سوال
دوستي الهي چه نوع دوستي است؟ دو دوست چگونه ميتوانند يكديگر را به ياد خدا و آخرت بيندازند.
پاسخ
اين سوال متضمن سه مفهوم است: 1ـ دوستي الهي و خدايي محض، 2ـ چگونگي نزديكي به خداي متعال، 3ـ چگونگي ارتباط دو دوست در جهت نيل به اين هدف.
با بهرهگيري از تعاليم اسلام)قرآن و حديث)ـ به اين سؤالات پاسخ ميدهيم. اميد كه راهگشا باشد.
انسان و روابط گوناگون
انسان ذاتاً و فطرتاً موجودي كمالجو و تعاليپذير است. مراتب كمال و قرب او هنگامي محقق ميشود كه وظايفي را كه در اثر روابط گوناگون او با خود، خداوند و انسانهاي پيرامون خود ايجاد شده و به او محوّل شده است را به نحو احسن انجام داده باشد و صفحة دل خويش را از رذائل اخلاقي و خصلتهاي ناپسندي كه باعث غضب خداوند متعال است پاك كند. اين روابط عبارتند از:
الف: رابطه انسان با خود، به منظور پي بردن به ارزش گوهر وجود خود، از طريق شناختن خود، تشخيص استعدادهاي بالقوة خدادادي، بررسي اهداف خلقت و هماهنگ كردن خود با آن اهداف و ديگر امور فردي.
ب: رابطه با خدا، به منظور تقرب به او، از طريق شناختن خدا و انجام وظايف الهي.
ج: رابطه با ديگران، به منظور پاسخگويي به خصلت ذاتي «اجتماعي بودن» و تأمين نيازهاي متنوع خود، از طريق معاشرت، تبادل افكار و ايجاد روابط نيكو با ديگران.[1]
خدا دوستي ماندگارترين دوستيها:
اسلام كه دين همة انبياء راستين خدا و برنامة تكامل انسان است، ريشه در محبت نسبت به خدا دارد. خدا دوستي، اصليترين پايههاي سازندگي فردي و اجتماعي و همچنين تكامل مادي و معنوي انسان است و هر آنچه انبياي الهي براي هدايت بشر آوردهاند، در صورتي به نتيجه ميرسد كه دل و روح انسان آكنده از عشق و محبت نسبت به آن مبدأ لايزال باشد.
پيغمبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ در اينباره ميفرمايند: «با همة دلهايتان، خدا را دوست بداريد.» ايشان در حديثي ديگر اينگونه ميفرمايند: «(نشانة) ايمان در دل انسان، آن است كه خدا را دوست بدارد.»
عوامل خدا دوستي از ديدگاه روايات:
1. رحمت خدا، امام علي ـ عليه السّلام ـ : «هر گاه خداوند بندهاي را گرامي بدارد او را به دوستي خود مشغول ميسازد.»
2. شناخت خدا، امام صادق ـ عليه السّلام ـ : «اگر مردم از فضيلت شناختِ خداي (عزّوجلّ) باخبر ميشدند، به نعمتها و خوشيهاي زندگي دنيوي كه خداوند، دشمنان را از آن برخوردار ساخته است، چشم نميدوختند و ... .»
توضيح: شناخت و معرفت يافتن نسبت به خداوند متعال راههاي گوناگون دارد: از طريق شناختن آثار و نشانههاي خلقت او در عالم، يادآوري كثرت نعمات او كه همه در خدمت تو است و با چه ظرافت و قدرت حكيمانهاي به دست آمده است، شناخت خود و اسرار و رموز پيچيدة خلقت انسان و در نهايت رسيدن به عظمت و قدرت خداوند سبحان، و ... .
3. ياد خدا، رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ : «خداوند (عزّوجلّ) ميفرمايد: «هر گاه اشتغال به من بر بندهام چيره گردد، خواسته و لذتش را در ياد خودم قرار خواهم داد. پس چون خواسته و لذتش را در ياد خود قرار دادم، عاشق ميشود و من عاشق او ميشوم. پس چون عاشق من شد و من عاشق او شدم، پردة ميان خود و او را بر خواهم داشت و اين حالت را بر او مسلّط خواهم كرد، تا آنكه چون مردم غافل شدند، او غافل نشود. اين كسان، سخنشان سخن پيامبران است. آنان قهرمانان حقيقياند».
4. عزم و ارادة، امام صادق ـ عليه السّلام ـ (در دعايش به هنگام بامداد) : «بارالها! ميدانم كه برترين توشة رهرو و به سوي تو، ارادة استوار، نيت خالصانه و ضمير پاك است.
5. نيايش، امام سجاد ـ عليه السّلام ـ (در دعايش) : «بارالها! ... مرا به كاهلي در عبادتت، كوري از راهت و بيرون شدن از طريق محبتت، مبتلا نكن.»[2]
دوستي از منظر اسلام:
در آموزههاي ديني، دوستي موهبتي الهي معرفي شده است كه مايه آرامش و راحتي انسان بوده و همچنين پشتيباني قوي به هنگام تنگناهاي زندگي است. تأثير دوست در زندگي و سرنوشت انسان و اهميت آن چيزي نيست كه بتوان آن را انكار كرد. بدين لحاظ توصيهها و هشدارهاي فراواني از اولياي گرامي اسلام در زمينة انتخاب دوست و پرهيز از معاشرت با افراد ناشايست به ما رسيده است. پيامبر گرامي اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ در اينباره ميفرمايند: «المرءُ علي دين خليله، انسان بر دين دوست خود است.»
دوستيابي در سنين جواني ويژگيهايي خاص، حساس و تا حدودي بحراني دارد. بنابراين لازم است به آسيبشناسي دوستي جوانان نيز توجهي ويژه بنمائيد.
1. دوستي جوانان ناشي از نيازهاي عاطفي و احساسات محبتآميز است، البته نه محبتي بي آلايش مثل كودكان و نه جلب منافع زندگي مثل دوستيهاي بزرگان.
2. دوستيهاي جوانان بسيار سريع و بدون سنجش صلاحيتهاي اخلاقي است.
3. جوانان بر خلاف بزرگسالان نسبت به دوست خود متعصب و لجوج هستند و زير بار شنيدن نصايح ديگران در مورد انحراف دوست خود نميروند.
4. جوانان در دوستيها افراط كرده و فكر روز جدايي را نميكنند. بنابراين همة رازها و اسرار خود را نزد دوستان فاش ميكنند؛ به هنگام پاره شدن رشتة دوستي نيز افراط كرده و حدي را در دشمني و عناد با هم نگه نميدارند.
بنابراين، جوانان بايد در انتخاب و گزينش دوست بسيار دقيق و حساس باشند و با بهرهگيري از تجربة بزرگترها و تعاليم اسلامي به دوستيابي بپردازند زيرا اثر وجودي دوست به جان و روان و فكر انسان بسيار زيادتر از ساير عوامل تأثيرگذار است.[3]
دوستي در راه خدا:
رفاقت و دوستي اگر به هدف عالي خدايي محض تحقق پذيرد، در حقيقت بالاترين نوع دوستي حاصل شده است و اين نوع دوستي، دقيقترين و در عين حال پر بارترين و نافعترين دوستيها است. نبي مكرّم اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ در اين بارة ميفرمايند: «خوشا آنان كه در راه خدا با يكديگر دوستي ميكنند.»[4]
آثار معنوي دوستي الهي:
1ـ چشيدن طعم ايمان، رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ : «هيچ بندهاي حقيقتِ محض ايمان را در نمييابد، تا آنكه براي خدا دوست بدارد و براي خدا دشمن بدارد ... .»
2ـ يكرنگي در دوستي، امام علي ـ عليه السّلام ـ : «هركه مصاحبتش در راه خدا باشد، مصاحبتش گرامي و دوستياش راست و درست است.»
3. شفاعت پيامبر خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ ، رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ : «من از هنگام بعثتم تا روز قيامت، شفيع هر آن دو تني هستم كه در راه خدا با يكديگر دوستي و برادري ميكنند.»
4. فراواني شفيعان، رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ : «بر شمار آشنايان از اهل ايمان بيافزائيد؛ زيرا روز قيامت، هر مؤمني را نزد خداوند، شفاعتي است.»[5]
از ديگر آثار دوستي در راه خدا ميتوان؛ بقاي دوستي تا روز قيامت، ايمني در روز قيامت، حرام شدن آتش دوزخ، ورود بدون حسابرسي به بهشت و يكي از ملاكهاي مهم در برخورداري از درجات والاي بهشت را نام برد.[6]
شايد علت تأكيد ائمه هدي ـ عليهم السّلام ـ بر دوستي الهي بر اين پايه استوار باشد كه دو مؤمن كه به اين نيت، چنين دوستي پرفايده و مباركي را بنا مينهند به دليل صفاي باطني كه دارند، به تدريج سعي در از بين بردن عيوب يكديگر نموده و كم كم صفات ويژگيهاي مثبت هر يك، در اثر همنشيني و مجاورت به ديگري منتقل شده و اين خود باعث رشد و بالندگي معنوي آنها خواهد شد. و آنجا است كه تمامي ابعاد وجودي و رفتاري او است ما را به ياد خدا مياندازد.
ـ اما به راستي چه كسي لياقت اين نوع دوستي را دارد؟
الف) ديندار باشد. بنابراين اموري همچون مورد اعتماد وفادار بودن، راستگو، بردبار و پوشانندة عيوب بودن، خائن و فتنهگر و ... نبودن همه زير مجموعة دينداري او است.
ب) آخرتگرا باشد. بداند كه اين دنيا محل گذر است و مرحلة امتحاني براي ما پيش نيست و همچنين تمام امور زندگي او منطبق با اين عقيدهاش باشد.
ج) برخورداري از عقل و خرد. امام علي ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: «عَدُوُّ عاقلٌ خيرٌ مِن صَديقٍ، دشمن با خرد از دوست نادان بهتر است.»
د) خيرخواهي. پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ : «دوست واقعي تو كسي است كه تو را در عيبت نصيحت كند و در غيابت حفظ كند و تو را بر خود مقدم دارد.»
هـ) سلامت روح و روان. امام علي ـ عليه السّلام ـ : «از همنشيني با تبهكاران دوري كن، زيرا آنها بسان آتشاند كه نزديك شدن به آن، انسان را ميسوزاند.»[7]
جهت هدفمند بودن اين دوستي و در نهايت نزديكي به خدا، راههاي زير پيشنهاد ميشود:
1. شركت منظم و زمانبندي شده (مثلاً هفتهاي يك بار) در زيارتگاهها، مجالس پند و موعظه، مراسمات ادعيه، مباحث اخلاقي و ديني، ... به اتفاق هم.
2. انجام برنامههايي كه جنبة ديني ـ معرفتي دارد. مرور و يا مباحثه كتب اعتقادي، اخلاقي، عرفاني، زندگينامه بزرگان و ... .
3. برنامهريزي هدفمند جهت كاهش تدريجي و گام به گام صفات بد و برخي رذائل اخلاقي (مثلاً يك ماه صرف حذف كردن صفت دروغگويي) هر يك پليس ديگري باشد.
4. ملزم باشند روزي يك حديث يا نكتة اخلاقي براي يكديگر هديه بياورند.
تذكراتي مهم:
1ـ ملاكهائي كه دربارة بهترين دوست به شما ارائه شد جهت تقريب به ذهن بود زيرا در گروه همسالان شما كسي كه عيناً مطابق با اين معيارها باشد احتمالاً پيدا نميشود. شما بايد كسي را بيابيد كه تقريباً به اين شاخصهها نزديك باشد. ميتوانيد از كتب مربوطه نيز بهره بگيرد.
2ـ از انجام برخي عبادات و مستحبات طاقت فرسا و ... خودداري كنيد. به مرور باعث تنفر ميشود.
3ـ شادابي و نشاط، دينداري با غم و اندوه و تفكرات خشك و تعصبات بيجا هيچگونه تناسبي ندارد.
4ـ از دوستيها و ارتباطات زياد و عميق به شدّت پرهيز شود علائم: اگر يك روز او را نبينيد حالتان بد شود، اكثر اوقات شبانهروز در فكر و ذهن شما حضور داشته باشد و بعد از مدتي حس كنيد به نوعي نسبت به او عشق ايجاد شده ... . سعي كنيد از ابتدا كنترل روابط ميان فردي را به دست بگيريد. عدم كنترل = گرفتاريهاي بسيار شديد روحي و عاطفي در آينده.
5ـ در تكميل مورد بالا به شما ميگوئيم براي به دست آوردن مكارم اخلاق و صفات برجسته انساني به تنهاييها و خلوتها هم تأكيد بسيار زيادي شده است. يعني بخشي از اوقات انسان به تفكر و تذكر و تنبّه قلبي و محاسبة نفساني و انس و مناجات با محبوب اختصاص يابد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. دوستي در قرآن و حديث، محمّدي ري شهري، قم، دار الحديث.
2. دنياي نوجوان، محمّد رضا شرفي، تهران، انتشارات تربيت، 1370.
3. آداب دوستي و معاشرت، سيد مهدي شمس الدين، قم.
پي نوشت ها:
[1] . مقدس نيان، سيد محمد، محمدي، محمد مهدي، آداب معاشرت، قم: ادارة آموزشهاي عقيدتي سياسي، نمايندگي ولي فقيه در سپاه، 1378، ص 18.
[2] . محمدي ري شهري، محمد، دوستي در قرآن و حديث، ويرايش 2، قم: دارالحديث، 1383، ص 405 تا 431، احاديث شماره: 953، 965، 970، 978، 991.
[3] . شمس الدين، سيد مهدي، جوانههاي جوان، قم: مؤسسة توسعه فرهنگ قرآني، 1376، ص 121.
[4] . دوستي در قرآن و حديث، ص 673.
[5] . همان: صفحات 695 تا 707، احاديث شمارة: 1470، 1476، 1484، 1487.
[6] . همان، ص 707 تا 713، تنها ذكر عناوين اقتباس شده است.
[7] . صالحي، ناد علي، قصه دلبري و دلدادگي، قم، مهر امير المؤمنين، 1381، ص 36 تا 52، اقتباس.