بررسی عملکرد کنونی رسانه ملی در حوزه عفاف و حجاب
_ عملکرد کنونی رسانه ملی را در زمینه گسترش فرهنگ عفاف و حجاب و مقابله با بدحجابی، چگونه ارزیابی می کنید؟
دکتر مسعود آذربایجانی:
باید مطابق با ملاک ها و معیارها به ارزیابی و نقد برنامه های رسانه ملی بپردازیم.
ملاک اول: عفاف و حجاب در کنار هم هستند. حجاب جلوه رفتاری عفاف و حیاست. ازاین رو، اگر حجاب را جلوه بیرونی عفاف بدانیم، می بینیم الگویی که رسانه ملی در چند سال گذشته نمایش داده، چگونه بوده است. مثلاً اگر الگوی روابط دختر و پسر و روابط نامحرم را در برنامه ها و سریال ها تحلیل و بررسی کنیم، درمی یابیم اختلاط نامحرم در رسانه، به عفاف و حیا ضربه می زند. زن باید در مقابل مرد نامحرم حدودی را رعایت کند. نوع حرف زدن با نامحرم باید با نوع حرف زدن با همسر و محرم متفاوت باشد. آیا این نکته در فیلم ها و سریال ها رعایت شده است؟
ملاک دوم: الگوی معاشرتی یک دختر در امور اجتماعی و روابط اجتماعی چیست؟ در مورد سبک زندگی، رفتار، برخورد، گفتار، پوشش و مانند آن چگونه باید باشد. این مسئله باید تحلیل شود.
در بحث روان شناسی اجتماعی، می گویند 73 درصد پیام ها از طریق ارتباط غیرکلامی و 27 درصد از طریق ارتباط کلامی منتقل می شود. ارتباط غیرکلامی؛ یعنی نوع نگاه، لحن کلام، جهت گیری بدنی، لمس کردن و نوع حرکات چهره و بدن. در این ارتباط غیرکلامی دختری که در رسانه، فیلم بازی می کند یا حتی در دیگر برنامه ها، آیا ملاک های حجاب و حیا و وقار یک زن مسلمان را دارد یا خیر؟
ملاک سوم: بحث حجاب است. ما بیشتر اوقات، حداقل های حجاب _ عملکرد کنونی رسانه ملی را در زمینه گسترش فرهنگ عفاف و حجاب و مقابله با بدحجابی، چگونه ارزیابی می کنید؟
دکتر مسعود آذربایجانی:
باید مطابق با ملاک ها و معیارها به ارزیابی و نقد برنامه های رسانه ملی بپردازیم.
ملاک اول: عفاف و حجاب در کنار هم هستند. حجاب جلوه رفتاری عفاف و حیاست. ازاین رو، اگر حجاب را جلوه بیرونی عفاف بدانیم، می بینیم الگویی که رسانه ملی در چند سال گذشته نمایش داده، چگونه بوده است. مثلاً اگر الگوی روابط دختر و پسر و روابط نامحرم را در برنامه ها و سریال ها تحلیل و بررسی کنیم، درمی یابیم اختلاط نامحرم در رسانه، به عفاف و حیا ضربه می زند. زن باید در مقابل مرد نامحرم حدودی را رعایت کند. نوع حرف زدن با نامحرم باید با نوع حرف زدن با همسر و محرم متفاوت باشد. آیا این نکته در فیلم ها و سریال ها رعایت شده است؟
ملاک دوم: الگوی معاشرتی یک دختر در امور اجتماعی و روابط اجتماعی چیست؟ در مورد سبک زندگی، رفتار، برخورد، گفتار، پوشش و مانند آن چگونه باید باشد. این مسئله باید تحلیل شود.
در بحث روان شناسی اجتماعی، می گویند 73 درصد پیام ها از طریق ارتباط غیرکلامی و 27 درصد از طریق ارتباط کلامی منتقل می شود. ارتباط غیرکلامی؛ یعنی نوع نگاه، لحن کلام، جهت گیری بدنی، لمس کردن و نوع حرکات چهره و بدن. در این ارتباط غیرکلامی دختری که در رسانه، فیلم بازی می کند یا حتی در دیگر برنامه ها، آیا ملاک های حجاب و حیا و وقار یک زن مسلمان را دارد یا خیر؟
ملاک سوم: بحث حجاب است. ما بیشتر اوقات، حداقل های حجاب را زیر پا گذاشتیم. برای مثال، مقداری از موی سر را برای یک نوع زیبایی و جذابیت نمایش می دهیم. بنابراین باید تأکید شود که حداقل های حجاب رعایت شود.
ملاک چهارم: جایگاه اجتماعی افراد است که پیام غیرمستقیم دارد. رسانه، افراد سطح پایین جامعه، مثل خدمتکار و کارگر و خانواده های سطح پایین را با حجاب به ویژه با چادر نمایش می دهد، ولی فردی که شخصیت اجتماعی بالا دارد، بی چادر یا بدحجاب است.
ملاک پنجم: برخورد مردان است. واکنش و برخورد مردان با زنان در تلویزیون و تصویرسازی از مردان، به تحلیلی محتوایی نیاز دارد.
ملاک ششم: ما نباید پیام ناهم گرا به مخاطب بدهیم. چادری بودن به یک سری لوازم نیاز دارد.
_ خانم لعیا اعتماد سعید:
رسانه های غربی، می کوشند کدهای پوششی خود را به مخاطب القا کنند. چیزی که در رسانه غرب به ویژه سینمای هالیوود وجود دارد و در رسانه ما جایش خالی است، این است که ما برای باورپذیر بودن شخصیت ها در ذهن مخاطب هیچ تلاشی نمی کنیم. در نتیجه، مخاطب با شخصیت ما حتی ارتباط نیز برقرار نمی کند، چه برسد به اینکه او را الگوی رفتار خود قرار دهد. در نتیجه، پیام فیلم در ذهن مخاطب به فانتزی و کلیشه تبدیل می شود و بر او تأثیر معکوس خواهد گذاشت. البته این انتقاد مربوط به زمانی است که هدف ما ترویج حجاب است که مصداق های زیادی ندارد.
_ دکتر مریم حاج عبدالباقی:
رسانه ملی، در زمینه حجاب بسیار کار کرده است. باید به پوشش و رفتار بازیگران نیز توجه شود که برای مثال، با نامحرم شوخی نکنند یا موی سر آنها پیدا نباشد. اگر چنین توجهاتی در رسانه بیشتر شود، اثرگذاری مثبتی دارد.
مشکل دیگری که با آن درگیر هستیم، غفلت از مردان است. اگر مردی به زنی که دنبال کارهای ناشایست است، اهمیت ندهد، مجبور است که به خانه اش برگردد. صدا و سیما باید روی مرد خوب و پدر خوب سرمایه گذاری کند. پس از انقلاب چقدر روی غیرت مردها در فیلم ها کار شده است. همان طور که می گویم فیلم هایی با هدف تقویت حجاب ساخته شود، باید فیلم هایی نیز با هدف تقویت غیرت ساخته شود.
_ حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا زیبایی نژاد: رسانه ملی در بخشی از مسائل سیاسی، موفق عمل کرده است. همان طور که گفتیم میان افزایش مصرف اقتصادی و افزایش مصرف جنسی ارتباط است. سؤال این است که رسانه ملی در افزایش مصرف تأثیر داشته یا نه؟ عذر رسانه ملی این است که ناچار است بخشی از مخارجش را با تبلیغات تأمین کند. بنابراین، به تبلیغ کالای تجاری بیشتر نیاز پیدا می کند تا هزینهاش تأمین شود. در نتیجه، جامعه را به سمت مصرفی شدن می برد و از این طریق به دلالت التزامی، به احساس ناکامی و فقر در جامعه، کم شدن مقاومت در مقابل چالش ها و کم شدن کفّ نفس کمک می کند که در مسئله جنسی نیز اثر می گذارد.
رسانه ملی از ابزارهای تحول در مناسبات اخلاقی جامعه است و علت مهم آن این است که تلویزیون، رسانه مدرنی است که با سختی می خواهد در خدمت اهداف دینی قرار گیرد. رسانه در نمایش دادن خانه و شیوه زندگی یک زوج جوان، با حقیقت تطبیق ندارد. رسانه، زندگی طبقه متوسط شهری را بازنمایی می کند و همین بازنمایی هاست که در ساخت واقعیت های جدید مؤثر است؛ یعنی جوانان را به این سمت سوق می دهد که همین شیوه را در زندگی رعایت کنند.
کنترل کردن رسانه در خط مستقیم، بسیار هزینه بر است. از سویی، جامعه هنری، مدرن ترین بخش جامعه ماست. رفتار کسانی که با تفکر مدرن و گفتمان فردگرایی تربیت شده اند، نمی تواند به درستی حامل مفاهیم دینی باشد. وقتی بر اساس فلسفه هنر عوامل جذابیت، جنسیت، طنز، خشونت و هیجان است، شما باید بتوانید بر اساس این عوامل جذابیت، انواع نقش ها را با یکدیگر تمرین و تولید کنید. بنابراین، هنوز فلسفه هنر دینی نداریم و نیروی انسانی را بر اساس الگوهای دینی تربیت نکرده ایم.
نکته دیگر این است که رسانه باید به ارزش های خانوادگی توجه کند. یکی از دانشمندان غربی می نویسد: در جوامعی که ارزش های غیرخانوادگی، حیات اجتماعی بر ارزش های خانوادگی غلبه پیدا می کند، طلاق، روابط جنسی خارج از چارچوب خانواده و اشتغال زنان افزایش می یابد.
_ دکتر سید حسین شرف الدین:
تحلیل های یک سونگرانه بیشتر، رسانه ملی؛ یعنی سیما و در رتبه بعد سینما و محصولات نمایشی را خاستگاه اصلی یا یکی از عوامل بسیار مؤثر در بروز وضعیت کنونی ارزیابی می کنند، با این حال، بی تردید رسانه ملی با توجه به مقبولیت و اعتبار فرهنگی _ اجتماعی نسبتاً بالا، اعتماد زیاد به جنبه های الگویی آن در مقام سخنگوی فرهنگی و مروج ارزش ها و آرمان های نظام اسلامی، مخاطب انبوه، گستره وسیع، تعدد شبکه ها و تنوع برنامه ها؛ پی آمدهای بالقوه مثبت و منفی فراوانی در همه عرصه های فرهنگی، از جمله عفاف و حجاب برجای می گذارد. عواملی چون جاذبه های فنی و هنری، تنوع برنامه ها، تکرار در قالب های مختلف، در دسترس بودن، کم هزینه بودن، آسانی نسبی درک محتوا، درگیر ساختن هم زمان چندین حس از حواس پنج گانه، امکان بهره گیری هم زمان از آن با اشتغال به دیگر فعالیت ها و حضور در محیط خانه و جمع صمیمی خانواده، بالا بودن جمعیت جوان کشور، وجود اوقات فراغت فراوان، غلبه فرهنگ شفاهی، ضعف فرهنگ مطالعه، کمبود دیگر امکانات تفریحی و فراغتی در کشور، و ترجیح فراغت خانگی به ویژه برای بانوان به دلیل مشکلات حضور در مکان های تفریحی و فراغت خارج از خانه؛ در مجموع به مقبولیت و مصرف هرچه بیشتر محصولات رسانه ای و اثرپذیری عمیق تر از آن انجامیده است. رسانه ملی نیز مانند دیگر سازمان های فرهنگی، تاکنون اقدام های اساسی و تلاش هایی درخور توجه در موضوع عفاف و حجاب داشته است. رسانه ملی به دلیل ارتباطات گسترده توده ای، بهره گیری مستقیم و متوالی همه قشرها از آن، حساس بودن موضوع های فرهنگی، انگیزه بالا برای بازخورددهی و واکنش مستقیم و غیرمستقیم، دقت و هوشیاری مخاطبان، توقع های زیاد عموم از این سازمان و کنشگر فعال فرهنگی _ اجتماعی در مقایسه با دیگر سازمان ها و بازتاب سریع ضعف ها و قوت ها بیش از دیگر سازمان های مسئول، در تیررس نگاه های خرده گیرانه، ارزیابی های منتقدانه و رویکردهای آسیب شناسانه قرار دارد. این موقعیت استثنایی برای رسانه، هم می تواند فرصت و هم تهدید به شمار رود. تردیدی نیست که بخشی از مشکلات رسانه ملی در موضوع عفاف و حجاب، بازتاب سیاست های ضعیف و ابهاماتی است که در برنامه ریزی های کلان فرهنگی کشور وجود دارد. به برخی از نکات تکمیلی، در پاسخ به پرسش های بعدی اشاره خواهد شد.
_ دکتر ابراهیم شفیعی سروستانی:
در سال های اخیر پوشش ظاهری مجریان، هنرپیشگان و بازیگران رسانه ملی نسبت به گذشته بسیار بهبود پیدا کرده است. در حال حاضر، در رسانه ملی، بدحجابی از نوع بدحجابی ظاهری، در مجریان و بازیگران و هنرپیشگان، کمتر دیده می شود. در این زمینه اقدامات خوبی انجام شده و حداقل از لحاظ ظاهری، موارد بدحجابی از رسانه ملی حذف یا کم شده است.
اکنون مکرر می بینیم در سریال ها هنرپیشه های اصلی یا نقش های دوم و سوم، با چادر هستند؛ حجاب خوبی نیز دارند؛ یعنی حفظ پوشش ظاهری، همراه با رفتار و گفتار و نگاه عفیفانه. در ظاهر، بازیگر یا هنرپیشه سریالی چادری است، ولی بسیار راحت با همه صحبت می کند و صمیمی می شود و بسیاری از حرکات و رفتار او، نشان دهنده یک خانم عفیف نیست. رسانه ملی باید مقوله عفاف و حجاب را به طور کامل نمایش دهد.
_ دکتر اصغر فهیمی فر:
عفت و حجاب بسیار عمیق است. چرا چادری که سر دخترهای پِرسُناژ فیلم کردیم، تأثیر ندارد؟ وقتی شما شخصیتی را طراحی می کنید، طرح شخصیت مشخص می کند که این شخصیت باید چادری باشد یا نه. این درست نیست. عفت در فیلم، یعنی شخصیت به گونه ای طراحی شود که زن، عفیف جلوه کند و مرد عفت داشته باشد. در آن صورت، لباس عفیف و عفیفه بر تن او نامناسب نیست. شخصیت در داستان باید دین دار حقیقتی باشد، ولی نیست.
به هر حال، رسانه نقش بسیاری می تواند ایفا کند. می توانیم برای گویندگان اخبار، لباس های هنجار، زیبا، رنگی و مناسبی طراحی کنیم تا کم کم مردم به پوشش های اسلامی گرایش پیدا می کنند. البته کسانی بوده اند که واقعاً چادر به تن آنها می چسبید. مرحوم ملاقلی پور می گفت: «بازیگری داشتیم که چادری نبود، ولی با چادر زندگی می کرد. او در یک فیلم، نقش زن شهید را بازی می کرد و در ایام فیلم برداری با چادر زندگی می کرد تا دقیق بتواند با آن ارتباط برقرار کند.» این نشان عقیدتی ماست. اگر کسی احساس کند به زور چادر بر سرش کردند، از چادر متنفر می شود. یکی از مهم ترین ابزارها برای نهادینه کردن حجاب و ترویج آن در جامعه، رسانه ملی است؛ ولی با شناخت دقیق فرم و نه تحمیلی. ممکن است یک فیلم، یک صحنه نماز نیز نداشته باشد، ولی به شدت دینی باشد. در مقابل فیلمی پر از بازیگران چادری باشد، ولی هیچ حس مذهبی در آن نباشد!
من دیدم کارگردانی یک صحنه را روی صحنه دیگر مونتاژ کرد و صحنه های جدا از هم هیچ مشکلی نداشت، ولی وقتی مونتاژ کرد، بسیار اروتیک به نظر می رسید. این یک اصل در مونتاژ است. زِنِشتاین،(Znshtayn) از بزرگان حوزه مونتاژ می گوید یک تصویر روی یک تصویر دیگر، ایمپکت(Impact) می شود و یک تصویر ذهنی ایجاد می شود که این تصویر سوم است. باید مراقب اینها باشیم. نگاه دوربین یک نگاه سالک نیست. نشان می دهد که طرف یک میزانسِن برای دوربین خود طراحی نکرده است. دوربین وقتی به صحنه نمایش می رود، به جای انسان و سالک است و باید این گونه طراحی شود؛ صحنه های زیبا طراحی کند، تصاویر خیال انگیز بیاورد، مفهوم دعا را دیداری کرده باشد. نمونه که من دیدم، دیزالوهای بسیار بدی بود که با هم انجام می دادند. برای مثال، زن و مرد را با هم دیزالو می کردند، تک شات را دیزالو می کردند. این نشان دهنده پایین بودن دانش بصری کارگردان است. در رسانه، بحث فرم مطرح است که چگونه از فرم استفاده کنیم تا تأثیری که بر مخاطب می گذارد، واقعاً معنوی و پایدار باشد. سریال «مسیر سبز» درباره خدا و پیامبر اکرم9 نبود، ولی بحثی معنوی بود که بر مخاطبان اثر گذاشت. بسیاری از فیلم های خارجی این گونه هستند و با فرم خاص خود، بر مخاطب اثر معنوی می گذارند. این بحث، فنی است. وقتی فیلم نامه را طراحی می کنیم، باید روابط افراد را به طور دقیق، بر اساس روابط و ارتباطات انسانی و اسلامی طراحی کنیم. مردم به این پیچیدگی های فیلم ها عادت کرده و حتی اصطلاح فنی آن را یاد گرفته اند.
_ خانم فروغ نیلچی زاده:
در مقوله گسترش فرهنگ عفاف وحجاب، باید ابتدا بینش ایجاد کنیم و بعد نگرش. سپس مبدأ میل یا گرایش، ایجاد می شود تا در نهایت در فرایند بلندمدت به یک منش برسیم. این در حقیقت، چارچوب اصلی شکل گیری فرهنگ عفاف و حجاب است. بینشی که رسانه ملی ایجاد می کند، باید از نگاه قرآن و اسلام با تأکید بر نگاه اهل بیت باشد. ما به عنوان تنها کشوری که نگاه وامدار به اهل بیت دارد، باید این نگاه را در عملکردهای خود جاری ببینیم. آیا در فیلم ها، سریال ها، در حجاب و پوشش و آرایش مجریان و در نقش زنان و مردان و در آنچه رفتار کردیم، مبنای شرعی داشتیم و آیا عملکرد ما بر مبنای سنت و سیره اهل بیت بوده و اهل بیت خواستند که ما این گونه دین را معرفی کنیم و یا برعکس عمل کردیم؟
مخاطب جدی که رسانه ملی در درجه اول بر او اثر می گذارد، مخاطبی است که ترجیح می دهد، ببیند و در این دیدن تأثیر بپذیرد. بالاترین حد اثرپذیری، در قشر جوان و نوجوان و سپس کودکان و بعد از آن، دیگر اقشار است؛ زیرا جوانان، نوجوانان و کودکان ترجیح می دهند اگر از چیزی خوششان آمد، بپذیرند و اگر بدشان آمد، نپذیرند. قرار نیست هنرپیشه ای چادری شود، ولی اگر قرار است کسی در نقش فرد چادری ظاهر شود، باید خودش به چادر معتقد باشد. رفتار دوگانه، آثار تخریبی زیادی دارد؛ از جمله:
1. آن نوجوان باور می کند که اگر انسان در جامعه رفتار دوگانه داشته باشد، پسندیده است و باید با انسان های متدین، متدین باشد و با انسان های لاابالی، مانند خودشان و در نابسامانی های ارزشی خود به آن پناه می برد و فضای مدرن هم آن را ترویج می کند که اصطلاحاً به آن جَوزدگی گویند.
2. بسیار طبیعی است که کسی در تصمیم گیری برای حجاب خود، به عنوان کسی که شبیه سازی می کند، این گونه برداشت می کند که من می توانم بعضی جاها چادر سرم کنم و بعضی جاها بدون چادر بیرون بیایم.
3. چادر اصالتاً جزو باورهای قرآنی، دینی و شرعی ماست و سپس ارزشی و هنجاری. گاهی گرایش و مبدأ میل مخاطب، تحت تأثیر است و بینش آگاهانه رخ می دهد. برای مثال اگر شما در مدرسه معلم چادری خوب و خوش اخلاق داشتید، به حجاب گرایش پیدا می کردید؛ زیرا از او مهربانی دیده بودید. وقتی در یک سریال یک شخصیت خوب، چادری است، شما نیز به چادر گرایش پیدا می کنید و این آگاهانه رخ نمی دهد، بلکه از قالب های روان شناختی و از اثرگذاری تبلیغات استفاده می کند. نوجوانی که در رسانه ملی خانم محجبه ای را دیده که ادای خانم چادری را درمی آورد، چگونه می خواهد با ماهواره بجنگد، در حالی که هنرپیشه های آن با شخصیت واقعی خود جلوی دوربین ظاهر شده اند. حال آیا چیزی از هویت ملی او می ماند؟
رسانه ملی در مقام تربیتی، نباید به خواسته های عوامانه به ظاهر متمدن متمایل شود.
زیرساخت حجاب، حیا و عفاف است. حجاب فقط پوشش بدن نیست، بلکه پوشش بدن بخشی از حجاب است.
درباره استفاده مردان از رنگ های مختلف، در روایات ضابطه وجود دارد. در روایت داریم که شخصی به منزل امام صادق7 رفت و دید که ایشان پیراهن سرخی پوشیده است. از ایشان پرسید: چرا شما چنین لباسی پوشیدید؟! حضرت فرمود: «من به خاطر همسرم این لباس را پوشیدم.» این یعنی هرگز ایشان را با این لباس در جامعه ندیدند؛ زیرا در اسلام این رنگ برای مرد مناسب نیست، ولی در حیطه روابط خصوصی میان زن و شوهر پوشیدن آن اشکالی ندارد؛ زیرا تمایل حرامی نیست و برای ایجاد جاذبه های عاطفی استفاده می شود. ما برای اینکه نشان دهیم آدم های متعصبی نیستیم و شادیم، لباس زرد، سبز، قرمز و آبی بر تن مردان می کنیم و با مدل های نامناسب در جامعه نشان می دهیم. حفظ حجاب مفهوم ساز و رفتارساز است. رو گرفتن، جزئی از فرهنگ چادر و یکی از امتیازات چادر است که مقنعه و مانتو و چادرهای جدید، این قدرت را ندارد. ما در فقه، مفهومی داریم به اسم معاونت در گناه، که می گوید: اگر دیدی نگاهی بر تو متمرکز و نامناسب است، وظیفه شرعی داری که خودت را بیشتر بپوشانی. مقنعه و شال چگونه می تواند زن را حفظ کند و بپوشاند؟ یکی از امتیازهای چادر، قدرت روگیری بیشتر است که بتواند او را بیشتر بپوشاند.
زمانی پوشیدن مقنعه حتی در ادارات اجباری بود و فرهنگ عمومی جامعه بر تلویزیون اثر گذاشته بود. فرهنگ جامعه، رسانه را ملزم کرده بود که افراد باحجاب را نشان دهد. طبیعی است که اگر فردی خانواده مذهبی نداشته باشد، حجاب را از تلویزیون فرا می گیرد. تلویزیون آبی است که از حوض جامعه برداشته شده است. به همین دلیل، نوع فرهنگ عمومی جامعه در فرهنگ رسانه تأثیر می گذارد.
_ دکتر محمدعلی هرمزی زاده:
عملکرد صدا و سیما نیز جزو امور نسبی و تشکیکی است. نقاط قوتش مشخص است. صدا و سیما گاهی برای ترویج عفاف و حجاب، برنامه های خیلی خوبی پخش می کند؛ چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم. برنامه هایی که به صراحت درباره عفاف و حجاب ساخته می شود، به صورت مستقیم است. برای مثال، یک روحانی یا یک استاد دانشگاه، با استدلالی قوی و کلامی جذاب، در رادیو یا تلویزیون درباره لزوم حفظ عفاف و حجاب صحبت می کند. همچنین برخی برنامه ها به صورت غیرمستقیم به ترویج عفاف و حجاب می پردازند. برای مثال در یک فیلم یا سریال جذاب یا در زندگی واقعی، یک خانم تحصیل کرده و موفق را نشان می دهیم که دارای عفاف و حجاب کامل است. صدا و سیما در این زمینه گام های خوبی برداشته، ولی به هیچ عنوان کافی نبوده و در مواردی نیز ضعف های زیادی داشته است. بعضی از تحقیقات نشان می دهد در بسیاری از فیلم ها و سریال ها و حتی در رفتار برخی از مجریان زن صدا و سیما، حجاب ظاهری وجود دارد، ولی متأسفانه عفاف وجود ندارد. یعنی ظواهر رعایت می شود (مثلاً خانم ها حداقل حجاب را رعایت می کنند)، ولی رفتار عفیفانه ای که از دختر یا زن مسلمان انتظار می رود، ندارند و رفتارها برخلاف عفت است. این مشکل در بسیاری از فیلم ها و سریال ها وجود دارد و بسیار خطرناک است؛ چراکه می تواند به وضعیت فرهنگی ما بسیار آسیب برساند؛ زیرا بسیاری از دختران جوان و نوجوان، از صدا و سیما الگو می گیرند. ممکن است در خانواده آنها الگوی بهتری از نظر حجاب وجود نداشته باشد و آنها عفاف و حجاب را از مجریان و بازیگران صدا و سیما بیاموزند. ازاین رو، صدا و سیما در عین حال که در این زمینه گام های خوبی برداشته، مشکلاتی نیز داشته است.
نتیجه گیری
جملات کلیدی(آسیب شناسی عملکرد رسانه ملی)
نهادینه سازی فرهنگ عفاف و حجاب(8)
دکتر مسعود آذربایجانی
الگوی معاشرت اجتماعی دختر و پسر و روابط و اختلاط نامحرم در برنامه های رسانه به عفاف و حیا آسیب می رساند.
تصویرسازی صحیحی از مردان در رسانه صورت پذیرد.
حجاب کامل به ویژه چادر به عنوان ارزش اجتماعی، به مخاطب معرفی نمی شود
خانم لعیا اعتماد سعید
اگر هدف برنامه ای ترویج حجاب باشد، برای باورپذیر شدن شخصیت ها در ذهن مخاطب، کوشش فراوان صورت گیرد.
معمولاً مخاطب برنامه ها مشخص نیستند.
دکتر مریم حاج عبدالباقی
برنامه های رسانه در پوشش های ظاهری، عملکرد خوبی دارند، ولی در نمایش روابط با جنس مخالف عملکرد ضعیفی دارند.
غفلت از مردان: اکثر فیلم های ساخته شده، حول محور زن بوده است.
دکتر کریم خان محمدی
مجموعه های تلویزیونی، زیبایی ها و آثار مطلوب فردی و اجتماعی حجاب را به تصویر نمی کشند.
نهادینه سازی فرهنگ عفاف و حجاب(8)
حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا زیبایی نژاد
تبلیغ بیشتر کالای تجاری موجب احساس ناکامی و فقر در جامعه، کم شدن مقاومت در مقابل چالش ها و کم شدن عزت نفس می شود که در مسئله جنسی نیز اثر می گذارد.
جامعه هنری به عنوان مدرن ترین بخش جامعه که تحت تفکر مدرن و گفتمان فردگرایی ساخته شده است، نمی تواند به درستی حامل مفاهیم دینی باشد.
دکتر اصغر فهیمی فر
رسانه ملی حجاب را به صورت ظاهری در نظر دارد.
دکتر نیره قوی
سیاست های رسانه در ترویج حجاب، تقویم محور است.
مخاطب محور بودن در رسانه، یکی از آفت ها در این زمینه است.
الگوهای پوششی و رفتاری برخی از هنرمندان و مجریان مرد، مناسب نیست.
خانم فروغ نیلچی زاده
رسانه ملی زیر ساخت کاملاً مناسب را در مخاطبان ایجاد نکرده است.
دکتر محمدعلی هرمزی زاده
در بسیاری از سریال ها و حتی در رفتار برخی از مجریان، حجاب ظاهری وجود دارد، ولی رفتار عفیفانه، وجود ندارد. رفتارها برخلاف عفت است.
ص:120
منبع:
افشار، اباذر، 1364 -رسانه ملی و نهادینه سازی فرهنگ عفاف و حجاب، قم: صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، مرکز پژوهشهای اسلامی، 1393.