0

سرانجام قیام مختار

 
hosinsaeidi
hosinsaeidi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1394 
تعداد پست ها : 23615
محل سکونت : کرمانشاه

سرانجام قیام مختار

سرانجام قیام مختار
پرسش : قیام مختار چگونه پایان پذیرفت؟
پاسخ اجمالی:
پاسخ تفصیلی: تعدادى از سران جنايتكار كوفه كه از شمشير مختار زخم دار شده بودند در بصره نزد مصعب بن زبير ـ برادر عبدالله بن زبير ـ جمع شده بودند. «شَبَث بن ربعى» و «محمّد بن اشعث» از جنايت كاران كربلا از جمله آنها بودند. آنان مدام مصعب را به جنگ با مختار تحريك مى كردند. (1)
«دينورى» تعداد فراريان كوفه را كه در بصره اجتماع كرده بودند حدود ده هزار نفر مى داند. (2)
سرانجام مصعب از سربازان خود و فراريان كوفه، لشكرى را فراهم ساخت و به سوى مختار تاخت.
مختار نيز بدون آن كه از ابراهيم اشتر ـ كه در آن وقت در شمال عراق (موصل) حضور داشت ـ يارى بطلبد لشكرى را با فرماندهى «اَحمر بن شُمَيط» به جنگ مصعب فرستاد. ولى سپاه مختار در اين جنگ متحمّل شكست سهمگينى شد. «ابن شميط» فرمانده سپاه مختار با تعداد بسيارى از ياران خود كشته شد و لشكر مختار درهم شكست. مصعب پس از شكست سپاه مختار به سوى كوفه شتافت و مختار و بقاياى سربازانش را كشت.
تاريخ كشته شدن مختار به نقل طبرى 16 رمضان سال 67 هـ بوده است وى در آن هنگام 63 سال داشت. (3)
مصعب پس از تصرّف كوفه، ابراهيم اشتر را به كوفه فرا خواند، وى نيز بدون مقاومت به كوفه آمد و مصعب از وى به گرمى استقبال كرد. (4)
با سقوط حكومت مختار در كوفه، عراق در تحت سيطره زبيريان قرار گرفت و بدين ترتيب يك بار ديگر كوفه از حاكميّت شيعيان و ارادتمندان اهل بيت(عليهم السلام) خارج شد.
چيزى نگذشت كه در سال 72 هـ «عبدالملك مروان» سپاه عظيمى را به جنگ مصعب به سوى كوفه روانه كرد. در آن جنگ ارتش مصعب شكست خورد و معصب در سن 36 سالگى و ابراهيم اشتر در سن 40 سالگى كشته شدند و عراق به دست مروانيان افتاد.
وقتى كه سر بريده مصعب را نزد عبدالملك مروان نهادند، ابومسلم نخعى ـ مردى از عرب ـ برخاست و گفت:
«من در همين دارالاماره ديدم كه سر بريده حسين بن على(عليه السلام) را جلو ابن زياد نهادند، و چندى بعد سر بريده ابن زياد را در همين نقطه جلوى مختار ديدم و مدّتى بعد سر مختار را نزد مصعب و اينك سر مصعب را نزد تو مى بينم (تا روزگار با تو چه كند؟!)».
عبدالملك از شنيدن اين سخن، سخت به وحشت افتاد و دستور داد آن محل را ويران كنند. (5)
يكسره مردى ز عرب هوشمند *** گفت به عبدالملك از روى پند
روى همين مسند و اين تكيه گاه *** زير همين قبّه و اين بارگاه
بودم و ديدم برِ ابن زياد *** آه چه ديدم كه دو چشمم مباد
تازه سرى چون سپر آسمان *** طلعت خورشيد ز رويش نهان
بعد ز چندى سر آن خيره سر *** بُد برِ مختار به روى سپر
بعد كه مصعب سر و سردار شد *** دست خوش او سرِ مختار شد
اين سرِ مصعب به تقاضاى كار *** تا چه كند با تو دگر روزگار! (6)
پی نوشت: (1). تاريخ طبرى، ج 4، ص 558.
(2). اخبارالطوال، ص 304 .
(3). تاريخ طبرى، ج 4، ص 577.
(4). اخبار الطوال، ص 309.
(5). مروج الذهب، ج 3، ص 109.
(6). گرد آوري از کتاب: عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه‏ ها، رويدادها، پيامدها، سعید داودی و مهدی رستم نژاد،(زیر نظر آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى)، امام على بن ابى طالب عليه السلام‏، قم‏، 1388 ه. ش‏، ص 681.
چهارشنبه 26 مرداد 1401  12:20 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها