چگونه با حضور قلب نماز بخوانیم؟
اگر قلب انسان حاضر شد و مفاهیم را درک کرد و فهمید در محضر خداست، قلب او خاشع خواهد شد، یا لااقل بهمراتب پایینتر خشوع خودبهخود میرسد.
نماز
خیلی دوست دارم و تلاش میکنم که نمازم را با حضور قلب بخوانم اما موفق نمیشوم. زمانی که مشغول نمازخواندن هستم افکار منفی و بیخود به مغزم حملهور میشوند و اجازه نمیدهند تا من در نماز حضور قلب داشته باشم و فکر و ذهنم فقط به نمازخواندن باشد. خواهش میکنم در ارتباط با حضور قلب یافتن در نماز راهنماییام کنید.
برای درک معنویت نماز و داشتن حضور قلب، تحصیل دو گام اصلی لازم است: 1. حضور قلب. 2. خشوع قلب.
ابتدا باید بتوانیم مفاهیم نماز را بفهمیم و قلب را در کلاس نماز حاضر کنیم؛ و پسازآن است که قلب میتواند از درک این مفاهیم اثر بپذیرد و خاشع و خاضع شود. بعد از فراگرفتن معنای نماز، برای تحصیل حضور قلب، چنانچه برای لذتهای مادی نوعاً مقدماتی میچینیم و گاهی سالها زحمت میکشیم تا به لذتی برسیم، باید برای درک حضور قلب و توجه به نماز نیز تلاش کرد.
اولین گام آنکه باید پیش از نماز لحظاتی را به تفکر مشغول گردد و توجه خود را به خدا معطوف سازد. برای چند دقیقه در مصلی و جایگاه نماز خود را از غیر خدا فارغ کند و دل را از افکار و خیالات واهی خالی سازد و با متمرکز ساختن حواس خود و به فراموشی سپردن گرایشهای دنیوی، سعی کند حضور قلب پیدا کند.
عارف ربانی مرحوم حضرت آیتاللهالعظمی بهجت بهعنوان نقطه شروع میفرمایند: «هر آنی که متوجه شدید، اختیاراً منصرف نشوید.»(رساله بهسوی محبوب- آیتالله بهجت، ص 57) یعنی وقتی در حین نماز متوجه معانی و معنویت آن باشید و فکر خود را اختیاراً از نماز منصرف به غیر آن نکنید. این کار بهمرور باعث میشود که حالت توجه شما بیشتر از انصراف شما باشد.
اما گام دوم (خشوع قلب) باید گفت واقع امر این است که اگر قلب انسان حاضر شد و مفاهیم را درک کرد و فهمید در محضر خداست، قلب او خاشع خواهد شد، یا لااقل بهمراتب پایینتر خشوع خودبهخود میرسد.
اما توجه به برخی نکات به این امر کمک می کند. مثلاً امام سجاد علیهالسلام فرمودهاند: «إذا صلیت، فصل صلوة مودع» یعنی وقتی نماز میخوانی فرض کن در آستانه مرگ هستی و آخرین نمازت را میخوانی. این به خشوع قلب ما کمک می کند.
امام سجاد (ع): وقتی نماز میخوانی فرض کن در آستانه مرگ هستی و آخرین نمازت را میخوانی
باز از حضرت آیه الله العظمی بهجت (ره) درباره راه خشوع قلب در نماز سؤال شد، فرمودند: در اول نماز توسل حقیقی به امام زمان(عج) کردن که عمل را با تمامیت مطلقه انجام بدهید.
توسل واقعی به ولی مطلق خدا کمک می کند، چراکه آنان امکان ایجاد انقلاب در قلوب آدمیان را دارند و میتوانند قلبها را به حالت نیکو بگردانند.
انسان میبایست با توسل خود را در معرض لطف خداوند قرار دهد. در ادامه و بهبیاندیگر میتوان گفت براى تحصیل حضور قلب و در پی آن خشوع در نماز و سایر عبادات، ایده آل آن است که آنچنان معرفتى به دست آوریم که دنیا در نظرمان کوچک و خدا در نظر انسان بزرگ شود تا هیچ کار دنیوى نتواند به هنگام راز و نیاز با معبود نظر ما را به خود جلب و از خدا منصرف سازد.
اما بهطور خلاصه، علمای اخلاق برای کسب توجه نسبی هنگام نماز، امور ذیل را توصیه میکنند:
الف ـ توجه به کارهاى پراکنده و مختلف، معمولاً مانع تمرکز حواس است و لذا هرقدر انسان توفیق پیدا کند که مشغلههای مشوش و پراکنده را کم کند، به حضور قلب در عبادات خود کمک کرده است.
ب ـ انتخاب مکان مناسب برای نماز و سایر عبادات نیز در این امر اثر دارد. به همین دلیل، نمازخواندن در برابر اشیاء و چیزهایی که ذهن انسان را به خود مشغول میدارد مکروه است؛ و همچنین در برابر در باز و محل عبور و مرور مردم، در مقابل آینه و عکس و مانند اینها. به همین دلیل معابد مسلمین هرقدر سادهتر و خالى از زرقوبرق و تشریفات باشد بهتر است، چراکه به حضور قلب کمک مى کند.
ج ـ پرهیز از گناه عامل بسیار مؤثرى است، زیرا گناه قلب را از خدا دور میسازد و از حضور قلب میکاهد.
د ـ آشنایی به معناى نماز و فلسفه افعال و اذکار آن، عامل مؤثر دیگرى است.
هـ ـ انجام مستحبات نماز و آداب مخصوص آن نیز، چه در مقدمات و چه در اصل نماز، بسیار مفید است.
و ـ از همه اینها گذشته این کار، مانند هر کار دیگر، نیاز به مراقبت و تمرین و استمرار و پیگیرى دارد. بسیار میشود که در آغاز انسان در تمام نماز یکلحظه کوتاه قدرت تمرکز فکر پیدا مى کند، اما با ادامه این کار و پیگیرى و تداوم، آنچنان قدرت نفس پیدا مى کند که میتواند به هنگام نماز دریچههای فکر خود را بر غیر معبود مطلقاً ببندد!
مطالعه کتب مفیدی، مثل صلوة الخاشعین از شهید آیةالله دستغیب و با راهیان کوی دوست استاد مصباح یزدی را توصیه میکنیم.
چند توصیه زیربرای رسیدن به حضور قلب در نماز،
1- دقت در انجام مقدمات نماز، مانند وضوى با معنویت، انجام مستحباتى چون اذان، اقامه و...
2- در کتاب هاى حدیث آمده است: شخصى از پیامبر(ص) درخواست کرد که راهى به او بنمایاند تا حضور قلب بیشترى در نماز پیدا کند حضرت او را به شاداب گرفتن وضو فرمان دادند.
3- از هنگام وضو گرفتن توجه داشته باشیم که داریم برای چه کاری و حضور، نزد چه بزرگی مهیا می شویم. چند لحظه قبل از نماز نیز فکر کنیم که می خواهیم چه کاری انجام دهیم و در مقابل چه معبود و محبوبی ایستاده ایم.
4- گزینش مکان مناسب، دورى ازجاهاى شلوغ و پر سر و صدا و پرهیز از هر آن چه موجب انحراف توجه از خداوند شود.
5- گزینش وقت مناسب و تا آن جا که ممکن است اول وقت خواندن نماز.
6- تا حد امکان در مسجد و با جماعت نماز خواندن و دعا کردن (به ویژه در جماعاتى که بعد معنوى بیشترى دارد).
7- نماز را با طمأنینه خواندن و دقت در مفاهیم و معانى آن و آن را با توجه به عظمت خداوند و کوچکی خود به جا آوردن.
8- در نماز در حال ایستاده به مهر نگریستن و در رکوع پایین پا و در تشهّد به دامن خود نظر نمودن.
9- تخلیه دل از حب دنیا و امور دنیوى وآن را مالامال از عشق خدا ساختن، یکى از اولیاى خدا توصیه نموده اند که مدتى قبل از شروع نماز حداقل 15 دقیقه به حسابرسی و تخلیه درون بپردازید و به صورت ارادی عوامل پریشانی خاطر را تعدیل بخشید. با گفتن ذکر های مستحبی و دعاهای افتتاح نماز و استغفار خود را براى نماز مهیا سازید.
10- به جا آوردن نوافل ،خصوصا نماز شب، نافله صبح ونافله مغرب، ازبزرگان نقل شده که نوافل برای تکمیل نواقص نمازهای واجب است .
11- باید علاوه بر توجه به معانی نماز به فلسفه اعمال نماز نیز توجه کرد. به عنوان مثال: امام صادق -علیه السلام- در مورد تکبیره الاحرام فرمود:« چون تکبیر گویی در برابر کبریاء حق، هر آن چه را که در میان آسمان بلند و زمین خاکی است کوچک بدان... ».
12- توجه به عظمت و هیبت پروردگار و فقر و فاقه خود. روشن است اگر آدمى بداند با چه بزرگى روبرو است و خود در مقابل او هیچ بلکه عین احتیاج و فقر و فاقه است، با تمام وجود و ذهن و اندیشه خاضع خواهد گردید.
13- در سخنی از امیرالمؤمنین -علیه السلام- آمده که: « سجده اول یعنی من از خاک هستم. سر برداشتن از سجده اول یعنی من از خاک برآمده ام. سجده دوم یعنی من به خاک باز می گردم و سر برداشتن از آن یعنی دوباره برای قیامت سر از خاک بر می دارم». اگر مدتی نماز را به همین صورت بخوانید هم نگاهتان به دنیا و سختی های آن تغییر خواهد کرد، و نیز از جهت روحی رشد خاصی خواهید نمود.
14- «انس به دنیای مذموم با حضور قلب نمی سازد» باید انسان انسش به دنیا کم شود. وقتی به نماز می ایستد، ذهن و دلش کاملا در اختیارش باشد و به سمت دنیا نرود. منتهی باید توجه داشته باشد که رسیدن به توحید ، مستلزم تلاش فراوان و برنامه ریزی و عمل است. با مشغله فکری و کاری ، امکان حضور قلب کامل بسیار کم است.
15- کسی که عاشق خدای متعال و پرستش او است در نماز بیشتر از هر زمان و موقعیت دیگری حضور قلب دارد ، شناخت هر چه بیشتر و حقیقی تر خدای متعال و رابطه با او از طریق دعا، مناجات و اظهار محبت به او و در مقابل کم کردن مشغله های دنیوی در بیشتر شدن حضور قلب تأثیر بالایی دارد.
علامه جوادی آملی
علامه جوادی آملی در پاسخ به این مطلب که چرا ما در نماز حضور قلب نداریم فرمودند: اگرما هر چه بخواهیم چشممان آزاد باشد ببینیم و گوشمان آزاد باشد که بشنویم، هر حرفی را هم بخوانیم و بشنویم و اینها را در انبار ضایعات جمع بکنیم، موقع نماز مزاحم ما هستند.
معظم له در مورد اینکه چگونه در نماز حضور قلب داشته باشیم، بیان داشتند: وقتی از مرحوم استاد الهی قمشهای(رضوان الله علیه) سؤال کردند ما چه کنیم در نماز دارای حضور قلب باشیم فرمود: بیرون نماز را مواظب باشید چرا که اگر کسی در بیرون نماز مواظب چشم و گوشش بود در حال نماز راحت است و اگر در بیرون نماز مواظب چشم و گوشش نبود و هر چه را خواست ببیند، دید و هر چه را خواست بشنود، شنید، همه این گزندهها تعبیه میشوند؛ لذا وقتی انسان شروع به نماز کرد تکبیرة الاحرام گفت دست و بالش بسته شده و همه این گزندهها حمله میکنند تا آنجا که یک وقت انسان متوجه میشود که سرگرم گفتن «السلام علیکم» هست ولی نمیداند چه گفتوگو کرد و در این سجود چه گفت، بنابراین عمده در بیرون نماز است و اگر کسی بیرون نماز را مواظب بود در نماز راحتتر است.
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
«البلیة اذا عمت طابت؛ بلا وقتی شایع شود گوارا شود».
کسانی که [اینطور] نباشند و فکرشان در نماز مستقیم باشد، آنها خیلی نادرالوجودند!
به حسب ظاهر راهی که مختصر و مفید باشد و [انسان] خودش هم با تجربه احساس کند با اینکه مختصر بود نتیجه داد؛ این است که در نماز -چه دو رکعتی باشد، چه سه رکعتی، چه چهار رکعتی - یک آن به این فکر میافتد که نماز میخوانم [همان را عمداً از دست ندهد]. فکر [انسان، معمولاً مشغول] در و دیوار و مردم میشود [تا جایی که] حتی در روایت، ذکرالله با ذکرالناس مقابله شده است. یعنی آدم اگر بخواهد غافل شود همهاش در فکر [این است که] او چه کرد و دیگری چه کرد، و در ذکر ناس (مردم) است. [اگر طالب حضور قلب باشد] باید ملتفت باشد در ذکر ناس نباشد.
علی أی حال، انسان یک آن در نماز به یاد خدا میافتد و دیگر در یاد ناس نیست. یک آن، متذکر میشود که دارم برای خدا نماز میخوانم. یک آن! نمیشود که در تمام نماز یک آن هم اینطور نباشد.
ما میگوییم اگر یک آن، شما غفلت نداشتید و متوجه شدید، اختیارا روی خود را برنگردانید؛ اختیارا خود را از این حال منصرف نکنید. اختیارا! غیر اختیار اگر شد که مثل جاهای دیگر نماز [است و اشکال ندارد].
ما حالا یک آنش را پیدا کردیم. اختیارا روی خود را برنگردانید، قلبتان را از این جهت منصرف نکنید. همین کافی است.
با تجربه انسان میفهمد که من با این ضعفم یک آن متوجه شدم. [در روایات آمده است]: «مَن تقرب إلَیَّ شِبراً دَنَوْت الیه ذراعا، من تقرب إلَیَّ ذراعا تقربت الیه باعا؛ هر کس یک وجب به من نزدیک شود یک ذراع (کمتر از نیم متر) به او نزدیک میشوم و هر کسی یک ذراع به من نزدیک شود یک باع ( فاصله میان دو دست کشیده) به او نزدیک میشوم» و امثال اینها.
خدا أولیٰ [ و برتر از ما] است به اینکه این حالت را ابقا بکند و نگذارد ما این طرف و آن طرف برویم.(درس خارج فقه، کتاب حج، ١۶ خرداد1385 )
عارف بزرگ میرزا جواد آقا ملكی تبریزی می گوید:
حضور قلب سببش همت آدمی است، زیرا قلب تابع همت بوده و اگر همت نماز باشد، قلبت هم نزد نماز حاضر خواهد بود. هر اندازه كه همت انسان بیش تر باشد، قلبش هم بیش تر نزد نماز خواهد بود. هر اندازه كه همت انسان بیش تر باشد، غفلتش از غیر نماز بیش تر خواهد بود.
منابع:
https://qunoot.net/App/reads.item.php?showid=2199
https://www.google.com/search?client=firefox-b-d&q
https://www.porseman.com/article/%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2-%D8%A8%D8%A7-%D8%AA%D9%88%D8%AC%D9%87-%D9%86%D9%85%D8%A7
%D8%B2-%D8%A8%D8%A7-%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1-%D9%82%D9%84%D8%A8/15973
https://www.porseman.com/article/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%83%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%B5%D9%84%D9%8A-%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1-%D9%82%D9%84%D8%A8-%D8%AF%D8%B1-%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D9%88-%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2/114631
https://bahjat.ir/fa/content/11345