0

آداب و رسوم بختیاری ها

 
aftabm
aftabm
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 25059
محل سکونت : اصفهان

آداب و رسوم بختیاری ها

آداب و رسوم بختیاری ها

 

 فرهنگ بختیاری, آداب و رسوم ازدواج بختیاری ها

بختیاری‌ها به گویش بختیاری که یکی از گویش‌های زبان لری است صحبت می‌کنند

بختیاری‌ها یا ایل لر بختیاری از مردمان ایرانی به‌شمار می‌آیند که در جنوب غربی ایران در استان‌های چهارمحال و بختیاری، استان کهگیلویه و بویراحمد خوزستان، لرستان، اصفهان و استان مرکزی زندگی می‌کنند. بختیاری‌ها به گویش بختیاری که یکی از گویش‌های زبان لری است صحبت می‌کنند. ایل بختیاری از دو شاخه چهارلَنگ و هفت‌لَنگ تشکیل شده‌است، که چهارلنگ خود به ۵ باب و هفت‌لنگ به ۴ باب تقسیم می‌گردد و هر باب نیز از چندین طایفه تشکیل می‌شود.

مردم بختیاری همه از آداب اصیل خویش حفاظت كرده اند و آداب اصیل آنها همچنان بكر و دست نخورده باقیمانده است، شرح آداب اصیل همه مردمان این دیار كاری دشوار است و زمان بسیاری را می طلبد بنابراین به شرح مختصری در مورد برخی از آداب اصیل بختیاری بسنده می كنیم:

 

رسوم شکار بختیاری :

 فرهنگ بختیاری, آداب و رسوم ازدواج بختیاری ها

جوانان بختیاری قبل از عروسی، برای تهیه گوشت مورد نیاز جهت غذای مراسم به شکار می‌روند

 

سال‌هاست که در بین بختیاری‌ها رسم شکار وجود دارد و هنوز هم پس از گذر سالیان سال به اجرا در می‌آید، در ایل بختیاری رسم بر این است که جوانان بختیاری‌ که به سن ازدواج رسیده‌اند قبل از عروسی، برای تهیه گوشت مورد نیاز جهت غذای مراسم شادی به شکار می‌روند، بر طبق این سنت قدیمی مادر جوان آماده شکار مشغول تهیه نان سنتی می‌شود، خواهران و دختران بختیاری مشک می‌زنند تا جوان شکارچی دوغ تازه و کره محلی را همراه خود ببرد در این بین نامزد جوان شکارچی هم بیکار نمی‌ماند و مشغول دوختن لباس شکار می‌شود.

 

در بختیاری‌ها روز شکار، به کمر جوان شکارچی شال شکار می‌بندند که معمولاً توسط برادر بزرگتر، دایی یا پدر انجام می‌شود، جوان باید به کوه کلار برود و بزکل شکار کند بزکل، بز یکشاخی است که بسیار چالاک و تیز می‌باشد و شکار آن بسیار سخت است، شکار بزکل افتخار بختیاری‌ها و دلیل بر شجاعت، رشادت و دلیری آن‌هاست، جوان توسط افراد فامیل و خویشان بدرقه می‌شود و راهی شکار می‌گردد.

 

بعد از چند روز که پیروزمندانه به ایل بازگشت مراسم عقد و ازدواج جوان صورت می‌گیرد و گوشت شکار جهت تهیه غذای عروسی استفاده می‌شود، رسم شکار سنتی قدیمی است که ریشه در آداب اصیل بختیاری دارد و بسیار دیدنی است.

 

مراسم ازدواج در ایل بختیاری :

 

 فرهنگ بختیاری, آداب و رسوم ازدواج بختیاری ها

در مراسم ازدواج بختیاری ها صدای ساز و دهل، رقص محلی و تركه بازی از آداب اصیل این مراسم است

 

بختیاری‌ها ازدواج را با مراسم و آیین‌های زیبا و نمایشی برپا می‌دارند. ازدواج دارای خصوصیات و آداب و رسومی است كه در هر جا و هر قومی ممكن است متفاوت باشد.

 

شادی و سرور این قوم در هنگام مراسم ازدواج، چند روزی طول می کشد و در این جشن مراسم جالبی دارند و تمام طایفه در این مراسم شرکت می کنند.

 

به طور كلی ازدواج در قوم بختیاری رسومی دارد یا به صورت ناف بران كه دختر و پسر را از همان كودكی برای هم نامبر می كنند و وقتی به سن ازدواج رسیدند رسم و رسوم نامزدی و عقد را به جا می آورند كه امروزه آداب ناف بران كم رنگ شده، امروزه بستگان داماد برای نامزدی به خانه عروس می روند و رسماً مراسم خواستگاری انجام می شود و مادر داماد روسری زیبایی روی سر عروس خانم می كند كه مانند همان انگشتری نامزدیست و نشانه نامزدی آنان است.

خانواده عروس هم نبات و شیرینی را به معنی قبول پیشنهاد به اقوام داماد می دهند، یكی از رسوم قدیمی بختیاریها هنگام ازدواج این است كه دختران نامزد شده شروع به بافتن قالیچه می كنند تاهنگام عروسی همراه خود به خانه داماد ببرند.

 

یكی دیگر از آداب كهن ازدواج در بختیاری مربوط به شب عروسی است كه اقوام و بستگان داماد پس از صرف شام به خانه عروس خانم می روند و در حین اینكه آئینه و شمعدان آنها به دستان اقوام عروس خانم را با شور و نشاط و هلهله راهی خانه داماد می كنند كه در بیشتر روستاهای بختیاری عروس را سوار بر اسب می كردند و بقیه پیاده به طرف خانه راه می افتادند.در مراسم ازدواج بختیاری ها صدای ساز و دهل، رقص محلی و تركه بازی، خواندن ترانه های شاد آهای گل و دوال آل هم از دیگر آداب اصیل این مراسم است.

 

آداب و رسوم نوروز در ایل بختیاری :

 فرهنگ بختیاری, آداب و رسوم ازدواج بختیاری ها

دید و بازدید و صله رحم نزد قوم بختیاری در ایام نوروز بسیار مهم است

 

بختیاریها با خانه تکانی که به طور معمول دو هفته قبل از عید آغاز می شود به استقبال سال نو می روند. فرشهای آویخته از در و دیوار بیشتر از هر چیز دیگر به انسان یادآوری می کند که عید نزدیک است، تهیه سبزه سفره هفت سین نیز از حدود ده روز قبل از عید آغاز می شود.

در گذشته ای دور سبزه را از صحرا می چیدند، آنرا در بشقابی می گذاشتند و پای آن را خاک ریخته و برای سبز ماندن به آن آب می دادند.

مردم ایل بختیاری به مناسبت سال جدید، سفره‌ی هفت سین می گسترانند و آن را با قرآن و رحلش، آیینه و شمعدان، سیر، سنجد، سمنو، سبزه، سیب، سماغ، تنگ و ماهی، تخم مرغ رنگ شده به تعداد اعضای خانواده، آجیل و گمک و گندم برشته و کلخونگ، شاهدانه، شیرینی و میوه مزین می‌نمایند.

 

بزرگ خانواده نیت می کند و اسکناس های تا نخورده را برای عیدی دادن لای صفحات قرآن می گذارد، تا با آیه‌های آسمانی کلام ا…متبرک گردند. 

زنان و دختران دست ها، ناخن و موها را با حنا می آرایند، با پختن الفه ( حلوا، شیربرنج و…) و تقسیم آن بین اقوام و همسایه ها و با نثار فاتحه و یاد کردن درگذشتگان،  به استقبال سال جدید میروند. خانواده های داغدار سفره‌ی عیدشان را در جوار مزار عزیزشان می گسترانند، تعدادی کنار امامزادگان و …

 

غذاهای سنتی به رنگ سبز طبخ می کنند: پلو باقالی، سبزی پلو با ماهی، قورمه سبزی و کو کو سبزی مرسوم تر می باشند. در موقع تحویل سال، قرآن و دعای یا مقلب و سلامتی و عاقبت بخیری زمزمه می کنند. روی سطح آیینه تخم مرغ می گذارند، و بر این باورند که حین تحویل سال،زمین که روی شاخ گاو قرار دارد جابجا می شود و این رخداد با تکان خوردن تخم مرغ و باز ایستادن ماهی در تنگ قابل مشهود است.

 

دید و بازدید و صله رحم نزد قوم بختیاری در ایام نوروز بسیار مهم است ، به گونه ای که بزرگان خانواده به همراه دیگر اعضای فامیل، دسته جمعی به دیدار اقوام و بستگان می روند و بعد از دیدار از هر خانواده، اعضای آن خانه را نیز در امتداد مسیر بازدید، با خودشان همراه می‌کنند و این رسم بسیار زیبا آنقدر خوشایند است که یک سال دیگر همه را به انتظار وا میدارد…

 

آداب رسوم زایمان و تولد کودک :

 فرهنگ بختیاری, آداب و رسوم ازدواج بختیاری ها

آداب و رسوم زایمان در میان بختیاری ها

 

تولد در فرهنگهای مختلف مراسم ویژه خود را دارد که نشات گرفته از الگوهای فرهنگی آن جامعه است. در گذشته به شکل سنتی روشهایی برای تشخیص جنس نوزاد وجود داشت. مثلا اگر زن زبر و زرنگ بود،یا چهره اش سرخ و سفید بود ، معتقد بودند بچه اش پسر است. ولی اگر زن تنبل بود یا صورتش تیره بود، معتقد بودند بچه اش دختر خواهد بود.در مناطق بختیاری نشین و عشایری مانند ایذه،پیش از این، زائو به کمک قابله(که به او ماما چه می گفتند) بچه اش را به دنیا می آورد. 

بختیاریهای ایذه در جریان نامگذاری کودک، معمولا اسم اقوام نزدیک نوزاد  را بر روی او نمی گذارند زیرا آن را بد شگون می دانند. اسامی افراد درگذشته را نیز به عنوان نام نوزاد تعیین نمی کنند. اسامی مذهبی نیز مرسوم است. در گذشته قبل از تولد نوزاد ،2 نام تعیین میکردند تا در صورت پسر بودن یا دختر بودن نوزاد اسم او از قبل انتخاب شده باشد.

نوزاد را 3 روز پس از تولد ،به حمام میبرند. هفت روز پس از تولد نیز هم نوزاد و هم زائو به حمام میروند.

 

آداب سوگواری بختیاری ها :

 

 فرهنگ بختیاری, آداب و رسوم ازدواج بختیاری ها

پیرزنان بختیاری در غم از دست دادن جوانان ترانه ای سوزناك را به زبان لری زمزمه می كنند

 

از آنجا كه مردم بختیاری ذاتاً مردمی مهربان و غمخوار هستند به محض از دست دادن عزیزی ار اقوام، برای دلداری و تسلی خاطر بازماندگان به خانه آنها می روند و با تمام وجود به همدردی و عزاداری می پردازند، بر طبق سنتی قدیمی پیرزنان بختیاری در غم از دست دادن جوانان ترانه ای غم انگیز و سوزناك را به زبان لری بختیاری زمزمه می كنند و بقیه زنان هم او را همراهی می نمایند این آواز غم انگیز به نام «گاگریو» معروف كه نوای حزن انگیز آن به همراه ساز چپ خبر از روزی غم انگیز دارد.

 

رسم است كه اقوام هم در پرداخت هزینه های مراسم سوم ، هفته و چهلم به بازماندگان كمك مالی كرده و تا جائیكه در توان دارند به بازماندگان یاری می رسانند. اگر به سرزمین بختیاری سفر كرده باشید حتماً شیرهای سنگی را بر مزار آنها دیده اید كه باز هم بر طبق آدابی قدیمی بر سر خاك مردان دلیر بختیاری به نشانه دلاوری آنها شیر سنگی را نصب می كنند كه به نام «بردسنگی» معروف می باشد.

 

لباس بختیاری‌ها :

پوشش مردم لُر در تمام مناطق بختیاری‌نشین علی‌رغم تفاوت‌های جزیی، تا حدودی یکسان هستند.

  

 فرهنگ بختیاری, آداب و رسوم ازدواج بختیاری ها

پوشش مردان بختیاری

 

لباس مردان بختیاری: لباس مردان بختیاری شامل کلاه نمدی، چوقا، شال و شلوار گشاد سیاه رنگ معروف به (دبیت) و کفشی به نام گیوه است.

 

- کلاه نمدی به رنگ‌های مشکی و قهوه‌ای وجود دارد. این کلاه عقب و جلو ندارد و هر طور و از هر طرفی که روی سر گذاشته شود تفاوتی نمی‌کند و از کرکهایی که لابلای موهای بز به وجود می‌آید ساخته می‌شود. 

 

- چوقا نوعی بالاپوش مردانه است و از نخ‌های نازکی که از پشم گوسفند می‌ریسند بافته می‌شود. هر چه نخ به دست آمده از پشم‌ها نازک‌تر باشد، بافت چوقا زیباتر می‌شود. باران در چوقا نفوذ نمی‌کند و از شانه‌ها تا حدود زانوها را می‌پوشاند. مردان در تابستان زیر چوقا پیراهن و در زمستان کت یا لباس گرم می‌پوشند که انتخاب جنس و خصوصاً رنگ کت و پیراهن، به سن و سال و موقعیت اجتماعی افراد بستگی دارد. 

 

- مردان بختیاری شلوار مشکی رنگی می‌پوشند که از پارچه‌ای به نام دبیت دوخته شده و به شلوار دبیت معروف است. اگر شلوار دبیت را با کت بپوشند، از یک کمربند چرمی محکم استفاده کرده و اگر همراه چوقا پوشیده شود، روی آن شال می‌بندند.

 

- پارچهٔ شال را به صورت طولی تا نموده و سپس به جای کمربند دور کمر می‌پیچند تا شلوار دبیت را نگهدارد. شال، نمای زیبایی به لباس می‌دهد.

 

- گیوه نوعی کفش است که رویهٔ آن از پنبه تهیه می‌شود بنابراین دارای طبیعتی خنک و نرم است و رنگ این بافتنی همیشه سفید بوده‌است. تخت یا کف گیوه از پارچه‌های محکم و به هم تنیده ساخته می‌شود که از استقامت بالایی برخورداراست. رنگ تخت یا کف گیوه عمدتاً سیاه یا بنفش است.

 

- کُردین بالاپوش نمدی بود که چوپانان می‌پوشیدند و علاوه بر گرمی زیاد، آب به درون آن نفوذ نکرده و آتش هم نمی‌گرفت. 

 

لباس زنان بختیاری :

 فرهنگ بختیاری, آداب و رسوم ازدواج بختیاری ها

پوشش زنان بختیاری

 

لباس زنان بختیاری شامل لَچَک، زیر لچک، مینا، بند سوزن، دستمال، پیراهن، شلوار قِری و کفش می‌باشد.

 

- پیراهنی آستین بلند و مچ داراست که در قسمت پیش سینهٔ چاکدار آن، سه دکمه دوخته می‌شود. بالاتنه و دامنش صاف و بدون چین می‌باشد. بلندی آن تا زیر زانو می‌رسد و دو طرف پایین دامن آن را معمولاً به اندازهٔ ۲۰ سانتیمتر چاک می‌دهند. انتخاب رنگ پیراهن به سن و سال زنان و دختران بستگی دارد.

 

- شلوار قِری در اصل دامنی است با چین‌های فراوان که نیم تنهٔ پایین بدن را می‌پوشاند. در گذشته از پارچهٔ مخمل استفاده می‌شد که بسیار جذاب ولی سنگین و گران بود ولی امروزه از پارچه‌های سبک‌تر و ارزانتر استفاده می‌شود. به علت سنگینی شلوار به جای کش، از بند یا طناب باریکی استفاده می‌کنند که در اصطلاح محلی به آن دُم شلوار می‌گویند. زنان، زیر شلوار قری یک زیرشلواری می‌پوشیدند که به آن پاکَش می‌گفتند.

 

- مینا روسری بلند از پارچهٔ نازک حریر مانند به رنگ‌های آبی، سبز، زرد، سرخ یا بنفش است. جوانان از رنگ‌های روشن و زنان میانسال از رنگ‌های تیره استفاده می‌کنند.

 

- لَچَک کلاه مانندی است که قسمت پشت آن در زیر مینا قرارگرفته وبا سوزنی به مینا متصل می‌گردد. روی لچک منجوق دوزی شده‌است و دو بند دارد که از کنار گوش‌ها گذشته و زیر گلو به هم گره می‌خورند تا لچک را روی سر ثابت نگه دارند. لچک را با پولک‌های کوچک و همچنین مهره‌های ریز به نام مُنجوق تزیین می‌کنند که جلوه‌ای خاص به لچک می‌دهند. 

 

- بند سوزن از پشت سر تا کمرگاه آویزان می‌شود. دو سر این ریسمان را که پر از مهره و زینت آلات دیگر است، به وسیلهٔ گیره یا دو سنجاق قفلی بر روی لچک محکم می‌کنند.

 

- دستمال چهارگوش، مشکی، بزرگ و ابریشمی است که در واقع می‌توان آن را نوعی پیشانی بند به حساب آورد چرا که زنان آن را روی پیشانی می‌بندند و سپس دو سر انتهایی آن را در پشت سر به هم گره می‌زنند. 

 

- در گذشته زنان هم گیوه می‌پوشیدند ولی امروزه پوشیدن گیوه در میان زنان بختیاری دیگر معمول نیست. آن‌ها کفش چرمی رویه دار و غالباً به رنگ مشکی می‌پوشند که در گویش بختیاری به آن اُرسی می‌گویند.

 

پوشش زنان بختیاری

 

لباس زنان بختیاری شامل لَچَک، زیر لچک، مینا، بند سوزن، دستمال، پیراهن، شلوار قِری و کفش می‌باشد.

- پیراهنی آستین بلند و مچ داراست که در قسمت پیش سینهٔ چاکدار آن، سه دکمه دوخته می‌شود. بالاتنه و دامنش صاف و بدون چین می‌باشد. بلندی آن تا زیر زانو می‌رسد و دو طرف پایین دامن آن را معمولاً به اندازهٔ ۲۰ سانتیمتر چاک می‌دهند. انتخاب رنگ پیراهن به سن و سال زنان و دختران بستگی دارد.

 

- شلوار قِری در اصل دامنی است با چین‌های فراوان که نیم تنهٔ پایین بدن را می‌پوشاند. در گذشته از پارچهٔ مخمل استفاده می‌شد که بسیار جذاب ولی سنگین و گران بود ولی امروزه از پارچه‌های سبک‌تر و ارزانتر استفاده می‌شود. به علت سنگینی شلوار به جای کش، از بند یا طناب باریکی استفاده می‌کنند که در اصطلاح محلی به آن دُم شلوار می‌گویند. زنان، زیر شلوار قری یک زیرشلواری می‌پوشیدند که به آن پاکَش می‌گفتند.

 

- مینا روسری بلند از پارچهٔ نازک حریر مانند به رنگ‌های آبی، سبز، زرد، سرخ یا بنفش است. جوانان از رنگ‌های روشن و زنان میانسال از رنگ‌های تیره استفاده می‌کنند.

 

- لَچَک کلاه مانندی است که قسمت پشت آن در زیر مینا قرارگرفته وبا سوزنی به مینا متصل می‌گردد. روی لچک منجوق دوزی شده‌است و دو بند دارد که از کنار گوش‌ها گذشته و زیر گلو به هم گره می‌خورند تا لچک را روی سر ثابت نگه دارند. لچک را با پولک‌های کوچک و همچنین مهره‌های ریز به نام مُنجوق تزیین می‌کنند که جلوه‌ای خاص به لچک می‌دهند. 

 

- بند سوزن از پشت سر تا کمرگاه آویزان می‌شود. دو سر این ریسمان را که پر از مهره و زینت آلات دیگر است، به وسیلهٔ گیره یا دو سنجاق قفلی بر روی لچک محکم می‌کنند.

 

- دستمال چهارگوش، مشکی، بزرگ و ابریشمی است که در واقع می‌توان آن را نوعی پیشانی بند به حساب آورد چرا که زنان آن را روی پیشانی می‌بندند و سپس دو سر انتهایی آن را در پشت سر به هم گره می‌زنند. 

 

- در گذشته زنان هم گیوه می‌پوشیدند ولی امروزه پوشیدن گیوه در میان زنان بختیاری دیگر معمول نیست. آن‌ها کفش چرمی رویه دار و غالباً به رنگ مشکی می‌پوشند که در گویش بختیاری به آن اُرسی می‌گویند.

 

 

 

غذاهای محلی چهارمحال و بختیاری :

 فرهنگ بختیاری, آداب و رسوم ازدواج بختیاری ها

 متداول‌ترین غذای سنتی بختیاری ها انواع كباب گوشت است

 

غذاهای محلی و سنتی یكی از مهم‌ترین جاذبه‌های اجتماعی به شمار می‌روند. تقریبا همه انواع خوراک‌ها در این استان تهیه و طبخ می‌شود ولی متداول‌ترین غذا انواع كباب گوشت است كه نوع خاصی از آن به كباب بختیاری شهرت دارد و در بین گردشگران منطقه از محبوبیت زیادی برخوردار است. این غذا از خوشمزه‌ترین غذاهای استان چهارمحال و بختیاری بوده و شهرت زیادی دارد.

 

كال جوش یا کله‌جوش دیگر غذای چهارمحال و بختیاری است.

پرورد دوغ غذای محلی دیگری از استان چهارمحال و بختیاری است که این غذا شامل سبزی آش، برنج، دوغ، آرد و پیازداغ است.  

اُماج نوعی غذای محلی دیگر است كه در آن سبزی آش، آرد الك شده، پیازداغ، عدس و سبزی آش را كه بیش‌تر اسفناج است، می‌پزند. 

كاچی شیر غذای دیگری است كه بیش‌تر خانواده‌های دام دار تهیه می‌کنند.

 

 

جایگاه آب در فرهنگ بختیاری

آب در فرهنگ ایرانیان یکی از عناصر مقدس بوده و از جایگاه ارزشمندی برخوردار بود. نیاکانمان همیشه به این عنصر حیات بخش احترام گذاشته و هرگز آن را آلوده نمی کردند.

ایزد بانو آناهیتا نماد فرشته نگهبان آب بود و برای برای ستایش او نیایشگاههای فراوانی احداث شده بود. امروزه معابد بسیاری به نام ایزدبانو آناهیتا در نقاط مختلف ایران وجود دارد که ریشه در جایگاه آب در فرهنگ اصیل ایرانی دارد.

در میان بی توجهی و بی احترامی به آب که همه روزه در اشکال مختلف شاهد آن هستیم چون هدر دادن آب، آلوده کردن آن با فاضلابهای شهری و ریختن زباله در آن، هنوز اقوام اصیل بختیاری توجه ویژه ای به این عنصر داشته و سنتهای بسیار زیبایی دارند که با آب عجین شده است.

حمل آب

از آنجایی که ایزد بانو آناهیتا نگهبان آب بوده در بخش هایی از فرهنگ بختیاری که هنوز اصیل و دست نخورده باقی مانده این باور وجود دارد که وظیفه حمل آب به عهده بانوان است. بختیاری ها بهترین زمان آوردن آب را هنگام طلوع خورشید می دانند. خورشید مظهر پاکی، نور و روشنایی است و آوردن آب در این ساعات نیکواست و در هنگام شب که جایگاه اهریمن و تاریکی است آوردن آب از چشمه گناه محسوب می شود.

بازگشت جنازه

بازگشت جنازه با قسم دادن آب، یکی از اعتقادات جالب بختیاریهاست. آنها وقتی فردی در رودخانه غرق می شود و جنازه ای از متوفی به دست نمی آید، مادر را به کنار رود برده و سینه اش را به درون آب می زنند. مادر متوفی آب را سوگند می دهد که جنازه را به وی بازگرداند. آنها معتقدند که روح قدسی آب با این درخواست جنازه را باز می گرداند.

نیایش در کنار چشمه

آب یکی از مظاهر پروردگار است و جایی که چشمه از دل زمین بیرون می تراود را مظهر قدرت پروردگار وسرچشمه پاکی دانسته و معتقدند نیایش در کنار آب های پاک و آرزو در کنار چشمه ها برآورده می شود.

خاموش نکردن آتش با آب

یک بختیاری اصیل آتش را با آب خاموش نمی کند چرا که آنها معتقدند هر دوی این عناصر مقدس و پاک کننده هستند و در یک راستا قرار دارند و نباید بر علیه هم از آنها استفاده شود.

پاک کردن خانه

بختیاری ها خانه عروس و داماد را با آب پاک می کردند. آنها همچنین عروس را به کنار چشمه و رود آورده و در کنار آب می آراستند. طبق باورهای اصیل ایرانی، ایزد بانوی آب، نطفه مردان را پاک کرده و شیر بانوان را افزایش می دهد.

هله هله کوسه

هله هله کوسه آیینی بود که در فصول گرم سال برای طلب باران انجام می شد. در این مراسم فردی را به عنوان کوسه انتخاب کرده و به شکل دیو در می آوردند. سپس شاخی بر سرش نصب کرده، لباسی کریه بر تن او پوشانده و زنگوله ای بر گردن او می آویختند. سپس عده ای از مردان و جوانان در حالی که به دنبال کوسه حرکت می کنند شعری سر می دهند و به خانه ها و یا چادر اقوام بختیاری می روند.

اهالی با پول و آرد و چیزهای دیگر این گروه را بدرقه می کنند. سرانجام با آرد جمع آوری شده نانی طبخ می شود و در داخل آرد مهره ای قرار می دهند. پس از پخت نان، آن را تکه تکه کرده و بین اهالی تقسیم می کنند. این مهره نصیب هر کس شده به صورت نمادین او را کتک می زنند تا یکی از بزرگان و ریش سفیدان ضامن وی شود. ضامن پس از نیایش به درگاه خداوند از او می خواهد که باران رحمتش را نازل کند و او را در میان جمعیت سربلند گرداند. این مراسم صرفا توسط مردان برگزار می شود.

باران خواهی

از دیگر سنت های باران خواهی، مراسم دعای باران است که شبیه به هله هله کوسه بوده اما توسط بانوان برگزار می شود.

باور های مربوط به شکار

آمیختگی زندگی بختیاری ها با طبیعت موجب شده این اقوام پیوندی ناگسستنی با طبیعت داشته باشند. در گذشته شکار یکی از راههای امرار معاش برای خانواده های بختیاری بود و آداب و آیین های مخصوص به خود را داشت.

برای یک شکارچی بختیاری روز و ساعت شکار، نوع آن، مکان و گوشت شکار و چگونگی به دست گرفتن اسلحه همگی نیازمند رعایت قوانین خاصی بود. شکارچیان بختیاری معتقد بودند اسلحه را دخترکان باید به دستشان بدهند چرا که دختر را خوش یمن دانسته و معتقدند دختر سمبل برکت و روزی است.

 

رسم و رسوم بختیاری ها در مراسم ترحیم/هدیه مهمانان به صاحبان عزا چیست؟

تازِ نوعی مراسم ترحیم برای امواتِ قوم بختیاری است. این مراسم در بین طوایف چهارلنگ به «تازِ» و در بین طوایف هفت لنگ به «مافَه» یا «مافَگَه» شهرت دارد.

رسم و رسوم بختیاری ها در مراسم ترحیم/هدیه مهمانان به صاحبان عزا چیست؟

گروه زندگی:تازِ نوعی مراسم ترحیم برای امواتِ قوم بختیاری است. این مراسم در بین طوایف چهارلنگ به «تازِ» و در بین طوایف هفت لنگ به «مافَه» یا «مافَگَه» شهرت دارد. به گزارش خبرنگار تفریح و نشاط خبرگزاری فارس، تازِ نوعی مراسم ترحیم برای امواتِ قوم بختیاری است.

این مراسم در بین طوایف چهارلنگ به «تازِ» و در بین طوایف هفت لنگ به «مافَه» یا «مافَگَه» شهرت دارد، چنین مراسمی در سوگِ بزرگان ِطوایف، مردان صاحب نام و سرشناس منطقه برپا می‌شود.

زهره رستگارفرد، کارشناس ارشد ایران‌شناسی در یادداشتی در خصوص این مراسم چنین نوشته است: «داشتن توان مالی، نیروی انسانی، مکان و زمان مناسب از شرایط برگزاری این مراسمبوده و بهترین زمان برای برپایی آن، اواسط بهار تا اوایل پاییز است.

در مراسم تازِ چه می گذرد؟

در غیر این صورت به دلیل کوچ زمستانه ایلات و طوایف در مراکز قشلاق و استقرار در گرمسیر موقعیت برپایی چنین مراسمی وجود ندارد. ممکن است حتی در شرایط زمانی مناسب به دلیل اختلاف و درگیری و نزاع بین طوایف برگزاری این مراسم تا چند هفته و حتی چند ماه بعد از مرگ متوفی به تعویق بیفتد.

این مراسم در روستا و یا در تازِگَه (فضای وسیع و نسبتا باز و مخصوص برای برگزاری مراسم) برگزار می‌شود. 

بعد از تصمیم‌گیری برای برگزاری مراسم، در جلسه‌ای که با حضور خانواده‌های فامیل و نزدیکان متوفی صورت می‌گیرد، مخارج مراسم برآورد شده و هر کدام از افراد خانواده بنا بر توان مالی خود سهمی را می‌پذیرند.

برگزاری آبرومندانه مراسم برای خویشاوندان، فامیل، تیره و طایفه‌ی متوفی از اهمیت بسزایی برخوردار است. برای برگزاری هر چه بهتر مراسم، همه نزدیکان، مقدماتی از قبیل نان، روغن، برنج، گوشت، چای، قند، هیزم، آب و… را تهیه کرده و مسئولیت‌ها بین افراد، تقسیم می‌شود، به گونه‌ای که همه‌ افراد به نحو احسن به وظایف خود عمل می‌کنند. 

ساخت کوشک

برای اجرای مراسم تاز، گروهی از طایفه متوفی به همراه همه سیاه چادرهایشان به محل تازِگه رفته و بعد از انجام کارهای مقدماتی، کوشک (بنای یادبود) که نوعی سَکوی سنگ چین مکعب شکل است، توسط افراد در مرکز میدان تازِگه و به وسیله سنگ و ملات سیمان ساخته می‌شود.(در گذشته ساخت کوشک به صورت خشکه چین بوده است و یا آن را با ملات گل می‌ساختند)

ارتفاع این بنا، تقریبا یک متر و طول آن یک تا پنج متر است، گاهی برای بالا رفتن از کوشک، چند پلکان نیز ساخته می‌شود. بنای سنگ چین شده‌ کوشک، برای فامیل محترم شمرده شده و توهین به آن ناپسند می‌دانند. 

آداب و رسوم بختیاری ها

بعد از تکمیل و ساخت بنای کوشک آن را مفروش کرده و با پارچه‌های سیاهِ آویزان تزیین می‌کنند، روی کوشک، از پوست حیواناتی مانند بز، آهو، پازَن (بزکوهی) که از قبل به روش سنتی تاکسیدرمی شده‌اند، استفاده کرده و ماکت‌هایی از این حیوانات قرار می‌دهند. گاه تفنگی را نیز بر گردن پازن می‌اندازند، که کنایه از شکارچی بودن متوفی دارد. لباس ها، تفنگ و قاب عکسی از متوفی را نیز بر روی کوشک می‌گذارند. 

سیاه چادرها را برای نشیمن مهمان‌ها به صورت هلالی و منظم گرداگرد کوشک برپا می‌کنند. همه سیاه چادرها فرش شده و اسباب پذیرایی از مهمان‌ها مهیا می‌شود. در پشت چادر مهمان‌ها، چادرهای تدارکات قرار می‌گیرند. چادرها به گونه‌ای برپا می‌شوند، تا تمام مراسم عزاداری در دید میهمان‌ها قرار بگیرد.

چیدمان چادرها و فاصله‌ آن‌ها نسبت به هم و نسبت به کوشک به گونه‌ای است که صداها در هم گم نمی‌شوند و آهنگ حزن‌انگیز عزا کامل و واضح به گوش می‌رسد. 

نوای «توشمال ها» در مراسم عزا

بعد از تزیین کوشک و برپایی چادر مهمان‌ها، از دسته‌ای توشمال (نوازندگان سازهای محلی) که ممکن است تعداد آن‌ها سه تا پنج نفر باشند برای شرکت در مراسم دعوت می‌کنند. توشمال‌ها در مراسم عزا بر روی کوشک استقرار می‌یابند و از شروع مراسم تا پایان آن دُهُل و ساز چپی می‌نوازند.

ساز چپی در واقع نوعی سُرنای کوچک است و در مراسم عزاداری، از آن‌استفاده می‌شود، سازهای دیگر مانند سُرنا و در بعضی مناطق کَرنا از ابزار دیگر مورد استفاده در مراسم عزا هستند. زنان با پیروی از آهنگِ ساز چپی، سِرو می‌خوانند. 

خانواده و خویشان نزدیک متوفی، اسبان بی‌سوار خود را از پیشانی تا پشت آن به پارچه‌های رنگی و سیاه مزین می‌کنند (کُتَل می‌بندند). بر گرده و روی زین هر اسب یک یا دو قبضه اسلحه‌ی شکاری و ابزارآلات جنگی را اغلب به صورت واژگون می‌آویزند (در فرهنگ منطقه وارونه کردن اشیا سمبل مرگ و نگون ساری است)، و اسبان کتل‌شده را توسط نوجوانان گرداگرد کوشک و با نظمی خاص می‌گردانند. 

زمانی که همه چیز برای پذیرایی آماده شد و طبق برنامه، طوایف که از چند روز پیش توسط نامه برای مراسم دعوت شده‌اند، جهت فاتحه خوانی شرکت می‌کنند.

لباس و پوشش مراسم تازِ

ممکن است دعوت از طوایف تا حداکثر یک هفته طول بکشد و طوایف در روزهای مختلف برای شرکت در مراسم دعوت شوند. میهمان‌ها قبل از ورود به جایگاه اصلی مراسم خود را آماده می‌کنند، به این صورت که زن‌ها سربند (روسری، تکاری، ساوهَ و گل وَنی) خود را باز کرده و در گردن خود می‌اندازند و چادرها را دور گردن و کمر خود می‌بندند و گره می‌زنند و مردان سر و شانه‌های خود را گل می‌مالند، کلاهِ خود را از سر برمی‌دارند و اسبی را کُتَل می‌کنند و به همراه می‌آورند.

آداب و رسوم بختیاری ها

زنان چند قدم از مردان جلوتر حرکت می‌کنند و با زدن بر سر و سینه، گیسوان خود را می‌کَنند و وِشَت (veŝat) کُنان –همان شیون و زاری، که همراه با کندن مو و خراشیدن صورت به وسیله‌ ناخن‌ها است-وارد مراسم می‌شوند و به سمت چادر مخصوص زنان می‌روند، و بر گرداگرد کوشک و و عکس و لباس متوفی که بر روی کوشک نصب شده‌اند، شیون و زاری می‌کنند.

یکی از زنانی که صدای تکخوان خوشی دارد گاگِریو (اشعار حزن آمیز، سوگینه خوانی، مویه) می‌خواند و دیگر زنها به صورت دسته‌جمعی او را همراهی می‌کنند. 

آداب و رسوم بختیاری ها

هدیه مهمانان به صاحبان عزا چیست؟

در این هنگام میزبانان به دلداری مردان و زنان آمده و آن‌ها را به آرامش دعوت می‌کنند. نوجوانی از خانواده میزبان، اسبان کتل شده میهمان‌ها را گرفته و به جمع اسبان دور کوشک می‌برد و می‌چرخاند و سپس آن را در کنار دیگر اسبان کتل شده می‌بندد.

مردان صاحب عزا در صفوف منظم و طولانی ایستاده و مردان میهمان در مقابل آن‌ها می‌ایستند. با ورود هر دسته از میهمان ها، صاحبان عزا از جای خود چند قدم جلوتر رفته و دسته میهمان و میزبان در مقابل هم بر سر خود زده و با صدای بلند بانگ‌ای باووِه‌ای باووِه‌ای باووِه را سر می‌دهند.

سپس چند نفر از میزبانان جلو رفته و جلوی باوو زدن آن‌ها را می‌گیرد. بعد از قرائت فاتحه برای استراحت و پذیرایی در زیر سیاه چادرها مستقر می‌شوند. مجددا بعد از استقرار و نشستن مردان میهمان، یک نفر از بزرگان تازه وارد با صدای بلند اعلام قرائت فاتحه می‌کند و بعد از قرائت فاتحه، مهمانان تازه رسیده از جای خود بلند می‌شوند و به صفی که میزبانان در مقابل آن‌ها ایستاده‌اند، با دراز کردن دست‌های خود به سوی میزبانان ادای تسلیت می‌کنند و بعد در سر جای خود می‌نشینند و جمعی از میزبانان با نظم و احترام در مقابل مهمانان چند دقیقه‌ای می‌نشینند. 

سپس مهمان‌ها پذیرایی می‌شوند. به این صورت که نهاری در محل تازِگه تهیه شده که به آن آشِ گوشت، آوِ گوشت و یا چلو گوشت می‌گویند. این غذا در سینی که در منطقه به آن «مَجمَع» می‌گویند برای دو یا سه نفر سِرو می‌شود.

در قدیم و گاهی امروزه رسم بر آن بود که این غذا به وسیله‌ دست خورده بشود، و قبل از آن به وسیله‌ میزبان آفتابه و لگن می‌آوردند تا مهمان دستهایش را بشوید. کثرت نیروی انسانی در این مراسم از آن جهت ضرورت دارد که باید تشریفات در مقابل مهمان‌ها از جمله پذیرایی، استقبال و نشست و برخاست به صورت آبرومندانه صورت بگیرد. 

آداب و رسوم بختیاری ها

ممکن است مهمان‌ها برای ادای احترام به خانواده متوفی دسته های توشمال با خود به همراه بیاورند، که در بدو ورودشان شروع به نواختن ساز عزا می‌کنند. همچنین مهمان‌ها به عنوان کمک به خانوادهی عزادار که هزینه‌ سنگینی را برای مراسم متحمل شده‌اند، هدیه‌ای پیشکش می‌کنند، این هدیه در قدیم معمولا گوسفند، قند، روغن و… بود و امروزه به صورت نقدی است و به آن پُرسانه می‌گویند. 

کوشک وردارون

در گذشته، همراه با نوای حزن‌انگیز ساز، حرکات موزون دسته جمعی- چیزی مانند رقص- انجام می‌شد که به صورت عقب و جلو بردن پا و کوبیدن آن بر زمین انجام می‌شده است، البته بر خلاف رقص‌های مرسوم در مراسم شادی حرکت دسته رقصنده به جای اینکه به سمت جلو باشد به سمت عقب است. تصاویر این گونه رقص‌ها را می‌توان بر قبور گذشتگان مشاهده کرد. همچنین رقص شمشیر به صورت نمادین نیز از مراسمی است که در گذشته انجام می‌شده است. 

چند روز بعد از پایان مراسم تازِ، نوبت به برچیدن کوشک (کوشک وردارون) می‌رسد. جمعی از بزرگان طوایف و خویشان نزدیک متوفی برای برداشتن کوشک به تازِگه می‌روند و پارچه‌های سیاه و عزا را برداشته و گل‌های روی شانه نزدیکان متوفی را می‌تکانند و برای خانواده متوفی آرزوی سلامتی و دور ماندن از غم و اندوه می‌کنند.

گروهی از بستگان نزدیک لباس‌های متوفی را که بر روی کوشک نصب شده در گوشه‌ای و به صورت مخفیانه از کوشک جدا کرده و آن‌ها را تا می‌کنند و سپس در بقچه‌ای گذاشته و به خانوادهاش تحویل می‌دهند. 

در پایان بعد از قرائت فاتحه در منزل متوفی، میهمان‌ها منزل را ترک می‌کنند. کوشک وردارون پایان رسمی مراسم عزاداری و ادامه زندگی روزانه است. 

 

 

برخی واژه‌ها در گویش لری بختیاری


در این جدول، A صدای آ، ou صدای او و ee صدای ایی می‌دهد.

بختیاری تلفظ فارسی
باوا Bâvâ پدر بزرگ
دِدو/دِرو Dedu/Deru خواهر
دا/دآیه Dâ/Dâyah مادر
دآولو Dâwlu مادربزرگ
تاتِه/تاتَه Tâteh/Tâtah عمو
دالو DAlou مادربزرگ، پیرزن
بوه/بَو Baveh/Ba-ou پدر
گه گه/گِئو/گیگهَ/کاکا Gaga/Geou/Gigah/Kâkâ برادر
کُر Kor پسر
دُر / دُه-دَر/دُدَر Dor/Doh-dar/Dodar دختر
بُتی / بُتِ Botie / Bote خاله
کیچی/کِچی Kichie/Kechi عمه
تاته زا Tâte-zâ عموزاده
خورزا Khor-zâ خواهرزاده
خُرْزِمار Khor-zemâr پسرخاله و دخترخاله
هُمریش Hom-reesh باجناغ
جُوِه/جِوه Joweh/Jeweh پیراهن، جامه
شُولار/شَولار Showlâr/Shawlâr شلوار، تنبان
چُغا Cho-ghâ تپه
نِفت/نُفت/پِت Neft/Noft/pet دماغ
به در/سَرا Be-dar/Sarâ بیرون
حَوش Hawsh حیاط/خانه ویلایی
بَرد Bard سنگ
کِتو/س

َی Ketow/Say سگ
گُلو Golow گربه
هَرس Hars اشک
تیگ/پِشنی/پیشنی Tig/peshni پیشونی
چَکهَ/کَچه/چُوَه Kacheh/Chowah چانه
بَق/بَک Bagh/Bak قورباغه
گژدین Gazh-din عقرب
گادین Ga-din عقرب
تَش تَش Tash-tash هزارپا
گَرگِراک GargerAk مارمولک بزرگ
هالو/هُلو HAlou دایی
دیلق/تَش Dilagh/Tash آتش
سوز/سوز Sawz/Sowz سبز
حونِه/هُوَه Huneh/Howah خانه
کِئو / بِنُوش/بِنَوش Be-nowsh/ke-woo/Benawsh بنفش
سُهر Sohr سرخ، قرمز
اِسپید Espeed/Esped سفید
شَه Shah سیاه
کِرجِلِنگ/کِرژِلِنگ/کِرزِلِنگ kerjeleng خرچنگ
البته گفتنی است که گویش بختیاری چندین لهجه دارد؛ و در بعضی موارد فتحه و کسره آنها با هم مختلف است (در لغات بالا)

برخی واژه‌های مشترک بختیاری با گویشهای دیگر زاگرس (لکی و لری خرم‌آبادی و لری جنوبی)
بختیاری لری جنوبی لکی معنی فارسی
دا/دآیَه دای - دِی دا مادر
تاته تاتَه - عامو تاته عمو
کُر کُر کور پسر
تاته‌زا -عاموزا تاته‌زا -عاموزا تاته‌زا -عاموزا عموزاده
خورزا خرزا خورزا خواهرزاده
چغا، مُل تُل چخا - چئا تپه
بَرد،کُچُک برد - کچُک برد - کوچک - سان سنگ
هرس خَرس اسر اشک
آساره، آستاره ستارَه آساره ستاره
ار ار ار اگر
اراز اراز دق کردن
لؤی لوی لؤی شیر آغوز (زیک)
آل یال یال موجود افسانه‌ای در زاگرس - جن
آلشت آلشت عوض کردن
تَش تَش آگر آتش
آوریت وریتنایَن - وریتنادَن آوریت پرکندن مرغ
اوس - اوسن اوسَن اوس حامله
بافه بافَه بافه دسته گندم
بِخَوسین بخوسیت بسن بخوابید
بِل بِل بیل بگذار - اجازه بده
بل باریک/کعْد باریک قَی باریک - قد باریک بله باریک کمر باریک
بَنگ - دُنگ بُنگ دنگ صدا - بانگ
بندار سَرَبالِی بنار سربالایی
بور بور بور زرد کمرنگ
بون بالا بان-بون بالا-پشت بام
بهیگ عروس بؤی عروس
پاتیل پاتیل پاتیل دیگ مسی
پتی پَتی پتی خالی
پرس پرس عزاداری
پیا پیا - مِرد پیا مرد
تلنیدن تِلنایَن - تِلنادَن تلانن پایمال کردن
جال جوون جال جوان
چاپ چوله دز درو چاپ چوله دروغ و ریا
چره چِرَه چره پشم چینی چارپایان
چم چَم چم چمنزار و دره کنار رود
چول چول چول خراب و خالی از سکنه
چوله جیلَه - جولَه چوله - ژژو-ژژوله جوجه تیغی
دوقات دوقات دوبرابر
نُمزَد/نومزَد نومزا دسگیرو- دسگیران نامزد
دیس ملوچ دؤیس - دیس چسبنده
مقاش مقاش زغال‌گیر
رات و ریت رات ریت رات و رویت بی‌بندونوا
ضمایر ویرایش
ضمایر شخصی منفصل
مو/مُ (mo): من

تو (tu): تو

هو/هُ (ho): او/آن

ایما (imâ): ما

ایسا (isâ): شما

هونو/هُنُو (honow): آنها

ضمایر جمع
برای جمع در بختیاری از (ءل-al) ،(یَل-yal)، (گَل-gal)، (اون-un یا اُو-ow) و (آ-â) استفاده می‌شود.

توجه: دربارهٔ جمع بستن کلمه‌ها گویش و زبان بختیاری به دو بخش تقسیم می‌گردد یکی بختیاری‌های غربی (ساکن الیگودرز و دورود تا نزدیکی‌های لالی و سردشت و دزفول) برای جمع بستن بیشتر از «ان» که به صورت شکسته «اون-un» یا «اُو-ow» گفته می‌شود استفاده می‌کنند. اما سایر بختیاری‌ها از «یَل» برای نام‌های نر (مذکر) مانند کُریَل، و از «گَل» برای نام‌های ماده (مؤنث) مانند دُرگَل و زَنگَل استفاده می‌کنند و گاهی نیز برای برخی از کلمات از همان «ان» به شکل شکسته استفاده می‌نمایند. مانند گامیشو (gâmishow) یا گامیشون (gâmishun)،قاطرو یا قاطرون، بُزون. نکته مهم دیگر اینکه گاهی نیز از همان «ان» با حذف «ن» برای جمع بستن استفاده می‌کنند. مانند مدادا، قاطراو غیره…
نمونه های بیشتر

َل: ایرانیها
بُزگَل: بزها

سَیَّل: سگ ها

هُمسایَل: همسایه ها

جِغِلَل: پسر بچه ها

دآیَل: مادرها

میوآ: میوه ها

یُنُو (yonow): اینها

حَرگَل: خرها

گوسِندُو: گوسفندها

ضمایر ملکی متصل

اُم (om-) تَوَرُم (tavarom) تبرم (تبر من)

اِت (et-) تَوَرِ ت (tavaret) تبرت

اِس (es-) تَوَرِ س (tavares) تبرش

اِمون (emun-) تَوَرِ مون (tavaremun) تبرمان

اِتون (etun-) تَوَرِ تون (tavaretun) تبرتان

اِسون (esun-) تَوَرِ سون (tavaresun) تبرشان

توجه:البته در گفتار نون آخر حذف می‌شود. مثل: تَوَرِسو (tavaresow) یا تَوَرِمو (tavaremow).
اسامی مختوم به مصوت هنگام گرفتن ضمیر ملکی متصل تنها m یا t یا s یا mun یا tun یا sun می‌گیرد.

مثل:

دام (dâm) مادرم
داسون (dâsun) مادرشان
ضمایر اشاره

یو/یُ (yo): این

هو/هُ (ho): آن

یُنُو (yonow): اینها

یُنُو/یونُو (yonow): اینها

هُنُو/هونُو (honow): آنها

زمان افعال
مضارع اخباری
قواعد لری بختیاری مانند فارسی تحت تأثیر زبان عربی قرار نگرفته و حرف «ب» پیش از فعل ها و حالت استمراری دارا نیست بدین معنی پسوند استمراری ساز (می) ندارد و گاهی در بین جوانان بختیاری شنیده میشود که گویش بختیاریشان تحت تأثیر زبان فارسی قرار گرفته و این به دلیل صحبت کردن در جامعه به زبان فارسی هست مانند نمونه های زیر:

فارسی: میای بریم؟ ،بختیاری درست: یآی ریم؟ ،بختیاری نادرست: اییای/إیای بریم؟

فارسی: من دارم می

رم، بختیاری درست: مو هُنِی رُم، بختیاری نادرست: مو دارُم اِرُم

فارسی: دخترها رفتن، بختیاری درست: دُرگَل رَهدن، بختیاری نادرست: دُهدَرآ رَفتِن

فارسی: میتوانی گوشت بخوری؟ ،بختیاری درست: تَری گوش خوری/خُری؟ ،بختیاری نادرست: ایتَری/إتَری گوش إخُری/إخوری؟


شناسه + بن مضارع

مثلاً خَردَن (xarden) به معنی خوردن بن مضارعش «خور» (xor) است:

می‌خورم: خُرُم/خورُم (xo/xurom)

می‌خوری: خُری/خوری (xo/xuri)

می‌خورد: خُره/خوره (xo/xureh)

می‌خوریم: خُریم/خوریم (xo/xurim)

می‌خورید: خُرین/خورین (xo/xurin)

می‌خورند: خُرن/خورن (xo/xuren)

مضارع التزامی
ساختار در فارسی
بـ + بن مضارع + شناسه «َم، ی، َد، یم، ید، َند» مثال: من بروم، تو بروی، او برود، ما برویم، شما بروید، آنها بروند
ساختار در لری: بن مضارع + شناسه «ُم، ی، ِه، یم، ین، ِن» مثال: (مو-مُ) رُم، تو ری، (هُ-هو) رِه، ایما ریم، ایسا رین، (هُنُو-هونُو) رِن
ماضی مطلق/ساده
ساختار فارسی
بن ماضی + شناسه های ماضی مثال از مصدر دویدَن = دویدَن ــ ( اَن) : دوید فعل ماضی ساده: دویدم دویدی دوید دویدیم دویدید دویدند
ساختار لری
بن ماضی + شناسه های ماضی مثال از مصدر دونیدِن = دَونیدِن ــ ( اِن) : دَونید فعل ماضی ساده: دَونیدُم/دَونیم/دَونی‌یُم دَونیدی/دَونی‌یی دَونید/دَونی دَونیدیم/دَونی‌ییم دَونیدید/دَونی‌یید دَونیدین/دَونی‌یین
گاهی د به صورت ی تلفظ میشود یا تلفظ نمیشود مانند حالت های ۲ و ۳ بالا

ماضی)

ماضی استمراری
ساختار: هُنِی + ماضی ساده

فارسی:می دویدم، بختیاری: هُنِی دَونیدُم

فارسی: می خوردند، بختیاری، هُنِی خُرِن

فارسی: می آیم/میام، بختیاری: هُنِی یآم

فارسی: می دویدن، بختیاری: هُنِی دَونیدِن

ماضی نقلی

e- + ماضی مطلق

خورده‌ام: خَردُمِه (xardome)

خورده‌ای: خَردیه (xardiye)

خورده‌است: خَردِه (xarde)

خورده‌ایم: خَردیمِه (xardime)

خورده‌اید: خَردینِه (xardine)

خورده‌اند: خَردِنِه (xardene)

ماضی بعید

مثل فارسی است فقط به جای 《بود》 از 《بید》 یا 《بی》 یا 《وی》 استفاده می‌شود. مثلاً: خورده بودند = خَردِه بیدِن (xarde biden)

آینده

برای بیان زمان آینده معمولاً همان مضارع اخباری به کار می‌رود

نفی مضارع اخباری

نمی‌خورم: نی/نِخورُم (ni/nexorom)

نمی‌گویم: نی/نِگُم (ni/negom)

شباهت‌های گویش بختیاری
سیوندی زبان مردم سیوند ۷۵ کیلومتری شمال شیراز از نظر صرفی و نحوی و واژگانی بسیار به بختیاری شبیه است.

بختیاری فارسی
bard سنگ
bengesht گنجشک
Dedu/dadu خواهر
di دود
Har خر
kor پسر
mayas مگس
bagh قورباغه
koloft چاق
hima هیزم
ghala کلاغ
ovei /avo آمد
sohr سرخ
low/law لب
âstare/âstâreh ستاره
imâ ما
Honow/unow آنها
piâ مرد

 

 

 

 

منابع:

http://moozarmbakhtiari.blogfa.com/post/15

https://www.farsnews.ir/news/14000615000302

https://saednews.com/fa/post/ashnaii-ba-adab-v-rsom-bkhtiari-ha

https://www.beytoote.com/art/city-country/bakhtiari-customs2-culture.html

دوشنبه 15 فروردین 1401  1:10 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها