در سومین وصف این گروه، مى فرماید: «واى بر نمازگزاران» (فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ).
«همان نمازگزارانى که نماز خود را به دست فراموشى مى سپرند» (الَّذینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ).
نه ارزشى براى آن قائلند، نه به اوقاتش اهمیتى مى دهند، و نه ارکان و شرائط و آدابش را رعایت مى کنند.
«ساهُون» از ماده «سهو» در اصل به معنى خطائى است که از روى غفلت سرزند، خواه در فراهم کردن مقدماتش مقصر باشد یا نه، البته در صورت اول معذور نیست، و در صورت دوم معذور است، ولى در اینجا منظور سهو توأم با تقصیر است.
باید توجه داشت: نمى فرماید: «در نمازشان سهو مى کنند» چون سهو در نماز به هر حال براى هر کس واقع مى شود، بلکه مى فرماید: «از اصل نماز سهو مى کنند» و کل آن را به دست فراموشى مى سپرند.
روشن است، این مطلب اگر یک یا چند بار اتفاق بیفتد، ممکن است از قصور باشد، اما کسى که پیوسته نماز را فراموش مى کند و آن را به دست فراموشى مى سپارد، پیدا است که براى آن اهمیتى قائل نیست، و یا اصلاً به آن ایمان ندارد، و اگر گهگاه نماز مى خواند، از ترس زبان مردم و مانند آن است.
در این که، منظور از «ساهُون» در اینجا چیست؟
علاوه بر آنچه در بالا گفتیم، تفسیرهاى دیگرى نیز گفته اند، از جمله:
این که: منظور تأخیر انداختن نماز از وقت فضیلت است.
و یا این که: منظور اشاره به منافقانى است که نه براى نماز ثوابى معتقد بودند و نه براى ترک آن عقاب.
یا این که: منظور کسانى است که در نمازهاى خود ریا مى کنند (در حالى که این معنى در آیه بعد مى آید).
البته، جمع میان این معانى ممکن است، هر چند تفسیر اول مناسب تر به نظر مى رسد.
به هر حال، وقتى فراموش کنندگان نماز، شایسته «ویل» هستند، آنها که به کلى ترک نماز گفته و تارک الصلوة هستند، چه حالى خواهند داشت؟!
سیماى افراد نمازگزارمنفى
در عبادت و نماز منفى هستند و اخلاص ندارند. «ساهون - یراءون»
مراد از تكذیب دین و معاد در این سوره، تكذیب قلبى است، نه قولى؛ زیرا مخاطب سوره، كسانى هستند كه نماز مى خوانند ولى نمازشان همراه با ریا و خودنمایى و سهو و غفلت است.
دین یك مجموعه به هم پیوسته است. نمازش از اطعام مسكین و رسیدگى به محرومین جدا نیست.
در روایات، «ساهون» به معناى سستى، ترك و ضایع كردن نماز آمده است.
حساب حضور در نماز جماعت، به خاطر حفظ شعائر الهى، از حساب ریا و خودنمائى به خاطر اهداف نفسانى جداست.
پیام ها:
1- هر نمازى ارزش ندارد و هر نمازگزارى بهشتى نیست. «فویل للمصلّین»
2- سهو اگر برخاسته از تقصیر و بى اعتنائى باشد، سرزنش دارد. «عن صلاتهم ساهون»
3 - سهو در نماز قابل جبران و بخشش است ولى سهو از نماز، به معناى رها كردن آن، قابل بخشش نیست. «عن صلاتهم» (نه «فى صلاتهم»)
4- اخلاص، شرط قبولى نماز و عبادت است. «فویل للمصلّین الّذین... یراءون»
5- كسى كه گاهى از نماز غافل مى شود، مشمول ویل است، پس وضع تاركان دائم نماز چیست! «فویل للمصلّین... عن صلاتهم ساهون»
6- خدمت به مردم در كنار نماز است. «فویل للمصلین... یمنعون الماعون»
7- غفلت از نماز، بستر غفلت از مردم است. «عن صلوتهم ساهون... یمنعون الماعون»
8- سهو از اصل و حقیقت نماز مهم است، نه از تعداد ركعات كه گاهى عارض مى شود و قابل جبران است. «عن صلاتهم ساهون»
ریا در نماز
ريا و سُمعه دو خطر و آفت بزرگ هستند كه افراد مؤمن را تهديد مىكند. ريا آن است كه انسان كارى را براى ديدن مردم انجام دهد و سُمعه آن است كه كارى را بجا آورد و هدفش آن باشد كه كارش به گوش مردم برسد. اين دو كار از نشانههاى نفاق است. چنانكه قرآن درباره منافقان مىفرمايد: «إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا كُسالى يُراؤُنَ النَّاسَ» «1» چون به نماز مىايستند، نمازشان با كسالت و رياكارى است، همان گونه كه به ديگران كمك نمىكنند مگر در حال كراهت و نارضايتى. «وَ لا يُنْفِقُونَ إِلَّا وَ هُمْ كارِهُونَ» « توبه، 54 »
بر اساس روايات، رياكار ظاهرى زيبا و باطنى مريض دارد؛ در ظاهر اهل خشوع و تواضع است، ولى در باطن دست از گناه بر نمىدارد. او در ظاهر گوسفند و در باطن گرگ است. به جاى آنكه از دنيا آخرت را بدست آورد، از آخرت به سراغ دنيا مىرود و از پردهپوشى خداوند سوء استفاده كرده و گناه مىكند. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: سختترين عذابها براى كسى است كه مردم در او خير ببينند در حالى كه در او خيرى نيست. فرشتگان اعمال برخى انسانها را بالا مىبرند، ولى خطاب مىرسد: هدفش خدا نبوده است، آن را برگردانيد.
تفسیر راهنما
1 - برخى از نمازگزاران، گرفتار نفرین خداوند و سزاوار عذاب و هلاکت اند.
فویل للمصلّین
«ویل» ـ که در اصل به معناى عذاب و هلاکت است ـ کلمه اى است که براى تهدید به عذاب به کار مى رود. (لسان العرب) این کلمه نام درّه، یا چاه خاصى در جهنم و یا نام یکى از درهاى آن است (قاموس). مبتدا قرار گرفتن آن ـ با آن که نکره است ـ نشان مى دهد که در معناى نفرین به کار رفته است.
2 - برخى از نمازگزاران، کیفرهاى الهى را باور نداشته و هشدار به آن را دروغ مى دانند.
أرءیت الذى یکذّب بالدین ... فویل للمصلّین
«فاء» در «فویل» براى تفریع است و دلالت دارد که مراد از «مصلّین» (در این آیه)، همان کسانى اند که در آغاز سوره، به «تکذیب کنندگان جزا» توصیف شده اند.
3 - نمازخواندن تکذیب کنندگان کیفرهاى الهى، بى ثمر بوده و مایه استحقاق عذاب جهنم است.
أرءیت الذى یکذّب بالدّین ... فویل للمصلّین
4 - نمازگزاران بى اعتقاد به معاد، مورد نفرین خداوند
أرءیت الذى یکذّب بالدین ... فویل للمصلّین
5 - «قال رسول اللّه(ص) الصلاة عماد الدین ... من ترک أوقاتها یدخل الویل و الویل واد فى جهنّم کما قال اللّه تعالى ... «فویل للمصلّین . الذین هم عن صلاتهم ساهون...»;(1)
رسول خدا(ص) فرمود: نماز ستون دین است ... هر کس وقت هاى نماز را [اعتنا نکرده و نماز را در آنها] ترک کند، داخل ویل مى گردد و «ویل» درّه اى است در جهنم. همان طورى که خداوند تعالى فرموده: فویل للمصلّین . الذین هم عن صلاتهم ساهون».
برداشتی از یک محقق:
با سلام در مورد آیهی " فَوَيْلٌ لِّلْمُصَلِّينَ * الَّذِينَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ " در سورهی ماعون خیلی تحقیق کردم و تفسیرهای متفاوتی دیدم بعضی احادیث نوشته بودند که مراد منافقین است که برای ریا نماز میخوانند بعضیگفتهاند منظور کسانی هستند که نماز را اول وقت نمیخوانند بعضی دیگر گفتهاند منظور کسانی است، که به روز جزا اعتقاد ندارد یا اینکه ترک نماز میکنند. خیلی ذهنم را مشغول کرده چون خیلی از مسلمونا تو نماز سهل انگاری میکنند در این صورت باید به ویل که سخت ترین عذاب جهنمی هست بروند پس کارهای خیر دیگری که انجام دادهاند چه میشود؟ بهترین و جامع ترین تفسیر از نظر اجاع علما در این خصوص چیست تا از این سردرگمی در آییم 2) شیوهی حسابرسی در اخرت چگونه است کسی که هم ثواب دارد هم گناه چگونه است اگه گناهش زیاد باشد به جهنم میرود تکلیف آن مقداری که ثواب کرده چه میشود 3) بریدن دست دزد از کجای دست است ایا عالمانی هستند که منظور این آیه را قطع فیزیکی دست ندانند بلکه منظور از قطع کردن را مجازاتی بدانند که دست دزد را از دزدی کردن دوباره قطع کند و اگر منظور همان قطع فیزیکی دست است بین دزدی که 1 سکه دزدی و یا هزاران سکه میدزدد هیچ فرقی در حکم نیست؟ بعد از این ایه آمده که در صورت توبه و اصلاح خدا او را میبخشد آیا منظورش این است که اگر دزد توبه کند و مالی که دزدیده برگرداند دیگر حکم قطع کردن دست برایش صادر نمیشود؟
الف) اگر به سوره ماعون توجه شود خداوند فرموده است "الذین هم عن صلاتهم ساهون" یعنی وای بر نماز گزارانی که خارج از نماز نسبت به ادای آن سهل انگارند نه در داخل نماز و این لطف خداوند است. اگر میفرمود "فی صلاتهم ساهون" بیشتر ما نمازگزاران را در بر میگرفت همچنین ویل سخت ترین عذاب جهنم نیست بلکه خداوند به چنین نماز گزارانی هشدار داده است. زیرا اگر چنین افرادی به سخت ترین عذاب جهنم وارد شوند، ستم کاران و کافران که اصلا ایمان ندارند به کجا میروند یعنی باید با هم تفاوت داشته باشند.
درباره اهل کتاب لازم به ذکر است حساب آنان با مسلمان تفاوت دارد، زیرا ممکن است به اهل کتابی که به خدا ایمان دارند و اعمال نیک انجام میدهند، دین اسلام به طور شایسته نرسیده باشد؛ بلکه آنچه از دین اسلام به او رسیده همه تبلیغات منفی و ایراد و اشکال از مسلمانان و... بوده باشد.
ب) درباره حساب و کتاب روز قیامت بیشتر علما گفتهاند افرادی که ایمان دارند و گناه فراوان انجام دادهاند و توبه نکردهاند یا بخشیده نشدهاند به جهنم میروند و به اندازه گناهانشان عذاب میچشند سپس به بهشت برده میشوند.
ج)درباره قطع کردن دست دزد مطابق مقاصد شریعت باید ابتدا شرایط لازم فراهم گردد مثلا از نظر اقتصادی افراد در فقر و نیاز شدید زندگی نباشند زیرا در زمان خلیفه دوم که قحطی جامعه را فراگرفت و یک نفر دزدی کرد و عمربن خطاب دستش را قطع ننمود. از نظر دیگر خداوند فرموده است "فاقطعواایدیهما" یعنی مشخص ننموده است که دست دزد از کجا قطع شود شاید در این امر حکمتی وجود دارد و حاکم میتواند دست دزد را بنابر مقدار مال دزدیده شده با شرایط زمانی و مکانی مشخص کند که دست دزد از کجا قطع شود. اما این که گفته شود منظور از "فاقطعوا ایدیهما" قطع ظاهری دست نیست این رأی را از عالمانی معتبر شنیده نشده است، نمی توان چنین معنایی را با توجه به دلیل های علمی از آیه استنباط کرد.
منابع:
http://www.islahweb.org/content/2015/7/15495/E
https://wiki.ahlolbait.com/
https://gharaati.ir/%d8%aa%d9%81%d8%b3%db%8c%d8%b1-%d9%86%d9%88%d8%b1/#numsooreh=107&numayeh=2726
http://www.makarem.ir/quran/?lid=0&view=1#107:4
http://tadabbor.org/?page=tadabbor&SOID=107&AYID=4&TPIV=T2