چرا احسان و نیکوکاری کنیم؟
حوزه/ احسان، علاوه بر اثر بخشی اجتماعی و اشاعه خیر و نیکی در جامعه، برای محسن نیز آثار ارزشمند متعددی دارد.
به گزارش خبرگزاری «حوزه»، کتاب «اصول اخلاق اجتماعی» اثری از پژوهشکده تحقیقات اسلامی است که در آن به بررسی موارد متعدد از اخلاقهای اجتماعی پرداخته و «حوزه نیوز» به انتشار این مباحث در شمارههای گوناگون خواهد پرداخت.
* احسان
- تبیین واژهها
(احسان) یعنی رساندن نفعِ نیکو به دیگران و (محسن) کسی است که به دیگران سود زیبا میرساند .۱۸۹
فرق عدل با احسان: عدل، دادن حق دیگران و گرفتن حق خویش، بدون کم و زیاد است و احسان، پرداختن بیش از بدهی و دریافت کمتر از طلب است، از این رو احسان بر عدل برتری دارد .۱۹۰
امیرمؤمنان (ع) نیز با مقایسه این دو واژه با یکدیگر فرموده است:
(اَلْعَدْلُ الاِْنْصافُ وَ الاِْحْسانُ التَّفَضُّلُ )۱۹۱
عدل، انصاف (میان خود و دیگران) است و احسان، برتری دادن (دیگران بر خویش) است.
(معروف) نیز معنایی نزدیک به احسان دارد:
(کُلُّ مَعْروُفٍ اِحْسانٌ )۱۹۲ هر معروفی، احسان است.
- اهمیّت ویژه
یکی از اسماءی حسنای الهی (محسن) است و احسان دمادم او شامل همه بندگان میشود؛ اما ذات مقدس پروردگار به بندگانی که کاری خدایی انجام دهند، عنایت ویژه دارد. از این رو فرمود:
(…اَحْسِنُوا اِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الُْمحْسِنینَ )۱۹۳ نیکی کنید به تحقیق که خدا نیکوکاران را دوست دارد.
و برای امیدواری و تشویق بیشتر محسنان میفرماید:
(..اِنَّ اللّهَ لَمَعَ الُْمحْسِنینَ )۱۹۴ همانا خدا با محسنان است.
در آیات دیگری نیز قرآن مجید با تعابیر گوناگونی به اهمیت و ضرورت احسان، تصریح فرمود. همچنین روایات بیشماری از پیشوایان معصوم پیرامون احسان صادر شده که نشانگر آن است که احسان در دیدگاه اسلام به عنوان یک اصل اخلاقی مطرح است و جامعه بشری برای تکامل و شکوفایی خویش، بدان نیازمند است و مدینه فاضله اسلامی هرگز از احسان و محسنان تهی نیست. از این رو رهبر عظیم الشأن اسلام فرمود:
(رَاءْسُ الْعَقْلِ بَعْدَ الدّینِ التَّوَدُّدُ اِلَی النّاسِ وَ اصْطِناعُ الْمَعْرُوفِ اِلی کُلِّ بَرٍّوَ فاجِرٍ )۱۹۵
پ س از قبول دین، نخستین دستور عقل، دوست داشتن مردم و نیکی کردن به هر انسان خوب و بدی است.
امیرمؤمنان سلام اللّه علیه نیز در سخن نغزی میفرماید:
(اُبْذُلْ مَعْرُوفَکَ لِلنّاسِ کافَّةً فَاِنَّ فَضیلَةَ فِعْلِ الْمَعْرُوفِ لایَعْدِلُها عِنْدَاللّهِسُبْحانَهُ شَیْءٌ )۱۹۶
کار خوب خویش را به همه مردم اهدا کن زیرا که هیچ چیز نزد خدای سبحان، معادل فضیلت کار نیک نیست.
و برترین نشانه ایمان را نیز احسان دانسته و فرموده است:
(اَفْضَلُ الاِْیمانِ الاِْحْسانُ )۱۹۷
- نمودهای احسان
چنانکه گذشت، احسان دایره گسترده ای دارد و هر کار نیکی را که انسان نسبت به دیگران انجام دهد، در بر میگیرد، خواه این دیگران، خدا ،۱۹۸ پدر و مادر و مؤمنان باشند یا نامسلمانان و دشمنان.
بر این اساس، احسان، نمودهای متنوّعی دارد که شمارش آنها میسّر نیست، از این رو در اینجا به تعدادی از آنها اشاره میکنیم:
۱ ایمان و اطاعت خدا
زیباترین احسان، ایمان به محسن واقعی و اطاعت از فرامین اوست که خود، سرچشمه انواع دیگر احسان ها نیز خواهد شد.
امام صادق (ع) فرمود: (مَنْ سَرَّهُ اَنْ یَبْلُغَ اِلی نَفْسِهِ فِی الاِْحْسانِ فَلْیُطِعِ اللّهَ )۱۹۹
هر کس از این شاد میشود که نهایت احسان را در حق خویش انجام دهد، باید فرمانبردار خدا باشد.
عمر بن یزید نیز میگوید: (شنیدم که امام صادق (ع) میفرمود: وقتی مؤمن (احسان کند و) عملش را نیکو انجام دهد، خداوند به هر حسنهای هفتصد برابر پاداش میدهد. پرسیدم: احسان چیست؟ فرمود: وقتی نماز به جای می آوری، رکوع و سجودت را کامل انجام بده و هنگامی که روزه هستی، از هر چه که روزه ات را تباه میکند، دوری گزین … و کارهایت را از آلودگی پاک گردان )۲۰۰
۲ جهاد
جهاد با دشمنان برونی (جهاد اصغر) و دشمنان درونی (جهاد اکبر) نیز از مصادیق مهمّ احسان به شمار میرود؛ چنانکه قرآن مجید میفرماید:
(وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ اِنَّ اللّهَ لَمَعَ الُْمحْسِنینَ )۲۰۱
آنان که در راه ما جهاد کنند، قطعاً راههای خویش را به آنان نشان دهیم و خداوند با محسنان است.
مفسر عالیقدر شیعه مرحوم طبرسی جهاد در این آیه را به دو نوع جهاد اکبر و اصغر، تفسیر کرده است .۲۰۲
۳ خدمت به پدر و مادر
به این نوع احسان نیز در قرآن تصریح شده و خداوند پس از عبادت خویش، آن را از مؤمن خواسته است:
(وَ قَضی رَبُّکَ اَلاّ تَعْبُدُوا اِلاّ اِیّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ اِحْساناً )۲۰۳
پروردگارت حکم کرده که جز او را نپرستید و به پدر و مادر احسان کنید.
خدمت به پدر و مادر در حدّ توان و به شرط هماهنگی با دستور خدا محدوده خاصیّ ندارد و اداره همه شؤ ون زندگی آنان را در بر میگیرد و حتی در صورت بی نیازی آنها نیز فرزند موظف است پروانه وار گرد شمع وجودشان بچرخد و احترامشان نماید. امام صادق (ع) در تفسیر (احسان) در آیه یاد شده فرموده است:
(اَلاِْحْسانُ اَنْ تُحْسِنَ صُحْبَتَهُما وَ اَنْ لا تُکَلِّفَهُما اَنْ یَسْاءَلاکَ شَیْئاً مِمّا یَحْتاجانِ اِلَیْهِ وَ اِنْ کانا مُسْتَغْنِیَیْنِ )۲۰۴
احسان (به پدر و مادر) این است که معاشرتشان را نیکوداری و آنها را مجبور نسازی که چیزی از نیازمندیهای خود را از تو درخواست کنند گر چه بی نیاز باشند.
۴ احسان به زیردستان
رأفت و مهربانی و رسیدگی به امور زیردستانی چون خدمتگزار، نیروهای تحت امر و… نیز از مصادیق بارز و زیبای احسان است. پرداخت حقوق کامل زیردستان، عفو و گذشت نسبت به آنان، تفقّد و دلجویی از آنان، رفع مشکلات و کمک رسانی در حدّ توان به آنها احسان محسوب میشود؛ یونس بن عمّار میگوید: (امام صادق صلوات اللّه علیه کنیز فرزندش اسماعیل را به من تزویج کرد و فرمود: به او احسان کن. پرسیدم: چگونه؟ فرمود: (شکمش را سیر کن، بدنش را بپوشان و از تقصیرش درگذر …)۲۰۵
امام علی (ع) نیز فرمود:
(اِطْعامُ الاَْسیرِ وَ الاِْحْسانُ اِلَیْهِ حَقُّ واجِبٌ وَ اِنْ قَتَلْتَهُ مِنَ الْغَدِ )۲۰۶
غذا دادن به اسیر و احسان به او حقّی واجب است گر چه فردا او را [طبق قانون خدا] بکشی.
۵ کارهای خیر
همه کارهای خیری که در راستای خدمت به مردم انجام پذیرد، مانند ساختن راه، بیمارستان، مدرسه، مسجد، جلوگیری از آتش و زلزله، دفاع از مرز و بوم، حتّی برداشتن سنگ یا خاری از میان راه مردم، احسان محسوب میشود و پاداش دارد؛ رسول اکرم (ص) فرمود:
(دَخَلَ عَبْدٌ الجَنَّةَ بِغُصْنٍ مِنْ شَوْکٍ کانَ عَلی طَریقِ الْمُسْلِمینَ فَاَماطَهُ عَنْهُ )۲۰۷
بنده، به سبب خاری که از راه مسلمانان بر میدارد، وارد بهشت میشود.
امیرمؤمنان صلوات اللّه علیه نیز فرمود:
(مَنْ رَدَّ عَنِ الْمُسْلِمینَ عادِیَةَ ماءٍ اَوْنادٍ اَوْ عادِیَةَ عَدُوٍّ مُکابِرٍ لِلْمُسْلِمینَ غَفَرَاللّهُ لَهُ ذَنْبَهُ )۲۰۸
هر کس شرّ سیل و آتش سوزی یا شرّ دشمن کینه توزی را از سر مسلمانان رفع کند، خداوند گناهش را میآمرزد.
- شرایط احسان کامل
احسان در هر شرایطی، نیکو و پسندیده است ولی چون مؤمن، هر عملی را برای کسب رضای الهی انجام میدهد، باید شرایط کمال و قبولی آن را نیز مراعات کند تا در دام شیطان گرفتار نشود و عملش بدون پاداش نماند.
امام علی (ع) برای کامل شدن احسان سه چیز را شرط دانسته و فرموده است:
(اَلْمَعْرُوفُ لا یَتُمُّ اِلاّ بِثَلاثٍ، بِتَصْغیرَهِ وَ تَعْجیلِهِ وَ (سَتْرِهِ) فَاِنَّکَ اِذا صَغَّرْتَهُ فَقَدْ عَظَّمْتَهُ وَ اِذا عَجَّلْتَهُ فَقَدْ هَنَّاءْتَهُ وَ اِذا سَتَرْتَهُ فَقَدْ تَمَّمْتَهُ )۲۰۹
کار نیک، کامل نمیشود مگر به سه چیز: کوچک دانستن، تسریع و پنهان داشتن آن چرا که وقتی آن را کوچک بشمری (در واقع) بزرگش کرده ای و وقتی تسریع کردی، آسانش نموده ای و هنگامی که پنهانش داری، کاملش کرده ای.
- آثار احسان در کلام امیرمؤمنان (ع)
احسان، علاوه بر اثر بخشی اجتماعی و اشاعه خیر و نیکی در جامعه، برای محسن نیز آثار ارزشمند متعددی دارد که با استمداد از سخنان امیرمؤمنان(ع) به پنج نمونه آن اشاره میکنیم:
۱ نامداری و عمر طولانی
نیکوکاری به طور طبیعی نام نیکوکار را در میان مردم منتشر میکند و احسان شوندگان و دیگران با زبان حال و مقال بهروزی و عمر او را از خدا میطلبند:
(کَثَرَةُ اصْطِناعِ الْمَعْرُوفِ تَزیدُ فِی الْعُمْرِ وَ تَنْشُرُ الذِّکْرَ )۲۱۰
فراوانی کار نیک، عمر (نیکوکار) را زیاد و یاد و آوازه (او) را منتشر میکند.
۲ فراوان شدن یاران
جامعه، خود را نسبت به نیکوکاران بدهکار میداند و هر کس تلاش میکند به نحوی احسان آنها را تلافی کند، از این رو، یاران و خدمتگزاران او زیاد میشوند:
(مَنْ کَثُرَ اِحْسانُهُ کَثُرَ خَدَمُهُ وَ اَعْوانُهُ )۲۱۱
کسی که زیاد احسان کند، خدمتگزاران و یارانش فراوان میشوند.
۳ خوش فرجامی
سرو کار محسن همواره با نیکی هاست از این رو کارهایش آسان انجام میگیرد و فرجام خوشی در انتظار اوست:
(مَنْ اَحْسَنَ اِلَی النّاسِ حَسُنَتْ عَواقِبُهُ وَ سَهُلَتْ لَهُ طُرُقُهُ )۲۱۲
هر کس به مردم، احسان کند، عاقبتش نیکو میشود و کارهایش به آسانی انجام میگیرد.
۴ حیات جاوید
بیرون آمدن از محدوده تنگ نفع پرستی و گام نهادن در احسان به دیگران، پیوستن به عالم ملکوت و یافتن حیات جاوید است:
(اَلُْمحْسِنُ حَیُّ وَ اِنْ نُقِلَ اِلی مَنازِلِ الاَْمْواتِ )۲۱۳
شخص نیکوکار (همیشه) زنده است گر چه به گورستان منتقل شود.
۵ توشه آخرت
دنیا مزرعه آخرت است و هر کسی در اینجا بذر نیکو بکارد به طور قطع در آن سرا، میوه شیرین می چیند:
(نِعْمَ زادُ الْمَعادِ الاِْحْسانُ اِلَی الْعِبادِ )۲۱۴
احسان به بندگان خدا، توشه خوبی برای آخرت است.
- آفت احسان
همه اعمال مؤمن، از جمله احسان، پس از انجام نیز در معرض خطر قرار دارد و افت هایی تا دم مرگ آنها را تهدید میکند؛ (منت نهادن) (یعنی احسان را به رُخ افراد کشیدن) درخت تنومند احسان را از ریشه میخشکاند و آن را بی ثمر میسازد:
امیرمؤمنان (ع) میفرماید: (اَلْمَنُّ یُفْسِدُ الاِْحْسانَ )۲۱۵ منّت نهادن، احسان را تباه میسازد.
بنابراین، احسان کننده اگر قصد دارد بر احسان شونده، منّت بگذارد و شخصیت او را در مقابل احسانی که پذیرفته، خرد کند همان به که از اول احسان نکند؛ چراکه به فرموده همان امام همام؛
(مَنْ مَنَّ بِاِحْسانِهِ کَاَنَّهُ لَمْ یُحْسِن ْ)۲۱۶ آنکه با احسانش منّت می نهد، گویا احسان نکرده است.
پی نوشتها:
۱۸۹ مجمع البیان، طبرسی، ج ۱ ۲، ص ۵۱۵.
۱۹۰ مفردات، راغب اصفهانی، واژه حسن.
۱۹۱ وسایل الشیعه، ج ۸، ص ۳۱۸.
۱۹۲ شرح غررالحکم، ج ۴، ص ۵۳۰.
۱۹۳ بقره (۲)، آیه ۱۹۵.
۱۹۴ عنکبوت (۲۹)، آیه ۶۹.
۱۹۵ المحجة البیضاء، ج ۳، ص ۳۶۴.
۱۹۶ شرح غررالحکم، ج ۲، ص ۳۷۵.
۱۹۷ شرح غررالحکم، ج ۲، ص ۳۷۵.
۱۹۸ روشن است که احسان و نیکی نسبت به خداوند متعال به معنای نفع رساندن به او نیست بلکه منظور همان اطاعت و ایمان به خداست.
۱۹۹ فروع کافی، ج ۸، ص ۱۱.
۲۰۰ تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۸۱.
۲۰۱ عنکبوت (۲۹)، آیه ۶۹.
۲۰۲ مجمع البیان، ج ۷ ۸، ص ۴۵۸.
۲۰۳ اسرا (۱۷)، آیه ۲۳.
۲۰۴ من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۴۰۷.
۲۰۵ فروع کافی، ج ۵، ص ۵۱۱.
۲۰۶ وسایل الشیعه، ج ۱۱، ص ۶۹.
۲۰۷ بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۴۹.
۲۰۸ وسایل الشیعه، ج ۱۱، ص ۱۰۹.
۲۰۹ شرح غررالحکم، ج ۲، ص ۱۴۷.
۲۱۰ شرح غررالحکم، ج ۴، ص ۵۹۴.
۲۱۱ همان، ج ۵، ص ۳۳۲.
۲۱۲ همان، ص ۳۷۷.
۲۱۳ همان، ج ۱، ص ۳۹۳.
۲۱۴ شرح غررالحکم، ج ۶، ص ۱۶۱.
۲۱۵ همان، ج ۱، ص ۱۹۹.
۲۱۶ همان، ج ۵، ص ۴۵۷.