پرسش از چیستی و ماهیت:
برای داشتن تعریفی جامع و مانع از مفهوم «جهاد تبیین» به سه پرسش به طور کلی باید پاسخ داد؛ پرسش از چیستی آن، پرسش از چرایی آن و پرسش از چگونگی تحقق آن.
یکی از راههای درک حقیقت یک شیء، تحلیل مفهوم آن است که مقدمه و مدخلی برای فهم ذات و ماهیت آن شیء است. برای درک چیستی و ماهیت «جهاد تبیین» بهتر است ابتدا مفهوم آن تحلیل و تدقیق شود تا بتوان درک واضح و متمایزی از آن داشت. مفهوم «جهاد تبیین» مفهومی مرکب است و ترکیب آن هم ترکیب اضافی است که اضافه آن نیز از سنخ «اضافه بیانی یا تبیینی» است که در آن، مضاف الیه برای مضاف، کارکرد تبیینی و توضیحی دارد. به عبارت دیگر، مضاف الیه در این ترکیب، مضاف را توضیح میدهد و نوع آن را مشخص میکند. همچنین به لحاظ تحلیل منطقی، میتوان گفت در ترکیب «جهاد تبیین» مفهوم جهاد را میتوان به مثابه «جنس» تلقی کرد که مفهومی عام است و مفهوم تبیین را میتوان به مثابه «فصل» آن دانست که کارکرد تخصیصی دارد و نوع آن جنس را مشخص میکند. بنابراین، رهبر معظم انقلاب درباره حرکتی در حوزه رسانه سخن میگویند که آن حرکت، حرکتی عادی و معمولی در حوزه رسانه نیست؛ بلکه تحول و تغییری جهادی و بنیادی است که تمایز مشخصی با حرکتهای پیشین دارد، یعنی هم از حیث کمیت و مقدار و هم از لحاظ کیفیت و شیوههای انجام، باید با کنشهای سابق رسانهای متفاوت باشد، به طوری که ذات آن هم به نحوی انقلابی سیر اشتدادی و تکاملی داشته باشد.
حال، این حرکت انقلابی در حوزه انتقال معنا چه صورت و فعلیتی دارد و غایت آن چیست؟ صورت و فعلیت آن حرکت جهادی که از قضا غایت آن نیز هست، «تبیین» است؛ یعنی جریان انقلابی باید تحولی انقلابی در موضوع تبیین را در حوزه رسانه تجربه کند. تبیین به معنای بیان حقایق است، تبیین همچنین به خودی خود صورت نمیگیرد و مقتضی فاعلیت و ایفای نقش توسط کنشگران و فعالان انسانی است. برای فهم بهتر معنای تبیین، بهتر است به معنای مقابل آن توجه شود؛ آنچه در مقابل تبیین قرار دارد، ابهام، احتجاب و پرده افکنی بر روی معنا است، بنابراین، آنچه از تحلیل معنای جهاد تبیین به دست میآید این است که رهبر انقلاب در این برهه از زمان، یک ضرورت گذار تاریخی یا -به اصطلاح- یک پیچ تاریخی تشخیص دادهاند که برحسب آن، دیگر جایز نیست به روال گذشته در این مسیر، طی طریق کرد و لازم است یک تحول انقلابی و یک جهاد به سوی کشف و بیان حقایق در برابر ابهام آفرینی و پرده افکنی دشمنان بر روی حقایق را عملیاتی کنیم که هم از حیث کمیت و هم از حیث کیفیت، یا به بیان دیگر از لحاظ سرعت، قدرت و دقت عملیاتی با مسیر قبلی متفاوت باشد.
پرسش از چرایی و ضرورت:
اما درباره اینکه چرا چنین تحولی ضروری تشخیص داده شد، شاید برای مخاطب آگاه چندان نیاز به توضیح نداشته باشد؛ اما به هر ترتیب، تأملی در علل آن میتواند خالی از فایده هم نباشد. اشاره شد که کارکرد رسانه انتقال معانی است، همچنین گفته شد که حرکت جهادی از لحاظ ماهیت و کمیت و کیفیت، با حرکت معمول متفاوت است و این حرکت جهادی باید برای تبیین صورت بگیرد؛ تبیینی که فعلیت و غایت آن است، یعنی از یک سو، این حرکت جهادی رسانهای را از سایر تحولات جهادی مانند جهاد نظامی متمایز میکند و از سوی دیگر، باید توجه داشت که جهاد تبیینی، حقیقتی ثابت و در دسترس و آماده نیست؛ بلکه باید به سوی تحقق آن حرکت کرد.
حال با توجه به مقدمات مذکور، به یک واقعیت غیرقابل چشمپوشی نیز باید به اشاره کرد و آن جنگ روانی دشمن و زمین بازیای است که آن را طراحی کرده است. همچنین فراموش نکنیم که یکی از وجوه مفهوم جهاد، معنای تقابل و درگیری است و بدون ملاحظه معنای نوعی تقابل و اصطکاک -اعم از درونذات و برونذات- جهاد، معنا نمییابد؛ اما این معنای خاص جهاد است، در حالی که در معنای عام آن، تقابل و رویارویی ملحوظ نیست و آنچه مقوّم مفهوم آن است، معنای «سعی و تلاش شدید برای رسیدن به نهایت یک چیز» است. به تعبیر دیگر، یک وجه ضرورت جهاد تبیین، مربوط به مبارزه با دشمن است؛ دشمنی که استاد تحریف و قلب حقایق و -به اصطلاح- عملیات روانی است و در این کار دارای سابقهای چند هزار ساله است. خدای متعال در قرآن کریم به عملیات روانی یهود در چند آیه اشاره میکند، از جمله در آیه ۴۶ سوره نسا که میفرماید: «مِنَ الَّذِینَ هَادُوا یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ» « گروهی از یهود کلمات (خدا) را از جای خود تغییر دادند » و نیز در آیه ۷۵ سوره بقره که میفرماید: «فَرِیقٌ مِنْهُمْ یَسْمَعُونَ کَلاَمَ اللَّهِ ثُمَ یُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ.» « گروهی از آنان کلام خدا را شنیده و به دلخواه خود تحریف میکنند با آنکه در کلام خود تعقل کرده و معنی آن را دریافتهاند.».
این دشمن که امروز در قالب جریان ضدانقلاب و رسانههای تابعه آن ظهور دارد، از عملیات روانی، هدفی مهمتر و بنیادیتر را دنبال میکند و آن هم تبدیل عملیات روانی به عملیات میدانی است. به بیان دیگر، تمام این سیاهنماییها، نفرت پراکنیها، یأس آفرینیها، تشویشها و اعتمادزداییهایی که صورت میگیرد را نباید تنها یک جنگ روانی برای القای یک سلسله پیامها در ذهن مخاطب دانست؛ بلکه این فرآیندهای روانی مذکور که در لباس عملیات رسانهای متحقق میشوند، در عین اینکه خودشان هدف هستند، وسایل و ابزاری برای تحقق یک هدف اصلیتر یعنی ایجاد آشوب و برهم زدن نظم اجتماع برای سلطه بر جامعه اسلامی هستند.
بنابراین، جهاد تبیین در معنای خاصش، ناظر به تقابل عملیاتی با جریان رسانهای دشمن -اعم از پدافند و آفند رسانهای- است؛ اما معنای عام آن یعنی «سعی جدی برای رسیدن به غایت و نهایت یک چیز» به چه معنا میتواند ضرورت آن را توجیه کند؟
آنچه از بیانات رهبر انقلاب در این باره و نیز از معنای عام جهاد رسانهای میتوان استنباط کرد، این است که ما تعهدی به حقیقت دادیم که در هر مقطع تاریخی ممکن است به یک صورت برای ما مسئولیت آفرین باشد. بدین توضیح که آنچه از راهبرد سهگانه انقلاب اسلامی یعنی برچیدن بساط استبداد سلطنتی، برپایی حکومت جمهوری اسلامی و تمهید مقدمات ظهور حجت خدا، میتوان استنباط کرد، این است که اصلیترین مسئولیت و تعهد جریان انقلابی به حقیقت، تعهدی است که نسبت به ظهور ولی خدا (عج) دارد؛ چراکه انقلاب اسلامی در نفی طاغوت و اقامه حکومت اسلامی موفق بوده و بر حسب معنای عام جهاد تبیین، نیازمند کنش انقلابی و جهادی در حوزه روشنگری، کشف و بیان حقایق و نفی حجابها در راستای راهبرد سوم است.
بنابراین، جهاد تبیین در دو وجه ضرورت مییابد؛ یکی بر اساس معنای خاص جهاد یعنی تقابل و مبارزه با دشمن و دیگری برحسب معنای عام آن، یعنی جهاد برای تبیین حقیقت برای ذات حقیقت که مصداق اتم آن همان انسان کامل و امام عدل (عج) است، و ناگفته نماند که این دو وجه با یکدیگر تعارض و تضاد ندارند؛ بلکه دو روی یک حقیقت هستند.
پرسش از چگونگی و روشها:
برای دستیابی به روش یا روشهای مطلوب برای جهاد تبیین بهتر است که مقدمتاً برای دستیابی به پاسخ چند پرسش راهبردی تلاش شود؛ پرسش درباره هویت و ماهیت خود، پرسش درباره امکانات و ابزارهای موجود، پرسش درباره هدف یا اهداف و پرسش از موقعیتی که در آن قرار داریم. همین پرسشها را عیناً درباره جریان دشمن نیز میتوان و باید پرسید؛ اینکه ماهیت دشمن چیست؟ چه ابزار و ادوات و امکاناتی دارد؟ هدف یا اهدافش چیست؟ و نسبت به ما در کجا ایستاده؟
وقتی در حوزه رسانه توانستیم به این پرسشها پاسخ دهیم، طبیعتاً، در مقام عمل و در پاسخ به پرسش «چه باید کرد؟» هم میتوانیم ابتکار عمل به دست بگیریم.
پاسخ تفصیلی به پرسشهای مذکور فضای مستقل و مبسوطی را میطلبد و در این فضای محدود نمیتوان متعرض تفصیل آن شد، فقط اجمالاً در همین حد اشاره میشود که به لحاظ منابع و امکانات رسانهای جریان انقلابی هرچند به هیچ وجه قابل مقایسه با جریان دشمن نیست؛ اما به لحاظ ظرفیت منطقی و قوت استدلال و حقانیت، ابتکار عمل را در دست دارد. برد ادراکی در این میدان با جبههای است که اولاً واجد ظرفیت منطقی باشد و ثانیاً منابع و امکانات خود را برای رسیدن به اهدافش به طور دقیق و هدفمند به کار گیرد.
همچنین به این موضوع باید توجه داشت که در حوزه روشها نیز نیازمند تحولی جهادی و انقلابی هستیم، وگرنه حتی با فهم ماهیت و چیستی جهاد تبیین و نیز با درک ضرورت و چرایی آن، اگر در روشهای تبیینی، حرکت جهادی نداشته باشیم، پیروزی رسانهای بسیار دور از ذهن به نظر میرسد؛ چراکه این، منطق تاریخ است که هر قوم و طایفهای که بدون برنامه، روش و دید راهبردی پا به میدان کارزار گذاشت، دچار رکود، عقبگرد، انحطاط و شکست شد.
نکته نهایی که نیاز به یادآوری دارد این است که هر چقدر این جهاد تبیین در مقام عمل به کمال و فعلیت خود نزدیکتر میشود، ممکن است عملیات رسانهای و روانی دشمن نیز سیر اشتدادی بیابد و از لحاظ کمیت و کیفیت و ترفندها افزایش پیدا کند که این را از تأسیس شبکهها و وبسایتهای جدید و روشهای هدایت اذهان نوینی که به کار میگیرد باید تشخیص داد و برای خنثی سازی زهر القائات آن، برنامه و راهبرد منسجم و منطقی داشت.
جهاد تبیین در سخنرانی های متفاوت رهبری
جهاد تبیین یکی از دستورکارهای بسیار مهم برای مقابله با هرگونه انحراف و تحریف در گفتمان و ارزش های انقلاب اسلامی است که رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها و در مقاطع گوناگون بر این مهم تأکید کرده اند.
ابعاد و ویژگی های جهاد تبیین که در سخنرانی های متفاوت رهبری بر آن تأکید شده است، اشاره می شود:
* ایجاد اعتقاد عمومی
از مهمترین رویکردها و شیوههای حرکت انقلاب اسلامی تبیین است: «در مبارزات اسلامی، در همه حال تبیین خیلی اهمیت دارد.» ۱۳۸۷/۰۲/۱۴«کار انقلاب از اساس با تبیین، روشنگری، بیان منطقی، مستدل و دور از جنجال بود.» ۱۳۹۰/۰۴/۱۳و این در حالی است که «تفکر مارکسیستی آن روز اعتقاد به تبیین نداشتند؛ میگفتند مبارزه یک سنت است، تحقق خواهد یافت؛ چه بگوئید، چه نگوئید.» ۱۳۸۷/۰۲/۱۴ لذا «جزو راهبردهای اساسی کار ما از اول، مسئلهی تبیین بوده است.» ۱۳۹۰/۰۴/۱۳ و برهمین اساس هم تفکر انقلابی رواج پیدا کرد: «بدون تبیین و تبیین بلیغ، قطعا هیچ فکری و هیچ اندیشهی متقنی، توفیق رواج و اعتقاد عمومی را پیدا نخواهد کرد.» ۱۳۸۹/۰۴/۱۴
از جهت عقبهی دینی و اعتقادی هم اصل دعوتِ صدر اسلام بر پایهی تبیین استوار بود: «تبیین، بیان، مهمترین وظیفهی پیغمبران است. دشمنان پیغمبران از جهلها و پردهپوشیها استفاده میکنند.» ۱۳۹۵/۰۲/۱۶ تبیین حقایق در سیرهی علوی نمود پررنگی داشت: «شما خطبههای نهجالبلاغه را نگاه کنید، بسیاری از آنها تبیین واقعیاتی است که در جامعهی آن روز وجود داشته.» ۱۳۹۵/۰۶/۳۰ ومبنای مهم قیام حسینی نیز تبیین بود: «امام حسین را فقط به جنگ روز عاشورا نباید شناخت؛ آن یک بخش از جهاد امام حسین است. به تبیین او، امر به معروف او، نهی از منکر او، توضیح مسائل گوناگون در منی و عرفات، خطاب به علما و نخبگان باید شناخت.» ۱۳۸۸/۰۵/۰۵ بنابراین «جهاد فقط شمشیر گرفتن و جنگ کردن در میدان قتال نیست؛ جهاد شامل جهاد فکری، جهاد عملی، جهاد تبیینی و تبلیغی و جهاد مالی است.» ۱۳۹۵/۰۲/۲۹
و نکتهی کلیدی اینکه اگر تبیین نباشد، فرصت برای اغواگری و گمراهسازی مردم توسط دشمن در عرصههای مختلف باز خواهد شد که تولید گروهک داعش یکی از نمونههای این مسئله در سالهای اخیر است: «امروز بهخاطر اینکه فریضهی تبیین را ما درست انجام ندادیم، یک عدهای دچار گمراهیاند و به خیال اینکه برای اسلام دارند کار میکنند، علیه اسلام دارند کار میکنند... به جای دشمن، اینها دارند با مسلمانها میجنگند.»
۱۳۹۵/۰۲/۲۹
* تبیین باید هنرمندانه باشد
«خیلی از حقایق هست که باید تبیین بشود.» ۱۴۰۰/۰۷/۰۵ مهمترین موضوعات و پدیده هایی که تببین درباره آن اهمیت دارد و «آن چیزی که امروز پیش پای ملت ما است، عبارت است از تبیین معارف انقلاب اسلامی.» ۱۳۹۷/۱۲/۰۷ سکوت در قبال تحریفِ حقایق انقلاب جایز نیست: «امروز همه افراد مسئولند و اگر دیدند حقایق و محکمات اسلام و انقلاب مورد تحریف قرار میگیرد، وظیفه دارند تبیین کنند؛ نباید سکوت کنند.» ۱۳۸۰/۰۳/۱۴ همچنین مسائل جاری کشور باید برای مردم تبیین شود، که یکی از وظایف مهم دانشجویان همین است: «حرفهایتان را، نظراتتان را بگویید؛ در مسائل مهم کشور؛ در مسئلهی اقتصاد مقاومتی تبیین کنید، در مسئلهی پیشرفت علمی در مسئلهی ارتباط با آمریکا [تبیین کنید]؛ برای خیلیها روشن نیست.» ۱۳۹۵/۰۴/۱۲ از دیگر مسائل مهم کشور «مسئلهی سبک زندگی اسلامی ایرانی که ما مطرح کردیم، خب این درخور بررسی است، این را تبیین کنید، هم خودتان عملا و هم تبیینی. مسئلهی فرهنگ، یکی از مسائل مهم است، این را تبیین کنید.» ۱۳۹۵/۰۴/۱۲
البته در عرصهی جهادِ تبیین «توجه به نیازهای روز و نوآوری در ادبیات و روشها بگونهای که بر جان و دل مخاطبان بنشیند،» ۱۳۹۷/۰۵/۲۸ از شرایط لازم است و باید از ظرفیت هنر، مانند مداحی و شعر بهره برد: «اهداف انقلاب را با دید روشن، با فکر باز، با اندیشهی عمیق، در شعر بگنجانید و آن را با صدای خوش، با لحن خوش، با شیوههای هنری در جلسه [مداحی] القا کنید.» ۱۳۹۷/۱۲/۰۷
* راههای بصیرتافزایی و گفتمانسازی
دانشجویان و نسل جوان برای انجام وظیفهی تبیین ابزارهای مختلفی دارند: «همین نشریّات دانشجویی چیز خوبی است... این استدلالهای انقلابی شما را منتشر بکنند تا مردم اینها را بخوانند.» ۱۳۹۵/۰۴/۱۲ یکی دیگر از راهها این است که «در سخنرانیهای قبل از خطبههای نمازجمعه یک برنامهریزی بکنند، دانشجوهایی که اهل حرف زدن هستند، از طرف جمع پشتیبانی بشوند، کمک بشوند، متنهای خوبی تهیّه کنند، بروند در نماز جمعه [بخوانند].» ۱۳۹۵/۰۴/۱۲ «مسئلهی نماز جمعه و امثال اینها، گفتمان درست میکند، اینها فکر و مطالبهی عمومی ایجاد میکند و این خیلی باارزش است،» ۱۳۹۵/۰۴/۱۲ فضای مجازی از دیگر بسترهای تبیین و بصیرتافزایی است: «پاسخ به اشکالات را، پاسخ به ابهامآفرینیها را در این فضا با استفادهی از این امکان منتشر کنید و میتوانید در این زمینه به معنای واقعی کلمه جهاد کنید.» ۱۴۰۰/۰۷/۰۵
* دوری از بداخلاقی و اختلاف
اما تبیین الزاماتی هم دارد که رعایت آنها شرط اثربخشی سخن حق است: «اصل قطعی در این باب این است که بایستی از شیوهی اخلاقی در این کار پیروی کرد.»۱۴۰۰/۰۷/۰۵ تبیین نیازمند آگاهی و عقلانیت است: «جوانهای ما امروز بحمدالله مجهزند؛ مجهز به فکر، مجهز به عقلانیت، مجهز به آگاهیهای فراوان، و میتوانند در این زمینهها خیلی تلاش کنند. خودتان را آماده کنید، این تجهیزات را در خودتان افزایش بدهید.» ۱۴۰۰/۰۷/۰۵ و تبیین حقایق با هیاهو به دست نمیآید: «تبیین را اساس کار بدانید. بنده میبینم گاهی اوقات یک جماعتی، یک افرادی، جوانهای احتمالا صالح و مومنی با یک کسی مخالفند یا با یک جلسهای مخالفند، بنا میکنند هیاهو کردن و جنجال کردن و شعار دادن؛ بنده با این کارها موافق نیستم... هیچ فایدهای ندارد. فایده در تبیین است.»۱۳۹۵/۰۳/۰۳ در حقیقت آنجایی که کار به دعوا وهیاهو، بیانجامد جایی برای تبیین نیست: «آن شکلی که در آن فتنه بهوجود بیاید، دعوا بهوجود بیاید، آن شکل مطلوب نیست. آن شکلی که برای مردم آگاهی بهوجود بیاید، برای مسئولین تنبه به راهحلها بهوجود بیاید، آن شکل بسیار مطلوب است.» ۱۳۹۴/۱۲/۲۰
* وظیفهای که بر دوش مسئولان است...
البته مسئولین و مدیران کشور هم وظیفهی تبیینی دارند. ممکن است مردم در قبال برخی تصمیمات مسئولین و سیاستها دچار ابهام شوند «باطن این تصمیم را، یا استدلال بر این تصمیم را نمیدانند؛ چون نمیدانند، معترض میشوند. خیلی خب، برای آنها تبیین کنید؛ بعضی از چیزها هست که باید تبیین بشود و گفته بشود.» ۱۴۰۰/۰۴/۰۷ کارگزاران نظام باید بهدور از هرگونه رویکرد خصمانهای در قبال اعتراضات و شبهات، پاسخگویی با رویکرد تبیین را در دستور کار خود قرار دهند: «راه تبیین هم همین است که در جلسات عمومی با مردم، بیان کنید، روشن کنید؛ سوالات را مطرح کنند، شما جواب بدهید، اینها تبیین میشود؛ در رسانهها هم پخش شود.» ۱۳۹۰/۰۶/۰۶
* همه باید در میدان تبیین حرکت کنیم...
«بدون تبیین حقیقت، افکار عمومی در ظلمت و فضای غبارآلود باقی خواهد ماند و دشمن سوء استفاده خواهد کرد.» ۱۳۸۲/۰۴/۰۷و «اگر کسی بتواند حقایق را در چشم مردم تحریف کند، یعنی در واقع عمل و بازو و اراده مردم را به سمت گمراهی کشانده است.» ۱۳۸۰/۰۳/۱۴همانگونه که گفته شد «تبیین اساس کار ما است. ما با ذهنها و دلها مواجهیم؛ باید دلها قانع بشود. اگر دلها قانع نشد، بدنها به راه نمیافتد.» ۱۳۹۵/۰۴/۱۲ بنابراین «امروز همهی ما بایستی در میدان تبیین حرکت بکنیم.» ۱۴۰۰/۰۷/۰۵
«جهاد تبیین»؛ مقدمهای برای اصلاح، تحول و مطالبه
نخستین مرتبه نیست که رهبر انقلاب، مفهوم و اصطلاح «جهاد تبیین» را مطرح کردند. ایشان در طی سالهای قبل بارها این تعبیر را بهکار بردند؛ ضمن اینکه واژه تبیین هم بارها در بیانات ایشان و در مباحث متفکران انقلاب اسلامی مطرح شده است. تبیین بهمعنای روشنگری و بیان حقیقت و واقعیت است. در حقیقت آنچه در تبیین مدنظر است، زدودن غبار بدفهمی، تحریف و کجفهمی از مفاهیم و معارف انقلاب اسلامی و همچنین فهمیدن تحلیلهای نادرست، غلط و مغرضانه از رویدادها و پیشگیری از تحریف و دریافت نادرست است؛ بنابراین، تبیین در جهت روشنگری است، بدون جهتگیری خاصی که بخواهیم مطلبی را توجیه کنیم یا امر نادرستی را درست جلوه دهیم.
اگر بخواهیم تبیین را در معارف اسلامی ریشهیابی کنیم، مشاهده میکنیم که اصولاً پیامبران برای تبیین آمدهاند؛ تبیین حقایق عالم، تبیین وجود خود انسان، تبیین ظرفیتهای انسان، تبیین راهی که باید برود. به همین جهت، یکی از نامهای قرآن کریم بیان است: «هَذَا بَیَانٌ لِلنَّاس»؛ قرآن تبیینکنندهای برای مردم است. رهبر انقلاب از موضع اسلامشناس معتقد به معارف انقلاب و اسلام و معارف اسلامی میخواهد خط تبیینگری پیامبران و امامان را ادامه دهد.
انقلاب اسلامی هم نتیجه تبیین گسترده و عمیق بود که در جامعه شکل گرفت. حضرت امام رحمةاللهعلیه حقایق کشور و اسلام را تبیین کرد و واقعیاتی را که در رژیم پهلوی اتفاق میافتاد و آنها مخفی میکردند، مورد روشنگری قرار داد؛ بنابراین، تبیین مبنای تفکر انقلاب اسلامی و امتداد آن است؛ یعنی اگر بخواهیم جامعه در مسیر پیشرفت و تعالی حرکت کند، این حرکت بدون حضور مردم ممکن نیست. اگر بخواهیم مردم و جوانان با انقلاب باشند، باید این تبیین را بهگونهای فراگیر، مستند و مستدل انجام دهیم. اینکه بعضیها تعریف تبیین را تحریف کردند و بهمعنای پوشاندن حقایق یا توجیه اشتباهات بهکار بردهاند، برداشت کاملاً نادرستی است و باید این برداشت را اصلاح کرد. نکته مهم دیگر اینکه باید این مفهوم را در کنار سایر مفاهیمی که رهبر انقلاب بر روی آن تأکید دارند، تعریف کنیم.
رهبر معظم انقلاب بر روی مفاهیمی مانند تحول، کار فرهنگی و گفتمانسازی، نقد منصفانه و مطالبهگری تأکید دارند. اگر تبیین را در کنار این مفاهیم قرار دهیم، مشخص میشود که معنای عمیق آن چیست. در این صورت، تبیین مقدمهای خواهد بود برای اصلاح، تحول و مطالبه درست. از سوی دیگر، تبیین یکی از راهکارهای جذب حداکثری در برابر طرد و راندن کسانی است که احیاناً برداشت صحیحی از حقایق انقلاب و جامعه ندارند و بر اثر تبلیغات و القائات دیگران، دچار تحلیل غلط از واقعیات میشوند. به هر حال، عدهای هستند که اگر کسانی با آنها همنظر نباشند، آنها را طرد میکنند؛ حتی ممکن است کسانی به نام انقلابیگری، عدهای را طرد کنند یا بعضاً برخورد تهدیدآمیز داشته باشند و چنین افرادی را ضدانقلابی تلقی کنند! تبیین در مقابل این تلقیها قرار دارد. تبیین به این معناست که در برابر افرادی که دریافت درستی از انقلاب، مفاهیم انقلاب، پیشرفتها و پسرفتهای آن ندارند، روشنگری انجام گیرد و بهعنوان یک راهبرد برای انقلاب، نظام، جامعه و یک کار مستمر تلقی شود.
جهد بهمعنای تلاش و کوشش جدی است. منتها جهادی که در اسلام مطرح است، تلاش و کوشش جدی در برابر دشمن است. نمونه برجسته آن جهاد نظامی و جهاد در میدان رزم است. البته در عرصههای اقتصادی، فرهنگی، تربیتی و ... نیز بهکار میرود؛ چون بعضی از عرصهها و ابعادی که نیاز به تبیین دارد، به تلاش جدی و مایه گذاشتن هم نیاز دارد. در این صورت تبیین به جهاد تبدیل میشود؛ جهادی که وظیفه همه بهخصوص علما، اساتید، نخبگان و رسانههاست. زمانی که ابهام و تردیدی در برخی اذهان ایجاد میشود و شرایط، شرایط فتنهانگیزی و تحریف توسط دشمنان است، اگر کسی بخواهد سخنی بگوید و حقیقتی را تبیین کند، باید متحمل هزینه معنوی و حیثیتی شود و شجاعت و صراحت در اعلان مواضع برای او هزینهبر است. اینجا جهاد لازم است. اگر بعضی افراد موجه در قضایای فتنه ۸۸ به میدان میآمدند و واقعاً آنچه واقعیت داشت بیان میکردند، خسارات جامعه کاهش پیدا میکرد. تنزهطلبی و محافظهکاری و ملاحظهکاری مانع «جهاد تبیین» است. گاهی سخن حق در جامعه در برابر یک جریان نادرست نیاز به جهاد جدی و نوعی ازخودگذشتگی دارد. این شرایط «جهاد تبیین» را توجیه میکند. گاهی تصورات نادرست باعث میشود کسی فکر کند اگر در این مقطع حرفی بزند که حرف حقی هم هست و خودش هم به آن اعتقاد دارد، ولی ممکن است طرفدارانش ریزش کنند یا او را به تحجرگرایی متهم کنند، در اینجا باید با شجاعت، منطق و استدلال وارد شد. «جهاد تبیین» در مقابله با محافظهکاری است؛ چون اساساً جهاد حرکتی انقلابی است بر ضد محافظهکاری، نه اینکه «جهاد تبیین» ما را بهسوی محافظهکاری سوق دهد که اشکالات را نبینیم! «جهاد تبیین» هرگز مغایرتی با نقد وضعیت ندارد و نهتنها نمیخواهد همه روشها، اقدامات و برنامهها را تلقی به قبول کند، بلکه معایب را هم میبیند؛ بنابراین، این برداشتهای غلط از مفهوم «جهاد تبیین» را باید اصلاح کنیم.
نکته مهم دیگر این است که ما به تبیین اثربخش نیاز داریم؛ همانگونه که در جهاد نظامی کسی که میخواهد جهاد کند باید محاسبهگرانه و با برنامه وارد شود، تبیین هم همینطور است. حرکت آتشبهاختیار به این معنا نیست که حرکت ناپخته، خام و بدون محاسبه انجام گیرد، بلکه باید کار محاسبهشده و عقلانی باشد. عقلانیت، بستر مشترک برای همه این مفاهیم و همه تحرکاتی است که در انقلاب اسلامی انجام میشود؛ چون انقلاب اسلامی انقلاب عقلانی است. اگر کسی به گوشهای از فعالیتهای کشور، نظام و انقلاب نقد دارد، باید بداند که انقلاب، عقلانی است و میتوان با آن گفتوگو کرد؛ همانگونه که در آغاز بیانیه «گام دوم» تأکیدشده انقلاب اسلامی باید بماند، اما اینکه چگونه بماند هم برایش مهم است؛ یعنی انقلاب اسلامی استمرار و تقویت خود را در بستر عقلانیت، مردمسالاری، منطق و پیشرفتگرایی تعریف میکند. به همین دلیل، اثربخشی تبیین هم بسیار مهم است. در تبیین اثربخش باید به ظرفیت مخاطب، منطق مخاطب، باورپذیربودن تبیین، مستدلبودن (که واقعاً واقعیت و حقیقت را روشن کند) توجه کرد. البته تبیین در فضای تعاملی و اعتمادآمیز مبتنی بر اندیشهورزی، بسیار اثرگذارتر خواهد بود. مردمیبودن تبیین، یعنی تبیین رسالتی است که هرکسی در هرجایی باید آن را انجام دهد. البته کسانی که از نخبگان جامعه بهحساب میآیند، دستگاههایی که برد بیشتری دارند در این زمینه بسیار بیشتر از دیگران مسئولاند. در یکسری عرصهها، رسانه ملی باید «جهاد تبیین» کند و جهادگونه وارد شود یا سایر رسانهها و مراکز پژوهشی، آموزشی و تربیتی باید وارد شوند؛ بنابراین، باید توجه کرد که در «جهاد تبیین» بهدنبال تبیین اثربخش باشیم.
نکته آخر هم اینکه لایه اساسی مخاطبان تبیین، نخبگان و مسئولان هستند. اتفاقاً در مواجهه با نخبگان، مسئولان، روشنفکران، عالمان دینی و کسانی که در مسند هدایت مردم قرار دارند، «جهاد تبیین» ارزش مضاعف پیدا میکند؛ زیرا مجاهدت مضاعفی لازم است تا فردی که در رأس دستگاه تبلیغی یا رسانهای است، مطلب برایش روشن شود و او بتواند برای دیگران روشنگری کند؛ بنابراین، یکی از مهمترین مخاطبان تبیین، نخبگان، مسئولان و مدیران هستند.
رهبر معظم انقلاب شخصاً بزرگترین «جهاد تبیین» را انجام دادند. صدور بیانیه «گام دوم» در چهلمین سالگرد انقلاب در سال ۹۷ جهاد بزرگ تبیین بود که ایشان انجام دادند. نکاتی که ایشان از موضع دفاع از حق و افشای طراحیهای پیچیده دشمنان انقلاب و اسلام مطرح میکنند توسط رسانههای بیگانه و کسانی که تمام وقت خود را میگذارند که اشکالی به حرف ایشان وارد کنند بلافاصله ممکن است مورد هجوم قرار گیرد، ولی ایشان ملاحظه این موارد را نمیکنند، بلکه به ادای تکلیف فکر میکنند. در «جهاد تبیین» نوعی تکلیفگرایی الهی بسیار عمیقی وجود دارد، همانگونه که حضرت امام رحمهاللهعلیه بر روی تکلیف الهی بسیار تأکید داشتند. «جهاد تبیین» مصداق تکلیفگرایی است که امیدواریم همه مخاطبان بتوانند در این جهت وارد شوند.
منبع:
https://www.farsnews.ir/news/14000717000775/%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D9%88-%DA%86%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%AA%D8%A8%DB%8C%DB%8C%D9%86
https://shahraranews.ir/fa/news/101800
https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=49982
https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=49592