نماز عاشقانه
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
-------------------------------------------------
جرعه نوش کرم حضرت باران شده ای
قاری آ یه ی پر معنی قرآن شده ای
مست از جام شراب حرم حضرت حق
مست از مهر و سخا و کرم حضرت حق
باده نوشیم به درگاه کریمانه ی دوست
هر چه داریم همه،از کرم خانه ی اوست
راست قامت پی تکریم تو ما آمده ایم
در رکوع ها به تعظیم تو ما آ مده ایم
در نمازم همه تسبیح و دعا می بینم
واژه واژه غزل از عرش خدا می بینم
لحظه ی وصل من و دلبریت وقت نماز
لحظه ی درک حضورت شده باراز ونیاز
«من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم»
در قنوتم همه دم عاشق و بیمار شدم
سجده گاهم شده درگاه توای حضرت یار
وام دار تو منم نسل به نسل ایل و تبار
گوهر راز شده ، وقت سحر ، غرق نماز
در نمازی که شده دیده ی تر ،غرق نماز
همه ی حور و ملک ، جن و پری
همه تسبیح تو گویند تو چیز دگری
عالم و آدم و جبریل ثنا خوان توأند
همه ذرات جهان بی سر و سامان توأند
همه سبوح به لب ذاکر و شاکر شده اند
دست برتر ز تو دیدند متفکر شده اند
حمد مخصوص سزاوار تو یا ربّ کریم
عشق توراه هدایت شدصراط المستقیم
---------------------------------------------
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)