0

شیخ مفید کیست؟

 
aftabm
aftabm
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 25059
محل سکونت : اصفهان

شیخ مفید کیست؟


محمد بن محمد بن نُعمان مشهور به شیخ مُفید(۳۳۶ق یا ۳۳۸ق ـ ۴۱۳ق) متکلم و فقیه امامیه در قرن‌های چهارم و پنجم قمری بود. درباره شیخ مفید گفته شده او با تدوین علم اصول فقه، روشی جدید در اجتهاد فقهی ارائه داد که راه میانه‌ای بود در برابر دو روش عقل‌گرایی افراطی و اکتفاکردن به روایات بدون توجه به عقل. شیخ صدوق، ابن جنید اسکافی و ابن قولویه مشهورترین استادان شیخ مفید بودند. شیخ طوسی، سید مرتضی، سید رضی و نَجاشی نزد او درس خوانده‌اند. المُقنِعَة در علم فقه، اوائل المقالات در دانش کلام و الاِرشاد در شرح‌حال‌ امامان شیعه معروف‌ترین آثار شیخ مفید است.

محمد بن محمد بن نعمان (۴۱۳-۳۳۶ ق)، مشهور به شیخ مفید، از علمای برجسته شیعه است. او از پیشگامان در تدوین کلام شیعه و اصول فقه امامیه است. از مسائلی که نشان از جایگاه رفیع او در بین عالمان شیعه دارد آن است که او در طول سه سال مفتخر به دریافت سه نامه از امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) شده است. شیخ مفید شاگردان بزرگی تربیت نمود، که سید مرتضى، سید رضى و شیخ طوسى از جمله آنانند.


شرایط تاریخی


سده چهارم در تاریخ اسلام قرن علم و دانش است که همراه با استقرار دولت آل بویه می‌باشد که در بغداد آغاز شده‌است. در این دوران دانش‌های مختلفی بالیدن گرفتند و کتاب‌های گوناگونی در بیشتر شاخه‌های علمی نگاشته شد. بسیاری از حکومت‌ها همچون آل بویه در ایران و عراق، سامانیان در خراسان و ترکستان و ماوراالنهر، زیاریان در طبرستان، و دیگر دولت‌های اسلامی در رشد و شکوفایی علم نقش گسترده‌ای داشتند. در این دوران بغداد مرکز علمی جهان اسلام لقب گرفت و در قلمرو دولت‌های اسلامی، دانشمندان و اندیشمندان برجسته‌ای در حوزه‌های علمی مختلف ظهور کردند. عضد الدوله دیلمی نقش مهمی در این شکوفایی داشته‌است. وی به عنوان سلطان دانشمند آل بویه پایه‌گذار کتابخانه گران‌قیمتی به نام عضدالدوله در شیراز و کتابخانه صاحب ابن عباد و ابن عمید در ری، به‌شمار می‌رود. وزیر آل بویه شخصی به نام شاپور این اردشیر در سال ۳۸۱ کتابخانه بزرگی به نام دارالعلم بنا می‌کند که پس از مرگ وی، اداره آن به دست شیخ مفید می‌افتد. اهمیت تاریخی این دوره از آن روست که به دلیل روی کار آمدن دولت‌های شیعی مستقل، همچون آل بویه در ایران، شیعیان توانستند عقاید خود را تا حدود بسیاری به صورت آزاد بیان کنند


تبار و زندگی


محمد بن محمد بن نُعمان، در روز یازدهم ذی القعده سال ۳۳۶ یا ۳۳۸ ق. در قریه (سویقه ابن بصرى) از توابع (عکبرى) در ده فرسنگى شمال بغداد، نزدیک شهر (دجیل) در یک خانواده اصیل و عمیق در مذهب تشیع به دنیا آمد.

از آنجا که پدر او شخصی پارسا و مذهبی بود و به تعلیم و تربیت اشتغال داشت، «ابن المعلم» لقب وی شد. شیخ مفید تحصیل را از سن کودکی آغاز نمود و پیش از دوازده سالگی از برخی محدثان روایت اخذ کرده و از استاد خویش، شیخ صدوق قبل از بیست سالگی حدیث شنیده است.

شیخ مفید از محضر بیش از هفتاد نفر از بزرگان بهره علمی برد. از محضر مظفر بن محمد، ابو یاسر و ابن جنید اسکافی، «کلام و عقاید» آموخت و از درس حسین بن علی بصری و علی بن عیسی رمانی بهره جست. «فقه» را نزد جعفر بن محمد بن قولویه فرا گرفت و از محضر ادیب و مورخ چیره دست محمد بن عمران مرزبانی «علم روایت» آموخت و ابن حمزه طبری، ابن داود قمی، صفوان و شیخ صدوق از دیگر اساتید او بودند. جدیت او در تحصیل موجب شد که پس از چندی در علم کلام، فقه و اصول سرآمد دانشمندان زمانش گردد.]

شیخ مفید در محله کرخ بغداد که مرکز شیعیان بود می زیست و مسجد معروف براثا در آن محله که تاکنون هم باقی است و زیارتگاه شیعیان است، محل تدریس او بود

محمد بن محمد بن نعمان[۱] در ۱۱ ذی‌القعده سال ۳۳۶ق [۲] یا ۳۳۸ق [۳] در عُکبَری نزدیکی بغداد به دنیا آمد.[۴]

پدرش شغل معلمی داشت و بدین جهت شیخ مفید به «ابن المعلم» مشهور بوده است. عکبری و بغدادی نیز دو لقب دیگر او هستند.[۵] درخصوص ملقب‌شدن به مفید هم گفته‌اند: در مناظره‌ای که با علی بن عیسی رُمانی دانشمند معتزلی داشت، توانست استدلالات طرف مقابل را باطل کند؛ پس از آن رُمانی او را «مفید» خواند.[۶]

در منابع تاریخی دو فرزند برای مفید ذکر شده است؛ یکی ابوالقاسم علی و دیگری دختری که اسمش در منابع نیامده و همسر ابویعلی جعفری بوده است.[۷]
شیخ مفید در جمعه، دوم یا سوم ماه رمضان سال ۴۱۳ق درگذشت.[۸] شیخ طوسی، ازدحام مردم از همه مذاهب برای نماز گزاردن و گریستن در مرگ او را بی‌سابقه توصیف کرده است.[۹] او چند سالی در خانه‌اش مدفون بود و سپس به سوی مقابر قریش، نزدیک قبر امام جواد(ع) برده شد.[۱۰] مقبره وی اکنون در حرم کاظمین قرار دارد.


تحصیلات

مفید قرآن و علوم مقدماتی را نزد پدر فراگرفت. سپس برای ادامه تحصیل همراه او به بغداد رفت و توانست از محدثان، متکلمان و فقهای برجسته شیعه و سنی بهره ببرد.[۱۱]

شیخ صدوق (درگذشت ۳۸۱ق)، ابن جنید اسکافی (درگذشت۳۸۱ق)، ابن قولویه (درگذشت۳۶۹ق)، ابوغالب زراری (درگذشت۳۶۸ق) و ابوبکر محمّد بن عمر جعابی (درگذشت۳۵۵ق) از مشهورترین استادان شیعی او بوده‌اند.[۱۲]

شیخ مفید نزد حسین بن علی بصری معروف به جُعَل از اساتید بزرگ معتزله و ابویاسر شاگرد متکلم نامی ابوالجیش بلخی علم کلام آموخت. او همچنین به پیشنهاد ابویاسر در مجلس درس علی بن عیسی رمانی دانشمند معروف معتزلی شرکت کرد.[۱۳]

وی از حدود ۴۰ سالگی ریاست شیعیان را در فقه، کلام و حدیث عهده‌دار شد و در دفاع از عقاید شیعه، با علماء دیگر مذاهب مناظره می‌کرد.[۱۴]


ویژگی‌های اخلاقی

گفته‌اند شیخ مفید بسیار صدقه می‌داد، فروتن بود، بسیار نماز می‌خواند و روزه می‌گرفت و لباس خشن بر تن می‌کرد؛ تا آنجا که وی را «شیخ مشایخ الصوفیه» (استاد استادان صوفیان) خواندند.[۱۵] ابویعلی جعفری داماد وی گزارش کرده است که او شب‌ها کم می‌خوابید و بیشتر وقتش صرف مطالعه و نماز و تلاوت قرآن و یا تدریس می‌شد.[۱۶]


جایگاه علمی

شیخ مفید در عصر خود ریاست و مرجعیت شیعه را بر عهده داشت. او مشرب فقهى جدیدى را بر پایه اجتهاد بر اساس قواعد و اصول منظم پایه‌گذارى کرد که بعدا شاگردانش، سید مرتضى و شیخ طوسى، این راه را ادامه دادند. این شیوۀ اجتهاد، راه میانه‌اى بود بین روش حدیثى شیخ صدوق و شیوۀ قیاسى ابن جنید در فقه. او در آغاز براى استنباط احکام، اصولى را در کتاب التذکرة بأصول الفقه تدوین کرد و سید مرتضى در کتاب الذریعه و شیخ طوسى در کتاب عدة الاصول این ابتکار استاد را پى گرفتند.

شیخ مفید همچنین در تاریخ کلام شیعه جایگاه ممتازی دارد تا جایی که ابن ندیم او را پیشگام متکلمان و رئیس متکلمین در عصر خود می دانداو در فن مناظره بسیار چیره دست بود و به خوبی از عقاید شیعه در مقابل مخالفین دفاع می نمود. کتاب الفصول المختاره او شاهدی بر این مدعاست


مقبره شیخ مفید در حرم کاظمین(ع)

شیخ طوسی در کتاب الفهرست، مفید را فردی تیزفهم و حاضرجواب و پیشتاز در دانش‌های کلام و فقه معرفی کرده است.[۱۷] ابن ندیم از مفید با عبارت رئیس متکلمان شیعه یاد کرده، در علم کلام بر دیگران مقدم دانسته و بی‌همتا توصیف کرده است.[۱۸]

شیخ مفید را نماینده مکتب کلامی بغداد و برجسته‌ترین شخصیت آن شمرده‌اند که به نقد اندیشه‌های مکتب کلامی قم می‌پرداخت.[۱۹] گفته شده مکتب فکری بغداد در شیخ مفید به اوج رسید.[۲۰] گفته شده شیخ مفید، نه عقل‌گرای افراطی بود و نه حدیث‌گرای افراطی، بلکه وی، رویکردی اعتدالی و میانه داشت.[۲۱]

شیخ مفید شاگردان بسیاری پرورش داد که برخی از آنان علماء صاحب‌نام شیعه بوده‌اند. افراد زیر از جمله آنها هستند:[۲۲]


از جمله اساتید شیخ مفید عبارتند از:

    ابن قولویه قمى

    شیخ صدوق

    احمد بن محمد بن حسن بن ولید قمى

    ابوغالب زرارى

    ابن جنید اسکافى

    ابوعلى صولى بصرى

    ابو عبدالله صفوانى‌

و برخی از شاگردان بزرگ و نامدار شیخ مفید عبارتند از:


    سید مرتضی (درگذشت۴۳۶ق)

    سید رضی (درگذشت۴۰۶ق)
    شیخ طوسی (درگذشت۴۶۰ق)
    نجاشی (درگذشت۴۵۰ق)
    سلَّار دیلمی (درگذشت۴۶۳ق)
    ابوالفتح کراجکی (درگذشت۴۴۹ق)
    ابویعلی محمّد بن حسن جعفری (درگذشت۴۶۳ق).[۲۳]

روش جدید فقهی

شیخ مفید روشی متفاوت با دوره پیش از خود در فقه شیعه پایه‌گذاری کرد. به گفته سبحانی و گرجی، پیش از شیخ مفید دو روش فقهی رواج داشت: روش نخست به صورت افراطی بر روایات مبتنی بود و در آن درخصوص سند و متن روایات دقت کافی صورت نمی‌گرفت.[۲۴] روش دوم به روایات توجه لازم را نداشت و بیش از حد بر قواعد عقلی تأکید می‌کرد؛ هرچند مانند قیاس با نصوص دینی در تعارض باشند.[۲۵] شیخ مفید راه میانه را برگزید و روش فقهی جدیدی بنا کرد که در آن ابتدا به کمک عقل اصول و قواعدی برای استنباط احکام تدوین می‌شد. سپس به وسیله این اصول، استنباط احکام از متون دینی انجام می‌گرفت.[۲۶] بدین جهت وی را تدوین‌کننده دانش اصول فقه دانسته‌اند.[۲۷]

پس از شیخ مفید، شاگردانش سید مرتضی در کتاب الذریعة الی اصول الشریعة و شیخ طوسی در کتاب العُدَّة فی الاصول، این راه را ادامه دادند.[۲۸]


حضور در مناظرات علمی
 

در دوره شیخ مفید گفتگوهای علمی بین علماء بزرگ مذاهب مختلف اسلامی در بغداد برگزار می‌شد. بسیاری از این مناظرات در حضور خلفای عباسی صورت می‌گرفت. شیخ مفید در این جلسات حاضر می‌شد و به نقدها نسبت به مذهب شیعه پاسخ می‌داد.[۲۹]

در خانه شیخ مفید نیز مجلس بحثی برپا می‌شد که علماء مذاهب گوناگون اسلامی ازجمله معتزله و زیدیه و اسماعیلیه در آن شرکت می‌کردند.[۳۰]


اصلاح اشتباه در فتوا

بر پایه نقلی که در منابع کهن یافت نشده و قدیمی‌ترین منبع آن مربوط به ۱۵۰ سال گذشته است، ادعا شده که امام زمان(عج)، اشتباه شیخ مفید در صدور فتوا را اصلاح کرده است.[۳۱] ضعف منبع توقیع،[۳۲] تعارض فتوا با روایات و فتاوای مشهور،[۳۳] اتهام بی‌سوادی یا عجله در صدور فتوا به شیخ مفید،[۳۴] از دلایل عدم صحت چنین روایتی معرفی شده است؛ علاوه بر اینکه شیخ مفید، در کتاب فقهی خود، المقنعه، به فتوای مشهور در این مسئله تصریح کرده و بر این اساس، صدور چنین اشتباهی از وی به داستان‌سرایی شبیه دانسته شده است.[۳۵]

بر اساس نقل مذکور که به منابع مکتوب معاصر هم راه یافته است،[۳۶] مردی روستایی نزد شیخ مفید رفت و از او پرسید که اگر زنی باردار از دنیا برود و جنین در شکمش زنده مانده باشد، باید جنین را با زن دفن کرد، یا آن را درآورد؟ شیخ مفید به مرد گفت که زن را بدون درآوردن فرزند از شکمش دفن کنید. در راه بازگشت، فردی سوار بر اسب خود را به مرد روستایی رساند و گفت که شیخ گفته شکم زن را بشکافید، طفل را بیرون بیاورید و سپس زن را دفن کنید. اما چندی بعد که مرد روستایی، داستان را برای شیخ مفید نقل کرد، شیخ تعجب کرد و فرستادن فردی برای اصلاح فتوا را انکار کرد و متوجه شد که آن فرد، امام زمان بوده است. شیخ مفید سپس دست از فتوا دادن برداشت، تا آنکه در توقیعی از امام زمان، به وی گفته شد که فتوا بده، و ما آن را اصلاح و استوار می‌کنیم.[۳۷]


از جمل آثار شیخ عبارتند از:


    مسار الشیعه

    تصحيح الاعتقاد

    کتاب الأمالى

    المزار

    الفصول العشرة فی الغیبة

    تفضیل امیر المؤمنین علیه السلام

    کتاب الجمل و ...


ارتباط با امام زمان

شیخ مفید از عالمانی است که در زمان غیبت مورد عنایت ائمه علیهم السلام بوده است، به نحوی که در ظرف سه سال، سه توقیاز ناحیه امام زمان (علیه السلام) به او رسید که امام در خطابهایش به او چنین می فرمایند:

۱- للاخ الاعزّ السدید الشیخ المفید: برادر عزیز و استوار شیخ مفید.

۲- سلام علیک ایهاالعبد الصالح الناصر للحق الداعی الیه. سلام بر تو ای بنده شایسته خدا و ای یاری دهنده حق و دعوت کننده بسوی آن.


و جالب اینجاست که در زمان غیبت کبری هیچ توقیعی از ناحیه مقدسه نرسیده است، مگر برای شیخ مفید و شیخ اسدالله کاظمینی رحمهما الله تعالی.

در یکی از نامه ها که در اواخر ماه صفر سال ۴۱۰ از ناحیه مقدسه برای شیخ مفید ارسال شده امام چنین می فرمایند:

«بسم الله الرحمن الرحیم، اما بعد، سلام بر تو ای دوستدار مخلص در دین که در ولایت ما مخصوص به یقین گشته ای ... پس از ستایش و حمد خداوندی که معبودی جز او نیست و درود به سید و مولی و پیغمبر گرامی ما حضرت محمد(صلی الله علیه وآله) خداوند توفیقت را در یاری از حق مستدام فرماید و پاداشت را در نشر علوم برای ما براستی زیاد و فراوان نماید... بدان که ما رخصت یافتیم تا تو را به نامه نگاری مشرف ساخته و دستور دهیم احکام ما را به دوستانمان که نزد تو هستند برسانی، خداوند آنان را به طاعت خود عزیز فرموده و بوسیله رعایت و حراست خود مهم آنان را کفایت فرماید، پس تو بیاری خدا واقف شو بر آن دشمنانی که از دین خدا بیرون رفته اند. بدانچه اکنون برایت بیان می دارم و در رساندن آن بسوی آنان که اطمینان داری بر آن وجهی که برای تو می نویسم...

ما اگر چه بر طبق آنچه خداوند برای ما و شیعیانمان مصلحت دانسته تا مادامی که دولت دنیا در دست فاسقان است جایمان از جای ستمگران دور است، ولی با اینحال به احوال شما آگاهیم چیزی از اخبار شما بر ما پوشیده نیست و ما از پیش آمد ناگواری که برای شما اتفاق افتاده آگاه هستیم و این پیشامد بدان سبب شد که بسیاری از شما بسوی آنچه پیشینان صالح از آن روگردان بودند متمایل گشته و بدان عهدی که از ایشان گرفته شده بود پشت پا زدند، گویا اینان نمی دانند که ما در فکر شما هستیم و از یاد شما بیرون نرفته ایم وگرنه بلای سختی به شما می رسید و دشمنان شما را مستاصل می کردند. پس از خدا بترسید و در بیرون آمدن از فتنه ای که بر سر شما و بر سر آنکه اجلش نزدیک شده سایه افکنده است به ما کمک کنید، و حفظ کنید خود را از آن فتنه کسی که به آرزویش رسیده باشد و آن فتنه نشانه ای است برای حرکت کردن و اظهار نمودن شما امر و نهی ما برای همدیگر. خدا بپایان رساند نور خود را اگر چه مشرکان نخواهند...


چون جمادی الاولی این سال در رسد بدانچه در آن اتفاق می افتد پندگیرید و برای آنچه پس از آن می آید از خواب غفلت بیدار شوید بزودی از آسمان برای شما نشانه و آیت آشکاری ظاهر گردد و مانند آن نیز از زمین نمودار شود و در مشرق زمین جریان ناگوار و حزن آوری اتفاق افتد و مردمی که از اسلام بیرون هستند بر سر مردم عراق مسلط گردند و به کردار ناپسند آنها روزی بر مردم عراق تنگ گردد و پس از این جریان با نابود شدن مرد سرکش از اشرار اندوه بر طرف گردد و از نابودی او مردمان با تقوا و نیکان خوشنود گردند برای آنان که در اطراف جهان اراده انجام حج را دارند وسائل آماده گردد و ما را نیز در آماده کردن وسائل حج به اختیار و توافق ایشان سهمی است که آن با نظم و ترتیب در کار آشکار گردد. پس هر یک از شما باید کاری کند که او را بدوستی و محبت ما نزدیک گرداند و از آنچه موجب سخط و ناراحتی ماست بپرهیزد زیرا کار ما چنین است که بطور ناگهانی در می رسد و هنگامی در آید که توبه او را سود ندهد و پشیمانی از گناه وی را نجات نبخشد. خداوند راه رستگاری را به شما الهام فرماید و در توفیق یابی برحمتش درباره شما لطف نماید.»

شهید قاضی نورالله در کتاب مجالس المؤمنین نقل کرده که پس از وفات شیخ مفید این ابیات بخط حضرت صاحب الامر (عجل الله فرجه) بر قبر شریفش یافتند:

لا صوت الناعی بفقدک انه * یوم علی آل الرسول عظیم

ان کنت قد غیبت فی جدث الثری * فالعلم و التوحید فیک مقیم

و القائم المهدی یفرح کلما * تلیت علیک من الدروس علوم

از نگاه دیگران

شیخ مفید از دیدگاه دانشمندان شیعه و سنى داراى جایگاهى رفیع است که به کلماتى از بزرگان اشاره مى‌کنیم:

    نجاشى، شاگرد نامدار و مورد اعتماد شیخ مفید درباره او مى گوید: «محمد بن محمد بن نعمان بن عبدالسلام بن جابر بن نعمان بن سعید بن جبیر، شیخ و استاد ما است - که رضوان خدا بر او باد - فضل او در فقه و حدیث و ثقه بودن او مشهورتر از آن است که توصیف شود. او تالیفات متعددى دارد».

    شیخ طوسى، شاگرد ارزنده مکتب او درباره استاد در «فهرست» مى‌نویسد: «محمد بن محمد بن نعمان، معروف به ابن المعلم از متکلمان امامیه است. در عصر خویش ریاست و مرجعیت شیعه به او منتهى گردید. در فقه و کلام بر هر کس دیگر مقدم بود. حافظه خوب و ذهنى دقیق داشت و در پاسخ به سؤالات، حاضرجواب بود. او بیش از ۲۰۰ جلد کتاب کوچک و بزرگ دارد

    ابن حجر عسقلانى نیز درباره او مى‌گوید: «او بسیار عابد و زاهد و اهل خشوع و تهجد بود و مداومت بر علم و دانش داشت. جماعت بسیارى از محضر او بهره بردند. او بر تمام شیعیان حق دارد. پدرش در «واسط» زندگى مى کرد و به آموزگارى مى‌پرداخت و در «عکبرى» کشته شد. گفته مى‌شود که عضدالدوله به ملاقات او مى‌شتافت و هنگام مریضى به عیادت او مى‌رفت

    عماد حنبلى، یکى دیگر از دانشمندان اهل سنت درباره او مى‌گوید: «او بزرگى از بزرگان امامیه و رئیس فقه و کلام و مباحثه مى‌باشد. او با پیروان هر عقیده به مباحثه و مناظره مى‌پرداخت. موقعیت شایان توجهى در تشکیلات دولت آل بویه داشت. او صدقه فراوان مى‌داد. بسیار اهل خشوع و تهجد و اهل نماز و روزه و خوش‌لباس بود

در سال ۱۳۷۳ش مجموعه ای تلویزیونی با هدف روایت زندگی شیخ مفید ساخته شد و در سال ۱۳۷۴ش با عنوان خورشید شب از شبکه دوم سیمای جمهوری اسلامی به روی آنتن رفت.[۴۲] فیلم نود دقیقه‌ای شیخ مفید در سال ۱۳۷۴ش با نویسندگی محمود حسنی و کارگردانی سیروس مقدم و فریبرز صالح ساخته شد. در سال ۱۳۸۱ش این فیلم در قالب سریال و با نام خورشید شب از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد.[۴۳]


- از نگاه دیگر بزرگان


شیخ مفید از دیدگاه دانشمندان شیعه و سنی دارای جایگاهی رفیع است که به کلماتی از بزرگان اشاره می‌کنیم:


 - شیعیان


علما و شاگردان شیخ مفید، مقام او را ستوده‌اند.


- نجاشی


نجاشی، شاگرد نامدار و مورد اعتماد شیخ مفید در رجال پس از ذکر نام و نسب او تا "یعرب بن قحطان" جد نژاد عرب درباره او می‌گوید: «محمد بن محمد بن نعمان بن عبدالسلام بن جابر بن نعمان بن سعید بن جبیر، شیخ و استاد ما است- که رضوان خدا بر او باد- فضل او در فقه و حدیث و ثقه بودن او مشهورتر از آن است که توصیف شود. او تالیفات متعددی دارد.»

 

 - شیخ طوسی


شیخ طوسی، شاگرد او، در کتاب رجال خود، در بخش کسانی که از ائمه روایت نقل نکرده‌اند، از این عالم این‌گونه یاد می‌کند:

«محمد بن محمد بن نعمان دانشمندی‌ بزرگ و موثق است.»

درباره استاد در «الفهرست» می‌نویسد: «محمد بن محمد بن نعمان، معروف به ابن‌المعلم، از متکلمان امامیه است. در عصر خویش ریاست و مرجعیت شیعه به او منتهی گردید. در فقه و کلام بر هر کس دیگر مقدم بود. حافظه خوب و ذهنی دقیق داشت و در پاسخ به سؤالات، حاضرجواب بود او بیش از ۲۰۰ جلد کتاب کوچک و بزرگ دارد.»


 ااز نگاه دیگران


1- ابن شهرآشوب


ابن شهرآشوب در مورد وی می‌نویسد: شیخ مفید ابوعبدالله محمد بن محمد بن‌ نعمان از شاگردان ابوجعفر بن قولویه بود و حضرت ولی عصر او را به «شیخ مفید» ملقب‌ فرمود و من علت آن را در کتاب مناقب آل ابی‌طالب ذکر کرده‌ام. او مولف حدود دویست کتاب بزرگ و کوچک است.

(البته‌ مرحوم خویی این مطالب را بعید می‌شمرد و می‌فرماید: اگر توقیع حضرت به شیخ مفید ثابت ‌باشد، این در اواخر عمر ایشان بوده و حال آن که ‌شیخ مفید از دوران جوانی ملقب به مفید بود.

)


2 - علامه حلی


علامه حلی بهتر و روشن سخن گفته و می‌نویسد: محمد بن محمد بن نعمان مکنّی به "ابوعبدالله" و ملقب به "مفید" است. درباره علت نامگذاری‌اش به "مفید" حکایتی است که ما آن را در کتاب بزرگ خود، در رجال، آورده‌ایم. مفید معروف به "ابی المعلم" بود و از بزرگترین مشایخ شیعه و رئیس و استاد آنهاست. کلیه دانشمندان ما که بعد از وی آمده‌اند از دانش او استفاده نموده‌اند. فضل و دانش او در فقه و کلام و حدیث مشهورتر از آنست که به وصف آید. او موثق‌ترین و داناترین علمای عصر خود بود. ریاست علمی و دینی طائفه شیعه امامیه در زمان او به وی منتهی گشت...

 

3- شوشتری


شهید قاضی نورالله شوشتری، کتاب فارسی خود مجالس المؤمنین سخن مفصل خود پیرامون شخصیت او را بدین‌گونه آغاز می‌کند: ... افادت پناهی که عقل مستفاد از قوت قدسیه او مستفید، و فکر فلک پیمای او با ملا اعلی در گفت و شنید بود. مجتهدی قدسی ضمیر، و متکلمی نحریر، شاهبازی تیزآهنگ، و بدیهه‌پردازی فیروز چنگ، اشاعره از سطوت مناظره او در کنج اعتدال، و حال ارباب اعتزال از دهشت مباحثه او مانند...

 

4 - ابویعلی جعفری


ابویعلی جعفری که عنوان دامادی و جانشینی شیخ را نیز دارد، در حق استاد خویش گوید: او اندکی از شب را می‌خوابید و باقی شبانه‌روز را یا نماز می‌خواند یا مطالعه می‌کرد یا درس می‌گفت یا قرآن تلاوت می‌کرد.


5 - علامه بحرالعلوم و دیگران


به طور خلاصه، سایر دانشمندان رجالی و فقها و علمای ما هر جا به نام شیخ مفید یا گفتار او رسیده‌اند، از وی به عنوان سرآمد علمای عقاید و مذاهب اسلامی و متفکری برجسته، و مصنفی پرکار و دانشمندی سخنور و... و اوصافی از این قبیل یاد کرده‌اند مانند: ابن داود در "رجال" ابن ادریس حلی در "مستطرفات سرائر"، علامه مجلسی، وحید بهبهانی، شیخ یوسف بحرانی، شیخ ابوعلی حائری صاحب "روضات الجنات" و دیگران.

در اینجا از میان آنان به نقل قسمتی از سخنان علامه بحرالعلوم بسنده کرده و می‌گذریم. علامه بحرالعلوم با آن مقام شامخ علمی و شخصیت نافذ دینی و تقوا و فضیلتی که داشته است به تفصیل از پیشوای علمای امامیه نام برده و در آغاز گفتار خود می‌نویسد:

"محمد بن محمد بن نعمان ابوعبدالله مفید (رحمة‌الله)" استاد استادان بزرگ و رئیس رؤسای ملت اسلام، گشاینده درهای تحقیق با اقامه دلیل و برهان با بیان روشن خویش سرکوب‌گر فرقه‌های گمراه، دانشمندی که تمامی جهات فضل و دانش در وی گرد آمده و ریاست علمی و دینی به او منتهی گشته بود. کلیه دانشمندان بر مقام عالی وی در دانش و فضل و فقه و عدالت و وثاقت و جلالت قدرش اتفاق نظر دارند. او دارای خوبی‌ها و فضائل فراوان: تیزبین، باهوش، حاضر جواب و موثق‌ترین دانشمند عصر خود در حدیث و آشناترین آنها به علم فقه و کلام بود و هر کس بعد از او آمده از وی استفاده نموده است... "

 

6 - اهل سنت


شیخ مفید در نظر علمای بزرگ عامه نیز بسیار بزرگ می‌نمود. این معنی از سخنان خوب و بد آنان به خوبی پیدا است.


7 - ابن ندیم


ابن ندیم که از معاصران شیخ مفید بوده و مانند او در بغداد می‌زیسته در الفهرست خود نوشته است: "ابن المعلم - ابوعبدالله" ریاست متکلمین شیعه در عصر ما به وی رسیده است. او در علم کلام (عقاید و مذاهب) به روش مذهب شیعه بر همه کس پیشی دارد. دانشمندی باهوش و با فراست است، از کتاب‌های او دریافتم که دانشمندی عالی‌قدر است... "


و در جای دیگر می‌نویسد: "ابن المعلم - ابوعبدالله محمد بن محمد بن نعمان، ریاست وی بر اصحاب خود از شیعه امامیه در فقه و کلام و آثار، در زمان ما به وی منتهی گشته است. ولادت او در سال ۳۳۸ هجری روی داده است، از کتاب‌های او..

در فهرست ابن ندیم در هر دو مورد چیزی از تالیفات شیخ مفید ذکر نشده است و به جای آنها چند نقطه دیده می‌شود گویا بوده است ولی حذف شده است.


8 - ابن جوزی


ابن جوزی دانشمند مشهور که او نیز هم‌عصر شیخ مفید بوده در وقایع سال ۴۱۳ ه می‌نویسد: "محمد بن محمد بن نعمان ابوعبدالله معروف به ابن معلم، پیشوای شیعه امامیه و دانشمند آنها بود، و کتاب‌ها بر اساس مذهب آنان تصنیف کرده است. سید مرتضی از جمله شاگردان اوست. ابن معلم مجلس مناظره‌ای در خانه‌اش واقع در "درب ریاح" منعقد ساخته بود که در آن عموم دانشمندان گرد می‌آمدند، او در نزد امرای اطراف که متمایل به مذهب وی بودند، مقامی عامی داشت. در ماه رمضان امسال (۴۱۳هـ) وفات یافت. سید مرتضی او را مرثیه گفت... "

 

9- عماد حنبلی


عماد حنبلی، یکی دیگر از دانشمندان اهل سنت درباره او می‌گوید: «او بزرگی از بزرگان امامیه و رئیس بخش فقه و کلام و مباحثه می‌باشد. او با پیروان هر عقیده به مباحثه و مناظره می‌پرداخت. موقعیت شایان توجهی در تشکیلات دولت آل‌بویه داشت. او صدقه فراوان می‌داد. بسیار اهل خشوع و تهجد و اهل نماز و روزه و خوش لباس بود. او مورد زیارت و ملاقات عضدالدوله قرار می‌گرفت. نزدیک ۷۶ سال عمر کرد و بیش از ۲۰۰ جلد تالیف دارد. تشییع جنازه او شهرت دارد. در تشییع او بیش از ۸۰ هزار نفر از شیعیان شرکت جستند و درگذشت او در ماه رمضان بود. رحمت خدا بر او باد...».


10 - خطیب بغدادی


خطیب بغدادی که‌ اندکی پس از وی می‌زیسته در تاریخ بغداد نظر به تعصب خاص خود از وی نام برده و سخنانی ناهنجار گفته است که از شخصی چون خطیب بعید نیست.


سخنان خطیب به روشنی می‌رساند که متعصبان مخالف چقدر از شخصیت شیخ مفید و تالیفات و مکتب وی در رواج مذهب اهل بیت عصمت و طهارت هراس داشته‌اند. چنان‌که از سخنان دانشمندان بعدی عامه نیز روشن می‌گردد.


11 - عبدالله یافعی


شیخ عبدالله یافعی در مرآت الجنان فی تاریخ مشاهیر الاعیان ضمن وقایع سال (۴۱۳هـ) و دانشمندانی که در آن سال درگذشته‌اند می‌نویسد: " دانشمند شیعه و پیشوای رافضه صاحب تصانیف بسیار، معروف به "مفید" و "ابن معلم" می‌باشد. وی در کلام و فقه و جدل استاد فرزانه بود. او در دولت "آل بویه" با طرفداران هر مسلک و عقیده‌ای با جلالت و عظمت مناظره می‌کرد. وی در سال ۴۱۳ه وفات یافت. "


12 - ابن ابی‌طی


ابن ابی‌طی می‌گوید: "وی از مستمندان دستگیری بسیار می‌کرد، فروتنی و خشوع وی زیاد، و نماز و روزه‌اش فراوان، و لباسش زبر بود. " دیگری گفته است: گاه بود که عضدالدوله شیخ مفید را زیارت می‌کرد. مفید شیخی متوسط القامه، لاغر‌اندام و گندم‌گون بود. هفتاد و شش سال زندگی کرد. بیش از دویست کتاب تصنیف کرده است. ماجرای تشییع جنازه او مشهور است، زیرا هشتاد هزار نفر از رافضیان و شیعیان او را تشییع کردند. خدا اهل تسنن را از شر او آسوده گردانید! وفات او در ماه رمضان اتفاق افتاد.

 

13 - ابن حجر عسقلانی


ابن حجر عسقلانی در لسان المیزان از دانشمند ما بدین‌گونه یاد می‌کند: "دانشمند بزرگ رافضه (شیعه) ابوعبدالله بن معلم، صاحب تصانیف بدیع است که دویست کتاب می‌باشد. او به خاطر عضدالدوله قدرتی بزرگ داشت. هشتاد هزار رافضی (شیعه) جنازه او را تشیع کردند. در سال ۴۱۳ وفات یافت.

ابن حجر می‌گوید: "مفید بسیار پارسا و فروتن و پاسدار علم بود. گروهی از دانشمندان از محضرش برخاستند، و در بزرگداشت مکتب تشیع جایگاهی عالی یافت، تا جائی که گفته‌اند او بر هر دانشمند بلندقدری منت (حق) دارد.

پدرش در "واسط" معلم بود، و مفید در آنجا متولد گردید. بعضی هم گفته‌اند در "عکبرا" متولد شده است" (واسط شهرکی بین بغداد و سامراء. امروز در ناحیه دهکده دُجیل واقع در سه یا چهار فرسخی بغداد، و عکبرا در همین مسیر واقع در ده فرسخی بغداد بوده است. (نگاه کنید به مراصد الاطلاع" در لفظ "واسط" و "عکبرا"

))

خطیب بغدادی نوشته است: "مفید کتاب‌های بسیاری در گمراهی شیعه! و دفاع از اعتقاد آنها و نکوهش از صحابه و تابعین و ائمه دین و مجتهدین نوشته است (منظور خطیب آن دسته از صحابه و تابعین و ائمه و مجتهدین عامه است که شیخ مفید افکار و عقاید و روش آنها را مورد تجزیه و تحلیل و تخطئه و تنقید قرار داده است... (نگاه کنیده به فهرست کتب شیخ مفید)) او با کتاب‌ها و نظریاتش بسیاری را گمراه ساخت! تا این که خداوند اهل تسنن را با مرگ وی آسوده گردانید. "

گویند عضدالدوله برای ملاقات او به خانه‌اش می‌رفت و هرگاه بیمار می‌شد به عیادتش می‌شتافت. شریف ابویعلی جعفری شوهر دختر شیخ مفید گفته است: "مفید جز‌ اندکی از شب را نمی‌خوابید. سپس بر می‌خاست و به نماز می‌ایستاد، یا مطالعه می‌کرد، یا مشغول تلاوت قرآن می‌گشت. "


وفات

شیخ مفید در سال ۴۱۳ در بغداد، پس از ۷۵ سال تلاش و خدمت ارزنده درگذشت و مورد تجلیل فراوان مردم و قدردانی علما و فضلا قرار گرفت و به تعبیر شاگرد بزرگوارش شیخ طوسی که خود حاضر در صحنه بوده است، روز وفات او از کثرت دوست و دشمن برای ادای نماز و گریستن بر او، همانند و نظیر نداشته است.

هشتاد هزار تن از شیعیان او را تشییع کردند و سید مرتضی علم الهدی بر او نمازگزارد و در کاظمین در حرم مطهر امام جواد علیه السلام پائین پای آن حضرت و نزدیک قبر استادش ابن قولویه مدفون گردید


پانویس

1-نجاشی، رجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۹۹، رقم ۱۰۶۷.
نجاشی، رجال، ۱۴۰۷ق، ص۴۰۲.
ابن ندیم،‌ الفهرست، ۱۳۵۰ش، ص ۱۹۷؛ طوسی، الفهرست، ۱۴۱۷ق، ص۲۳۹.
شبیری، گذری بر حیات شیخ مفید، ۱۴۱۳ق، ص۸-۷.
شبیری، گذری بر حیات شیخ مفید، ۱۴۱۳ق، ص۸-۷.
شبیری، گذری بر حیات شیخ مفید، ۱۴۱۳ق، ص۸-۹.
شبیری، گذری بر حیات شیخ مفید، ۱۴۱۳ق، ص۳۷؛ شبیری، ناگفته‌هایی از حیات شیخ مفید، ۱۴۱۳ق، ص۱۱۸.
شبیری، گذری بر حیات شیخ مفید، ۱۴۱۳ق، ص۳۹.
طوسی، الفهرست، ۱۴۱۷ق، ص۲۳۹.
نجاشی، رجال، ۱۴۰۷ق، ص۴۰۳-۴۰۲.
گرجی، تاریخ فقه و فقها، ۱۳۸۵ش، ص۱۴۳.
گرجی، تاریخ فقه و فقها، ۱۳۸۵ش، ص۱۴۳.
شبیری، گذری بر حیات شیخ مفید، ۱۴۱۳ق، ص۸-۹.
شبیری، گذری بر حیات شیخ مفید، ۱۴۱۳ق، ص۲۳-۲۴.
شبیری، گذری بر حیات شیخ مفید، ۱۴۱۳ق، ص۲۶.
شبیری، گذری بر حیات شیخ مفید، ۱۴۱۳ق، ص۲۶-۲۷.
طوسی، الفهرست، ۱۴۱۷ق، ص۲۳۸.
ابن ندیم،‌ الفهرست، ۱۳۵۰ش، ص۲۲۶ و ص ۲۴۷.
جعفری، «مقایسه‌ای میان دو مکتب فکری شیعه در قم و بغداد در قرن چهارم هجری»، ص۱۴ و۱۵.
جعفری، «مقایسه‌ای میان دو مکتب فکری شیعه در قم و بغداد در قرن چهارم هجری»، ص۱۵.
فرمانیان و صادقی کاشانی، نگاهی به تاریخ تفکر امامیه، ۱۳۹۴ش، ص۶۱؛ جبرئیلی، سیر تطور کلام شیعه، ۱۳۸۹ش، ص۱۹۸ و ۱۹۹.
گرجی، تاریخ فقه و فقها، ۱۳۸۵ش، ص۱۴۳.
گرجی، تاریخ فقه و فقها، ۱۳۸۵ش، ص۱۴۳تا۱۴۴.
سبحانی، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ص ۲۴۵-۲۴۶؛ گرجی، تاریخ فقه و فقها، ۱۳۸۵ش، ص۱۴۵.
سبحانی، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ص ۲۴۶؛ گرجی، تاریخ فقه و فقها، ۱۳۸۵ش، ص۱۴۵.
سبحانی، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ص ۲۴۵؛ گرجی، تاریخ فقه و فقها، ۱۳۸۵ش، ص۱۴۵.
گرجی، تاریخ فقه و فقها، ۱۳۸۵ش، ص۱۴۶
سبحانی، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ص ۲۴۵؛ گرجی، تاریخ فقه و فقها، ۱۳۸۵ش، ص۱۴۵.
گرجی، تاریخ فقه و فقها، ۱۳۸۵ش، ص۱۴۶.
منتظم، ج۸، ص۱۱؛ به نقل شبیری، گذری بر حیات شیخ مفید، ص۲۳-۲۴.
کریمیان، «واکاوی فتوایی منسوب به شیخ مفید»، ص۳۰.
کریمیان، «واکاوی فتوایی منسوب به شیخ مفید»، ص۳۳-۳۴.
کریمیان، «واکاوی فتوایی منسوب به شیخ مفید»، ص۳۴-۳۶.
کریمیان، «واکاوی فتوایی منسوب به شیخ مفید»، ص۳۶-۳۷.
کریمیان، «واکاوی فتوایی منسوب به شیخ مفید»، ص۳۹.
برای نمونه ببینید: محمدی اشتهاردی، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ۱۳۸۷ش، ص۲۱۲-۲۱۳؛ نهاوندی، العبقری الحسان، ۱۳۸۶ش، ج۵، ص۴۴۷.
کریمیان، «واکاوی فتوایی منسوب به شیخ مفید»، ص۳۱-۳۲.
نجاشی، رجال نجاشی، ۱۴۰۷، ص ۳۹۹-۴۰۲.
فرمانیان و صادقی کاشانی، نگاهی به تاریخ تفکر امامیه، ۱۳۹۴ش، ص۵۴.
گرجی، تاریخ فقه و فقها، ۱۳۸۵ش، ص‌۱۴۳-۱۴۴.
دانشگاه انقلاب، شماره ۹۷، ص۱۸۱-۱۸۲.
43-«خورشید شب در آی‌فیلم»، تارنمای خبری دنیای سینما.


 


منابع:

https://wiki.ahlolbait.com

https://fa.wikifeqh.ir

https://fa.wikipedia.org/wiki

https://fa.wikishia.net/view/

سه شنبه 9 آذر 1400  1:52 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها