تحقیق مختصر درباره ی استان گیلان
استان گیلان از استانهای شمالی ایران به مرکزیت کلانشهر رشت است. دربارهٔ نام گیلان و معانی واژهٔ گیل، نظرات متفاوتی ابراز شدهاست. لغتنامه دهخدا، واژهٔ گیلان را برگرفته از «گیل»، بهاضافهٔ پسوند مکان «ان»، به معنای محل سکونت گیلها دانسته و افزودهاست که صورت این واژه در زبان پهلوی، گِلان و نزد یونانیها گِلای بودهاست.
این استان، از شمال به دریای کاسپین و کشور آذربایجان، که از طریق آستارا با آن دارای مرز بینالمللی است، از غرب به استان اردبیل، از جنوب به استان زنجان و قزوین و از شرق به استان مازندران محدود میشود. مساحت گیلان ۱۴٬۰۴۴ کیلومترمربع و جمعیت آن طبق سرشماری ۱۳۹۱، ۲٬۴۸۰٬۸۷۴ نفر است.
گیلان دهمین استان پرجمعیت و بیست و هشتمین استان وسیع ایران است. تراکم جمعیت در این استان با ۱۷۷ نفر در هر کیلومترمربع جایگاه سوم را در ایران دارد.کلانشهر رشت با داشتن ۴۶ درصد جمعیت کل استان، مرکز و پرجمعیتترین شهر استان گیلان و دوازدهمین شهر پرجمعیت ایران و پرجمعیتترین شهر سه استان ایران در ساحل دریای کاسپین است. از دیگر شهرهای پرجمعیت این استان میتوان به ترتیب به شهرهای بندر انزلی، مهمترین بندر ایرانی در حاشیه دریای کاسپین، لاهیجان، تالش، لنگرود، رودسر، بندر آستارا، فومن و اشاره کرد.
طبیعت گیلان، پوشیده از جنگل و دارای آب و هوای معتدل و مرطوب است. این استان شامل مناطق سرسبز شمال غربی رشتهکوه البرز و بخش غربی کرانههای جنوبی دریای کاسپین است.
استان گیلان از سال ۱۳۴۴ در تقسیمات کشوری ایران به عنوان استان مستقل وارد شد. این منطقه پیش از آن ولایت گیلان و استان یکم خوانده میشد.
گیلان به لحاظ موقعیت طبیعی ، دارای جاذبه های گسترده ای است که سرتاسر این استان را در بر گرفته است. برخی از این جاذبه ها در فصول خاصی مورد استفاده قرار می گیرند اما برخی دیگر محدودیت فصلی نداشته و در همه فصول قابل استفاده هستند . به طور کلی جاذبه های طبیعی گیلان عبارت اند از :
سواحل دریا استان گیلان
طول سواحل دریا در استان گیلان به ۲۲ کیلومتر می رسد. در این مسیر شهرهای آستارا ، بندر انزلی و کیانشهر مستقیماً در کنار دریا قرار دارند. یکی از مشخصات و امتیازات سواحل گیلان ، ماسه ای بودن بخش عمده آن و نزدیکی به جنگل است. در سواحل گیلان می توان به قایقرانی و دیگر ورزش های آبی پرداخت .
تالاب ها ، دریاچه ها
تالاب انزلی ؛ از جمله زیباترین مناظر آبی گیلان است. این تالاب محل تخم ریزی آبزیان و پناهگاه و مأمن پرندگان بومی ومهاجر است. در داخل تالاب ، جزایر زیبایی وجود دارد ودوشهر زیبای انزلی وآب کناردرساحل آن قراردارند. ازدیدنی های چشم نواز تالاب انزلی می توان از گل های نیلوفر آبی نام برد که غنچه ها و برگ های آن سر از آب برآورده و سطح وسیعی از تالاب را می پوشاند. رویش نی در تالاب هم هر چند از نظر اکولوژیکی مشکلات زیادی ایجاد کرده است، اما در جای خود یکی از مظاهر اصلی اکوسیستم طبیعی تالاب به شمار می آید. انبوه پرندگان در این نیزار زندگی می کنند و ضمن تهیه غذای خود ، به تخم گذاری و تولید مثل در آن ادامه می دهند. تالاب برای پرندگان مهاجر نیز زیستگاه مطلوبی به شمار می رود.
ش
همه ساله هزاران هزار پرنده مهاجر از بخش های شمالی برای زمستان گذرانی و ادامه حیات به تالاب انزلی روی می آورند. نیزارها ، گذشته از آن که زیستگاه مناسبی برای پرندگان به شمار می روند، رویشگاه گیاهانی با قابلیت انعطاف فراوان هستند که در صنایع دستی و بومی گیلان کاربرد قابل توجهی دارند. حصیر ، زنبیل ، سبد ، ظروف حصیری و …. از این گیاهان ساخته می شود.
تالاب انزلی محل مناسبی برای ورزش های آبی از جمله قایق سواری است.
دریاچه های استان گیلان
در جنوب شهر آستارا ، یکی از دریاچه های زیبای ساحلی گیلان در مساحتی کوچک قرار دارد. این دریاچه در شمار بهترین زیستگاه های طبیعی پرندگان است. برای جلوگیری از هجوم مردم به این دریاچه ، این محل جزو مناطق حفاظت شده است.
در روستای جوکندان واقع در ۱۲ کیلومتری شمال شهر تالش ، برروی رودخانه کوچکی که در پای کوه از دره ها خارج می شوند، یک آب بند مصنوعی ساخته شده که در پشت آن دریاچه کوچکی به وجود آمده است.
عمق این دریاچه به حدود سه متر می رسد و در میان آن درختان جنگلی ، سازگار با محیط آبی از آب سر برآورده اند. گیاهان آبی ساحل دریاچه مانند زنبق در رنگ های مختلف ، چشم انداز زیبایی به دریاچه می بخشند.
در حوالی
فومن ، صومعه سرا ، ضیابر و جمعه بازار برکه های کوچکی وجود دارد که علاوه بر اهمیت اکولوژیکی ، چشم انداز طبیعی زیبایی به نواحی جلگه ای ، واقع در حاشیه شهرهای فوق می بخشد.
در کناره های سفیدرود و شعبات فرعی آن نیز دریاچه های ساحلی زیبایی را مشاهده می کنیم. این دریاچه ها که در مواقع پرآبی گسترش می یابند ، به نواحی ساحلی شهرستان های لنگرود و رودسر زیبایی خاصی می بخشند.
دریاچه هایی که در پشت سدهای ساخته شده بر روی سفیدرود به وجود آمده ، به سهم خود از مناظر زیبای گیلان به شمار می روند. دریاچه اصلی سد سفیدرود که در دره های جنوبی و غربی شهر منجیل تشکیل شده است، نخستین منظره آبی برای مسافرینی است که از جاده قزوین وارد گیلان می شوند. در پشت سد انحرافی ، تونل تاریک فومن و سد سنگر ، دریاچه های موضعی کوچک با دره های پوشیده از جنگل و یا زمین های کشاورزی ، جاذبه های چشم نوازی را به وجود آورده است.
رودها در استان گیلان
بستر رودهای گیلان عمدتاً در مسیر دره های کوهستانی و کوهپایه ای که از جنگل های سرسبز و انبوه پوشیده شده اند قرار گرفته است. از این رو ، برای استفاده از مظاهر طبیعت از بهترین نمونه ها و امکانات طبیعی به شمار می روند و از نظر گردشگری در اغلب فصول سال ، گردشگران زیادی را به خود جلب می کنند. اغلب این رودها برای ورزش های آبی بسیار مناسب هستند.
آب های معدنی
چشمه ی آب گاز سنگرود؛ در روستای سنگرود از توابع دهستان عمارلو شهرستان رودبار قرار دارد.
چشمه کلشتر منجیل ؛ این چشمه حدود یک کیلومتر پایین تر از سد سفیدرود در فاصله پانصدمتری جاده اصلی قزوین به رشت قرار دارد.
چشمه آب معدنی ماسوله ؛ در ابتدای ورودی شهر تاریخی ماسوله در کنار پارک شهر قرار دارد.
چشمه چشماگل ؛در روستای طالم از توابع سنگر قرار دارد.
چشمه ماستخور؛در روستای ماستخور نزدیک رودبار در جبهه غربی سد منجیل قرار دارد.
چشمه آب معدنی سجیران ؛ در اشکور بالا، نزدیکی روستای سجیران واقع است.
جنگل های استان گیلان
جنگل های گیلان از مناظر طبیعی زیبای گیلان است. جذابیت جنگل های گیلان در تنوع گونه های جنگلی آنهاست و همین امر آنها را از جنگل های سوزنی برگ متمایز می سازد. سطح زمین های جنگلی گیلان را در فواصل درختان ، فرشی از چمن می پوشاند. جنگل های گیلان با این بستر سبز، امکانات زیادتری را از نظر تغذیه ، حیات وحش و اوقات فراغت فراهم ساخته است. جنگل های سراوان – نزدیک رشت – جنگل های تالش ، جنگل های لاهیجان و جنگل های دیلمان از جمله جنگل های زیبا و دیدنی گیلان است.
ییلاق ها
مناطق ییلاقی گیلان که در حال حاضر مورد استفاده قرار می گیرد عبارت اند از :
نواحی ییلاقی جواهر دشت؛ در ارتفاعات شرق گیلان قرار دارد و ییلاقِ نواحی چابکسر و واجارگاه و رحیم آباد به شمار می روند.
ییلاق های واقع در مسیر دره رودخانه پل رود؛ دره بسیار زیبای پل رود ، پس از گذشت از روستای دیماین به نواحی ییلاقی این ناحیه می رسد. دره پل رود به دو شاخه تقسیم می شود و هر یک به ییلاق های واقع در مسیر خود می رسد.
ییلاق های دیلمان و اسپیلی؛ ییلاق های این ناحیه ، هم از نظر چشم انداز و هم از نظر آثار تاریخی و فرهنگی دارای اهمیت بسیار است.
ییلاق های نواحی رودبار ؛ این ییلاق ها را می توان به دو قسمت تقسیم کرد: نخست ییلاق های واقع در شرق سفیدرود که عمدتاً در عمارلو ، توتکابن و پره سر قرار دارند.
ییلاق های تالش و آستارا ؛ ماسوله جنوبی ترین ییلاق تالش است و پس از آن ییلاق های ماسال و شاندرمن قرار دارند. ییلاق « تالش دولاب » ، ییلاق « مریان» ، ییلاق « سوباتان » در این منطقه ، از این زمره اند. شهر آستارا ، از طریق گردنه حیران به نواحی ییلاقی آستارا مربوط می شود.
موزه رشت استان گیلان
ساختمان موزه رشت بنایی است با قدمتی ۷۰ ساله که در زیرزمینی به وسعت ۷۰۰ متر مربع و با زیربنای ۵۶۰ متر مربع در خیابان طالقانی ( بیستون ) این شهر واقع شده است.
این بنا در گذشته به « میرزا حسین خان کسمایی » یکی از یاران میرزا کوچک خان جنگلی تعلق داشت و در سال ۱۳۴۹ هجری شمسی ، وزارت فرهنگ و هنر وقت آن را خریداری نمود. پس از تعمیرات لازم ، برای نخستین بار توسط کارشناسان مرکز مردم شناسی ایران به موزه تبدیل شد و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تا سال ۱۳۶۷ با نام موزه ی شهر زیر نظر اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان اداره می شد.
با تشکیل سازمان میراث فرهنگی کشور، این ساختمان در اختیار مدیریت برنامه ریزی موزه ها و نمایشگاه ها قرار گرفت و پس از مرمت اساسی در تاریخ دهم مهرماه ۱۳۶۷ بازگشایی شد. این موزه از دو بخش مردم شناسی و باستان شناسی تشکیل شده است.
بخش مردم شناسی استان گیلان
غرفه های مربوط به این بخش در طبقه ی اول موزه قرار دارد. پس از ورود به موزه ، در سمت راست غرفه ای وجود دارد که در آن مجسمه های مومی یک مرد چوپانِ تالش ، ایستاده با پیراهن و جلیقه و شلوار و گیوه ، با چماقی در دست دیده می شود. پیرمردی چانچو به دست ( چانچو چوبی است که بر روی دوش نهاده می شود) که برای فروش مرغ و تخم مرغ به شهر آمده نیز در کنار او دیده می شود. در غرفه دوم سالن شرقی ، سه زن روستایی با لباس های محلی گیلانی قرار دارند. یکی از زنان در حال بافتن حصیر در پشت دستگاه حصیربافی است.
زنی دیگر در حال بافتن چادر شب دیده می شود. زن سوم بر خلاف این دو زن حالت ایستاده دارد و در اطراف او بافته های دستی مانند گلیم و شال به چشم می خورد.
بعد از دو غرفه ی یاد شده که به موادی از زندگی روزمره مردمان محلی و مشاغل آنها می پردازد، در غرفه ای دیگر به انواع وسایل تدخین ( دخانیات ) برمی خوریم که در آن وسایلی نظیر انواع قلیان های برنجی سفالی ، مسی، ورشویی و شیشه ای و انواع کیسه توتون و تنباکو ، چوب سیگار ، وافور، چپق ، جعبه توتون و جاسیگاری در معرض تماشای بینندگان گذاشته شده است.
در کنار ویترین قبلی ، ویترینی دیواری مربوط به وسایل پیرایش و پزشکی تعبیه شده است. در این ویترین وسایلی مانند سرمه ، سرخاب ، آینه ، شانه های مختلف چوبی ، سرمه دان، سوزن دان، تیغه فلزی ، سنگ و ماشین اصلاح سلمانی و همچنین بادکش مخصوص حجامت از شاخ گاو، انبر دندان کشی ، نی و چاقو ختنه کردن ، پیمانه قاشقی و قمقمه برنجی دردار وجود دارد.
در غرفه دیگر این سالن با نوع و چگونگی ابریشم کشی و چله کشی آن آشنا می شویم. روبه روی این غرفه ویترین هایی وجود دارد که در آن وسایل مورد نیاز حمام مانند لگنچه ، تاس ، سنگ پا، پارچ و لیوان مسی ، قاب آیینه ، جای سرخاب و سفیداب در معرض نمایش قرار دارند. ویترینی دیگر به نمایش انواع قاشق های چوبی محلی و قاشق های فلزی اختصاص یافته است.
یکی دیگر از غرفه ها مربوط به کارگاه سراجی (زین سازی ) است که یکی از مشاغل پررونق مردم تالش و سیاهکل در گذشته بوده است. در این غرفه ابزار مختص این شغل و ساخته هایی مانند تزیینات مربوط به اسب و قاطر چون مگس پران ، دهن بند و ران بند که از چرم ساخته می شد، به نمایش گذارده اند.
پنج ویترین بعدی به نمایش ابزار و وسایل روشنایی و ظروف گوناگون مانند پی سوزها ، چراغ های لامپا ، روغن دان فلزی ، چراغ موشی فتیله دار ، جای شمع ، چراغ بادی ، چای دان ورشو، قوری برنجی اختصاص یافته است.در انتهای این سالن که به قسمت دیگری منتهی می گردد ، غرفه سفال گری و کارگاه مربوط به آن وجود دارد.
در راهروی باریک جنب سالن شرقی انواع گلیم های محلی به صورت خورجین و کیف و چند گلیم دیگر با انواع نقوش هندسی ، در ابعاد مختلف به چشم می خورد. در همین راهرو غرفه ای دیگر معروف به غرفه زندگی ایوان وجود دارد. این غرفه یک خانه روستایی با سقف گالی پوش را نشان می دهد که در آن یک زن در حال خواباندن بچه ای در گهواره و دیگری در حال نخ ریسی با چرخ ریسندگی ( چَر ) است. وسایل تکمیل کننده این غرفه ها وسایل مورد نیاز یک زندگی ساده و روستایی مانند گمج ، قندشکن، استکان، خاک انداز ، ظرف شیرخوری ، آویزی از اسپند و … است.
در قسمت دیگری از این طبقه به فرش هایی تاریخی بر می خوریم که با طرح های زیبا و تاریخی ، گل و بوته و اسلیمی با حاشیه و لَچَک و ترنج نقش گشته اند. پنج تخته فرش اهدایی شهرداری رشت ، مربوط به سال های ۱۳۰۶ و ۱۳۰۵ ش که در چهارچوب های بزرگ جای گرفته اند، از این جمله اند.
قراردادها و وقف نامه های مربوط به دوره قاجاریه نیز در این سالن به دیوارها نصب شده و یا درون ویترین های دیواری جاسازی شده اند. ماکت ماسوله در مقیاس ۳۰۰/ ۱ در قسمتی از این فضا به نمایش گذارده شده است. این ماکت وضعیت طبیعی ، نوع معماری و دیگر خصوصیات ماسوله را به صورت جالب نشان داده است.
از دیگر آثار ویژه این موزه مجسمه ای چوبی است که در مراسمی در سال ۱۳۶۸ از طرف « ساموراماشل» رئیس جمهور وقت کشور موزامبیک به رسم یادبود به حضرت آیت الله خامنه ای ریاست جمهور وقت ایران که به آن کشور عزیمت نموده بودند، اهدا شده بود. این مجسمه از جنس فوفل ( نوعی چوب کمیاب و مطبوع ) و نشانگر اندام گره خورده مردان و زنان است که برای رسیدن به آزادی به یکدیگر پیوند خورده اند. این مجسمه از کـُنده یک پارچه ساخته شده و دارای رنگ قهوه ای است. ارتفاع مجسمه ۱۴۳ سانتیمتر و نقوش کنده شده بر روی آن برجسته است.
بخش باستان شناسی استان گیلان
بخش باستان شناسی موزه رشت در زیرزمین یا سرداب ساختمان قرارداد و مُعّرف عظمت و شکوه باستانی این خطّه و فرهنگ مردمان آن است. بخش باستان شناسی دارای ۲۸ ویترین شیشه ای دو طبقه ، و ۱۱ ویترین دیواری است. قدیمی ترین اشیای این بخش ها پیکان های سنگی متعلق به منطقه پیرکوه است که از حفاری های غیر مجاز کشف شده و تاریخ آن ۳ هزار سال پیش از میلاد مسیح تخمین زده می شود.
برخی از آثار پیش از اسلام موزه ی رشت حاصل اکتشافات باستان شناسی استان و برخی دیگر به سایر نقاط کشور تعلق دارد و به منظور شناخت و تبادل فرهنگی در این بخش قرار گرفته اند. اشیای سفالی این بخش بیشتر به صورت ظروف و گاه به صورت حیواناتی نظیر گاو و قوچ ( ریتون) و پرنده است. اشیای زینتی مانند سنجاق ها، دستبندها ، انگشتر، گوشواره و گردن بند و اشیای رزمی مفرغی مانند خنجر ، کارد، شمشیر، پیکان است. ظروف مفرغی چون پیاله ، ملاقه و جام نیز در این بخش به نمایش گذاشته شده است.
سنگ قبرهای مربوط به دوران اسلامی به دست آمده از « بیورزن» عمارلو ، باغچه سرای آستارا ، بقعه باباولی دیلمان با خطوط نسخ و از جنس مرمر سفید از اشیای دیگر این بخش است. سکه های دوران تاریخی و اسلامی ، خمره های نگه داری مایعات و اغذیه ، کلاهخود جنگی و …. دیگر ویترین های این بخش را زینت داده اند.
علاوه بر این آثار، مخزن این گنجینه ، محل نگهداری برخی آثار نفیس نظیر سکه و زیورآلات است که گاه به معرض نمایش عموم گذارده می شود.
در طبقه بالا و در قسمت زیر شیروانی ، انباری قرار دارد که محل نگهداری اشیای مطالعاتی است و آثاری که از کاوش های علمی به دست می آید و یا از حفاران و قاچاقچیان به صورت غیر مجاز کشف شده ، ابتدا جهت مطالعه و مرمت در این بخش حفظ می گردد. کارگاه مرمت اشیای موزه نیز در اتاقی دیگر در این طبقه فعال است.
آداب و رسوم، فرهنگ گیلان
گستردگی رسوم و خصلت های فرهنگی گیلانیان با توجه به تعدد قومی و گوناگونی لهجه ها به حدی است که حتی آشنایی مختصر با آن در این مختصر نمی گنجد. بعضی از آداب و آیین های مردمی گیلان به مرور در همهمه زندگی شهری رو به فراموشی و برخی دیگر کم رنگ شده است. اینک شرح مختصر و موجز برخی از این آداب و رسوم خواهد آمد:
آب بازی ( آب پاشان، آبریزان، تیرماسیزه)
از مراسم متداول و فرهنگ های گیلان در گذشته، آب بازی بود که امروز کمتر اثری از آن می توان یافت. این جشن در شرق گیلان و غرب مازندران به “تیرماسیزه” به معنی سیزدهم ماه تیر مشهور شده و احتمالاً همان تیرگان است. در فرهنگ ایران پیش از اسلام روز سیزدهم هر ماه تیر نام داشت و روز تیر از تیرماه را جشن می گرفتند. این مراسم به “آبریزان” یا “آب پاشان” نیز معروف بود. جشن آبریزان تا عهد شاه عباس در طبرستان و گیلان بر قرار بود و سپس به تدریج از یاد رفت.
کتاب “عالم آرای” عباسی با توجه به این که در تقویم دیلمی سال ۳۶۰ روز بود و ۵ روز آخر به حساب نمی آمد، مراسم آبریزان را با محاسبه ایام “خمسه مسترقه” یعنی همان ۵ روز آخر سال و افزودن آن پس از پایان سه ماه بهار، در روز ۱۳ ماه تیر محاسبه می نماید و می افزاید “در میان عجم یعنی ایرانیان، این روز به روز آب پاشان معروف است. در این مراسم بزرگ و کوچک، مذکر و مونث به کنار دریا می رفتند آب بازی می کردند و به طرب و خرمی می پرداختند و به راستی مراسمی تماشایی به وجود می آمد”. این رسم در بعضی از نقاط کشور مانند یزد، کرمان و اصفهان نیز معمول بود و در ۱۳ تیرماه هر سال مردان و زنان در حالی که هر یک ظرفی همراه داشتند، به کنار رود خانه می رفتند و به سرو روی یکدیگر آب می پاشیدند.
زکریا قزوینی نویسنده کتاب “عجایب المخلوقات” نیز از جشنی به نام “آب پاشان” یاد کرده و انگیزه آن را به قحطی شدید و توسل فیروز (جد انوشیروان) به خداوند و دعای او برای باریدن باران و رفع قحطی و گرسنگی نسبت داده است. در این باره آمده که مردم در این روز به تبرک باران، از شدت شادی به یکدیگر آب می ریختند و این کار از آن زمان متداول شد.
از مراسم دیگر این روز فال گیری و “لال شوش زنی” است. در این مورد، بزرگ خاندان بربدن اهل خانه و دام ها و نیز به در و دیوار و همه چیز چوب می زد و خاموشی اهل خانه در برابر ضربات ترکه چوب، به باور آنها باعث برکت و رونق اقتصادی و معیشتی آنان می شد.
آینه تکم
یکی دیگر از مراسم قبل از سال نو، اجرای یک نمایش عروسکی به نام “آینه تکم” است که در نواحی غربی استان گیلان انجام می شد. “تکم چی ها” از آذربایجان به نقاط هشتپر و حتی انزلی و رشت می آمدند و پیام آور رسیدن سال نو و نوروز می شدند.
“تکم” عروسکی به شکل بز بود که به دسته ای متصل می شد و آن را با پارچه ها و منجوق های رنگی و پر می آراستند و با بالا و پایین بردن دسته ای که از میان چوبی سوراخ دار می گذشت، آن را به حرکت و جنبش وا می داشتند. در کنار این نمایش با صدای دو چوب که به هم می خورد و آهنگی شاد را تداعی می کرد، تکم چی ها ترانه هایی خوش آهنگ می خواندند.
بندبازی (لافندبازی)
از نمایش های سنتی گیلان که بیشتر در جشن هایی مثل عروسی، عید نوروز و یا در بازارهای هفتگی اجرا می شد، بندبازی است. در گیلان به آن “لافندبازی” نیز گفته می شود و مانند همان بندبازی در سیرک است. نمایش بر روی طنابی که از روی دو میله فلزی و چوبی محکم و ضربدری شکل گذتشه و در دو طرف مهار شده، انجام می شود. اصلی ترین فرد نمایش “پهلوان” نام دارد که بر روی طناب ها با پای برهنه راه می رود و برای تعادل خود چوبی بزرگ به نام لنگر در دست می گیرد. پهلوان با ایستادن داخل تشت و یا قابلمه بر روی طناب راه می رود. گاه با دوچرخه ای که لاستیک آن را برداشته اند فواصل دو تیر را می پیماید. قراردادن صندلی داخل یک سینی و نشستن روی صندلی و حفظ تعادل در همان حالت، از جمله عملیات دشوار این افراد است. در پایین طناب شخصی که لباس مسخره ای پوشیده و به “یالانچی پهلوان” مشهور است با لودگی و مسخرگی به تقلید از پهلوان می پردازد. نقاره چی و سرناچی نیز با نواختن آهنگ، تماشاگران را در فضای شاد این نمایش سهیم می سازند.
کشتی گیله مردی
این کشتی که امروزه همچنان پای برجاست، یادگار صلابت و دلاوری مردم این خطه است. کشتی “گیله مردی” ریشه در تاریخ دارد. “مقدسی” در قرن چهارم هجری از این کشتی یاد کرده است.
“ظهیرالدین مرعشی” در مورد آن می گوید رسم مردم دیلم است که جوانان روغن بر خود بمالند و پس از استراحت و خوراک کافی و لذیذ از گوشت، روغن، عسل و … زور آنها زیاد شده و قدرت می یابند که با فرد دیگری کشتی بگیرند.
کشتی گیران گیله مرد مراتب خاصی نظیر تنگوله یا نوچه، پهلوان، سرپهلوان یا میداندار دارند. این کشتی در محوطه ای محصور به نام “سیمبر” یا “سبزه میدان” برگزار می شود. کشتی گیله مردی معمولاً در تابستان و اعیاد و عروسی ها انجام می شود. کشتی گیران که شلوارهایی به نام “لاسپار” به پا دارند با بالاتنه لخت، ابتدا به حضار احترام می گذارند و سپس با حرکات نمایشی قدرت خویش را به رخ حریفان می کشانند. این حرکات نمایشی “فوزوما” یا “فزّومما” خوانده می شود.
پس از رجزخوانی، حریف با کف زدن به او پاسخ می دهد. نبرد ابتدا با حواله کردن مشت ها آغاز می شود. این بخش در موارد بسیار منجر به مجروح شدن و شکستگی استخوان یکی از طرفین می شود. در این کشتی هر گاه دست یکی از طرفین با زمین برخورد کند بازنده محسوب می شود. جایزه این مسابقات به صورت غیر نقدی و شامل پارچه، آینه، پیراهن، گوسفند و گاو و … است. به این جایزه “برم” می گویند.
ورزا جنگ
از رسوم و نمایش های دیرین گیلان و بعضی از نقاط ایران، جنگ گاوهای نر است. در گیلان به آنها “ورزا” یا “ورزو” گفته می شود.
گاوهای جنگی معمولاً توسط ملاکین یا روستاییان مرفه نگه داری می شدند و فقط به درد مبارزه و جفت گیری می خوردند. این گاوها از شاخ های محکم برخوردارند که وسیله دفاع و حمله آنهاست. کوهان پشت ورزاها به آنها صلابتی می بخشد که هنرمندان سفال گر هزاران سال قبل را به الهام و ساخت شمایل سفالی آنان واداشته است. ساخت سفالینه های قرمز رنگ ملهم از این گاوهای نر زورمند از مشخصه های هنر باستانی گیلان است.
قدیمی ترین سندی که به چنین نمایشی در گیلان اشاره دارد فرمانی است نوشته بر روی سنگ مرمر قهوه ای و به خط نستعلیق بر ایوان ورودی مسجد جامع لاهیجان که به دستور “سلطان حسین صفوی” نگاشته شده و طی آن اهالی را از ارتکاب اعمال خلاف باز داشته و امر به تادیب و تنبیه خلافکاران کرده است. این فرمان که تاریخ ۱۱۰۶هـ. ق را دارد مردم را از کبوتر پرانی، گرگ دوانی و نگه داری گاو و قوچ و سایر حیوانات به منظور جنگ با یکدیگر باز داشته و این اعمال را ممنوع شمرده است.
چوگان بازی
این بازی که توسط اسب سواران انجام می شد اولین بار در زمان شاه عباس صفوی به هنگامی که لاهیجان را فتح نمود در گیلان مورد توجه قرار گرفت. پس از فرار “خان احمدحان” آخرین حاکم کیای بیه پیش، ملک موروثی او به دست صفویان افتاد. به دستور شاه عباس باغ بزرگ او را برای ایجاد زمین این بازی خراب کردند و از آن پس این محل به سبزه میدان مشهور شد.
پولو(polo) کلمه ای انگلیسی ماخوذ از واژه ای تبسی و به معنی چوگان است.
چاه نخجیر
حکام قدیم گیلان به شکار علاقه فراوان داشتند. در عملیات شکار که “چاه نخجیر” نامیده می شد، ابتدا قسمتی از جنگل به عنوان شکارگاه انتخاب می شد. سپس با در هم پیچیدن شاخه های درختان دو رشته پرچین محکم به مساحت یک یا دو فرسخ درست می کردند. این دو پرچین طوری تهیه می شد که به تدریج بر یک نقطه متمرکز می شدند به گونه ای که در آخرین مرحله به زحمت گذرگاهی برای عبور یک شکار باقی می ماند. این دالان در انتها، به محوطه ای در عرض ده متر با پرچین های محکم و لانه هایی موسوم به چاه، محصور می شد. در روز شکار مردان گیل و دیلم پشت پرچین ها جمع می شدند و عده ای فریاد زنان با ساز و نقاره هیاهوی وحشت انگیزی ایجاد می کردند. این گروه بین دو پرچین پیش می آمدند و به آرامی شکار را به طرف محوطه مورد نظر می راندند. اطراف محوطه و کمی بالاتر، صفه کوچکی ایجاد می شد که در آنجا مردان جای می گرفتند و هنگامی که حیوان به دام می افتاد درهای لانه ها را می بستند.
وقتی که گرازها، گرگ ها، شغال ها و … در این لانه ها محبوس می شدند، گوزن ها که نمی توانستند از دالان به لانه ها راه یابند با ضربات پیکان و تبر کشته می شدند. والی و بزرگان دولت آنگاه روی صفه آمده و برای گشودن در لانه ها فرمان می دادند، به نحوی که تنها یک گراز می توانست در آن واحد خارج شود. در این موقع مردی جوان برای ورود به محوطه انتخاب می شد و هنگامی که گراز به طرف جوان حمله ور می شد او با یک ضربه گراز را از پای در می آورد.
شاه عباس صفوی پس از تسخیر گیلان چند بار چنین شکارهایی را ترتیب داده بود. در سال ۱۰۰۳هـ.ق عملیات شکاری توسط او با ۱۰هزار مامور تعقیب شکار انجام شد. در ۱۰۲۳ هـ.ق شاه عباس بار دیگر به گیلان آمد و به فرمان او۳۰ هزار نفر مامور تعقیب شکار از نواحی بیه پس و بیه پیش گرد آمدند و برای تعقیب شکار به جنگل رانکوه اعزام شدند. در این شکار تعداد بسیار زیادی از حیوانات وحشی کشته شدند. این شکار چنان مقبول طبع شاه افتاد که با وجود مرگ ۲۷۰۰ نفر از ماموران، از پایان دادن شکار امتناع ورزید. پس از سقوط فرمانروایان گیلان و ترک بازدیدهای شاهانه، این گونه کشتارهای وسیع پایان گرفت.
گویش مردم گیلان
مردم گیلان عموما گیلک هستند اما بیشتر آنها علاوه بر زبان گیلکی به زبان فارسی نیز صحبت می کنند. گویش گیلکی شامل زبان های تالشی و هرزندی و گورانی و گیلکی و مازندرانی و برخی از زبان های تاتی و سمنانی می باشد و از دیدگاه تاریخی این زبان ها به زبان پارتی (اشکانی) وابستگی دارند.
گیلکی به چند شاخه تقسیم می شود به همین دلیل گویش مردم استان گیلان با هم اندکی اختلاف دارد. به جز گیلکی مردم با گویش ها و لهجه های مختلف ازجمله تالشی، تاتی و ترکی نیز تکلم می کنند.
دین و مذهب مردم گیلان
اغلب مردم گیلان شیعه اثنی عشری هستند اما در برخی از مناطق استان گیلان مردم اهل تسنن و تعداد معدودی نیز دارای ادیان مسیحی، یهودی و زردشتی اند.

پوشش مردم گیلان
لباس های محلی گیلان باوجود زیبایی خاص و ویژه آن به دلیل پوشش مناسب با عقاید مذهبی و دینی ما نیز سازگار است.
پوشش مردم گیلان معرف اندیشه، سلیقه، نوع کار و معیشت و ارتباط مردمان با طبیعت است. مردان گیلانی چوموش بر پای می کنند و از جلیقه، کلاه و کت استفاده می کنند. دامن های شلیته و پرچین و جلیقه های پولک دوزی شده از لباس های محلی زنان است.

جشن نوروز در گیلان
قبل از فرا رسیدن سال نو مردم گیلان آداب و رسوم مختلفی دارند.

نوروز خوانی
آخر هر سال و قبل از سال نو مراسم نوروز خوانی در گیلان برپاست که نماد ورود بهار و خیر و برکت است. گروهی از نوروزخوانان با راه افتادن در کوچه و خیابان اشعاری می خوانند.
آنها ابتدا با زبان شعر دوازده امام را نام برده و زمانی که به قسمت ترجیع بند می رسند، آن را دو نفری تکرار می کنند و بعد نوروز و نوسال می خوانند.این شعر اینگونه شروع می شود:
همی خوانم امام اولین را شه کشور امیرالمؤمنین را
وصی و جانشین یعنی علی را
به یاسین والف لام و به فیروز دهید مژده که آمد عید نوروز
امام دومین هم دسته گل شفاعت می کند او بر سر پل
حسن بابش سوار است او به دلدل
به یاسین و الف لام و به فیروز دهید مژده که آمد عید نوروز و...
عروس گوله
قبل از آغاز عید نوروز و سال نو در گیلان نمایشی به نام "عروس گوله" برگزار می شود. در این نمایش سه نفردر نقش غول، پیربابو و نازخانم بازی می کنند. این گروه به منازل مختلف رفته، به ایفای نقش خود می پردازند. مردی که نقش غول را دارد با کلاهی از کلوش (ساقه برنج)، زنگوله ها و چماق خود را می آراید. پسر جوانی نیز نقش نازخانم را بازی می کند و پیر بابو یا کوسه نقش نیز پیرمردی است که با غول بر سر به دست آورده نازخانم بحث و جدل می کند.
بازیگران این نمایش در آخر در با آرزوی سالی پربرکت و پر یمن برای صاحبخانه، از او هدایایی دریافت می کنند.

مراسم چهارشنبه سوری در گیلان
گیلانی ها در غروب آخرین سه شنبه سال و در شب چهارشنبه، مراسم "چهارشنبه سوری" را برگزار می کنند. آنها خار، بوته، گون و کاه جمع آوری کرده و پشته هایی را رو به قبله درست می کنند و آتش می زنند سپس از روی آتش پریده و شعر زیر را می خواندند:
گل گل چهارشنبه به حق پنج شنبه
زردی بشه، سرخی بایه نکبت بشه، دولت بایه
معنی:ای شعله آتش چهارشنبه، به حق پنج شنبه، زردی و ضعف و بیماری رخت بر بندد و نوبت سرخی و نشاط و خرمی فرا رسد. دوره نکبت و ناکامی به سر آید و دولت و اقبال روی نماید.
سپس اسپندی را که از سادات خریداری می کنند را دود کرده و به هنگام دود کردن آن می خوانند:
عاطتیل کن، باطیل کن تی مرده ماره بیرون کن
اسفند دوکن چاووس بایه مردمار به هوش بایه
معنی :عاطل و باطلش کن و چشم زخم را از وجودها دور ساز. مادر شوهرت را بیرون کن. اسپند دود کن تا چاووش بیاید. تا مادر شوهرت به هوش بیاید.
از دیگر آداب چهارشنبه سوری در استان گیلان، این است که دختران دم بخت را به منظور باز شدن بختشان در سال جدید، چند ساعتی از خانه بیرون و خانه تکانی می کنند.
مردم گیلان در چهارشنبه سوری به منظور دور ساختن نفرت و رفع قضا و بلا کاسه و کوزه و ظروف کهنه را می شکنند.
آنها گاهی در برنامه چهارشنبه سوری شلیک تیر و ترکاندن ترقه را دارند.
گاهی نیز مردی به منظور باردادن درخت بی بار در سال آینده با تبر به طرف او می رود و با ضمانت دیگران برای بار آوردن درخت در سال بعد، شخص تبر به دست از قصد خود منصرف می شود.
رسم فالگوش ایستادن در چهارشنبه سوری
مردم گیلان در چهارشنبه سوری در گذرگاه ها می ایستند و با شنیدن پنهانی اولین کلمات عابرین، مفهوم آن را حمل بر توفیق یا ناکامی خود در سال آتی می شمارند. این مراسم فالگوش ایستادن نام دارد.
قاشق زنی در مراسم چهارشنبه سوری
از دیگر رسوم چهارشنبه سوری در گیلان قاشق زنی است. جوانان و بیشتر دختران گیلانی برای اجرای قاشق زنی به در خانه همسایه ها رفته و روی خود را پنهان نموده و خواستار هدیه می شوند.
شال اندازی در مراسم چهارشنبه سوری
از رسوم شایع چهارشنبه سوری در مناطق روستایی کوهستانی گیلان شال اندازی است که گاه حالت نوعی خواستگاری از دختر صاحب خانه را دارد. شال اندازان بدون مشخص کردن هویت خویش به خانه همسایه ها رفته و شال خود را از پنجره و یا روشنایی خانه آویزان نموده و صاحبخانه معمولاً به گوشه شال آنان مقداری شیرینی و آجیل به عنوان هدیه می بستند.

سیزده بدر یا سیزده سال در گیلان
مردم گیلان در آخرین روز نوروز به کنار رودخانه ها و به جنگل ها رفته و به صورت گروهی، آخرین روز نوروز را جشن می گیرند. این مراسم با بندبازی، کشتی گیله مردی و نواختن ساز و نقاره همراه است و دختران گیلانی در این روز سبزه گره می زنند.
کشتی گیله مردی
کشتی گیله مردی بیشتر در تابستان و اعیاد و عروسی ها انجام می شود. این کشتی در محوطه ای محصور به نام «یسمبر» یا «سنبره» میدان برگزار می شود. کشتی گیران شلوارهایی به نام «لاسپار» به پا نموده و بالاتنه آنها برهنه است و با حرکات نمایشی قدرت خود را به رخ حریفان می کشند.
آیین و مراسم ازدواج در گیلان
در روستاهای گیلان به دلیل مشارکت و همپایی زنان و مردان در امور معیشتی، دخترها و پسران یکدیگر را می شناسند. این شناخت بعدها به انتخاب و سپس در صورت پذیرش خانواده ها به تهیه مقدمات ازدواج منجر می شود. در شهرها معمولاً ازدواج با پا درمیانی خانواده و معرفی چند دختر به پسر مورد نظر صورت می گیرد یا در حمام های عمومی دختر مورد نظر را برانداز کرده و پس از پسندیدن به خواستگاری او می رفتند. با موافقت خانواده طرفین و پس از مراسم خواستگاری، دوره نامزدی آغاز شده وسپس مقدمات عروسی فراهم می شود.

حنابندان
قبل از مراسم عروسی مراسم "حنابندان" در شهرها برگزار می شود که در این مراسم عروس دست و پایش را حنا می بندد.
گیشه بری
با هیجان ترین قسمت از مراسم عروسی بردن عروس به خانه داماد است که به اصطلاح گیشه بری می گویند. در گیلان در مناطق مختلف مراسم گیشه بری با شیوه های خاصی انجام می گیرد. در شرق گیلان، نهالی را از خانه پدر عروس کنده تا عروس به خانه خودش ببرد. این نهال را عروس و داماد، با هم در خانه داماد می کارند. در بعضی از روستاهای غرب و شرق گیلان، مادر عروس خروسی را از مادر داماد گرفته وپای خروس را با رشته های رنگین ابریشمین به پای مرغ می بندد و آن مرغ وخروس را با عروس همراه می کند، سپس پای مرغ و خروس در خانه عروس باز شده و آنها را در لانه کنار هم می اندازند.
در برخی از نقاط گیلان برای اینکه عروس پرخیر و برکت باشد به کمر عروس نان وآرد را در سفره ای ، می بندند اما قبل از خارج شدن عروس از خانه برادر یا دایی عروس جلوی در را می گیرد و از عروس چیزی دریافت می کند که به آن درسری(در ماسال) و دائیانه(در نومندان و شرق گیلان) می گویند .
در صورت نزدیک بودن خانه داماد، عروس را پیاده می برند و در صورت دور بودن خانه داماد، با اسبی نر و اخته نکرده مزین و آراسته عروس را به خانه داماد می برند.
در مناطق شرق گیلان عروس با عبور از هر جوی آب روان بخشی از مهریه خود را به حضرت فاطمه الزهرا‹س› می بخشد و این بخششها را از مهریه او کم می کنند.

نارنج زنی
نارنج زنی از دیگر مراسم ازدواج گیلانی ها است که در آن داماد قبل از رسیدن عروس به خانه با دو تن ساقدوس و سلدوش به پیشواز عروس می آید و نقل و سکه بر سر عروس می پاشد، بعد نارنج یا پرتقالی به طرف او می اندازد. سپس عروس و داماد دور چاهی می چرخند و عروس برای خوشبختی در چاه سکه ای می اندازد و سپس درخت توتی در خانه می کارد.
مراسم شب چله (یلدا ) در گیلان
در پاسخ به درخواست برخی از شما کاربران از بخش فرهنگ و هنر نمناک در رابطه با آداب و رسوم مردم گیلان در شب یلدا میخوانید که شب اول دی ماه یا شب چله اهل خانواده و خویشان و گاه همسایه ها در گیلان دور هم جمع شده و مراسم شب چله برگزار می کنند.
برای مراسم شب چله، معمولاً خوردنی ها و تنقلات و آجیل و هندوانه تهیه می کنند و معتقدند هر کس در شب چله هندوانه بخورد، در تابستان احساس تشنگی نمی کند. از دیگر خوردنی های این شب، برنج برشته، عدس و گندم برشته، کونوس (ازگیل وحشی)، آجیل، پرتقال، لیمو، خوج (گلابی محلی) و میوه های دیگر است.
از دیگر آداب این شب تفال به دیوان حافظ و خواندن ترانه زیر است:
امشو، شب چله، خانم جیر پله چاقو بزنیم هندوانه کله
یعنی:امشب شب چله و خانم زیر پله است، چاقو به هندوانه بزنیم.

عزاداری ماه محرم در گیلان
مردم گیلان مانند مردم سایر مناطق ایران، برای سوگواری حسین بن علی(ع) آداب و رسوم ویژه ای دارند و در روزهای نهم و دهم محرم، در مراسم عزاداری شرکت می کنند. از جمله مراسم عزاداری در ماه محرم مردم گیلان می توان به روضه خوانی، سینه زنی، زنجیر زنی، چهل منبر، شام غریبان، تعزیه خوانی و ... اشاره نمود.
تغزیه خوانی در محرم
در ماسوله در شب دوازدهم محرم پس از انجام مراسم مربوط به خاکسپاری شهیدان کربلا (توسط طایفه بنی اسد) در جوار "امامزاده عون بن علی" تعزیه برگزار می شود. تعزیه خوانی است در اقصی نقاط گیلان برگزار می شود که هدف از آن علاوه بر عزاداری، زنده نگاه داشتن نهضت عاشوراست. تعزیه خوانان هر روز از ماه محرم را به یکی از این مجالس اختصاص می دهند.
رسم دسته گردانی در محرم
دسته گردانی یکی دیگر از آیین های ماه محرم در استان گیلان است که اهالی آبادی و یا روستا لباسهای سیاهرنگی که تا زانو می رسد را پوشیده و به مساجد رفته و سینه زنی میکنند و زنان و کودکان بیشتر در حاشیه و یا به دنبال آنان در خیابان ها به عزاداری می پردازند.
کرنا نوازی در محرم
کرنا ( کرنی ) زنی یکی دیگر از مراسم های عزاداری در ماه محرم در گیلان است. کرنی یک آلت موسیقی است که توسط 5 تا 7 نفر کرنازن در مساجد و در راهها نواخته می شود.
مردم گیلان در ایام محرم به عنوان نذری غذا می پزند و در بین مردم و نیازمندان و عزاداران پخش می کنند.
آداب و رسوم ویژه ماه مبارک رمضان در استان گیلان
مردم گیلان همواره در ماه مبارک رمضان با آداب و رسوم مختلف ماه میهمانی خدا را می گذرانند. چنانچه در بخش فرهنگ و هنر نمناک اشاره شده است در استان گیلان مردم از نیمه ماه شعبان به منظور استقبال از ماه مبارک رمضان شروع به پاکسازی و نظافت منازل، مساجد، حسینیه ها و محله ها می پردازند و مایحتاج و مواد غذایی برای ماه مبارک رمضان تهیه می کنند.
مردم استان گیلان چند روز قبل از آغاز این ماه به پیشواز ماه مبارک رمضان رفته و روزه می گیرند. روزه گرفتن قبل از رسیدن ماه رمضان به اصلاح گیلانیان به "پیشاشو" معروف است.
هنگام سحر بانگ "سحر شده است خواب نمانید" از گلدسته های مساجد و گاه از بام های خانه های گیلان در ماه مبارک رمضان به گوش می رسد و غذای سحری مردم گیلان اغلب برنج کته و انواع خورشت های محلی چون باقالی قاتوق، ترش تره، فسنجان و اناربیج است.
در ماه رمضان قرآن خوانی یا به قول گیلانی ها عشرخوانی در مناطق مختلف گیلان همواره با حضور گسترده بانوان برگزار می شود.
تنوع غذایی مردم گیلان در زمان افطار بسیار زیاد است . آش نذری موسوم به آش حضرت فاطمه زهرا(س)، کوکو، خرما، رشته خشکار، شیر، فرنی و آبگوشت از غذاهای افطاری گیلانی ها هستند. "رشته خشکار " نیز نوعی شیرینی محلی گیلانی مخصوص ماه رمضان است که به همراه زولبیا و بامیه، زینت بخش سفره های افطار مردمان گیلان است.

معروف ترین غذاهای محلی گیلان:
معروف ترین غذاهای محلی گیلان عبارتند از:
- مرغ فسنجان یا مرغ لاکو
- میزرا قاسمی
- باقلاقاتق(خورشت باقلی)
- ترش تره
- سیرقلیه
- آلومسما
- ماهی فیبیج
- واویشکا
- ترش شامی
- کال کباب
- بورانی بادمجان
- بورانی اسفناج
- چغندر بورانی
- زیتون پرورده، اشپل (خاویار ماهی)
- ماهی شور
- ماهی دودی
- اناربیج
- شش انداز
- سیرابیج
- شیرین تره
- خالو آبه
- چخرتمه
- نازخاتون
- لونگی
- موتن جان.
منابع:
https://namnak.com/gilan-traditional-customs.p78898
https://www.daneshchi.ir/ostan-gilan/
https://farhikhtegandaily.com/news/56921/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%DA%AF%DB%8C%D9%84%DA%A9%DB%8C-%D9%87%D8%A7-%D9%81%D9%82%D8%B7-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D8%A7%D9%84%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%82%D8%A8%D9%84-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%D9%85%D8%AD%D8%AF%D9%88%D8%AF-%D9%86%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%D9%88%D8%AF/