مثال هایی از اهلاک حرث و نسل در دوران معاصر
نابودی منابع
روژه گارودی اندیشمند فرانسوی (17 ژوئیه 1913 - 14 ژوئن 2012) در کتاب خود تحت عنوان «هشدار به زندگان» که چهار دهه پیش نوشته شده است، درباره نابودی منابع می نویسد: «ما چگونه در حال مردن و میراندن نوع بشر هستیم و این کار را چگونه با مصرف همه گونه منابع انرژی انجام می دهیم. انرژی و منابع زمین، در طول میلیون ها سال در دل خاک نهفته و ذخیره شده است. ما (غربی ها) به غیر حق ادعا کرده ایم و مدعی هستیم که حق داریم همه ی این انرژی و منابع زیرزمینی را در طی یک نسل به هدر دهیم. همچنین، هشت صد سال است که انسان از ذغال سنگ مستخرج از دل زمین استفاده می کند ولی نیمی از آن را در طی سی سال اخیر مصرف کرده است. نیمی از میزان نفتی را که انسان از آغاز کشف و استخراج آن مصرف کرده است تنها در طی ده سال اخیر سوزانیده است.
جنگل های جهان نیز در معرض خطر نابودی است. یک سوم درختان موجود در جنگل های جهان که در سال ١٨٨٢ در حدود دو میلیارد هکتار از سطح کره زمین را پوشانیده بود تا سال ١٩٥٢ بریده و مصرف شد. این جنایت در حق طبیعت و محیط زیست، پیوسته ادامه یافته و افزایش هم پیدا کرده است. بشر امروز، در هر دقیقه، بیست هکتار جنگل را از میان می برد.
خمیر لازم برای کاغذ روزنامه ی «نیویورک تایمز» در روز یکشنبه که شماره ای فوق العاده دارد و هشتاد درصد صفحات آن فقط اعلانات است، مستلزم قطع درختان پانزده هکتار از جنگل های کانادا است. مقدار کاغذ لازم برای چاپ نسخه های عادی این روزنامه در هر روز، از قطع درختان شش هکتار از جنگل های کانادا به دست می آید.
در مورد اسراف و تبذیر و ریخت و پاش مواد غذایی، تنها ذکر دو نمونه کافی است. در سال ١٩٧٤ مجتمع اقتصادی اروپا (CEE) فقط دویست و بیست و پنج میلیون فرانک برای از میان بردن میوه ها و سبزی هایی کرد که بیم آن می رفت بهای میوه و سبزی را در بازار پایین بیاورد. در فرانسه، در همان سال و به همین دلیل برای حفظ به اصطلاح بازار، دویست و پنجاه هزار تن سیب زمینی را از بین بردند. (1) در ایالات متحده آمریکا، تهیه کنندگان شیر، ده میلیون تن «لاکتوسروم» یا شیر رقیق را (گویا سالانه) دور می ریزند و حال آنکه ماده «پروتئینی» موجود در این شیر، اگر خشک شود، می تواند هشت میلیون نفر را تغذیه کند.
در فرانسه، یک کارخانه ی پنیرسازی معمولی، هر روز حدود دویست تن از این ماده را دور می ریزد، درصورتی که اگر خشکانده شود، دوازده تن ماده ی مغذی از آن به دست می آید.این آمارها متعلق به چهار دهه پیش است و با شتاب تندی که مصرف گرایی در غرب دارد اکنون می بایست اخبار بسیار شگفت انگیزتری از مصرف گرایی و اسراف در غرب و امتداد این تمدن در شرق در دست باشد» (2).
منشاء تخریب منابع توسط بشر
مصرف گرایی را یک جامعه شناس آمریکایی بیش از یک قرن پیش به صورت علمی مطرح کرد و با اجرای طرح های او در سال 1907 کلید زده شد. وی، سایمون نلسون پاتن (3) (1922-1852)، نویسنده آمریکایی است که در کتاب «مبانی جدید تمدن» می نویسد: «جامعه، از این پس نباید به مهار آرزوها و خواسته های شهروندان بپردازد و آنان را چون گذشته به صرفه جویی و قناعت فرا بخواند؛ بلکه برعکس، باید آنان را تشویق و تحریک به مصرف بیشتر کند و از آن ها بخواهد که برای مصرف بیشترِ خود، کار بیشتری انجام دهند. «مصرف بیشتر با تلاش بیشتر». این امر، جامعه را به سوی وفور و رفاه می برد» (4).
با این نظریه کلید مصرف گرایی در جوامع زده شد؛ خرید کنید تا در رفاه زندگی کنید. کار کنید و کار کنید و اندوخته خود را خرج کنید تا با وسایل رفاهی خریداری شده از زندگی خود لذت ببرید. همین مصرف گرایی به کمک سیاست های اقتصادی وحشتناک موجب شد که اقتصاد خانوار جوامع غربی شبه کمونیستی شود.
این رویکرد مصرفی در غرب که در پی تولید انبوه، اجتناب ناپذیر می نمود بعدها و در سال های اخیر به «جنون مصرف» تبدیل شده و منجر به جایگزینی ارزش ها، از اخلاقیات و تعالی انسانی، به بازارِ عرضه و تقاضا گردید. جامعه مصرفی غرب امّا اندک اندک جای پای خود را در سایر کشورها نیز باز کرد و مظاهر فریبنده آن با استفاده از ابزارهای پیشرفته ی رسانه ای و تأثیر بر جوامع اطلاعاتی، تبلیغ شده و به نفوذ در فرهنگ ها و تمدن ها همت گمارد؛ به گونه ای که امروزه تقریباً در همه نقاط جهان آثار و رگه های مصرف گرایی غربی مشاهده می شود (5)
اقتصاد آزاد، به شیوه ی غربی، برای رفع احتیاج بازار نیست، بلکه برای ایجاد بازارِ احتیاج است. مصرف بیشتر برای تولید بیشتر، ضرورت حتمی اقتصاد امروز است، چراکه اگر کالاهای تولید شده مصرف نشود امکان توسعه ی تولید، یعنی امکان توسعه ی اقتصادی، وجود نخواهد داشت. بنابراین، برای تولید بیشتر که ضرورت توسعه ی اقتصادی است باید
مردم را به مصرف هر چه بیشتر ترغیب کرد و بدین علت است که تبلیغات، یا بهتر بگویم پروپاگاندا، یکی از ارکان اساسی توسعه به شیوه ی غربی هاست. تبلیغات تجاری (به شیوه ی غربی) بیش از آنکه مایه ی تباهی طبیعت باشد موجب هلاکت انسان است؛ تصور اینکه مردم دنیا حتی برای لحظه ای به نیازهای حقیقی خویش و الگویی متناسب با حوائج واقعی انسان بازگردند، برای یک اقتصاددان وحشتناک ترین چیزی است که ممکن است اتفاق بیفتد. اگر حتی برای یک لحظه چنین اتفاقی در دنیا بیفتد و مردم فقط برای یک لحظه، درست به اندازه ی نیاز واقعی خویش مصرف کنند، ادامه ی روند کنونی توسعه ی صنعتی دچار مخاطرات و بحران هایی خواهد شد که تصور آن بسیار دشوار است. هیچ کس کوچک ترین تردیدی ندارد که حاکمیت ابرقدرت ها و ادامه ی سلطه ی آن ها برجهان از طریق کارتل ها و تراست ها و دست های پنهان سرمایه داران بین المللی اعمال می شود. آن ها سعی می کنند با ایجاد حوائج کاذب و غیرحقیقی برای آدم ها، موقعیت استکباری خویش را از خطر محفوظ دارند (6). آیا می توان این اندیشه را به حکومت مهدوی انتقال داد و با این اندیشه، انسانی در تراز خلیفه خدا پرورش داد؟
مصرف گرایی در ایران
در کشور ما نیز سالیان سال است که مصرف گرایی رواج پیدا کرده و حتی تبدیل به یک بیماری روانی واگیردار شده است. این بیماری تهوع آور می تواند اقتصاد را از بین ببرد. نتایج بعضاً عجیب و شاید غیر قابل باور یک مطالعه در فاصله سال های 63 تا 90 نشان می دهد که مصرف گرایی به طور جنون آمیزی در کشور شیوع پیدا کرده است.نشانه های این مصرف جنون زده را می توان در آگهی روزنامه ها مشاهده کرد و نیازی به محاسبه شاخص های فقر و نابرابری نیست. واقع این است که آمار های خشک و محاسبات بی روح فقر و نابرابری به هیچ وجه منعکس کننده عمق مشقت زندگی جمع کثیری از همنوعان ما نیست. هم زمان با آگهی فروش پنت هاوس 800 متری با دستگیره های طلا، خودرو های میلیاردی و یا اشکال تهوع آور مصرف گرایی در اطراف همه ما، گروه زیادی برای یافتن قوت خود و خانواده در سطل های زباله جستجو می کنند و گروهی به فروش جزئی بدن
مثل کلیه و یا کلّی آن در شکل تن فروشی نیاز های روزمره خود را تأمین می کنند (7).
مصرف در اسلام
در فرهنگ اسلامی مصرف به طور عام معنای منفی ندارد و به مفهوم استفاده از ابزار، وسایل و مواد مورد نیاز زندگی است (8). آیات بسیاری در قرآن شاهد بر این مدعاست:
{وَکلُوا مِمَّا رَزَقَکمُ اللَّهُ حَلَالًا طَیبًا وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ؛ و از نعمت های حلال و پاکیزه ای که خداوند به شما روزی داده است، بخورید و از (مخالفت) خداوندی که به او ایمان دارید، بپرهیزید}. (9)
{یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا کلُوا مِنْ طَیبَاتِ مَا رَزَقْنَاکمْ وَاشْکرُوا لِلَّهِ إِنْ کنْتُمْ إِیاهُ تَعْبُدُونَ؛ ای کسانی که ایمان آورده اید از نعمت های پاکیزه ای که به شما روزی داده ایم، بخورید و شکر خدا را بجا آورید؛ اگر او را پرستش می کنید}. (10)
آنچه در فرهنگ اسلامی به عنوان بعد منفی و چالش بزرگ در نظر گرفته شده است، بعد مصرفی مارگونه است که از آن به اسراف و تبذیر یاد شده است.
{یا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَکمْ عِنْدَ کلِّ مَسْجِدٍ وَکلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا یحِبُّ الْمُسْرِفِینَ؛ ای فرزندان آدم زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد، با خود بردارید و (از نعمت های الهی) بخورید و بیاشامید، ولی اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست نمی دارد}. (11)
{إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کانُوا إِخْوَانَ الشَّیاطِینِ وَکانَ الشَّیطَانُ لِرَبِّهِ کفُورًا؛ چرا که تبذیرکنندگان، برادران شیطان اند؛ و شیطان در برابر پروردگارش بسیار ناسپاس بود}. (12)
مصرف بی رویه انرژی در جهان مصداق دیگری از اهلاک حرث مصرف روزانه نفت در جهان در سال 2003 روزانه حدود 80 میلیون و در سال 2012 حدود 90
حرث در قرآن:
همنشینی حرث و نسل
یکی از راه های فساد در زمین هلاک کردن نسل است که نابودی حرث در نابودی نسل تاثیرگذار است. حرث و نسل در آیه 205 سوره بقره کنار هم آمده است.
«وَ إِذا تَوَلَّي سَعي فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فيها وَ يُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْفَسادَ »
«(به شهادت اينكه ) وقتى بر مى گردند (و يا وقتى به ولايت و رياستى مى رسند ) با تمام نيرو در گستردن فساد در زمين مى كوشند و به مال و جان ها دست مى اندازند با اينكه خدا فساد را دوست نمى دارد.»
در المیزان آمده است: از ظاهر اين عبارت بر مى آيد كه مى خواهد جمله قبلى يعنى فساد در زمين را بيان كند و بفرمايد فساد و افسادش به اين است كه حرث و نسل را نابود كند. اگر نابود كردن حرث و نسل را بيان فساد قرار داده براى اين است كه قوام نوع انسانى در بقاى حياتش به غذا و توليد مثل است اگر غذا نخورد مى ميرد و اگر توليد مثل نكند، نسلش قطع مى شود. انسان در تامين غذايش به حرث يعنى زراعت نيازمند است چون غذاى او يا حيوانى است يا نباتى. حيوان در زندگى و نموش به نبات نيازمند است پس حرث كه همان نبات باشد اصل در زندگى بشراست. بدين جهت فساد در زمين را با هلاكت حرث و نسل بيان كرد پس معناى اين آيه اين شد كه او از راه نابود كردن حرث و نسل در زمين فساد مى انگيزد و در نابودى انسان مى كوشد. آنچه كه در اين آيات آمده مورد تصديق تاريخ قرار گرفته چون مردانى در امت اسلام آمدند و در امر دين و دنيا تصرفاتى كردند كه نتيجه مستقيمش وبال براى دين، انحطاط براى مسلمين، اختلاف در امت بود. كار دين را به جائى كشانيدند كه بازيچه دست هر بازيگر شد و نتيجه اين سعى و
خود كامگي ها فساد زمين شد. اولا بخاطر نابود شدن دين ثانيا به خاطر هلاك انسانيت و به مين جهت است كه مى بينيم در بعضى از روايات هلاكت حرث و نسل به هلاكت دين و انسانيت تفسير شده است.[13]
حَرْث» به معنى زراعت، و «نَسْل» به معنى اولاد است، و بر اولاد انسان و غير انسان اطلاق مىشود، بنابراين هلاك كردن حرث و نسل به معنى از ميان بردن هر گونه موجود زنده است، اعم از موجودات زنده نباتى، يا حيوانى و انسانى.
در معنى حرث و نسل، تفسيرهاى ديگرى نيز ذكر شده از جمله اين كه:
منظور از «حرث» زنانند، به قرينه آيه شريفه (نِسائُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ).
و منظور از «نسل»، اولاد است، يا اين كه منظور از حرث در اينجا، دين و آئين است، و نسل مردم (اين تفسير مطابق حديثى است از امام صادق عليه السلام كه در تفسير «مجمع البيان» نقل شده است).
به هر حال، تعبير به «يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ»، كلام بسيار مختصر و جامعى است كه توليد فساد را در سطح جامعه در زمينه اموال و انسانها، شامل مىشود.
***
سپس مىفرمايد: هنگامى كه او را از اين عمل زشت نهى كنند «و به او گفته شود: از خدا بترس (آتش لجاجت در درونش شعلهور مىگردد) و لجاج و تعصب، او را به گناه مىكشاند» «وَ إِذا قيلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالإِثْمِ».
«حَرْث» به معنى زراعت، و «نَسْل» به معنى اولاد است، و بر اولاد انسان و غير انسان اطلاق مىشود، بنابراين هلاك كردن حرث و نسل به معنى از ميان بردن هر گونه موجود زنده است، اعم از موجودات زنده نباتى، يا حيوانى و انسانى.
در معنى حرث و نسل، تفسيرهاى ديگرى نيز ذكر شده از جمله اين كه:
منظور از «حرث» زنانند، به قرينه آيه شريفه (نِسائُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ).
و منظور از «نسل»، اولاد است، يا اين كه منظور از حرث در اينجا، دين و آئين است، و نسل مردم (اين تفسير مطابق حديثى است از امام صادق عليه السلام كه در تفسير «مجمع البيان» نقل شده است).
به هر حال، تعبير به «يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ»، كلام بسيار مختصر و جامعى است كه توليد فساد را در سطح جامعه در زمينه اموال و انسانها، شامل مىشود.
***
سپس مىفرمايد: هنگامى كه او را از اين عمل زشت نهى كنند «و به او گفته شود: از خدا بترس (آتش لجاجت در درونش شعلهور مىگردد) و لجاج و تعصب، او را به گناه مىكشاند» «وَ إِذا قيلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالإِثْمِ». (14)
وَ یُهْلِک الْحَرْث وَ النَّسلَ
از ظاهر این عبارت بر مى آید که مى خواهد جمله قبلى یعنى فساد در زمین را بیان کند، و بفرماید فساد و افسادش به این است که حرث و نسل را نابود کند، و اگر نابود کردن حرث و نسل را بیان فساد قرار داده براى این است که قوام نوع انسانى در بقاى حیاتش به غذا و تولید مثل است اگر غذا نخورد مى میرد، و اگر تولید مثل نکند نسلش قطع مى شود، و انسان در تاءمین غذایش به حرث یعنى زراعت نیازمند است چون غذاى او یا حیوانى است و یا نباتى ، و حیوان هم در زندگى و نموش به نبات نیازمند است پس حرث که همان نبات باشد اصل در زندگى بشراست ، و بدین جهت فساد در زمین را با اهلاک حرث و نسل بیان کرد، پس معناى این آیه این شد: که او از راه نابود کردن حرث و نسل در زمین فساد مى انگیزد،و در نابودى انسان مى کوشد.(ترجمه تفسیر المیزان جلد 2 صفحه 143)
» تفسیر المیزان
فساد تکوینى و فساد تشریعى و آنچه در آیه : و الله لا یحب الفساد، مورد نظر است
مراد از فساد، فساد تکوینى و آنچه در گردش زمان فاسد مى شود نیست چون پاره اى از فسادها هست که دست کسى در آن دخالت ندارد عالم عالم کون و فساد، و نشاءه تنازع دربقا است ، هیچ موجودى پدید نمى آید، مگر بعد از آنکه موجودى دیگر تباه مى شود، و هیچ جاندارى متحقق نمى شود، مگر بعد از آنکه جاندارانى بمیرند و این کون و فساد و حیات و موت در این موجودات طبیعى ، و در این نشاءه طبیعت زنجیروار و از پشت سرهم قرار دارند، و این مستند به خود خداى تعالى است ، و حاشا برخدا که چیزى را که خودش مقدر فرموده مبغوض بدارد.
بلکه مراد از این فساد، فسادهاى تشریعى است ، یعنى آن فسادى که دست بشر پدید مى آورد،
ا
وَ یُهْلِک الْحَرْث وَ النَّسلَ
از ظاهر این عبارت بر مى آید که مى خواهد جمله قبلى یعنى فساد در زمین را بیان کند، و بفرماید فساد و افسادش به این است که حرث و نسل را نابود کند، و اگر نابود کردن حرث و نسل را بیان فساد قرار داده براى این است که قوام نوع انسانى در بقاى حیاتش به غذا و تولید مثل است اگر غذا نخورد مى میرد، و اگر تولید مثل نکند نسلش قطع مى شود، و انسان در تاءمین غذایش به حرث یعنى زراعت نیازمند است چون غذاى او یا حیوانى است و یا نباتى ، و حیوان هم در زندگى و نموش به نبات نیازمند است پس حرث که همان نبات باشد اصل در زندگى بشراست ، و بدین جهت فساد در زمین را با اهلاک حرث و نسل بیان کرد، پس معناى این آیه این شد: که او از راه نابود کردن حرث و نسل در زمین فساد مى انگیزد،و در نابودى انسان مى کوشد.(● ابراهيم چراغي - ترجمه تفسیر المیزان)
وَ إِذا تَوَلَّى سَعى فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیها وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الْفَسادَ (205)
وَ إِذا تَوَلَّى: و چون برگردد از خدمت تو، یا چون والى گردد و سلطه پیدا کند. سَعى فِی الْأَرْضِ: بشتابد در زمین، لِیُفْسِدَ فِیها: براى آنکه فساد کند در آن به اعمال ناشایسته خود. وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ: و نابود سازد کشت و زراعت جماعتى را به سوزانیدن و هلاک کند چهارپایان را به پى کردن و قطع نسل آنان. در کتاب کافى- از حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام روایت شده که فرمود: هلاک شود زراعت و نسل به ظلم و سوء سریره «1». وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الْفَسادَ: و خداى تعالى دوست نمىدارد و نمىپسندد فساد و تباه کارى را، پس از غضب او بترسید و حذر نمائید.( ● عبدالله عبداللهي - اثنی عشری)
تنبیه: این مقدمه ثابت شد که آیات شریفه عام است نسبت به عموم مکلفین، پس کسانى که متصف بدین صفات باشند مشمول آیه شریفه خواهند بود در هر عصر و زمانى تا قیامت؛ و فساد در زمین دو قسم مىباشد:
1- فساد به تعدى و ظلم و اتلاف اموال و اغنام و احشام و محصولات مردم. 2- فساد در دین چنانچه على بن ابراهیم قمى از حضرت صادق علیه السّلام روایت نموده الحرث فى هذا الموضع الدّین و النّسل النّاس( تفسیر برهان، جلد اوّل، صفحه 205، حدیث اوّل و ششم.)
حرث در این آیه مراد دین و مراد ناس مردم مىباشند. بنابراین آنچه موجب فساد دین باشد، داخل مىباشد از اضلال مردم و مؤسسات محرمه و اشاعه و ترویج معاصى و قبایح و توهین به مقدسات مذهبى و طبع و نشر کتب ضلال و تقویت و امضاء مجالس نامشروع و غیر آن، و البته این گونه امورات خلاف رضاى الهى و موجب سخط سبحانى خواهد بود.
(تفسیر اثنا عشرى، ج1، ص: 368)
پی نوشت:
1- این موضوع به صورت یک رویه، برای تنظیم بازار در سایر کشورها نیز در حال گسترش است.
2- روژه گارودی، اندیشمند فرانسوی. 1363. هشدار به زندگان. مترجم: علی اکبر کسمائی.
3- Simon Nelson Patten, 1 May 1852-24 July 1922
4- patten, simon. 1907. The New Basis of Civilization.
5- صفری، ابراهیم. 1388. اقتصاد مصرفی یا مصرف اقتصادی. سایت تبیان. http://www.tebyan.net/weblog/esafari/post.aspx?PostID=56300.
6- آوینی، سید مرتضی. 1376. توسعه و تمدن غرب. [تدوین] ساقی. ص. 259.
7- جندقی، محسن. بخش اقتصاد تبیان. http://www.tebyan.net/newmobile.aspx?pid=278682.
8- صدر، محمد باقر. 1340. اقتصاد ما. ترجمه علی سپهبدی.
9- مائده، 88.
10- بقره، 172.
11- اعراف، 31.
12- اسرا، 27.
13:طباطبایی، المیزان، ج 2، ص 142
14- تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 94
منابع:
http://lib.eshia.ir/27575/2/94
سبک زندگی : مقایسه مولفه های زندگی بشر در دوران غیبت و عصر حضور/محمدعلی رستمی.
adabbor.org/?page=tadabbor&SOID=2&AYID=205&TPIV=T2
https://www.icpcr.com/fa/research-affairs/publications/books/cultivation/151