مقدمه
تاریخ و پیشینۀ بحث از شرور به بلندای تاریخ انسان است. در حوزۀ دینپژوهی، بحث شرور و راز و فواید آن و نیز رابطۀ آن با وجود خداوند و صفات او و توجیه اخلاقی وجود شر، از مسائل بسیار مهمی است که ذهن متفکران را همواره به خود مشغول داشته است. معضل شر و درد و رنج، ابعاد و جنبههای مختلفی دارد که پژوهشگران در طول تاریخ به آن پرداختهاند؛ اما رابطۀ شر و درد و رنج و دعا از مسائلی است که کمتر بدان پرداخته شده است. اهمیت این بحث زمانی دو چندان میشود که جامعۀ جهانی را بیماریی به نام کرونا درگیر خود ساخته است. جامعۀ ایمانی نیز علاوه بر گرفتاری در مواجهه با این بیماری، گرفتار برخی از شبهات در این زمینه نیز شده است. شبهاتی از قبیل اینکه فلسفۀ ادعیه در رفع بیماریها چیست؟ آیا در جامعۀ کنونی که علم و تکنولوژی پیشرفت شگرفی کرده است، دیگر نیازی به دعا برای درمان یا بهبود بیماریها هست؟ آیا واقعاً دعا جایگزین مداوای مادی بیماری میشود؟ آیا ادعیه موجود در درمان برخی از بیماریها، بهسخرهگرفتن جامعۀ پزشکی محسوب نمیشود؟ پاسخ به چنین شبهاتی از چند جهت دارای ضرورت است:
الف) محافظت از دین در مقابل شبهات؛
ب) محافظت از ایمان مردم متدین؛
ج) گرایش به دین مخصوصاً دین اسلام به واسطۀ آشکار ساختن فلسفۀ ادعیه در کلام معصومانD.
بنابراین این نوشتار جامعۀ هدفی به گسترۀ تمام بشریت دارد. این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی درصدد پاسخ به این سؤال اصلی است که ادعیه در بهبود و درمان شرور و درد و رنجها، مخصوصاً در مورد بیماری کرونا چه جایگاهی دارد؟
در کتابهای ادعیه، دعاهای مناسب هر درد و بیماری وجود دارد. مثلاً برای درد دندان و آزاد شدن از زندان و رفع ضرر و زیان. حال سؤال این است که فلسفۀ این دعاها چیست؟ آیا در دنیای معاصر با رشد علم پزشکی و تکنولوژی باز به این دعاها نیازمندیم؟ و یا اینکه بسیاری از مردم هنگام بیماری و رنج برای نمونه کرونا به حضرات ائمه معصومینD متوسل میشوند؛ آیا توسل، در هنگام درد و سختی امر درستی است؟ حتی برخی از افراد، کار را بدانجا کشاندهاند که در برخی اجتماعات دانشجویی این دعاها را به سخریه گرفتهاند. آیا در وراء این دعا و توسلات فلسفه و حکمتی وجود ندارد؟
برای بازیابی به پاسخ این سؤالات، نکاتی را ذکر میکنیم:
هدف از بعثت پیامبران
در اسلام، هدف بعثت پیامبران، توحید و یکتاپرستی و عبادت خداوند یگانه و کمال مطلق است. آدمی تنها از طریق توحید و عبادت خداوند و اطاعت از قوانین و دستورات او و انجام اعمال نیک و رشد فضایل و کرامت اخلاقی و پرهیز از پیروی شیطان و طاغوت و رذایل او است که به کمال واقعی خود، نایل میشود.
قرآنکریم در اینباره میفرماید: Pوَ لَقَدْ بَعَثْنا في كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ فَسيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبينَO؛ (نحل: 36)
«در حقيقت، در ميان هر امتى فرستادهاى برانگيختيم [تا بگويد:] خدا را بپرستيد و از طاغوت [= فريبگر] بپرهيزيد. پس از ايشان كسى است كه خدا [او را] هدايت كرده، و از ايشان كسى است كه گمراهى بر او سزاوار است. بنابراين در زمين بگرديد و ببينيد فرجام تكذيبكنندگان چگونه بوده است».
و یا در آیه دیگر میفرماید: Pما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِO ؛ (ذاریات: 56) «جن و انس را نيافريدم، جز براى آنكه مرا بپرستند».
«عبد» از نظر لغت عرب به انسانی گفته میشود كه سر تا پا تعلّق به مولا و صاحب خود دارد، ارادهاش تابع ارادۀ او و خواستش تابع خواست او است. به تعبير ديگر عبوديت نهایت خضوع و تذلل در برابر کسی است که انسان اعتقاد به الوهیت او داشته باشد. به همين دليل تنها كسی میتواند معبود باشد كه نهايت انعام و اكرام را كرده است و او كسی جز خدا نيست. بنابراين عبوديت نهايت اوج تكامل يک انسان و قرب او به خداست. عبوديت اطاعت بیقيد و شرط و فرمانبرداری در تمام زمينههاست و بالاخره عبوديت كامل آن است كه انسان جز به معبود واقعی؛ يعنی كمال مطلق نينديشد، جز در راه او گام برندارد و هر چه غير اوست را فراموش كند. اين است هدف آفرينش بشر كه خدا برای وصول به آن ميدان آزمايشی فراهم ساخته و علم و آگاهی به انسان داده و نتيجۀ نهايی آن غرق شدن در اقيانوس رحمت الهی است (مکارم شیرازی، 1379، ص386 و 388).
بنابراین علت اینکه در قرآنکریم علت آفرینش، عبادت ذکر شده است (ذاریات: 56)، این است که جز این راه راهی برای رسیدن به کمال نهایی نیست.
استاد جوادی آملی (حفظه الله) در این زمینه میگويد: «در نظام تكوين هر معلولی بندۀ علت خود است، در حدوث و بقاء از آن پيروی میكند و در ذات و صفت و فعل، فرمان آن را میبرد، هيچگونه گسستگی در رشتۀ عليّت راه ندارد، عناوين اسلام، تسبيح، سجده، عبوديت و اطاعت كه در قرآن آمده همه ناظر به همين مطلب است، بر اثر حكمت خدای سبحان هيچ كاری بيهوده از او صادر نمیشود، چون خداوند حكيم است و هر حكيمی كارش را با هدف انجام میدهد، پس كار خداوند دارای هدف است و بر اثر غنای ذاتی او هيچ چيزی نمیتواند هدف ذات حق باشد، زيرا لازمهاش آن است كه ذات بدون آن هدف كامل نبوده و با نيل به آن كامل شود، در حالی كه واجبالوجود عين كمال، صرف و نامحدود است، هدف انس و جن در نظام تشريع تكامل عبادی آنها است و اگر انسان كه دارای روح مجرد عقل است، آن را شكوفا كند و از همراهان خود سبقت بگيرد، خودش هدف بسياری از موجودات مادون قرار میگيرد ... و در مجموع میتوان يقين شهودی به معارف را هدف نهايی آفرينش انسان دانست» (جوادی آملی، 1378، ص24).
عبادت بهترین شیوۀ شکرگزاری
خداوند متعال علاوه بر اینکه مخلوقات خویش اعم از جنیان و انسانها را به صفحه عالم هستی آورده و آنها را از عدم به عالم وجود آورده است، انواع و اقسام نعمتها را برای بهرهبرداری آنها آفریده است. بنابراین طبق قاعدۀ عقلی لزوم شکر منعم، بر آنها لازم است تا شکر منعم را بهجا بیاورند و عبادت بهترین شیوه برای این شکرگزاری است. البته بهترین شکل شکرگزاری و عبادت به گونهای است که خود منعم (خداوند متعال) آن را معین کرده باشد که در شرایع آسمانی آمده است. از سوی دیگر عبادت مستلزم شناخت واقعی خداوند و تبعیت از کمالات واقعی و اجتناب از رذایل است. اگر همۀ کارهای انسان صبغۀ الهی پیدا کند. عنوان عبادت بر آنها صدق میکند و اگر در اسلام نماز مورد تأکید فراوان قرار گرفته است، به این دلیل است که در نماز واقعی تمام وجود انسان، اعم از جهات بدنی و ظاهری و جهات ذهنی و قلبی و باطنی، در خدمت خدا قرار میگیرد و نیز در واقعیت آن، اجتناب از رذایل نهفته است (البته قصۀ عبادت ظاهری و منافقانه متفاوت از عبادت واقعی خداست). از اینرو، خدا و راه او و هر چه را که ما را به مقام قرب الهی برساند، نیکو و خیر است.
شیطان مظهر انحراف و اغواگری
شیطان مظهر انحراف و اغواگری انسانها است که اگر ما لحظهای از کید وسوسههای شیطانی غافل شویم، ممکن است از راه الهی که همان راه مستقیم است، فاصله بگیریم. شیطان اعلام کرده است، که من همۀ انسانها را اغوا و گمراه میکنم، مگر بندگان مخلص خدا را که بر آنها سلطه ندارم.
Pقَالَ فَبِعزَّتِکَ لَأُغْوِينَّهُمْ أَجْمَعِينَ إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَO ؛ (ص: 82 ـ83) «[شيطان] گفت: پس به عزت تو سوگند كه همگى را بهطور جدّ از راه به در مىبرم، مگر آن بندگان پاک دل تو را».
و نیز شیطان، اعمال نادرست را، به گونهای زینت میدهد که ممکن است، در هر لحظۀ ما را از مسیر توحید و راه درست منحرف گرداند.
Pوَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَكَانُوا مُسْتَبْصِرِينَO ؛ (عنکبوت: 38) «و شيطان كارهایشان را در نظرشان بياراست و از راه بازشان داشت با آنكه [در كار دنيا] بينا بودند».
بنابراین انسان دائماً باید با بصیرت هر چه تمام، مواظب کید و مکر شیطان باشد و در این راه تنها به خدا پناه برده از او مدد بگیرد.
عقلانیت مؤمنانه
خداوند انسان را به نیکوترین شکل آفرید (تین: 4) و همۀ وسایل مورد نیاز رشد مادی و معنوی را در اختیار او قرار داده است تا با استفاده از آنها بتواند مقدمات رشد و کمال خود را تأمین کند.
در حوزۀ نیازهای مادی قرآن میفرماید: Pوَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ جَميعاً مِنْهُ إِنَّ في ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونO ؛ (جاثیه: 13) «و آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمين است به سود شما رام كرد، همه از اوست. بهطور قطع در اين [امر] براى مردمى كه مىانديشند نشانههايى است».
اگر انسان برای رفع نیازهای مادی خود نتواند به اندازۀ توانایی خود و به نحو مناسب از جهان پیرامون خود استفاده نماید، باید در عقلانیت او تردید نمود. برای مثال خداوند برای استفاده از نور و حرارت، خورشید را خلق نموده است.
Pهُوَ الَّذِي جَعَلَ الشَّمْسَ ضِيَاءً وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَO ؛ (یونس: 5) «اوست كسى كه خورشيد را روشنايى بخشيد و ماه را تابان كرد و براى آن منزلهايى معين كرد تا شمارۀ سالها و حساب را بدانيد».
حال کسی را در نظر بگیرید که در شب ظلمانی، بدون استفاده از نور میخواهد مطالعه کند. شما در مورد او چه فکر میکنید؟ میگویید، خداوند، خورشید را برای روشنایی انسانها خلق نموده است، شما میتوانید با استفاده از پرتو خورشید، مطالعه نمایید.
خداوند جهان مادی و انسان را آفریده است و لازمۀ این جهان مادی، حرکت و رشد و تزاحم و ناسازگاری است. اجزاء جهان ماده نمیتوانند بدون حرکت و تضاد و تزاحم، به کمال واقعی خود نایل گردند و لازمۀ این حرکت درد و رنج است. وجود آتش در مجموع خیر است و میتواند برای زندگی آدمیان مفید باشد؛ اما گاه زیان نیز میرساند و درد و رنج نیز میآفریند.
فارابی فیلسوف بزرگ اسلامی در اینباره میگوید: «خدا که در قدرت و حکمت و علم خود تام است، تمامی افعال او کامل و بدون نقص و عیب است. آفات و شروری که عارض اشیای طبیعی میشود، ضروری عالم ماده و طبیعی است. عالم ماده نمیتواند خیر محض را بپذیرد» (فارابی، 1408ق، ص46).
از اینرو، انسان در طول زندگی خود ممکن است دچار انواع بیماریها و درد و رنج شود. خداوند برای رفع درد و رنج تا حد ممکن وسایل و ابزارهای بهبودی آن بیماری را در این عالم فراهم نموده است که باید از آنها استفاده نمود. حال اگر انسان دچار بیماری و درد و رنج شود و برای رفع آن از داروهای طبیعی و خودساختۀ بشری استفاده نکند، در عقلانیت او باید تردید نمود و اگر آن فرد عامدانه، از داروها و ابزارهای مناسب برای حفظ جان خود استفاده نکند، به احتمال زیاد مصداق نوعی خودکشی است که مورد ملامت قرآن قرار گرفته است: Pوَ لا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِO ؛ (بقره: 195) «خود را با دست خود به هلاكت میافكنيد».
تفکر نادرست
بسیاری از فیلسوفان و متفکران، رنج و درد را با شر همسان میدانند که به نظر درست نیست. درد و رنج یک واقعیتی است، اما بد و شر دانستن آن، نیازمند یک جهانبینی و ایدئولوژی و نیز دیدگاه فلسفی است که بر اساس آن، در باب رنج و سختی به داوری بپردازیم.
کسانی که عاشق و مشتاق علم و دانش و یا کسب عنوان قهرمانی در رشتۀ خاص ورزشی و یا کسب مهارت و یا استقلال و آزادی کشور خود از یوغ متجاوزان و استعمارگران هستند، رنج و سختی زیادی را برای نیل به اهداف خود مشتاقانه متحمل میشوند و آنها را به جان میخرند و در مسیر نیل به هدف، همین سختیها، لذتبخش است، و هیچگاه آنها را شر و بد نمیدانند. اصولاً انسان به هر میزان که درد و سختی را در مسیر کسب فضایل تحمل کند به همان میزان این فضایل و بالتبع لذت آن، نصیب او خواهد شد و یا کسانی که برای معالجه و بهبودی بیماری خود، رنج و درد زیادی را به جان میخرند و هیچگاه آنها را بد نمیدانند. بنابراین درد و رنج و شر دو مقولۀ متفاوتند و به قول آن فیلسوف رواقی، ای رنج هر چند مرا بیازاری ولی من تو را شر و بد نمیدانم. یا عقیله بنیهاشم حضرت زینب کبریB با اینکه در حادثۀ عاشورا، رنج و سختی جانگداز و طاقتفرسایی را متحمل شد، با این حال بر اساس دیدگاه الهی و عرفانی خود اعلام میدارد که «ما رأیتُ الّا جمیلاً»؛ (ابن طاووس، 1417ق، ص94) من غیر از زیبایی، چیزی را مشاهده نکردم.
شرور و کرونا و ادعیۀ معصومانD
حال بر اساس مطالبی که بیان شد به اصل بحث میپردازیم.
خداوند، انسانها را به نیکوترین شکل ممکن آفریده است و از سر حکمت و لطف و مهربانی، همۀ وسایل رشد مادی و معنوی را هم در اختیار او قرار داده است. خداوند از انسان خواسته است که از راه مستقیم تبعیت کند و همواره مواظب مکر و وسوسههای شیطان باشد تا او را از مسیر مستقیم منحرف نگرداند. اما خداوند برای رشد معنوی انسان، او را با انواع وسایل ممکن آزمایش مینماید. خداوند در قرآنکریم میفرماید:
Pأَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ * وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكاذِبِينَO ؛ (عنکبوت: 2ـ3) «آيا مردم پنداشتند كه تا گفتند ايمان آورديم رها مىشوند و مورد آزمايش قرار نمىگيرند و به يقين كسانى را كه پيش از اينان بودند آزموديم تا خدا آنان را كه راست گفتهاند معلوم دارد و دروغگويان را [نيز] معلوم دارد» و یا در آیۀ دیگر میفرماید: Pوَلَنَبْلُوَنَّکمْ بِشَیءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الأَمْوالِ وَالأَنْفُسِ وَالثَّمَراتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَO ؛ (بقره: 195) «و بهطور قطع شما را به چيزى از [قبيل] ترس و گرسنگى و كاهشى در اموال و جانها و محصولات مىآزماييم و مژده ده شكيبايان را».
از آیات قرآن بر میآید که خداوند در این دنیا ما را با انواع رنجها و مصیبتها امتحان و آزمایش مینماید. البته رنج و مصیبت به خودی خود شر نیست. آنها هنگامی شر میشوند که ما را از راه خدا باز بدارند.
در زمانی که ما با رنج و مصیبت آزمایش میشویم، شیطان دست به کار میشود و با انواع وسوسهها سعی میکند ما را از خدا دور سازد. مؤمنان واقعی کسانی هستند که در این آزمایشها فریب شیطان را نمیخورند و پناه به خدا میبرند.
آیات قرآن به ما آموزش میدهد که در این مواقع؛ یعنی در هنگام رنج و مصیبت و وسوسههای شیطانی به خدا پناه ببریم و خدای ناکرده به انحراف کشیده نشویم (اعراف: 200؛ فصلت: 36).
حال به سراغ دردها و ناراحتیهای انسان میرویم. در برخورد با دردها و بیماریهایی که برای انسان عارض میشود شیوههای مختلفی وجود دارد که باید مورد تبیین و توضیح واقع شود.
شیوۀ طبیعی و رایج
در این شیوۀ برخورد با دردها و بیماریها، انسان از امکانات و داروهای موجود طبیعی در این دنیا که خداوند متعال در اختیار او قرار داده است استفاده میکند. این نوع برخورد روشی عاقلانه و یکی از سنتهای جاری الهی در عالم است. اساساً نظام جهان بر پایۀ زنجیرۀ اسباب و مسببات سامان گرفته و جریان دارد. در این نظام هر معلولی علت یا عللی دارد. حوادث طبیعی، چه سودمند و چه زیانبار، دارای زمینهها و عللی است که از آن تخلف نمیکند. البته علل حوادث در علتهای مادی منحصر نیست و بسیاری از حوادث طبیعی زمینههای و علل معنوی هم دارد؛ هرچند علل معنوی همواره توسط علل مادی اثر میکند. مثلاً بیاعتنایی به امور اخلاقی، ظلمها و حقکشیهای فراگیر، ممکن است موجب کاهش باران و خشکسالی شده و از این راه بر رشد منفی نیازمندیهای غذایی یک جامعه تأثیر منفی بگذارد. بر این اساس سنتهای الهی در همۀ جای جهان به یک منوال است و استثنایی در آن نیست. حتی در اموری که ما آن را استثنا میپنداریم، باز بر اساس سنت و سببی انجام میگیرد.
از اینروی مراجعه به متخصصان در هر علمی طبق روال طبیعی زندگی در عالم دنیا است. اساساً مراجعه به متخصصان در هر علمی از سنن جاری در عالم دنیا قلمداد میشود. همانطور که انسان در هنگام خرابی خودرو خویش بدون هیچ تأملی سراغ تعمیرگاه رفته و درست شدن آن را متوقف به دعا و توسل نمیکند، در امور پزشکی نیز چنین است. روال طبیعی زندگی بر این منوال است که انسان به پزشک مراجعه نماید.
بنابراین در صورت ابتلا به هر بیماری از جمله بیماری کرونا، عقلانیت انسان اقتضا میکند به مداوای مادی آن بپردازد و اگر شخصی جهت رفع بیماری خود از داروها و معالجه که تجربۀ بشری است استفاده نکند، مثل کسی میماند که در شب ظلمانی به مطالعه بپردازد و این روشی به دور از عقلانیت است.
شیوۀ غیرطبیعی و نادر
قبل از توضیح این شیوه، ذکر مقدمهای ضروری است که راههای درمان بیماریها منحصر در راههای شناخته شده، رایج و طبیعی نیست؛ بلکه راههای دیگری وجود دارد که غیرطبیعی و البته نادر است و این موارد استفاده از دعاها و توسل به خداوند متعال است. نباید تصور کرد که این شیوه ناقض اصل علیت و اسباب و مسببات است؛ زیرا علل، منحصر در علل شناخته شده و مادی نیست. در عالم هستی علل غیرطبیعی، معنوی و شناخته نشدهای وجود دارد که باعث ایجاد معلولات متناسب با خویش میشود. با توجه به این نکته درمان بیماریها منحصر در شیوۀ طبیعی و رایج در عالم هستی نیست؛ بلکه شیوۀ دیگری در درمان بیماریها وجود دارد که در برخی از انسانها تحقق مییابد. این راه که استفاده از دعاها و توسل به خداوند متعال است دارای شرایط خاص خود است که معمولاً برای انسانها شناخته شده نیست. این شیوه نیز یکی دیگر از سنن الهی است که در عالم جاری است؛ اما سنت رایج و معمول نیست. وجود روایات و دعاهای زیادی که در کتب ادعیه در درمان بیماریها وجود دارد و نیز مشاهدۀ بیماران متعددی که بدین وسیله بیماری خویش را درمان کردهاند، اثباتگر این شیوه در برخورد با بیماریها است.
البته کارکردهای دیگری نیز برای دعا و توسل در هنگام بیماریها وجود دارد که مبارزه با وسوسههای شیطان و آرامشدهی از آن جمله است.
در هنگام سختی و درد و مصیبت، شیطان فعال میشود و سعی میکند ما را با انواع وسوسهها از خدا و راه او جدا نماید. در این مواقع است که دعاهای وارده کارساز است. به تعبیری در جریان این دردها از وساوس شیطانی به خدا پناه میبریم که البته به معنای نادیده گرفتن درمان مادی بیماری نیست. البته نفس توجه به خدا که خلقت و تدبیر همۀ موجودات به دست اوست و توسل به حضرات ائمۀ معصومینD فی نفسه میتواند اراده و توکل ما را قویتر سازد و حتی گاهی آن بیماری را نیز شفا دهد، ولی نظم و تدبیر عالم به گونهای نیست که درمان مادی از این طریق صورت گیرد. بنابراین نفس دعاها در هنگام بیماری توجه به توحید و پرهیز از وساوس شیطانی است که خدای نکرده این بیماری و درد ناشی از آن به گونهای نباشد که ما را از مسیر توحید و اعمال صالح باز دارد.
افرادی که این دعاها را خدای ناکرده به سخریه میگیرند، به ناروا فکر میکنند که این دعاها جایگزین مداوای مادی بیماری است. در صورتی که دعا، تأمین کنندۀ جنبۀ توحیدی و معنوی بیماری است که سعی دارد انسان را در این آزمون الهی موفق بدارد. حال با توجه به این مطالب به تحلیل برخی از این دعاها میپردازیم:
برای مثال در مورد درد دندان، از امیرالمؤمنین علیA روایت شده است به موضع سجده خود دست بکش، سپس دندان درد گرفته را مسح کن و بگو: «بِسْمِ اللَّهِ وَالشّافى اَللَّهُ، وَ لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيم» ؛ (کفعمی، 1405ق، ص154) به نام خدا و شفادهندۀ خداست و جنبش و نیرویی نیست جز به خدای والای بزرگ.
در واقع این دعا این حقیقت را آشکار میسازد که انسان در هنگام درد نیز، دست بر موضوع درد گذاشته و توحید را فریاد زند تا از این درد و ناراحتی و به تعبیری آزمایش الهی موفق بیرون آید و اجازه ندهد که شیطان به بهانه درد او را از مسیر توحید خارج سازد.
یا از حضرت سجاد7 روایت شده است: اگر برای ضرر زدن به من، جنّ و انس جمع شوند پروا نمیکنم، هرگاه این کلمات را بگویم:
«بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ مِنَ اللَّهِ وَ إِلَى اللَّهِ وَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ اللَّهُمَّ إِلَيْكَ أَسْلَمْتُ نَفْسِي وَ إِلَيْكَ وَجَّهْتُ وَجْهِي وَ إِلَيْكَ فَوَّضْتُ أَمْرِي فَاحْفَظْنِي بِحِفْظِ الْإِيمَانِ مِنْ بَيْنِ يَدَيَّ وَ مِنْ خَلْفِي وَ عَنْ يَمِينِي وَ عَنْ شِمَالِي وَ مِنْ فَوْقِي وَ مِنْ تَحْتِي وَ ادْفَعْ عَنِّي بِحَوْلِكَ وَ قُوَّتِكَ فَإِنَّهُ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ» ؛ (طوسی، 1414ق، ص208) به نام خدا و با خدا و از خدا و بهسوی خدا و در راه خدا. پروردگارا خود را به تو تسلیم کردم و رویم را بهجانب تو نمودم و کارم را به تو واگذار کردم، مرا به حفظ ایمان حفظ کن از پیش رویم و از پشت سرم و از جانب راستم و از طرف چپم و از بالای سرم و زیر پایم و به حول و قوّهات از من دفاع کن، چراکه قدرت و نیرویی نیست، مگر به خدای والای بزرگ.
و نیز از حضرت امام صادق7 منقول است که فرد دردمند دست در موضع درد بگذارد و بگوید: «بِسْمِ اَللَّهِ» بعد بر آن دست بکشد و هفت مرتبه بگوید:
«أَعُوذُ بِعِزَّةِ اَللَّهِ وَ أَعُوذُ بِقُدْرَةِ اَللَّهِ وَ أَعُوذُ بِجَلاَلِ اَللَّهِ وَ أَعُوذُ بِعَظَمَةِ اَللَّهِ وَ أَعُوذُ بِجَمْعِ اَللَّهِ وَ أَعُوذُ بِرَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَ أَعُوذُ بِأَسْمَاءِ اَللَّهِ مِنْ شَرِّ مَا أَحْذَرُ وَ مِنْ شَرِّ مَا أَخَافُ عَلَى نَفْسِي» ؛ (کلینی،1407ق، ج2، ص566) پناه میبرم به عزّت خدا و پناه میبرم به قدرت خدا و پناه میبرم به شکوه خدا و پناه میبرم به عظمت خدا و پناه میبرم به جمع خدا و پناه میبرم به رسولخداJ (درود خدا بر او و خاندانش) و پناه میبرم به نامهای خدا، از شرّ آنچه حذر میکنم و از شرّ آنچه بر خود میترسم.
نیز از همان حضرتJ نقلشده: دست بر جای درد بگذار و بگو:
«بِسْمِ اللّهِ وَبِاللّهِ، وَمُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلّا بِاللّهِ، اللّهُمَّ امْسَحْ عنِّي مَا أَجِدُ» ؛ (همان) بنام خدا و به خدا، محمّدJرسول خداست و جنبش و نیرویی نیست جز به خدای والای بزرگ، خدایا دردى را که در وجودم احساس میکنم برطرف فرما. و «سه» مرتبه جای درد را به دست راست مسح کن.
همچنین در دعایی برای رفع بیماری آبله، امام صادق7 میفرماید: «انگشت سبّابه را بر روی آن بگذار و به دور آن بگردان و هفت مرتبه بگو: لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ الْحَلِيمُ الْكَرِيمُ» ؛ (مجلسی، 1403ق، ج92، ص82) نیست خدایی سزاوار پرستش مگر خدای یکتای بیهمتایی که صاحب حلم و کرم است.
در این ادعیه نیز تمام تکیه بر روی اصل مهم توحید و اسماء و صفات الهی است. اصلی که یکی از اهداف بزرگ ارسال تمام انبیای الهی بوده است (نحل: 36).
کارکرد دیگر دعا و توسل به معصومانD آرامشدهی، اطمینان خاطر، امید و قدرت روحی به بیماران است. دعاها بیماران را در برابر نگرانی و پریشان حالی ناشی از ترس بیماری یاری میکند. در این راستا مقام معظم رهبری در سخنرانی که از صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش شد، ضمن تأکید بر رعایت توصیهها و دستورالعملهای مسئولان در خصوص پیشگیری و فراگیری آلودگی کرونا فرمودند: «از این دستورها نباید تخطی شود؛ چرا که خداوند ما را موظف کرده است در قبال سلامت خود و دیگران احساس مسئولیت کنیم. بنابراین هرچه به سلامت جامعه و جلوگیری از شیوع این بیماری کمک کند، «حسنه» و هرچه به شیوع آن کمک کند، «سیئه» است». رهبر انقلاب اسلامی در توصیهای دیگر همگان را به توسل و توجه به پروردگار فراخواندند و گفتند: «البته این بلا آنچنان بزرگ نیست و بزرگتر از آن نیز وجود داشته است، اما بنده به دعای برخاسته از دل پاک و صاف جوانان و افراد پرهیزگار، برای دفع بلاهای بزرگ بسیار امیدوارم؛ چرا که توسل به درگاه خداوند و طلب شفاعت از نبی مکرم اسلامJ و ائمۀ بزرگوارD میتواند بسیاری از مشکلات را برطرف کند!»
امروزه در روانپزشکی، پزشکی و روانشناسی مدرن اثبات شده که منشأ بسیاری از بیماریهای جسمی و از جمله بیماریهای صعبالعلاج، نابسامانیهای روانی مثل استرس، اضطراب و افسردگی است. بیماریهای روانتنی، بیماریهایی جسمی با منشأ روانی است. از اینرو اگرچه رعایت اصول و مسائل بهداشتی اهمیت دارد، اما به تنهایی نمیتواند بیماریها را از بین ببرد. مشکلات روانشناختی موجب تضعیف سیستم ایمنی بدن شده و بدن را در برابر بیماریها آسیبپذیر میکند. اعتقادات دینی، دعا، مناجات با خدا و توسل به ارواح پاکان علاوه بر آثار معنوی و تکوینی، عامل مهمی در آرامش، امید و احساس تسلط بر زندگی است و به تقویت سیستم ایمنی بدن کمک فراوان میکند. افراد بیدین و مذهب، به سبب اینکه در بحرانها ممکن است خود را ببازند و احساس استرس و ناامیدی کنند، نسبت به مؤمنان در برابر بیماریها آسیبپذیری بیشتری دارند.
برای نمونه روانشناس برجستۀ مغرب زمین کارل گوستاو یونگ (1875م ـ1961م) در این باره میگوید:
«در میان همۀ بیمارانم که در نیمۀ زندگی خود بودند؛ یعنی بالای35 سال حتی یکی وجود نداشت که مشکل او پس از نومیدی از همۀ وسایل دیگر، یافتن چشم اندازی دینی به زندگی نبوده باشد. با اطمینان میتوان گفت که هر یک از آنان بیمار شده بودند؛ زیرا چیزی را از دست داده بودند که ادیان زندۀ هر عصر به پیروان خود آموخته بودند و هیچ یک از آنان تا هنگامی که دیدگاه دینی خود را از نو باز نیافتند، واقعاً شفا پیدا نکردند» (مک کواری، 1378، ص165).
بنابراین با تأمل و دقت در دعاهای مخصوص بیماری، نتیجه میگیریم که اولاً یکی از سنن الهی در درمان بیماریها، همین دعاها هستند که البته به صورت نادر و با فراهم شدن جمیع شرائط تحقق مییابد. ثانیاً توحید و ابعاد آن در همۀ احوال حتی در هنگام بیماری باید مدنظر باشد و نباید هیچگاه از یاد خدا غافل شد. یاد خدا در هنگام بیماری هم ارادۀ انسان را قویتر و هم ابعاد توحید را بر او آشکار میسازد و هم عاملی برای دوری از وسوسههای شیطانی است که در قرآن سفارش شده است (فلق: 1ـ2) و ثالثاً ادعیه، عامل مهمی برای آرامش، اطمینان خاطر، امید و قدرت روحی و احساس تسلط بر زندگی است و به تقویت سیستم ایمنی بدن انسان میانجامد.
جمعبندی
از این مقاله نتایج ذیل بهدست میآید:
1. از نظر اسلام، کمال واقعی انسان، در یکتاپرستی و انجام تکالیف الهی است.
2. از نظر اسلام، شیطان مظهر اغواگری و انحراف انسانها است که انسان با استمداد از خدا و یاد معاد باید از وسوسههای شیطانی خود را ایمن سازد.
3. خداوند، نظام هستی را مسخر انسان کرده است و انسان باید از نعمات الهی کمال استفاده را بنماید.
4. درد و رنج با شر همسان نیست، چه بسا رنجهایی که انسان مشتاقانه آنها را طلب میکند.
5. در برخورد با بیماریها شیوۀ طبیعی و رایج، مراجعۀ به پزشکان و استفاده از داروهای طبیعی است و این شیوه از سنن الهی است و عدم استفاده از این شیوه نشانۀ عدم عقلانیت انسان است.
6. درمان بیماریها به وسیلۀ دعاها یکی دیگر از سنتهای الهی است که به صورت نادر و با فراهم شده جمیع شرائط تحقق مییابد.
7. از کارکردهای دیگر دعا در امان ماندن از وسوسههای شیطان و آرامشدهی و امیدبخشی و افزایش قدرت روحی و احساس تسلط بر زندگی است و نیز به تقویت سیستم ایمنی بدن انسان میانجامد.
فهرست منابع
قرآنکریم
- ۱. ابنطاووس، علىبنموسى، اللهوف فی قتلى الطفوف، قم: انوارالهدی، 1417ق.
- ۲. جوادیآملی، عبدالله، حكمت عبادات، قم: اسراء، 1378.
- ۳. طوسى، محمدبنالحسن، الأمالی، قم: دارالثقافة، 1414ق.
- ۴. فارابی، ابونصر، تعلیقات، تحقیق: جعفر آلیاسین، بیروت: دارالمناهل، 1408ق.
- ۵. كفعمى، ابراهیمبنعلى عاملى، المصباح للكفعمی (جنة الأمان الواقیة)، چاپ دوم، قم: دارالرضی(زاهدی)، 1405ق.
- ۶. كلینى، محمدبنیعقوب، الكافی، چاپچهارم، تهران: دارالكتبالإسلامیة، 1407ق.
- ۷. مجلسى، محمدباقر، بحارالأنوار، چاپدوم، بیروت: دارإحیاء التراث العربی، 1403ق.
- ۸. مكارمشیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران: دارالكتب الاسلامیه، 1379.
- ۹. مـک کـواری، جان، تفکر دینی در قرن بیستم، ترجمۀ بهزاد سالکی، تهران: امیرکبیر، 1376.