جسم زخمی وطن
تقدیم به لاله های سوخته وطن
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
باران تیر و موشک و خمپاره ها بود
غلطیده درخون کالبد،مه پاره ها بود
وقتی صدای مرگ با آژیر قرمز
قناسه ، تیر انداز ، با مادون قرمز
ترکش به جای نقل و شیرینی بپاشند
تخم نفاق و تخم بد دینی بپاشند
وحشت،هراس و دلهره مانده به دلها
موشک ببارد جای باران بر سر ما
یک کودک ترسیده درشب زیرلب گفت
آید شبی بی دلهره تا به سحر خفت
با اقتدار و امنیت رزمندگی کرد
دور از غم و اندوه و ماتم زندگی کرد
لعنت به جنگ وخون واستعماردشمن
لعنت به مزدوری که آتش زدبه گلشن
کابوس جنگ و آتش و اندوه و ماتم
عمریست بامن هم نوا در شادی وغم
کابوس حجله بر در هر خانه باقیست
کابوسی ازجنگ دردل کاشانه باقیست
بعد ازچهل سال ازدفاع بر خاکِ میهن
زخمیست! پا بر جا بر جسم تو و من
یک روز اروند ،فکه ،خرمشهر ،آ بادان
یک روزحلب،تکریت ،موصل مرزایران
در گام دوم مرز ها مرز قیام است
راز ظهور منجی ما انسجام است
تکمیل راه قدس از کرب و بلا شد
معامله ی قرن محکوم بر فنا شد
--------------------------------------------
شاعررسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
