تعریف خانواده
پیشتر از این، گروهی از محققان علوم اجتماعی، خانواده را به «گروهی از افراد که روابط آنان با یکدیگر بر اساس هم خونی شکل میگیرد و نسبت به هم خویشاوند محسوب میشوند»؛ تعریف کرده بودند. گروهی دیگر از جامعه شناسان، برای تعمیم خانواده، به گونهای که افزون بر روابط هم خونی، مواردی هم چون فرزند پذیری و پذیرشهای اجتماعی و قراردادی را نیز در برگیرد، خانواده را این گونه تعریف کردند: «گروهی است متشکل از افرادی که از طریق پیوند زناشویی، هم خونی یا پذیرش، با یکدیگر به عنوان شوهر، زن، مادر، پدر، برادر، خواهر و فرزند در ارتباط متقابلند و فرهنگ مشترکی پدید آورده و در واحد خاصی زندگی میکنند». باقر ساروخانی، دائرةالمعارف علوم اجتماعی، تهران، انتشارات 17:33
دیگر صاحب نظران نیز در حوزههای مختلف علوم انسانی، تعاریف و تعابیر مشابهی در تعریف خانواده به کار بردهاند، برای نمونه، به دو تعریف دیگر اشاره میشود:
ـ خانواده ترکیبی از افرادی است که از راه خون، زناشویی، و یا فرزند پذیری، با یکدیگر ارتباط مییابند و طی یک دوره زمانی نامشخص، با هم زندگی میکنند ـ خانواده پیوندی است که با نهاد ازدواج، یعنی صورتی از روابط جنسی، که به تصویب جامعه رسیده، مرتبط است.
ـ خانواده گروهی اجتماعی است که بزرگ سالان آن(مذکر و مؤنث) از نظر جنسی، با هم زندگی میکنند و از نظر اقتصادی، همکاری دارند و دارای یک بچه یا بیش تر هستند. (برای آگاهی بیش تر، ر.ک: بروس کوئن، درآمدی به جامعه شناسی، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، توتیا، ۱۳۷۷٫ باقر ساروخانی، دائرةالمعارف علوم اجتماعی، استفان مور، دیباچهای بر جامعه شناسی، ترجمه مرتضی ثاقب فر، تهران، ققنوس، ۱۳۷۶) که قدر مشترک این گونه تعاریف را میتوان در سه محور خلاصه کرد:
1. خانواده بر مبنای ازدواج بین دو جنس مخالف شکل میگیرد.
خانواده گروهی اجتماعی است که بزرگ سالان آن(مذکر و مؤنث) از نظر جنسی، با هم زندگی میکنند و از نظر اقتصادی، همکاری دارند و دارای یک بچه یا بیش تر هستند.
2. روابط نسبی(قرار دادی یا واقعی) یا سببی بین اعضای آن وجود دارد.
3. افزون بر کارکردهای زیستی(تولید مثل)، کارکردهای آموزشی، تربیتی و اقتصادی نیز برای آن متصور است.
با این حال، نگاهی گذرا به سیر تطورات خانواده، نشان می دهد که این نهاد کهن، در عمر طولانی خود ـ به ویژه در دوران معاصرـ دست خوش چنان تغییراتی شده است که مشکل بتوان تعریفی جامع از آن ارائه داد. از این دیدگاه، تصور قالبی ما از خانواده، که از یک شوهر، همسر و فرزندانشان ترکیب میشود، با توجه به ساختار خانواده در سراسر تاریخ بشر، تصور چندان درستی نیست.( درآمدی به جامعه شناسی، ص ۱۲۷) بر این اساس، تعریف خانواده، امری سهل و ممتنع است. سهل است به علت تصور قالبی که از خانواده، حتی در ذهن خواص وجود دارد و آن را ترکیبی از شوهر، همسر و فرزندان میپندارد؛ و ممتنع است به سبب گونههای بیشمار و متفاوتی که قدر مشترک آن ها، تنها اطلاق نام «خانواده» است و جز آن، قدر مشترک دیگری ندارند. به همین دلیل، مارتین سگالن معتقد است که جامعه شناسی معاصر ناگزیر است که در تعریف خانواده، تا حدودی محتاطانه وارد عمل شود؛ زیرا «خانواده» واژهای با معانی متعدد است و از یک چارچوب مفهومی، که قادر به تعریف حیطه گسترده پدیدههای خانوادگی باشد، محروم است.( مارتین سگالن، جامعه شناسی تاریخی خانواده، ترجمه حمید الیاسی، تهران، نشر مرکز، ۱۳۷۰) در واقع، جامعه شناسان معاصر از ارائه یک تعریف کلی درباره خانواده پرهیز میکنند؛( دیباچهای بر جامعه شناسی، ص ۳۲) زیرا ارائه تعریفی جامع که همه مصادیق خانواده را ـ از خانواده سنتی گرفته تا مواردی که در عصر جدید، نام خانواده گرفتهاند، مانند روابط زناشویی خارج از چارچوب رسمی، زندگیهای مشترک هم جنس بازان، خانوادههای تک والدینی ـ در برگیرد، ممکن نمی دانند. از این رو، مناسب تر آن است که برای آشنایی بیش تر با مفهوم خانواده، به جای ارائه تعریفی جامع، به بررسی گونههای مختلف خانواده و تعاریف آنها بسنده کنیم.**در همین باره، سگالن مینویسد: «به جای این که در قالب واژگانی دقیق، همیشه از خانواده سخن بگویم، اصطلاحاتی را به کار خواهم گرفت که به نظر میرسند این نهاد را در جنبه خاصی که مورد بررسی است، به روشن ترین وجهی تعریف میکنند و به همین منظور، از اصطلاحاتی چون خانواده تک هستهای، گروه خانگی و روابط خویشاوندی استفاده خواهم کرد».(جامعه شناسی تاریخی خانواده، ص ۱۹) این بررسی، در دو مقطع زمانی(پیش از انقلاب صنعتی و پس از آن) صورت میگیرد: خانواده و گونههای آن پیش از انقلاب صنعتی خانواده در دوران پیش از انقلاب صنعتی، از چند ویژگی و مؤلفه اصلی تشکیل شده است.مهم ترین مؤلفهها و ویژگیهای خانواده در این دوران را ـ که بعدها در دوران صنعتی با چالش روبه رو شدـ میتوان در این محورها خلاصه کرد: ـ پیمان زناشویی رسمی و مورد پذیرش جامعه، میان یک زن و مرد. ـ روابط جنسی و زیستی(تولید مثل) میان زن و شوهر. ـ تشکیل روابط و مناسبات نسبی(واقعی یا قراردادی)، سببی و خویشاوندی. ـ کارکردهای فرازیستی(مانند کارکردهای آموزشی و تربیتی، اقتصادی، روانی و عاطفی). مطرح ترین اشکال خانواده در دوران پیش از انقلاب صنعتی، که عناصر و مؤلفههای یاد شده، در آنها به چشم میخورد، به شرح ذیل است:
1. خانواده هستهای و گسترده , ویلیام جی گود خانواده هستهای را به «واحدی بنیادی که از یک زن و شوهر و فرزندان تشکیل شده است»، معنا کرده است. (ویلیام جی گود، خانواده و جامعه، ترجمه ویدا ناصحی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۲٫)(گفتنی است که بروس کوئن در کتاب درآمدی به جامعه شناسی و استفان مور در دیباچهای بر جامعه شناسی تعریفی مشابه ارائه داده اند) گرهارد لنسکی در کتاب جامعههای انسانی، پا را اندکی فراتر گذاشته و در تعریف خانواده هستهای میگوید: «معمولاً تشکیل شده است از یک مرد، زن یا زنان او و فرزندان مجرد آنان». (پاتریک نولان، گرهاردلنسکی، جامعههای انسانی، ترجمه ناصر موفقیان، تهران، نشر نی، ۱۳۸۰) اما در این میان، شاید کامل ترین تعریف را آنتونی گیدنز ارائه داده باشد. در تعریف او، خانواده هستهای، «خانوادهای است که در آن، یک زوج متأهل(یا یکی از والدین) با فرزندان خود یا کودکانی که به فرزندی پذیرفته، زندگی میکنند».( آنتونی گیدنز، جامعه شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران، نشر نی، ۱۳۷۶) جامعه شناسان، خانواده هستهای را کهن ترین و در عین حال، شایع ترین نوع خانواده میدانند. از همین جا میتوان تعریف خانواده گسترده را حدس زد: «خانوادهای که در خود، سه نسل یا بیش تر را، که با یکدیگر رابطه نسبی دارند، جای میدهد». بر این اساس، یک خانواده گسترده میتواند شامل جد، جده، زن و شوهر و احتمالاً فرزندان مزدوج آنان باشد.( دائرةالمعارف علوم اجتماعی، ص ۲۷۴) «گود» از زاویهای دیگر(پایین به بالا) خانواده گسترده را به نظامی تعریف کرده است که مانند خانواده چینی، از یک زن و شوهر با خانوادهها و پسران متأهل و پسران و دختران مجرد و سرانجام نوهها و نتیجهها تشکیل شده است.( خانواده و جامعه، ص ۱۳۱) این نوع خانواده، که بیش تر در جوامع غربی و آفریقایی به چشم میخورد، در مقایسه با خانواده هستهای، از امتیازاتی چند سود میبرد: الف) در خانواده گسترده، اعضای خانواده میتوانند در مواقع نیاز، از اشخاص متعددی کمک بگیرند؛ مثلاً سالخوردگان، بیماران، معلولان و بیپناهان، در خانواده گسترده، کمتر از خانواده زن و شوهری سر بارند؛ زیرا هزینه آنان بر دوش یک یا دو نفر نیست. در نتیجه، هر فرد، زیر بار زحمت و مسؤولیت کم تری قرار میگیرد. ب) خانواده گسترده، در مجموع، پایدارتر از خانواده زن و شوهری است. اعضا در این نوع خانواده، میآیند و میروند؛ ولی واحد اصلی، مسؤولیت جمعی خود را حفظ میکند، در حالی که مرگ مادر یا پدر(زن و شوهر) دریک خانواده هستهای، باعث جدایی و یا از هم پاشیدگی خانواده میشود. ج) خانواده گسترده، بیش از خانواده کوچک زن و شوهری، قدرت سیاسی دارد. رئیس خانوادهای که بتواند عده بسیاری را به دور خود گرد آورد، بیش از رئیس یک واحد کوچک، احترام و قدرت دارد. خانواده و جامعه، ص ۱۴۵ د) کارکردهای عاطفی و روانی خانواده گسترده، به ویژه در بحرانها و لحظات سخت زندگی، به مراتب بیش تر از خانواده هستهای است. اعضای خانواده گسترده، در شادیهای هم شریکند و احساس همراهی، از شدت غم و اندوههای آنان میکاهد.
خانواده هستهای و گسترده , ویلیام جی گود خانواده هستهای را به «واحدی بنیادی که از یک زن و شوهر و فرزندان تشکیل شده است»، معنا کرده است.
2. خانواده تک همسری و چند همسری تک همسری به پیوند زناشویی یک زن و یک مرد گفته میشود. از میان گونههایی که میتوان برای خانواده هستهای برشمرد، خانواده تک همسری، رایج ترین صورت زناشویی در بیش تر کشورهای جهان است. (درآمدی به جامعه شناسی، ص ۱۲۶) در جوامع مسیحی غرب، ازدواج و خانواده، با تک همسری پیوستگی دارد. به بیان دیگر، یگانه شکل مشروع ازدواج و خانواده در جهان غرب، تک همسری است.( دیباچهای بر جامعه شناسی، ص ۳۳٫؛ جامعه شناسی گیدنز، ص ۴۱۵) چند همسری به ازدواج یک مرد یا یک زن با بیش از یک جنس مخالف، در زمانی واحد اطلاق میشود. دو نوع چند همسری وجود دارد: چند زنی که به ازدواج یک مرد با بیش از یک زن در زمان واحد گفته میشود. این نوع از چند همسری، در مقایسه با معادل خود(چند شوهری) بسیار رایج تر است. چند شوهری نوعی کم یاب از چند همسری است که به وصلت یک زن، در زمان واحد، با شوهرهای متعدد گفته میشود. این گونه زناشویی، امروزه در تبت و توده های جنوب هند به چشم میخورد. چند شوهری وضعیتی را ایجاب میکند که در چند زنی وجود ندارد. پدر خونی کودک معمولاٌ معلوم نیست. این که چه کسی پدر کودک دانسته میشود، در «توداها» به وسیله مراسمی تعیین میشود که طی آن، یکی از شوهران یک تیر و کمان اسباب بازی به زن باردار هدیه میکند. اگر شوهران دیگر بعداً بخواهند پدر شوند، این مراسم در دوران بارداریهای بعدی دوباره اجرا میشود. به نظر میرسد که چند شوهری، تنها در جوامعی وجود دارد که در فقر شدید به سر میبرند و در آنها کشتن دختران رواج دارد. (جامعه شناسی گیدنز، ص ۴۱۶)
3. خانواده مادر مکان، پدر مکان و نو مکان در اثر ازدواج، یکی از دو خانواده، عضوی را از دست میدهد و دیگری آن را به دست میآورد. اگر زن به محل زندگی خانواده شوهر برود، خانواده را پدرمکان و اگر شوهر به محل زندگی خانواده زن برود، خانواده را مادرمکان گویند، اما اگر هر دو به محل تازهای برای زندگی جدید نقل مکان کنند، خانواده را نو مکان مینامند. پیش از انقلاب صنعتی، خانواده پدر مکان از فراوانی بیش تری داشت؛ اما پس از آن، معادله به نفع خانوادههای نو مکان تغییر میکند.
4. خانواده زیستی و خانواده راهیانی خانواده زیستی، خانوادهای است که پدر و مادر، تنها نقش زیستی و تولید مثل دارند. با تکامل فرهنگ ملل و جوامع بشری، نقشهای والدین نیز تعدد و تنوع یافت. رابطه پدر و فرزند، دیگر تنها رابطه زیستی نبود. پدر و مادر، مسؤول اجتماعی شدن کودک خویش نیز شدند و مسؤولیت راهبری او، اجتماعی شدن، فرهنگ آموزی و حتی آموزش حرفه را نیز بر عهده گرفتند. (دائرةالمعارف علوم اجتماعی، ص ۲۷۵) اگر چه در جوامع صنعتی، بسیاری از این گونهها به حیات خود ادامه داد، اما ظهور و بروز رقبای جدید، ماهیت و کارکردهای خانواده را شدیداٌ به چالش طلبید و تغییرات و تحولات عمیق و در عین حال، پیش بینی نشدهای را بر جوامع انسانی تحمیل کرد که در شماره آینده، به بررسی آنها خواهیم پرداخت .
منبع: مرکز مطالعات زنان