عیوبى که به خاطر آن مىتوان عقد را فسخ کرد
ازدواج صورتگرفته میان زن و مرد، برای منقضی شدن، همیشه نیازمند طلاق نیست؛ گاهی این اتفاق به سبب وجود اسبابی به خودی خود صورت میگیرد و نکاح، فسخ میشود.
اگر مردى قبل از ازدواج از نزدیکى عاجز باشد و زن بعد از مراسم عروسى بفهمد و فوراً عقد و نکاح را به هم نزند و از شوهر جدا نشود، آیا در این صورت زن میتواند بدون طلاق شوهر کند؟
ازدواج صورتگرفته میان زن و مرد، برای منقضی شدن، همیشه نیازمند طلاق نیست؛ گاهی این اتفاق به سبب وجود اسبابی به خودی خود صورت میگیرد و نکاح، فسخ میشود.
به گزارش مهرخانه، فسخ نکاح یکی از مسایلی است که بسیاری از زوجین از آن اطلاعی ندارند و نسبت به آن ناآگاه هستند؛ درحالیکه یکی از اسباب شرعی از بین رفتن نکاح و پایان رابطه زوجیت است. لذا مروری بر این موارد و استفتائات صورتگرفته در این زمینه، ضروری است.
فسخ یا طلاق؟
سؤال: در مواردى كه زوج یا زوجه حق فسخ عقد را دارند، آیا فسخ طلاق حساب میشود؟
پاسخ: آیات عظام گلپایگانی و فاضللنکرانی میفرمایند: در مورد فسخ به طلاق احتیاجى نیست، ولى فسخ طلاق محسوب نمیشود و احكام طلاق را ندارد.
آیتالله بهجت نیز میگویند: اگر زن یا مرد، به سبب یکى از عیوب که در رساله ذکر گردیده است، عقد را به هم بزند، از هم جدا میشوند و طلاق لازم نیست.
عدم بکارت دختر
سؤال: آیا باکرهنبودن دختر، سبب فسخ نکاح میشود؟
پاسخ: آیتالله خامنهای معتقدند: عیب مذکور به خودى خود موجب فسخ نکاح نیست. آیتالله بهجت نیز میفرمایند: ضمن عقد شرط نشده و یا عقد مبنى بر ثبوت آن نبوده، باعث خیار نمیشود. آیتالله مکارمشیرازی در توضیح این مطلب میفرمایند: در صورتىکه شرط بکارت کرده باشد، حق فسخ دارد.
سؤال: آیا از اطلاق عقد و عرف و قرائن، میتوان شرط بکر بودن را استنباط کرد؟
پاسخ: آیتالله مکارمشیرازی معتقدند: معمولاً در محیطهاى ما، شرط بکارت به عنوان یک شرط ضمنى و از پیش توافقشده است و معناى فسخ این است که بگوید من عقد را فسخ کردم یا به هم زدم و به هر زبانى باشد، کافى است. اما آیتالله صافیگلپایگانی پاسخ میدهند: مجرد اطلاق عقد، مفید شرط بکر بودن زوجه نیست؛ بلکه موقوف به اشتراط در متن عقد و مذاکره قبل از عقد و واقع ساختن عقد مبنیاً بر آن است، که در صورت دوم هم حکم اشتراط در متن عقد را دارد.
عقیم بودن مرد
سؤال: آیا عدم توانایى مرد براى بچهدارشدن مىتواند باعث فسخ ازدواج شود؟
پاسخ: آیتالله خامنهای معتقدند: این مورد از موارد فسخ نیست، بلکه جدایى زن در وضعیت مذکور، نیاز به طلاق دارد و طلاق در اختیار مرد است و زن در صورتىکه ادامه زندگى براى او عسر و حرج باشد، مىتواند به حاکم شرع مراجعه نماید.
سؤال: زن و مردى پس از چند سال ازدواج بچهدار نشدند، دکتر تشخیص داده است که عیب از جانب مرد بوده است و اکنون زن میگوید شوهرش فاقد بیضه است و بچهدارنشدن آنها بدین جهت است. در این صورت آیا زن میتواند عقد را فسخ کند؟
پاسخ: در پاسخ به این سؤال آیتالله مکارمشیرازی میفرمایند: در صورتىکه آگاهى بر این امر نداشته است، مى تواند فسخ کند؛ مگر این که بعد از آگاهى راضى شده و با او زندگى کرده باشد.
آیتالله بهجت نیز معتقدند: اگر تأخیر فسخ به جهت جهل به خیار یا جهل به فوریت آن بوده است، زن خیار فسخ دارد.
آیتالله فاضللنکرانی نیز چنین توضیح میدهند: اگر مقصود این باشد كه بیضتین او را كشیدهاند یا كوبیدهاند یا اصلاً نداشته باشد، زن حق دارد عقد را فسخ كند.
سؤال: اگر مردى قبل از ازدواج از نزدیکى عاجز باشد و زن بعد از مراسم عروسى بفهمد و فوراً عقد و نکاح را به هم نزند و از شوهر جدا نشود، آیا در این صورت زن میتواند بدون طلاق شوهر کند؟
پاسخ: آیات عظام مکارمشیرازی و بهجت میفرمایند: در این موارد، زن باید به حاکم شرع مراجعه کند و حاکم یک سال به مرد مهلت میدهد؛ اگر درمان شد، ازدواج باقى است؛ در غیر این صورت، زن میتواند نکاح را فسخ کند و احتیاج به طلاق نیست.
آیتالله مکارمشیرازی ادامه میدهند: به فرض که مرد بعد از آن هم خوب شود، قابل بازگشت نیست؛ مگر به صورت ازدواج جدید.
جنون یکی از زوجین
سؤال: هرگاه پس از ازدواج، زن بفهمد شوهر دیوانه بوده، حق فسخ دارد یا نه؟
پاسخ: آیتالله بهجت میفرمایند: اگر بعد از عقد بفهمد که شوهر او دیوانه است، میتواند عقد را به هم بزند.
آیتالله نوریهمدانی نیز مینویسند: در فرض مسئله، زوجه حق فسخ نکاح را دارد؛ چه اینکه قبل از عقد مجنون بوده و زوجه نمیدانسته یا اینکه بعد از عقد جنون عارض زوج شود؛ و اگر مقاربت صورت گرفته است، زوجه استحقاق تمام مهر را دارد و اگر مقاربت صورت نگرفته است، استحقاق چیزی را ندارد.
سؤال: دخترخانمى ازدواج کرده و پس از آن طبق نظر متخصصان و اقرار خانواده و خود دختر، معلوم شده است که قبل از ازدواج داراى مرتبهاى از جنون بوده، و اکنون ادامه زندگى با ایشان غیرممکن است. آیا شوهر حق فسخ دارد؟ و در صورت فسخ، آیا زوجه مستحق مهرالمثل است، یا مهرالمسمى؟
پاسخ: آیتالله مکارمشیرازی معتقدند: شوهر حق فسخ دارد؛ ولى اگر دخول واقع شده باید مهرالمسمى را بپردازد. آیتالله فاضللنکرانی نیز میفرمایند: اگر ثابت شود كه بیمارى جنون است و مرد هم هیچ اطلاعى نداشته است، مى تواند نكاح را فسخ كند.
سؤال: اگر چنانچه زوج یا زوجه کسى دچار جنون گردد که در زمان وقوع عقد وجود نداشته است و جنون نامبرده نیز به تأیید پزشکى قانونى و اطباء معالج نیز رسیده باشد، طبق موازین شرع مقدس اسلام آیا زوج در زمان جنون زوجه، حق فسخ نکاح را دارد یا خیر و در صورت فسخ نکاح در زمان جنون از طرف زوج، آیا این فسخ صحیح است و حقى که زوجه بر گردن زوج دارد که باید زوج به او بدهد چیست؟
پاسخ: آیتالله بهجت میفرمایند: اگر به حد جنون باشد، زن خیار فسخ دارد. آیتالله صافیگلپایگانی نیز میفرمایند: در فرض سؤال که جنون بعد از عقد واقع شده است، اگر زوج دیوانه شده، زوجه حق فسخ دارد؛ پس اگر وقوع جنون بعد از نزدیکى و انجام عمل زناشویى بوده، باید مهریه زوجه از مال زوج، با اجازه مجتهد جامعالشرایط پرداخته شود و اگر قبل از نزدیکى مجنون شده است، زوجه مهر ندارد و اگر زوجه بعد از وقوع عقد مجنونه شده، زوج حق فسخ ندارد و جدایى با طلاق حاصل میشود. واللّه العالم.
تدلیس
سؤال: خواهشمند است نظر خود را راجع به تدلیس ازدواج به طور مشروح بیان فرمایید. آیا پنهان کردن نقص؛ مانند کچلى کلى، یا موضعى، کمپشت، یا خالى بودن قسمتى از موهاى سر در زن موجب حق فسخ براى مرد میشود؟
پاسخ: آیتالله مکارمشیرازی در این زمینه میفرمایند: هرگاه در موقع خواستگارى معایب خود را عمداً بپوشاند و خود را غیر از آنچه هست نشان دهد، مصداق تدلیس است و شوهر پس از اطلاع، حق فسخ دارد.
آیتالله خامنهای نیز میفرمایند: اگر وجود صفت کمال یا سلامت از عیوب و نقایص در ضمن عقد، شرط یا دختر توصیف به آن شده باشد و یا قبل از عقد ذکر گردیده و عقد مبنى بر آن واقع شده باشد و سپس خلاف آن ثابت شود، زوج حق فسخ عقد را دارد و اگر دخول شده و مُدَلس (فریبدهنده) زوجه بوده، استحقاق مهر را ندارد و اگر مُدَلس غیرزوجه بوده، مهرالمسمى (مهریهاى که هنگام عقد مشخص شده است) را استحقاق دارد و زوج بعد از پرداخت مهر به زوجه، مىتواند به مُدَلس رجوع و از او اخذ کند.
سؤال: قبل از عقد، پدر دختر سلامتى چشم شوهر را شرط مى کند و پدر شوهر قول سلامتى چشم فرزند خود را مى دهد و عقد بر همین اساس به اعتماد بر حرف پدر شوهر جارى میگردد. پس از 6 ماه و قبل از دخول کشف میشود بطلان ادعاى پدر شوهر و اینکه فرزندش کور و نابینا بوده است و پدر شوهر تدلیس کرده است. آیا دختر حق فسخ عقد را دارد یا خیر؟ و در صورت وجود چنین حقى از براى دختر، آیا مستحق مهریه میشود یا خیر؟
پاسخ: آیتالله صافیگلپایگانی معتقدند: در فرض سؤال که عقد مبنیاً بر سلامت چشم واقع شده و بعد کشف خلاف شده است، دختر میتواند عقد را فسخ کند و با عدم تحقق دخول، استحقاق مهریه ندارد و در نزاع موضوعى مرافعه شرعیه لازم است.