بسیج در عرصه دانشگاه
از جمله مهمترین عرصههایی كه امروزه باید كانون همتِ بسیج قرار گیرد، دانشگاه است؛ چنانكه امام خمینی(رحمه الله) نیز به تشكیل بسیج در دانشگاه و همچنین حوزه تأكید میورزیدند تا دانشجویان و طلاب بسیجی، جریانی را پدید آورند كه بین این دو نهاد و دو ركن مهم نظام، وحدت ایجاد كنند. این بسیجیان، بیتردید میتوانند از تأثیرگذارترین عناصر در عرصه دانشگاه و حوزه و نیز به طور كلی جامعه اسلامی باشند؛ زیرا از یك سوی در فضای فرهنگ اسلامی و اندیشههای امام خمینی رشد یافتهاند، و از سوی دیگر از تحصیلات عالی دانشگاهی بهره بردهاند و با دانشگاهیان سرو كار دارند. در نتیجه میتوانند نقش كلیدی در جامعه و نیز ارتباط این دو عرصه داشته باشند.
مقابله با تهاجم فرهنگی
امروزه مكتبهای فلسفی پرشماری در دنیا رواج دارد كه آموزههای اغلب آنها مغایر و متضاد با تعالیم اسلاماند. دشمنانِ اسلام نیز به خوبی از این تضاد و ستیز باخبرند و هر جا كه ممكن باشد از آموزهها و شبهات ضد دینی و ضد اسلامی آن مكاتب بهره میجویند. آنان برای رسیدن به مقصود خویش، یعنی از میان برداشتن اسلام، برنامههای فرهنگی منظم، حساب شده و طولانی مدتی طراحی كرده و در حال اجرای آنهایند. بدیهی است برای مقابله با این طرحهای حساب شده و دراز دامن، كارهای فرهنگی دقیقی لازم است. در این راستا باید منابع و متونی فراهم شود كه با زبانی روشن و قابل فهم برای دانشجویان و دیگر جوانان طراحی و در تمام كشور در دسترس آنان قرار گیرد. چراكه اگر جوانان و قشر تحصیلكرده امت اسلام از مبانی و اصول ارزشهای دین اطلاع كافی نداشته باشند، تحت تأثیر شیوهها و آموزههای نوبهنو و روزآور غربی قرار میگیرند و رفته رفته از فرهنگ ناب و اصیل خویش دور میافتند و در نتیجه به غرب و مظاهر آن متمایل و نزدیك میشوند. برای تقویت مبانی دینی در جامعه، كارهای سطحی و كمّی صرف، بدون برنامهریزی درست و زمانبندی شده، تأثیری ناچیز دارد و در برابر هجمههای همهجانبه فرهنگی غرب تاب نمیآورد. بر این اساس باید اهداف و شیوهها در مسایل فرهنگی به درستی طرح شود و در این زمینه جایگاه بسیج دانشجو و نگرش آن در قبال جامعه و برخورد با نسل سوم انقلاب روشن گردد. همچنین در این راه از همكاری و همفكری نیروهای مقاومت بسیج و سپاه بهره گیرد.
دانشجوی بسیجی باید مسایل فرهنگی و سیاسی گوناگونی را كه در جامعه و دانشگاه مطرح میشود تحلیل كند و و با دقت و تأمل در پیرامون آن بكوشد تا به خاستگاهها و سپس نتایج آنها آگاه شود و در مرحله بعد بكوشد تا مناسب با آنها موضعی اتخاذ كند كه مورد رضایت خداوند و در جهت رشد و تعالی فرد و جامعه باشد، و پس از آن در جهت رسیدن به هدفِ مورد نظر كمر همت بندد. همچنین بسیج دانشجویی باید بكوشد تا از طریق پایگاههای پرشماری كه در دانشگاهها دارد مسایل مختلف و جدید را از میان دانشجویان گرد آورد و نیز از طریق همین پایگاهها راهها و استراتژیهای لازم را به آنها ارائه دهد. به ویژه آنكه گروهی، از فضای مستعد دانشگاه سوءاستفاده میكنند و در نشستها و سمینارها و كلاسهای درس و... دقیقاً استراتژیهای دشمن را پی میگیرند.
بر این اساس برای مقابله با فعالیتهای ضدفرهنگی و دینستیزانه دشمنان اسلام نخست باید به شناخت فرهنگ اسلامی پرداخت و سپس به نحوی متین و عالمانه و محققانه با شبهات و شبههافكنان برخورد كند؛ چراكه مقابله با حركتهای ضد فرهنگی، مقابلهای فرهنگی است. توطئههای ضد فرهنگی، اساساً با زور،فحش، بدنام كردن، تهمت زدن، بایكوت و حتی زندانی كردن اصلاح نمیپذیرد، بلكه تنها با فكر درست و تلاش فرهنگی میتوان با آن مقابله كرد. بنابراین دانشجویان بسیجی بدین منظور باید تشكلی منسجم داشته، به همان شیوهای كه پیش از انقلاب مرسوم بود، یعنی برگزاری جلسات آشنایی با معارف اسلام، خود را به این هدف نزدیك سازند.
آگاهی و پویایی در مسایل سیاسی
امروزه فردگراییِ مفرطی بر غرب سایه افکنده و ارتباطات فردی و اجتماعیِ افراد با یکدیگر بسیار ناچیز است؛ چنانکه دو همسایه یا دو همکلاسی و حتی اعضای یک خانواده از حال یکدیگر چندان اطلاعی ندارند. در این جوامع همچنین درصد مشارکت مردم و حتی نسل جوان در امور سیاسی و اجتماعی بسیار کم و ناچیز است، به گونهای که دانشجویان دانشگاهها و مراکز علمی و آموزشی که بالطبع انتظار میرود که در امور سیاسی و اجتماعی حساستر و فعالتر باشند، در قیاس با جوانان و بلکه نوجوانان ما اطلاعات اجتماعی و سیاسیشان قابل توجه نیست.
اما نباید تصور کرد که این وضعیت، معلول طبع مردمان مغربزمین یا جغرافیای آن کشورهاست، بلکه اربابان قدرت و ثروت برای حفظ مطامع و منافع خویش همواره میکوشند تا شرایطی پدید آورند که چیزی یا کسی سدّ راهشان نشود. آنان برای رسیدن به این هدف حتی به مردمان جوامع خودشان رحم نمیکنند و میکوشند تا همواره ایشان را در گونهای تخدیر سیاسی اجتماعی و فردی فرو برند و آنان را چنان سرگرم سازند تا فرصتی برای اندیشیدن در مسایل سیاسی و اجتماعی و آنچه بر آنان میگذرد نیابند.
در جوامع غربیْ مسایل سیاسی، اجتماعی، انسانی و ارزشها جایگاهی ندارند، و اقلیت حاکم بر ملتها همواره سعی میکنند حتی مردم و جوانان خودشان را از طریق مشروبات الکلی، مواد مخدر، سکس و دیگر سرگرمیها از مسایل مهم دور نگهدارند، و به این ترتیب همواره مردمانِ این کشورها به گونهای عمیق تحمیق میشوند. دستگاه حاکم و صاحبان قدرت افراد تیزهوش و استعدادهای درخشان را شناسایی و برای پرورش و شکوفایی آنها سرمایهگذاری میکنند تا برای حفظ و بقا و بسط سلطه و ثروت خویش از آنها بهره بکشند، و از همین روست که در نسل امروز غرب نیوتون و انیشتینی پدید نمیآید و بسیاری از نخبگان و متخصصان و صاحبنظران بزرگ در این کشورها از کشورهای شرقیاند؛ به گونهای که بزرگترین کارشناسان و تکنولوژیستهای آنان ایرانی، هندی و چینیاند. گفتنی است شمار اساتید ایرانیای که فقط در آمریکا تدریس میکنند از کل استادانی که در خود ایران تدریس میکنند بیشتر است. بسیاری از مخترعان و مکتشفان بزرگ و کسانی که مشاغل بسیار حساس را در امور نظامی سِرّی را در اختیار دارند ایرانی یا شرقیاند.
به هر روی، همانگونه که گذشت، دستگاه حاکم و صحنهگردانان سرمایه و قدرت در غرب همواره میکوشند تا همه تهدیدهای ضد خود را مهار یا نابود سازند و یکی از مهمترین این تهدیدها، آگاهی و هشیاری مردم جوامع خودشان، و نیز ملتهای تحت سلطه آنهاست؛ و خطرناکتر از این دو، جوامع و ملتهایی هستند که در دنیا به منزله الگویی بالفعل یا بالقوه برای مقابله با این زرمداران و سلطهطلبان شناخته میشوند. بر این اساس، دشمنان ما برای تبدیل ملت مسلمان ایران به جامعهای شبیه جوامع خودشان سرمایهگذاری مضاعف میکنند. بنابراین یکی از رسالتهای بسیجی آن است که در وهله نخست در مسایل سیاسی و اجتماعی پویا و فعال باشد و همواره آگاهی خود را از جریانهای اجتماعی و سیاسی ایران و جهان بهروز کند. همچنین در مرحله بعد در حفظ شادابی و تازگی و پویاسازی جامعه نیز در این امور همت کند، تا جامعهای آگاه و هشیار داشته باشیم که دینستیزان و جهانخواران همواره آن را سدّی شکستناپذیر در برابر خودشان بیابند.
منابع:
https://mesbahyazdi.ir/node/4455
https://mesbahyazdi.ir/node/4456
کتابنامه
1. قرآن کریم.
2. نهجالبلاغه، ترجمه محمد دشتی، انتشارات صحفی، قم.
3. محمدبن یعقوب الکلینی، الکافی، ج 2، جدیث 3، ص 437.