0

چگونگی مقابله با مشکلات مادری

 
rasekhoon_mobile
rasekhoon_mobile
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 845
محل سکونت : اصفهان

چگونگی مقابله با مشکلات مادری

سیاری از این توصیه‌ها را به شکلی ناخواسته دریافت می‌کنیم؛ قبل از تولد نوزاد جملات معمولا این شکلی هستند: فلان چیز را نخور، ممکن است به کودک آسیب برسانی! به پهلو بخواب، نمی‌خواهی که کوچولو را گرفتار کنی! به محض ورود بچه اوضاع فرق خواهد کرد و تمام کمربند‌ها باز می‌شوند؛ از غذا دادن به یک نوزاد گرفته تا تنبیه یک نوجوان سرکش، به نظر می‌رسد همه چیز برای اطرافیان قابل بحث است.

در چنین شرایطی زندگی خسته کننده خواهد شد، اما در این بین و هر چند وقت یکبار یک پیام طلایی هم خواهید شنید؛ توصیه‌هایی مفید و واقعی که شما را در مادری یاری خواهد کرد. این چیزی است که اکنون می‌خواهیم در مورد آن بشنویم. توصیه حکیمانه، راهکار یا ترفندی که بار‌ها و بار‌ها در ذهنتان تکرار شده و با کمک آن حس بهتری نسبت به مادری پیدا کرده‌اید.

ممکن است این سخنان اطمینان‌بخش یک مادربزرگ باتجربه باشد یا جادوی یک غریبه که با کودک نوپای شما روبرو شده؛ فرقی نمی‌کند آن را یک از مشاور شنیده باشید یا در کتاب بخوانید. مادری، کم و بیش مسائل مشابهی دارد و برخی توصیه‌‍ها به کار بیشتر مادران می‌آید. در اینجا توصیه‌های مفیدی را که بر اساس تجربه افراد واقعی گردآوری شده می‌خوانید:

آب خوردن را فراموش نکن
از مادر من در یک مهمانی سیسمونی خواسته شده بود توصیه‌ای بکند و او گفته بود آب خوردن را فراموش نکن! وقتی این توصیه را شنیدم فکر کردم شوخی کرده است، اما سال‌ها بعد که خودم مادر شدم، دریافتم که اگرچه فراموش نکردن آب خوردن مشکلات بزرگ مادری را حل نخواهد کرد، اما به بدتر نشدن شرایط کمک می‌کند. این یکی از معدود چیز‌هایی است که بعد از مادر شدن روی آن کنترل خواهید داشت.

برای از دست دادن‌ها آماده باش
اوایل دوران مادری‌ام بسیار غمگین می‌شدم. اینکه دخترم در حال بزرگ شدن بود و من آن عروسک کوچکی را که کار‌های عجیب و جدید می‌کرد از دست می‌دادم برایم ناراحت کننده بود، اما روزی یک دوست که دختری بزرگتر از من دارد گفت: اگرچه سخت است، ولی هر مرحله جدید، از قبلی بهتر خواهد بود. حرف دوستم نظر من را نسبت به بزرگتر شدن فرزندم تغییر داد و من هر روز منتظر دیدن چگونه بزرگ شدن دختر کوچکی بودم که خدا به من داده بود؛ هرچند هنوز هم دلتنگ روز‌های کودکی‌اش می‌شوم، اما از بزرگ شدن او هم لذت می‌برم.

توصیه‌ها را بشنو
دایی پدرم یک ضرب‌المثل اردو به من گفت: همه حرف‌ها را بشنو و کاری را که می‌خواهی انجام بده. این دقیقا روش من در مادری کردن است. توصیه‌ها را می‌شنوم و در نهایت خودم تصمیم می‌گیرم که چه کاری انجام دهم. هرچند گاهی تصمیم‌هایم خوب نبودند، اما مسئولیت آن‌ها را به عهده گرفتم و ادامه دادم. در نهایت این شما و فرزندان هستید که با هم می‌مانید و مانند هر رابطه دیگری باید آن را بر اساس علاقه، اعتماد و احترام بسازید.

سرزنش کردن را رها کن
من یک فرزند اوتیسم دارم که گاهی ممکن است چیز‌هایی را بشکند، پرخاش کند و از کنترل خارج شود. طبیعتا روش استاندارد تشویق و تنبیه که در مورد بچه‌های دیگر موثر است در مورد او کار نکرد. یک روز مشاورش به من گفت که وقتی فرزندت کار اشتباهی انجام می‌دهد، خودش می‌داند که رفتار درستی نداشته و نیازی به سرزنش کردن نیست؛ کافی است او را در آغوش بگیرم و بگویم حتما ناراحت و ناامید بودی که این طور رفتار کردی. همه چیز از آن روز تغییر کرد و فرزند اوتیسمم خیلی زود آرام شد. من این کار را در مورد دخترم، همسرم و حتی خودم که هیچ یک اوتیسم نداریم هم انجام دادم و شاید تعجب کنید اگر بگویم معجزه کرد. همه ما به محبت و پذیرش، بیش از سرزنش نیاز داریم.

در حال زندگی کن
دوستم همیشه به من یادآوری می‌کند که والدگری تمرین زندگی در حال است؛ مثلا نوزادم الان می‌خوابد یا نه؛ کودک نوپایم الان غذا می‌خورد یا نمی‌خورد؛ بچه‌ها به سرعت تغییر می‌کنند و ارزش ندارد که حرکت بعدی آن‌ها را پیش‌بینی کنیم؛ بهترین کار این است که در موقعیت‌های دشوار طاقت بیاوریم و از اوقات خوش لذت ببریم، چون به هر حال این‌ها در گذرند و حال مهم است.

انعطاف داشته باش
در کلاس‌های بارداری به ما گفتند برخی از بهترین لحظات زندگیتان را با مادر شدن تجربه خواهید کرد و برخی از بدترین لحظات زندگیتان را هم با مادر شدن خواهید چشید و این دو ممکن است در فاصله نیم ساعت از هم رخ دهند.

میدان مبارزه‌ات را انتخاب کن
هیچ‌وقت با یک کودک دو ساله بحث نکن!

هر اتفاقی در زمان خودش خواهد افتاد
پسر من ۱۰ هفته زودتر به دنیا آمد و این به معنای تاخیر در تمام نمودار‌ها و اتفاقات پیش روی ما بود. من بسیار نگران و سرخورده، او را تحت نظر دکتر‌های مختلفی قرار داده بودم. یک روز یک مادر مهربان و بزرگتر در یکی از مراکز درمانی به من گفت هر بچه‌ای کارهایش را در زمان خودش انجام خواهد داد. این حرف او زندگی پر استرس من را آرام کرد. امروز پسر من نه ساله است و من یادم نیست کی اولین کلمه را گفت، چه زمانی راه افتاد و چه روزی یک جمله کامل را نوشت. او هر کاری را در زمان مناسب خودش انجام داد.

احساس گناه را رها کن
من شاغل هستم و از اینکه زمان‌هایی را که می‌توانستم با فرزندانم بگذرانم مشغول کار بودم حس بدی داشتم تا اینکه یک دوست چیزی به به من گفت که گاهی به خودم یادآوری می‌کنم: فراهم کردن یک سقف و تامین غذا هم وظیفه والدین است.

با خودت مهربان باش
اگر با خودت مهربان باشی به این معنی نیست که مادر یا همسر بدی هستی! این مهربانی تو را به آدم بهتری در روابطت تبدیل خواهد کرد و این چیزی است که کار می‌کند.

منبع: همشهری آنلاین

سه شنبه 3 خرداد 1401  8:12 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها