اهمیت دادن به دختر
چرا در میان خانواده و جامعه به دخترها اهمیت کم تری داده می شود؟
این مسئله به طور کلی صحیح نیست، مثلا در خانواده ای که چند پسر باشند و یک دختر، تک دختر مورد توجه بیشتری است. در عین حال نمی توان نادیده گرفت که در بسیاری از خانواده ها به پسران بیشتر اهمیت می دهند که این موضوع ریشه در علل و عوامل بسیاری دارد که برخی از آنها چنین است:
1- بی خبری و ناآگاهی آنان از معارف دین مقدس اسلام. در آیات و روایات نه تنها ترجیحی بین جنس دختر با پسر صورت نگرفته است، بلکه در روایات به موضوع توجه بیشتر والدین به دختر به خاطر احساس و عواطف رقیق تر آنان سفارش شده است.
2 - ممکن است برخوردهای دوگانه معلول ناآگاهی نباشد. شخص در مقام سخن و استدلال به روشنی و با شفافیت تمام از عدم تفاوت زن و مرد سخن می گوید و چه بسا به آیات و روایات هم استدلال کند، ولی در مقام عمل "آن کار دیگر" می کند. همان گونه که می داند دروغ، غیبت، تهمت، فریب دادن مردم، رشوه، ربا، تجاوز به مال و جان و یا ناموس مردم از گناهان کبیره است، لیکن با تمسک به توجیهات نادرست و غلط این گونه کارها را ممکن است انجام دهد و نام مسلمان هم بر خود نهد. واضح است که این گونه کارها غالبا معلول عدم آگاهی نیست، بلکه به "ضعف ایمان و کم سو بودن چراغ تقوا و دور بودن از ترس و خشیت الهی" برمی گردد.(1)
3 - حاکمیت آداب و رسوم غلط قومی و قبیله ای یا بقای رسوبات جاهلیت در اندیشه ها و عمل بسیاری از افراد است که در مقام عمل تفاوتی بین مردم عامی و بسیاری از درس خوانده ها و حتی آگاهان به مسایل دینی وجود ندارد.
4 - عدم خودباوری دختران وزنان نیز این ذهنیت را در جامعه ایجاد کرده که مردها قابلیت بیش تری دارند. جامعه بانوان با خود باوری و اعتماد به نفس و حضور در صحنه های مختلف می توانند توانایی های خود را نشان دهند.
5 -
ص: 101
1- نحل (16) آیه 95.
در جوامع سنتی مثل روستاها و شهرهای کوچک که حوزه فعالیت پسران گسترده تر است و پسران در کنار پدر به شغل کشاورزی، کارگری، تجارت و غیره اشتغال داشته و به اصطلاح عصای دست پدر بوده اند. این امر باعث شده پدر، پسر را حامی خود بداند و او را بر دختر مقدّم بدارد.
البته باید توجه داشت که گاهی حساسیت بیشتر دختران نیز به تصور و خیال تبعیض دامن می زند، در حالی که چنین نیست. یعنی دختران تصور می کنند که در حق آنان تبعیض می شود و کمتر به آنها توجه می شود، اما در واقع توقع و انتظار آنها بیشتر است. این مسئله یا به خاطر احساس و عواطف رقیق تر در وجود آنها است که نیاز به توجه بیشتر را احساس می کنند، یا به جهت خود خواهی ها است که این مسئله در مورد هر انسانی می تواند وجود داشته باشد.
سؤال دیگرتان در مورد مسائل جاری کشور است و می توانید از مسئولین اجرایی کشور سئوال کنید.
فساد جامعه
چرا در جامعه فساد زیاد شده و علاقه به جنس مخالف زیادتر می شود؟
علاقه به جنس مخالف ریشه در میل و کشش غریزی دارد. خداوند غریزه جنسی را برای برآوردن هدف خاصی در وجود انسان نهاد و او را برای برآوردن این غریزه از راه درست (که ازدواج است) راهنمایی کرد، تا نسل انسان گسترش یافته و نوع بشر حفظ شود، نیز در سایه ازدواج به آرامش دست یابد و عنصر آزمایش انسان قرار گیرد. بنابر این اصل غریزه جنسی، ناپسند نیست، بلکه انحراف این غریزه از مسیر خود و زیاده خواهی انسان، یا
ص: 102
هواپرستی و شهوت پرستی زشت و ناپسند است. همین طور علاقه و محبت به جنس مخالف اگر به شکل صحیح و در کانون گرم خانواده و با ازدواج صورت گیرد، نه تنها ناپسند نیست، بلکه در اسلام بر آن بسیار سفارش شده است.
به نظر می رسد مقصود شما از علاقه ها، دوستی های خیابانی و عشق های کاذب و مجازی و ارتباط نامشروع دختران و پسران است منظورتان از فساد جامعه همین است.
در پاسخ می گوییم: گسترش فساد جنسی و ناهنجاری فرهنگی در جامعه به عوامل گوناگون بستگی دارد که برخی از آنها را ذکر می کنیم:
1 بالا رفتن سن ازدواج دختران و پسران که این مسئله خود عوامل مختلفی دارد، مانند سخت گیری پدران و مادران، تجمل گرایی و زیاده خواهی دختران، ارضای غرایز از راه های نامشروع.
2 آسانی ارتباط بین دختران و پسران جوان. راحت بودن ارتباط ها باعث تحریک غریزه جنسی شده و ارتباط نامحرمان را به هم نزدیک می کند.
3 وجود محرک های جنسی در جامعه مانند ماهواره، اینترنت، فیلم های مبتذل.
4 تهاجم فرهنگی دشمنان با استفاده از ابزارهای مختلف.
5 عادی شدن ارتباط با نامحرم و عدم آگاهی از مسایل و احکام دینی.
6 ضعف ایمان و اعتقاد و باورهای دینی.
7 کمرنگ شدن فریضه امر به معروف و نهی از منکر و عدم توجه درست به آن
رابطه گناه
چرا رابطه دختر و پسر گناه است؟
اسلام به طور کلی (خواه دختر و پسر یا زن و مرد نامحرم)به منظور حفظ عفت عمومی،هر گونه ارتباط نامشروع با نامحرم اعم از سخن گفتن از روی شهوت، نگاه شهوت آمیز، تماس بدنی و عمل زناشویی را ممنوع کرده و بر
ص: 103
حیا و عفت و پاکدامنی تأکید نموده است.
پیامبر اکرم(ص) از سخن گفتن زن با مرد نامحرمی نهی کرد و فرمود: "هر مرد با زن نامحرمی دست دهد، دچار غضب الهی شود و هر کس با زن نامحرمی همراه شود و در جای خلوتی قرار گیرد، در زنجیری از آتش قرار خواهد گرفت".(1)
فقها بر اساس روایات معصومان درباره روابط با نامحرمی احکامی را بیان داشته اند که به پاره ای از آن ها اشاره می کنیم:
1 خانم ها می توانند با نامحرمی صحبت نمایند، مشروط به این که:
1 به قصد لذت نباشد،
2 صدای خود را نازک و تلطیف نکنند،
3 خوف فتنه نباشد.(2)
مسئله 2 هر کسی که نگاه کردن به او جایز نیست، تماس بدنی با او نیز جایز نیست و هر گونه لمس کردن بدن با هر عضوی باشد، حرام است و باید از آن اجتناب کرد، مگر این که از روی لباس و بدون قصد لذت باشد.(3)
مسئله 3 اگر مرد و زن نامحرم در محل خلوتی باشند که کسی آن جا نباشد و دیگری هم نتواند وارد شود، چنانچه بترسند که به حرام بیفتند، باید از آن جا بیرون روند و ماندن آن ها در آن مکان حرام است.(4)
واقعیت آن است که غریزه جنسی از نیرومندترین غرایز در وجود انسان است که بسیاری از رفتارهای انسانی را شکل می دهد و به گونه های مختلف ظهور و بروز دارد. اسلام که یک مکتب جامع است و می خواهد مردان و زنان مسلمان،از یک طرف روحی آرام و اعصابی سالم و چشم و گوشی پاک داشته باشند تا بتوانند قله های رفیع انسانی و رستگاری را فتح
ص: 104
1- بحارالانوار، ج 101، ص 32.
2- مسعود معصومی، احکام روابط زن و مرد، ص 156.
3- همان، ص 161
4- همان، ص 175.
نمایند و از طرف دیگر به نیازهای غریزی و فطری خود نیز دست یابند، بنابراین با حساسیت ویژه، اما واقع بینانه و لحاظ کردن طبیعت و امیال درونی و خواسته های نفسانی انسان، قوانین و احکامی را جهت حفظ و نگه داری فرد و جامعه در خط اعتدال و میانه روی وضع کرده است. از جمله آن احکام، چگونگی ارتباط با جنس مخالف است.اینها همه به سبب این است که اسلام از جانب کسی برای هدایت انسان ها فرستاده شده است که خالق فطرت و غریزه با تمامی استعدادهای بهینه و ذخیره شده در انسان است. بنابراین هر عاملی که موجب تحریک انگیزه های شهوانی در انسان شود و موجب اختلال در نظم اجتماعی و بنیان خانواده شود و به آرامش روحی، روانی و عفت عمومی، صدمه وارد کند، مورد تأیید اسلام نیست. اسلام می خواهد انواع لذت های جنسی در محیط و درون خانواده شکل گیرد واز این طریق آرامش روحی و روانی و پیوند های عاطفی نیز برقرار بماند و با طرح آن در محیط جامعه به پیوند خانواده و اجتماع نیز آسیب وارد نشود.
ایجاد علاقه
چطور می توان دل پسر را به دست آورد؟
اگر هدف از آشنایی و به دست آوردن دل پسر، ازدواج و تشکیل خانواده است، شما ویژگی ها، صفات، اخلاق و رفتار یک دختر متین و شخصیت مدار، با تقوا و مرتبط با خدا را داشته باش، خداوند زمینه ازدواج شما را با پسری همانند خودت فراهم می سازد، در این صورت هم متانت و وقار شما حفظ می شود وهم از فریب پسرهای هوسباز و چرب زبان در امان خواهی بود.
همیشه با
ص: 105
دیدن فیلم عاشقانه مورد هوس های خود قرار می گیرم و فکرهای زشت به سراغم می آید. این گناه چقدر است؟ برای مقابله چه کنم؟
زدست دیده و دل هر دو فریاد هر آن چه دیده بیند، دل کند یاد
نگاه به نامحرم یا فیلم و یا منظره ای که انسان را به تخیّلات شیطانی و هوس های آلوده دچار می سازد، جایز نیست، بلکه گناهی است که کم کم باعث تاریکی دل، سلب توفیق و قساوت قلب می گردد. البته کسی که ایمان قوی داشته باشد، از دیدن چنین فیلم هایی دوری می کند، چون خود را در برابر خدا مسئول می داند «نگاه کردن، مقدمه اشتغال فکر و خاطره های مربوط به آن است و نیروی تخیّل را تحریک می کند. پس از نگاه، صحنه های مهیّج در ذهن باقی می ماند و احساس و اراده انسان را تحت تسلط خود در می آورد و انسان پیرو شهوات خود می گردد(1).
از این رو گفته شده: نگاه راهبر دل، دام شیطان، بذر شهوت و رویشگاه فسق و فجور است.
امام صادق (علیه السلام) فرمود. «نگاه تیری است زهرآلود از ناحیه شیطان. چه بسیارند نگاه هایی که بعدها حسرت ها و تأسف های طولانی به دنبال دارد(2)» . بنابر این از نگاه کردن به هر فیلمی که شاید برای بعضی افراد، آثار تخریبی دیدن چنین فیلم هایی روشن و آشکار نباشد، اما خوشبختانه آثار تخریبی این نوع فلیم ها را تا اندازه ای شما دریافته اید؛ چه بسا احساس دوری با امامان (ع) نیز از آثار همین فیلم ها باشد، چون وقتی قلب و فکر، مشغول به هوس و آلوده به آن باشد، جایگاه پاکان نخواهد شد. باعث تحریک تخیل و هوس های آلوده می گردد، خودداری کنید و خود را به کارهای
ص: 106
1- آنچه یک جوان باید بداند، رضا فرهادیان، ص 41.
2- وسائل الشیعه، ج 14، ص 138.
سودمند که باعث اشتغال فکر و پر کردن اوقات فراغت می شود، مانند برنامه های فرهنگی، ارتباط با دوستان خوب و شرکت در مجالس مذهبی مشغول سازید، نیز از تنهایی و هر چیزی که شما را به دیدن فیلم های آن چنانی می کشاند، پرهیز کنید.
هدف ازدواج
هدف از ازدواج چیست؟
از نظر اسلام اهداف اساسی ازدواج عبارتند از:
1 – رسیدن به آرامش:
در نظام الهی و فرهنگ قرآنی، هدف اصلی از ازدواج رسیدن به آرامش روان و آسایش خاطر، پیمودن طریق رشد، دستیابی به کمال انسانی و نزدیکی به ذات حق است.
تردیدی نیست که از تنهایی به درآمدن، همسر و همراه شدن، خانواده مستقل تشکیل دادن، ارضای کشش های نفسانی و غرایز طبیعی و فرزند آوری از نتایج قهری ازدواج، نیز از مهم ترین عوامل مؤثر در آرامش روان، آسایش فکر و جان و احساس رضامندی درونی است.(1)
قرآن کریم در معرفی فلسفه ازدواج می فرماید: «و یکی (دیگر) از نشانه های خدا این است که از جنس خودتان همسرانی برای شما آفرید تا در کنار آن ها آرامش پیدا کنید» (2)خداوند در این آیه و آیه 189 اعراف، ضمن آن که حقیقت زن و مرد را یک گوهر دانسته و هیچ امتیازی از لحاظ مبدأ آفرینش بین آن ها قایل نشده، آرامش خاطر و روان را هدف ازدواج و زن را محور آرامش معرفی کرده است.
2 – بقای نسل:
یکی از اهداف جانبی ازدواج، فرزند آوری و بقای نسل است.
امام سجاد (علیه السلام) وجود فرزند را از سعادت های انسان می داند(3). امام صادق (علیه السلام) یکی از معیارهای مهم در انتخاب همسر را توان زاییدن فرزند بسیار معرفی می کند (4).
3 –
ص: 107
1- غلامعلی افروز، همسران برتر تا ص 24.
2- روم (30) آیه 21.
3- وسائل الشیعه، ج 15. ص 96.
4- همان، ج 14، ص 33.
پاسخ به ندای فطرت:
ازدواج پاسخی است خداپسندانه به ندای فطرت زیرا خداوند وجود انسان غریزه جنسی را قرار داده است.
4 – حفظ عفت:
از هدف مهم ازدواج، حفظ پاکدامنی زنان و مردان و جلوگیری از لغزش های گوناگون است، زیرا ازدواج تنها راه ارضای طبیعی تمایل جنسی است،از این رو پیامبر(ص) فرمود: «هر کس ازدواج کند، نیمی از دینش را حفظ کرده، پس باید در نیم دیگر از خدا بترسد» (1)
فراموش کردن
کسی را دوست داشتم، ولی ازدواج کرد، نمی دانم چه کار کنم که او را فراموش کنم؟
همه انسان ها نیازمند به محبت هستند و این نیاز در زنان و دختران به جهت رقیق تر بودن حس عاطفه و احساس در آنها بیشتر است. به همین خاطر چون با انسان دیگر و به خصوص با جنس مخالف آشنا شوند، احساس کشش و نیاز به او می کنند. در عین حال انسان ها در درون خود از نیروی عقل و خرد نیز برخوردار هستند و این موجب می شود که در برخورد با دیگران و به خصوص با جنس مخالف چارچوب هایی برای خود قرار دهد و با احتیاط و دور اندیشی عمل نماید. احساسات و عواطف اگر از حد و اندازه خود بگذرد خطر آفرین خواهد بود و به همین خاطر انسان باید آن را تعدیل نماید. از نظر اسلام دوستی ها و علاقه نیز چارچوب خاصی دارد که اگر از آن چارچوب خارج شود، پیامدهای ناگواری دارد که از جمله آن، ضربه روحی و مشکلات عاطفی پس از قطع دوستی است. البته طبیعت دوران بلوغ، عامل مؤثری در شکل گیری دوستی
ص: 108
1- سفینه البحار، ج 1، ص 561.
های افراطی است. شروع این دوستی حدود 12 و 13 سالگی و دوام آن حداکثر تا 18 سالگی است. پس از آن، احساسات فرو می نشیند و به اصطلاح تصفیه می گردد،(1)
برای رهایی از وابستگی و فراموش کردن «سوژه» به نکات زیر توجه داشته باشید:
1 ازدواج عاملی است که به نیازهای عاطفی شما پاسخ مثبت می دهد و به طور طبیعی او را فراموش خواهید کرد.
2 یکی دیگر از شیوه های برخورد، جایگزین کردن یک رشته فعالیت های ذوقی، هنری، فکری و عملی است تا بتواند فکرتان را از او منصرف نماید.
3 به فعالیت های ورزشی اهمیّت دهید، چون این نوع فعالیت ها، دریچه ای برای خروج فشارهای ناشی از تراکم انرژی انباشته شما محسوب می شود.
4 به یاد داشته باشید که بیشتر دوستی ها چنین است. دوست به همکلاسی، یا علاقه مندی به پسر که پس از مدتی با علل و عوامل مختلف قطع می شود و هر کسی به سراغ کار و زندگی و خوشبختی خود می رود؛ پس با این مسئله به صورت طبیعی برخورد نمایید.
5 اوقات فراغت را با کارهای متنوع پر کنید تا کم تر به او فکر کنید.
با ایجاد اشتغال فکری و ذهنی یا بدنی و فیزیکی از بیکاری اجتناب کنید. با مشغول ساختن خویش به مطالعه کتابهای درسی و غیر درسی، یا مطالعه کتابهای ادبی(شعرو داستان) همچنین با حفظ آیات قرآن یا اشعار مفید، ذهن خود را از آن «سوژه» منحرف سازید. شرکت در مجامع عمومی نظیر کلاسهای علمی و آموزشی، دینی و مذهبی، هنری و ادبی، راهکارهای مفیدی هستند برای فراموشی
ص: 109
1- دکتر محمد رضا شرفی، دنیای نوجوان، ص 131.
تدریجی آن سوژه.
6 طریق مهم فراموشی آن پسر، جایگزین کردن عشق حقیقی (که عشق به خدا است) به جای عشق مجازی می باشد. جز خدا هیچ موجودی قابلیت معشوق بودن را ندارد. معشوق مجازی (غیر خدا) هر کس باشد، خالی از عیب و نقص نیست. پس باید عاشق کسی شد که فنا ناپذیر و ابدی و صاحب همه کمالات است، او پروردگار است، پس «آنچه که نپاید دلبستگی را نشاید» .
اگر انسان عشق به خدا داشته باشد، دیگر گمشده ای ندارد و دچار اضطراب و نگرانی نخواهد شد، چون احساس می کند تکیه گاه مطمئنی دارد. رابطه خود را با خدا زیاد کنید و با دعاها و عبادت ها و تلاوت قرآن با خدا ارتباط داشته باشید تا احساس آرامش کنید.
7- از تنهایی پر هیز کنید.
شیطان در تنهایی بسیاری افراد به خصوص جوانان، همدم آنان است و با حضور فعال و وسوسه انگیز خویش در ذهن و خیالشان آنان را اسیر و گرفتار دام خویش می سازد، از این رو باید از هر گونه تنهایی، در هنگام خوابیدن، درس خواندن و مطالعه کردن، در جایی ماندن و قدم زدن و به طور کلی هر گونه تنهایی دوری کنید.
8- از حق تعالی و اولیای الهی استمداد بطلبید.
یکی از موثرترین راهها یاری جستن از حق تعالی و درخواست فروتنانه و عاجزانه از او و توسل به اولیای الهی علیه السلام به خصوص توسل و ارتباط قلبی با حضرت بقیه ا … (ارواحنا فداه) است که می توانی این مشکل و هر مشکل دیگری را با آن حل کنی.
ص: 110