به گزارش ورزش سه تیم ملی ایران در شرایطی به فاصله تقریبا سه ماه عراق را دوباره شکست داد که در ظاهر با همان سیستم بازی و تاکتیک مشابه با بازی قبلی مقابل این تیم به میدان رفته بود. اما این ظاهر ماجرا بود.
آنچه در ظاهر در معرفی پست بازیکنان تیم ملی در بازی دیشب با عراق به آن اشاره میشود این است که عزت اللهی و نوراللهی دو هافبک دفاعی و امیری و جهانبخش دو وینگر و طارمی و آزمون دو مهاجم بودهاند. اما این تنها یک سادهسازی از لاینآپ ابتدایی تیم ملی است و بیانگر نوع حرکات و وظایف تاکتیکی بازیکنان در زمین نیست.
خرید فشارسنج omron با بهترین قیمت | ایزی مد کالا
احمد نوراللهی در بازی با عراق برای اولین بار در زمان حضور اسکوچیچ همان نقشی را در تیم ملی بازی کرد که در طول فصل گذشته در پرسپولیس در ایفای آن به پختگی لازم رسیده بود. صرف معرفی او به عنوان هافبک دفاعی باعث میشود تا جنبههای دیگر نقش تاکتیکی او به خوبی دیده نشود. نوراللهی حتی در زمانهایی از بازی جلوتر و بالاتر از جهانبخش و امیری بازی میکرد و تا قبل از تعویض عزتاللهی، تقریبا همچون یک لیبروی سنتی اما پر جنب و جوش که فاصله بین دو محوطه جریمه را پوشش میدهد عمل کرد.
تیم اسکوچیچ در زمان شروع بازی عراق از دفاع، کاملا متفاوت از بازی با سوریهای که رو به بازی مستقیم از دفاع میآورد، فاصله خط دفاع تا خط حمله را کاهش میداد و به عبارتی خط دفاعی بالا میآمد و در این فاصلهی طولی محدود شده جهانبخش و امیری تقریبا هم عرض با عزتاللهی قرار میگرفتند و طارمی و نوراللهی نیز نقش دو بازیکن پرس کننده در دو سمت راست و چپ. به وضوح در نیمه اول برگشتن طارمی به سمت چپ برای پوشش دادن آن فضا دیده میشد.
اسکوچیچ با کم کردن فاصله خط دفاع و حمله تیم ملی در زمان دفاع، نیازی به هم عرض بازی کردن نوراللهی و عزتاللهی ندیده بود و با هوشمندی از قدرت نوراالهی یک خط جلوتر استفاده کرد. ضمن اینکه با اطلاع از سبک بازی عراق برای بستن کنارهها از جهانبخش و طارمی نیز کمک گرفت. در همین حین امیری نیز بعضا همعرض با عزتاللهی و نزدیک به خط دفاع فضاها را پوشش میداد. در فاز هجومی نیز اضافه شدن نوراللهی همچون یک پلیمیکر در یک سوم دفاعی حریف و همچنین در طول هم بازی کردن طارمی و سردار، باعث شد تا جابجاییهای زیاد بازیکنان در این منطقه مدافعان عراق را به دردسر بیندازد.
تمام تغییرات و جابجاییهای بازیکنان در داخل زمین و نوع حرکات آنها، به بازی تیم ملی شناوری خاصی بخشیده بود که این موضوع میتواند در آینده و حتی در صورت صعود به جام جهانی، وجههای جدید از فوتبال ایران را عرضه کند. شناوری در بازی تیم ملی باعث شده بود تا دیگر نه نوراللهی را بتوان هافبک دفاعی معرفی کرد نه طارمی را مهاجم و نه امیری را وینگر. به نظر میرسد با یک نگاه کلی به بازی دیشب و بدون استفاده از نرمافزارهای آنالیز بازی، نوراللهی، امیری، جهانبخش و طارمی بیشترین شعاع حرکتی و پوشش دادن مناطق را نسبت به هشت بازی قبلی خود در تیم ملی داشتهاند و این بیانگر یک ارتقای تاکتیکی است.
رد پای اثرگذاری اسکوچیچ در سبک بازی تیم ملی به خوبی مشهود است و او با هوشمندی تاکتیکی که از خود در چند بازی مهم نشان داده ما را امیدوار به ارتقای سطح بازی تیم ملی میکند. او نشان داده است که علیرغم فرصت کمی که در اختیار داشته با چند تغییر در نوع حرکت بازیکنان در زمین و تعریف وظایف جدید به آنها توانسته تعادل در فاز دفاعی و حمله نیز برقرار کند و این موضوعی مهم برای تیم ملی و هوادارانش است که تشنه بازی هجومی و در عین حال مطمئن در فاز دفاعی، هستند.
اسکوچیچ با نوع چینش بازیکنان و استفاده از نفرات هجومیتر نشان داده که ابایی از فوتبال هجومی ندارد. تعویض سامان قدوس به جای عزت اللهی نیز نشانهی دیگری از انعطافپذیری تاکتیکی تیم ملی برای بازی در سیستمها و شرایط متفاوت است. همانطور که در بازی با سوریه و آمدن عزتاللهی به جای سرلک، آرایش خط میانی با جلوتر رفتن نوراللهی عوض شد در بازی با عراق نیز با مصدومیت عزتاللهی، اسکوچیچ قدوس را وارد زمین کرد و از آن طرف آرایش خط میانی خود را به دو هافبک میانی و دو وینگر تغییر داد.
ارتقای تاکتیکی تیم ملی در بازی با عراق چه بسا باعث شود تا منتقدان اسکوچیچ که دائم نتایج او را به نبوغ بازیکنان ربط میدهند بیشتر از قبل او را منصفانه مورد قضاوت قرار دهند و ردپای این مربی را در تغییر سبک بازی تیم ملی ببینند.
حجت شفیعی