* جلوگیری نجفی از پرواز معاون عملیات نیروی هوایی
درباره سقوط شلمچه و افتادنش به دست عراق، نجفی میگوید اگر حمایت آمریکا و کشورهای دیگر از عراق نبود، شلمچه از دست نمیرفت. در آن شرایط حاد و بحرانی، اردستانی بهعنوان معاون عملیات نیروی هوایی و حبیب بقایی (فرمانده وقت پایگاه دزفول) هم در کنار خلبانان دیگر پرواز میکردند. او در خاطراتش به روز چهارشنبه ۵ اسفند ۶۶ اشاره کرده که اردستانی در آن، چهار سورتی پرواز کرده و بهعلت تحمل فشار شدید پروازهای جنگی دچار خونریزی گوش شده بود. همینمساله باعث شد نجفی از پرواز بعدی اردستانی جلوگیری کند. خلبانان دیگر نیز جلوی اردستانی را گرفتند و مانع از پرواز دوبارهاش در آن روز شدند. یکی از ویژگیهای اخلاقی شهید اردستانی که در خاطرات نجفی روایت شده، این است که اگر میخواست خبر بدی مانند فشار دشمن برای بازپسگیری منطقه شلمچه را بدهد، با خنده و خوشرویی آن را مطرح میکرد.
* بمباران الامیه با وجود حضور ناوچههای آمریکایی
اسفندماه ۶۶ که ناوچههای آمریکایی در اسکلههای البکر و الامیه پهلو گرفته بودند تا از قطع صادرات نفت عراق جلوگیری کنند، ماموریت بمباران این سکوهای نفتی توسط اردستانی به نجفی ابلاغ شد. در این ماموریت که روز ۱۰ اسفند انجام شد، F5 های ایرانی در فاصله ۵ متری آب دریا پرواز کرده و بهگفته نجفی در حالیکه پدافند سکوهای نفتی مجهز به توپهای ۵۷ میلیمتری بود، این هواپیماها علاوه بر آتش پدافند، از آتش شلیک ناوچهها هم عبور کرده و زیر ارتفاع سکوها، خود را به آنها رسانده و بمباران کردند.
پس از بمباران موفقیتآمیز اسکله الامیه، اردستانی به نجفی گفت باید سکوی البکر را هم بمباران کنند و این ماموریت صبح جمعه ۱۴ اسفند با دو فروند F5_E انجام شد. در ادامه این عملیاتهای هوایی و زمینی ایران بود که فاو بهطور روزانه توسط نیروهای دشمن بهشدت بمباران شیمیایی شد. چون آمریکا، عربستان و متحدان دیگر عراق تصمیم گرفته بودند، این جزیره را از تصرف ایران خارج کنند. درباره تلاش دشمن برای تصرف دوباره شلمچه نیز این جملات در خاطرات نجفی وجود دارد: «ناوهای آمریکایی در دهانه خلیجفارس و نیروی هوایی عربستان در حوالی منطقه جولان میدادند، ولی جرات آمدن به آسمان و آبهای ایران را نداشتند، چون ما بسیجی بی ترمز در آسمان و زمین کم نداشتیم.» (صفحه ۳۰۹)
خلبانان F5 لحظاتی پیش از پرواز و انجام ماموریت
* پروازهای ممتد خلبانان در اواخر جنگ برای جلوگیری از پیشروی دشمن تا اهواز
با ورود به مقطع سال ۶۷، در خاطرات نجفی به روز ۲۰ اردیبهشت و جدال بر سر منطقه شملچه میرسیم که در آن خاطرات غمباری از شهادت سربازان نیروی زمینی روایت شده است. نجفی حین پرواز این صحنه را مشاهده کرده که تانکهای دشمن، نفرات پیاده ایرانی را با توپهای خود مورد هدف قرار میدادند و خلبانهای دیگری هم که آن روز بر فراز شلمچه پرواز کردند، با دیدن چنینصحنههایی افسردگی و حال پریشانی مانند او داشتهاند. او در روز سوم خرداد، سهپرواز جنگی انجام داد و روز دوشنبه ۲۳ خرداد نیز برای جلوگیری از فشاری که دشمن برای حمله به اهواز اعمال میکرد، از صبح تا شب ۵ پرواز بیوقفه انجام داد که به خستگی و کمردرد شدیدش منتهی شد. نجفی میگوید «آنروز شاید اکثر خلبانهای حاضر در امیدیه همینتعداد پرواز کردند.» (صفحه ۳۱۶) این خلبان میگوید اگر عراق این میزان امکانات و توپ و تانک را در مقطع آغاز جنگ داشت، بیوقفه تا تهران پیشروی میکرد. اما بمبارانهای منظم نیروی هوایی باعث شد دشمن فرصت آرایشگرفتن نداشته باشد و نتواند پیشروی کند.
نجفی روز ۱۷ تیر ۶۷ زمانی که نیروهای مدافع ایرانی مشغول دفاع از اهواز بودند، ۴ پرواز جنگی انجام داد. غروب همانروز اردستانی این خبر را به او داد که بهدلیل وخامت اوضاع، شاید طلوع آفتاب فردا را نبینند عبدالحمید نجفی همچنین در روز ۱۷ تیر ۶۷ زمانی که نیروهای مدافع ایرانی مشغول دفاع از اهواز بودند، ۴ پرواز جنگی انجام داد. غروب همانروز مصطفی اردستانی در حالیکه قرائت دعای جوشن کبیر را به پایان میبرد، این خبر را به نجفی داد که بهدلیل وخامت اوضاع، شاید طلوع آفتاب فردا را نبینند!
روز ۱۸ تیر ۶۷ چهار پرواز دوفروندی برای بمباران شمال فاو، شهر سیبه، ابوخضیب، امالرصاص، کانال ماهی و پنجضلعی انجام شد و روز ۱۹ تیر هم نجفی ۳ پرواز جنگی انجام داد. او روز بیستم نیز ۳ پرواز جنگی داشت و روز ۲۷ تیر نیز برای آخرینبار همراه با بقایی نیروهای دشمن را بمباران کرد که فردای آن روز قطعنامه ۵۹۸ پذیرفته شد.
* تار و مار کردن منافقین در عملیات مرصاد
با شروع تحرکات منافقین برای عملیاتی که به قول آنها فروغ جاویدان و بهقول ایرانیان مرصاد نام گرفت، تعدادی از خلبانان نیروی هوایی در روز ۳۰ تیر در دزفول جمع شدند. باتوجه به حمایتهای ارتش و نیروی هوایی عراق از منافقین، صبح جمعه ۳۱ تیر دو فروند F5_E با هدایت نجفی و طیبی برای بمباران توپخانه عراق در شهر کویته، از پایگاه دزفول برخاسته و هدف را با موفقیت بمباران کردند. پس از بازگشت به دزفول ماموریت دیگری برای بمباران منافقین در غرب مهران به آنها محول شد و باز هم پس از بازگشت به پایگاه، ماموریت دیگری برای زدن منطقه نخجیر به نجفی سپرده شد.
با بمباران محل تجمع منافقین و بازگشت به پایگاه، نجفی برای چهارمینبار در آن روز مامور شد با همراهی F5 دیگری که خلبانش بقایی بود، دشت پایین سایت نخجیر را بمباران و از وجود منافقین پاکسازی کند. او روز اول مرداد نیز ۳ پرواز جنگی برای بمباران منافقین در شمال شلمچه، شمال دریاچه ماهی و جاده اهواز انجام داد. روز دوم مرداد نیز ۲ پرواز بر فراز غرب اهواز و سپس جاده اهواز انجام داد و دشمن را بمباران کرد.
روز سهشنبه ۴ مرداد ۶۷ با نقض قطعنامه ۵۹۸ توسط عراق، پایگاه دزفول توسط هواپیماهای عراقی بمباران خوشهای شد و همزمان با این تجاوز، پایگاه همدان نیز بمباران شد. در همینزمان خبر رسید کرمانشاه در حال سقوط بهدست منافقین است. نجفی موفق شد از کناره باند آسیبدیده پایگاه دزفول عبور و تیکآف کند. با تعمیر سریع باند آسیبدیده که بهجای زمان استاندارد ۲ ساعته، ظرف ۴۲ دقیقه تعمیر شد، دسته دوفروندی دیگری هم با فرماندهی اردستانی به پرواز درآمد و منافقین را بمباران کرد. پرواز بعدی نجفی، برای حمایت از رزمندگانی بود که در شلمچه گرفتار شده بودند.
با تعمیر باند پایگاه همدان، پروازهای این پایگاه هم از سر گرفته شد و علاوه بر پایگاه همدان و دزفول، هلیکوپترهای تهاجمی کبرای هوانیروز ارتش نیز منافقین را زیر آتش شدید گرفته و موجب شکست و عقبنشینی آنها شدند. اما همزمان با شکست منافقین، نیروی هوایی عراق، ایستگاههای رادار دزفول و سوباشی در همدان و همچنین پایگاههای دزفول و همدان را بمباران کرد که در این بمبارانها، تعدادی از افسران رادار سوباشی و پدافند به شهادت رسیدند.
تا پایان جنگ و پس از عملیات مرصاد، عبدالحمید نجفی ۱۵۰۰ ساعت پرواز و ۱۳۲ ماموریت برونمرزی را در کارنامه خود ثبت کرد. مهرماه سال ۶۷ بود که بقایی پیشنهاد شرکت در دوره دافوس را به نجفی داد. او میگوید در روزهایی که صحبت از امتحان ورودی برای دافوس بود، اردستانی درباره او و صمدعلی بالازاده گفت چون امتحان خود را در جنگ پس دادهاند، نیازی به امتحان ورودی ندارند. نجفی نیز همانطور که در خاطرات بالازاده در کتاب «آسمان مال من بود» خواندهایم، میگوید بالازاده طاقت نیاورد و دوره دافوس را نیمهتمام گذاشت که پس از آن بهعنوان وابسته نظامی ایران به ترکیه اعزام شد.
* دریافت مدال فتح
خرداد ماه سال ۶۹ نجفی و عدهای دیگر از نیروهای ارتش مدال فتح را از دست رهبر انقلاب دریافت کردند. نجفی دراینباره میگوید: «اولینبار بود که بعد از جنگ احساس میکردم از یاد نرفتهایم.» (صفحه ۳۳۹) او پس از اتمام دوره دافوس به تبریز رفت و بهعنوان معاون عملیات پایگاه دوم شکاری مشغول به کار شد.
عبدالحمید نجفی در سالهای پس از جنگ
* بازگرداندن ناو آمریکایی از دهانه ماهشهر
در سال ۶۹ که آمریکا به عراق حمله کرد، یک ناو هواپیمابر در دهانه ماهشهر توقف کرد که اهدافی را در عراق مورد هدف قرار میداد. این موشکها از روی خاک ایران عبور میکردند. بهدلیل این شلیکها منصور ستاری فرمانده وقت نیروی هوایی به ایستگاه رادار ماهشهر رفت و به ۱۲ فروند افپنجی که از تبریز بهسمت امیدیه فراخوانده شده بودند، دستور داد بهسمت ماهشهر بروند.
۱۲ فروند مورد اشاره با حالت رژه و بهصورت چهارفروندی روی خلیجفارس و بهسمت ناو رفتند و چون رادیوی هواپیماهای خود را هکشده دیدند، به ارتفاع ۲ هزار پایی رفتند تا ارتباط رادیویی برقرار شود اما در آن ارتفاع در برد موشکهای ناو قرار میگرفتند. لیدر این پرواز نجفی بود که با اشاره و در سکوت رادیویی به همراهانش دستور داد ارتفاع خود را کاهش دهند. هواپیماها در ۱۵ مایلی ناو گردش کردند و ناو نیز شروع به گردش بهسمت آبهای بینالمللی کرد.
هواپیماها در ۱۵ مایلی ناو گردش کردند و ناو نیز شروع به گردش بهسمت آبهای بینالمللی کرد. پس از این موفقیت، ستاری از عاملان عملیات تشکر کرد و به فرماندهان گفت طوری برای پرواز برنامه کنند تا همیشه در آسمان هواپیما موجود و منطقه زیر نظر باشد پس از این موفقیت، ستاری از عاملان عملیات تشکر کرد و به فرماندهان گفت طوری برای پرواز برنامه کنند تا همیشه در آسمان هواپیما موجود و منطقه زیر نظر باشد. او به عاملان عملیات مورد اشاره گفت پروازشان از نظر نظامی و سیاسی اهمیت زیادی داشته است.
ماموریت دیگری که نجفی در آن ایفای نقش کرد، مربوط به روز جمعه ۲۱ دی ماه سال ۶۹ و شناسایی یکناو آمریکایی است که بهدلیل مسائل امنیتی فقط اردستانی، ستاری و نجفی از آن مطلع بودند. این ماموریت با دو فروند F5_E با لیدری نجفی و حضور جواد معصومی بهعنوان شماره دو انجام شد. در این ماموریت، دو هواپیمای ایرانی به هشدارهای ناو برای نزدیکنشدن توجه نکرده و طوری در رادیو گفتگو کردند که گویی یکدیگر را گم کردهاند. در نتیجه به ناو نزدیک شده و از آن عکسبرداری کردند. این دو F5 با سرعت ۶۰۰ نات از روی ناو عبور کردند.
به این ترتیب آمریکاییها تغییر تاکتیک داده و ناو خود را به دهانه جزیره بوبیان بردند و موشکهای کروز خود را از آن نقطه بهسمت عراق شلیک کردند.
* پایان کار و بازنشستگی
نجفی آذرماه سال ۶۹ به تهران منتقل و ابتدای سال ۷۱ با حکم مهدی دادپی فرمانده وقت پایگاه یکم شکاری مهرآباد به ریاست آموزش این پایگاه منصوب شد. در ادامه هم بقایی فرمانده نیروی هوایی، شهرام رستمی جانشین، سید رضا پردیس معاون عملیات و محمد دانشپور معاون هماهنگکننده و رئیس ستاد نیروی هوایی شد.
در سال ۷۹ بقایی جانشین فرماندهی ارتش و پردیس فرمانده نیروی هوایی شد. نجفی اوایل سال ۸۱ به سمت جانشینی پایگاه چهاردهم شکاری امام رضا در مشهد منصوب شد. او تیرماه سال ۸۳ پس از ۳۲ سال خدمت در نیروی هوایی، بازنشسته شد.