0

رسش: من دختري را دوس دارم که او نميداند من دوستش دارم....

 
aftabm
aftabm
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 25059
محل سکونت : اصفهان

رسش: من دختري را دوس دارم که او نميداند من دوستش دارم....

 

✅پرسش: من دختري را ودس دارم که او نميداند من دوستش دارم وما هردو 17 سال داريم وما درسال دو سه بار بيشتر همديگر را نمي بينيم چگونه با او ازدواج کنم 🌸☘️☘️☘️☘️☘️🌸 🌺پاسخ: بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم نوجوانی دورانی ست که شما با تغییرات جسمانی، شناختی، روانی و اجتماعی زیادی روبرو شده و درکتان از خود و دیگران متفاوت می شود. در این دوره نوجوان از یک طرف به خاطر نیاز به تعلق داشتن و از سوی دیگر به خاطر تغییرات بیولوژیکی، به طرف جنس مخالف کشیده می شود. و همین مسئله است که عشق های دوران نوجوانی را شکل می دهد. این مسئله اگرچه يک تجربه هيجان آور، اما مسلما رخدادي پر مشکل است. شما احتمالا نسبت به گذشته، خودتان را يک فرد متفاوت مي يابيد، برنامه هاي زندگي تان عوض شده، دايما با خيالات فرد مورد نظر زندگي مي کنيد، تمرکزتان را از دست داده ايد و آن طور که بايد بر روي مسئوليتها و وظايف خود تمرکز نداريد و ... در حالیکه الان در دورانی هستید که باید بر ادامه تحصیل و برنامه ریزی برای آینده تان تمرکز کنید. در غیر اینصورت در جوانی دچار مشکلات متعددی خواهید شد. هر چند که قرار گرفتن در عشقهاي نوجواني تا حدي اجتناب ناپذير است اما به نظر مي رسد که مي تواند به نوعي آنها را پشت سر گذاشت و با آنها کنار آمد. البته تصور نکنيد که قصد دارم اين احساس را انکار کرده و يا رد کنم بلکه مي خواهم شما را تشويق کنم که: اولا ديدگاهي منطقي و درست نسبت به عشق پيدا کنيد. ثانيا معناي عشق واقعي را دريابيد. عشق پاك و خالصانه بين دو انسان بالغ قابل احترام و حتي وسيله اي براي تكامل معنوي و رسيدن به خداست اما توجه داشته باشيد که عشق را مي تواند به سه شکل دسته بندي نمود : 1. عشقي که در محبت و صميميت خلاصه مي شود. 2. عشقي که علاوه بر صميميت توام با غريزه جنسي و شهوت نيز مي باشد. 3. عشقي که علاوه بر صميميت و شهوت نوعي تعهد و احساس وظيفه و مسئوليت در روابط عاشقانه نيز به چشم مي خورد. آنچه که مسلم است دسته سوم علاقه و عشقي است که داراي ارزش و اهميت بوده و مي تواند پايدار بماند. بنابراین: قبل از هرچیز صادقانه اين مسايل را مورد توجه قرار دهيد: آيا اين علاقه نتيجه يک اتفاق و تصادف ساده است كه اگر اين اتفاق در موقعيت زماني و مكاني ديگري اتفاق مي افتاد الآن عاشق كس ديگري بودم؟ آيا اين علاقه برگرفته از شناخت اين فرد بوده و يا نتيجه احساسي است که ناگهان به غليان در آمده است؟ آيا تناسبي ميان من و طرف مقابل وجود دارد يا اينکه تصور مي کنيد که عشق کور است و تفاوتها را نمي بيند؟ و سوالاتي مشابه.... سپس پاسخ هاي خود به سوالات فوق را با يك مشاور يا فرد آگاه در جريان گذاشته و سعي كنيد بطور منطقي و دلايل موجه به پاسخ هاي مثبت برسيد. هرگاه به اين نتيجه رسيديد که بايد بر اين احساس غلبه يافته و کنترل بيشتري بر آن بيابيد، وقت آن رسيده که: - سعي كنيد سرگرمي جديدي براي پر كردن جاي خالي طرف در فكر وذهن خود تدارک ببينيد. - تا جايي که امکان دارد با اين فرد روبه رو نشويد و ملاقات نداشته باشيد. - مراقب باشيد که خلا وجود اين فرد باعث نشود که جانشيني براي او پيدا کنيد. - زود دلسرد و مايوس نشويد با داشتن صبر و تحمل و تداوم برنامه به نتيجه مطلوب خواهيد رسيد و بتدريج در ساير زمينه هاي زندگي رشد قابل ملاحظه اي خواهيد داشت. عجله نکنید. اين كار با توجه به شدت علاقه در عرض سه هفته تا سه ماه نتيجه خواهد داد به شرط اينكه تداوم برنامه حفظ و پايداري لازم به همراه داشته باشد. در این مورد لینک زیر را هم ملاحظه بفرمایید: http://soalcity.ir/node/2797 موفق باشید 🌺 ☘️🌺 🌺☘️🌺☘️🌺☘️ @pasokhgoo5

یک شنبه 26 اردیبهشت 1400  12:38 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها