
مقام حضرت زینب بالاتر است یا مقام حضرت مریم؟
در مورد حضرت فاطمه زهرا(ع) باید گفت که ایشان بدون شک بر اساس ادله و آیات و روایات بر حضرت مریم(ع) برتری و فضیلت دارند ولی در مقایسه حضرت زینب(ع) و حضرت مریم(ع) قضاوت کار مشکلی است و به راحتی و قاطعیت نمی توان حکمی صادر کرد. از یک طرف بر طبق روایات متعدد حضرت مریم(ع) در کنار حضرت زهرا(ع) و حضرت خدیجه و آسیه یکی از چهار زن برگزیده عالم است و این بیانگر مقام والای مریم(ع) است. حضرت مریم(ع) به تعبیر قرآن صدیقه می باشد و بانویی است که مفتخر به خطاب الهی و گفتگوی با فرشتگان است. از طرف دیگر هر چند حضرت زینب(ع) از جمله معصومین(ع) شمرده نمی شوند ولی دلیلی بر عدم عصمت ایشان نیز وجود ندارد. تعبیری که حضرت سجاد(ع) درباره عمه بزرگوارشان در سفر کربلا فرمودند و خطاب به ایشان گفتند: یا عمه! انت بحمدالله عالمه غیر معلمه و فهم غیر مفهمه، بیانگر اوج مقام الهی ایشان و برخورداری آن بزرگوار از علم لدنی است که مقام انبیا و اولیای خاص خدا است. جمله معروف ایشان در مجلس ابن زیاد ملعون که: ما رایت الا جمیلا؛ و صبر و استقامت و شجاعت و حماسه آفرینی او در حادثه کربلا؛ حاکی از اوج ایمان و معرفت و عرفان عمیق ایشان و دلیل روشن استغراق او در توحید پروردگار و تسلسم کامل در برابر خواست و مشیت خداوند است همان مقامی که جز انبیا و اولیا کسی به قله و اوج آن دسترسی ندارد. ما قایل به عظمت و مقام عالی هر دو بانوی عالی مقام هستیم و معترف به جایگاه رفیع و مقام قرب هر دو در نزد خداوند سبحان می باشیم.
حضرت زینب(س) با تمام رنجهایی که در حادثه کربلا با آن مواجه بودند، در برابر دشمن محکم و با صلابت بوده و در اوج فصاحت و بلاغت به خطبهخوانی پرداختهاند؛ به گونهای که خطبههای این بانو تحسین بسیاری از فصحا و مبلغان را برانگیختهاست.پنجم جمادیالاولی سال ششم هجرت، خانه امیرالمؤمنین(ع) مبارک به قدوم نوزادی تاریخساز شد. طفلی که در نامگذاری وی کسی به خود اجازه نداد بر رسول خدا(ص) پیشقدم شود و پیامبر(ص) در این امر بر خداوند پیشی نگرفت و سرانجام نام "زینب" از دفتر لوح محفوظ از جانب وحی معرفی شد.
در مراسم ولیمه ولادت زینب (س)، پیامبر گرامی اسلام(ص) بعد از نامگذاری طفل، رو به بزرگان اصحاب فرمودند: «أوصیکُم بِأن تُحبّوا زینب» زینب را دوست داشته باشید. و ادامه دادند: حاضرین به غائبین این توصیه مرا بیان کنند که این دختر را گرامی داشته، حرمت او را پاس بدارند، همانا او به خدیجه کبری(س) شبیهترین است.(مراقد اهل بیت در شام از سید احمد فهرى ، ص 68)
پیامبر(ص): حاضرین به غائبین این توصیه مرا بیان کنند که این دختر(زینب کبری) را گرامی داشته، حرمت او را پاس بدارند، همانا او به خدیجه کبری(س) شبیهترین است.
وجه شباهت حضرت خدیجه(س) و دختر امیرالمؤمنین(ع)
همانطور که خدیجه(س) عامل استقامت اسلام و حافظ بنیان رسالت پیامبر(ص) بود، ماندگاری مکتب امام حسین(ع) نیز مدیون رشادتهای زینب(س) بود چنانچه معروف است؛ کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود
لیاقتهای وجودی زینب(س)
حیات حضرت زینب(س) ثمره زندگی و پرورش در کانون امیرمؤمنان علی(ع) و حضرت زهرا(س) است؛ دو نمونه بیبدیل که مصداق عینی از عالیترین کمالات انسانی بودند.
طاهره همیز، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل مذهبی در گفتگوی اختصاصی با "تبیان" در معرفی حضرت زینب(س)، علم لدنی را از لیاقتهای ذاتی ایشان دانست و گفت: به فرموده امام سجاد(ع)، حضرت زینب(س) «عالمة غیر معلمة و فهمة غیر مفهمة»(2) است و این نشان از لیاقتهای ذاتی ایشان دارد که مورد نظر امام معصوم بوده است.
وی با اشاره به حدیث قدسی در تبیین مقام علم ادامه داد: «أَلْعِلْمُ نُورٌ یَقْذِفُهُ اللّهُ فِى قَلْبِ مَنْ یَشآءُ: علم، نورى است كه خداوند به قلب هر كس كه بخواهد مىافكند."( مصباح الشریعة، ص 16. نیز ر.ك: منیةالمرید، ص 148و 167؛ بحارالانوار، ج 1، ص 224؛ مشكاةالانوار، ص325) و اصولاً علم از ممیزات عجیب و والای خلقت است که تنها به انسان داده شده چنانچه به تعبیر قرآن کریم، ملائکه -موجوداتی که ما آنها را موجودات برتر میدانیم- از این نعمت محروم هستند. و حضرت زینب(س) چنان به لیاقت ذاتی و شخصیتی رسیده بود که خداوند، خود این علم را به ایشان عطا میکند، نعمتی که از میان همه صفات حضرت برای ایشان بالاتر است.
کجای حادثه کربلا زیبا بود؟
این استاد دانشگاه در معرفی بعد عبادی شخصیت حضرت زینب(س)، صبر و نگاه خدایی داشتن به موضوعات را از برجستهترین ویژگیهای حضرت معرفی کرده و در تبیین پاسخ حضرت زینب(س) به طعنه دشمنان گفت: نتیجه صبر عرفانی حضرت زینب(س) این است که وقتی به حالت طعنه از ایشان سؤال میشود کَیْفَ رَاَیْتِ صُنْعَ اللهِ بِاَخیکِ؟»؛ کار خدا را با برادرت چگونه دیدی؟ در پاسخ، با صلابت میفرمایند «ما رأیت الا جمیلا، هؤلاء قوم کتب الله علیهم القتل فبرزوا الی مضاجعهم... »( اللهوف علی قتلی الطفوف، سید بن طاووس، ص ۱۶۰؛ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج ۴۵، ص ۱۱۵؛ مثیرالأحزان، ابن نما حلی، ص ۹۰) من جز زیبایی ندیدم. آنها افرادی بودند که خدایمتعال شهادت را برایشان نوشته بود و در این جایگاه قرار گرفتند.
نتیجه صبر عرفانی حضرت زینب(س) این است که وقتی به حالت طعنه از ایشان سؤال میشود:«کَیْفَ رَاَیْتِ صُنْعَ اللهِ بِاَخیکِ؟»؛ کار خدا را با برادرت چگونه دیدی؟ در پاسخ، با صلابت میفرمایند: «ما رأیت الا جمیلا»
همیز معتقد است چنین بینشی حاصل نمی شود مگر در پرتو یک نگاه خدایی داشتن، وگرنه حادثه کربلا بسیار تلخ و هولناک بوده و این نوع نگاه به موضوع، در حقیقت انعکاس مکتبی است که شخصیت وی در آن شکل گرفته است. چنانچه حضرت علی(ع) در بیانی فرمودهاند: «ما رَأَیتُ شَیئاً اِلاّ وَ رَأَیتُ اللهَ قَبلَهُ وَ بَعدَهُ وَ مَعَهُ وَ فیهِ»( فیض کاشانی ، عین الیقین ، ج 1 ، ص 49) هر شیئی را دیدم خدا را با او، قبل از او و بعد از او دیدم. دقیقا این در وجود حضرت زینب تجلی پیدا کرده و خروجی آن تربیت را در گفتار و عمل حضرت زینب میبینیم.
بانویی که مورد تأیید امام زمان خود بود
همیز در ادامه با تأکید بر عظمت مقام علمی – معنوی حضرت زینب(س) گفت: مقام علمی و معنوی حضرت به قدری والا و برجسته بود که مورد تأیید امام زمان خود یعنی امام حسین(ع) قرار گرفت چنانکه شاهد هستیم با وجود حضور امام سجاد(ع)در کاروان، برای در امان ماندن جان سید الساجدین در مقابل دشمنان، امام مرکز رجوع زنان در موضوع احکام راحضرت زینب(س) معرفی میکنند.
وی برای تبیین موقعیت شناسی و انتخاب صحیح حضرت، به موقعیتهای مختلف حوادث پس از کربلا در کوفه و شام، حضور کاروان اسرا در کاخ دشمن و دفاع حضرت از امام سجاد (ع) اشاره کرد و گفت: عبیدالله به عنوان یک فرد خونخوار و سرسپرده برای جلب رضایت یزید از انجام هیچ کاری مضایقه نمیکرد، وقتی در مجلسی به کشتن امام سجاد(ع) اقدام کرد، میبینیم که حضرت زینب خودشان را سپر کرده و شجاعانه اعلام میکنند که اگر قصد جان برادرزادهام را کردید باید مرا بکشید و آنجا است که دستگاه خلافت برای از بین نرفتن جایگاه خود نزد مردم از قتل امام سجاد(ع) منصرف میشود.
وعدههای الهی محقق میشود
این استاد دانشگاه با اشاره به نوع مدیریت و تسلط حضرت زینب(س) در خطبههایشان ادامه داد: با وجود تمام ناملایماتی که حضرت زینب در حادثه کربلا و پس از آن در دوران اسارت مواجه بودند، اما باز میبینیم که سخنرانی ایشان در کاخ یزید به قدری با صلابت و حساب شده است که حتی یزید را هم تحت تأثیر قرار میدهد.
کثرت گناه انسان را به مقابله با امام زمان میرساند
همیز در تبیین خطبههای حضرت زینب(س)، به قدرت روانشناسی حضرت اشاره کرد و ادامه داد: حضرت زینب (س) در مواجهه با یزید به جای آنکه لب به شکایت و توهین باز کنند، همچون یک روانشناس، رهبر و مرشد با یزید برخورد کرده و با خواندن آیه «ثُمَّ کَانَ عَٰقِبَهَ ٱلَّذِینَ أَسَٰٓـُٔواْ ٱلسُّوٓأَىٰٓ أَن کَذَّبُواْ بَِٔایَٰتِ ٱللَّهِ وَکَانُواْ بِهَا یَستَهزِءُونَ»(آیه 10 ، سوره روم)؛ سپس عاقبت آن کسانی که مرتکب کارهای بد شدند، این شد که کافر شده و آیات خدا را دروغ انگاشتند و آنها را به مسخره گرفتند. رو به یزید گفت: با وجود اینکه از بندگان خدا هستی، اما دلیل عاقبت به شری تو این است که زیاد گناه می کنی و کثرت گناهان، ذات تو را تغییر داده و نتیجه این شده که در برابر امام زمانت بایستی و این فجایع را به بار آوری.
حضرت زینب (س) در مواجهه با یزید به جای آنکه لب به شکایت و توهین باز کنند، همچون یک روانشناس، رهبر و مرشد با یزید برخورد کرده و گفت: با وجود اینکه از بندگان خدا هستی، اما دلیل عاقبت به شری تو این است که زیاد گناه می کنی و کثرت گناهان، ذات تو را تغییر داده و نتیجه این شده که در برابر امام زمانت بایستی و این فجایع را به بار آوری.
ویژگیهای بارز خطبههای عقیله العرب(س)
با بررسی خطبههای حضرت زینب(س) میبینیم که ایشان با تمام رنجهایی که با آن مواجه بودند، در برابر دشمن محکم و با صلابت بوده و در اوج فصاحت و بلاغت به خطبهخوانی پرداختهاند به گونهای که خطبههای این بانو تحسین بسیاری از فصحا و مبلغان را برانگیختهاست. با دقت بیشتر مجموعه ای از شاخصههای مدیریتی، روانشناسی و ویژگیهای سلامت روان که امروزه در دنیا به عنوان مبنا مطرح است را می توان در این خطبهها مشاهده کرد.
مخاطبشناسی دقیق زینب کبری(س)
حضرت زینب(س) در دوران حکومت پدرشان به عنوان مفسر قرآن در کوفه فعالیت داشتند، مخاطبان و اهالی این شهر را کامل می شناختند، پس هنگامیکه بعد از حادثه کربلا به عنوان اسیر به کوفه وارد شدند، با خواندن خطبهای صفات کوفیان را بازگو کرده و آنان را این گونه معرفی میکنند: «ای مردم كوفه، ای مردم خیانتکار و پیمان شکن و بیغیرت، اشكتان خشك نشود و نالههایتان آرام نگیرد، مَثَل شما همانند آن زنی است که رشته خود را پس از محکم تابیدن از هم باز کرد. آیا در میان شما جز وقاحت و رسوایی، سینههای آکنده از کینه، دورویی و تملق، همچون زبانپردازی کنیزکان و ذلت و حقارت در برابر دشمنان چیز دیگری نیز یافت میشود؟ یا همچون سبزههایی هستید که ریشه در فضولات حیوانی داشته یا همچون جنازه دفن شدهای که روی قبرش را با نقره تزئین کردهباشند؟ بد توشهای برای آخرت فرستادهاید؛ توشهای که همان خشم خدا است و در عذاب جاویدان خواهیدبود.»(الإحتجاج ، احمد بن علی طبرسی، ج ۲، ص ۳۰۴؛ اللهوف، سید بن طاووس، ص ۱۴۶؛ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج ۴۵، ص ۱۰۸)
حضرت زینب راوی حدیث از حضرت زهرا علیها السلام
زینب، دختر علی بن ابی طالب علیه السلام [1] ابن عبدالمطلب بن هاشم قریشی هاشمی و مادرش فاطمه زهرا علیهاالسلام دخت گرامی رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم است. زینب در زمان حیات پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به دنیا آمد. کنیه اش ام کلثوم، ام عبداللّه و ام الحسن است؛ولی برای ایشان کنیه های مخصوصی نیز مانند ام المصائب، ام الرزایا و ام النوائب ذکر کرده اند. [2] پدر گرامی اش او رابه ازدواج برادرزاده خویش، عبداللّه بن جعفر در آورد که علی، عون اکبر، عباس، محمد وام کلثوم ثمره این پیوند بودند.
زمان وفات و محل دفن حضرت زینب علیهاالسلام دقیقا مشخص نیست؛ هرچند تاریخ نویسان، از جمله زرکلی، سال 62 هجری را ذکر کرده اند. [3] علامه ماقانی و سید امین نوشته اند: پس از واقعه کربلا، اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نخست به شام و پس از آن به مدینه برده شدند. حضرت زینب علیهاالسلام هشتاد روز پس از ورود به مدینه از دنیا رفت و ثابت نشده است که از آن جا خارج شده باشد، و در مدینه مدفون گردید. [4] بنابراین، طبق گفته ایشان، زمان وفات این بانوی گرامی، رجب سال 61 هجری در مدینه است.
فضیلت های بانو زینب علیهاالسلام مشهورتر از آن است که نیاز به بیان داشته باشد. نام مبارکش به وسیله جبرئیل عرضه شد و پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: «وصیت می کنم حاضران و غایبان را که حرمت این دختر را پاس بدارید. همانا وی به خدیجه کبری مانند است.» [5] همه اهل فصاحت و بلاغت اعتراف دارند که این بانوی بزرگ، هر گاه لب به سخن می گشود، گویا حضرت علی علیه السلام سخن می گفت. مرتبه عفت و عصمت و عقل و دانش آن بانو، همچون مادر گرامی اش، چنان والاست که قلم از توصیفش عاجز است.
حضرت زینب علیهاالسلام در عبادت، زهد، تقوا، وجود و سخا سرآمد زنان زمان خویش بود. از مال و زینت و آسایش خویش در خانه همسرش چشم پوشید و برای انجام وظیفه، به همراه برادرش، رهسپار بیابان ها شد. در خضوع، خشوع و عبادت، وارث مادر گرامی و پدر بزرگوارش بود. بیشتر شب ها را به تهجد صبح می کرد و همواره قرآن تلاوت می فرمود. حتی شب یازدهم محرم، با آن همه فرسودگی و خستگی و تحمل مصیبت ها، به عبادت مشغول شد؛ چنان که حضرت سجاد علیه السلام می فرماید: «در آن شب دیدم که عمه ام بر جانماز نشسته و مشغول عبادت است». [6]
سکینه و وقارش به خدیجه کبری؛ عصمت و حیایش به فاطمه زهرا؛ فصاحت و بلاغت کلامش به علی مرتضی؛ بردباریش به حسن مجتبی و شجاعت و رشادتش به سیدالشهدا علیه السلام همانند بود.
حضرت زینب از پدرش علی بن ابی طالب علیه السلام ، فاطمه زهرا علیهاالسلام ، اسماء بنت عمیس و ام ایمن روایت دارد و از آن حضرت نیز جابر بن عبداللّه انصاری، فاطمه بنت حسین بن علی علیه السلام ، عباد عامری، عطاء بن سایب و محمد بن عمرو روایت کرده اند. آن حضرت، خطبه مادر بزرگوارش را چنین نقل کرده است:
«قالَتْ فاطِمَةُ فی خُطْبَتِها فی مَعْنی فَدَکَ: لِلّهِ فیکُم عَهْدٌ قَدَّمهُ الَیکُم وَ بَقیَّةٌ اسْتَخْلَفَها عَلَیکُم: [7] کتابُ اللّه ِ بَیِّنَةً بَصائِرَهُ وَ آیٌ مُنْکَشِفَةً سَرائِرُهُ، وَ بُرهانٌ مُتَجَلِّیَةٌ ظَواهِرُه، مُدیمٌ لِلْبَریَّةِ إسْتِماعُهُ، وَ قائِدٌ الَی الرِّضوانِ إتْباعُهُ، مُؤَدّیا إلَی النَّجاةِ أشیاعَهُ، فیهِ تِبیانُ حُجَجِ اللّه ِ المُنَوَّرَةٌ، وَ مَحارِمُهُ المحْدودَةُ وَفَضائِلُهُ المَنْدوبَةُ [8] و...؛ [9] فاطمه علیهاالسلام در خطبه اش درباره فدک فرمود: خدا را با شماعهدوپیمانی است که برایتان فرستاده و بازمانده ای است که در میان شما به جای گذاشته است. اولی کتاب خداست که دلیل برهان او است؛ نشانه ای که کشف کننده اسرارش است و دلیلی است که ظواهر آن را روشن می کند و جلا می دهد. گوش دادن به آن، پیوسته برای نیکی و خیر است و رهبری است که پیروانش را به سوی بهشت می خواند. پیروانش را به سوی نجات سوق می دهد. در آن، حجت های نورانی خداوند بیان شده است، حرام های آن مشخص گردیده و فضیلیت هایش ذکر شده است.
ابن قولویه به سند خود از قدامة بن زائده از امام علی بن الحسین علیه السلام از حضرت زینب روایت می کند که گفت: «حَدَّثَتْنی اُمُّ ایْمَنٍ أنَّ رَسولَ اللّه ِ صلی الله علیه و آله وسلم زارَ مَنْزِلَ فاطِمَةَ علیهاالسلام فی یَومٍ مِنَ الایّامِ فَعَمِلَتْ لَهُ حَریرَةً وَ أتاهُ الَیهِ بِطَبَقٍ فیهِ تَمْرٌ ثُمَّ قالَت: اُمُّ اَیْمَنٍ: فَأتَیْتُهم بِقَدَحٍ فیهِ لَبَنٌ وَ زَبَدٌ فَأکَلَ رَسولُ اللّه ِ وَ عَلیٌ وَ فاطِمَةٌ وَ الْحَسَنُ وَ الحُسینُ...». [10]
شیخ مفید به سند خود از عیسی بن مهران از یونس از سلیمان هاشمی از زینب بنت علی بن ابی طالب علیه السلام روایت می کند که گفت: «لَمّا اجْتَمَعَ رَأیُ اَبی بَکرٍ عَلی مَنْعِ فاطِمَةَ فَدَکَ وَ الْعوالی وَآیَسَتْ مِنْ اجابَتِهِ لَها عَدَلَت الی قَبْرِ اَبیها رَسولِ اللّه ِ صلی الله علیه و آله وسلم فَألقَت نَفسَها عَلَیهِ وَ شَکَت الَیهِ ما فَعَلَهُ القَومُ بِها وَ بَکَتْ حَتّی بَلَّتْ تُرْبَتُهُ صلی الله علیه و آله وسلم بِدُموعِها وَ نَدَبَتْ...؛ [11] هنگامی که نظر ابوبکر بر این قرار گرفت که دست فاطمه علیهاالسلام را از فدک و عوالی کوتاه کند و فاطمه علیهاالسلام از پاسخ وی مأیوس شد، به سوی قبر پدرش رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم روی آورد، خود را روی قبر انداخت و نزد آن حضرت از رفتار مردم با خود گله کرد و گریه سر داد تا جایی که تربت آن حضرت خیس شد و نوحه سر داد و شعری سرود».
آیا حضرت زهرا(س) یا حضرت زینب(س) در سخنرانیشان برای اینکه صدای اصلیشان پیش نامحرمان شناخته نشود، ریگ در دهانشان میگذاشتند؟
پرسش
شنیدهام حضرت زهرا یا حضرت زینب -سلام الله علیهما- در سخنرانیشان برای اینکه صدای اصلیشان پیش نامحرمان شناخته نشود ریگ در دهانشان میگذاشتند. این درست است یانه؟ اگر درست است سند را ذکر بفرمایید.
پاسخ اجمالی
یک. با تحقیق و جستوجویی که در منابع حدیثی شیعه انجام شد، چنین حدیثی یافت نشد، و هیچ فقیهی نیز به چنین چیزی برای دوری از نامحرم استدلال نکرده است. وانگهی، سخنرانیهای عمومی این دو بزرگوار با این که از شدّت و حرارتی سیاسی برخوردار بود، در تاریخ چنین چیزی گزارش نشده که در این سخنرانیها ریگ و سنگریزه بر دهان میگذاشتند.
دو. همچنین ارزش و مقام والای حضرت فاطمه(س) و حضرت زینب(س) به این گونه مسائل نبوده است، بلکه آنها زندگی خویش را در موقعیّتهای گوناگون بر اساس تکلیف الاهی و تصمیمگیری بر مبنای شناخت دقیق و درست از دین و احکام الاهی قرار میدادند. لذا بانوانی که فاطمه و زینب کبری(س) را الگوی خود قرار داده باشند، باید زندگی خویش را بر اساس قرآن و عترت و نیز فهم و شناخت درست از آنان تنظیم کنند و در درک تکالیف و احکام الاهی در همهی موقعیّتهای زندگی فردی و اجتماعی هوشیار باشند تا در مسیر صحیح زندگی و سعادت و خوشبختی دنیوی و اخروی قرار گیرند. در این راستا، احکام و موازینی دربارهی صحبت کردن با نامحرم و یا سخنرانی نمودن در میان نامحرمان، از سوی شارع مقدس تعیین شده –چه واجب و چه مستحب- که در اینجا به گوشهای از آنها در نمایههای زیر ارجاع داده میشود:
[1] .پایگاه حوزه، مجلات، شیعه شناسی شماره 1، زنان راوی حضرت زهرا علیهاالسلام
[2] .ریاحین الشریعه؛ پیشین، ج3، ص 46
[3] .زرکلی، خیرالدین، الاعلام؛ ج 3؛ زینب بانوی قهرمان کربلا (ترجمه): ص 172
[4] .تنقیح المقال؛پیشین، ج3، ص 80؛ اعیان الشیعه؛ پیشین، ج7، ص 140
[5] .ریاحین الشریعه؛ پیشین، ج3، ص 38
[6] .ریاحین الشریعه؛پیشین، ج3، ص 62
[7] .شاید منظور از عهد، کتاب؛ و مقصود از بقیّة، عترت باشد همچنان که در حدیث ثقلین آمده است.
[8] .منظورازمحارم،محرمات ومنهیات است. مقصود از فضایل مندوبه، امور واجب و مستحب است.
[9] .شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه؛ ج 3، ص 567. از خطبه های حضرت زهراست و فقط کمی از آن در این جا آمده است، ر. ک. به: همین کتاب و کتاب های علل الشرایع، احتجاج طبرسی و رجال الکشی.
[10] .ابن قولویه، کامل الزیاره؛ ص 263 (ترجمه این حدیث در احادیث ام ایمن ذکر شد).
[11] .امالی صدوق؛ 40. فدک قریه ای است در حجاز که تا مدینه دو یا سه روز راه بوده است و خداوند در سال هفتم هجری پس از جنگ خیبر و فتح قلعه هایش نصیب رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم کرد.
منابع:
https://article.tebyan.net/459691
https://www.porseman.com/article/
https://hawzah.net/fa/Article/View/52963