0

روایت یک زندگی «« خود کرده را تدبیر نیست»»

 
hosinsaeidi
hosinsaeidi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1394 
تعداد پست ها : 23615
محل سکونت : کرمانشاه

روایت یک زندگی «« خود کرده را تدبیر نیست»»

جناب سروان ببینید همین الان برایم یک پیام از طرف نامزدم رسید. او مدام تهدیدم می کند که روی سر و صورتم اسید خواهد پاشید و تا انتقام نگیرد آرام نخواهد شد. از دست این کارهایش دیوانه شده ام و نمی دانم چه کار کنم. ای کاش هیچ وقت او را ندیده بودم.

عروس: مسعود نیمه شب در اتاق خواب مرا به باد کتک گرفت!

به گزارش منیبان؛ «پریسا» در دایره اجتماعی کلانتر گفت: من و مسعود به طور اتفاقی با هم آشنا شدیم و مدتی رابطه تلفنی داشتیم. حدود یک سال از این آشنایی گذشت و مسعود همراه خانواده اش به خواستگاری ام آمد. پدر و مادرم با این که رضایت چندانی به این موضوع نداشتند اما به احترام نظر و خواسته من موافقت خود را اعلام کردند و به عقد پسر مورد علاقه ام درآمدم.

روزهای اول نامزدیمان خیلی خوب و شیرین بود و مسعود با ابراز عشق و علاقه مرا لبریز از محبت های خود کرد اما در مدت کوتاهی متوجه شدم شوهرم تعادل روحی و روانی ندارد. او شب هایی که به خانه ما می آید برخورد مناسبی با خانواده ام دارد ولی نیمه های شب ناگهان از خواب می پرد و در حالی که گریه می کند مرا با الفاظی رکیک به باد کتک می گیرد.

بیشتر بخوانید:

  •  کتک کاری دیدنی عروس و داماد بی‌آبرو وسط خیابان+فیلم

  •  کتک کاری دیدنی عروس و داماد وسط خیابان!+فیلم

  •  چک و لگدی کردن شرم‌آور عروس توسط داماد وسط مراسم

  •  کتک کاری کاری شرم‌آور عروس و داماد وسط مراسم!

او در آن لحظه می گوید راستش را بگو تو با چند پسر جوان رابطه داری و زنی که با یک مرد دوست بشود دیگر نمی تواند از نظر شخصیتی سالم بماند و...؟

هرگز جرم گیری نکنید، سفید کننده طبیعی دندان (مشاوره رایگان)

عروس جوان افزود: من با صبر و تحمل تمام این کارهای شوهرم را از خانواده ام مخفی نگه داشتم چون می دانستم اگر یک کلمه حرف بزنم آن ها خواهند گفت خودت مسعود را انتخاب کرده ای و باید بسوزی و بسازی. متأسفانه این وضعیت ادامه پیدا کرد تا این که شوهرم تصویر مرا در آلبوم عکس های عروسی خواهرم دید.

او با دیدن این تصویر دچار شک و تردید بیشتری شده است و می گوید تو با این تیپ و قیافه معلوم نیست با چند نفر دیگر رابطه داشته ای و حتما هنوز هم فساد اخلاقی داری.مسعود با این کارهایش آن قدر مرا تحت فشار عصبی و استرس قرار داد که نتوانستم امتحانات پایان ترم دانشگاه را با موفقیت پشت سر بگذارم و من که واقعا خسته و بی حوصله شده بودم با او قهر کردم و دیگر به تماس های تلفنی اش نیز جواب ندادم.

دو هفته از این ماجرا گذشت و شب گذشته مسعود که می دانست پدر و مادرم به شهرستان رفته اند و تنها هستم به خانه ما آمد. با دیدن او فکر می کردم می خواهد معذرت خواهی کند اما شوهرم با لحنی تند و عصبی گفت از روزی که قهر کرده ای شک ندارم پای مرد دیگری در میان است و تو باید نتیجه این کارهایت را ببینی. مسعود که کنترلی بر اعصاب و روان خود نداشت مرا تا حد مرگ کتک زد و از خانه بیرون رفت.

کرم ضد آفتاب رنگی مناسب پوست های خشک، نرمال و حساس Spf50 حجم 50 میل پیکسل

او با پیام های خشن تهدید می کند که قصد اسیدپاشی به روی سر و صورتم را دارد و می خواهد انتقام بگیرد.نگران آینده ام هستم و فکر نمی کردم این ازدواج که با آن همه علاقه و دلبستگی سر گرفت به این زودی چنین سرنوشتی پیدا کند.من در پایان به همه دختر خانم های جوان می گویم مطمئن باشید ازدواجی که با چند پیامک عاشقانه، شعرهای احساسی و دوستی خیابانی سر بگیرد سرانجامی نخواهد داشت.

سه شنبه 25 مرداد 1401  10:32 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها