موانع ازدواج آسان
موانع فرهنگى همواره مهمترین و اساسى ترین موانع ازدواج محسوب مى شود که مهمترین آن عبارتند از:
1. لازم دانستن شغل و مسکن مناسب
در حال حاضر داشتن شغل و مسکن، اغلب به عنوان شرط لازم براى انجام ازدواج شمرده مى شود و این شرط عملاً مانع ازدواج بسیارى از جوانان مى شود به طوری که اگر باعث منتفى شدن ازدواج نشود لااقل آن را سالها به تأخیر مى اندازد چون واقعیت این است که میلیونها دختر و پسر آماده ازدواج وجود دارد که فراهم کردن میلیونها شغل و مسکن مناسب براى آنها در زمان کوتاه ممکن نیست.
2. رسومات مالى پرخرج
گاهى رسمهاى پرخرج از قبیل خرید طلا، لباس، مهریه سنگین، جهیزیه گران و مراسمهاى چند گانه از یکسو و ابهام در میزان مخارج ضرورى از سوى دیگر طرفین را وامى دارد تا چند برابر مقدار لازم هزینه کنند. از این رو این امور سهم بسزایى در تأخیر اقدام براى ازدواج دارند.
3. لازم دانستن زندگى تجملاتى و پرزرق و برق که گاهى توسط فیلمهاى سیما تشدید مى شود.
4. عدم اهتمام لازم از سوى خانواده ها نسبت به ازدواج فرزندانشان
تصور عمومى بر این است که خانواده ها فقط به خاطر مشکلات مالى براى ازدواج فرزندان اقدام نمى کنند در حالى که بسیارى از آنها خرجهاى فراوانى در موارد غیر ضرورى انجام مى دهند که اهمیت هیچیک از آنها به اندازه ازدواج جوان نیست و براى تهیه آن نیز خود را به زحمت مى اندازند به طوری که در بعضى موارد به قرض کردن و وام گرفتن نیز مبتلا مى شوند. مثلاً تغییر دکوراسیون منزل، تعویض وسایل و توسعه آن، سفرهاى زیارتى و خارج از کشور، خرید ماشین، تحصیل فرزند در مدارس غیرانتفاعى و دانشگاه آزاد، گرفتن معلم خصوصى، عمل جراحى به جهت زیبایى و ... که هیچکدام ضرورى نیستند و مردم براى آنها خرجهاى فراوان مى کنند در حالى که در همین زمان نه تنها براى ازدواج فرزندان اقدام نمى کنند بلکه جهت تهیه مقدمات آن نیز تلاش نمى کنند.
5. عدم توافق پدر و مادر و بهانه جوییهای آنها
بعضی ازپدر و مادران به میزان تحصیلات، شغل، وضع مالی، خانواده، قیافه، خویشان و... خواستگار ایراد می گیرند به دنبال یافتن دامادایده آلی هستند که کمتر پیدا می شود و تدریجاً برسن دخترشان افزوده می شود . از سوی دیگر این خانواده ها دائم بیم آن دارند که فرزندشان از سن معمول ازدواج بالاتر رود و کمتر از او خواستگاری شود. گروهی ازوالدین هم نسبت به ازدواج فرزندانشان واکنش نشان نمی دهند. آنان کوچکترین توجهی به نیاز جنسی فرزندان خود نمی کنند و نیازمندی آنان را به زناشویی نادیده می گیرند.
6. زود دانستن ازدواج براى تازه جوانان
بسیارى از خانواده ها بر این باورند که سن تازه جوانان براى ازدواج کم است از این رو هر چند از نظر مالى مشکلى در آماده کردن شرایط ازدواج فرزندشان نداشته باشند باز هم به ازدواج او اقدام نمى کنند.
7. عدم اظهار نیاز به ازدواج توسط جوانان
بسیارى از جوانان حتى آنها که در معرض انحرافات قرار مى گیرند به دلیل خجالت و یا ترس از متهم شدن به ناپاکى از اظهار نیاز به ازدواج امتناع مى ورزند و طبیعى است که در این صورت والدین تصور مى کنند آنها نیاز ندارند و براى ازدواجشان اقدام نمى کنند.
8. ضعف انگیزه و یا عدم انگیزه براى ازدواج
متأسفانه یکى از موانع مهم ازدواج، ضعف یا از بین رفتن انگیزه ازدواج در جوانان است که علل مختلفى دارد: آلوده شدن به انحرافات جنسى که دسترسى به آنها آسانتر از ازدواج است. (کسى که بارها ارتباط نامشروع و ارزان را امتحان کرده، لازم نمى بیند که خود را به زحمت انداخته و ازدواج کند)، نعکاس شکستهاى دیگران در رسانه ها، اعتقاد برخى پسران به کمبود دختران پاک (برخى از پسران به دلیل داشتن ارتباطات متعدد در موقعیتى قرار مى گیرند که احساس مى کنند هیچ دخترى دست نیافتنى نیست)، دیدن طلاق و کشمکشهاى خانوادگى بین اطرافیان، بالا رفتن سن (هر چه سن بالا مى رود، انگیزه براى ازدواج کم مى شود) و عدم توجه یا جهل جوان نسبت به ثمرات ازدواج.
9. ترس از ازدواج
عده اى از جوانان که انگیزه براى ازدواج دارند از اقدام به ازدواج مى ترسند. بعضى از علتهاى ترس آنان عبارتند از:
وجود هزینه هاى سنگین و تجملاتى و مشکلات مالى در زندگى، نتظارهاى نابجا در زمان ازدواج و بعد از آن، احتمال انتخاب نادرست، امکان عدم تفاهم اخلاقى با همسر و تصور عدم توانایى در پذیرش مسئولیت خانواده،
10. اعتقاد به اینکه با وجود خواهر یا برادر بزرگ تر نوبت به بعدى نمى رسد
11. اهمیت بیش از حد به تحصیل
متأسفانه در جامعه ما اهمیت به تحصیل در مواردى به قیمت فدا شدن ازدواج تمام مى شود، به عنوان مثال عده اى از دختران به خاطر درس خواندن به خواستگارها جواب رد مى دهند اما بعد از فارغ التحصیل شدن به دلایلى همچون نبود فرد هم شأن از نظر تحصیلات، یا بالا رفتن سن و یا ... دیر ازدواج مى کنند و یا اصلاً موفق به ازدواج نمى شوند.
12. مشکل پسندی
چه بسیارند دخترانی که درسنین متعارف و مناسب ازدواج (مثلاً 17 تا25 سالگی)خواستگارهای شایسته ای داشته اند ولی به دلیل مشکل پسندی به آنهاجواب رد داده اند و سپس از سن معمول ازدواج فراتررفته است. بررسیها نشان داده افرادی که در ازدواج بیشتر سختگیری می کنند اگرازدواج هم کنند احتمالاً زندگی موفقی ندارند و دائماً این مشغله ذهنی آنها را آزارمی دهد که آیا این همان فردی است که می خواستم، آیاشایستگی من بیشتر از این نبود...
13. آزادیهای غلط و گریز از مسئولیت
گروهی ازمردان جوان معتقدند که ازدواج انسان را مقید و محدود می سازد و تصور نمی کنند که ازدواج نوعی رفاه، آرامش و آسایش به همراه دارد. این گروه ازجوانان باید بدانند که ازدواج صحیح باعث رشد و تکامل انسان و بی قیدی و بی هدفی باعث شکست و تباهی انسان می شود.
14. تقدس بیجا و تعصب غلط
بعضی از زنان که قبلاً ازدواج کرده اند و شوهرشان را ازدست داده اند شوهر کردن مجدد را خلاف وفاداری به شوهر قبل می دانند. آنها تصور می کنند که اگر ازدواج کنند روح شوهرشان آزرده می شود.
15. مشکل در انتخاب همسر
بالاخره یکی از موانع و مشکلاتی که بر سر راه ازدواج جوانان وجود دارد مشکل انتخاب همسراست. یعنی دختر و پسر معیار مشخصی برای ازدواج ندارند و نمی دانند که همسر آینده آنها باید چه صفات وخصوصیاتی داشته باشد.
16. کمبود شغل مناسب
با توجه به لازم شمرده شدن شغل مناسب براى ازدواج، جوان بدون اینکه شغلى مناسب و آبرومند داشته باشد، نخواهد توانست براى ازدواج اقدام کند. متأسفانه در شرایط فعلى براى همه جوانان شغل مناسب وجود ندارد و همین مسئله به پیچیده تر شدن مشکل ازدواج کمک کرده است.
البته در کنار علت اصلى، علل دیگرى نیز هست که به سختى کار مى افزاید مانند اشتغال دختران که فرصت شغلى پسران را کم مى کند و به خاطر راضى شدن آنان به حقوق کم، سطح دستمزدها پایین مى آید.
17. نداشتن مسکن مناسب
در حال حاضر وضعیت مسکن غیر عادى است به طورى که نمى توان با اتکاء به دریافت یک حقوق معمولى امیداور بود که بعد از گذشت چند سال از زندگى، موفق به خرید مسکن شد و از طرفى داشتن سر پناه براى شروع زندگى از واجبات شمرده مى شود. پس هر فرد باید مدت زیادى از عمر خود را براى تهیه خانه صرف کند تا بتواند در اواخر جوانى با داشتن خانه شخصى به خواستگارى برود.
18. نداشتن توانایی کافی براى خریدهاى سنگین و مراسمهاى پرهزینه
خریدهاى سنگینى از قبیل خرید حلقه، سرویس طلا، کت و شلوار، لباس عروس، لوازم آرایش، آینه شمعدان و غیره، آن هم در حد عالى و برگزارى مراسم متعدد و پرخرج براى عقد و عروسى، همگى در کندتر شدن روند ازدواج نقش دارند. به دلیل اینکه باید مدتى طولانى سپرى شود تا جوان پول لازم را براى این خرجها جمع کند.
19. نداشتن جهیزیه مناسب
بسیارى از خانواده ها به خاطر عدم توانایى در تهیه جهیزیه گران قیمت، خواستگار دخترشان را رد مى کنند.
و ...
راهکارها
1. تغییر نگرش عمومى از طریق رسانه ها که مبتنى بر توقعات نابجاى اقتصادى است. وظیفه رسانه ها و انسانهاى فکور و شخصیتهاى دلسوز اجتماعى در این زمان، القاء دید واقع گرایانه به اقشار مختلف اجتماع در زمینه ازدواج است که با توجه به عدم امکان فراهم شدن امورى از قبیل شغل و مسکن مناسب براى اکثر جوانان تا سالیان متمادى، نمى توان توقع حل این مشکل را از راه اقتصادى در کوتاه مدت داشت.
2. سوق دادن نگرش خانواده ها در جهت اهمیت فوق العاده دادن به ازدواج فرزندان
مهمترین عاملى که در ازدواج جوانان نقشى بسزا دارد خانواده است. چون در اکثر موارد تا خانواده نخواهد به هیچ وجه ازدواج رخ نخواهد داد حتی اگر دولت و تمام ارگانهاى مربوطه بخواهند جوان به سروسامان برسد. اگر خانواده ها واقعا بخواهند و حرکت کنند این خواست و حرکت آنها،حتى دولت و کل جامعه را نیز حرکت خواهد داد. این تغییر نگرش باید از طریق رسانه ها خصوصا صدا و سیما با تهیه و تولید مصاحبه، فیلمها و سریالهاى متناسب با این موضوع و همچنین توسط مبلّغان در محافل و مجالس مذهبى انجام شود.
3. اعطاء بینش به جوانان در جهت تلاش براى رفع موانع فرهنگى ازدواج
به این منظور ابتدا باید خود جوان باور کند که با تعلل و تأخیر انداختن ازدواج جوانى را از دست مى دهد و در قدم بعدى براى رفع موانع آن تلاش کرده و سعى کند افکار خانواده اش را تغییر دهد و آنها را راضى کند که لااقل به خاطر شرایط کنونى دست از توقعات خود بردارند.
4. توجه دادن به خانواده ها در مورد صلاحیت تازه جوانها براى ازدواج
باید به خانواده ها توجه داد خدایى که در جوان احساس نیاز جنسى و عاطفى را بیدار کرده است صلاحیت پاسخگویى به آن را از راه ازدواج به وى عطا نموده است. در تازه جوان استعداد ذاتى پذیرش مسئولیت خانواده وجود دارد که باید با وارد شدن به مرحله عمل شکوفا شود، همانند ورزشکارى که تا وارد میدان تمرین عملى نشود نمى تواند استعداد خود را شکوفا کند و در مسابقه برنده شود. تازه جوان تا عملاً زیر بار مسئولیت نرود احساس مسئولیت او به فعلیت نمى رسد.
از این رو خانواده باید با ازدواج او را در میدان زندگى وارد کرده و با همراهى او در این راه به تدریج وى را براى پذیرش عملى مسئولیت خانواده آماده کند.
5. ممکن نشان دادن ازدواج آسان
مى توان با پخش نمونه هاى عملى از ازدواجهاى آسان از سیما در قالب مصاحبه و فیلم و برنامه هاى ترکیبى ممکن بودن آن را به خانواده ها و خود جوانان نشان داد.
6. ترغیب شخصیتها و متمکنین به انجام ازدواج آسان (بدون خرج و مراسم سنگین) براى فرزندانشان در جهت فرهنگ شدن ازدواج آسان در جامعه.
7. سعى در رفع ترس جوانان از ازدواج
اغلب جوانان از شکست در زندگى مى ترسند. باید به آنها تذکر داد که احتمال شکست در بسیارى حرکتها وجود دارد؛ در این موارد باید سعى کرد با تدبیر، احتمال شکست را کاهش داد نه اینکه از آن کارها صرف نظر کرد.
8. توجه دادن به خانواده ها در خصوص آثار منفى مهریه سنگین
بسیارى از خانواده ها تصور مى کنند با قرار دادن مهریه سنگین براى دخترشان، پایدارى زندگى او را تضمین کرده اند در حالى که در آموزه هاى دینى ما زنى که مهرش بالا باشد شوم خوانده شده و این حقیقتى است که دین آن را به ما ارائه نموده و رعایت آن مانع از هم پاشیدگى خانواده است. چه بسا خانواده هایى که فقط به خاطر همین موضوع با بحران مواجه مى شوند و یا وصلتهایى که فقط به خاطر آن سر نمى گیرد و عواقب بدى به دنبال مى آورد.
9. فعال سازى صاحبان سخن و قلم در جهت تسهیل ازدواج
10. عدم پخش برنامه هایى که جوانان را از ازدواج باز مى دارد
بیشتر اوقات صدا و سیما نزاع زوجین را به تصویر کشیده و باعث تأثیر منفى در ذهن جوانها و خانواده هایى که قصد ازدواج براى آنها را دارند مى شود. این برنامه ها با ایجاد رعب و وحشت در دل جوانان تا حدود زیادى آنها را از اقدام به ازدواج باز مى دارد.
11. آشنا کردن مردم با نظر دین در مورد آسان گیرى ازدواج و همچنین ارتقاء سطح ایمان آنان و سوق دادن به این موضوع که در صورت بالا رفتن ایمان، دنیا، تجملات و تشریفات آن برایشان بى ارزش می شود.
12. بررسى سیره اهل بیت علیهم السلام در مورد ازدواج آسان و بیان آن
13. اصلاح فرهنگ شغلى
باید جوانان را توجیه و ترغیب کرد که با در نظر گرفتن استعداد، علاقه و امکانات خود شغلى را انتخاب کنند نه اینکه تا یافتن پُست و شغل دولتى بى کار بمانند. البته باید در جهت تطبیق فرهنگ جامعه با این تفکر نیز اقدام کرد.
14. نقد فرهنگ غلط لزوم ازدواج فرزند بزرگتر قبل از کوچکتر
15. نقد باور اهمیت بیش از حد به تحصیل براى دختران و توصیه به ازدواج و ادامه تحصیل بعد از آن
16. ایجاد فرصتهای شغلی مناسب برای جوانان و محدود شدن اشتغال دختران توسط دولت.
17. حل مشکل مسکن جوانان توسط دولت.
18. کم کردن هزینه های مربوط به مراسم و خریدهای ازدواج با اختصاص سالن و فروشگاه های مخصوص و ...
19. ترغیب خیرین برای کمک به ازدواج جوانان.
پاسخ های اجمالی به سوالات:
* اجمالا چه راهکارهایی را برای افزایش روند ازدواج پیشنهاد می کنید؟
اولین راهکار بحث فرهنگ سازی صحیح ازدواج است. در مسائلی مثل؛ مقدمات ازدواج، انتخاب، مجالس جشن، مهریه و ... باید به فرهنگ دین نزدیک شد. مثلا در اسلام بحث ولیمه بیان شده است و کسی هم نمی گوید برای جشن ازدواج مراسمی بر پا نکن، لکن در نحوه برپایی مجلس باید درست رفتار کرد، مثلا به جای پانصد نفر، صد و پنجاه نفر دعوت شوند یا به جای چند نوع غذا، یک غذا تهیه شود. گاهی در مجالسی که گرفته می شود، یک پنجم غذا یا بیشتر، دور ریخته می شود.در فرهنگ سازی صحیح، هزینه های ازدواج کاهش یافته و همکاری و مساعدت همه اقوام بیشتر خواهد شد.دولت نیز می تواند کارهای اساسی تر انجام دهد. در بعضی از شهرها نهادهای «مردم یار» وجود دارند که برای زوج های جوان کارهایی را انجام می دهند، مثلا جهیزیه تهیه می کنند یا مجلس جشن مزدوجین را برگزار می کنند؛ دولت هم می تواند چنین کاری انجام دهد.
* با تسهیلات بانکی مشکل مزدوجین حل نمی شود
در خیلی از موارد پول دادن، مشکلی را حل نمی کند، دولت می تواند با دادن امکانات و کالاهایی که برای ازدواج ضروری است، مشکل جوانان را در امر ازدواج رفع نماید، اگر دولت، خود نتواند به طور مستقیم چنین کاری را انجام دهد می تواند این وظیفه را بر عهده بعضی نهادها قرار دهد. مثلاً کمیته امداد با تحول خود توانسته جلوی پرداخت مالی به افراد غیر مستحق را بگیرد و آن را مدیریت کند؛ دولت نیز می تواند همین کار را انجام دهد.
* دولت به مزدوجین، مسکن بدون اجاره بدهد
«مسکن» از جمله مشکلات اصلی جوانان تازه ازدواج کرده می باشد، گر چه دولت با طرح مسکن مهر قدم هایی در این راه بر داشته است، اما حرف بنده این است که چرا، دولت، جوان را در ابتدای زندگی به پرداخت وام ملزم می کند. جوانی که خرج زندگی خود را به سختی تامین می کند، چگونه توان پرداخت اقساط وام را خواهد داشت. پیشنهاد من این است مسکن هایی ساخته شود که جوانان در ابتدای زندگی مشترک، پنج سال بتوانند با کمترین هزینه در آنها سکونت داشته باشند و بعد از پنج سال، از آنها اجاره دریافت شود.
* شغل برای جوانان حیاتی است
مشکل دیگر جوانان مساله شغل است، دولت کار خوبی در این زمینه انجام داد ولی عملیاتی نشد بعضی افراد هستند که پنج یا شش شغل دارند، بعضی هستند که حتی یک شغل هم ندارند، مصوبه دولت هست که یک فرد نمی تواند در دو جایگاه، مستخدم دولت باشد، نهادهای خصوصی نیز با تبعیت از این قانون، نگذارند افرادی در چند نهاد و اداره مشغول به کار شوند. چه بسا داشتن چند شغل باعث می شود که خود آن فرد، دچار اختلاف خانوادگی شود. کسی که از بیست و چهار ساعت شبانه روز پانزده ساعت در چند جا کار می کند، به معضلاتی همچون؛ پائین آمدن کیفیت کار، اختلاف خانوادگی، اختلال روحی و روانی و مشکلات معنوی، دچار خواهد شد.
مورد دیگری که جوانان را در تنگا قرار می دهد بحث «درآمد» آنها می باشد.
* راهکار برون رفت از بحران بیکاری
خیلی از زمین ها در بیرون شهرها، بلا استفاده مانده است که دولت می تواند با کمک های خود از این زمین ها کاربری کشاورزی و صنعتی نموده و جوانان را مشغول به کار سازد.
اخیراً عنوان می کردند که چند هزار مهندس بیکار در کشور وجود دارد یا چند هزار دکتر بیکار وجود دارد یعنی در مطب خود بیکار نشسته و نمی توانند اجاره مطب خود را بپردازد گرچه دکترهای خوبی هم هستند.
* مخارج سنگین ازدواج، مهریه و ... چه آثاری منفی را به دنبال دارد؟
مهم ترین آثار این است که والدین پسر و والدین دختر از تزویج فرزندان خود فرار می کنند، چون والدین پسر باید مهریه پرداخت کند و والدین دختر نیز باید جهیزیه را تدارک ببینند و همچنین هزینه های زیاد مراسم ازدواج باعث انصراف افراد از این مسأله می شود.
هزینه کردن زیاد در ازدواج، نشانه شخصیت نیست. متأسفانه بعضی افراد که باید نسبت به هزینه های زیاد ازدواج موضع گیری کنند، بر عکس، آن را تایید می کنند، علاوه بر این برخی افراد که چهره فرهنگی و دینی دارند نیز بعضاً مجالس پرخرج راه اندازی می کنند، خاطره ای را به یاد دارم که شخصی فرزند خود را داماد کرد و از فشار قسط هایی که بابت هزینه آن مجلس، پرداخت می کرد، مریض شد.
اگر هر یک از طرفین ازدواج، نسبت به دیگری سخت گیری کند، طرف مقابل نیز با او سخت گیری خواهد کرد. پیامبر اکرم (ص) فرمود: «اِرحم تُرحم» رحم کن تا به تو رحم شود.
* فرهنگ سازی مثبت در امر ازدواج چگونه باید باشد؟ آیا فضاهای آموزشی ظرفیت چنین کاری را دارند؟
در فضاهای آموزشی می توان مدل هایی موجود در تاریخ را ارائه کرد، ولی به لحاظ حساس و لطیف بودن مبحث جای تامل دارد. به نظر می رسد که بحث فرهنگ سازی باید در اختیار دست اندرکاران اجتماعی قرار گیرد. باید ائمه جمعه و جماعت و کسانی که با اقشار مختلف مردم به خصوص با والدین جوانان ارتباط دارند، را تحریک و تحریض کرد تا بحث ازدواج را برای عموم مردم تبیین کنند. اگر بحث ازدواج یک طرفه به دانش آموزان و جوانان گفته و یا در کتاب آنها گنجانده شود، مشکلاتی را به بار خواهد آورد، چون ممکن است چنین افرادی در این سن، تحریک شده یا توقع زیادی پیدا کرده و یا حالت پرخاش به خود بگیرند. مثلاً آنها به والدین بگویند؛ درکتاب، سن ازدواج را اینطور بیان کرده اند، پس چرا برای من ازدواج نمی گیری؟
اما اگر این مبحث در دست مدیران و دست اندرکاران فرهنگ جامعه قرار گیرد به خوبی می توانند این فرهنگ را نهادینه کنند. الان در برخی مدارس، دبیران، حرف های اشتباه را ترویج می کنند مثلاً می گویند مگر ممکن است پسر یا دختر، دوست جنس مخالف نداشته باشد؟!
فرهنگ سازی باید در عرصه های کلان جامعه صورت گیرد نه این که در عرصه های صورت گرفته و مشکلاتی را به بار آورد.
* توجه به نظرات والدین، به عنوان کسانی که سالیان طولانی تجربه خوبی دارند، چه مقدار در ازدواج جوانان موثر است؟
بر اساس بررسی که انجام داده ام، نشان می دهد هفتاد درصد طلاق ها به خاطر این بوده است که والدین در آن ازدواج ها دخالت نداشته اند.
والدین، تجارب، دلسوزی، پشتیبانی و علم خود را از جوانان دریغ نموده اند، مثلاً پسری که ازدواج کرده اگر ببیند والدین دختر از او پشتیبانی نمی کنند، بیشتر دختر را در تنگنا قرار می دهد، اما اگر مشاهده کند والدین و اقوام دختر از او حمایت می کنند رفتار خود را تغییر خواهد داد و نمی تواند نسبت به او ظلم کند.
یکی از چیزهایی که در جامعه ما رواج پیدا کرده این است که فرزندان، حمایت های والدین را از خود گرفته اند. دوم این که، وقتی والدین به ازدواجی راضی نباشند، اثر روانی آن نا مبارک بودن چنین ازدواجی می باشد در روایت نیز آمده است که اگر ازدواج، بدون رضایت والدین باشد، برکت نداشته و در زندگی موفق نخواهند بود.
مسئله دیگر این است که اگر والدین موافق ازدواج فرزند نباشند در نتیجه حمایت مالی نیز نخواهند کرد. در بحث تجربه ها نیز باید گفت؛ دو جوانی که در سن ازدواج بوده و فاقد هرگونه تجربه زندگی مشترک هستند، نیازمند تجارب والدین می باشند و والدین می توانند با روش های أحسن بدون این که شائبه دخالت را تداعی کند، تجارب خود را به فرزندان منتقل کنند.
در بعضی از مراجعات مشاهده شده است که مثلاً دختر به خاطر مطرح نکردن مشکل خود به والدین و راهنمایی نخواستن از آنها، خود تصمیم گرفته و نتیجه آن هم به طلاق انجامیده است. اگر والدین از فرزندان خود حمایت نکنند فرزندان ممکن است از نظر روانی دچار ناپایداری شخصیتی و عدم اعتماد به نفس شوند.
لذا این امر، مسأله مهمی است که باید جوانان را ترغیب، تشویق و تبلیغ کرد تا در ازدواج خود به طور کامل از والدین نظرسنجی کرده و از تجارب آنها استفاه نمایند. اگر ازدواجی با صلاحدید والدین انجام شود، حتی در اختلافات زوجین نیز والدین می توانند نقش خوبی را ایفا کنند.
* با توجه به تجارب مشاوره ای که داشته اید چه سنی را برای ازدواج پیشنهاد می کنید؟
هشت نوع بلوغ برای انسان وجود دارد که شامل:« بلوغ جنسی، بلوغ عقلی، بلوغ دینی، بلوغ معنوی، بلوغ اقتصادی، بلوغ روحی و روانی، بلوغ عاطفی و بلوغ جسمی» می باشد.
اگر فردی این بلوغ های هشت گانه را دارا باشد آمادگی برای ازدواج خواهد داشت. الان سن بیست تا بیست و پنج سال برای ازدواج می باشد.
افراد فکر نکنند که ازدواج مانع تحصیل است و در نتیجه ازدواج خود را به تأخیر بیاندازند. بلکه ازدواج مکمل تحصیل می باشد و تمرکز و آمادگی بیشتر را برای فرد به وجود می آورد.
افرادی بودند که با دیپلم ازدواج کردند و بعد از ازدواج، تا مقطع دکتری نیز پیش رفته اند. سن بیست تا بیست و پنج، سنی است که جوان در اوج نشاط، شادابی و فعالیت قرار دارد البته با آن تفاوت سنی که باید رعایت شود و گفته شد که پنج تا شش سال دختر کوچک تر از پسر باشد.
* تأثیرپذیری از فرهنگ بیگانه و الگوبرداری از آن چه تأثیری در عدم تمایل جوانان به ازدواج دارد؟
این مسأله نیز یکی از مباحثی است که جوانان به لحاظ عدم تلاش، بی خیالی و عدم تعهد خود، نسبت به تشکیل خانواده، سعی دارند به نیاز درون خود هم پاسخ دهند. در غرب نیز این گونه است که فرد هیچ تعهدی نسبت به خانواده زن، فرزند و والدین ندارد. به محض این که والدین به سن پیری رسیدند، آن ها را به خانه سالمندان تحویل می دهند.
- فروتنی شیخ انصاری نسبت به مادر
متأسفانه امروزه این چنین فرهنگی در جامعه ما تقویت و ترویج می شود؛ در صورتی که تعالیم اسلام مخالف چنین تفکری است. مادر مرحوم شیخ انصاری در اواخر عمر نابینا و فلج شده بود، شیخ انصاری هر روز قبل از رفتن به درس، نزد مادر می آمد و صورت خود را روی کف پای مادر قرار می داد و می گفت: «مادر برای من دعا کن». مادرش می گفت: مرتضی این کار را نکن، من راضی نیستم. شیخ انصاری می گفت: «تو راضی نباشی، خدا از این کار راضی است». هرچه که من دارم از تواضعی است که نسبت به تو داشته ام. فرهنگ دینی اسلام، مدل هایی دارد که با فرهنگ غربی در تضاد است.
از برخی آمار چنین نتیجه گرفته اند که یک کارمند از هفت ساعت کار اداری، یک ربع کار مفید انجام نمی دهد. آیا عمل چنین شخصی حرام نیست؟ در وقت اداری به کار های شخصی خود رسیدگی می کند! آیا چنین شخصی انتظار دارد که زندگی او برکت داشته باشد. این یک نمونه از بی تعهدی جوانان امروزی است که مدل غربی است.
غرب یک مدل خاص در زندگی خود دارد و در یک چارچوب خاص خود حرکت می کند و دولت نیز طبق همان فرهنگ آنان را تأمین می کند. اما فرهنگ اسلامی چنین نیست.
قرآن کریم فرماید: «یا أیُّها الإنسان إنّکَ کادِحٌ إلی ربِّک کَدحاً فَمُلاقیه»
انسان تلاش نکند نتیجه لازم را نیز در هیچ کاری کسب نخواهدکرد.
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: إنَّ الله یبغض الشاب النام الفارغ» خداوند بر جوانان پرخواب بیکار غضب می کند. آثار و عوارض نگاه غربی در بی توجهی به تعهدات، مسئولیت ها در قبال زن، فرزند، والدین و ... رخ می دهد.
بخشی از این بی توجهی در تشکیل خانواده و ازدواج پدید می آید. مثلا می گوید؛ چرا برای خود تعهد قرار می دهی؟ به دنبال لذات خودت باش! این نگاه غربی به ازدواج است.
اما در نگاه اسلامی وقتی شخصی ازدواج می کند، چند نوع نفقه از جمله نفقه زن، فرزند، والدین، بر او واجب می شود. حتی اگر انسان اقوام زن خود را دعوت کند، ولی احترام آن ها را نگه ندارد یا در شأن آن ها پذیرایی نکند، در حق آن ها ظلم کرده است.
نگاه غربی به امر خانواده، مشکلاتی را برای ما به وجود آورده که باید معارف دینی و اهل بیت(ع) را جایگزین چنین تفکری نمائیم.
راهکارهای اقتصادی:
- کاستن از هزینههای اضافی
بسیاری از هزینههایی که در زندگی میشود، اعم از هزینههای جشن عقد و عروسی، یا تهیه جهیزیه، مسکن و سایر لوازم زندگی، ضرورت زیادی ندارد و امکان حذف یا کاهش آن وجود دارد. اگر پسر و دختر و خانوادههایشان تصمیم بگیرند تمام هزینههای غیر ضروری را حذف کنند و به حداقل امکانات اکتفا کنند امکان ازدواج برای اکثر جوانان ما عملی میشود این که جوانان ما یا خانوادههایشان این تصور و ایده را داشته باشند که در ابتدای زندگی باید از همه یا اکثر امکانات مادی برخوردار باشند و در برگزاری مراسم عقد و عروسی، هزینههای سنگینی بر یکدیگر تحمیل کنند، نتیجهای جز فرار جوانان از ازدواج نخواهد داشت.
- همیاری در هزینههای ازدواج
همان طور که خداوند همه مردم جامعه را به یاری جوانان برای ازدواج و تشکیل زندگی دعوت میکند، همه افراد، خصوصاً افراد متمول، وظیفه دارند در این امر خیر شرکت کنند. همچنین اگر ترتیبی داده شود که افراد نزدیک به خانواده پسر و دختر، به صورت یک رسم و عادت نیکو، قسمتی از هزینههای ازدواج را بر عهده بگیرند، کمک بزرگی به تحقق این هدف میشود. این پیشنهاد گرچه ظاهر سادهای دارد، ولی در عمل تاثیر شگفت انگیزی در هموار ساختن مسیر ازدواج جوانان دارد و چون این مشکل عمومیت دارد. و هر کسی خود رامحتاج کمک میبیند، همه مردم در این امر خیر شرکت خواهند کرد.
- پرداخت وامهای قرض الحسنه
قرض الحسنه که یکی از سنتهای خوب و گره گشای اسلامی است و در آیات فراوانی از قرآن به آن تشویق و تاکید شده،[1][2][۱۹][3][4][5] تاثیر فوق العادهای در حل مشکلات اقتصادی جامعه دارد. اگر این سنت حسنه که امروز در گوشه و کنار جامعه تحت عنوان «وام ازدواج» وجود دارد، گسترش یابد و به این طریق وامهای طولانی مدت و کم بهره به جوانان برای ازدواج و تهیه وسایل زندگی داده شود، چنان که از برنامههای مهم دولت جدید شمرده شده است، کمک زیادی به ازدواج جوانان و در نتیجه کاهش سن ازدواج، خواهد شد.
- ایجاد شغلهای پاره وقت
امروز دغدغه اصلی جوانان و به ویژه دانشجویان، اشتغال است. متاسفانه آموزش و پرورش و آموزش عالی ما طوری برنامه ریزی نکرده که، همه فارغ التحصیلان خود را به ابزار و فنون شغلی مجهز کنند. همان طور که نیروی نظامی نتوانسته برای سربازان وظیفه که خیل عظیمی از جوانان کشورند، دراین زمینه کاری کند و حداقل هر یک از آنان را در مدت سربازی به فن یا صنعتی مجهز کند. البته کارهایی در تحقق این هدف انجام شده، ولی اصلاً کافی نیست. فی المثل اگر دانشجوی جوان ما، بتواند در خلال تحصیل شغل مناسبی داشته باشد، میتواند بسیاری از هزینههای زندگی خود را تامین کند. لازمه این کار این است که آموزشهای کاردانی و کاربردی در طول تحصیل گسترش یابد و تعداد واحدهای نظری کاهش پیدا کند.
- تشویق به زندگی در کنار خانواده
در زمانهای گذشته اکثر جوانان، ابتدای زندگی خود را در کنار والدینشان آغاز میکردند و به مرور زمان سعی میکردند با پسانداز و امثال آن، از پدر و مادر خود مستقل شوند، اگر بتوان این فرهنگ را دوباره زنده کرد و جوانان و خانوادههایشان را به پذیرش این امر تشویق کرد، کمک زیادی به حل مشکل ازدواج میشود.
افزایش ازدواج از منظر جامعه شناسی
برای افزایش ازدواج، باید واسطین خود جوش محلات تقویت شوند. یعنی مثل گذشته که واسطههایی در محلها بودند و جوانان را شناخته و به خانوادهها معرفی میکردند هم، امروز وجود داشته باشند..
عوامل متعددی از قبیل مسائل اقتصادی و اشتغال در کاهش میل به ازدواج مؤثر هستند. علاوه بر آن به طور کلی در دنیا چهار عامل در این موضوع دخیل بوده که سالها قبل خطر آن را در ایران اعلام کردهام. این جامعه شناس افزود: دانشگاه،۴ سال،سربازی ۲ سال و کار ۲ تا ۳ سال، سن ازدواج را عقب میاندازد. علاوه بر اینها تأثیرات بیرون از منزل هم مؤثر هستند. به عنوان مثال روابط نامشروعی که بین برخی از زنان متأهل و جوانان یا بین دختران و پسران وجود دارد، همگی باعث گرایش کمتر و تأخیر در ازدواج میشوند.
باید وظیفه مداری و مسئولیت پذیری را به شکل عملی در مدارس و دانشگاهها به جوانان آموزش دهیم. به عنوان مثال، دختران، درون خانواده و مدرسه با تمام وظایف زندگی آشنا شده و آنها را انجام دهند. یکی دیگر از عوامل تأخیر در ازدواج، ترس از ازدواج، ترس از مسئولیتپذیری و وظیفه مداری است.
بدبینی دختران و پسران نسبت به یکدیگر،
در گفتوگو با جوانان متوجه میشویم که آنان دید بد، به همدیگر داشته و نمیتوانند اعتماد کنند. در جامعهای که جوانان به هم اطمینان ندارند، معنویات کاهش یافته، شادی و نشاط کم شده و آزادی پنهانی وجود دارد، چه انتظاری داریم که دختران و پسران ازدواج کنند. همچنین پایبندی به تعهدات اخلاقی و ارزشهای دینی و سنتی کاهش پیدا کرده است.
بیشتر خانوادههای ایرانی ماهواره تماشا میکنند. ماهواره یعنی فساد، طلاق و بیبندو باری. برنامههای ماهواره به صورتی است که به جوانان آموزش می دهد که طرف ازدواج نرفته و آزاد باشند.
یعنی پدیدهای که مجموعه عواملی در آن مؤثر هستند. هر پدیده اجتماعی یک علتی نبوده و چند عاملی است. به عنوان مثال برخی افراد که ثروتمند بوده و همه شرایط را دارند، ازدواج نمیکنند، چون اطمینان ندارند و آن را عامل پایبند شدن، میدانند و این موضوع برای جامعه فاجعه است.
در حال حاضر ۵ میلیون نفر از جوانان فارقالتحصیل دانشگاهها بیکار هستند، بنابراین بالا بودن حجم بیکاری، هزینه زندگی، مسکن، خط فقر و همچنین نداشتن امنیت شغلی و عدم اطمینان به یکدیگر از عوامل مهم کاهش گرایش به ازدواج هستند.
مهاجرت در کاهش این میل، مؤثر است و برخی از افراد که به آینده ناامید بوده، با مشاهده شرایط نامساعد اجتماعی، مجبور به ترک کشور می شوند.
در پی عدم ازدواج، مشکلات عدیدهای از جمله اعتیاد، فحشا و روسپیگری، آوارگی، قتل و جرم و جنایت به وجود میآید. در سال ۱۹۷۸ در کنفرانس مصر، فقط ۲ کشور ایران و آمریکا با سقط جنین موافقت نکردند، چون سقط جنین را عامل از بین بردن بنیان خانواده میدانستند. به همین دلیل آمریکا از آن زمان به بعد در مورد تقویت خانواده و فرهنگسازی، صدها فیلم تولید کرد.
یکی از علل کاهش این گرایش، مسئله ای به نام ازدواج سفید است،
اسم ازدواج سفید را «هم باشهای سیاه» گذاشتهام، چرا که نه ازدواج است و نه سفید و باید اسم ازدواج سفید را نفی و تخطئه کرد. این جامعه شناس با بیان اینکه برخیها تجرد گرایی در پیش گرفتهاند اظهار داشت: ۳۳ درصد از دختران و پسران جامعه مجرد هستند و ۱۹ درصد کسانی که ازدواج کردهاند، یک فرزند دارند و ۱۴ درصد فرزندی ندارند که یک فاجعه محسوب میشود.
در مذهب کاتولیک، زنی که طلاق میگیرد حق ندارد به کلیسا رفته و دعا بخواند یعنی طرد میشود و طلاق از نظر دین مسیحیت و مذهب کاتولیک منفور است در حالی که ما آزادانه میگوییم از هر ۴ ازدواج، یک طلاق اتفاق میافتد که این هم فاجعه است.
: بنابراین زنگ خطر به صدا درآمده و باید شادی و نشاط، امنیت شغلی،جانی و مالی در جامعه به وجود آید. برای پیشنهاد بالا بردن ازدواج، به صحبتهای حضرت آقا درباره ازدواج که در دیدار با دانشجویان داشتند، باید واسطین خود جوش ازدواج را تقویت کرد. یعنی مثل گذشته که واسطههایی در محلها بودند و جوانان و اصل و نسب آنها را شناخته و به خانوادهها معرفی میکردند هم، امروز وجود داشته باشند و ازدواج جوانان در محلات تقویت شود. قرایی افزود: با این روش، ترس از آشنایی برای ازدواج از بین میرود چرا که خانوادهها در آن دخیل هستند، چون در صورت عدم دخالت خانواده در ازدواج، زندگی پا برجا نمیماند. وی با مؤثر بودن دوران نامزدی اظهار داشت: بررسیهای انجام گرفته، نشان میدهد در ازدواجهایی که دوران نامزدی وجود نداشته، آمار طلاق بالا است چرا که با گذراندن این دوره، شناخت بین دختر و پسر حاصل میشود. این جامعه شناس افزود: حدود یک سال نامزدی بسیار مناسب است، البته محرمیت وجود نداشته باشد. به دختران توصیه میکنم که وقار و متانت خود را در این دوران،حفظ کنند در غیر اینصورت به آنها لطمه وارد میشود.
پی نوشت:
1. بقره/سوره۲، آیه۲۴۵.
2. مائده/سوره۵، آیه۱۲.
3. حدید/سوره۵۷، آیه۱۱.
4. حدید/سوره۵۷، آیه۱۸.
5. تغابن/سوره۶۴، آیه۱۷.
منابع:
fa.wikifeqh.ir/hilight
https://blog63.kowsarblog.ir/
www.farsnews.ir/ardabil/news
https://www.fardanews.com/
https://www.mehrnews.com/news/1193729