این خبر به خوبی وضعیت جابر را روشن میسازد . چرا که از یک طرف ژرفای شناخت و معرفت وی را نسبت به آل محمد صلی الله علیه و آله روشن و ادب زیارت او را آشکار ساخته ، و از سوی دیگر ، دشمنان امام حسین علیهالسلام را ملحدان و بیدینان معرفی نموده است و به خوبی میزان تولی و تبری وی را آشکار ساخته است . سید بن طاووس چگونگی زیارت جابر را با تفصیلی دیگر به نقل از عطا [2] این گونه آورده است : من در روز بیستم ماه صفر با جابر بن عبدالله همراه بودم . هنگامی که به غاضریه رسیدیم ، در نهر آب غسل کرد و پیراهن پاکی که همراه داشت به تن کرد . پس به من گفت : آیا چیزی از مواد خوشبو کننده همراه داری ؟ گفتم : سعد [3] دارم ، مقداری از آن را بر سر و تن خود قرار داد و با پای برهنه به راه افتاد و در برابر سر مبارک حسین علیهالسلام ایستاد و سه بار تکبیر گفت و بیهوش روی قبر افتاد . هنگامی که به هوش آمد ، شنیدم که چنین میگفت : السلام علیکم یا آل الله السلام علیکم یا صفوة الله ، السلام علیکم یاخیرة الله من خلقه ، السلام علیکم یا سادةالسادات ، السلام علیکم یا لیوث الغابات ، السلام علیکم یا سفینة النجاة ، السلام علیک یا أباعبدالله و رحمة الله و برکاته ، السلام علیک یا وارث علم الأنبیاء ، السلام علیک یا وارث آدم صفوة الله ، السلام علیک یا وارث نوح نبی الله ، السلام علیک یا وارث ابراهیم خلیل الله ، السلام علیک یا وارث اسماعیل ذبیح الله ، السلام علیک یا وارث موسی کلیم الله ، السلام علیک یا وارث عیسی روح الله ، السلام علیک یا ابنمحمد المصطفی ، السلام علیک یا ابنعلی المرتضی ، السلام علیک یا ابنفاطمة الزهراء ، السلام علیک یا شهید بن الشهید ، السلام علیک یا قتیل بن القتیل ، السلام علیک یا ولی الله و ابنولیه ، السلام علیک یا حجة الله و ابنحجته علی خلقه ، أشهد أنک قد أقمت الصلاة ، و آتیت الزکاة ، و أمرت بالمعروف ، و نهیت عن المنکر ، و بررت والدیک ، و جاهدت عدوک ، أشهد أنک تسمع الکلام ، و ترد الجواب ، و أنک حبیب الله و خلیله و نجیبه و صفیه و ابنصفیه ، زرتک مشتاقا ، فکن لی شفیعا الی الله ، یا سیدی ، أستشفع الی الله بجدک سید النبیین ، و بأبیک سید الوصیین ، و بأمک سیدة نساء العالمین ، لعن الله قاتلیک و ظالمیک و شانئیک و مبغضیک من الأولین و الآخرین ؛
سلام بر شما ای آل الله . سلام بر شما ای برگزیدگان خدا . سلام بر شما ای کسانی که خداوند ایشان را از میان خلق خود برگزید . سلام بر شما ای سروران سرورها . سلام بر شما ای شیران جنگلها . سلام بر شما ای کشتی نجات . سلام بر تو ای اباعبدالله . و رحمت و برکت خداوندی بر تو باد ! سلام بر تو ای وارث علم پیامبران . سلام بر تو ای وارث آدم ، برگزیدهی خدا . سلام برتو ای وارث نوح ، پیامبر خدا . سلام بر تو ای وارث ابراهیم ، خلیل الله . سلام بر تو ای وارث اسماعیل ذبیح الله . سلام بر تو ای وارث موسی ، کلیم الله . سلام بر تو ای وارث عیسی ، روح الله . سلام بر تو ای فرزند محمد مصطفی . سلام بر تو ای فرزند علی مرتضی . سلام بر تو ای فرزند فاطمهی زهرا . سلام بر تو ای شهید فرزندشهید . سلام بر توای کشتهی فرزند کشته . سلام بر تو ای ولی خدا و فرزند حجت او بر خلقش . گواهی میدهم که تو نماز را به پا داشتی و زکات را پرداختی و امر به معروف و نهی از منکر نمودی و به پدر و مادرت نیکی روا داشتی و تو با دشمنت به جهاد برخاستی . شهادت میدهم که تو سخن من را میشنوی و پاسخ من را میدهی و تو حبیب و دوست و نجیب و برگزیدهی خداوند و فرزند برگزیدهی او هستی . با حالت اشتیاق به زیارت تو شتافتم ، پس به درگاه خداوند شفیع من باش . آقای من ! من به واسطهی جد ، تو سید پیامبران و پدر تو سید وصیان و مادر تو سرور زنان جهانیان ، شفاعت را خواهانم . خداوند لعنت کند کشندگان و ستمکاران و بدگویان و دشمنان تو را ، از اول ایشان تا آخرشان . آنگاه خود را بر روی قبر انداخت و دو گونهی خود را بر آن نهاد و سپس چهار رکعت نماز خواند و به سمت قبر علی اکبر علیهالسلام آمد و گفت : السلام علیک یا مولای و ابنمولای ، لعن الله قاتلک ، لعن الله ظالمک ، أتقرب الی الله بمحبتکم ، و أبرأ الی الله من عدوکم ؛ سلام بر تو ای مولا و فرزند مولایم ! خدا لعنت کند کشندهی تو را ! خدا لعنت کند ستم کنندهی به تو را ! با دوستی به شما به خداوند نزدیک میشوم و از دشمنانتان نزد خداوند بیزاری میجویم . سپس قبر را بوسید و دو رکعت نماز خواند و رو به شهیدان نمود و گفت : السلام علی الأرواح المنیخة بقبر أبیعبدالله ، السلام علیکم یا شیعة الله و شیعة رسوله و شیعة أمیرالمؤمنین و الحسن و الحسین ، السلام علیکم یا طاهرون ، السلام علیکم یا مهدیون ، السلام علیکم یا أبرار ، السلام علیکم و علی ملائکة الله الحافین بقبورکم ، جمعنی الله و ایاکم فی مستقر رحمته تحت عرشه ؛ سلام بر ارواحی که گرداگرد قبر اباعبدالله رحل افکندهاند . سلام بر شما ای شیعیان خدا و پیروان فرستادهی او و تابعان امیرمؤمنان و حسن و حسین . سلام بر شما ای پاکان . سلام بر شما ای هدایت گران . سلام بر شما ای نیکان . سلام بر شما و بر فرشتگان خداوندی که بر گرد قبرهایتان میگردند . خداوند من و شما را در جایگاه رحمت و در زیر عرش خود به هم رساند . پس از آن به سمت قبر عباس فرزند امیرمؤمنان علیهماالسلام آمد و در حال ایستاده گفت : السلام علیک یا أباالقاسم ، السلام علیک یا عباس بن علی ، السلام علیک یا ابنأمیرالمؤمنین ، أشهد لقد بالغت فی النصیحة ، و أدیت الأمانة ، و جاهدت عدوک و عدو أخیک ، فصلوات الله علی روحک الطیبة ، و جزاک الله من أخ خیرا ؛ سلام بر تو ای ابوقاسم . سلام بر تو ای عباس بن علی . سلام بر تو ای فرزند امیرمؤمنان . شهادت میدهم که تو نهایت کوشش را در نصیحت به کار بستی و حق امانت را به جا آوردی و بادشمن خود و برادرت به جهاد برخاستی . پس درود خداوندی بر روح پاک تو باد . و خداوند در برابر خدمتی که به برادرت نمودی ، پاداش خیرت دهد . آنگاه دو رکعت نماز خواند و دعا کرد و برگشت [4] . در هر صورت ، جابر همراه عطیه به شرف زیارت نایل آمد ؛ گر چه روشن نیست که چگونه عطیه به جابر پیوسته و هم سفر گردیده است و دو احتمال در اینجا وجود دارد : 1 . عطیه در آن سال به حج مشرف شده باشد و همراه جابر ، از حجاز به سمت کربلا آمده باشد . 2 . جابر خود به کوفه آمده و از آنجا همراه وی به کربلا مشرف شده باشد . زمان زیارت نیز بر روایت ابنطاووس ، روز بیستم صفر بوده است . ملاقات ایشان با امام زین العابدین علیهالسلام و همراهانشان را در هیچیک از دو روایت طبری و ابنطاووس نمییابیم و این نکته را در بحثهای آینده باید در نظر داشت .
پی نوشتها
[2] ظاهرا مقصود از عطا همان عطیه است ، همان طوری که محدث نوری نیز این احتمال را داده است ، ر . ک : لؤلؤ و مرجان ، ص 149 .
[3] سعد مادهی گیاهی خوشبو کننده است . ابنمنظور مینویسد : السعد بالضم : من الطیب ، و السعادی مثله . . . قال الأزهری : السعد : نبت له أصل تحت الأرض أسود طیب . (ر . ک : لسان العرب ج 3 ، ص 316) .
[4] مصباح الزائر ، ص 286 ؛ بحارالأنوار ، ج 101 ، ص 329 .