اصول حاکم بر زندگی حضرت زهرا ( سلام الله علیها)
نظام خانواده در اسلام چنان قداستی دارد که خداوند در قرآن کریم برای حفظ این نظام مقدس به همه مومنین سفارش کرده که «یَآ أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ قُواْ أَنفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَاراً وَقُودُهَا النَّاسُ...»، اى کسانى که ایمان آورده اید! خود و خانواده خود را از آتشى که هیزم آن مردمان (گنهکار) و سنگها هستند، حفظ کنید [سوره تحریم آیه ۶]. اما دشمنان اسلام برای ضربه زدن به نظام خانواده تمام تلاش خود را به کار گرفتهاند، چون به این نتیجه رسیدهاند که اگر بخواهند جامعه اسلامی را به انزوا بکشند باید از تزلزل و سست کردن خانوادهها شروع کنند کما اینکه میبینیم شبکههای ماهوارهای و فضای مجازی در همین راستا مشغول فعالیت هستند.
بهترین خانواده، خانواده فاطمی
از سویی خداوند میفرماید: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» [سوره احزاب-آیه ۲۱]، قطعا براى شما در [اقتدا به] رسول خدا سرمشقى نیکوست و از سویی دیگر پیامبر اکرم (ص) در مورد حضرت زهرا(س) میفرماید: ای سلمان، حبّ فاطمه در ۱۰۰ جا نافع و مفید است، میسّرترین و راحتترین آنجاها: هنگام مردن، در قبر، در میزان، در محشر، در صراط، در محاسبه، پس هر که که دخترم فاطمه از او راضی شود من هم از او راضی میشوم و کسی که من از او راضی شوم خدا از او راضی میشود و هر کس که دخترم فاطمه بر او غضب کند من هم بر او غضبناک میشوم و هر کس که من بر او غضبناک شوم خدا بر او غضبناک میشود. ای سلمان وای بر کسی که به او و به شوهر او أمیر المؤمنین علی ظلم و ستم کند و وای بر کسی که به نسل و شیعه او ظلم و ستم کند [فرائد السمطین:ج ۲ باب ۱۱ ح ۲۱۹].
وقتی آیه و روایت فوق را کنار هم میگذاریم به این نتیجه میرسیم که، چون زندگی حضرت زهرا(س) مورد رضایت رسول خدا بوده و پیامبر(ص) هم بهترین الگو برای ماست؛ از این رو بهترین خانوادهای که در عالم وجود داشته و ما باید از این خانواده الگو بگیریم تا به سعادت دنیا و آخرت برسیم، خانواده حضرت زهرا(س) است.
اصول حاکم بر زندگی حضرت زهرا با تکیه بر آموزه قرآنی
قرآن کریم در سوره انسان وقتی میخواهد خانواده حضرت زهرا(س) را مدح کند میفرماید پنج اصل مهم در زندگی ایشان جریان دارد: «یوفُونَ بِالنَّذْرِ وَیخَافُونَ یوْمًا کَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیرًا»، همان بندگانى که به نذر خود وفا می کردند و از روزى که گزند آن فراگیرنده است مى ترسیدند. «وَیطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیتِیمًا وَأَسِیرًا» و به [پاس]دوستى [خدا]بینوا و یتیم و اسیر را خوراک مى دادند «إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورًا»، ما براى خشنودى خداست که به شما مى خورانیم و پاداش و سپاسى از شما نمى خواهیم «إِنَّا نَخَافُ مِنْ رَبِّنَا یوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِیرًا»، ما از پروردگارمان از روز عبوسى سخت هراسناکیم. [سوره انسان آیات ۷ الی ۱۰،]
اصل اول: «یوفون بالنذر» توکل به خدا:
اولین اصل در زندگی فاطمی این است که این خانواده زمانی که با مشکل مواجه میشوند ارتباط خود را با خدا قطع نمیکنند بلکه همیشه با توکل بر خدا به مشکلات غلبه میکنند.
امام حسن مجتبی(ع) و امام حسین(ع) در کودکی بیمار شدند و پیامبر اکرم(ص) به همراه برخی صحابه از آنان عیادت کردند و آن گاه پیامبر به پدرشان حضرت علی(ع) فرمود: اگر برای بهبودی آنان نذری نمایی، امید است خداوند سبحان زودتر شفا عنایت کند. حضرت علی «ع» عرض کرد: ای رسول خدا «ص» برای شفای آن دو نذر میکنم که سه روز روزه شکر به جای آورم. حضرت فاطمه زهرا(س) و خدمتکارش فضه نیز مانند حضرت علی(ع) نذر کردند. چند روزی نگذشت که دو ریحانه رسول خدا شفا یافتند و حضرت علی(ع) و همسرش فاطمه زهرا قصد کردند که به نذرشان وفا و سه روز روزه شکر بگیرند [الکشاف، ج ۴، ص ۶۷۰]؛ که به نذر خود هم وفا کردند.
این اولین اصل در زندگی حضرت زهرا(س) است که دو درس بزرگ برای ما دارد:
اگر در زندگی گرفتاری یا بیماری برای ما پیش آمد خود را نبازیم، اعتقاد و باور دینی خود را قوی کنیم و با ارتباط برقرار کردن با خداوند فقط حاجاتمان را از خدا و معصومین علیهم السلام بخواهیم.
اگر بعد از نذر کردن مشکل ما برطرف شد حتما نذر خود را به جا بیاوریم؛ از این رو خانوادهای که در زمان مشکلات خود را میبازد یا برای ثروتمندان و یا پزشکان و.. بیشتر از خدا حساب باز میکند، مثلا در جامعه امروزی عدهای از زنان باردار به محض اینکه نتیجه غربالگری خود را میبینند سریع به فکر سقط جنین میافتند یا عدهای در وقت گرفتاری با خدا در ارتباطند؛ اما در هنگام آرامش و آسایش خدا را فراموش میکنند، ویژگی اول خانواده فاطمی را ندارند.
معادباوری و ترس از قیامت
اصل دوم معنوی در خانواده فاطمی :ترس از قیامت است.
امیرمؤمنان، علی(ع) میفرمایند: روزی پیامبر خدا(ص) بر فاطمه(س) وارد شد و او را اندوهناک یافت. فرمود: «دخترم! چرا اندوهگینی؟» فاطمه(س) پاسخ داد: «پدر جان! یاد قیامت و برهنه محشور شدن مردم در آن روز، رنجم میدهد.»
پیامبر اعظم(ص) فرمودند: «آری دخترم! آن روز، روز بزرگی است؛ امّا جبرئیل از سوی خداوند برایم خبر آورد، من اوّلین کسی هستم که برانگیخته میشوم. سپس ابراهیم و آنگاه همسرت، علیّ بن ابی طالب(ع). پس از آن، خداوند جبرئیل را همراه هفتاد هزار فرشته به سوی تو میفرستد. وی هفت گنبد از نور بر فراز آرامگاهت برقرار میسازد.
آنگاه اسرافیل لباسهای بهشتی برایت میآورد و تو آنها را میپوشی. فرشته دیگری به نام زوقائیل مرکبی از نور برایت میآورد که مهارش از مروارید درخشان و جهازش از طلاست. تو بر آن مرکب سوار میشوی و زوقائیل آن را هدایت میکند. در این حال هفتاد هزار فرشته با پرچمهای تسبیح پیشاپیش تو راه میسپارند.
اندکی که رفتی، هفتاد هزار حورالعین در حالی که شادمانند و دیدارت را به یکدیگر بشارت میدهند، به استقبالت میشتابند. به دست هریک از حوریان منقلی از نور است که بوی عود از آن بر میخیزد... آنها در طرف راستت قرار گرفته، همراهت حرکت میکنند. هنگامی که به همان اندازه از آرامگاهت دور شدی، مریم دختر عمران همراه هفتاد هزار حورالعین به استقبال میآید و برتو سلام میگوید. آنها سمت چپت قرار میگیرند و همراهت حرکت میکنند. آنگاه مادرت خدیجه، اولین زنی که به خدا و رسول او ایمان آورد، همراه هفتاد هزار فرشته که پرچمهای تکبیر در دست دارند، به استقبالت میآیند. وقتی به جمع انسانها نزدیک شدی، حواء با هفتاد هزار حورالعین به همراه آسیه دختر مزاحم نزدت میآید و با تو رهسپار میشود.
فاطمه جان، هنگامی که به وسط جمعیت حاضر در قیامت میرسی، کسی از زیر عرش پروردگار به گونهای که تمام مردم صدایش را بشنوند، فریاد میزند: چشمها را فرو پوشانید و نظرها را پایین افکنید تا صدیقه فاطمه، دخت پیامبر(ص) و همراهانش عبور کنند. پس در آن هنگام هیچ کس جز ابراهیم خلیل الرحمان و علی بن ابی طالب(ع) و... به تو نگاه نمیکنند. [بحار الانوار، ج ۴۳، ص ۲۲۵]
یاد مرگ در شب عروسی
این بانوی با عظمت همواره در زندگی به یاد مرگ بود به گونهای که در شب عروسی هم وقتی وارد خانه امام علی(ع) شد گریه کرد امام علی(ع) پرسید: چرا ناراحتی؟ حضرت فاطمه(س) پاسخ داد: «تَفَکَّرْتُ فی حالی وَ اَمْری عِنْدَ ذَهاب عُمْری وَ نُزُولی فی قَبْری فَشَبَّهْتُ دُخُولی فی فِراشی بِمَنْزِلی کَدُخُولی اِلی لَحَدی وَ قَبْری فَاُنْشِدُکَ اللَّهَ اِن قُمْتَ اِلَی الصَّلاة فَنَعْبُد اللَّهَ تَعالی هذِهِ اللَّیلَة». پیرامون حال و رفتار خویش فکر کردم. به یاد پایان عمر و قبر خویش افتادم که امروز از خانه پدر به خانه شما منتقل شدم و روزی دیگر از اینجا به طرف قبر و قیامت خواهم رفت پس تو را به خدا سوگند می دهم که بیا تا در این شب با هم به نماز بایستیم و خدا را عبادت کنیم. [نهج الحیاه-ص ۳۵]
کدام زندگی در مسیر زندگی حضرت زهرا نیست؟
با این حساب اگر جوانی حتی در روضه حضرت زهرا(س) شرکت کند و برای مصائب این بانوی بزرگ گریه کند اگرچه این عمل بسیار ثواب دارد، اما شب اول زندگی خود را با گناه شروع کند آیا میتواند بگوید خانواده من الگو گرفته از خانواده فاطمی است. اگر این اصل معاد باوری در زندگی انسان تقویت شود گناه، فحشاء و بی حیایی در جامعه بسیار کم میشود./918/ی702/س
اصل سوم: رسیدگی به فقرا «و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیراً»
یکی از مسائلی که حضرت زهرا(س) بسیار به آن اهمیت میداد رسیدگی به فقرا بود در روایتی فرمود: «حبب الی من دنیاکم ثلاث: تلاوة کتاب الله و انظر فی وجه رسول و الانفاق فی سبیل الله» از دنیای شما سه چیز محبوب من است:۱-تلاوت قرآن ۲-نگاه به چهره رسول خدا ۳-انفاق در راه خدا. [وقایع الایام / ص ۲۹۵]دو نمونه از رسیدگی به فقرا در زندگی حضرت زهرا .
۱- نقل شده که پیامبر اکرم «ص» در عروسى فاطمه زهرا «س» یک دست پیراهن نو به دخترش داده بود تا در شب عروسى بپوشد. هنگامى که حضرت فاطمه «س» به خانه زفاف رفت و بر سجاده عبادت، در حال مناجات با پروردگار بود، زن مستمندى به در خانه آمد و اظهار نیاز کرد و لباسى طلبید. فاطمه «س» که در آن وقت دو پیراهن داشت: یکى کهنه و دیگرى نو، به مصداق آیه «لن تنالوا البر حتى تنفقوا مما تحبون؛ «آل عمران/۹۲» هرگز به نیکى دست نمى یابید و از نیکان نمى شوید، مگر اینکه از آنچه دوست مى دارید، انفاق کنید.» پیراهن نو را به فقیر بخشید. فرداى آن شب، چون رسول خدا(ص) پیراهن کهنه را در تن او دید و از علت آن پرسید، حضرت زهرا(س) عرض کرد: «آن را به فقیر دادم و این روش را از شما آموخته ام.» [ریاحین الشریعه (بانوان دانشمند شیعه)، شیخ ذبیح الله محلاتى، ج ۱، صص ۱۸۴-.۱۸۵]
۲- مرد گرسنهای در مسجد مدینه به پا خواست و گفت:ای مسلمانان از گرسنگی به تنگ آمدم مرا مهمان کنید. پیامبر اسلام(ص) فرمود: چه کسی این مرد را امشب مهمان میکند؟ حضرت علی(ع) فرمود: من یا رسول الله، کمی بعد وارد منزل شد از فاطمه زهرا پرسید: آیا غذایی در منزل داریم؟ مهمان گرسنه آورده ام. حضرت زهرا «س» ایثار گرانه فرمود: در خانه ما غذایی نیست مگر به اندازه خوراک دختر بچه، اما امشب ایثار کرده گرسنگی را تحمل میکنیم و همین مقدار غذا را به مهمان میبخشیم. [ تفسیر برهان، ج ۴، ص ۳۱۷]
آیا ضرب المثل «چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است»، صحیح است؟
گاهی ممکن است در زندگی مشترک، انسان بخواهد کار خیری انجام دهد یا به فقیری کمک کند، اما همسر او مانع شود بگوید ما خودمان بیشتر نیاز داریم چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است، اما این مخالف با سیره حضرت زهرا (س) است چرا که ایشان خود و بچههای خود را گرسنه نگه میدارد تا یک فقیر سیر شود.
اصل چهارم: اخلاص «إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً»
عمل زمانی ارزش پیدا میکند و مورد قبول درگاه الهی واقع میشود که خالصانه انجام شود.
خانواده حضرت زهرا(س) موقعی که سه روز به خاطر نذری که کرده بودند روزه گرفتند، موقع افطار روز اول، افطاری خود را به فقیر، روز دوم به یتیم و روز سوم به اسیر میدهند.
هدف این خانواده از این عمل چه بود؟
قرآن میفرماید هدف این خانواده فقط کسب رضایت خدا بود. «إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُورا»؛ لذا کسی که به خاطر خدا کاری انجام میدهد نباید منتظر پاداش و تشویق دیگران باشد.
عرب تازه مسلمانی در مسجد مدینه از مردم کمک خواست، پیامبر «ص» به اصحاب خود نگریست. سلمان فارسی برخاست تا نیاز آن بی چاره را بر طرف سازد؛ هر جا رفت، با دست خالی برگشت. با ناامیدی به طرف مسجد میآمد که چشمش به منزل حضرت زهرا «س» افتاد، با خود گفت: فاطمه(س) و منزل او سرچشمه نیکوکاری است. درب خانه آن حضرت را کوبید و داستان عرب مستمند را شرح داد. حضرت زهرا فرمود: «ای سلمان! سوگند به خداوندی که حضرت محمد(ص) را به پیامبری برگزید! سه روز است که غذا نخورده ایم و فرزندانم حسن و حسین(علیهما السلام) از شدت گرسنگی بی قراری میکردند و خسته و مانده به خواب رفته اند؛ اما من، نیکی و نیکوکاری را که درب منزل مرا کوبیده است، رد نمیکنم. آن گاه پیراهن خود را به سلمان داد تا در مغازه فروشندهای گرو گذاشته، مقداری خرما و جو قرض بگیرد.
سلمان فارسی میگوید: پس از دریافت جو و خرما به طرف منزل فاطمه(س) آمدم و گفتم:ای دختر رسول خدا! مقداری از این غذاها را برای فرزندان گرسنه ات بردار! پاسخ داد:ای سلمان! این کار را فقط برای خدای بزرگ انجام دادیم و هرگز از آن بر نمیداریم. [نهج الحیاه، صص ۱۳۱-۱۳۳، ح.۶۲.] لذا خانواده فاطمی تمام تلاشش این است که هر عملی را که انجام میدهد فقط به خاطر خدا باشد و هرگز به خاطر چشم و هم چشمی یا به خاطر دیده شدن و مورد تشویق قرار گرفتن کاری را انجام نمیدهد.
چرا فاطمه (س) با فضیلتتر از دیگران است؟
حسین بن روح ـ از نایبان امام عصر(عج) ـ در پاسخ پرسش شخصی که رسول خدا(ص) چند دختر داشت فرمود: چهار دختر و، چون او سؤال میکند: کدام یک از همه بافضیلت ترند؟ جواب داد: فاطمه. وی با تعجب بسیاری باز میگوید: حضرت زهرا(س) از همه فرزندان پیامبر اکرم(ص) کوچکتر بوده و از سوی دیگر کمتر مصاحبت رسول اللّه(ص) را درک کرده است، چگونه او بافضیلتتر است؟!
حسین بن روح فرمود: فاطمه «س» دارای دو ویژگی برجسته بود: نخست آنکه وارث رسول خدا(ص) بود و دیگر اینکه نسل پیامبر خاتم «ص» از ذریه او است؛ و خداوند متعال این صفات را به او ارزانی نداشت مگر به خاطر اخلاص در نیت زهرای مرضیه. [تفسیر نمونه، ج ۹، ص ۳۷۷]لذا فاطمهای که در اوج اخلاص است و آثار آن را لمس کرده است در روایتی میفرماید: «مَنْ أَصْعَدَ إِلَى اَللَّهِ خَالِصَ عِبَادَتِهِ أَهْبَطَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِ أَفْضَلَ مَصْلَحَتِهِ.» [بحارالانوار-ج ۷۰-ص ۲۴۹]هر که عبادت خالصانه خود را به درگاه خدا فرا برد، خداوند عز و جل بهترین چیزى را که به صلاح اوست برایش فرو فرستد.
اصل پنجم: خدا محوری و خدا ترسی «إِنَّا نَخَافُ مِنْ رَبِّنَا یَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِیرًا»
یکی از ابعاد مهم زندگی حضرت زهرا(س)، خدا ترسی و خدا محوری در زندگی ایشان است. حضرت زهرا(س) عاشق بندگی خدا بود؛ چنانکه روزی رسول خدا به او فرمود: «دخترم، از خدا چیزی بخواه که جبرئیل از جانب خدا، وعده اجابت داده است. فاطمه «س» عرض کرد: «یا ابتا لا حاجَهَ لِی غَیرُ النَّظَرِ اِلی وَجهِهِ الکَرِیمِ» حاجتی جز توفیق در بندگی خدا ندارم. آرزویم این است که به وجه الله نظاره کنم و ناظر جمال او باشم.» [کافی-ح ۵۳۶[] امـام حسن مجتبی(ع) میفرماید: «مادرم فاطمه (س) را دیدم که در شب جمعه از بستر خـویش جـدا شده، تا طلوع خورشید مشغول عـبادت و راز و نیاز با پروردگار بـود و لحـظهای از رکوع و سجود سر برنمی داشت [وسائل الشیعه-ج ۷-ص ۱۱۳].
در جای دیگر میفرماید: «مَا کانَ فِی هَذِهِ الْأُمَّةِ أَعْبَدُ مِنْ فَاطِمَةَ کانـَتْ تـَقُومُ حَتَّی تَوَرَّمَ قَدَمَاهَا» [بحار الانوار-ج ۴۳-ص ۱۲]عـابدتر از فـاطمه در دنـیا نبود؛ (آن قدر عـبادت کرد) که پاهـای (مبارکش) ورم کرد.
حضرت زهرا(س) از شب اول زندگی تا شب اول قبر، خدا محوری در زندگی را سر لوحه کار خود قرار داده بود شب اول زندگی، وقتی وارد زندگی امیر المومنین «ع» شد فرمود: «َاُنْشِدُکَ اللَّهَ اِن قُمْتَ اِلَی الصَّلاة فَنَعْبُد اللَّهَ تَعالی هذِهِ اللَّیْلَة»:امشب دو رکعت برای خدا نماز بخوانیم.
تمام اعمال حتی آشپزی حضرت زهرا(س) رنگ و بوی خدایی دارد:
سلمان روایت مى کند که داخل خانه زهرا(س) شدم، دیدم در همان حالى که مشغول کار خود بود و جوها را آسیاب مى کرد، قرآن مى خواند [بحار الانوار-ج ۴۳-ص ۸۸].
خدا به عبادت فاطمه(س) بر ملائکه مباهات میکند:
پیامبر «ص» درباره عبادت حضرت زهرا(س) میفرماید: «مَتَى قَامَتْ فِی مِحْرَابِهَا بَیْنَ یَدَیْ رَبِّهَا جَلَّ جَلَالُهُ ظَهَرَ نُورُهَا لِمَلَائِکَةِ السَّمَاءِ کَمَا یَظْهَرُ نُورُ الْکَوَاکِبِ لِأَهْلِ الْأَرْضِ وَ یَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِمَلَائِکَتِهِ یَا مَلَائِکَتِی انْظُرُوا إِلَى أَمَتِی فَاطِمَةَ سَیِّدَةِ إِمَائِی قَائِمَةً بَیْنَ یَدَیَّ تَرْتَعِدُ فَرَائِصُهَا مِنْ خِیفَتِی وَ قَدْ أَقْبَلَتْ بِقَلْبِهَا عَلَى عِبَادَتِی؛ آنگاه که دخترم فاطمه(س) در محراب عبادت، در محضر پروردگار به نماز میایستد، نور عبادتش برای ملائکه آسمان درخشیدن میگیرد؛ بهسان نور ستارگان برای اهل زمین و خداوند پرعزت و جلالت، خطاب به فرشتگانش میفرماید: ملائکه من! بر بندهام فاطمه، سرور کنیزانم، نظر کنید؛ بر درگاه من ایستاده، در حالیکه بند بند وجودش از خوف من مرتعش و لرزان است و با تمامی قلب به عبادت من روی نهاده است.» [الأمالی للصدوق، ص ۱۱۳]در آخرین لحظات زندگی هم، وصیت حضرت زهرا(س) این بود که یا علی شب اول قبر بنشین کنار قبرم و قرآن بخوان.
زندگی امام خمینی پرتویی از زندگی فاطمی:
شاید کسی اشکال کند که این اصول معنوی که ذکر شد باید در زندگی حضرت زهرا(س) وجود داشته باشد چرا که ایشان معصوم بودند. اما در جواب میگوییم درست است که ایشان معصوم بودند، اما این دلیل نمیشود بر اینکه ما نسبت به این اصول بی تفاوت باشیم چرا که این اصول اموری است که بنا به فرموده اهل بیت خود ایشان هم به هر مقامی رسیده اند به خاطر رعایت این اصول بوده است.
برادر امام رضا(ع) به نام زید بن موسی در مدینه دست به خروج زد و کشتار و آتش سوزی در خانههای عباسیان راه انداخت. او را دستگیر کرده نزد مأمون فرستادند. حضرت رضا(ع) هم در برخورد با او زبان به عتاب و ملامت گشود. وقتی زید گفت: من برادر تو و فرزند پدرت هستم. حضرت فرمود: تو تا وقتی برادر منی که در اطاعت خدا باشی.
در نوبتی دیگر وقتی دید برادرش زید، به ناروا فخر میفروشد و خود را به خاندان پیامبر منتسب میدارد، فرمود:ای زید! از خدا بترس، ما به هر مقامی که رسیدهایم در سایه تقوا بوده است. هرکس تقوا نداشته باشد و از خداوند پروا و محاسبه نداشته باشد از ما نیست، ما هم از او نیستیم.ای زید! بپرهیز از اینکه به برخی شیعیان ما توهین کنی و خوارشان سازی...
بهترین نمونه در دوران معاصر که از زندگی حضرت زهرا(س) الگو گرفت و زندگی او بر اساس رعایت این اصول معنوی پایه ریزی شد، زندگی حضرت امام خمینی «ره» میباشد.
ایشان از همان اوایل نهضت به اطرافیان خود اعلام کرد که این حرکت یک حرکت خدا محور است؛ محسن رفیق دوست میگوید: بعد از آزادی امام از زندان، روزی که در منزل آقای روغنی بودند، خواستم خدمت ایشان برسم، اما مأموران شاه تنها علما را به درون خانه راه می دادند. یکی از دوستانِ لبنیات فروش چند تغار ماست درست کرده بود و می خواست به اقامتگاه امام ببرد. از ایشان خواهش کردم، تغار ماست را گرفتم، روی سرم گذاشتم، رفتم تو و تا دو ـ سه روز آنجا ماندم و بیرون نیامدم.
در آنجا صحنه ای جالب دیدم که از یادم نمی رود. دور تا دور اتاق علما نشسته بودند. همه نوعاً زندان رفته بودند. آقایی رفتند جلو و با امام صحبتی داشتند و امام ناراحت شدند. بعد فهمیدم گفته بودند همه این علما که اینجا هستند از علمای مبارز و زندان رفته اند، شما توجهی به آنها بکنید. تا این را گفت دیدم آقا یک مرتبه با حالتی برافروخته گفتند که: «بله، آقایان مجاهده کردند، زندان رفتند. ان شاء الله که برای خدا کرده اند و اجرشان با خداست، اما اگر کسی برای من زندان رفته است من جایزه نمی دهم که برای من زندان بروند ...». [ برداشتهایی از سیره امام خمینی-ج ۳-ص ۲۲۲]
امام در کوچکترین مسائل سعی میکرد از خطر ریا دور باشد و هرگز برای غیرخدا عملی انجام ندهد. در شب شهادت مرحوم حاجآقا مصطفی در مسجد هندی نجف مجلس فاتحه گذاشته بودند، آقای سیدجواد شبر منبر رفتند ایشان نقل میکرد در این مجلس که امام هم در آن شرکت کرده بودند، روضه حضرت علیاکبر (ع) را خوانده و هفت بار هم در منبر به این روضه اشاره و گریزهایی زده بود، اما امام با نهایت آرامش در مجلس نشسته بودند. ایشان با آن گریزهای متعدد میخواست از امام گریهای بگیرد که دل ایشان سبک شود، ولی موفق نشد. با اینکه مصیبت بزرگی بود یک عده که حال امام را دیدند گفتند از بس مصیبت سنگین است، امام شوکه شده و گریهشان نمیآید! لذا پس از مجلس، امام که به منزل تشریف برد به او عرض کردند: آقا شما امشب در روضه گریه نکردید؟ ایشان فرمودند: وقتی او روضه میخواند به من نگاه میکرد و من ترسیدم اگر گریه کنم برای غیرخدا گریه کنم یعنی گریهام بابت مصیبت فرزندم باشد نه برای رضای خدا. [چهل حدیث]
اثر خدا ترسی و خدا محوری، آرامش در لحظه جان دادن
اکثر ما از مرگ میترسیم چرا که متاسفانه با گناه و معصیت و غفلت از یاد خدا آخرت خود را خراب کرده ایم، اما حضرت امام آن چنان آرامشی داشت که در آخرین لحظات زندگی این چنین وصیت میکند «با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص، و به سوی جایگاه ابدی سفر میکنم.» و این مهمترین اثر از آثار خدا محور بودنِ زندگی انسان است./918/ی702/س
اصول دیگر حاکم بر زندگی فاطمه و علی علیهما السلام
اصل مشارکت در امور زندگی
یکی از اصول حاکم بر زندگی فاطمه زهرا «علیها السلام» مشارکت و تعاون در همه مراحل و همه ابعاد گوناگون زندگی میباشد علی «علیه السلام» بچهداری [2] میکرد، فاطمه «علیها السلام» نان میپخت و یا گندم آسیاب میکرد، علی «علیه السلام» به جهاد میرفت و زخم برمیداشت فاطمه «علیها السلام» زخمهای او را درمان میکرد و شمشیر او را میشست، علی «علیه السلام» از مکه بهسوی مدینه هجرت میکرد و فاطمه «علیها السلام» هم به همراه او هجرت را انتخاب مینمود.
ارزشی بودن ازدواج و حاکمیت ارزشها در ازدواج
یکی از مهمترین مسائل در ازدواج غرقه نشدن در مادیات، تجمّلات و فراموش نکردن معنویات و ارزشهاست که کار بسیار مشکل ولی لازم و بسیار مفید برای زندگی است.
حضرت زهرا«علیها السلام» و امام علیبن ابیطالب «علیه السلام» ارزشهای اخلاقی و معنوی را بر خانه و خانواده خود حاکم نمودند.
الف - هنگامی که عروس قصد خروج از خانه دارد نیازمندی به او مراجعه و پیراهن طلب میکند و فاطمه «علیها السلام» پیراهن عروسی خود را به او میبخشد و علی «علیه السلام» هم هیچ اعتراض نمیکند.
ب - شب ازدواج و آغازین لحظههای شروع یک زندگی نوین برای هر زن و مردی شیرین و خاطرهانگیز است، بسیاری از افراد این لحظههای شیرین را به انواع گناه میآلایند و فکر میکنند هرگونه زشتیها و مفاسدی میتواند مجاز باشد. باید دید کاملترین الگوی بانوان جهان حضرت فاطمه «علیها السلام» چه حالاتی دارد و آغازین لحظههای زندگی با همسرش را چگونه شروع مینماید؟
در شب ازدواج علی «علیه السلام»، زهرا «علیها السلام» را نگران دید فرمود: چرا ناراحتی؟ پاسخ داد:
«تَفَکَّرْتُ فی حالی وَ اَمْری عِنْدَ ذَهابَ عُمْری وَ نُزُولی فی قَبْری فَشَبَّهْتُ دُخُولی فی فِراشی بِمَنْزِلی کَدُخُولی اِلی لَحَدی وَ قَبْری فَاُنْشِدُکَاللَّهَ اِنَّ قُمْتَ اِلَی الصَّلاةِ فَنَعْبُدُاللَّهَ تَعالی هذِهِ اللَّیْلَة»[3]
در پیرامون و حال و رفتار خویش فکر کردم بیاد پایان عمر خویش و منزلگاه دیگر بنام قبر افتادم که امروز از خانه پدر به خانه شما منتقل شدم و روزی دیگر از اینجا به طرف قبر و قیامت خواهم رفت، در این آغازین لحظههای زندگی تو را به خدا سوگند میدهم که بیا تا به نماز بایستیم تا با هم در این شب خدا را عبادت کنیم.
ج - در شب عروسی ضمن شادمانی و دف زدن زنان، تکبیر هم گفته میشود و یاد خدا فراموش نمیگردد.
د - پیامبر پس از ازدواج از علی «علیه السلام» سئوال کردند: زهرا «علیها السلام» را چگونه یافتی. حضرت علی «علیه السلام» فرمودند:
«نِعْمَ الْعَوْنُ عَلی طاعَةِ اللَّهِ» [4]
«فاطمه «علیها السلام» چه خوب یاوری، برای اطاعت الهی است»
اهمیت دادن به تربیت فرزندان
رنگ مادی زندگی نباید آنچنان غالب و مهم جلوه داده شود، به شکلی که اساس تشکیل زندگی و اهداف انسانی در آن فراموش گردد. یکی از اهداف زندگی زناشوئی تکثیر و بقاء نسل انسانهاست. آنهم انسانهائی که در نتیجه تربیت و زحمات والدین، شایسته نام انسانی باشند. زندگی اگر چه از نظر مادی ساده باشد میتواند از نظر تربیتی و معنوی ایدهال باشد و لباس تقوا برای فرزندان با اهمیتتر از لباس ظاهر و لباس بدن است.
یکی از اصول حاکم بر زندگی فاطمه زهرا«علیها السلام» دقت در تربیت فرزندان و تحمل همه مشقّتهای لازم برای ارائه بهترین انسانها به جامعه بوده است و نتیجه این زندگی مقدس فرزندانی همچون حسن، حسین، زینب، و امکلثوم«علیهم السلام» میباشند.
اصل میهمان دوستی و ضیافت در خانه
یکی از اصول اخلاقی لازم برای هر خانواده، دیگرگرائی در قالب آداب اسلامی است. یکی از جلوههای زیبای این اصل اخلاقی میهمان پذیری، میهمانی دادن و دوست داشتن این عمل با روی باز است.
در سیره انبیاء الهی و اولیاء دینی همچنین در روایات متعدد دینی بر این اصل دینی و انسانی تکیه شده است.
در روایت داریم که پیامبر گرامی «صلی الله علیه و آله» فرموند:
«اَلضَّیْفُ دَلیلُ الْجَّنَّةِ» [5]
«میهمان راهنمای انسان بهسوی بهشت است»
سیره فاطمه «علیها السلام» و شوهر او در این جهت بسیار روشن، جذاب و خواندنی است به شکلی که در بعضی از روایات وجود دارد که اگر بیش از شش روز میگذشت و میهمانی برای علی «علیه السلام» نمیرسید تأسف میخورد و مینالید. [6] .
در تاریخ آمده است مرد گرسنهای در مسجد مدینه بهپا خاست و گفت:
ای مسلمانان از گرسنگی به تنگ آمدهام مرا میهمان کنید.
پیامبر اسلام «صلی الله علیه وآله» فرمودند: چه کسی این مرد را امشب میهمان میکند؟
حضرت علی «علیه السلام» فرمود: من یا رسولاللَّه! کمی بعد وارد منزل شده از فاطمه «علیها السلام» پرسید:
آیا غذائی در منزل داریم؟ میهمان گرسنه آوردهام.
حضرت زهرا «علیها السلام» ایثارگرانه فرمودند:
«ما عِنْدَنا اِلاّ قُوْتُ الصَّبیَةِ وَلکِنَّا نُؤْثِرُبِهِ ضَیْفَنا»
«در خانه ما غذائی نیست مگر به اندازه خوراک دختربچه اما امشب ایثار کرده گرسنگی را تحمل میکنیم و همین مقدار غذا را به میهمان میبخشیم» [7]
ایثار و انفاق خانوادگی
مقدم داشتن دیگران بر خود اصلی بسیار ارزشمند و فوق انسانی است که هر کس نمیتواند دارنده آن باشد. یکی از امتیازات خانوادگی حضرت زهرا «علیها السلام» حاکمیت این صفت برجسته اخلاقی بر تمامی آنهاست.
بارها و بارها در صحنه گوناگون جلوههای شکوهمند از ایثار جمعی و گروهی فاطمه علیها السلام» و اعضاء خانواده او در تاریخ به ثبت رسیده است.
الف - قصه سوره هلاتی و ایثار گروهی خانواده فاطمه «علیها السلام»
ب - ایثار غذا به میهمان و خود گرسنه بودن.
استفاده و بکارگیری عوامل معنوی برای حل معضلات و مشکلات
یکی از متدها و اصول حاکم بر زندگی فاطمه «علیها السلام» دخالت دادن عوامل معنوی در شئونات زندگی مادّی میباشد. عقیدهمندی حضرت به تأثیر عوامل معنوی و بکارگیری آنها در جای جای زندگی آن بانوی باکرامت جلوهگری دارد که به چند نمونه از آن اشاره میکنیم.
الف - هنگامی که حسن و حسین«علیهما السلام» مریض شدند حضرت زهرا«علیها السلام» برای شفای آنان از عامل معنوی نذر کردن استفاده نمودند.
ب - برای رفع خستگی از کار خانه، پیامبر اکرم «صلی الله علیه وآله» به فاطمه «علیها السلام» تسبیحات معروف حضرت زهرا «علیها السلام» را تعلیم دادند و آن حضرت هم پذیرفت.
ج - تقاضای دعا از پیامبر برای شفای فرزندان.
د - استفاده از تعویذات [8] و دعاها برای حفظ فرزندان.
اهمیت و احترام به کار و همکاری در بین اعضاء خانواده
کار در اسلام عبادت است و بهعنوان یکی از اصول تربیتی و انسانساز طرح میگردد و در سیره اولیاء خدا ارزشی والا داشته است. فاطمه «علیها السلام» و علی «علیه السلام» بهعنوان دو عضو برجسته در خانواده اهلبیت بهکار، احترام خاص میگذاردند و دارای وجدان کاری و همکاری با یکدیگر بودند. علی «علیه السلام» در هر بعد از ابعاد زندگی خود در مقام جهاد، حکومت، سیاست، عبادت و باغداری و مزرعهداری و... بالاترین تلاشها را داشت.
فاطمه زهرا «علیها السلام» نیز در مقام عبادت، دفاع از ولایت، و کار در خانه و خانهداری و اداره فدک بالاترین تلاشها را داشت.
تقسیم کار خانه
زندگی دارای مشکلاتی است که کار نمودن و تقسیم آن بین اعضاء بسیاری از آن مشکلات را حل میکند. زندگی فاطمه «علیها السلام» پر از تلاش، تفاهم و تقسیم کار است. امام باقر«علیه السلام» میفرمایند:
«همانا فاطمه «علیها السلام» با علی «علیه السلام» پیمان بسته بود که کارِ خانه و خمیر کردن آرد و پختن نان و جارو کردن خانه را ایشان انجام دهد و علی «علیه السلام» نیز با ایشان پیمان بسته بود که کارهای بیرون از خانه همچون آوردن هیزم و تهیه غذا را او انجام دهد» [9]
احترام متقابل اعضاء به یکدیگر
یکی از دستورات اخلاقی اسلام حفظ حریم شخصیتی افراد و احترام متقابل افراد به یکدیگر است.
در زندگی فاطمه «علیها السلام» اصل احترام اعضاء خانواده به یکدیگر رعایت میگردید و همسر نسبت به همسر و هر یک از والدین در ارتباط با فرزندان خود احترام خاصی قائل بودند.
حاکمیت اصل مشورت بر زندگی
مشورت یعنی استفاده از فکر، خرد و تجارب دیگران و اضافه نمودن اندوختههای علمی و عملی دیگران به خود و زندگی خود. وجود مشاور در زندگی بسیار لازم و ضروری است چرا که بسیاری از اوقات تسریع و تسهیل در روند زندگی ایجاد میکند و گاهی مشکلات و تعارضها را حل مینماید. همچنین جسارت مشورت طلبی و مشاوره با دیگران یکی از روحیات لازم برای هر خانواده است.
یکی از اصول حاکم بر زندگی فاطمه «علیها السلام» و علی «علیه السلام» مشورت خواهی و مشاوره با پیامبر مکرم اسلام به عنوان فکر برتر و قابل احترام بود. این دو بزرگوار بارها به پیامبر برای امور زندگی خود مراجعه مینمودند و از ارشادات و راهنمائیهای آن حضرت بهرهمند میشدند.
همچنین پیامبر اکرم «صلی الله علیه وآله» هنگامی که آمادگی این دو بزرگوار را برای هدایتپذیری دیدند بارها خود بهخانه زهرا«علیها السلام» مراجعه میکردند و آنها را رهبری و راهنمائی مینمودند. مثلاً در تقسیم کار بین زوجین حضرت با پیامبر«صلی الله علیه وآله» مشورت نمودند [10] و برای استخدام مستخدم با پیامبر«صلی الله علیه وآله» مشورت نمودند و کمک خواستند. [11] .
پیامبر اکرم شش ماه متوالی هنگام نماز درب خانه فاطمه «علیها السلام» میایستادند و آنها را دعوت به نماز میکردند. [12]
فرمان پذیری فاطمه از علی
روزی امام علی «علیه السلام» وارد منزل شد و فرمود: فاطمه جان خلیفه و عمر در پشت خانه منتظر اجازه ورود میباشند تا نظر شما چه باشد؟
حضرت زهرا «علیها السلام» فرمود:
«اَلْبَیْتُ بَیْتُکَ وَالْحُرَّةُ زَوْجَتُکَ اِفْعَلْ ما تَشاءُ»[13]
«علیجان خانه، خانه توست و من زن آزاده همسر تو میباشم هر آنچه میخواهی انجام ده»
نفی ارزشهای جاهلی در ملاک انتخاب همسر
امام صادق «علیه السلام» میفرمایند: هنگامی که طرفین همدیگر را بهخاطر ثروت یا زیبائی به ازدواج درآورند به این هدف نخواهند رسید ولی اگر یکدیگر را بهخاطر دین و ایمانشان انتخاب کنند خدای عزوجل هم زیبائی و هم ثروت را به هر دوی آنها خواهد داد.
و حضرت زهرا «علیها السلام» به پیامبر «صلی الله علیه وآله» میفرماید:
«یا رَسُولَاللَّهِ: دَخَلَ عَلَیَّ نِساءٌ مِنْ قَرَیْشٍ وَ قُلْنَ لی زَوَّجَکِ رَسُولُ اللَّهِ مِنْ فَقیرٍ لا مالَ لَهُ» [14]
«ای رسول خدا زنان قریش به منزل من وارد شدند و سرزنش آغاز کردند و گفتند: پیامبر تو را همسر کسی قرار داد که سرمایهای ندارد»
اصل آرایش و زینت برای همسر
برای زن در رسیدگی به وضع ظاهریش بهخاطر همسرش سزاوار نیست که به خود و سر و وضعش نرسد ولو به اینکه گردنبندی را در گردن خویش بیاویزد و نیز پسندیده نیست که دستش را بدون رنگ رها کند ولو اینکه مختصر حنائی بگذارد گرچه سالخورده باشد.
در زندگی فاطمه زهرا «علیها السلام» آمده است که امسلمه میگوید: از حضرت زهرا «علیها السلام» پرسیدم آیا عطر و بوی خوش ذخیره کردهای؟ فرمودند: آری. رفت و شیشه عطری آورد و مقداری در کف دست من ریخت. بوی خوشی داشت که هرگز نشنیده بودم. گفتم: این عطر خوشبو را از کجا تهیه کردهای؟ فرمود: این عطر مُشکی است که از بال و پَر جبرئیل فرو ریخته است. [15]
پیامبر اکرم «صلی الله علیه وآله» به عمار یاسر مأموریت داد برای شب عروسی حضرت زهرا«علیها السلام» عطرهای خوشبو تهیه نماید، عمار یاسر میگوید: عطر خوبی تهیه کرده به منزل فاطمه «علیها السلام» بردم فرمود:
«یااَبَاالْیَقَظانِ ما هذَا الطّیْبُ؟»
«ای عمار یاسر این عطر چیست؟»
گفتم: پدرت رسول خدا«صلی الله علیه وآله» مرا امر کرد تا فراهم نمایم. [16] .
عبادت در خانه و مأنوس نمودن اطفال با عبادت
امام مجتبی «علیه السلام» میفرماید مادرم فاطمه «علیها السلام» را دیدم که شب جمعه در محراب خویش به عبادت ایستاده و پیوسته در رکوع و سجود بود تا آنکه سپیده صبح بردمید و از او میشنیدم که برای مردان و زنان مؤمن دعا میکرد و نامشان را بر زبان جاری میساخت و برایشان دعا میکرد ولی برای خویش هیچ دعا نمیکرد، پس به او گفتم: ای مادر! چرا همانگونه که برای دیگران دعا میکنی برای خود دعا نمیکنی؟
فرمود: «ای پسرم! نخست باید همسایگان را دریافت و دعا نمود آنگاه به خانه و اهل خانه پرداخت» [17]
اختصاص اطاقی برای عبادت در خانه
یکی از دستورات اسلام رعایت آداب دینی در خانه و انجام فرایض و مستحبات دینی در محیط و فضای خانه است. خواندن قران در خانه، گفتن اذان، خواندن نمازهای مستحبی مخصوصاً نماز شب در خانه از مواردی است که اسلام بر آن تکیه داشته است.
اختصاص مکانی برای عبادت و نماز در خانه بخشی از توصیه های اسلام در اینخصوص است. در روایت است که حضرت زهرا «علیها السلام» محراب عبادت داشت، [18] لباس و عطر مخصوص نماز داشتند [19] همچنین علی «علیه السلام» مکانی مخصوص برای عبادت داشتند و فرزندان خود را هم هنگام عبادت شبانه به آن مکان میبردند.
اصل جهادی بودن همه اعضاء و فدائی دادن برای اسلام
خانه فاطمه «علیها السلام» تجلیگاه جهاد اسلامی، تربیت مجاهدین خط مقدم جبهه نبرد و مأنوس با مبارزه شمشیر، میدان جنگ، خون، شهادت، زخم برداشتن و دفاع از اسلام بود صاحب ذوالفقار همسر فاطمه «علیها السلام»، حمزه سیدالشهداء عموی او، امام حسن مجتبی «علیه السلام» و امام حسین «علیه السلام» آفریننده بزرگترین حماسههای تاریخی، فرزندان او هستند. بلی محسن شهید، فاطمه «علیها السلام» لطمه دیده، علی «علیه السلام» زخم خورده، حسن «علیه السلام» مسموم و حسین «علیه السلام» سر جدا و زینب و کلثوم به اسارت رفته همه و همه زیر یک سایبان و در یک خانه بودهاند و این یکی از امتیازات بزرگ خاندان فاطمه «علیها السلام» است.
که خداوند متعال فرمود:
«فَضَّلَ اللَّهُ الْمجاهِدینَ عَلَی الْقاعِدینَ اَجْراً عَظیماً» [20]
«خدا برتری داده است مقام مجاهدین و رزمآوران را بر مرفهین و نشستگان»
اصل ارتباط خانه با مسجد و آشنا نمودن فرزندان با مسجد
خانه فاطمه و علی «علیهما السلام» در کنار مسجد پیامبر«صلی الله علیه وآله» بود و درب آن نیز به مسجد باز میشد عدهای دیگر از یاران پیامبر«صلی الله علیه وآله» هم دری از خانهشان به مسجد باز میشد. روزی پیامبر«صلی الله علیه وآله» فرمان داد تمامی درهایی را که به مسجد باز میشد ببندند، جز درب خانه فاطمه و علی «علیهما السلام »که آن را به دستور پیامبر «صلی الله علیه وآله» باز نهادند. وقتی یاران پیامبر«صلی الله علیه وآله» میگفتند ای رسول خدا «صلی الله علیه وآله» درب خانههای ما را به مسجد بستی اما درب خانه علی «علیه السلام» را باز نهادی فرمود: من آن را نبستم بلکه به فرمان خدا بسته شد. [21] .
علم دوستی همه اعضاء خانواده
یکی از ارزشهای مهم اسلامی و انسانی علم و دانش و تلاش برای کسب معرفت دینی و اشاعه فرهنگ علم دوستی در بین دیگران است. همه اعضاء خانواده زهرا«علیها السلام» بعنوان گنجینههای علم خدا، آشنا با علوم و تفسیر قرآن و عارف به احادیث پپامبر بودند برای آنان علم ارزش ویژه دارد. در این جهت بهنقل یک روایت می پردازیم.
شخصی وارد محضر فاطمه زهرا «علیها السلام» گردید و عرض کرد: ای دختر رسول خدا «صلی الله علیه وآله» آیا پیامبر اسلام یادگاری نزد شما دارد که به عنوان هدیه و تحفه عنایت فرمائید؟
فاطمه «علیها السلام» به کنیزی که در حضورش بود فرمودند آن ابریشینه یا آن جریده را بیاور.
کنیزک به جستجوی آن پرداخت ولی آن را نجست. فاطمه «علیها السلام» بسیار ناراحت شدند و فرمودند: سعی کن آن را پیدا کنی چرا که ارزش این نوشته علمی از نظر من به منزله حسن و حسین«علیهما السلام» میباشد.
پس با تلاش و جستجو کنیزک آن را پیدا کرد. پارچهای بود که در غلاف مخصوص خویش قرار گرفته بود. [22]
استفاده از خدمتکار برای فراغت بیشتر داشتن
حضرت فاطمه «علیها السلام» با همه بزرگواری و مقام و منزلتی که در پیشگاه خداوند داشت کار خانه را خود انجام میداد و تا مدتها خدمتکار نداشت. روزی پیامبر«صلی الله علیه وآله» زنی را که در یکی از جنگها اسیر گرفته بود نزد فاطمه «علیها السلام» آورد و دست او را در دست آن حضرت گذاشته فرمود:
ای فاطمه «علیها السلام» این زن در خدمت توست او اهل نماز است. سپس درباره او سفارش کرد. فاطمه «علیها السلام» نگاهی به صورت پیامبر کرد و چنین گفت:
کار خانه را تقسیم میکنیم یک روز من کار میکنم و یک روز او. اشک در چشمان پیامبر حلقه زد و فرمود: «اَللَّهُ اَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَهُ» [23]
رعایت حق خدمتکار
از سلمان نقل شده که گفت در خانه حضرت زهرا«علیها السلام» بودم که دیدم فاطمه «علیها السلام» نشسته و آسیابی پیش روی اوست و بوسیله آن مقداری جو را آرد میکند و عمود آسیا خونآلود است و حسین «علیها السلام» در یک جانب بر اثر گرسنگی بهشدت گریه میکند. عرض کردم ای دختر رسول خدا چندان خود را به زحمت نینداز و اینک این فضه است و در خدمت حاضر است فرمود: رسول خدا«صلی الله علیه وآله» به من سفارش نمود که کارهای خانه را یک روز من انجام دهم و روز دیگر فضّه. دیروز نوبت فضّه بود و امروز نوبت من است. [24] .
محنت پذیری همه اعضاء خانواده
همه اعضاء خانواده فاطمه زهرا«علیها السلام» محنتپذیر و آبدیده و آماده چشیدن رنجها در مسیر اسلام بودند. انواع اذیتهای اجتماعی و آزارهاو کمبودهای مختلف را در جهت تکمیل شخصیت خود و در دفاع ازحدود اسلام و آرمانهای پیامبر«صلی الله علیه وآله» به خود خریدند.
سه سال در شعب ابیطالب زندگی کردن، هجرت از مکه و ورود به مدینه، شرکت در جنگهای مختلف، تحمل آزارهای زبانی مردم، آماده نمودن خود و همه اعضاء خانواده برای شهادت و اسارت یکی بعد از دیگری، شاهد شهادت یکدیگر بودن اما خستگی ناپذیری و نشاط در همه شرائط، از خصوصیات و مصادیق محنتپذیری اعضاء خانواده فاطمه زهرا «علیها السلام» است.
دفاع از ارزشها از طریق خطابه و تسلط بر ادبیات و شعر در همه اعضاء خانواده
یکی از امتیازات آل یس قدرت بیان، شیرینی کلام و غنای کلامی آنان است. از علی «علیه السلام» تا امکلثوم، همه و همه خطبههای شیرین علمی و بلیغ دارند و در موقع لزوم در مقام خطابه به عنوان برترین خطبا و سخنرانان، عالیترین بیانات را داشتهاند.
خطبههای امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه، خطبههای فاطمه زهرا«علیها السلام» در مدینه و اشعار باقیمانده از ایشان [25] ، خطبههای امام حسن مجتبی «علیه السلام» و سخنرانیهای حضرت سیدالشهدا «علیه السلام» خطابههای زینب کبری و امکلثوم در ماجرای عاشورا، حکایت از قدرت بیان و وجود این فضیلت برجسته خانوادگی در اهلبیت عصمت و طهارت دارد.
شجاعت و دلیری همه اعضاء
شجاعت یکی از چهار ضلع مهم فضائل بزرگ اخلاقی است چرا که اصول اخلاقی مهم شامل چهار عنوان شجاعت، عدالت، عفت و حکمت میباشد.
خاندان اهلبیت همچنانکه در باب عدالت عفت و حکمت عالیترین مدارج را دارا میباشند در احراز صفت شجاعت هم بالاترین و کاملترین آن را بهرهمندند.
شجاعتهای علی «علیه السلام»، دلاوریهای فاطمه «علیها السلام» در مقام احتجاج و درگیر شدن با عمر و خلفای ستم، شجاعتهای امام حسن «علیه السلام» و حسین بن علی «علیه السلام» و شجاعتهای زینب کبری و امکلثوم«علیهم السلام» در مبارزه با بنیامیه، معاویه و یزید باز از سندهای محکم تاریخی جهت اثبات شجاعت خانوادگی اهلبیت عصمت و طهارت است.
عشق و عاطفه و مهربانی همه اعضاء به یکدیگر
انسانهای کامل در تمام ابعاد وجودی به کمال رسیده و در هر جهت عالیترین رتبه را احراز نمودهاند خاندان فاطمه زهرا«علیها السلام» بهعنوان کاملترین انسانها از جهت عاطفی و محبتورزی به یکدیگر خالصترین و بیشترین محبتها و عشقها را داشتند. محبت صددرصد عاطفی فاطمه علیها السلام» به امیرالمؤمنین «علیه السلام» و محبت علی «علیه السلام» به فاطمه «علیها السلام» محبت علی و فاطمه«علیهم السلام» به فرزندان و محبت فرزندان آن دو بزگوار به پدر و مادر در تاریخ قصههای متعدد و درسآموزی دارد.
بطور مثال هنگامی که مولا امیرالمومنین را برای بیعت از خانه بیرون میبرند عشق مشتعل فاطمه «علیها السلام» نسبت به علی «علیه السلام» فروزانتر میشود و در مقام عواطف پاک خود به سلمان میگوید:
«یا سَلْمانُ یُریدُونَ قَتَلَ عَلّیٍ وَ ما عَلی عَلِیٍّ صَبْرٌ فَدَعْنی حَتَّی اَتی قَبْرَ اَبی فَانْشِرَنَّ شَعْری وَ اَشُقَّ جَیْبی وَ اَصیحَ اِلی رَبّی»
«ای سلمان آنها قصد جان علی «علیه السلام» را دارند و من در شهادت علی علیه السلام» نمیتوانم صبر کنم صبرم تمام شده مرا به حال خود بگذار تا کنار قبر پدرم بروم موهایم را پریشان نموده گریبان چاک سازم و به درگاه خدا ناله سر دهم» [26]
پس از لحظاتی چند که در میان سکوت و اندوه و شگفتی حاضران، مهاجمین دست از امام کشیدند و امام علی «علیه السلام» تنها و مظلوم از مسجد مدینه بیرون آمده راه خانه را در پیش گرفت، حضرت زهرا «علیها السلام» شوهر معصوم را نگریسته و فرمود:
«رُوحی لِرُوحِکَ الْفِداءُ وَ نَفْسی لِنَفْسِکَ الْوِقا یا اَبَاالْحَسَنْ اِنْ کُنْتَ فی خَیْرٍ کُنْتُ مَعَکَ وَ اِنْ کُنْتَ فی شَرٍّ کُنْتُ مَعَکَ»
«علیجان، جانم فدای جان تو و جان و روح من سپر بلای جان تو یا اباالحسن همواره با تو خواهم بود، اگر تو در خیر و نیکی بسر میبری با تو خواهم زیست و یا اگر در سختی و بلاها گرفتار شدی باز هم با تو خواهم بود» [27]
انضباط و آدابی بودن زندگی فاطمه و خاندان او
یکی از آثار و فوائد مهم اعتقاد دینی [28] مؤدّب شدن انسان به مجموعهای از آداب و قوانین برای انجام اعمال زندگی است یک فرد متدین همه رفتارهایش دارای قانونمندی دینی است. خواب، خوراک، کلام، نظافت، خانهداری و همه شئون او دارای انضباط خاص قانونی است. فاطمه زهرا«علیها السلام» بعنوان نمونه کامل یک زن مسلمان و یک الگوی تمام عیار انسانی انضباط خاص را بر زندگی حاکم نموده بود و آداب خاص بر زندگی ایشان حاکم بود و نیز به آن توصیه مینمودند. برای مثال به موارد زیر میتوان اشاره کرد:
الف - هنگام خواب حضرت چهار عمل مستحبی انجام میدادند:
1- خواندن سه سوره قل هواللَّه که پاداش ختم قرآن دارد.
2- صلوات فرستادن بر پیامبر گرامی اسلام «صلی الله علیه وآله» و پیامبران الهی که موجب شفاعت پیامبران از انسان خواهد شد.
3- طلب مغفرت برای مؤمنین که موجب خشنودی آنهاست.
4- گفتن تسبیحات اربعه [29] که ثواب حج و عمره دارد .
ب - فاطمه زهرا«علیها السلام» همیشه در خانه معطر بود. [30] .
ج - فاطمه زهرا«علیها السلام» برای نماز، لباس مخصوص و برای عبادت جایگاه مخصوص داشتند. [31] .
د- کار بیرون خانه و کار داخل خانه بین علی «علیه السلام» و ایشان تقسیم شده بود.
و - کار داخل خانه را هنگامی که خدمتکار استخدام نمودند بین خود و او تقسیم نمودند.
اصل بندگی:
حضرت زهرا (علیها السلام) در تمام شئون زندگی خویش به این اصل باور داشتند و با الهام از آیات قرآن به این اصل مهم پایبند بودند، ما مصادیق زیادی دال بر اصل بندگی حیات حضرت زهرا (علیها السلام) سراغ داریم که من به برخی از آنها اشاره میکنم:
حضرت زهرا (علیها السلام) در پاسخ به خواستگاری امیرالمؤمنین از ایشان، سؤال میکنند که آیا خدا و پیامبر از این وصلت راضی هستند؟
در شب عروسی وقتی پا به خانه امیر مؤمنان میگذارند، به همسرشان عرض میکنند که دوست دارم در شب اول زندگیمان با نماز و عبادت خداوند شروع شود.
در خطبه معروفی که بعد از رحلت پدرشان و در مقام دفاع از حق مسلم خویش خواندند. ابتدا به ابر توحید و یگانگی خداوند تأکید ورزیدند.
پی نوشت:
[1] نهجالحیاة/ ص 161،163.
[2] همان/ ص 166.
[3] نهجالحیاة/ ص 35.
[4] نهجالحیاة/ ص 223.
[5] بحارالانوار/ ج 75/ ص 459.
[6] میزانالحکمة/ ح 11106.
[7] نهجالحیاة/ ص 130.
[8] تعویذات جمع تعویذ - به معنای دعاهائی است که بر کاغذ مینویسند و برای دفع چشم بد و رفع بلا با خود حمل میکنند.(نقل از فرهنگ عمید).
[9] نهجالحیاة/ ص 167،168.
[10] نهجالحیاة/ ص 168.
[11] نهجالحیاة/ ص 167.
[12] صدیقه طاهره/ عقیقی بخشایشی/ ص 142.
[13] نهجالحیاة/ ص 22.
[14] نهجالحیاة/ ص 32.
[15] نهجالحیاة/ ص 170.
[16] نهجالحیاة/ ص 170.
[17] نهجالحیاة/ ص 169.
[18] منتهیالامال/ ص 154.
[19] نهج الحیاة/ ص 169.
[20] نساء/ 95.
[21] چشمه در بستر/ مسعود آقائی/ ص 104.
[22] صدیقه طاهره/ عقیقی بخشایشی/ ص 137 - نهجالحیاة/ ص 225..
[23] جلوههای رفتاری حضرت زهرا «علیها السلام»/ ص 98.
[24] نهجالحیاة/ ص 167.
[25] نهجالحیاة/ ص 184،202.
[26] نهجالحیاة/ ص 145.
[27] نهجالحیاة/ ص 147.
[28] قال علی «علیه السلام»: الدین الادب [دین یعنی ادب و قانون.
[29] منتهی الامال/ شیخ عباس قمی/ ص 156.
[30] نهجالحیاة/ ح 96/ ص 169.
[31] نهجالحیاة/ ح 96/ ص 169.
منابع:
https://hozeh.areeo.ac.ir/fa-IR/hozeh.areeo.ac/18529/news/view/32322/93686/Staging
https://rasanews.ir/fa/news/600078/-
https://rasanews.ir/fa/news/598687/
http://eheyat.com/%D8%A7%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%AD%D8%A7%DA%A9%D9%85-%D8%A8%D8%B1-%D8%B3%DB%8C%D8%B1%D9%87-%D9%88-%D8%AD%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA-%D8%B2%D9%87%D8%B1%D8%A7-%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85/