مهمترین موضوع در بدمینتون حضور در مسابقه است
اگر روزی مسئول بودم تمام سعیام را میکردم که بازیکنان در مسابقات و کمپهای بیشتری شرکت کنند. به نظرم مهمترین موضوع در بدمینتون این است. همچنین حضور مربیان خارجی در ایران قطعا تاثیر گذار است. نیاز است که مربیان خوبی در این رشته داشته باشیم.
به مربی خارجی نیاز داریم
از سال ۸۵ دختران بدمینتون به مسابقات برون مرزی اعزام شدند و قدمت این رشته هنوز ۱۰ یا ۱۵ سال است. من اولین دختری هستم که در المپیک و بازیهای آسیایی شرکت کردهام، اما مگر مربیان ما چند المپیک دیدهاند، چند بازیهای آسیایی و قهرمانی جهان را رفتهاند؟ تمام اینها تاثیرگذار است. مربیان تقصیری ندارند، آنقدر قدمت این رشته کم است که نیاز داریم مربیان دیگری هم بیایند و اطلاعات بیشتری به ما بدهند. تعدادی از کشورها مثل مالزی، اندونزی، چین و کره نکته جالبی که دارند و من همیشه میگویم جا به جا کردن مربیانشان است. مربی چین، کرهای است، مربی کره اندونزیایی است، مربی اندونزی هندی است. مگر میشود اندونزی با این قدمت در بدمینتون مربی خوبی نداشته باشد اما آنها برای ریزه کاریها از مربیان دیگر استفاده میکنند. اگر یک ذره زاویه راکت تغییر کند شاید بازی آن بازیکن از آسمان تا زمین متفاوت شود. البته مربیان ایرانی در کلاسهای مربیگری بینالمللی شرکت میکنند و از لحاظ تمرینی هم تفاوتی با ورزشکاران خارجی نداریم اما من اعتقاد دارم جدا از سطح مربیان ایرانی نیاز به مربی خارجی داریم تا ریزه کاری ها را آموزش دهند.
با دیدن دست بازیکن خارجی چیزهای زیادی یاد گرفتم
یک مربی خارجی برای مردان به اسم نوا آوردند که واقعا تاثیر خوبی در مردان ایجاد کرد و نتایج خیلی خوبی هم کسب شد. دو مربی خارجی خانم هم آوردند که بعد مربی ما شد و تاثیر خیلی خوبی داشت. قطعا حضور مربیان خارجی اگر ادامه دار باشد خیلی مثمرثمر خواهد بود. من حتی با دیدن دست بازیکن خارجی چیزهای زیادی یاد گرفتم، شبها هم خواب آن را میدیدم و فردا آن را در تمرین انجام میدادم. تاثیر ذهن و تصویری که میدیدم مفید بود. بازیکنان خارجی هم اگر بتوانیم دعوت کنیم و اردوهای خارجی با آنها داشته باشیم خیلی سطح بدمینتون ایران را بالا خواهد برد.
تشنه انتقال تجربیاتم هستم
خیلی تشنه هستم که هر چیزی که یاد گرفتهام را به دیگران آموزش دهم. واقعا هم اینکار را میکنم. آنهایی که در این مدت با من کار کردهاند میدانند از هیچ چیزی دریغ نمیکنم حتی اگر آنها رقیب من باشند. خودشان به من میگویند ما باورمان نمیشود تو حالا با ما بازی میکنی قرار است فردا با هم مسابقه دهیم. امسال که در لیگ تبریز مربی بودم خیلی از ورزشکاران بودند که میدانستم در سالهای آینده میتوانند قهرمانان ایران باشند و نتایج بهتری از من کسب کنند و شاید المپیک رفتن و نتایج بین المللی برای آنها راحتتر باشد ولی قلبا میگویم دوست دارم برای بهتر شدن بدمینتون تلاش کنم. خیلی چیزها را شاید میشد در گذشته به من بگویند اما نگفتند. اما من دوست دارم اینها را در اختیار دیگران قرار دهم.
برای دیده شدن به سمت صفحات مجازی میروند
متاسفانه حضور در فضای مجازی و پررنگ شدن مسائل حاشیهای زیاد میان زنان ورزشکار باب شده است. من دوستان خارجی ام را میبینم که چه طور هستند. آرایش برخی از ورزشکاران ما در المپیک بسیار بازخورد داشت. آنها بیشتر دنبال جمع کردن فالور هستند و مسیرشان در حال تغییر است. به نظر من از یک طرف احساس میکنم شرایط سبب شده آنها برای دیده شدن به سمت این اتفاقها بروند. البته آنها میتوانند سادهتر و بهتر با همین مصاحبه ها دیده شوند. اگر اینها فراهم شوم شاید آن نیازی که دیده شدن است برطرف شود.
ورزشکاران بیشتر دنبال جمع کردن فالور هستند و مسیرشان در حال تغییر است. شرایط سبب شده آنها برای دیده شدن به سمت این اتفاقها بروند. خیلی موافق این داستانها نیستم چون باید هر روز سر تمرین به جای اینکه به تمرین فکر کنم به این فکر کنم که یک لوکیشن خوب و لگ خوشگل داشته باشم. شرایطی است که در اینستاگرام ایجاد شده است و هر کسی بیشتر نمایان باشد بیشتر مردم را جلب می کند. آنقدر از خود تعریف میکنند و خود را بزرگ میکنند تا همه آنها را دنبال کنند. به نظرم اینها برای ورزشکاران ما کشنده است.برای معروف شدن باید وارد فاز نمایشی شوی!
من خودم خیلی موافق این داستانها نیستم. حتی برادرم به من میگوید "چرا فعالیتت در اینستاگرام کم است اما فلانی، فلانی و .. را ببین چه میکنند، هر روز عکس می گذارند. تو چرا نمی کنی؟" من خودم شخصا این شرایط را دوست ندارم. برای اینکار باید ورزشکار وارد یک فاز دیگری شود که مردم دوست دارند. باید از لحاظ ظاهری طوری باشی که مردم دوست دارند. آنها کاری به این ندارند که ثریا آقایی چقدر تلاش میکند، اگر ظاهرش خوب باشد او را فالو میکنند. باید هر روز سر تمرین به جای اینکه به تمرین فکر کنم به این فکر کنم که یک لوکیشن خوب و لباس خوشگل داشته باشم و عکس بگیرم که این داستان خواهد شد.
اکنون جز جلب توجه در فضای مجازی کاری نمیتوانم کنم
خیلی از ورزشکاران ما آنقدر کار خاص نکردهاند اما به خاطر این شبکه ها دیده میشوند اما برخی خیلی کارهای خاصتر کردهاند ولی چون با آن تم و لباس خاص عکس نمیگذارند محبوب نیستند. شرایطی است که در اینستاگرام ایجاد شده است و هر کسی بیشتر نمایان باشد بیشتر مردم را جلب می کند. در ورزشکاران این مدلی شده و روز به روز بیشتر هم میشود. نمیدانم چه پیشنهادی به آنها بدهم اما نظر خودم این است که این فضا را دوست ندارم. حتی فعالیت من در اینستاگرام از قبل هم کمتر شده است. یک زمانی که درگیر مسابقات و سفر بودم و بچههای کوچک در صفحه من بودند از من میخواستند عکس بگذارم تا مرا دنبال کنند اما حالا جز جلب توجه کاری نمی توانم کنم و این برایم جذاب نیست.
فضای مجازی برای ورزشکاران ما کشنده است
برخی از ورزشکاران شاید اصلا در رشته خودشان نتیجهای هم نگرفتهاند اما آنقدر از خود تعریف میکنند و خود را بزرگ میکنند تا همه آنها را دنبال کنند. به نظرم اینها برای ورزشکاران ما کشنده است. خیلی هم چشم و هم چشمی شده و شاید برخی این شرایط را ندارند ولی به خاطر اینکه کم نیاورند و از چشمها دور نمانند عکسهای رنگانگ میگذارند. این موضوع برای ورزش زنان ایران یک معضلی شده است.
با دعای پدرم دهمین مسافر المپیک شدم
من خاطرات زیادی در راه ورزش دارم اما بهترین آن حسی بود که با حضور در المپیک توکیو تجربه کردم. ۱۰ تیر تولد پدرم است و من سال المپیک به پدرم گفتم برای تولدت چه کادویی میخواهی؟ آن زمان ۹ زن ایرانی مسافر المپیک توکیو بودند و پدرم گفت " ای خدا من دوست دارم ثریا دهمین دختری باشد که به نیت ۱۰ تیر در المپیک بازی میکند." من هم شدم دهمین دختری که در المپیک بازی کرد و بعد از آن خانم وزنه بردار سهمیه گرفت که البته نتوانست در المپیک شرکت کند. خیلی حس شیرینی بود. بهترین روزها را در آن مدت با خوشحالی خانواده تجربه کردم.