0

رفتارهای مخرب و تحقیر همسر

 
aftabm
aftabm
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 25059
محل سکونت : اصفهان

رفتارهای مخرب و تحقیر همسر

رفتارهای مخرب و تحقیر همسر و خطر بزرگی به‌نام احساس "بی‌ارزش بودن"

 
رفتارهای مخرب و تحقیر همسر و خطر بزرگی به نام احساس "بی‌ارزش بودن"

زندگی با همسر انتقادگر، همسر خودشیفته که نیازها و خواسته‌های شریک زندگی‌ خود را تمسخرآمیز می‌داند، او‌‌ را تحقیر می‌کند یا کلاً نادیده‌اش می‌گیرد، به‌مرور زمان فرد را خسته، سردرگم و مضطرب می‌سازد. فردی که مدام از سوی همسرش مورد سرزنش قرار می‌گیرد...

گروه اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ میزان احساس خود ـ ارزشمندی و عزت نفس متأثر از عوامل گوناگونی است که از میان آنها می‌توان به کیفیت ارتباط با شریک زندگی اشاره کرد؛ هنگامی که زندگی مشترک سرشار از عشق، ‌محبت، احترام، حمایت‌گری و صمیمیت باشد، هر یک از همسران می‌توانند به خود ـ شکوفایی و رشد شخصی بیشتر دست یابند.

حال سؤالاتی مطرح می‌شود؛ آیا ممکن است زندگی مشترک عزت نفس فرد را خدشه‌دار کند؟ آیا ممکن است فرد رفتارهای مخرب همسر خود را نشانه‌ای از بی‌ارزشی خودش تلقی کند؟

زندگی با همسر انتقادگر، همسر خودشیفته که نیازها و خواسته‌های شریک زندگی‌ خود را تمسخرآمیز می‌داند، او‌‌ را تحقیر می‌کند، و یا کلاً نادیده‌اش می‌گیرد، به‌مرور زمان فرد را خسته، سردرگم و مضطرب می‌سازد. فردی که مدام از سوی همسرش مورد سرزنش قرار می‌گیرد، محبت و توجهی از سوی او دریافت نمی‌کند و همسرش از تلاش‌هایی که او در جهت ارتقای زندگی مشترکشان انجام می‌دهد، حمایت و قدردانی نمی‌کند، به‌اشتباه به این باور می‌رسد که ارزشمند نیست و لیاقت توجه و محبت همسرش را ندارد و با خود می‌گوید؛‌ "من انسان ارزشمندی نیستم، من لایق مهر و محبت نیستم" و این‌که "من آدم بدی هستم" (مثال: "من مردی هستم که هوش اقتصادی ندارم" یا "من زن جذابی نیستم").

اگر این فرد مدام به تعریف خودساخته‌اش (من آدم بی‌ارزشی هستم) بچسبد و معنای زندگی و ارزش‌های خود را فراموش کند، شادکامی و احساس رضایتمندی‌اش کاهش می‌یابد و سلامت روانی‌اش خدشه‌دار می‌شود. ا‌و ممکن است با مرور خاطرات گذشته خودش را درگیر علت‌یابی و چراهای بی‌اساس کند (چرا من دوست‌داشتنی نیستم؟ چرا زود خسته می‌شوم و در کارهایم تمرکز ندارم؟ چرا هرگز همسرم در تصمیم‌گیری‌هایش با من مشورت نکرده است؟ و…) و یا ممکن است به‌دلیل اجتناب از تجربه ترس از وقوع بحث و درگیری، ترس از تکرار وقایع گذشته، ترس از طردشدگی و هر نوع فکر و احساس منفی، از بیان احساسات و خواسته‌هایش سر باز زند و سکوت کند و به رفتارهای ناکارآمد مانند رفتارهای مخرب و پرخطر (اقدام به خودکشی، مصرف مواد مخدر، رانندگی پرخطر و…) دست بزند و گاهی نیز خودش را سرگرم فعالیت‌هایی کند که هیچ لذتی برایش ندارد!

حواستان باشد فریب درونیات و افکار منفی خود را نخورید! قطعاً ایجاد تغییر در زندگی و بیرون کشیدن خود از عادات و رفتارهایی که ناآگاهانه درگیر آنها هستید، آسان نیست اما شادکامی در گروی تعهد به تغییر است. اگر انسان دردهای زندگی خود را نپذیرد و از مواجهه با آنها فرار کند، رنج‌های غیرقابل تحمل او را به درماندگی می‌رساند.

یک سؤال؛ آیا صرفاً رفتارهای مخرب همسر به احساس بی‌ارزشی در فرد می‌انجامد؟ آیا برای آن راه‌حلی هست؟

تجربیات زندگی فرد، ویژگی‌های شخصیتی او، زندگی مشترک فعلی‌اش و... بر میزان احساس خود ـ ارزشمندی و عزت نفس فرد تأثیرگذار است و چقدر خوب است که فرد در هر سن و سالی که قرار دارد، به‌محض اینکه احساس بی‌ارزشی به او دست داد، جویای اقدام کارآمدی برای رفع آن‌ باشد، برای این امر، مهارت جرئت‌مندی، مهارت احقاق حقوق از‌دست‌رفته در زندگی مشترک، فنون مذاکره و حل مسئله را می‌توان آموخت.

درست است که انجام فعالیت‌های لذت‌بخش، داشتن روابط اجتماعی و داشتن دستاوردهای مادی نیز بر حال خوب افراد بسیار مؤثر است اما این مهارت‌آموزی‌ها و فعالیت‌ها کافی نیست؛ بلکه باید از خود پرسید: معنای زندگی من چیست؟ آیا این خود من نیستم که باید حد و مرزهای خود را با همسر و دیگران تعیین کنم و برای حرکت در مسیر اهداف و ارزش‌هایم و ارضای نیازها و خواسته‌های خود تلاش کنم؟ آیا اگر 10 سال بعد به گذشته‌ام بنگرم، از اینکه هیچ کاری برای احساس رضایتمندی خود نکرده‌ام، پشیمان نخواهم شد؟ آیا در زمینه‌های فردی (سلامت جسم و روان، یادگیری، هنر و خلاقیت و...)، خانوادگی (والدین، خواهر و برادر، فرزند و همسر)، شغلی، اجتماعی (خویشاوندان، همسایگان و دوستان) و بشریت و نوع‌دوستی، اقدامات ارزشمندی انجام‌ داده‌ام؟

در کتاب "درمان مبتنی بر رویکرد پذیرش و ‌پایبندی برای زوج‌ها" آمده است که زوجین تعارضات و مشکلات خود را در ده حوزه ارتباط، رابطه جنسی، پول، فرزندپروری، محبت، کار و شغل، تعارض، تصمیم‌گیری و مذاکره، دوستی و خانواده همسر و فعالیت‌‌های مشترک مشخص و اولویت‌بندی کنند و سپس رفتارهای مبتنی بر ارزش را برای هر حوزه بنویسند. هر یک از زوجین اهداف و ارزش‌های خود را مشخص کنند تا ارزش‌هایی‌که برای هر دو نفرشان مهم است، خودش را نشان دهد و همچنین می‌توانند درباره ارزش‌هایی که بین آنها مشترک نیست و یا حتی متناقض با هم است، مذاکره کنند تا به توافق برسند.

اگر افراد می‌خواهند عزت نفس خود را بالا ببرند، بهتر است زندگی مبتنی بر ارزش را انتخاب و امتحان کنند و ارزش‌ها عبارتند از: مسئولیت‌پذیری، احترام به دیگران، نظم و ترتیب در زندگی، شادمانی، خلاقیت، انصاف، صداقت، صمیمیت، کنجکاوی و اکتشاف، عشق، قدردان بودن، انعطاف‌پذیری، انصاف، عزت نفس، خانواده، نوع‌دوستی، پیشرفت، موفقیت، شهرت، گشودگی، عقلانیت، شوخ‌طبعی، استقلال، تفریح ‌و‌ اوقات فراغت، مفید بودن، جذابیت، حفظ سلامت جسم و روان، تغییر و تحول، خودارزشمندی، علاقه اجتماعی، قابل اعتماد بودن و... که جهان‌شمول هستند و از گذشته تا به امروز و آینده فضیلت انسانی محسوب شده و می‌شوند.

یک شنبه 10 مرداد 1400  10:49 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها