت نفت و وقوع انقلاب اسلامی بشمار می رود چرا که این فاجعه سینما رکس بود که موجب تغییر حداکثری برداشت اکثریت خاموش و مردد مردم ایران شد تا با جنبش ضد شاه همراهی کنند.
شامگاه ۲۸ مرداد سال ۱۳۵۷ هفتصد نفر برای تماشای فیلم "گوزنها" به سالن سینما رکس آمده بودند که ناگهان گرفتار آتش شدند. مردم برای فرار از مهلکه به طرف درهای خروجی روی آوردند، ولی درها بسته شده بود و حدود چهارصد نفر در میان شعلههای آتش جان باختند.
در همان زمان هم اعلام شد به احتمال فراوان حادثه عمدی است؛ اما بر سر عاملان این حادثه همواره بحثها و روایتهای مختلفی وجود داشت. رژیم انقلابیون را متهم میکرد و انقلابیون هم رژیم را عامل این فاجعه میدانستند.
فردای روز حادثه هزاران نفر از مردم آبادان و بستگان قربانیان که در مراسم تشییع گرد هم آمده بودند، ساواک را مسئول این حادثه دانسته و شعارهای تندی علیه رژیم شاه سر دادند. با وجود اینکه یکی از مسببان اصلی این حادثه پس از پیروزی انقلاب دستگیر و به جرم خود اعتراف کرده و در نهایت با اطاله زمان اعدام شد اما همچنان پرونده سینما رکس موضوعی سوالبرانگیز باقی ماند زیرا همزمانی این رویداد با اعتراضات انقلاب ۱۳۵۷ و طولانی شدن رسیدگی به آن در سالهای پس از انقلاب، گمانههای مختلفی را پیرامون عاملان این حادثه ایجاد کرد.
موج واکنشها به فاجعه سینما رکس
امام خمینی(ره) که آن زمان در تبعید بهسر میبردند در پیامی خطاب به مردم آبادان درباره توطئه سینما رکس فرمودند: "خدمت عموم اهالى محترم آبادان- ایّدهم اللَّه تعالى- دریافت خبر بسیار فجیع به آتش کشیدن چند صد نفر هموطنان ما با آن وضع حساب شده موجب تأثر و تأسف شدید گردید. من گمان نمىکنم هیچ مسلمانى بلکه انسانى دست به چنین فاجعه وحشیانهاى بزند جز آنان که به نظایر آن عادت نمودهاند و خوى درندگى و وحشیگرى، آنان را از انسانیت بیرون برده باشد. من تا کنون اطلاع کافى ندارم؛ لکن آنچه مسلّم است این عمل غیر انسانى و مخالف با قوانین اسلامى از مخالفین شاه که خود را براى حفظ مصالح اسلام و ایران و جان و مال مردم به خطر مرگ انداختهاند و با فداکارى از هممیهنان خود دفاع مىکنند- به هر مسلکى باشند- نخواهد بود و قراین نیز شهادت مىدهد که دست جنایتکار دستگاه ظلم در کار باشد."
انتشار این خبر و نمایش فیلمها و عکسهای این فاجعه، افکار عمومی را به شدت جریحهدار ساخت. رژیم شاه با متهم کردن نیروهای انقلابی در این حادثه ضد انسانی، قصد داشت تا انقلابیون مسلمان را افرادی متحجّر و مخالف هنر نشان دهد اما اکثر مردم و انقلابیون و همچنین نحوه عملیات، ساواک را متهم میکرد.
محسن پزشکپور، نماینده مجلس و سخنگوی مخالفان حکومت نظامی اصفهان، در جلسه فوقالعاده روز ۲۰ آگوست، با ابراز تعجب گفت: نمیدانم چه کسی میتواند دست به چنین اقدامی بزند. رهبران مذهبی این حمله را غیراسلامی توصیف کردند. آیتالله شریعتمداری گفت: ما با چنین افرادی هیچگونه ارتباطی نداریم.
آیتالله شیرازی، از رهبران مذهبی مشهد نیز عاملان این آتشافروزی را محکوم کرده و آیتالله نوری این فاجعه را «غیرانسانی» توصیف کرده است. دکتر سیدحجازی این عمل را اقدامی بزدلانه و مغایر با فرهنگ و آموزههای اسلام برشمرده است. آیتالله وحیدی (توضیح: از حامیان خمینی) از اظهارنظر مشابه خودداری کرده، زیرا «حقایق مربوط به این اتفاق هنوز مشخص نشده است.
همایون، وزیر اطلاعات، پس از جلسه کابینه در ۲۱ آگوست گفت که مردم باید با یکدیگر در برابر «وحشت بزرگ» متحد شوند و به مردم اطمینان داد تدابیر امنیتی تشدید خواهد شد.
یک منبع آگاه در میان اپوزیسیون مسلح در بعدازظهر ۲۱ آگوست به مأمور سفارت گفت که درباره مسئله آبادان تردیدهایی وجود دارد. از سخنانش اینگونه برداشت میشد که حکومت ایران بهطور ضمنی اجازه چنین کاری را داده است، ولی او از هرگونه اظهارنظر مستقیم خودداری کرد و گفت اپوزیسیون تحقیقاتش را در این زمینه آغاز کرده است.
به گفته مبارزان مسلح، این حقیقت دارد که رئیس پلیس آبادان -رزمی- در جریان ناآرامیهای ماه ژانویه، رئیس پلیس قم بوده است و همچنین تأخیر در ارسال تجهیزات آتشنشانی، مشخص میکند که مقامات هوشیار و آماده نبودهاند. این منبع همچنین تأکید کرد این عمل نمیتواند از «تروریستها» سر بزند، زیرا آنها هیچوقت «به مردم حمله نمیکنند». مسئله آتشسوزی آبادان برای مدتها اپوزیسیون را درگیر خواهد کرد.
هفت نفر از نمایندگان مجلس درخواست جلسه فوقالعاده کردهاند تا تراژدی آبادان بررسی شود؛ آنها از دولت درخواست گزارش کامل کردهاند. سینماها در اعتراض به این فاجعه، تعطیل شدهاند و اکثر آنها تا ۲۷ آگوست تعطیل باقی ماندند.
متهم ردیف اول فاجعه آتشسوزی سینما رکس که بود؟
حسین تکبعلیزاده متهم ردیف اول این آتشسوزی بود. او در ۲۸ مرداد ۱۳۵۷ و در حین نمایش فیلم به همراه سه نفر دیگر، دو تن از هم محلههایش یداالله (ملقب به زاغی) و فلاح و شخصی به نام فرج بذرکار، در سینما رکس حاضر شده و با پاشیدن تینر به قسمتهایی از دیوار راهروی خروجی سینما، آنجا را به آتش کشیدند. از بین این چهار نفر، فقط حسین زنده ماند و بقیه، در آتشی که خود، آن را ایجاد کرده بودند کشته شدند
. تکبعلیزاده قبل از پیروزی انقلاب به همین اتهام دستگیر شد، اما در سال ۱۳۵۹ محاکمه شد.
درباره حسین تکبعلیزاده و اینکه انگیزه اصلیاش از آتش زدن سینما چه بود جز اعترافاتی که خودش در دادگاه انقلاب به ریاست سید حسین موسوی تبریزی برگزار شد و گفتوگوهایی که با روزنامهها و مجلات آن زمان داشت، تقریبا اطلاعات بیشتری وجود ندارد. نکتهای که در مورد او هیچ کسی تردید نداشت این بود که او اعتیاد به مواد مخدر داشت و سابقهدار و خلافکار بود.
تکبعلیزاده در دادگاهی که چهارم شهریور ماه ۱۳۵۹ در سالن سینما نفت برای مجازات عاملین آتشسوزی سینما رکس برگزار شد خودش را چنین معرفی کرد: من معتاد به هرویین و حشیش و کارگر جوشکار بودم و دوا فروشی میکردم. در محله ما با اصغر نوروزی آشنا شدم و توسط وی کمکم به جلسات درس قرآن که در مجلس تشکیل میشد راه پیدا کردم.
تکبعلیزاده در بازجوییهای خود در دادگاهی که به ریاست سید حسین موسوی تبریزی در ۵۰ ساعت محاکمه در ۲۰ جلسه، و طی مدت ۳ روز، برگزار شده بود، اقرار کرد که عامل جنایت او و دو تن از دوستانش بودهاند. سرانجام او در دادگاه، محکوم، و در تاریخ پنجشنبه ۱۳ شهریور ماه ۱۳۵۹ به دار مجازات آویخته شد.
رکس به روایت اسناد سیا و ویکی لیکس
بر اساس اسنادی که سایت ویکیلیکس منتشر کرد، چارلز ناس، کاردار سفارت آمریکا در تهران، در گزارشی محرمانه درباره آتشسوزی سینما رکس آبادان در ۲۸ مرداد ۱۳۵۷، به نقل از یک «منبع آگاه در میان اپوزیسیون مسلح» نوشت حکومت ایران بهطور ضمنی اجازه چنین کاری را داده است.در این گزارش آمده است:
۱- تیترها و گزارشهای تصویری مطبوعات تهران در ۲۱-۲۲ آگوست به آتشسوزی فاجعهبار سینما رکس آبادان اختصاص داده شده است. آتشنشانها اجساد ۳۷۷ نفر را پیدا کردهاند و تعداد کشتهشدگان به صورت غیررسمی به ۴۳۰ نفر رسیده است. این آمار به احتمال زیاد افزایش خواهد یافت؛ زیرا ظرفیت سینما ۶۰۰ تا ۷۰۰ نفر برآورد شده و فقط ۲۰ تا ۴۰ نفر توانستهاند جان سالم به در ببرند. مقامات نمیدانند چند نفر در سینما حضور داشتهاند؛ زیرا ورود اطفال آزاد بوده است.
۲- آتشسوزی اندکی پس از شروع فیلم ایرانی حدود ساعت ۲۱:۴۵ آغاز شد. طبق گزارشها، آتشافروزان دور تا دور ساختمان را گازوئیل ریختهاند و منتظر شدهاند تا گازوئیل به داخل ساختمان نفوذ کند و سپس آن را شعلهور کردهاند؛ اما برخی از بازماندگان میگویند پیش از شروع آتشسوزی، صدای انفجار شنیدهاند. شاهدان میگویند سینما بلافاصله در شعلههای آتش غوطهور شد. جمعیت به سمت تنها درِ خروجی هجوم برد، ولی در قفل بود. دربان میگوید برای جلوگیری از حملات تروریستی در را قفل کرده بودند (دو ماه پیش نیز این فیلم مورد حمله قرار گرفته بود). آتشنشانها تا ساعت دو بامداد نتوانستند حریق را کنترل کنند. از آن به بعد فقط میتوانستند اجساد را بیرون بکشند.
۳- پلیس از ۱۰ فقره دستگیری خبر داده است. سه نفر در این میان مواد منفجره حمل میکردهاند، ولی از دستگیری عاملان این جنایت سخنی به میان نیامده است. سه نفر از دستگیرشدگان نیز رئیس سینما و دو کارمند آن هستند که به دلیل اهمال و قصور مورد انتقاد سنگین قرار گرفتهاند.
۴-پیامهای همدردی و اندوه بابت «سنگینترین حمله تروریستی دوران»، روزنامهها را پر کرده است. شاه، شهبانو و نخستوزیر آموزگار پیام تسلیت فرستادهاند. سخنگوی انجمن مطالعات مسائل ایران خواستار اشد مجازات برای عاملان این جنایت شده است: کلام از ابراز خشم و انزجار در برابر چنین قتلعامی قاصر است.
روایت مسئول میز ایران در وزارت امو ر خارجه آمریکا
هنری پرکت، افسر مسئول امور سیاسی و نظامی سفارت آمریکا در تهران در سالهای ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۵ و مسئول میز ایران در وزارت امور خارجه ایالات متحده در سالهای۱۳۵۷ تا ۱۳۵۹، در سالهای اخیر خاطراتش را بازگو کرد. او میگوید: سیا اعلام کرد مقصر آتشسوزی سینما رکس ساواک بوده است. اواسط اوت بود که مشکلی پیدا شد. فکر کنم یک روحانی کموبیش برجستهای در یک بزرگراه تصادف کرد و کشته شد. بلافاصله این پنداشت عمومی پیدا شد که قضیه کار ساواک است و تظاهرات و اغتشاشاتی در اصفهان درگرفت و باعث شد در این شهر حکومت نظامی اعلام شود. اوت در تقویم اسلامی همزمان شده بود با ماه رمضان. متعاقبا اواخر ماه اوت، شاید بیست وپنجم، در تالار سینمایی آبادان آتشسوزی شد و فکر کنم ۷۰۰ نفر کشته شدند؛ چون درها قفل شده بودند.فاجعه هولناکی بود. آدمهای شاه تقصیر را انداختند گردن روحانیون. در جریان راهپیماییهای ماه قبلش، روحانیها اغلب به تالارهای سینما حمله کرده بودند که فیلمهای غربی را گناهآلود نشان میدهند. این بود که ساواک در جامعه چو انداخت که این قضیه هم کار روحانیهاست. در ایران هیچکس این ادعا را باور نکرد؛ همه اعتقاد داشتند حکومت این کار را کرده و تقصیرش را انداخته گردن روحانیها. همین، سطح بیاعتمادی مردم به حکومت را نشان میداد. هیچکس در هیچ زمینهای حرف حکومت را باور نمیکرد.
سینما جهنم تحقیقی تازه از فاجعه رکس
درباره فاجعه سینما رکس، مقالهها و روایتهای مختلفی منتشر شده است، اما میتوان گفت آخرین کتابی که درباره این موضوع دردناک به چاپ رسیده کتاب سینما جهنم به قلم کریم نیکو نظر در سال گذشته است که شامل شش گزارش درباره آدمسوزی در سینما رکس است.
آنچه این کتاب را به یک اثر متفاوت با روایتی محکم تبدیل کرده شیوه روایت و روبهرو شدن کریم نیکونظر به عنوان یک پژوهشگری حرفهای با فاجعه آدمسوزی در آبادان است؛ البته این نکته که خود نویسنده آبادانی است و از قضا سالها با حسین تکبعلیزاده، متهم ردیف اول این ماجرا هم محلهای بوده روایت او را جذابتر میکند. نیکونظر برخلاف روایتهای دیگر از این فاجعه به سراغ ابعاد تازهای از این ماجرا رفته است و به آنچه تاکنون از این فاجعه در اسناد نقل شده اکتفا نکرده است.
نویسنده برای اولینبار با شناخت کامل و در عین حال با استفاده از جزئیترین اطلاعاتی که به غنای روایت کمک کرده، درام پرکششی ساخته است و مهمتر از همه توانسته با کنار هم قرار دادن آنچه شواهد و حتی شایعهها مطرح کردهاند روایت تازه همراه با ابعاد تازهای برای مخاطب بسازد. اینکه چه کسانی و از چه طیفی از این موضوع آگاه بودهاند و چه اقداماتی منجر به این فاجعه شده است. نیکونظر در باره این که آیا واقعا هنوز اسنادی از این فاجعه هست که منتشر نشده باشد میگوید: این را باید کسانی بگویند که بهطور طبیعی اسناد مربوط به دوران انقلاب را نگهداری میکنند. کتاب من نقطه شروع است نه پایان؛ من فقط سؤالها و ابهامها را طرح کردم.
لازم به ذکر است هم اکنون هیچ اثری از سینما رکس در موقعیتی این سینما در آبادان قرار داشت وجود ندارد زیرا بقایای سینما رکس در سال ۱۳۸۴ تخریب و به مجتمع تجاری تبدیل شده است. همه ساله مراسم گلباران مزار قربانیان سینما رکس در سالروز این فاجعه برگزار میشود و از کشتهشدگان این حادثه با عنوان شهید یاد میکنند.