نقل قول hosinsaeidi
«وَالْکِتَبِ الْمُبِینِ؛ إِنَّا أَنزَلْنَهُ فى لَیْلَةٍ مُّبَرَکَةٍ إِنَّا کُنَّا مُنذِرِینَ؛ سوگند به این کتاب آشکار؛ که ما آن را در شبى پربرکت نازل کردیم، ما همواره انذارکننده بودهایم.»
(سوره دخان / آیات ۲و ۳)
بنام خدا
با سلام
طاعات و عبادات شما همراه عزیز و تمامی عبادت کنندگاه خدای واحد قبول درگاه حق باشد انشاءالله.بخشی از ترجمه آیات 2 و 3 سوره دخان و نکته ها و پیام های این آیات بشرح زیر میباشد:
وَ الْكِتابِ الْمُبِينِ «2»
به كتاب روشنگر سوگند.
إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ «3»
ما آن را در شبى مبارك و فرخنده نازل كرديم، ما همواره انذار كننده بوديم.
نکته ها
كلمه «مبارك» از «بركات» به معناى خير پايدار و ضد آن كلمه «شوم» است.
مراد از شب مبارك، همان شب قدر است كه در ماه مبارك رمضان قرار دارد. «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ» «1»
براى حروف مقطعه معانى زيادى گفتهاند كه شايد بهترين وجه آن باشد كه قرآن، اين معجزه بزرگ الهى از همين حروف است، چنانكه در سوره شورى بعد از حروف (حم عسق) مىفرمايد: «كَذلِكَ يُوحِي» ما بدين گونه وحى مىكنيم. البتّه در بعضى روايات آمده كه در اين حروف رمز و رازى است كه جز خدا كسى نمىداند. «2»
كلمهى «مبين» از «ابانة» به معناى روشن و روشنگر است. يكى از ظلمهايى كه به قرآن شد اين بود كه برخى بزرگان گفتند: قرآن، قطعى الصدور و ظنّى الدلالة است. صدور قرآن از جانب خدا يقينى است، ولى دلالتهاى قرآن شفّاف و روشن نيست و مفاهيم آن ظنّى است. امّا اين يك اجتهاد نابجا در برابر صريح قرآن است، زيرا قرآن بارها فرموده كه من نور هستم، روشنگرم و روشن كننده مرز بين حقّ و باطل هستم، چنانكه در اين آيات مىفرمايد: «الْكِتابِ الْمُبِينِ»
«1». بقره، 185.
«2». تفسير نورالثقلين، ج 1، ص 30.
جلد 8 - صفحه 487
البتّه در قرآن به آياتى متشابه كه داراى چند معناست، برخورد مىكنيم، لكن آن آيات نيز در سايه ساير آيات روشن مىشود.
قرآن از همه جهت مبارك است:
الف) از جهت نازل كننده. «تَبارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقانَ» «1»
ب) خود قرآن مبارك است. «كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ مُبارَكٌ» «2»
ج) از جهت زمان نزول. «فِي لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ»
سؤال: اگر نزول قرآن در شب قدر بوده است، پس نزول آيات در 23 سال رسالت پيامبر به چه معناست؟
پاسخ: قرآن در شب قدر يك باره و يك جا بر قلب پيامبر و بار ديگر و به تدريج در طول بيست و سه سال نازل شد. همان گونه كه يك بار چمدان لباسى را يكجا به شخصى مىدهيد و در مرحله بعد درب آن را گشوده و لباسها را جداگانه به او نشان مىدهيد و يا كتاب شعر حافظ را يك جا به شما هديه مىكنند و در هر مناسبت، چند بيتى از آن را براى شما مىخوانند.
در اين آيه، زمان نزول قرآن مبارك شمرده شده و در آيات ديگر زمان نزول عذاب، نحس خوانده شده است، «أَيَّامٍ نَحِساتٍ» «3» اصولًا مبارك يا منحوس بودن زمان يا به خاطر حوادث تلخ و شيرينى است كه در آنها واقع مىشود و يا در خود زمان خصوصيّتى است كه بر ما پوشيده است، چنانكه در قرآن از استغفار در سحرها ستايش شده كه معلوم مىشود در عنصر زمان خصوصيّتى است كه ما نمىدانيم.
«1». فرقان، 1.
«2». ص، 29.
«3». فصّلت، 16.
جلد 8 - صفحه 488
پیام ها
1- قرآن در زمان پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به عنوان كتاب مقدّس مطرح بود. (خداوند به آن سوگند ياد مىكند) «وَ الْكِتابِ»
2- قرآن براى دستيابى انسان به نور از جايگاهى بلند نازل شده است. «أَنْزَلْناهُ»
3- زمانها متفاوتند و بعضى بر بعضى ديگر قداست و برترى دارند. «لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ»
4- براى مسائل معنوى، شب زمان مناسبترى است. «لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ»
5- سنّت خداوند، فرستادن هشدار دهنده است. «كُنَّا مُنْذِرِينَ»
6- براى مردم غافل انذار و هشدار مفيدتر از بشارت است. «مُنْذِرِينَ»