به گزارش خبرگزاری حوزه به نقل از khamenei.ir، سنت اجازه (۱) یکی از سنتهای ریشهدار و باسابقه در اسلام بهویژه در میان شیعیان است. بهعنوان نمونه یکی از هشت راهی که محدثین بزرگوار و علمای گرانقدر برای تحمل حدیث (۲) ذکر کردهاند، اجازه است. (۳) متن برخی از اجازات نقل حدیث و روایت از قرن چهارم هجری الآن موجود است. البته در این میان، بسیاری از اجازات نیز از بین رفته است و دستکم بین شیعه از سدهی دوم هجری اجازهی روایت سابقه دارد. این مسئله نشاندهندهی قدمت و اهمیت مسئلهی اجازه در فرهنگ اسلامی است. کتابهای مستقلی نیز دربارهی فوائد، کموکیف و انواع اجازات نوشته شده است؛ مثلاً، «الاجازاتالعلمیة عندالمسلمین» به قلم فیاض که به شرح این موضوع پرداخته است. همچنین علمای بزرگ ما از قدیم به جمع اجازات اهتمام داشتند و کتابهایی را به همین موضوع اختصاص دادهاند که شاید قدیمیترین آثار موجود در این زمینه کتاب «الاجازات» سیدحسینبنحیدر کرکی (متوفی قرن یازده هجری) است. مرحوم علامهی مجلسی اعلیاللهمقامه نیز یک مجلد از «بحارالانوار» را به اجازات اختصاصداده و بیش از صد اجازه را از انواع مختلف آن در «بحارالانوار» گردآوردهاند.
اجازات در فرهنگ دینی انواع مختلفی داشته و تا پیش از دو قرن اخیر عمده اجازات در شیعه و سنی، به نقل حدیث و روایت کتابها اختصاص داشته است. در دو قرن اخیر چند نوع دیگر از اجازه نیز در حوزههای علمیه متداول شده است ازجمله «اجازه تصرف در امور حسبیه» که امروزه در میان مراجع بزرگوار شیعه رایج است و ایشان برای نمایندههایشان با شروطی این اجازه را صادر میکنند. یکی دیگر از این اجازات نیز «اجازهی اجتهاد» (۴) است.
یکی از اجازات (۵) موجود و شایان بررسی، اجازهی فقیه و اصولی بزرگ شیعه، مرحوم آیتالله نائینی رحمهاللهعلیه (متوفای ۱۳۵۵ ق) به آیتالله حاج سید جواد خامنهای رحمهاللهعلیه (متوفای ۱۴٠۶ ق) است.
مرحوم آیتالله نائینی رحمهاللهعلیه همچون مؤسس حوزهی علمیه قم، آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری که او نیز متوفای ۱۳۵۵ ق است، از مهمترین چهرههای علمی و در زمره علمای تراز اوّل شیعه در عصر خود بود. آیتالله نائینی در میان علمای شیعه جایگاهی ویژهای دارد و شاگردان بسیاری تربیت کرده است که در این میان میتوان بزرگانی همچون آیات سیدابوالقاسم خوئی، سیدمحمدهادی میلانی، حاج شیخ موسی خوانساری، حاج شیخ محمدتقی آملی، میرزا مهدی اصفهانی و آقاجمال گلپایگانی را نام برد. برخی از این بزرگان از آیتالله نائینی اجازهی اجتهاد داشتند و تقریرات درس ایشان را نیز نوشته بودند. تقریرات فقه و اصول مرحوم آیتالله نائینی از دیرباز در حوزههای علمیه مطرح و همواره محل بحث و مراجعه و نقد و بررسی علما و مراجع شیعه بوده است.
از جمله شاگردان این عالم برجستهی شیعه، مرحوم آیتالله آقا سیدجواد خامنهای است. آیتالله خامنهای پس از ٩ سال اقامت در حوزهی علمیه مشهد و بهرهمندی از محضر فقه و اصول میرزا محمد خراسانی (فرزند صاحب کفایة) و حاج آقا حسین قمی در سال ١٣۴۵ ق، راهی نجف اشرف شد و در آنجا در درس بزرگان حوزهی نجف ازجمله آیتالله نائینی حضور یافت؛ امّا پس از گذشت کمتر از ۵ سال حضور در این درس، آیتالله نائینی در سال ١٣۵٠ ق، همزمان به آیتالله خامنهای اجازهی روایت و اجتهاد دادند.
در اجازات اجتهاد معمولاً برای بیان اینکه فرد به مرتبهی اجتهاد رسیده است، این تعبیر بهکار میرود: «فله العمل بما یستنبطه من الأحکام»؛ یعنی این فرد مجتهد است و میتواند به استنباط خودش عمل کند. در اجازهی مذکور ابتدا این جمله که بهمعنای اجازه اجتهاد است، بیان و پس از آن اجازهی روایت صادر شده است.
یکی از مؤلفههایی که نشاندهندهی جایگاه علمی فرد دارای اجازه است، تعبیراتی است که اجازهدهنده برای گیرندهی اجازه بهکار میبرد. در اجازهی یادشده آیتالله سیدجواد خامنهای با تعابیر و عناوین بلیغی از «مُجاز» یادشده که جایگاه علمی رفیع ایشان را نشان میدهد. برخی از این عناوین عبارتاند از: «العالمالعامل»، «الفاضلالکامل»، «عمادالعلماءالاتقیاء»، «سنادالافاضلالاذکیاء»، «مروجالاحکام» و «ثقةالاسلام».
شایان به ذکر است که در زمان مرحوم نائینی و تا مدتها القاب حوزوی بهدقت بسیار بهکار میرفت و وضعیت القاب حوزوی مانند امروز نبود که بیحساب و نهچندان دقیق استفاده شود. ازاینرو، تعبیر «مروجالاحکام» یا «ثقةالاسلام» در اجازهی مرحوم نائینی با توجه به فضای رایج در زمان ایشان تعابیر بلندی است و با آنچه امروزه رواج دارد کاملاً متفاوت است. ممکن است امروزه به طلبهی مبتدی ثقةالاسلام گفته شود، درحالی که در آن دوران و تا زمانی نهچندان دور هرگز به این شکل نبوده است؛ مثلاً، در گذشته فقط به مراجع تراز اوّل «آیتالله» گفته میشد و حتی مراجع درجه دوم و سوم نیز با این لقب خوانده نمیشدند. مرحوم آیتالله حاج آقاحسین بروجردی اعلیاللهالمقامه به سه نفر از مراجع قم که در رتبهی بعد از ایشان بودند (۶) و مقلدانی داشتند حجتالاسلام میگفتند و در تعابیر ایشان از این بزرگواران، بااینکه همگی مرجع تقلید بودند، با عنوان آیتالله یاد نشده است؛ زیرا در آن زمان فقط به مراجع تراز اوّل «آیتالله» اطلاق میشد. بنابراین، عبارت «مروجالاحکام» یا «ثقةالاسلام» که در اجازهی مرحوم نائینی در وصف آیتالله حاج سیدجواد خامنهای آمده، تعبیر بلندی است که با معنای امروز تعابیر و القاب متفاوت است و باید آن را بر طبق معنا و مصطلح زمان صدور اجازه، یعنی سال ۱۳۵۰ قمری و با توجه به سن گیرندهی اجازه که در آن زمان سیوهفتساله بوده، معنا و فهم کرد.
نکتهی مهم دیگر دربارهی این اجازه این است که در ذیل آن علاوه بر اصل اجازه که از مرحوم آیتالله نائینی است، مرحوم آیتالله حائری نیز اجازه را تأیید کردهاند. این نیز یکی دیگر از رسوم و سنن رایج در حوزههای علمیه بوده است. موارد فراوانی وجود دارد که عالم بزرگی به شخصی اجازهداده و سپس عالم دیگری همان اجازه را تأیید کرده است. (۷) یکی از عبارات رایج برای این تأیید، جملهی «صدر من اهل و وقع فی محله» بوده است؛ یعنی مجیز که در مثال مذکور آیتالله نائینی است که بحق اهل و شایستهی اجازهدادن بوده و مُجاز نیز بهراستی لایق این اجازه و مجتهد است.
بههرحال، حضرت آیتالله حائری که مرجع بزرگ آن دوران و از علمای تراز اوّل عصر خود بوده نیز با عبارت «صدر من اهله و وقع فی محله» ذیل این اجازه را توشیح و تأیید کردهاند که نشان مهم دیگری بر مقام علمی، اخلاقی و عملی و نیز زهد و تقوای مرحوم آیتالله حاج سیدجواد خامنهای است.
دربارهی مرحوم آیتالله سیدجواد خامنهای که در این سند از ایشان سخن رفته است، حضرت آیتالله حاج سیدموسی شبیری زنجانی حفظهاللهوابقاه به تفصیل مطالبی را بیان داشتهاند که در جلد سوم کتاب جرعهای از دریا گردآمده و چاپ شده است. از جمله اینکه میفرماید: «مرحوم آقای سیدجواد خامنهای از اوتاد و از اتقیاء و از اجلهی علما بودند.» ایشان مقید به نوافل بهویژه نافلهی عصر بودند و این از این جهت اهمیت دارد که معمولاً ائمهی جماعات هشت رکعت نافلهی عصر را نمیخوانند تا مردم بین نماز ظهر و عصر معطل نشوند. آیتالله شبیری زنجانی میفرمودند که ما هم به پیروی از آیتالله سیدجواد که به نافلهی عصر تقید داشتند و با اجازهی مأمومین در فیضیه نافلهی عصر را خواندیم. در تعبیرات آیتالله شبیری هست که آیتالله خامنهای خیلی متقی و اهل عبادت و مواظب اعمال و در گفتار محتاط بود. در روش زندگی هم سادهزیست و زاهد بودند و منزل ساده و محقری داشتند. آیتالله سیدموسی شبیری میفرمودند که «آیتالله سیدجواد خامنهای ملّا بود، ولی بالاتر از علمش، تقوایش بود.» همچنین میفرمودند: «مرحوم آیتالله سیدجواد خامنهای حاشیهی مفصلی هم بر کفایهی مرحوم آخوند خراسانی دارند که در واقع تقریرات درس حاج میرزا محمد آقازاده، پسر آخوند خراسانی است که هیچکس مثل او بر کفایهی آخوند مسلط نبود.»
پینوشتها:
۱. اجازه روشی مرسوم در حوزههای علمیه برای تأیید شایستگی علمی و عملی شاگرد یا علمآموز است که از علمای معتبر آن عرصه علمی صادر میشود.
۲. تَحَمُّل حَدیث اصطلاحی در علم حدیث بهمعنای فراگیری و شنیدن حدیث از راههای معین است. در اینگونه موارد، راوی، حدیث را از دیگری که در اصطلاح به او شیخ میگویند به یکی از شیوههای معتبر در حدیث فرا میگیرد. تحمل حدیث به معنای حمل حدیث نیز آمده است؛ اما علمای حدیث به این جهت اصطلاح تحمل را بر حمل ترجیح دادهاند که تحمل به معنای «حمل با مشقت» است و از آنجا که حمل حدیث مستلزم دقت بسیار است، خالی از مشقت نیست.
۳. این هشت راه به ترتیب اعتبار عبارتاند از: سماع، قرائت، اجازه، مناوله، کتابت یا مکاتبه، اعلام، وصیت و وجاده
۴. اجازه اجتهاد بهمعنای تصدیق اجتهاد فرد دارای اجازه است از استادی بزرگ و مجتهدی جامعالشرایط، که نشاندهنده اعتبار علمی شخص مجاز است.
۵. متن اجازات حضرات آیات نائینی و حائری برای مرحوم بدین شرح است:
بسماللهالرّحمنالرّحیم
الحمدلله رب العالمین و افضل صلواته و ازکی تحیاته علی من اصطفاه من الاولین و الاخرین محمد و آله الائمة الطیبین الطاهرین و اللعنة الدائمة علی اعدائهم اجمعین ابدالآبدین و بعد فان جناب العالم العامل و الفاضل الکامل عماد العلماء الاتقیاء و سناد الافاضل الاذکیاء، مروج الاحکام ثقة الاسلام السید جواد الخامنه التبریزی دامت تأییداته ممن صرف فی طلب العلم و العمل به معظم عمره و اشغل به شطرا من دهره معتکفا بجوار امیرالمؤمنین صلی الله علیه وآله الطاهرین و مستمدا من الجهابذة الاساطین حتی بلغ رتبة سامیة من الاجتهاد مقرونة بالصلاح و الرشاد فله العمل بما یستنبطه من الاحکام علی النهج المتعارف بین المجتهدین العظام و اجزت له ان یروی عنی جمیع ما صحت لی روایته من مصنفات اصحابنا الامامیة باسرها و ما رووه عن غیرنا بطرقی المنتهیة الی ارباب الجوامع العظام و الکتب و الاصول و منهم الی اهل بیت النبوة و مهبط الوحی و معدن العصمه صلوات الله علیهم اجمعین و ارجوه ان لا ینسانی من صالح دعائه انشاءالله تعالی و السلام علیه و رحمة الله و برکاته
حرر فی غرة ربیعالثانی ۱۳۵۰
الاحقر محمدحسین الغروی النائینی
صح ما رقمه دامت برکاته و هو صدر من اهله و وقع فی محله واسئل الله تعالی ان یجعله من اعلام الدین و یشید به شریعة سید المرسلین و یشد به ازر المسلمین والملتمس من جنابه السامی ان لا ینسانی من صالح الدعوات فی مظان الاجابات کما انی لا انساه انشاءالله
حرره الاحقر عبدالکریم الحائری
۶. مرحوم آیتالله حجت کوهکمری و مرحوم آیتالله سید صدرالدین صدر و مرحوم آیتالله آسید محمدتقی خوانساری.
۷. البته شایان توجه است که گاهی نیز اجازهای از سوی مجتهدی صادر میشده که مورد تأیید دیگری نبوده است؛ بهعنوان مثال نقل میکنند که کسی اجازهای از عالمی داشت و آن را نزد شیخ انصاری برد تا ایشان به رسم معهود جمله «صدر من اهله و وقع فی محله» را برای او بنویسد، ولی مرحوم شیخ انصاری که به اجتهاد خود اجازهدهنده نیز تردید داشت در ذیل آن اجازه این تعبیر را نوشت: «الکلام فی المجیز!»؛ یعنی اجتهاد خود اجازهدهنده نیز محل بحث است!