0

روابط دختر و پسر(15)

 
ravabet_rasekhoon
ravabet_rasekhoon
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1392 
تعداد پست ها : 8838
محل سکونت : اصفهان

روابط دختر و پسر(15)

اولین و مؤثرترین گام برای برخودار شدن از یک ازدواج موفق آن است که در مرحله انتخاب همسر، دقت و بررسی کافی انجام گیرد و گزینش همسر از روی آگاهی و با توجه به معیارهای صحیح انجام گیرد.

برخی از معیارها عبارتند از:

1 ایمان

اساسی ترین معیار در انتخاب همسر، عامل «ایمان» است. تجربه نشان داده است کسانی که فاقد تعهد ایمانی هستند، حتی اگر پیش از ازدواج مدت ها با هم آشنایی داشته باشند، پس از تشکیل زندگی مشترک به دلیل نداشتن ارزش های ثابت و واحد، نیز به علت نداشتن پشتوانه محکم درونی، با کوچک ترین عاملی پیوندشان سست شده، چه بسا از هم بگسلد.

2 خوش اخلاقی

زندگی کردن با افراد خشن، بداخلاق، تندخو و کم ظرفیت بسیار مشکل است. افراد ریزبینی که در هر کار ریز و درشت دخالت می کنند و ایراد و اشکال می گیرند و می خواهند نظر خود تحمیل کنند، صلاحیت همسری ندارند.

3 اصالت خانوادگی

غالباً انسان سالم در خانواده سالم تربیت می شود، از این رو برای شناخت روحیات اشخاص و ویژگی های اخلاقی آنان باید، در مورد خانواده آنها مطالعه نمود. شخصیت اخلاقی، معنوی و اجتماعی کسانی که در خانواده پاک و با فضیلتی که به حُسن معاشرت و رفتار با همسایگان و مردم اشتهار دارند و دارای کرامت نفسانی و سخاوت مالی هستند، عمق و اصالت بیشتری دارند، و به همین علت بیشتر قابل اعتمادند.

4 دوستان خوب

یکی از بهترین راه های شناخت افراد، آگاهی از وضع اخلاقی و معنوی و اجتماعی دوستان است.

5 شغل و حرفه

نوع شغل و حرفه ای که دارد، تا حدودی بیانگر «شخصیت» است، امام صادق(ع) فرمود: «همسر مناسب کسی است که پاکدامن و بر تأمین زندگی توانا باشد(1)» .

6 تحصیلات

از نظر سطح

ص: 141


1- وسایل الشیعه، ج 14، ص 52.

تحصیلات، میزان رشد فکری اجتماعی و موقعیت مالی و اقتصادی به هم نزدیک باشند.

7 وجاهت ظاهری

از نظر ظاهر نیز تا حدی مورد پسند باشد.

اوّلاً: همه معیارها از لحاظ ارزش و تأثیرگذاری در ایجاد یک ازدواج موفق در یک سطح قرار ندارد، بلکه متفاوت است.

ثانیاً: تحقق همه معیارها و به طور کامل در یک فرد بسیار کم اتفاق می افتد، بنابر این باید به صورت «نسبی» آنها به خصوص ابتداء باید در «خود» نگریست و از خود پرسید که «چه میزان از معیارها را در وجودم ایجاد کرده ام؟»

راه های شناخت و ارزیابی

راه های صحیح تحقیق و شناخت این است که شخص با همکاری خانواده خود به بررسی وضع خانوادگی و دوستان و آشنایان طرف مقابل پرداخته، از اشخاص امین و آشنا، در باره وضع اخلاقی و سایر شرایط او پرس و جو کند. اگر ابهامی باقی بماند و شایستگی او احراز نشد، از بستن پیمان همسری با او خودداری کند که این میدان «آزمون و خطا» نیست.

پس از مثبت بودن نتیجه تحقیق ها، اسلام اجازه داده است دختر و پسری که قصد ازدواج با هم دارند، در یک یا چند جلسه گفتگو کنند و دیدگاه های خود را در مسایل مختلف پیش از خواندن عقد، برای هم دیگر بیان کنند، به شرطی که گفتگو از روی هوسرانی نباشد و با اطلاع پدر دختر باشد.

 

ابراز علاقه

حکم عاشق شدن چیست؟ آیا بد است به کسی بگویی دوستت دارم؟

عشق به جنس مخالف تا هنگامی که در حد احساس قلبی است و منجر به ابراز و روابط نامشروع نشده است، از نظر اسلام حرام و مردود نیست

ص: 142

و گفتن این که تو را دوست دارم، به خودی خود گناه نیست اما با توجه به این که چنین عشقی برخاسته از طوفان غریزه جنسی است، بدون اشکال نیست، به خصوص آن که در مرحله گفتن باقی نماند و به طور طبیعی، پس از اظهار عشق، روابط دیگری شکل می گیرد. متأسفانه از مسیر معیّن، خارج می گردد و مراحل بعدی قابل کنترل نیست.

بسیاری از دوستی های دختران و پسران در جامعه ما، دارای کارکرد روانی اجتماعی است، یعنی دختران و پسرانی که برای خود دوستی انتخاب می کنند، به دنبال یافتن یک پایگاه روانی و اجتماعی مطمئن هستند، ولی با این کارکرد نمی توان استمرار دوستی ها را تضمین کرد. اطمینان خاطری که دختران و پسران از طریق برقراری دوستی بین خود، جستجو می کنند، زیاد طول نمی کشد و آنان پی می برند که این اطمینان خاطر، به قیمت از دست دادن بسیاری از اطمینان خاطرهای دیگر به دست آمده است» (1)؛ بنابر این لازم است هر گونه اظهار عشق در چهارچوب خاصی که شرع معیّن نموده،صورت گیرد و آن چهار چوب خاص، ازدواج است. پس اظهار عشق و دوستی در این چارچوب و برای همسر، نه تنها عیب نیست، بلکه بسیار پسندیده و مطلوب است.

 

اطاعت از شوهر

حدود اطاعت از شوهر در اسلام چقدر است؟

خانواده یک واحد کوچک اجتماعی است که همانند اجتماع بزرگ نیاز به رهبر و سرپرست دارد. قرآن مجید تصریح کرده که مدیریت خانواده بر عهده مرد است: "الرّجال قوّامون علی النّساء؛ مردان سرپرست و عهده دار امور زنان هستند".(2) البته منظور از سرپرستی و مدیریت، استبداد و زورگویی نیست، بلکه منظور، اداره امور و هدایت زندگی و تأمین

ص: 143


1- دکتر احمدی، روابط دختر و پسر در ایران، ص 118.
2- نساء (4) آیه 34.

معیشت است. این موقعیت به خاطر خصوصیات جسمی و روحی مردان است مانند: داشتن بنیه بدنی و نیروی جسمی و غلبه قوه تفکّر مدیریتی بر نیروی عاطفه.

از طرفی تعهد او در برابر زن و فرزندان نسبت به پرداخت هزینه های زندگی و پرداخت مَهر، این حق و در واقع مسئولیت را به او می دهد که وظیفه سرپرستی بر عهده او باشد. البته ممکن است زنانی، بر شوهران خود امتیاز داشته باشند، ولی قوانین به تک تک افراد نظر ندارد، بلکه نوع انسان و کلی را در نظر می گیرد.(1)

مدیر بودن مرد به معنای اسیر بودن زن در دست وی نیست تا بتواند به دلخواه خود عمل کند. در تمام مدیریت ها مدیر نباید خود را بی نیاز از شور و مشورت بداند.

فقها بر اساس روایات، حدود اطاعت زن از شوهر را معیّن کرده اند:

امام خمینی(ره) در این باره می گوید: "در مطلق استمتاعات (بهره مندی های جنسی) و خروج زن از منزل باید اطاعت از شوهر باشد".(2) البته مسئله خروج در مواردی استثنا شده که در توضیح المسائل مراجع ذکر شده است. زنی که امور واجب بر خود و حقوق شوهر را رعایت نکند، ناشزه است، ولی ترک اطاعت از شوهر در مواردی که بر زن واجب نیست، باعث نشوز وی نمی شود. بنابراین اگر زن از خدمات خانه و خواسته های شوهر که مربوط به کامیابی در امور جنسی نمی شود، مانند جارو کردن، خیاطی، آشپزی یا حتی آب دادن و پهن کردن رختخواب خودداری کند، نشوز شمرده نمی شود.(3)

 

حدود دوستی

حدود دوستی کدام است؟

با توجه به این که نیاز به دوستی و دوستان یکی از

ص: 144


1- تفسیر نمونه، ج 3، ص 370، با تلخیص.
2- عبدالرّحیم موگهی، احکام خانواده، ص 75.
3- تحریرالوسیله، ج 2، ص 305.

نیاز های مهم انسان است و جای خالی این نیاز را چیز دیگری پر نمی کند، باید زمینه های دوستی و روابط دوستانه مورد دقت قرار گیرد. از این رو امام حسن مجتبی (ع) به یکی از فرزندانش فرمود: "پسرم! با احدی برادری و دوستی مکن مگر بدانی به چه جاهایی می رود و با چه افرادی نشست و برخاست می کند و چون خوب بر احوالش آگاهی یافتی و روش او را پسندیدی، با او دوستی کن. دوستی تو به خاطر این باشد که او را از لغزش ها باز داری و در تنگدستی به او یاری رسانی".(1)

علی (ع) فرمود: "هرگاه وضع شخصی بر شما نامعلوم شد و دین و آیین او را نشناختید، به دوستانش بنگرید. اگر اهل دین و آیین الهی اند، او نیز پیرو آیین خدا است".(2)

دوستی های ممنوع

1 دروغگو: امام سجاد (ع) به یکی از پسران خود فرمود: " فرزندم!پنج دسته را در نظر داشته باش و با آنان همنشین و هم گفتار و رفیق راه مشو: مبادا با دروغگو همنشین شوی که چون سراب است ".1(3)

2 فاسق: آن حضرت فرمود: " مبادا با فاسق همنشین شوی که تو را به لقمه ای نان و یا به کمتر از آن بفروشد."(4)

3 بخیل: فرمود: "مبادا با بخیل دوست شوی، زیرا وقتی به کمک مالی او نیازمند بشوی ک تو را رها می کند".(5)

4 احمق و نادان: فرمود: "مبادا با احمق دوست شوی، زیرا برای این که به تو سودی برساند، به تو ضرر می رساند".(6)

5 قاطع رحم. فرمود: " از همنشینی با کسی که پیوند خویشاوندی را قطع کرده، دوری کن، زیرا که من او را

ص: 145


1- 1.محمد جواد طبسی، حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت، ص 176.
2- 2. همان،، به نقل از بحارالأنوار، ج 74، ص 197.
3- 3. همان، ص 179، به نقل از الختصاص، ص 333.
4- 4. همان.
5- 5. همان.
6- 6. همان.

در سه جای قرآن مورد لعن و نفرین یافتم".(1)

6 بد زبان. لقمان حکیم به فرزندش فرمود: "فرزندم! هیچگاه بد زبان تو را فریب ندهد، زیرا بر دلش مهر زده شود و اندام و جوارحش علیه او شهادت خواهد داد".(2)

7 جاهل: امام علی (ع) به فرزندش امام حسن(ع) فرمود: "صحبهْْ الجاهل شؤم؛ همنشینی با جاهل، نحس و بی برکت است".(3)

8- فرومایگان: آن حضرت به امام حسین(ع) فرمود: " و من خالط الأنذال حقّر؛(4)هر که با فرومایگان معاشرت کند، پست و حقیر شود".

9 اشرار: امام جواد(ع) فرمود: "مبادا با شخص بدکار و تبهکار دوستی و رابطه برقرار کنی،زیرا او همانند شمشیر است که جلوه زیبایی دارد، ولی اثرش زشت و نازیبا است".(5)

حفظ رابطه با دوستان خوب:

در سفارشهای لقمان حکیم به فرزند خود به بر قراری رابطه با دوستان خوب تأکید شده است: "دوست خوب بهتر از تنهایی و گوشه نشینی است. فرزندم! هزار دوست برای خود انتخاب کن و بدان که هزار دوست کم است و هیچ کس را دشمن خود مساز، زیرا یک دشمن هم زیاد است".

هم چنین امیر المؤمنین(ع) فرمود: "تا می توانی دوستانت را زیاد کن. دوستان به هنگام یاری جستن تکیه گاه وپشتیبان آدمی هستند".(6)

برای استحکام دوستی ها باید آداب و برخوردهای اجتماعی انسان متناسب باشد.

در این زمینه مراعات اموری لازم است:

1 احترام به شخصیت دیگران،

2 حُسن خلق،

بداخلاقی موجب پراکنده شدن دوستان می شود. امیرالمؤمنین(ع) به فرزندش محمد بن حنیفه فرمود: "مبادا به خود بینی و بداخلاقی و بی صبری مبتلا شوی، زیرا با این صفات هیچ دوستی برایت باقی نمی ماند و پیوسته مردم از تو کناره می گیرند".(7)

3 داشتن

ص: 146


1- 7. همان.
2- 8. همان، ص 183، به نقل از الاختصاص، ص 336.
3- 9. همان، به نقل از بحار، ج 74، ص 208.
4- 10.همان، به نقل از تحف العقول، ص 84.
5- 11. همان، به نقل از بحارالأنوار، ج 74، 198.
6- 12. همان، ص 177، به نقل از بحار، ج 75، ص 90.
7- 13. همان، ص 258، به نقل از مستدرک الوسائل، ج 1، ص 136.

روحیه عفو و گذشت: علی (ع) فرمود: "عذر کسی را که از تو پوزش بخواهد بپذیر و عفو و گذشت دیگران را نیز پذیرا باش".(1)

4 خوش زبانی،

5 دلسوزی برای دوستان،

6 حفظ اسرار دیگران،

7 ظلم و آزار نرساندن به دوستان.

عوامل فوق باعث تثبیت و پایداری دوستی ها می شود.

دوست واقعی:

از نظر روایات دوست واقعی کسی است که به حدود دوستی پای بند باشد.امام علی (ع) در این رابطه می فرماید: دوست واقعی نخواهد بود مگر اینکه دوستش را درسه حالت فراموش نکند: به هنگامی که دنیا به او پشت کرده و وقتی که غایب است وپس از مرگ.(2)

یکی از ویژگی های دوره بلوغ، احساس خلأ و تنهایی است. این احساس جوان و نوجوان را بر آن می دارد که با همسالان خود ارتباط برقرار کند، پس دوستی ها در این دوره براساس نیاز اجتماعی شکل می گیرد. یکی از دلایل دوستی ها و پناه بردن به همسالان، مشابهت مشکلات آنان است. متأسفانه در این باره از دو چیز غفلت می شود:

1 - انتخاب منطقی دوست

2 - اعتدال در دوستی، یعنی دوستی ها جنبه جذبه و شور می گیرد و معیار دوستی ها بیش تر بر مبنای عواطف شکل می گیرد و از پایه های منطقی و ارزشی کمتر برخورد می شود و به گونه ای افراطی عمل می کنند. این نوع دوستی با تقدیم هدایا و احساسات خالصانه به اوج می رسد و غالباً این دوستان ترجیح می دهند دوست، همواره متعلق و منحصر به خودشان باشد و دیگری در این ارتباط عاطفی، مشارکتی نداشته باشد. البته دوستی

ص: 147


1- 14. همان، ص 261، به نقل از کنز العمال، ج 16، ص 269.
2- نهج البلاغه قصار 134

های افراطی زمانی محدود و مشخص دارد، به نحوی که شروع آن پیرامون 12 و 13 سالگی و دوام آن حداکثر تا 18 سالگی است، پس از آن، احساسات فرو می نشیند و به اصطلاح تصفیه می گردد.(1)

اسلام، اصل معاشرت با مردم و دوستی با همسالان را تأیید کرده و حتی بر دوست گیری تأکید نموده است، تا جایی که امام علی (ع) می فرماید: "کسی که دوست پاک ضمیر خود را برای خدا با وی پیوند دوستی داشته، از دست بدهد، مثل این است که شریف ترین اعضای بدن خود را از دست داده است".(2)

اما اسلام به منظور پیشگیری از خطرات احتمالی بر رعایت نکاتی تأکید کرده است، مانند:

1 - جهت گیری صحیح در برخوردها و ارتباط انسانی:

اسلام می خواهد همه دوستی ها و دشمنی ها برای خدا باشد و اغراض نفسانی در آن دخالت نداشته باشد.

2 - دوستی حساب شده:

جوانان در انتخاب دوست. آسان پذیر و زود پسند و با یک برخورد عادی مجذوب دیگری می گردند.

چنین دوستی های تصادفی و حساب نشده می تواند ثمرات تلخی داشته باشد.

3 - اعتدال در دوستی:

جوانان به دلیل برخورداری از احساسات و عواطف، در دوستی افراط می کنند و ارتباط امروز را ثابت و ناگسستنی می پندارند، از این رو به قدری در دوستی زیاده روی می کنند که گویی یک روح در دو بدن اند، از جمله مثل هم لباس می پوشند و مانند یکدیگر موی و روی خود را می آرایند، نیز با هم از هر سرّی سخنی می گویند و تحمل جدایی از یکدیگر

ص: 148


1- دکتر محمد رضا شرفی، دنیای نوجوان، ص 131.
2- غررالحکم، ج5، ص 472.

را ندارند، چنان که در ایام جدایی بیش از حد ابراز مخالفت و دشمنی می کنند اما اسلام اعتدال در دوستی را مطرح کرده، در دوستی و دشمنی خواهان میانه روی است.

امام علی (ع) می فرماید: "با دوستت با حفظ جهات و مدارا اظهار دوستی کن. شاید روزی دشمنت شود. همچنین در اظهار دشمنی نیز مدارا کن، شاید روزی دوستت گردد".(1)

منشا غضب

خیلی زود عصبانی می شوم و سردردهای شدیدی می گیرم، چه کار باید بکنم؟

در آغاز باید دید منشأ پیدایش غضب چیست؟

هر ناراحتی موجب شعله ور شدن آتش غضب نمی گردد، بلکه خشم آن گاه زبانه می کشد که انسان خود را حریف طرف مقابل و شخص مغضوب ببیند و لااقل خود را با او متساوی و در یک مرتبه احساس کند، امّا اگر از عمل و برخورد فرد قدرتمندی ناراحت گردد، اگر چه غم و حزن در قلب او پدیدار می شود، امّا چون از انتقام ناتوان است، چاره ای ندارد جز این که غضب خود را فرو برد. این خشم به باطن بر می گردد و عقده درونی ایجاد می کند و به کینه تبدیل می شود.(2)

بنابراین چون فرد خشم آلود غالباً خود را در موضع قدرت و برتری و سلطه می بیند، باید با عواملی که باعث شعله ور شدن غضب می شود، پنجه درافکند و با عامل آن ها که "حبّ نفس" (خویشتن خواهی) می باشد، یا مال دوستی و جاه طلبی و شهرت خواهی و تکبّر و … مبارزه کند، روحیه و میانه روی به نفس ببخشد تا "حبّ نفس" وسیله انسان گردد و او را در جاده "کرامت و عزّت"

ص: 149


1- نهج البلاغه، قصار260.
2- سید عبدالله شبر، اخلاق، ص 248، مترجم محمد رضا جباران.

راه ببرد، نه این که بر آدمی چیره گردد واو را در لجنزار "غرور و خودپسندی" فرو ببرد.

"غضب در وجود انسان مانند یک سگ شکاری است که نیازمند آموزش دادن است، تا حرکات و سکناتش با اشاره صاحبش صورت گیرد، نه با میل خودش.(1)

عامل دیگری که موجب می شود انسان از نور "انسانیت" خارج گردد و به ظلمت عصبانیت وارد شود، "جهل و حماقت" است. گاهی برخی جاهلان دست به کاری خشن می زنند، پرخاشگری می کنند و کار خود را نوعی شجاعت و شهامت و کمال می دانند. اینان از خود تعریف و توصیف ها می کنند، در حالی که عصبانیت و خشم جاهلان، ناشی از "ضعف نفس" سستی ایمان، سالم نبودن روح و روان آنان و خوف از دست رفتن لذّت ها و موقعیت های آنان است".(2)

عامل سوم: کار زیاد، خستگی، گرسنگی و تشنگی موجب شعله ور شدن عصبانیت می گردد.

درمان:

أ) انسان از راه مراقبت و مواظبت بر احوال خویش نباید بگذارد تنور آتش غضب روشن گردد.

هر کسی از وضع و حالات خویش آگاه است و می داند از چه حرف ها، کارها و برخورد هایی ناراحت و عصبانی می شود. سعی کند در چنین صحنه هایی وارد نشود.

ب) اگر وارد محیط تحریک کننده شد، به مجرد روشن شدن کبریت خشم، از آن محل خارج شود.

پ) اگر نمی تواند از آن محل خارج شود، تغییر وضع دهد، مثلاً اگر نشسته است، بایستد یا بخوابد. اگر ایستاده است بنشیند، یا خود را به کاری مشغول نماید، یا به ذکر خدا بپردازد. شستن سر و صورت با آب سرد موجب فرو نشستن خشم می گردد.

ص: 150


1- همان، ص 33.
2- امام خمینی (ره)، چهل حدیث، ص 142، نقل به مضمون.

 

ادامه دارد...

چهارشنبه 21 اردیبهشت 1401  4:43 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها