0

مرگ اندیشی و مرگ آگاهی در حرکت حسینی(ع)/

 
aftabm
aftabm
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 25059
محل سکونت : اصفهان

مرگ اندیشی و مرگ آگاهی در حرکت حسینی(ع)/

مرگ اندیشی و مرگ آگاهی در حرکت حسینی(ع)/ تامّلی در نگرش لاهوتی امام (ع) به مسئله شهادت

 
مرگ اندیشی و مرگ آگاهی در حرکت حسینی(ع)/ تامّلی در نگرش لاهوتی امام (ع) به مسئله شهادت

امام حسین(ع) در حرکت اصلاح‌گرانه خودش، قطعاً از شهادتش مطلع بود و کسانی که قیام امام را با انگیزه حکومت‌طلبی می‌دانند، مطالعه کافی نسبت به واقعه عاشورا ندارند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، دکتر سیدمجید نبوی، پژوهشگر حوزه علوم قرآنی و حدیث‌شناسی شیعی، در یادداشتی که آن را در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده است، ضمن مرور برخی روایت‌ها و دلالت‌های تاریخی متقن، مرگ‌اندیشی و مرگ‌آگاهی در قیام امام حسین(ع) را بررسی کرده است که در زیر می‌خوانیم:

بیشتر بخوانید
  • آیا رعایت پروتکل‌های کرونایی در هیئت‌ها به‌معنای عدم اعتقاد به قدرت امام حسین(ع) است؟

بحث از مرگ اندیشی و مرگ آگاهی در حرکت حسینی(ع) از اهمیت زیادی برخوردار است چرا که برخی معتقدند امام حسین (ع) نه با هدف شهادت، بلکه با هدف حکومت قیام کرد. این دیدگاه ارزش قیام امام را بسیار پایین می‌آورد و هدف مقدس ایشان را تنزل می‌دهد درحالی که امام حسین(ع) با هدف احیای دین پیامبر(ص) قیام کرده و از کشته شدنش اطلاع داشته است.

لازم به ذکر است که یکی از مهم‌ترین اهداف انبیاء و اولیاء برپایی حکومت الهی است و اگر پیامبر یا امام می‌توانست که حکومت برپا کند قطعاً این کار را می‌کرد بنابراین اگر گفته شود که امام حسین(ع) هم برای شهادت‌طلبی و هم برای برپایی حکومت اسلامی اقدام کرده قابل قبول‌تر از این است که گفته شود امام حسین(ع) نه با هدف شهادت بلکه با هدف حکومت قیام کرد.

نوشتار پیش رو درصدد اثبات مرگ‌اندیشی و مرگ‌آگاهی در حرکت امام حسین(ع) است که ابتدا مقدمه‌ای درباره علم غیب اهل بیت(ع) و خبردادن از مرگ برخی افراد بحث می‌شود در ادامه خبر دادن از شهادت امام حسین(ع) مطرح می‌شود و در نهایت بحث امام حسین(ع) و مرگ آگاهی مطرح می‌شود.

علم غیب اهل بیت(ع) و خبر دادن از مرگ برخی افراد

یکی از اعتقادات شیعیان، داشتن علم غیب اهل بیت(ع) است البته منظور از این علم غیب، علم غیب مطلق و ذاتی نیست بلکه علم غیب تعلیمی از جانب پیامبر(ص) و غیرذاتی است این علم غیب به اذن خداوند اتفاق می‌افتد. یکی از انواع علم غیب، اطلاع دادن از مرگ افراد است. اهل بیت(ع) در شرایط مختلف از مرگ برخی افراد اطلاع می‌دادند برای مثال پیامبر(ص) می‌فرماید که عمار را گروه یاغی خواهند کشت، یا امیرالمومنین(ع) از کشته شدن میثم تمار و آویزان کردن او بر نخل خرما خبر می‌دهد همچنین امیرالمومنین در روایت‌های مختلفی از کشته شدن قنبر، کمیل بن زیاد و رشید هجری خبر می‌دهد علاوه بر این، امام حسن(ع) از کشته شدن عبیدالله بن عمر خبر می‌دهد. ابتدا عبیدالله بن عمر درخواست ملاقات با امام حسن(ع) را داشت امام به او اجازه داده و پس از رد و بدل سخنانی به او می‌فرماید: با بن خطاب به خدا قسم گویی می‌بینم که‌ امروز و فردا تو را خواهند کشت آن روز به اتمام نرسیده بود که او را کشتند.(شیخ حر عاملى، إثبات الهداة،3/461) بنابراین اهل بیت(ع) در موارد مختلف از مرگ افراد خبرداده‌اند در نتیجه این که هریک از اهل بیت از شهادت فرزندانشان خبر بدهند مسئله عجیبی نبوده و سخنانشان قابل قبول است.

خبر دادن از شهادت امام حسین(ع)

در احادیث اهل بیت(ع) خبر دادن از شهادت امام حسین(ع) به اندازه‌ای نقل شده که نمی‌توان این احادیث را انکار کرد. پیامبر(ص) در سخنان متعددی به کشته شدن امام حسین(ع) و در برخی از این احادیث به صراحت به قاتل فرزندش حسین اشاره کرده است. برخی روایت‌ها به این که ایشان در عراق کشته می شوند اشاره دارند برخی روایت‌ها اشاره به این دارند که ایشان در زمان سفیدی مو(کنایه از سالخوردگی و پیری) کشته می‌شوند برخی روایت‌ها نیز به این اشاره دارند که شفاعت پیامبر(ص) به کسانی که حسین(ع) را به قتل برسانند؛ نمی‌رسد. علاوه بر پیامبر(ص) در روایت‌های دیگری از امیرالمومنین(ع) و غیره، خبر شهادت امام حسین(ع) ذکر شده است این اخبار در منابع شیعه و سنی وجود دارد. برای اطلاع بیشتر از اخبار شهادت امام حسین(ع) می‌توان به کتاب مقتل جامع سیدالشهداء، ج1، ص175-192 نوشته مهدی پیشوایی و کتاب دانشنامه امام حسین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ نوشته آیت‌الله ری شهری، ج‏3، ص: 165 – 320 رجوع کرد.

مطلع بودن افراد مختلف و سرشناس زمانه امام حسین(ع) از سرانجام ایشان

شرایط سیاسی در زمان امام حسین(ع) به گونه‌ای بود که بسیاری از افراد تشخیص می‌دادند که امام حسین(ع) کشته خواهد شد. این افراد به فراخور موقعیت‌های مختلف، امام حسین(ع) را از رفتن به کوفه نهی می‌کردند.

برای مثال در کتاب الفتوح آمده است: در آن هنگام که حسین علیه السلام این‏چنین در میان مکّه و مدینه بود، عبداللّه بن مطیعِ عَدَوى، با او رو به رو شد و گفت: کجا می‌روى، اى ابا عبد اللّه؟! فدایت شوم! امام فرمود: "اینک به سوى مکّه می‌روم و چون آن جا رسیدم، از خدا می‌خواهم که از آن پس، خیر پیش آورد" عبداللّه بن مطیع به او گفت: اى فرزند دختر پیامبر خدا! خدا برایت در این تصمیمى که دارى، خیر بخواهد! من پیشنهادى دارم. از من بپذیر. امام فرمود: اى ابن مطیع "پیشنهادت" چیست؟ گفت: چون به مکّه رسیدى، مراقب باش که کوفیان فریبت ندهند، که پدرت در آن جا کشته شد و برادرت با نیزه‏‌اى که نزدیک بود به کشتن او بینجامد، آسیب دید. پس در حرم بمان که تو سالار عرب در این روزگارى. به خدا، اگر کشته شوى، دودمانت با مرگ تو نابود می‌گردند. بدرود! امام با او خداحافظی کرد و در حقّش دعاى نیک کرد.(ابن اعثم، الفتوح: ج 5 ،ص 22)

همچنین در کتاب أنساب الأشراف به نقل از زبیر بن خِرّیت نقل شده است که گفت: از فَرَزدَق شنیدم که گفت: حسین را در منزل ذات عِرق (ذاتِ عِرق، میقات عراقیان است و مرز میان نجد و تهامه است‏) دیدم که به کوفه می‌‏رفت. به من فرمود: گمان می‌کنى مردم کوفه که خورجینى از نامه‌‏هایشان نزد من است چه می‌کنند؟ گفتم: رهایت می‌کنند. پس نرو. تو به سوى مردمى می‌روى که دل‏‌هایشان، با تو و دست‏‌هایشان علیه توست. ولى او نپذیرفت.(أنساب الأشراف: ج 3 ص 377)

نمونه‌های تاریخی که افراد مختلف امام حسین(ع) را از رفتن به کوفه منصرف می‌کردند کم نیست و آن‌ها سرانجام امام (ع) را باتوجه به شرایط موجود حدس می‌زدند اما در مقابل، امام می‌دانست که چه در مدینه بماند چه در مکه یا کوفه، قطعا به دست یزید کشته خواهد شد و او مجبور بود به سمت کوفه‌ای که به او نامه داده بودند حرکت کند. بنابراین باتوجه به شرایط سیاسی آن زمان، بسیاری از سرشناسان یقین داشتند که امام حسین(ع) بالاخره به دست یزید کشته خواهد شد قطعا خود امام نیز از این مسئله به لحاظ شرایط سیاسی آگاه بود و برای هدف مقدس خود یعنی شهادت‌طلبی (و نه حکومت‌طلبی) حرکت کرد.

امام حسین (ع) و مرگ آگاهی

دلایل فراوانی برای مرگ آگاهی امام حسین(ع) وجود دارد که در ادامه به برخی از آنها اشاره می‌شود.

ولید بن عتبه (حاکم مدینه) پس از مرگ معاویه مأمور بود که از امام حسین(ع) بیعت بگیرد و در صورت بیعت نکردن امام، او را به قتل برساند.امام به فرستاده یزید گفت بیعت فردا در ملا عام بهتر است امام به همین بهانه از

روز یکشنبه 28 رجب سال 60 هجری به قصد مکه از مدینه خارج شد این اتفاقات به لحاظ سیاسی نشان می‌دهد که یزید قصد داشت یا بیعت بگیرد یا امام را به قتل برساند و این قتل ممکن بود در هرجا اتفاق بیفتد (یا در مدینه، یا در مکه و یا در کوفه یا در کربلا و یا هر کجا که امکانش باشد) امام نیز از این مسئله آگاهی داشت که کم کم زمان شهادتش فرا رسیده است.

دلیل دیگری که امام حسین(ع) از مرگ خود آگاه بود احادیث و روایت‌های نقل شده است. احادیث مختلفی مرتبط با شهادت ایشان که از زبان پیامبر(ص) و امیرالمومنین و دیگران نقل شده بود؛ و امام از این احادیث آگاهی داشت.

به لحاظ تاریخی هم باید گفت که امام به درخواست کوفیان به سمت کوفه حرکت کرد و کم و بیش مطلع بود که یار و یاوری در کوفه نخواهد داشت خصوصاً پس از کشته شدن سفیر خود، یقین کرد که برای مقابله با امویان یار و یاوری ندارد و این که شهادت ایشان قطعی است. ایشان بیعت با امویان را نپذیرفته و معتقد بود امثال امام حسین(ع) (یعنی مؤمنان حقیقی) با امثال یزید بیعت نمی‌کنند ایشان قطعاً شرایط را منجر به شهادت خویش می‌دیدند و در نهایت از آن نیز استقبال کردند.

نقل‌های تاریخی نیز وجود دارد که نشان دهنده اطلاع امام از شهادت خویش بود برای مثال در کتاب الملهوف به نقل از محمّد بن عمر نقل شده که گفت: از پدرم عمر بن على بن ابى طالب شنیدم که براى دایی‌هایم، خاندان عقیل، صحبت می‌‏کرد و می‌گفت: چون برادرم حسین، از بیعت با یزید در مدینه سر باز زد، نزد او رفتم و او را تنها یافتم. به وى گفتم: جانم فدایت، اى ابا عبداللّه! برادرت حسن، از پدرت برایم چنین نقل کرد. [در این هنگام‏] گریه و اشک، امانم ندادند و صداى هق هق گریه‌‏ام بلند شد. حسین، مرا در آغوش گرفت و فرمود: برایت نقل کرد که من کشته می‌شوم؟ گفتم: حاشا که چنین بگوید، اى پسر پیامبر خدا فرمود: تو را به جان پدرت سوگند می‌دهم، آیا از کشته شدن من خبر داد؟ گفتم: آرى. پس چرا دست نمی‌دهى و بیعت نمی‌‏کنى؟ فرمود: پدرم خبر داد که پیامبر خدا صلى الله علیه و آله او را از کشته شدن او و من، باخبر ساخت و این که قبر من نزدیک قبر او خواهد بود. آیا گمان می‌برى که چیزى را می‌‏دانى که من نمی‌‏دانم؟ به راستى که خوارى و پَستى را هرگز بر خود نمی‌پسندم. فاطمه، پدرش را در حالى ملاقات می‌کند که از رفتار بنى امیّه با فرزندانش شاکى است. هرگز کسى که او را از طریق [آزردن‏] فرزندانش بیازارد، وارد بهشت نخواهد شد!.( الملهوف( طبعة أنوار الهدى): ص 19)

همچنین نقل شده که در منطقه ثعلبیه فردی به نام ابوهره به نزد امام حسین(ع) آمد و از امام دلیل سفرش را پرسید امام گفت امویان اموالم را گرفتند و دشنامم دادند صبر کردم می‌خواستند خونم را بریزند گریختم ای ابوهره بدان که من به دست گروه یاغی(سرکش) کشته خواهم شد و خداوند آن‌ها را ذلیل خواهد کرد ...( ابن‌اعثم، الفتوح، 1411ق، ج5، ص123) این نقل‌ها نیز حاکی از مرگ آگاهی امام حسین(ع) است.

علاوه بر این در کتاب‌های مقتل آمده که وقتی امام حسین(ع) به کربلا رسید حر بن یزید ریاحی از او خواست تا همان جا فرود بیایند و از حرکت باز ایستند امام نام آنجا را پرسید گفتند که اینجا کربلا نام دارد امام فرمود: "اینجا، جایگاه فرود آمدن مَرکب‌هایشان و جایگاه ریخته شدن خون‌هایشان است"( مقرم، مقتل‌الحسین(ع)، دارالکتاب الاسلامیه، ص192.) این سخنان امام ناظر بر این است که ایشان از شهادت خود مطلع بوده و به سمت شهادت حرکت می‌کرده است.

مشهور است که امام حسین (ع) در شب عاشورا به خانواده و همه یارانش و پیشنهاد بازگشت می‌دهد و می‌فرماید: امّا بعد، من، یارانى شایسته‌‏تر و بهتر از یاران خود نمی‌‏شناسم و خانواده‏اى بهتر از خانواده‌‏ام، در نیکى کردن و صِله ارحام، سراغ ندارم. خداوند، از جانب من به همه شما، جزاى خیر دهد! هان! من گمان دارم که روز [کارزار] ما با این دشمنان، فرداست. هان که من، نظرم را برایتان گفتم! همگى آزادید که بروید. تعهّدى به من ندارید. این [سیاهىِ‏] شب، شما را پوشانده است. آن را مَرکب خود سازید.(تاریخ طبری، ج5،ص 418)

این جملات امام (ع)، بر این دلالت دارد که امام از کشته شدن هر آن کس که در روز عاشورا در مقابل سپاه دشمن بایستد مطلع بود و ایشان به شهادت و هدف مقدس خود (نه حکومت‌طلبی) می‌اندیشید و اگر صرفاً به حکومت‌طلبی می‌اندیشید نباید به همراه خانواده به استقبال شهادت می‌رفت.

در نهایت باید گفت که امام حسین(ع) برای اصلاح دین امت جدش قیام کرد و قطعاً از شهادتش مطلع بود ایشان با هدف مقدس شهادت‌طلبی (و نه حکومت‌طلبی) حرکت کرد و کسانی که حرکت امام حسین(ع) را صرفاً حکومت‌طلبی می‌دانند یا شناخت دقیقی از امام حسین(ع) ندارند و یا مطالعه کافی نسبت به جریان امام حسین(ع) ندارند و یا اینکه به هر دلیلی نمی‌خواهند این حقیقت را بپذیرند.

"وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ" و کسانی که ستم کرده‌اند، بزودی خواهند دانست که به چه بازگشتگاهی باز خواهند گشت؟! (شعرا/227)

شنبه 30 مرداد 1400  9:13 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها