0

تولید، پشتیبانی‌ها و مانع‌زدایی‌ها با محوریت امور فرهنگی

 
aftabm
aftabm
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 25059
محل سکونت : اصفهان

تولید، پشتیبانی‌ها و مانع‌زدایی‌ها با محوریت امور فرهنگی

تولید، پشتیبانی‌ها و مانع‌زدایی‌ها با محوریت امور فرهنگی

اگر چه اقتصاددانان غربی همواره کوشیده‌اند تا اقتصاد را از فرهنگ و نظام ارزشی جدا، و رابطه متغیرهای آن را با عناصر فرهنگی قطع کنند و علم بودن آن را نتیجه این تلاش‌ها معرفی نمایند؛ اما در حقیقت این رابطه قطع‌شدنی نبوده است ...
تولید، پشتیبانی‌ها و مانع‌زدایی‌ها با محوریت امور فرهنگی

پایگاه اطلاع رسانی بلاغ|  ره توشه ماه محرم ۱۴۰۰، تولید، پشتیبانی‌ها و مانع‌زدایی‌ها با محوریت امور فرهنگی.

کاری از گروه تولید محتوای معاونت فرهنگی وتبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.

مقدمه

اگر چه اقتصاددانان غربی همواره کوشیده‌اند تا اقتصاد را از فرهنگ و نظام ارزشی جدا، و رابطه متغیرهای آن را با عناصر فرهنگی قطع کنند و علم بودن آن را نتیجه این تلاش‌ها معرفی نمایند؛ اما در حقیقت این رابطه قطع‌شدنی نبوده است و نمی‌توان از تأثیر عناصر فرهنگی و محدوده نظام ارزشی بر اقتصاد خارج شد. تنها کاری که در این راستا صورت می‌گیرد، مبنا قرار گرفتن اصول حاکم بر فرهنگی که به دور از ارزش‌های والای انسانی به جای تعریف و چارچوب‌بندی در یک فرهنگ مطابق با موازین انسانی و نظام ارزشی کمال‌طلب است. اهمیت عرصه فرهنگی تا آنجاست که اگرچه تا گذشته‌ای نه چندان دور، معیار مقبول برای ارزیابی توسعه و پیشرفت جوامع بشری بر اساس میزان پیشرفت در عرصه‌های سیاسی و اقتصادی بوده است؛ ولی با شکست کشورهایی که تنها این نوع توسعه را مورد توجه خود قرار می‌دادند، دیدگاه مزبور جایگاه خود را از دست داد و آینده‌پژوهان و سیاستگذاران به این باور رسیدند که از دوران جدال نظامی (درگذشته تا دهۀ ۱۹۷۰) و با شروع رقابت‌های اقتصادی از چند دهه قبل تا کنون، آینده صحنه نبرد و رقابت در حوزه فرهنگ‌های مختلف بوده و هر ملتی که فرهنگ برتری داشته باشد، در همه کارزارها پیروز خواهد بود.[۱] بنابراین نتیجه‌بخش‌ترین شیوه در جهت تحقق شعار تولید، پشتیبانی‌ها و مانع‌زدایی‌ها که از سوی مقام معظم رهبری؟مد؟ مطرح شده است، تحول در عرصه اقتصاد با رویکرد فرهنگی است.

محور اول: نقش مؤلفه‌های فرهنگی در پشتیبانی از تولید

مؤلفه‌های فرهنگی‌ای که باید از آن‌ها در جهت پشتیبانی از تولید داخلی کمک گرفت، عبارتند از:

۱. ترویج فرهنگ کار و تلاش و ایجاد انگیزه

اشاعه فرهنگ کار و تلاش به ­عنوان بالاترین سرمایه اقتصادی، سبب شده که کشورهای توسعه‌یافته‌ای مانند ژاپن که دارای منابع طبیعی بسیار محدود و بیشتر جزایر و خاک آن، کوهستانی و آتشفشانی است؛ با داشتن تولید ناخالص داخلی به میزان ۵ تریلیون دلار سومین قدرت اقتصادی جهان پس از آمریکا و چین باشد و در آسیا، رتبه دوم را داشته باشد. تنها دلیل دستیابی به چنین جایگاهی را باید در فرهنگ سخت‌کوشی، جدیت و تلاش شهروندان آن جستجو کرد.[۲]

بی‌‌تردید احیای فرهنگ کار و تلاش در پرتوی دین و معنویت و دادن رنگ الهی به این مهم، سبب تکاپوی مثبت جامعه به ­سوی پیشرفت و اعتلای آن خواهد بود. قرآن کریم ارزش هر انسان را به میزان سعی و تلاش او دانسته است.نزدیک به ۴۰۰ آیه[۳] در تشویق به کار و تلاش و بیان ارزش، اهمیت و آثار و برکات آن در قرآن وجود دارد؛ مانند آنچه حتی بر تعطیل نبودن روز جمعه برای کار و تلاش دلالت دارد: «فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّه؛[۴] پس آن‌گاه که نماز پایان یافت (بعد از ظهر جمعه باز در پی کسب و کار خود رفته و) روی زمین منتشر شوید و از فضل و کرم خدا (روزی) طلبید» و یا آنچه درباره شغل انبیا بیان شده است: «وَعَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ لِتُحْصِنَكُمْ مِنْ بَأْسِكُمْ فَهَلْ أَنْتُمْ شَاكِرُونَ؛[۵] و ما به داود صنعت زره ساختن برای شما آموختیم تا شما را از زخم شمشیر و آزار یکدیگر محفوظ دارد، آیا شکر به جای می‌آورید؟».

در سیره عملی ائمه هدی: نیز به اشکال مختلف، بر اهمیت کار و تلاش تأکید شده است­ تا جایی که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) به ­عنوان والی حکومت اسلامی‌ دست کارگر را می­‌بوسد:

وَ رُوِیَ إنَّ رَسولَ اللّه(صلی الله علیه و آله) لَمّا أقبَلَ مِن غَزوَةِ تَبوكَ استَقبَلَهُ سَعدٌ الأَنصارِيُّ، فَصافَحَهُ النَّبِيُّ(صلی الله علیه و آله) ثُمَّ قالَ لَهُ: ما هذَا الَّذی أكتَبَ يَدَيكَ ؟ قالَ: يا رَسولَ اللّه، أضرِبُ بِالمَرِّ وَالمِسحاةِ فَاُنفِقُهُ عَلى عِيالی. فَقبَّلَ يَدَهُ رَسولُ اللّه(صلی الله علیه و آله) وقالَ: هذِهِ يَدٌ لاتَمَسُّهَا النّارُ أبَدا؛[۶] انس بن مالک گوید هنگامی که رسول‌خدا(صلی الله علیه و آله) از جنگ تبوک بازگشت، سَعد انصارى به پیشواز وى آمد. پیامبر(صلی الله علیه و آله) پس از آنکه دست او را فشرد، به وى فرمود: «به چه سبب دستانت این‌گونه سخت و زبر شده است؟» گفت: اى رسول‌خدا! بیل می‌زنم و طناب می‌کشم و خرج زندگی خانواده‌ام مى‌کنم. پس رسول‌خدا(صلی الله علیه و آله) دست وى را بوسید و فرمود: «این دستى است که هرگز آتش به آن نمى‌رسد».

بیان پاداش کار و تلاش، راهکار دیگری برای ایجاد انگیزه در روایات بوده است؛ چنانکه امام باقر(علیه السلام) فرموده است:

مَنْ طَلَبَ الرِّزْقَ فِي الدُّنْيَا اسْتِعْفَافاً عَنِ النَّاسِ وَ تَوْسِيعاً عَلَى أَهْلِهِ وَ تَعَطُّفاً عَلَى جَارِهِ لَقِيَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ و َوَجْهُهُ مِثْلُ الْقَمَرِ لَيْلَةَ الْبَدْرِ؛[۷] شخصی که در راه کسب رزق حلال سعی و تلاش می‌کند ـ تا دست نیاز به سوی مردم دراز نکند و اهل و عیال او در آسایش باشند و به همسایگان خود رسیدگی و تفقّد نماید، در روز قیامت در حالی خداوند عزوجل را ملاقات می‌کند که صورتش مانند ماه شب چهارده می‌درخشد.

پیامبر(صلی الله علیه و آله) نیز پاداش تلاش در کسب روزی حلال را هم‌سنگ با جهاد در راه خدا برشمرده و فرموده است: «الکادُّ عَلى عِیالِهِ مِن حَلالٍ کَالمُجاهِدِ فی سَبیلِ اللّهِ؛[۸] آن که خانواده خویش را از حلال روزى مى‌دهد، مانند مجاهدِ در راه خداست». امام صادق(علیه السلام) نیز کسب روزی حلال را بالاتر از نماز و صدقه دانسته و فرموده است: «إنَّ مِنَ الذُّنُوبِ ذُنُوباً لا ُیكَفِّرُها صَلاهٌ وَ لا صَدَقَهٌ؛ بعضی از گناهان را نماز و یا صدقه جبران نمی‌کند». سؤال شد: یا رسول‌اللّه پس چه چیز کفاره آن‌ها می‌شود؟ حضرت فرمود: «الهُمُومُ فی طَلَبِ المَعِیشَةِ؛[۹] اهتمام و تلاش در طلب معیشت و زندگی».

۲. برجسته نمودن الگوهای عملی در راستای تشویق به تولید

قرآن کریم به­ عنوان کتاب هدایت،­ جنبه‌های اقتصادی زندگی پیامبران: را بیان کرده است. نیم‌نگاهی به سیره انبیا: گویای آن است که تلاش و پرداختن به فعالیت‌های اقتصادی، یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌های آن بزرگواران: است. آنان با این روش، درس بزرگی و عزت‌نفس ‌به پیروان راستین خود آموخته‌اند. مکتب حیات‌بخش اسلام نیز برای رسیدن به اهداف مادی و معنوی، همواره انسان را به تلاش مفید و سازنده ترغیب کرده است؛ مشاغلی مانند کشاورزی، دامداری، زره‌سازی، آهنگری و نجاری و ... . [۱۰]

در سیره معصومین: نیز بر اهمیت فعالیت اقتصادی مفید تأکید شده[۱۱] و در تاریخ آمده است که پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) پیش از بعثت، به دامداری و تجارت و پس از آن به باغبانی و کشاورزی مشغول بوده است. حضرت علی(علیه السلام) نیز در طول زندگانی و حتی پس از زمامداری و امامت، به زراعت و باغبانی می‌پرداخت و درآمد آن را صرف فقرا، یتیمان و اقشار آسیب­پذیر اجتماع می‌نمود.[۱۲]

در شعری منسوب به آن حضرت درباره اهمیت و ارزش کار و تلاش آمده است:

لَنَقْلُ الصَّخْرِ مِنْ قُلَلِ الْجِبَالِ  أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ مِنَنِ الرِّجَالِ‏

یَقُولُ النَّاسُ لِي فِي الْكَسْبِ عَارٌ   فَقُلْتُ الْعَارُ فِي ذُلِّ السُّؤَال

برای من سنگ‌کشی از قله‌های کوه، گواراتر است از اینکه منت دیگران را بدوش کشم. به من می‌گویند کار و کسب ننگ است؛ من می‌­گویم ننگ این است که انسان نداشته باشد و از دیگران بخواهد.[۱۳]

۳. نکوهش از سستی و بیکاری

در آموزه‌های دینی، از تنبلی و اهمال‌کاری به عنوان عامل فساد انسان یاد شده است؛ چنانکه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرموده است: «مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ أَلْقَى كَلَّهُ عَلَى­النَّاسِ مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ ضَيَّعَ مَنْ يَعُولُ؛[۱۴] ملعون است، ملعون است کسى که بار گران امور زندگى خود را بر دوش مردم بیفکند! ملعون است، ملعون است کسى که عائله‌اش را بى‌سر و سامان بگذارد».

وقتی معاذ بن کثیر جامه‌فروش به امام صادق(علیه السلام) عرض کرد: «إنّي قد هَمَمْتُ أنْ أدَعَ السُّوقَ وفي يَدي شَيءٌ؛ من برای خود ثروتی دارم و تصمیم دارم بازار را رها کنم». امام به او فرمود: «إذَنْ يَسْقُطَ رأيُكَ ولا يُسْتعانَ بكَ على شيءٍ؛[۱۵] در این صورت، نظرت از اعتبار می‌افتد و در هیچ چیز از تو کمک گرفته نمی‌شود».

۴. تقویت روحیه تقوا در راستای حسن انجام کارهای تولیدی

تقوا، نیروی بازدارنده‌ای است که با خویشتنداری و اجتناب از اعمال ناشایست، موجب نزدیکی آدمی به خدا می‌شود. رعایت تقوای الهی، آثار فردی فراوانی دارد که می‌توان به تشخیص حق از باطل، رهایی از تنگنا، اعطای روزی من حیث لایحتسب، قبولی اعمال، و آسانی امور و ایمنی از گزند و آسیب مکر افراد اشاره نمود. از آنجا که اجتماع متشکل از آحاد افراد اجتماع است، نتیجه اجتماعی رعایت تقوا، نزول برکات از آسمان و زمین و در نتیجه رونق تولید و بهره­‌وری اقتصادی بیان شده است.

بی‌‌تردید عامل بودن و تبیین تقوا و کارکردهای مثبت فردی و اجتماعی آن توسط فرهنگ‌سازان و اصحاب رسانه، تنها ابزار برای رسیدن به مدینه فاضله­ای است که قوانین و کنترل بیرونی در آن، کمترین جایگاه را داشته و افراد تنها به­دلیل وجدان و اعتقاد به معاد، خویش را ملزم به انجام امور محوله به احسن وجه می‌دانند. رعایت تقوا در امور اقتصادی در امر تولید و توزیع و مصرف و هم در حقوق کارگر و کارفرما و هم در سیاست‌گذاری‌های اقتصادی، دارای کارکردهایی مختلف است؛ مانند:

الف) پیدا کردن انگیزه برای رعایت انصاف در همه زمینه‌ها

رعایت تقوا، موجب پیدا کردن انگیزه برای رعایت انصاف در تمامی زمینه‌های زندگی می‌شود؛ چنانکه رسول‌خدا(صلی الله علیه و آله) فرموده است:

مّن اُلهِمَ الصِّدقَ فى كَلامِهِ وَ الانصافَ مِن نَفسِهِ وَ بِرَّ والِدَيهِ وَ وَصلَ رَحِمِهِ، اُنسِى‏ءَ لَهُ فى اَجَلِهِ وَ وُسِّعَ عَلَيهِ فى رِزقِهِ وَ مُتِّعَ بِعَقلِهِ وَ لُـقِّنَ حُجَّتَهُ وَقتَ مُساءَلَتِهِ؛[۱۶] به هر کس راستگویى در گفتار، انصاف در رفتار، نیکى به والدین و صله رحم الهام شود؛ اجلش به تأخیر مى‏‌افتد، روزی‌اش زیاد مى‌‏گردد، از عقلش بهره‏‌مند مى‌شود و هنگام سؤال [مأموران الهى] پاسخ لازم به او تلقین می‌گردد.

ب) تقویت وجدان کاری

از دیگر آثار رعایت تقوا در امور اقتصادی، تقویت وجدان کاری است؛ چنانکه رسول‌خدا(صلی الله علیه و آله) فرموده است: «إنَّ اللّهَ تعالي يُحِبُّ مِنَ العامِلِ إذا عَمِلَ أن يُحسِنَ؛[۱۷] خداوند متعال دوست دارد وقتى کسى کارى مى‌کند، آن را به خوبى انجام دهد.».

ج) بالا رفتن روحیه هم­دلی با مردم و خدمت به خلق

پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) درباره این اثر رعایت تقوا فرموده است: «الْخلقُ عِیالُ الله فَاحبُّ الْخلق الی الله من نَفَع عیالَ الله و ادْخل علی اهلِ بیْتٍ سُرُوراً؛[۱۸] مردم، عیال خدا هستند. پس محبوب‌ترین مردم نزد خدا‌، کسی است که نفعش به عیال خدا برسد و دل خانواده‌ای را شادمان کند».

د) اهمیت یافتن رعایت حق‌الناس و جلوگیری از تضییع حق دیگران

امام صادق(علیه السلام) در این باره فرموده است: «اَلمِرصادُ قَنطَرةٌ علی‌الصِّراطِ لایجوزُها عبدٌ بمَظلَمةِ عَبدٍ؛[۱۹] مرصاد (کمینگاه)، جایگاه رفیعی است بر روی پل صراط که (فردا) هیچ‌ بنده‌ای که حق و مظلمه‌ای از عباد به گردنش باشد، از آن عبور نخواهد کرد».

ه) شدت یافتن پایبندی به انجام بی‌نقص و کامل کارها و مسئولیت‌های محوله

در جریان دفن ابراهیم فرزند رسول‌خدا(صلی الله علیه و آله) نقل شده است وقتى قبر را پوشاندند، روزنه‌اى در قبر بود که حضرت با دست خود آن را صاف کرد و سپس فرمود: «اِذا عَمِلَ اَحَدُكُم عَمَلاً فَليُتْقَنْ؛[۲۰] زمانى که عملى را یکى از شما انجام دادید، محکم به پایان رسانید».

محور دوم: موانع رشد و شکوفایی تولید داخلی

مهم‌ترین موانعی که با استفاده از مؤلفه‌های فرهنگی باید از مسیر رشد و شکوفایی تولید داخلی برداشته شود، عبارتند از:

۱. عدم رعایت شایسته‌سالاری در انتخاب مسئولین

گماردن افراد خبره در امور مربوط به تولید، یکی از اساسی‌ترین عوامل رونق اقتصادی­است. عدم توجه به این امر مهم و سوءمدیریت در این زمینه، سبب شده است کار به دست افراد نالایق سپرده شود و سیاستگذاری‌های نادرست، گاهی آسیب‌های جبران‌ناپذیری را به این عرصه وارد کند. بی‌تردید چنانچه انتخاب متصدیان منصب‌ها با توجه به فرهنگ و مدیریت اسلامی صورت پذیرد، انتصاب افراد بر اساس شایسته‌سالاری و دین‌مداری خواهد بود؛ نه اشرافیت‌سالاری و دودمان­گرایی؛ چنانکه امام علی(علیه السلام) در فرمان استاندارى مصر به ­مالک اشتر فرموده است:

ثُمَّ انْظُرْ فِي أُمُورِ عُمَّالِکَ فَاسْتَعْمِلْهُمُ اخْتِبَاراً، وَلاَ تُوَلِّهِمْ مُحَابَاةً وَأَثَرَةً، فَإِنَّهُمَا جِمَاعٌ مِنْ شُعَبِ الْجَوْرِ وَالْخِيَانَةِ وَتَوَخَّ مِنْهُمْ أَهْلَ التَّجْرِبَةِ وَالْحَيَاءِ، مِنْ أَهْلِ الْبُيُوتَاتِ الصَّالِحَةِ، وَالْقَدَمِ فِي الاْسْلاَمِ الْمُتَقَدِّمَةِ، فَإِنَّهُمْ أَکْرَمُ أَخْلاَقاً وَأَصَحُّ أَعْرَاضاً، وَأَقَلُّ فِي الْمَطَامِعِ إِشْرَاقاً، وَأَبْلَغُ فِي عَوَاقِبِ الاْمُورِ نَظَراً؛[۲۱]در کار کارگزارانت بنگر و پس از آزمایش به کارشان برگمار، نه به سبب دوستى با آن‌ها و بی‌مشورت دیگران به کارشان مگمار؛ زیرا به رأى خود کار کردن و از دیگران مشورت نخواستن، گونه‌اى از ستم و خیانت است. کارگزاران شایسته را در میان گروهى بجوى که اهل تجربت و حیا هستند و از خاندان‌هاى صالح، آ‌ن‌ها که در اسلام سابقه‌اى دیرین دارند. اینان به اخلاق شایسته‌ترند و آبروی‌‌شان محفوظ‌تر است و از طمع‌کارى بیشتر رویگردانند و در عواقب کارها بیشتر مى‌نگرند.

از سوی دیگر افراد منتخب نیز مسئوولیت را میدان آزمایش می‌دانند؛ چنانکه در کلام امیرمؤمنان(علیه السلام) آمده است: «الْوِلَايَاتُ، مَضَامِيرُ الرِّجَال؛[۲۲] حکومت‌ها، میدان مسابقه مردان هستند»؛ نه جولانگاه چپاول. بنابراین اگر در فرهنگ تقوامدارانه، انتخاب شایسته صورت نپذیرد؛ فرد منصوب بر اساس باور درونی و گردن‌ نهادن به حدیث نبوی(صلی الله علیه و آله) کار را به فرد توانمند و خبره خواهد سپرد: «مَنْ تَقَدَّمَ عَلَی قَوْمٍ وَ هُوَ یَرَی فِیهِمْ مَنْ هُوَ أَفْضَلَ فَقَدْ خَانَ اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ المُؤمِنینَ؛[۲۳] هر کس جلودار عده‌ای از مسلمانان گردد، در حالی که می‌داند در میان مسلمین فردی بهتر از او وجود دارد؛ پس خائن به خدا، رسولش و مسلمانان خواهد بود».

۲. اجتناب نکردن از فرهنگ تجمل‌گرایی و اسراف

تجمل­گرایی یکی از بزرگ‌ترین موانع رونق تولید است که ضربات مهلکی را بر پیکره اقتصاد کشور وارد نموده و با فرهنگ ناب اسلامی که بنا را بر قناعت و میانه‌­روی گذاشته است، فرسنگ‌ها فاصله دارد. فرهنگ مصرف‌گرایی، ره‌آورد رسانه‌های غربی و اشاعه فرهنگ‌شان به منظور فروش کالاهای‌شان است؛ فرهنگی که در آن استفاده از اشیای لوکس خارجی به­ عنوان کلاس و شأن اجتماعی و نشانی از شخصیت تلقی می‌شود و افراد برای پیروی از مد، خود را درگیر مبالغ سنگین و هزینه‌های گزاف می‌کنند. در چنین شرایطی نه تنها امنیت و سلامت روانی خویش را به خطر می‌اندازند؛ بلکه موجب می‌شوند بسیاری از مراکز تولیدی و کارخانجات که محصولات مشابهی را تولید می‌کنند، تعطیل و بسیاری از کارگران هموطن بیکار و کمرشان زیر بار هزینه‌های زندگی خم می‌شود. بدون شک خرید کالای ملی و چشم‌پوشی از تهیه کالای برند خارجی، موجب چرخش چرخ تولید و اشتغال کارگران و تأمین معیشت ایشان و سعی در برآوردن حاجت برادر مسلمانی است که همواره مورد سفارش نبی مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله) و ائمه طاهرین: بوده است. پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) در این باره فرموده است: «مَن سَعی فی حاجَةِ اَخیهِ المُسلِمِ طَلَبَ وَجهِ اللهِ کَتَبَ اللهُ؟عز؟ لَهُ أَلفَ أَلفَ حَسَنَة؛[۲۴] هر کسی در راستای برطرف کردن نیاز برادر مسلمانش با قصد قربت تلاش نماید، خداوند؟عز؟ برایش هزار هزار پاداش ثبت می‌کند».

۳. غفلت از مقابله با فرهنگ‌های مهاجم

مهم‌ترین حربه کشورهای سلطه‌گر در جهت چپاول سرمایه کشورهای زیردست، به­‌ویژه نسبت به کشورهای اسلامی، غارت فرهنگی است. آن‌ها با استفاده از چنین سلاحی و با ایجاد تحریف در شعائر دینی و تبدیل ارزش‌ها به ضدارزش‌ها، می‌کوشند افکار مسموم خود را به جوامع تحت سلطه تزریق کنند و بدین وسیله سرمایه‌های کشورها به‌ویژه سرمایه انسانی را به‌گونه‌ای دچار انحطاط و آسیب نمایند که حتی افراد دست‌یافته به مدارج عالی علمی، در بحران بی‌هویتی به ­جای تلاش در جهت ارتقای تولید داخلی و سازندگی موطن خود، ترک وطن کنند و با کوله‌باری از تجربه، تخصص و دانش، فرار را بر قرار ترجیح دهند و با رغبت، دانش خویش را صرف ارتقای فناوری غارتگران وطن خویش نمایند. چنین مصائب و مشکلاتی وظیفه خطیر فعالان عرصه فرهنگی را بیش از پیش آشکار، و آن‌ها را به سعی و تلاش برای آموختن معارف و بصیرت‌افزایی مکلف می‌کند؛ آن‌گونه که افراد را در برابر هجوم فرهنگ بیگانه واکسینه کند؛ زیرا در غیر این صورت گریزی از تأثیرگذاری آن‌ها نخواهد بود. از همین روست که امام صادق(علیه السلام) فرموده است:

لاَ خَيْرَ فِيمَنْ لاَ يَتَفَقَّهُ مِنْ أَصْحَابِنَا يَا بَشِيرُ إِنَّ اَلرَّجُلَ مِنْهُمْ إِذَا لَمْ يَسْتَغْنِ بِفِقْهِهِ اِحْتَاجَ إِلَيْهِمْ فَإِذَا اِحْتَاجَ إِلَيْهِمْ أَدْخَلُوهُ فِي بَابِ ضَلاَلَتِهِمْ وَ هُوَ لاَ يَعْلَمُ؛[۲۵] خیری نیست در آن گروه از اصحاب ما که تفقه در دین نمی‌کنند. ای بشیر! اگر یکی از شما به مسائل دینی‌اش آشنا نباشد، به دیگران محتاج می‌شود و زمانی که به آن‌ها نیازمند شد، آن‌ها ناخواسته او را در وادی گمراهی خود وارد می‌کنند.

فهرست منابع

کتب:

امینی، عبدالحسین؛ الغدیر؛ چاپ پنجم، بیروت: دار الکتاب­ العربی، ۱۴۰۳ق.
حر عاملی، محمد بن­ حسن؛ وسائل­ الشیعه؛ چاپ اول، قم: مؤسسه آل ­البیت:، ۱۴۰۹ق.
دیلمی، حسن ­بن محمد؛ اعلام­ الدین فی صفات ­المؤمنین؛ قم: مؤسسه آل ­البیت:، ۱۴۰۸ق.
شریف الرضی، حسین بن محمد؛ نهج­البلاغه؛ چاپ ۳۲، قم: انتشارات الهادی، ۱۳۸۷ ش.
الشیبانی الجزری، علی بن ابی‌الکرم؛ اسد الغابه؛ چاپ اول، بیروت: دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
صدوق، محمد بن علی؛ کتاب من لایحضره الفقیه؛ تصحیح علی اکبر غفاری؛ چاپ دوم، قم: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۳ ق.
کلینی، محمد بن یعقوب؛ الکافی؛ تصحیح علی‌اکبر غفاری؛ چاپ سوم، تهران: دار الکتاب الاسلامیه، ۱۳۶۵ق.
مجلسی، محمدباقر؛ بحارالانوار؛ چاپ دوم، بیروت: دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
محمدی ری‌شهری، محمد؛ ميزان الحكمة؛ چاپ اول، قم: دار الحدیث، ۱۴۱۶ق.
مولانا، شوقی؛ دیوان اشعار منسوب به حضرت امیرالمؤمنین؛ چاپ اول، تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۴ش.
نوری، حسین بن محمدتقی؛ مستدرک ­الوسائل و مستنبط ­المسائل؛ چاپ دوم، قم: موسسۀ آل‌البیت:، ۱۴۰۸ق.
سایت‌ها و نشریات

پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه؛ «تشویق به کار و تلاش از منظر قرآن و روایات»؛۰۱/۰۳/۱۳۹۷.
حسن‌زاده، محمدجواد؛ «مشاغل انبیاء و جایگاه تربیتی آن در قرآن»؛ قزوین: سومین همایش ملی روانشناسی، تعلیم و تربیت و سبک زندگی، ۱۳۹۸ش.
خبرگزاری مهر؛ «جدول ساعات کار مؤثر سالیانه در ۱۱ کشور»؛ ۲۹/۰۲/۱۳۹۱، کد خبر: ۱۶۰۴۱۹۶.
صالح­نیا، نرگس و همکاران؛ «نقش فرهنگ در توسعه اقتصادی»؛ ماهنامه مهندسی فرهنگی؛ سال چهارم، شماره ۴۳، مرداد و شهریور ۱۳۸۹، ص ۷۹ – ۶۶.
نادعلی، فاطمه؛ «تشویق به کار و تلاش از منظر قرآن و روایات»؛ فصلنامه قرآنی کوثر؛ اصفهان: تابستان ۱۳۹۱، شماره ۴۲، ص ۹۵.

نگارنده: حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر محمدرسول آهنگران استاد دانشگاه تهران و از مبلغان نخبه دفتر تبلیغات اسلامی.

[۱]. نرگس صالح­نیا و همکاران؛ «نقش فرهنگ در توسعه اقتصادی»؛ ماهنامۀ مهندسی فرهنگی، ص ۴۳.

[۲]. ساعات کار مفید در ژاپن ٤٩ تا ۶۰ساعت در هفته است درحالی که ساعات کار مفید هفتگی در صنایع ایران ۶ تا ٩ ساعت است. ر.ک: خبرگزاری مهر؛ «جدول ساعات کار مؤثر سالیانه در ۱۱ کشور»؛ ۲۹/۰۲/۱۳۹۱، کد خبر: ۱۶۰۴۱۹۶.  https://www.mehrnews.com/news/1604196

[۳]. پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه؛ «تشویق به کار و تلاش از منظر قرآن و روایات»؛ ۰۱/۰۳/۱۳۹۷.

https://hawzah.net/fa/Article/View/96448

[۴]. جمعه: ۱۰.

[۵]. انبیاء: ۸۰.

[۶]. علی بن ابی‌الکرم الشیبانی؛ اسد الغابه؛ ج ۲، ص ۲۶۹.

[۷]. محمد بن یعقوب کلینی؛ الکافى؛ ج ۵، ص ۷۸.

[۸] . محمد بن علی صدوق؛ کتابُ من لا یحضره الفقیه؛ ج ۳، ص ۱۶۸.

[۹]. حسین بن محمدتقی نوری؛ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل؛ ج ۱۳، ص ۱۳.

[۱۰]. ر.ک: محمدجواد حسن‌زاده؛ مشاغل انبیاء و جایگاه تربیتی آن در قرآن؛ ص ۱۲۴.

[۱۱]. فاطمه نادعلی؛ «تشویق به کار و تلاش از منظر قرآن و روایات»؛ فصلنامه قرآنی کوثر؛ ش ۴۲، ص ۹۵.

[۱۲]. محمد بن حسن حر عاملی؛ وسائل الشیعه؛ ج ۱۲، ص ۲۲.

[۱۳]. شوقی مولانا؛ دیوان اشعار منسوب به حضرت امیرالمؤمنین؛ ص۱۰۷.

[۱۴]. محمد بن یعقوب کلینی؛ الکافی؛ ج ۴، ص ۱۲.

[۱۵]. همان، ج ۵، ص ۱۴۹.

[۱۶]. حسن بن محمد دیلمی؛ اعلام ­الدین؛ ص ۲۶۵.

[۱۷]. محمد محمدی ری­شهری؛ میزان ­الحکمه؛ ص ۲۴۵.

[۱۸]. محمد بن یعقوب کلینی؛ الكافى؛ ج ۲، ص ۱۶۴.

[۱۹]. محمدباقر مجلسی؛ بحارالانوار؛ ج  ٨، ص ٦٦.

[۲۰]. محمد محمدی ری­شهری؛ ميزان الحكمة؛ ج ۷، ص ۱۶۷.

[۲۱]. محمد بن حسین شریف الرضی؛ نهج البلاغه؛ نامه ۵۳.

[۲۲]. همان، حکمت ۴۴.

[۲۳]. عبدالحسین امینی؛ الغدیر؛ ج ۸ ، ص ۲۹۱.

[۲۴]. محمد بن یعقوب کلینی؛ الکافی؛ ج ۲، ص ۱۹۷.

[۲۵]. همان، ج ۱، ص ۳۳.

چهارشنبه 3 شهریور 1400  10:44 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها