چهار زن برگزیده کداماند؟
در میان اولیا و صالحان، زنانی بودند که در طول تاریخ بشر در راه توحید و اهداف الهی فداکاریهای زیادی کردند که نام آنها همواره بر تارک تاریخ بشر میدرخشد. اما در این میان در منابع و روایات اسلامی از چهار بانوی بزرگوار و با شرافت و با منزلت عالی به عنوان برترین زنان و برترین زنان بهشت یاد شده است و آنها را به بزرگی ستودهاند.
پیامبر اکرم(ص) به امام علی(ع) فرمود: ای علی! برترین زنان دو عالم، چهار نفرند:
مریم(س) دختر عمران،
خدیجه(س) دختر خویلد،
فاطمه(س) دختر من،
آسیه(س) همسر فرعون و دختر مزاحم.
اما از میان این چهار نفر حضرت فاطمه(س) به عنوان برترین این چهار زن معرفی شده است.
همانطور که در روایت پیامبر(ص) آمده است، نام پدر حضرت مریم(س): عمران، نام پدر حضرت خدیجه(س): خویلد، نام پدر حضرت فاطمه(ع): حضرت محمد(ص) و نام پدر حضرت آسیه: مزاحم است.
شخصیت زن از دیدگاه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم
پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم نسبت به زن احترام خاصی قایل بود و مرتباً درباره محبت و مهربانی و مدارای با آنها سفارش می کرد. به زنان سلام می کرد و مکرر می فرمود: من از دنیای شما سه چیز را دوست می دارم و آن سه چیز عبارت اند از: عطر، زن و نماز که روشنی چشم من است.[1]
ناگفته پیدا است که این سخن پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم به خاطر شهوت و غریزه جنسی نبود، بلکه آن حضرت با ایراد چنین سخنانی می خواست زنان را که در نظر اعراب، موجودی بی ارزش و در حد یک حیوان بودند، بزرگ جلوه دهد. بدین جهت، زن را در ردیف نماز که امری عبادی و مقدس است، قرار داد و با این تعبیر، زن را به بالاترین مقام ترقی داد.
میمونه، همسر پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم می گوید: از رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم شنیدم که می فرمود: بهترین مردان امت من کسی است که نسبت به همسر خود بهترین رفتار را داشته باشد و بهترین زنان امت من کسی است که نسبت به همسر خویش بهترین کردار را داشته باشد. هر زنی که آبستن می شود، هر شب و روزی که بر وی می گذرد، برابر با هزار شهید، اجر و پاداش دارد. بهترین زنان امت من زنی است که در آنچه معصیت نباشد، رضای شوهر را به دست آورد و بهترین مردان امّت من، مردی است که با خانواده اش به لطف و مدارا زندگی کند. چنین مردی هر روزی که بر او بگذرد، اجر صد شهید دارد.
عمر گفت: یا رسول اللَّه! چگونه می شود زنی که رضایت شوهرش را به دست آورد، اجر هزار شهید و مردی که با خانواده اش مدارا کند، اجر صد شهید را داشته باشد؟ پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم فرمود: بدان که اجر زنان، نزد خداوند، بیش از اجر مردان است. به خدا سوگند که ستم شوهر نسبت به زن، بعد از شرک به خدا، بزرگترین گناهان است. نسبت به رفتار با موجود ضعیف (زن و یتیم) از خدا بترسید که خداوند به خاطر ایشان، شما را مؤاخذه خواهد کرد. هر که به این دو نیکی کند، رحمت الهی نصیب او شود و هر که بدی نماید، مورد سخط و خشم الهی واقع شود.[2]
رسول اکرم صلی اللَّه علیه و آله و سلم معیار جوانمردی و فرومایگی انسان را چنین بیان می فرماید: جوانمردان، کسانی هستند که زنان را گرامی می دارند و فرومایگان نسبت به آنان اهانت می نمایند.[3]
و در حدیث دیگر می فرماید: بهترین شما کسی است که با خانواده اش رفتار نیک داشته باشد. من نیز با خانواده ام چنین ام.[4]
من از دنیای شما سه چیز را دوست می دارم و آن سه چیز عبارت اند از: عطر، زن و نماز که روشنی چشم من است
ابن عباس از پیامبر گرامی صلی اللَّه علیه و آله و سلم روایت می کند: هرکس دختری داشته باشد و نسبت به او اهانتی روا ندارد و فرزند پسرش را بر او ترجیح ندهد، خداوند او را داخل بهشت می کند.[5]
و نیز می فرماید: هرکسی که از بازار، متاع و تحفه ای به خانه آرد، اول به دختران بدهد و سپس به پسران. هر آن کس که دختران را شاد کند، گویی که از ترس خدا گریسته است، یعنی همان تقرب و پاداش را دارد.[6]
توجهات پیامبر نسبت به حقوق و شخصیت زن
پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم- در روزگاری که زن ارزش و اعتباری نداشت- مقام زن را تا سطح یک انسان مستقل و دارای حقوق و شخصیت بالا برده، توصیه می فرمود که مقتضیات فطرت زن رعایت شود. رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم زن را تشبیه به استخوان خمیده دنده ها می کرد و می فرمود: زن شبیه استخوان خمیده دنده هاست و در همان وضعی که هست، سودمند است. اگر بخواهند آن را راست کنند، می شکند و ضایع می شود.[7]
این بدان معناست که خلقت زنان را نمی توان تغییر داد و کاری که از عهده مردان بر می آید و در صلاحیت آنان است، هیچ گاه از عهده زنان بر نمی آید.
پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم فرمود: به دور باد کسی که خانواده خود را ضایع کند و آنها را به حال خود واگذارد.[8] البته باید گفت که زن باید نکاتی را رعایت کند. چنان که رسول اکرم صلی اللَّه علیه و آله و سلم می فرماید: بهترین زن، کسی است که در هنگام نعمت، شکرگزار باشد و در بلا و گرفتاری صبر و بردباری را از دست ندهد.[9]
و نیز می فرماید: بعد از ایمان به خدا نعمتی بالاتر از همسر موافق و سازگار نیست.[10]
در حدیثی از رسول گرامی صلی اللَّه علیه و آله و سلم روایت شده که فرموده است:جبرئیل همواره درباره بانوان به من سفارش می کرد تا جایی که گمان می کردم، برای شوهران اُف گفتن به زنان جایز نیست. در برخورد با آنان از خدا بترسید، چه اینان با پیمانهای الهی بر شما حلال شده اند و به شکل امانت های خدا در خانه هایتان به سر می برند. آنها به خاطر اینکه همسر، مادران فرزندان، شریک زندگانی و وسیله کامیابی تان هستند، به گردنتان حقی دارند. نسبت به آنان دلگرم و با محبت باشید و دلهایشان را با محبت به دست آورید تا با شما زندگی کنند. آنها را دشمن ندارید و شکنجه نکنید و آنچه را که به عنوان مهریه به آنها داده اید، به زور نگیرید.[11]
به دور باد کسی که خانواده خود را ضایع کند و آنها را به حال خود واگذارد.
پیامبر عزیز صلی اللَّه علیه و آله و سلم می فرماید: بهترین فرزندان شما دختران شما هستند. علامت خوش قدمی زن، این است که اولین فرزندش دختر باشد. هرکس سه دختر یا سه خواهر را اداره کند، بهشت بر او واجب است.[12]
روزی، مردی که نزد رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم بود، اطلاع یافت که خداوند دختری به او داده است. آن مرد از این خبر رنگش تغییر کرد. پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم فرمود: چرا رنگت تغییر کرد؟ عرض کرد: هنگامی که از خانه خارج می شدم، همسرم در حال وضع حمل بود. اکنون خبر رسید که دختری به دنیا آورده است. حضرت فرمود: زمین جایش می دهد و آسمان سایه برایش می افکند و خدا روزیش می دهد.او گل خوشبویی است که از آن استفاده می کنی.[13]
روش برخورد پیامبر خدا نسبت به همسران خویش
پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم با همسران خویش با مهربانی و عطوفت و عدالت رفتار می کرد. به ایشان به نظر مساوی می نگریست و ترجیحی میانشان قایل نبود. حتی در مسافرتها هر کدامشان را که قرعه به نامشان اصابت می کرد، با خود می برد. تندخویی ها و بدزبانی همسران خویش را تحمل می کرد و هیچ گونه خشونتی نسبت به آنها به کار نمی برد. بعضی از همسرانش از رفتار او سوءاستفاده کرده، گستاخی را به حدی رسانده بودند که اسرار داخلی آن حضرت را فاش می ساختند.[14]
فاش کنندگان اسرار داخلی، جز حفصه و عایشه نبودند. این دو، عادت به این کار ناپسند داشتند و خداوند متعال به دنبال افشای اسرار، امر به توبه شان فرمود.[15]
به دنبال جنگ پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم با بنی نضیر و بنی قریظه، بعضی از همسرانش (عایشه و حفصه) تصور کردند، چون گنجینه های یهود به دست پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم افتاده، باید به فکر زندگی تجملی و اشرافی باشند. به همین خاطر از آن حضرت تقاضای زر و زیور کردند. ولی با مقاومت پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم روبه رو شدند. رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم سخنان درشت آنان را نشنیده گرفت. ابوبکر و عمر (پدران عایشه و حفصه) که از این ماجرا آگاه شدند، درصدد تنبیه دخترانشان برآمدند، ولی رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم آنان را منع فرمود و فقط به کم توجهی به آن دو اکتفا کرد.
پس از یک ماه متارکه، وحی نازل شد که زنان خود را به یکی از دو کار مخیر کن. یا باید با زندگی ساده و قناعت آمیز تو بسازند و به پاداش اُخروی نایل شوند و یا اینکه هر کدامشان را که در پی زندگانی پرتجمل هستند و این نوع زندگانی را بر تو ترجیح می دهند، با تجهیزات کافی و به نحو شایسته رها کنی.[16]
به طور کلی، رفتار پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم بر اساس احترام زن و مقام والای او بوده است و این رفتار تا آخرین روز زندگانی آن حضرت ادامه داشت.
طلیعه: آیا پیام پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) ویژه مردان است؟ و آیا زنان هم مخاطب پیام پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) قرار میگیرند؟
دو هدف، هدایت مردم
پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) هم چون همه انبیاء(علیهم السلام) با دو هدف، هدایت مردم را آغاز و دنبال کرد:
۱- آشنا ساختن مردم با معارف الهی.
۲- کامل کردن عقاید و اخلاق جامعه یعنی تعلیم کتاب و حکمت از یک سو، و تزکیه نفوس مردم از سوی دیگر؛ آن گونه که قرآن میفرماید: یعلّمهم الکتاب و الحکمه و یزکیهم.
از این رو، میتوان رسالت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را این گونه بیان داشت که: او برای تعلیم و تربیت و تزکیه آمد تا در بخش جامعه را به علوم الهی و صحیح رهنمون سازد و در بخش عملی، مردم را به طهارت روح برساند. مخاطب چنین حرکت هدایتبخش، جان انسان خواهد بود نه بدن او. از این رو، زن و مرد هر دو همسان هم، مخاطب «پیام پیامبر» خواهند بود. محور تعلیم و تعلّم جان آدمی است نه بدن و نه مجموع جان و بدن. آن که عالم میشود، روح است و روح، نه مذکّر و نه مونّث است. پس، آنچه که به کمال آدمی باز میگردد؛ هم چون: مسائل علمی، اعتقادی و اخلاقی، در آن میان مرد و زن تفاوتی نیست. امَا چون از مسائل اجرائی و تقسیم کار سخن به میان میآید، به دلیل خصوصیات طبیعی و بدنی هر یک، وظایف مشترک و مختص وجود دارد؛ لیکن تفاوت وظایف، نقشی در میزان تکامل آن دو نخواهد داشت.
زن هم چون مرد، تکاملپذیر است و قرآن هر گاه از ارزشهای والای انسانی سخن میگوید، از «زنان» همسان مردان یاد میکند بدان حد که هر دو میتوانند به مقامات انسانی و معنوی دست یابند. و مقاماتی هم چون: اسلام، ایمان، طاعت، راستگویی، شکیبایی، خداترسی، روزهداری، خویشتنداری و یاد خدا، برای هر زنی قابل دستیابی است. طبیعی است که عمل صالح او نیز همچون مرد، پیامد و رهآوردی این دنیوی و اخروی خواهد داشت: (من عمل صالحاً من ذکر او انثی و هو مؤمن فلنحیینّه حیاه طیبه و لنجزینّهم اجرهم باحسن ما کانوا یعملون)؛[۱] هر مرد و زن که کاری نیکو انجام دهند، اگر ایمان آورده باشند، زندگی خوش و پاکیزهای به او خواهیم داد و پاداشی بهتر از کردارشان.
با این مقدمه، به طرح «پیام پیامبر به دختران مسلمان»، در چند محور ذیل میپردازیم:
بر دختر بودن خود ببالید. وقتی باور غالب جامعه، «زن» را مایه عار میدانست و از «دختر» نفرت داشت و حتی آن را زنده به گور میساخت؛ در چنین محیطی، «اسلام» جایگاه انسانی زن را احیاء کرده و او را ریحانه؛ یعنی شاخه گلی ظریف مینامد. یکی از ارمغانهای زیبای پیامبر، شخصیت دادن به دختر و زن میباشد. بدان حد که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) میفرمود: دختران، خجستهاند و دوست داشتنی. بهترین فرزندان شما، دخترانتان میباشند. از خوش قدمی زن، این است که نخستین فرزندش دختر باشد. دختر خوب، فرزندی است مهربان، مددکار، مونس، با برکت و دورکننده حسرت. کسی که دختر دارد، مشمول نصرت و مدد و برکت و آمرزش خدا خواهد بود. چون به نبیّ خاتم بشارت دختر میدادند، میفرمود: گلی است که خدا، روزیش میدهد و تامین او با خداست. بر خود ببالید و از آن دسته دخترانی باشید که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) درباره ایشان فرمود: چه خوب فرزندانیاند دختران محجوب! از فرصتها سود جویید. فرصت جوانی، یک غنیمت زودگذر است. پس تو را هر لحظه مرگ و رجعتیست. محمد مصطفی(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: دنیا ساعتیست. زندگی کوتاهتر از آن است که دست کم گرفته شود.
پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) میفرمود: در قیامت برای هر روز از ایام عمر بندگان، ۲۴ پرونده به تعداد ساعتهای شبانه روز، گشوده میشود؛ (بنده) پروندهای را پر از روشنی و سرور مییابد و از دیدنش چنان شادی و فرح به وی دست میدهد که اگر بر دوزخیان تقسیم شود، احساس کردن رنج آتش را از آنان باز میدارد، و این ساعتی است که پروردگارش را در آن اطاعت کرده است. سپس پروندهای دیگر گشوده میشود و (بنده) آن را تاریک، بدبو و ترسآور میبیند و از مشاهده اش چنان بیتابی و ترس به وی دست میدهد که اگر بر بهشتیان تقسیم گردد، خوشی را از آنان باز ستاند، و این لحظهای است که پروردگارش را در آن نافرمانی کرده است. سپس پروندهای دیگر برایش گشوده میشود و آن را تهی میبیند، نه چیزی در آن است که او را شادمان کند و نه چیزی که ناراحتش سازد، و این ساعتی است که خوابیده و یا به کارهای مباح دنیایی سرگرم بوده است؛ آنگاه به جهت از دست دادن این لحظهها، احساس حسرت و تأسف به وی دست میدهد؛ چرا که میتوانست آن را از نیکیهای بیشمار پر سازد. و این سخن خداوند «آن(روز)، روز حسرت خوردن است». بدین نکته اشاره دارد.
لحظات زندگی را جدّی بگیرید و فرصت جوانی را دریابید؛ «جوانی» یک نسیم رحمت است. آن گونه که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) میفرمود: «انّ لربّکم فیایّام دهرکم نفحات ألا فتعرضوا لها؛ در ایّام زندگیتان نسیمهای رحمتی میورزد مراقب باشید خود را در معرض آن قرار دهید.» حیا را پاس دارید. «حیا» سرچشمه همه زیباییهاست و در فقدان حیا، هیچ کار زیبایی انجام نمیشود و هیچ کار زشتی ترک نمیشود. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) میفرمود: «الاسلام عریان فلباسه الحیاء؛ اسلام، عریان است و حیا، لباس آن است.» حیا همان دگرگونی حال و انکسار و دوریگزینی از کار زشت است؛ به خصوص آن که انسان احساس کند که ناظری او را میبیند. و آگاهی و نظارت خداوند، عامل برانگیختن حیا است. رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود : «فاستحیوا الیوم أن یطَّلع الله علی شیء من أمرکم؛ شرم کنید امروز از این که خداوند از تمام امور شما، مطلع است.» بزرگترین سرمایه دختر و زن مسلمان «حیا» است که ثمره آن، مهار شهوت و تضمین عفّت او خواهد بود. درنگ در نوع برخورد موسی با دختر شعیب و شیوه راه رفتن این دختر که با حیا آمیخته بود، نیز برای شما الهام بخش است. پوشش مناسب را انتخاب کنید.
پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) بر پوشش زن در مقابل نامحرم و دوری از جلوهگری و خودنمایی اصرار میورزید و قرآن، همپای توصیه به مردان در دوری از چشمچرانی و رعایت پوشش بدن از نامحرم، به زنان نیز توصیه میکند که دیدگان خود را فرو خوابانند و عفّت پیشه کنند. به دو آیه ذیل دقت کنید:
۱- «ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مومنان بگو: پوششهای بلند (جلباب) خود را بر خویش فرو افکنند».
۲- «به زنان مؤمن بگو: دیدگان خود را فرو خوابانند و عفّت پیشه ساخته، دامن خود را از بیگانگان بپوشانند و زیور خویش را جز برای شوهران و سایر محارم، آشکار نکنند مگر آنچه پیدا است، و روسریهای (خُمُر) خویش را به گریبانها اندازند تا سر و گردن و سینه و گوشها پوشیده باشد، و پاهایشان را به زمین نکوبند تا آنچه از زینت پنهان میکنند، معلوم شود».
درباره این دو آیه به چند نکته توجه کنید:
الف) جلباب، پوششی چادر مانند، گشاد و پارچهای است و با روسری کوچک و خمار متفاوت است. جلباب همچون مقنعهها و روسریهای بزرگ، سر و همه بدن را میپوشانیده است. و خداوند در آیه نخست با بیان «جلباب»، به پوشاندن سر و گردن و بدن زنان اشاره دارد.
ب) خُمُر، جمع خِمار و به معنای روسری و سر پوش است و خداوند در آیه دوم از دختران و زنان مؤمن خواسته است که به وسیله خمار، سینه و گریبان (جَیب) خود را بپوشانند.
مرحوم طبرسی درباره این آیه مینویسد: زنان مدینه، اطراف روسریهای خود را به پشت سر میانداختند و سینه، گردن و گوشهای آنان آشکار میشد. بر اساس این آیه، موظف شدند اطراف روسری خود را به گریبانها بیندازند تا این مواضع نیز مستور باشد. ابن عباس نیز درباره تفسیر این آیه میگوید: یعنی زن، مو، سینه، دور گردن و زیر گلوی خود را بپوشاند.
ج) قرآن در پاسخ به ضرورت پوشش نیز چنین میفرماید که: (ذلک أدنی أن یعرفن فلا یُؤذَین)؛ بدین وسیله شناخته میشوند (که دارای اصالت خانوادگیاند) پس با آزار و تعقیب (هوسرانان) رو به رو نمیشوند.
د) پیامبر به اسماء فرمود: «اسماء! وقتی زن بالغ شد، شایسته نیست که (در برابر نامحرم) جز صورت و دستهایش دیده شوند».
ه) پوشش اسلامی به معنای زندانی کردن و قرار دادن شما پشت پرده و در نتیجه، عدم مشارکت در فعالیتهای اجتماعی نیست بلکه «پوشش» بدان معناست که شما به عنوان دختر و زنان مومن در معاشرت با مردان، بدن خود را بپوشانید و به جلوهگری و خودنمایی نپردازید و مشارکتتان در فعالیتها، بر اصول انسانی و اسلامی استوار باشد.
و) بسیاری از جامعه شناسان، حجاب زن را مقتضای طبیعی جامعه بشری معرفی کردهاند. مونتسکیو مینویسد: «قوانین طبیعت حکم میکند زن خوددار باشد؛ زیرا مرد، با تهوّر آفریده شده است و زن، نیروی خودداری بیشتری دارد. بنابراین، تضادّ بین آنها را میتوان با «حجاب» از بین برد و بر اساس همین اصل، تمام ملل جهان معتقدند که زنان باید حیا و حجاب داشته باشند».
همواره دانش بجویید همواره با دانش و علم مأنوس باشید؛ زیرا «خداوند درجه آنان که ایمان آوردند و آنان که از علم بهره مند شدند، بالا میبرد». هیچ وقت از یاد گیری و دانش آموزی خسته نشوید و به فکر فارغ التحصیلی نیفتید. این توصیه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را همواره به یاد داشته باشید که میفرمود: «چهار چیز است که هر باهوش و خردمندی باید به آن پایبند باشد؛ شنیدن دانش، حفظ کردن، نشردادن و عمل به دانش». هر ظرفی وقتی چیزی در آن می گذارند، گنجایش خود را از دست می دهد مگر ظرف دانش که با افزودن آن، گنجایشش بیشتر میشود. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) میفرمود: «زنان انصار، خوب زنانی هستند! شرم، مانع فقاهت آنان در دین نمیشود». بهترین مطالبی که شایسته است جوانان یاد بگیرند، چیزهایی است که در بزرگسالی مورد نیازشان باشد و بتوانند در زندگی اجتماعی از آموختههای دوران جوانی خود، استفاده نمایند.
قدردان والدین خود باشید در خوبی کردن، کرنش و فروتنی به پدر و مادر خود، کوتاهی نکنید؛ خوشا به حال کسی که پدر و مادرش را نیکی کند! شخصی درباره دوست داشتنی ترین کار از پیامبر سؤال کرد و آن حضرت نخست به «گزاردن نماز اوّل وقت» اشاره فرمود و آنگاه از «نیکویی به پدر و مادر» یاد کرد. روزی خواهر رضاعی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) به نزد آن حضرت آمد؛ وقتی به او نگریست، از او شادمان گشت و ملحفهاش را گسترد و او را بر آن نشاند. سپس روی کرد و با او سخن گفت و به صورتش خندید. آنگاه خواهراش برخاست و رفت و برادراش آمد. رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) چنین احترامی به او نکرد. لذا به حضورش عرض شد: ای رسول خدا! با خواهرش رفتاری کردی که با او در حالی که مرد است، چنین نکردی!؟ فرمود: «چون او نسبت به پدر و مادرش نیکوکارتر از برادرش بود». این نکته نیر قابل توجه است: شخصی به حضور پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) رسید و پیرامون نیکی به پدر و مادر از آن حضرت پرسش نمود، فرمود: «به مادر نیکی کن، به مادر نیکی کن، به مادر نیکی کن» و یک بار فرمود: «به پدرت نیز نیکی کن». پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) پیش از آن که نیکی کردن به پدر را ذکر کند، با مادر آغاز نمود. و شما ای دختران پیامبر! همواره به ارزیابی خود بپردازید، پیش از آن که مورد نقد دیگران قرار گیرید، و پیام رسول مهربانی را پاس بدارید.
ویژگیهای بهترین زنان از منظر رسول خدا (ص)
جابر بن عبدالله میگوید: با جمعی در خدمت پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله) بودیم و آن حضرت فرمود: بهترین زنان شما دارای این ویژگیهاست: فرزندآور، بسیار مهربان، پاکدامن، عزیز در میان فامیل، متواضع و فروتن با همسر، زینتگر برای همسر، خود نگهدار در برابر نامحرم، حرفشنوایی از شوهر، فرمانبردار از همسر، کاملاً در اختیار شوهر به هنگام تنهایی با شوهر. اکنون برای درک بیشتر این کلام نورانی رسول اکرم (صلی الله علیه واله)، نگاهی دیگر به این صفات میافکنیم و از زبان مبارک آن حضرت و خاندان پاکش، به تشریح آنها میپردازیم.
1 - فرزندآور
در فرهنگ روایات، دختر تا زمانی که در خانه پدر به سر میبرد (حسنه) است؛ این امانت الهی هرگاه پا به خانه شوهر گذاشت، به مقام همسری دست مییابد و البته پاسداری از این مقام، شرایط خاصی دارد که تحصیل آنها مایه کمال و فضیلت زن است. سومین دورهای که زن بعد از دوران دختری و همسری به آن منتقل میشود، دوران پر افتخار و مسوولیتساز مادری است. مقام مادر از آن کسی است که محیط مقدس خانه را، با به دنیا آوردن و پرورش دادن فرزندان، که پارههای تن و جان او هستند، صفا و رونق بخشد؛ و روشن است که هرچه تلاش زن در این دوره مادر بودن، افزون باشد، پاداش اخروی او نیز بیشتر و تقربش به پروردگار افزونتر است و این راز گفتار رسول خدا (صلی الله علیه واله) است که فرزندآوری از صفات خوب زن برمیشمرد؛ چرا که این ویژگی، زن را به مقام مادر شدن ارتقا میدهد و تا آنجایش رهنمون میسازد که خود آن حضرت در گفتار دیگری میفرماید: بهشت در زیر گامهای مادران است.
آرامش حقیقی و معنوی زندگی با وجود فرزند صالح تقویت میگردد و هیچگاه خانه بدون فرزند (با امکان آوردن آن) روی آرامش نخواهد دید. برای توجه به ارزشمندی زنی که فرزندآور است به این دو روایت بنگرید:
رسول خدا (صلی الله علیه واله) میفرماید: با دوشیزه فرزندآور ازدواج کنید، ولی با زیبا چهره نازا ازدواج نکنید، زیرا من به شما امت، روز قیامت افتخار میکنم. روایت دیگری میگوید: بدانید که زن سیاهچهرهای که فرزندآور باشد، برای من دوست داشتنیتر است از زیبای نازا.
2 - بسیار مهربان
محبت و دوستی و مهربانی، شاهکلید نفوذ در دلهاست. هیچ چیزی به قدر مهربانی کارآیی ندارد. درهای بسته و چهرههای گرفته با این ابزار، گشوده و باز میشوند. در فرهنگ دوستی و محبت، همه چیز با معنی و پیامدار است، گاه با یک اشاره و با یک کلمه و یا جمله میتوان صحنه را عوض کرد و به آسانی، در دل دیگران راه یافت.
رسول اکرم (صلی الله علیه واله) میفرماید: بهترین زن، آن است که بسیار مهربان و صمیمی باشد. طبیعی است که منظور، به کار گرفتن این سرمایه در خدمت جذب شوهر است. محبت شوهر به همسر، خود از طبیعیترین انواع دوستیهاست و اگر با دوستی و مهربانی سرشار از طرف زن همراه باشد، هیچ کینه و بیمهریای برجا نمیماند. ثمره این اظهار دوستی و صمیمیت، لبریز شدن کانون دل و فضای خانه از آرامش و سکون است و در چنین دل و خانهای، اضطراب و بیقراری، راهی برای نفوذ ندارد. در روایت دیگری، پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله) یکی از صفات بدترین زنان را کینه معرفی میفرماید. زنی که پیوسته چشم انتظار گرفتن عیب و نقطه ضعف است، تا به وسیله آن همسرش را سرکوب و توبیخ و سرزنش کند، دارای یک صفت منفی و مخرب است و طبیعی است که با چنین برخوردهایی، جز ناآرامی و اضطراب، بذر دیگری در زمین زندگانی مشترک کاشته نمیشود.
شاید یکی از عوامل شکست و افسردگی و پیری زودرس مردان، همین بیمهریها و لجاجتهای آگاهانه و ناآگاهانه زنان در برخورد با همسرانشان باشد. از امام صادق (علیهالسلام) روایت است که میفرمایند: از دعاهای رسول خدا (صلی الله علیه واله) این بود که میگفت: خدایا، به تو پناه میبرم از زنی که مرا پیر کند، قبل از اینکه دوران پیری من فرا رسد.
روشن است که پناه بردن انسان به خدا در جایی است که احساس خطر و ناامنی و گمراهی وجود دارد، شاید در وجود زنی که برای شوهرش پیری زودرس میآورد، ریشههای ناامنی، خطر و گمراهی نفوذ کرده باشد. طبیعی است که چنین زنی موفق به آرامسازی محیط خانه و آرامشبخشی به شوهر نخواهد بود.
3 - در اوج پاکدامنی
عفت، حالتی است نفسانی که بازدارنده از غلبه شهوت است. عفیف، انسانی است که با تلاش پیگیر، به مقامی دست یافته که خود را در اختیار خواستههای نفسانی قرار نمیدهد. روح چنین شخصی، آن چنان در اوج است که به آسانی از آنچه ناپسند و نامشروع است، چشم میپوشد؛ اگر چه توان انجامش را دارا باشد. این مبارزه با نفس که جهاد اکبر است، چنان فضیلتی دارد که صاحب این مقام در مقایسه با مجاهد در جبهه جهاد اصغر، که مبارزه با دشمن خارجی است، از امتیاز برخوردار است. به این روایت بنگرید:
حضرت امیرالمومنین علی (ع) میفرماید: جهادگری که در راه خدا به شهادت رسیده، پاداشش، برتر از توانگری نیست که با داشتن قدرت، عفت ورزیده است؛ دور نیست که عفیف، فرشتهای از فرشتگان باشد ارزشمندی صفت عفت (با توضیحی که داده شد) برای یک زن روشن است. هر زنی لازم است که این ویژگی را در زندگی مشترک به نمایش بگذارد و از این راه، فکر و ذهن و دل همسرش را از هر نوع پندار و توهم وسوسه پوچ احتمالی و بیاساس پاکسازی کند و زمینه پیدایش و رشد هر نوع احساس بدبینی را از میان ببرد. آرامش روانی، از آنِ مردی است که این ویژگی و خصلت را (که انسان را تا مرز فرشتگان اوج میدهد) در همسر خویش بیابد.
گلخانه زندگی در فضای سالم و نشاطآور (عفت) شاهد شکوفایی غنچههای معنوی و عطرآگین اعتماد زن و مرد به یکدیگر خواهد بود. از آنجا که گام نهادن در مسیر خوبیها و معنویات، نیازمند تعاون و همکاری است، یادآوری این نکته ضروری است که اگر مردی، خواهان عفت همسرش میباشد، باید زمینه و اسباب آن را در حد توان خویش فراهم کند. در این میان، وظیفه مرد است که به گونهای آراستگی ظاهر داشته باشد و خود را ملزم به رعایت زیبایی و نظافت بداند که پیوسته برای همسرش جذاب و دلربا باشد. در این زمینه به این روایت جالب توجه کنید:
حسن بن جهم میگوید: امام رضا (علیهالسلام) را دیدم که محاسن خود را خضاب (رنگ) کرده بود. پرسیدم: فدایت شوم، رنگ کردهاید!؟ امام پاسخ داد: آری، رسیدگی به خود (تغییر شکل و هیئت دادن) از عوامل افزایش عفت زنان است، و یکی از علل بیعفتی زنان این است که همسرانشان این امر را رها کردهاند. آنگاه امام (ع) فرمود: آیا دوست داری همسرت را به گونهای ببینی که وضعیتش همانند تو باشد، در حالتی که به سر و وضع خود نرسیدهای!؟ او جواب داد: خیر؛ و حضرت فرمود: همسر تو هم دوست ندارد که تو را بدان گونه ببیند.
4 - عزیز در فامیل
در مفهوم عزت، یک نوع نفوذ ناپذیری نهفته است، زمین سختی که چیزی در آن موثر نیست، دارای صفت عزت است. این حالت، همانند تمامی صفات خوب دیگر، اگر از منبع اصلی سرچشمه بگیرد پایدار و ماندنی است وگرنه زودگذر و از بین رفتنی خواهد بود.
در فرهنگ قرآن، عزت حقیقی از آن خداوند و پیامبر او و مومنان است. خداوند کانون همه خوبیهاست و همه این خوبیها از او به پیامبرش و مومنان سرایت میکند. ایمان، شرط اصلی عزت است و در سایه بندگی خداست که سربلندی انسان تأمین میشود.
شاید عزیز بودن زن که در کلام رسول خدا (صلی الله علیه واله) از ویژگیهای زن خوب و شایسته معرفی شده است، به این معنی برگردد که ایمان حقیقی یک زن، از او در میان فامیل، چهرهای ساخته باشد که مورد نظر و احترام و تکریم همه و دارای عزت و سرافرازی باشد. طبیعی است مردی که این موفقیت مطلوب را برای همسرش در میان فامیل شاهد است و زنی که از این چنین جایگاه رفیعی برخوردار است، هر دو در محیط مقدس خانه، آرامش و امنیت را به وضوح احساس میکنند. نقطه مقابل این زن، زنی است که بر اثر سوءرفتار و گفتار و عملکردهای ناشایست و موضعگیری و اقدامهای ناپسند و نابخردانه، خود را در میان فامیل و آشنایان، خوار و ذلیل کرده است. چنین زنی در روایت دیگری از رسول اکرم (صلی الله علیه واله)، دارای خصلتی از خصال بدترین زنان است.
زنی که در میان فامیل اعتباری ندارد و با چشم حقارت و خواری به او مینگرند، برای خود نیز شخصیت قابل اعتمادی را باور ندارد و هیچگاه موفق نخواهد شد که بدون سرمایه لازم که همان عزت و متانت و موقعیت خانوادگی است، محیط خانه را محلی مناسب برای آرامش جسم و روح همسرش قرار دهد.
5 - فروتن با همسر
ارزش هر صفت و عمل نیکویی در این است که آدمی آن را از روی آزادی و اختیار انجام دهد. کسی که مجبور است خوب باشد و کار نیک انجام دهد، شاید برای دیگران مفید باشد، اما امتیازی برای خود او محسوب نمیشود. نرمخویی و تواضع و فروتنی انسان نیز وقتی پسندیده و ارزشمند است که با انتخاب و آزادی همراه باشد. قرآن کریم، مومنان را از این جهت که در برابر یکدیگر خاضع و فروتن و نرم هستند، میستاید و روشن است که مومن حقیقی با تلاش و مجاهدت به این خصلت پسندیده دست مییابد.
نرمخو بودن زن در محیط زندگانی مشترک در برابر شوهر، اگر از روی شناخت و اختیار و عمل به وظیفه شوهرداری باشد، خصلت پسندیده و کار ارزشمندی است. زنی که به آسانی در برابر خواستههای مشروع و معقول شوهر شکل میپذیرد و از خود مقاومتی نشان نمیدهد، صاحب فضیلت است و محیط مقدس خانه با این روحیه تسلیم و گذشت و حقپذیری، زمینه پرورش و رشد آرامش را بهتر فراهم مییابد.
نقطه مقابل زنی که در برابر همسر، مطیع است، زنی است که در برابر همسرش، هیچ نرمش و انعطافی ندارد و پیوسته به دنبال مقاومت و پافشاری و جبههگیری در برابر خواستههای شوهر است. چنین زنی از دیدگاه رسول اکرم (صلی الله علیه واله) از بدترین زنان است. زنی که مرد هیچگاه نتواند راهی برای نفوذ در دل او بیابد، هرگز نباید چشم امید به زندگانی همراه با مسالمت و صفا داشته باشد.
6 - زینتگر برای شوهر
خودآرایی و تزیین، در نهاد زن قرار گرفته است، اما زن به عنوان جنس مخالف مرد، حتی اگر خود را نیاراید، باز هم جذاب و دارای کشش است. این سرمایه خداداد باید در مسیر تثبیت زندگانی مشترک به کار رود. اگر زندگی مشترک، فقط سپری نمودن چند ساعت و چند روز بود، شاید سهلانگاری و بیاعتنایی، مشکلآفرین نبود؛ اما زندگانی درازمدت زن و شوهر باید پیوسته همراه با جاذبه عشق باشد تا هیچگاه گرد و غبار بیمیلی و بیاعتنایی و دلسردی و ناامیدی بر صفحه درخشان آن ننشیند.
استفاده از زینت و آرایش، جذابیت زن را تقویت میکند و بر همین اساس است که رسول خدا (صلی الله علیه واله) یکی از صفات زن خوب را خودآرایی برای شوهر بیان میکند. زیرا مردی که به همسرش عشق و مهر میورزد، بیگانه را به حریم دل خود راه نمیدهد. در این حال، بر سراسر زندگی آن دو، ابر آرامش و اطمینان سایه میگسترد و اینجاست که آرام بخش بودن گل وجود زن، مفهوم و عینیت پیدا میکند.
اهمیت آراستگی زن برای شوهر تا آنجاست که در فرهنگ اسلام، زن با هیچ بهانهای نمیتواند درباره انجام این وظیفه در قبال همسرش بیاعتنا یا بیتوجه باشد. البته شرایط مختلف زندگی مقتضی گونههای مختلف عمل به این وظیفه و خواهان برخورد شایسته و بایسته زن در آن شرایط میباشد.
امام باقر (علیهالسلام) میفرماید: سزاوار و شایسته نیست که زن (درباره رسیدگی به سر و وضع خود و آراستن خویش بیعنایت باشد) و در زمینه آرایش و آراستن، خود را بازنشسته کند، اگر چه به اندازه آویختن گردنبندی در گردن باشد و شایسته نیست که زن دستش را با خضاب (رنگ با حنا) زینت نکند، اگر چه با کشیدن دست روی حنا باشد و اگر چه این زن مسن باشد (سنی از او گذشته باشد).
7 - خودنگهدار در برابر نامحرم
بیشتر این چنین است که تا آدمی حریم خود را نشکند، دیگری جرئت تجاوز به حریم او را نمییابد. در مرزهای جغرافیایی نیز عبور دشمن از آن قسمت که تحت حفاظت و دیدبانی نیست، آسانتر صورت میگیرد. اگر انسان درباره هر برخوردی، هیچگونه عکسالعمل و حساسیتی نشان ندهد، دیگران برای حفظ متانت و وقار و موقعیت او، کمترین اعتباری را نخواهند پذیرفت.
زن، گل است؛ آن هم فقط برای استفاده صاحب شرعی و قانونیاش. ارزش این گل به آن است که اختصاصی است و تنها برای یک نفر به نام شوهر. غیر از شوهر، هر که باشد، ارتباط زن با او نباید به گونهای باشد که زن با شوهر دارد، رعایت این امر مهم را پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله) از صفات خوب زن میداند، زن باید در برابر نامحرم، دژ و سنگر نفوذناپذیر باشد. بهراستی اگر تمامی زنان با تمامی نامحرمان و بیگانگان اینگونه باشند، آیا دیگر جایی برای بدگمانی و بیاعتمادی، که زمینهساز ناآرامی و اضطراب است، یافت میشود!؟
در برابر این زن، زنی است که هر نوع ارتباط صمیمی و آمیخته به دوستی و لذتبخشی را با غیر همسر داشته باشد، ولی نوبت به همسر که میرسد، جز خودنگهداری و سنگین برخورد کردن و میدان ندادن و بهانهها و عذرهای رنگارنگ آوردن، کار و برخورد دیگری نداشته باشد. رسول خدا (صلی الله علیه واله) این امر را یکی از صفات بدترین زنان معرفی میفرماید. این حالت زن و این طرز برخورد، باید برای غیر شوهر باشد. در زمینه یاد شده، ارتباط زن با غیر شوهر (نامحرمان و بیگانگان) باید همانند ارتباط یک قطب آهنربا با قطب موافق باشد که به طور طبیعی و خودکار، عکسالعملی جز دفع و دورسازی ندارد، ولی نسبت به شوهر، همانند قطبهای مخالف آهنربا باشد که به طور طبیعی، واکنشی جز جذب و کشش و اتصال ندارد.
8 - حرفشنوایی از شوهر
از صفات بسیار خوب پیامبر خدا (صلی الله علیه واله) که حتی دستاویز مخالفان و دشمنان اسلام نیز شده بود، حرفشنوایی بسیار آن حضرت بود، به نحوی که میگفتند پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله) فقط گوش است.
این خصلت بسیار پسندیدهای است که آدمی قبل از هر نوع اظهار نظر و موضعگیری، گفتار دیگری را بشنود و نشنیده به قضاوت ننشیند. گوش، برای شنیدن است و عقل برای انتخاب بهترین و پیروی از آن؛ و خداوند در قرآن به بندگانی که چنین هستند، بشارت داده است. زن و مرد قبل از اینکه در کانون خانه رابطه همسری داشته باشند، دو انسان دارای ادراک و فهم هستند و باید حرف حق را از یکدیگر بپذیرند تا حق حاکم باشد، نه تمایلات و سلیقههای شخصی. زن خوب آن است که حرف شوهر را میشنود (اگر چه نوبت به او، اجرا و عمل نرسد) و این خود امتیاز است.
زنی که اصلاً ظرفیت و آمادگی شنیدن حرف همسر را ندارد، از این امتیاز محروم است و از دیدگاه رسول خدا (صلی الله علیه واله)، یک درجه از خوبی را دارا نیست. آیا میان مردی که برای حرفش در خانه گوش شنوایی سراغ ندارد، با مردی که همسرش را پیوسته شنوای سخنانش میبیند، از نظر وحی تفاوت وجود ندارد؟ آیا این شنوایی حرف همسر، تأثیری در آرامش لازم برای مرد و زندگی مشترک ندارد!؟
9- فرمانبردار از همسر
در فرهنگ قرآن کریم، مرد نسبت به زن، قوام است؛ اگر چه زندگانی زن و مرد مشترک است، اما قیام این بنای مقدس و تکیهگاه اصلی از نظر تدبیر و سرپرستی و اداره امور و اعمال مدیریت، از آنِ مرد است. بر این اساس، فرمان و امر به دست اوست. طبیعی است مردی که فرمان به بدی و حرام و نامعقول و ناپسند میدهد، فرمانبرداری از او در این حوزه و قلمرو نیست و فرمانش مطاع نخواهد بود.
زنی که در برابر فرمان شوهر، یعنی دستورهای مشروع و معقول او، فرمانبردار است، از نظر روحی آرامتر است، تا زنی که پیوسته مصمم است که حرف آخر را او بزند، اگر چه ناحق باشد و هیچ حرفی را از همسرش نپذیرد و به کار نبندد، اگر چه حق باشد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله)، اطاعت زن از فرمان همسر را نشانه خوبی زن میداند، چرا که این فرمانبرداری، پایههای زندگی مشترک را که باید دائماً بر شالودههای دوستی و صمیمت و آرامش استوار باشد، تثبیت میکند. آیا زنی که در برابر خواسته شوهر با گفتن یک کلمه (چشم)، آرامش را که رسالت و مأموریت اصلی اوست، در محیط خانه به ارمغان میآورد، لایق دریافت مدال افتخار بهترین زن، آن هم از زبان مبارک رسول گرامی اسلام نیست؟ نقطه مقابل چنین زنی، آن است که جز لجاجت و تمرد و سرپیچی در برابر شوهر، برخورد و موضع دیگری ندارد. این از صفات بدترین زنان است که رسول اکرم (صلی الله علیه واله) در روایت دیگر بیان میفرماید.
روشن است که لجاجت در جایی است که مسئله حقپذیری و حقجویی در کار نیست، بلکه پافشاری و مقاومت بر سر موضوع و مطلبی است که زن جز این که بخواهد شجاعت و به اصطلاح هنرمندی و مرد بودن خودش را نشان بدهد، انگیزه دیگری ندارد. چنین زنی باید مطمئن باشد که تا این خصلت ناپسند که از ویژگیهای بدترین زنان است، در اوست، هیچگاه موفق به انجام رسالت خدایی خویش، که آرامشبخشی به زندگی و شوهر است، نخواهد شد.
زن در چشم و دل پیامبر صلی الله علیه وآله
مسئله زن در همه اعصار و جوامع، موضوع بنیادینی است و همواره محور توجه تفکر و اندیشه بشری واقع شده است. نظریه های اسلامی نیز از مباحث پیرامون مسئله زن، بی نصیب نمانده اند و روحانیان و متفکران اسلامی با تکیه بر مبانی و اصول قرآنی، احکام اسلامی و سخنان امامان معصوم علیهم السلام مسائل مربوط به حوزه زنان را بررسی می کنند. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نمونه بارز افرادی است که بر اهمیت بر نقش زن در اجتماع و خانواده توجه نموده اند. در زندگی آن حضرت، نکات کلیدی مهمی درباره توجه به نقش و عملکرد زنان در اجتماع به چشم می خورد. در اندیشه رسول خدا صلی الله علیه وآله زن همچون مرد، تکامل پذیر است. قرآن هر گاه از ارزش های والای انسانی سخن می گوید، از زنان، همسان مردان یاد می کند؛ به طوری که کلمه زن و مرد در قرآن کریم، هر کدام 24 بار تکرار شده است. پیامبر صلی الله علیه وآله برای مقام زن، ارج و قربی والا قائل بود؛ اما روح جمعی و فرهنگ جامعه عرب، یارای درک آن را نداشت. رسول گرامی صلی الله علیه وآله جایگاه انسانی زن را احیاء کرد و او را ریحانه، یعنی شاخه گلی ظریف نامید و ارمغان زیبای پیامبر صلی الله علیه وآله، شخصیت دادن به دختر و زن بود؛ بدان حد که پیامبر صلی الله علیه وآله می فرمود: «دختران، خجسته اند و دوست داشتنی».
در نتیجه، رسول خدا صلی الله علیه وآله همواره پیام آور نیک اندیشی جامعه در مورد حقوق و جایگاه زنان، همچون مردان بود. آن حضرت پندهای حکیمانه و ارزنده ای را برای زنان تمامی اعصار به یادگار گذاشته است که برخی از آنها عبارتند از:
1. پوشش مناسب و باوقار زنان در جامعه اسلامی
از نگاه رسول خدا صلی الله علیه وآله، هر قدر دختران و زنان مسلمان در حفظ حجاب و پوشش خود کوشا باشند، پویایی ارزنده تری در قبال ارزش وجودی خود دارند. طبق حدیثی از پیامبر صلی الله علیه وآله «پوشش اسلامی به معنای زندانی کردن و قرار دادن شما پشت پرده و در نتیجه، عدم مشارکت در فعالیت های اجتماعی نیست؛ بلکه «پوشش» بدان معناست که شما به عنوان دختران و زنان مؤمن در معاشرت با مردان، بدن خود را بپوشانید و به جلوه گری و خودنمایی نپردازید و مشارکتتان در فعالیت ها، بر اصول انسانی و اسلامی، استوار باشد».
2. کسب علم و دانش در جهت تعالی مقام زن
برخلاف اندیشه مخالفان اسلام، حضرت محمد صلی الله علیه وآله حضور زنان در صحنه علم و دانش را از ملزومات جامعه بشری می دانست و همواره بانوان را به یادگیری و آموزش، پند می داد. آن حضرت، دور نگه داشتن زنان از کسب دانش را عامل بیماری اجتماعات می دانست. از تأکیدات پیامبر صلی الله علیه وآله استنباط می شود که دختران و زنان در قبال علم آموزی و سواد، باید خودشان را متعهد بدانند و در جهت پیشرفت و تعالی دانش بشری، تلاش کنند.
3. حضور فعال و مفید زنان در اجتماع
رسول اکرم صلی الله علیه وآله در دوران زندگانی و رسالت خویش، زنان را همچون مردان، در امور اجتماعی، مانند نظرخواهی، بیعت و پیمان های اجتماعی، مشارکت می داد و در نتیجه، همواره حامی حقوق و شأن انسانی زنان در اجتماع، همسان مردان بود و در نتیجه، اسلام با در نظر گرفتن ابعاد مادی و معنوی زن و با در نظر گرفتن تأثیر اعمال و رفتار وی در سعادت ابدی او و دیگران، مقرّراتی را برای حضور زن در اجتماع، وضع کرده است. این مقرّرات علاوه بر حمایت از زنان در بعد مادی و بهینه سازی روابط اجتماعی آنان، حافظ منافع معنوی و کرامت انسانی زن است.
4. افتخار و بالندگی بر زن بودن
نبی مکرم صلی الله علیه وآله می فرماید: «کسی که دختر دارد، مشمول نصرت و مدد و برکت و آمرزش خدا خواهد بود». با توجه به این جمله، می توان دریافت که رسول خدا کوشیده است تا در اذهان زنان، جنس مؤنث را مایه افتخار جوامع بشری تلقی کند؛ زیرا سرخوردگی های ناشی از تفکرات قدیمی و سنتی، زنان را وامی داشت تا منزلت و شأن انسانی خود را نادیده انگاشته، برای زنانگی خود ارزش و احترامی قائل نباشند. آن چه در گفتار رسول خدا صلی الله علیه وآله نمود می یابد، نوعی بالندگی به مقام زن، توسط خود زنان است که همواره بر آن تأکید داشتند.
بنابراین، زن در چشم و دل پیامبر مهربان صلی الله علیه وآله، موجودی دوست داشتنی و درخور احترام است و باید به طریقی با او رفتار شود که لطافت و ظرافت زنانه اش محفوظ بماند و آسیب نبیند. با وجودی که زن در پاره ای از فرهنگ ها، موجود منفور به حساب می آمد، ولی رسول خدا صلی الله علیه وآله زن را چنان دوست داشتنی خوانده که از میان آن چه که در دنیا وجود دارد، چیزی برای آن حضرت به پای محبوبیت زن نمی رسد. در کلام آن حضرت بر عنصر محبت زنان چنان تکیه شده که آن حضرت مقدار و اندازه ایمان به خداوند سبحان را محبت زنان بیان کرده است. بنابراین، محبت، احترام و تکریم شخصیت زنان، جزء سیره و رفتار حضرت محمد صلی الله علیه وآله است و با الگو قرار دادن رفتار و آموزه های آن حضرت، بر کرامت و شخصیت زنان، تأکید شده است
توجهات پیامبر نسبت به حقوق و شخصیت زن
پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم- در روزگاری که زن ارزش و اعتباری نداشت- مقام زن را تا سطح یک انسان مستقل و دارای حقوق و شخصیت بالا برده، توصیه می فرمود که مقتضیات فطرت زن رعایت شود. رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم زن را تشبیه به استخوان خمیده دنده ها می کرد و می فرمود: زن شبیه استخوان خمیده دنده هاست و در همان وضعی که هست، سودمند است. اگر بخواهند آن را راست کنند، می شکند و ضایع می شود.[
این بدان معناست که خلقت زنان را نمی توان تغییر داد و کاری که از عهده مردان بر می آید و در صلاحیت آنان است، هیچ گاه از عهده زنان بر نمی آید.
پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم فرمود: به دور باد کسی که خانواده خود را ضایع کند و آنها را به حال خود واگذارد.البته باید گفت که زن باید نکاتی را رعایت کند. چنان که رسول اکرم صلی اللَّه علیه و آله و سلم می فرماید: بهترین زن، کسی است که در هنگام نعمت، شکرگزار باشد و در بلا و گرفتاری صبر و بردباری را از دست ندهد
و نیز می فرماید: بعد از ایمان به خدا نعمتی بالاتر از همسر موافق و سازگار نیست.
در حدیثی از رسول گرامی صلی اللَّه علیه و آله و سلم روایت شده که فرموده است:جبرئیل همواره درباره بانوان به من سفارش می کرد تا جایی که گمان می کردم، برای شوهران اُف گفتن به زنان جایز نیست. در برخورد با آنان از خدا بترسید، چه اینان با پیمانهای الهی بر شما حلال شده اند و به شکل امانت های خدا در خانه هایتان به سر می برند. آنها به خاطر اینکه همسر، مادران فرزندان، شریک زندگانی و وسیله کامیابی تان هستند، به گردنتان حقی دارند. نسبت به آنان دلگرم و با محبت باشید و دلهایشان را با محبت به دست آورید تا با شما زندگی کنند. آنها را دشمن ندارید و شکنجه نکنید و آنچه را که به عنوان مهریه به آنها داده اید، به زور نگیرید.
به دور باد کسی که خانواده خود را ضایع کند و آنها را به حال خود واگذارد.
پیامبر عزیز صلی اللَّه علیه و آله و سلم می فرماید: بهترین فرزندان شما دختران شما هستند. علامت خوش قدمی زن، این است که اولین فرزندش دختر باشد. هرکس سه دختر یا سه خواهر را اداره کند، بهشت بر او واجب است.[
روزی، مردی که نزد رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم بود، اطلاع یافت که خداوند دختری به او داده است. آن مرد از این خبر رنگش تغییر کرد. پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم فرمود: چرا رنگت تغییر کرد؟ عرض کرد: هنگامی که از خانه خارج می شدم، همسرم در حال وضع حمل بود. اکنون خبر رسید که دختری به دنیا آورده است. حضرت فرمود: زمین جایش می دهد و آسمان سایه برایش می افکند و خدا روزیش می دهد.او گل خوشبویی است که از آن استفاده می کنی
پی نوشت ها:
[1]روش خوشبختی، ص 89
[2]روش خوشبختی، ص 78 تا 79
[3]ما اکرم النساء الا کریم و ما اهانهن الا لئیم. (آیین همسرداری، ص 6)
[4]خیرکم خیرکم لاهله و انا خیرکم لاهلی.(حقوق و حدود زن در اسلام، ص 44- 47)
[5]محمد صلی اللَّه علیه و آله و سلم خاتم پیامبران، ج 1، ص 183
[6]محمد صلی اللَّه علیه و آله و سلم خاتم پیامبران، ج 1، ص 183
[7]محمد صلی اللَّه علیه و آله و سلم، خاتم پیامبران ج 1، ص 386 و 387.
[8]محمد صلی اللَّه علیه و آله و سلم، خاتم پیامبران، ج 1، ص 386 و 387.
[9]کشکول، ج 2، ص 50
[10]آیین همسرداری، ص 48
[11]فاشفعوا علیهن و طیبوا قلوبهن. (آیین همسرداری، ص 9)
[12] آیین همسرداری، ص 405- 409
[13]آیین همسرداری، ص 405- 409.
[14] محمد صلی اللَّه علیه و آله و سلم، خاتم پیامبران، ج 1، ص 183
[15]خصایص فاطمیه، ص 237
[16]محمد صلی اللَّه علیه و آله و سلم، خاتم پیامبران، ج 1، ص 386 و 387
منابع:
https://farsi.al-shia.org
https://hawzah.net/fa/Article/View
https://hawzah.net/fa/Magazine/View/4892/7659/96192
https://www.shia-news.com/fa/news
https://www.edub.ir/education/view/144
http://www.islamquest.net/fa/archive/fa1031