0

زندگی با امام

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:زندگی با امام

ارتباط زن و مرد

از مسايلي كه امام بيشتر به آن توجه داشتند، محدود بودن ارتباط بين زن و مرد بود.
يادم هست ده سال بيشتر نداشم و با برادرها و پسر خاله‌ام قايم موشك بازي مي‌كرديم. حجاب هم داشتم اما يك روز امام مرا صدا كردند و گفتند: « شما هيچ تفاوتي با خواهرتان نداريد؛ مگر او با پسرها بازي مي‌كند كه شما با پسرها بازي مي‌كنيد. »


منبع: كتاب برداشت هايي از سيره امام خميني(ره)   -  صفحه: 382

 
 
دوشنبه 27 دی 1389  9:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:زندگی با امام

ارث پدري

امام (ره) در بسياري از مسايل مقيّد بودند؛ تا آن‌جا كه يك ريال از سهم امام (ره) مصرف نمي‌كردند.
قطعه زميني داشتند مشترك كه از پدرشان به ارث رسيده بود و دست برادر بزرگشان آقاي پسنديده بود و اين زمين در ماه يك درآمدي داشت و از همان درآمد، ايشان زندگيشان را مرتب مي‌كردند، به نحوي كه با همان درآمد تطبيق بكند.
و لذا ايشان هيچ وقت از سهم امام (ره)‌ استفاده نكردند تا وقتي كه مجتهد و صاحب رساله شدند و اين هم از امتيازاتي بود كه ايشان داشتند.
راوي: آيت الله محلاتي


منبع: كتاب برداشت هايي از سيره امام خميني (ره) جلد2   -  صفحه: 399

 
 
دوشنبه 27 دی 1389  9:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:زندگی با امام

از آقاي انصاري بپرس

در يكي از روزهاي آخر عمر امام، كه بنده و فرزند گرامي ايشان در محضرشان به تلويزيون كه تصوير جنگنده هاي اف-14 را نشان مي‌داد، نگاه مي‌كرديم.
در اين ميان حاج احمدآقا از امام پرسيد: آقا، اين جنگنده‌ها چه خصوصيات و ويژگي‌هايي دارند؟ در اين ميان امام با حالت نقاهتي كه داشتند، با تبسم شيريني اشاره به من كردند و به حاج احمدآقا فرمودند: « اين مسايل را از آقاي انصاري بپرس. چون ايشان از همه چيز سر در مي‌آورد و اظهارنظر مي‌كند. »
( منظور امام اين بود كه وقتي معمولاً اين‌گونه بحث‌ها مي‌شد، من معمولاً اظهارنظري مي‌كردم و امام با آن حال نقاهت سعي مي‌كردند كه با بنده مزاحي داشته باشند. )
حجت الاسلام و المسلمين انصاري كرماني


منبع: مجله فكه   -  صفحه: 9

 
 
دوشنبه 27 دی 1389  9:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:زندگی با امام

ازدواج امام (ره)

مهريه‌ام، هزار تومان بود. اما در آخر آقا وصيت كردند كه يك دانگ از خانه‌ي قم، به عنوان مهريه‌ي من باشد. احترام مرا نگه مي‌داشت. حتي حاضر نبودند كه در خانه كار كنم. هميشه به من مي‌گفتند جارو نكن. اگر مي‌خواستنم لب حوض روسري بچه را بشويم، مي‌گفتند: « بلند شو؛ تو نبايد بشويي » من پشت سر او اتاق را جارو مي‌كردم و وقتي او نبود، لباس بچه را مي‌شستم.

منبع: ماهنامه عرشيان  

 
 
دوشنبه 27 دی 1389  9:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:زندگی با امام

ازمااجازه مي گرفتند

اگر زماني وارد اتاق امام مي‌شديم و ايشان مشغول خواندن قرآن بودند، از ما اجازه مي‌گرفتند كه خواندن آن صفحه را تمام كنند و بلافاصله آن صفحه را تمام مي‌كردند و بعد به ما اظهار محبت مي‌فرمودند.

منبع: پايگاه اطلاع رساني www.imam-khomeini.com  

 
 
دوشنبه 27 دی 1389  9:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:زندگی با امام

اعلاميه نوشتن

امام خيلي سريع مي‌نويسند، مثلاً در ظرف يك ربع يك صفحه‌ي بزرگ. واقعاً‌ مشكل است چون روي هر مجله ايشان حساب مي‌شود و مي‌بينيد كه در نوشتن داراي سبكي خاصي مي‌باشند.
با اين كه وقتي قرار است درباره‌ي موضوعي، مطلبي گفته شود، رسم اين است كه دستياران مطالبي را تهيه مي‌كنند و براي رئيس جمهور و يا شخصيتي مي‌خوانند و آن‌ها هم نظرات خودشان را مي‌گويند ولي امام تمام اعلاميه‌هايشان را خودشان نوشته‌اند و مي‌نويسند.
راوي: حجت الاسلام سيداحمد خميني


منبع: كتاب برداشتهايي از سيره امام خميني (ره) جلد4   -  صفحه: 239

 
 
دوشنبه 27 دی 1389  9:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:زندگی با امام

اقامه نماز

رسيدم بالاي سرش، فشارش افتاده بود روي پنج. از نظر پزشكي يعني مرگ. اكسيژن، سرم، خون و .... دو ساعت طول كشيد تا علائم حياتي‌اش ثابت شد. ملحفه را آهسته كشيدم تا روي سينه‌اش. چشمش را باز كرد. خواست بلند شود، گفتم:«چه كار مي‌كنيد؟»
بي‌رمق گفت:«نماز». به دستش سرم وصل بود گفتم:«آقا شما در فقه مجتهديد، من در طب. حركت براي شما به فتواي من حرام است.
هر دو دستش را آورد بالا، به قدر چند سانت. تكبيره الاحرام گفت و خوابيده نماز خواند.


منبع: بروشور فرهنگ سراي پايداري  

 
 
دوشنبه 27 دی 1389  9:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:زندگی با امام

اگر من بودم ناو آمريكايي را هدف قرار مي‌دادم

يك روز حاج احمدآقا نقل مي‌كرد، امام فرمودند: « اگر من بودم با ورود اولين ناو آمريكايي به خليج‌فارس، آن را هدف قرار مي‌دادم. »
با اين نظر قاطع ايشان، مسئوليت سران كشور بسيار سنگين شده بود و در عين حال كه عنوان مي‌داشتند نظر امام بايد تأمين شود و به اين موضوع هم اعتقاد داشتند، ولي به منظور صحبت بيشتر در مورد تبعات اين برخورد نزد امام رفتند.
امام فرمودند: « اگر چه من گفتم كه اگر من بودم اولين ناو آمريكايي را هدف قرار مي‌دادم، ليكن شما سران كشور بحث بيشتري كنيد و پس از مشورت با كارشناسان نظامي تصميم آخري را كه مصلحت نظام و مسلمانان در آن باشد، اتخاذ كنيد. »
حجت الاسلام و المسلمين آشتياني


منبع: مجله فكه   -  صفحه: 9

 
 
دوشنبه 27 دی 1389  9:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:زندگی با امام

الگو

امام از نظر تربيتي، براي ما يك الگو بودند. وقتي به ما مي‌گفتند: « اول وقت بايد نماز بخوانيد " خودشان از نيم ساعت به ظهر وضو مي‌گرفتند و مشغول قرآن و بعد خواندن نماز مي‌شدند و ما هم داخل حياط مشغول بازي بوديم.
آقا يك مرتبه هم نيامدند صدا كنند كه « دخترها بايستيد براي نماز؛ بياييد من ايستاده‌ام پشت‌سر من يا خودتان نماز بخوانيد. »
ايشان اول اذان، نماز مي‌خواندند ولي يك بار هم به ما نگفتند: « الآن دست از كارتان برداريد موقع اذان است؛ دست از بازيتان برداريد و بايستيد براي نماز. »
مي‌گفتند: « شما بايد در طول اين ساعت نماز بخوانيد؛ واي به حال كسي كه در طول اين ساعت نماز را نخواند» آن وقت اگر آن نماز را نمي‌خواند، مي‌بايست از خانه بيرون برود.


منبع: كتاب برداشت هايي از سيره امام خميني (ره) جلد3   -  صفحه: 68

 
 
دوشنبه 27 دی 1389  9:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:زندگی با امام

امام و بيت‌المال

يك روز براي يك طلبه، خدمت حضرت امام وساطت كردم و مي‌خواستم پولي از ايشان بگيرم و به او بدهم. حضرت امام به وساطت من ترتيب اثر ندادند، مايه تعجّبم شده بود.
مرتبه سوم كه وساطت كردم، حضرت امام در جواب فرمودند: «مصطفي اين پول در اين كمد و گنجه‌اي كه مي‌بيني وجود دارد. اين هم كليد اين گنجه است. من اين كليد را در اختيار تو مي‌گذارم. هر چه پول مي‌خواهي برداري و به طلبه بدهي، مانعي ندارد، لكن به يك شرط و آن شرط اين است كه جهنمش را بايد خود بروي! من ديگر حاضر نيستم به اين طلبه روي عدم لياقتي كه در او وجود دارد، سهم امام بدهم. اگر حاضري جهنم را تحمل كني اين پول و اين گنجه و اين كليد در اختيار تو!»


منبع: پايگاه اطلاع رساني www.imam-khomeini.com  

 
 
دوشنبه 27 دی 1389  9:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:زندگی با امام

اميدبه خدا

يادم هست در آن ايام جنگ بر روي شيشه‌ي اتاق‌ها نوارهايي مي‌چسباندند كه اگر احياناً شيشه‌ها شكست، به صورت ذرات ريز درنيايد. خواستيم اين كار را نيز در منزل امام (ره) انجام دهيم. اما امام (ره) به شدت عصباني شدند و به حاج احمدآقا گفتند: «اين‌ها توكل انسان را پايين مي‌آورد و اميد انسان را به خداوند ضعيف مي‌كند، اين كار را نكنيد».

منبع: مجله ياران   -  صفحه: 44

 
 
دوشنبه 27 دی 1389  9:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:زندگی با امام

انجام مستحبات

يادم هست وقتي در بيمارستان بستري شدند همه برنامه‌هاي عبادي ايشان مطابق معمول انجام مي‌شد. هيچ تفاوتي در مستحبات قبل و بعد از بيمارستان نداشتند. مگر بعد از عمل كه پزشكان اجازه نمي‌دادند.
براي مثال موقعي كه يك نفر از ما به ايشان غذا يا مايعات مي‌داد، اگر از دستمال استفاده مي كرد، مي‌فرمودند: آن را چند قسمت كنيد. در آن وضعيت در مورد خاموش كردن چراغ‌هاي اضافه مرتب تذكر مي‌دادند. از يك ساعت قبل از نماز مرتب به ساعتشان نگاه مي‌كردند. گويي در اشتياق نماز لحظات برايشان سخت مي‌گذشت.


منبع: كتاب فصل صبر  

 
 
دوشنبه 27 دی 1389  9:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:زندگی با امام

انس با قرآن

امام بعد از نماز شب قرآن مي‌خواندند تا هنگام نماز صبح. پس از نماز صبح نيز قرآن مي‌خواندند. ايشان در هر فرصتي كه بين كارها فراغت داشتند بين كار، قرآن قرائت مي‌كردند و روزانه هشت مرتبه قرآن مي‌خواندند. امام ماهي يك مرتبه قرآن را ختم مي‌كردند.

منبع: كتاب برداشت هايي از سيره امام خميني (ره) جلد3   -  صفحه: 3

 
 
دوشنبه 27 دی 1389  9:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:زندگی با امام

او را عزل مي‌ كنم

گزارشي در رابطه با زياده‌روي يكي از روحانيون كه از طرف امام مجاز در اخذ و گرفتن وجوه شرعيه و امور حسبيه بود، به خدمت ايشان رسيد.
به همين مناسبت چند بار از مقدار وجوه تحويل داده شده به وسيله‌ي ايشان به دفتر از من سؤال شد كه استخراج شده و تحويل دادم.
چند روز بعد امام با آهنگي جدي و قاطع فرمودند: « به فلاني بگوييد بايد ظرف 10 روز تمام حساب زندگيش را ارايه بدهد. [ وسايلش ] را از كجا خريده است . »
سپس با لحني ناراحت و محكم ادامه دادند: « من گرفتار تكليف شرعي هستم بايد ظرف 10 روز حساب همه چيز را روشن كند والّا من ناچارم عكس‌العمل نشان بدهم و ايشان ساقط خواهد شد.
راوي: حجة‌السلام رحيميان


منبع: كتاب برداشت هايي از سيره امام خميني (ره) جلد2   -  صفحه: 400

 
 
دوشنبه 27 دی 1389  9:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:زندگی با امام

اولين شهيد جماران

تهران را بمباران مي‌كردند. گفتم:«اگر اجازه بديد يه خونه‌ي ديگه همين اطراف بگيريم. شما بايد خودتون رو حفظ كنيد لااقل به خاطر مردم.
لبخندي زيبا بر روي لبانش نشست و گفت:«دوست دارم اولين شهيد جماران من باشم».


منبع: بروشور فرهنگ سراي پايداري  

 
 
دوشنبه 27 دی 1389  9:25 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها