داستان هایی از آفت های حسد و بخل
برخي از آنها با خدا عهد کردند که اگر خداوند از فضلش به ما ببخشد، زکات ميدهيم و از نيکوکاران خواهيم بود. ولي همين که خدا از کرم خود به آنها بخشيد، بخل ميورزند، و روي گردانيدند و از فرمان الهي سرپيچي کردند
«انسان بخیل، کسی است که در سلام کردن بخل ورزد.» (امام صادق علیهالسلام)
فقر نزدیک به کفر است و حسد نزدیک است که بر قضا و قدر غلبه کند.» (پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله)
الف- حسد
در زمان خلافت «موسی هادی»، برادر هارونالرشید، مرد حسودی در همسایگی مرد ثروتمند و نیکوکاری زندگی میکرد که نمیتوانست او را در رفاه و آسایش ببیند. مرد حسود در این اندیشه بود که او را از ارزش و اعتبار انداخته و نزد مردم بی اعتبار سازد.
سرانجام، غلامی خرید و او را مطابق میل خود تربیت کرد. یک روز مرد حسود به غلام گفت: «من کار مهمی دارم و از تو میخواهم در عوض آن همه محبت که بر حق تو کردم، در انجام آن کوتاهی نکنی.»
غلام گفت: «هر چه بفرمایی، اطاعت میکنم.»
مرد حسود گفت: «من با این همسایه ثروتمندم میانه خوبی ندارم و سخت او را دشمن میدارم، تا جایی که میخواهم او را نابود کنم.»
غلام گفت: «بفرما تا همین حالا او را به قتل برسانم.»
گفت: «نه، اگر او را به قتل برسانی، مرا قاتل او خواهند دانست و نتیجه مطلوب به دست نمیآید. به جای این کار خود مرا گردن بزن، و بدن مرا به پشت بام او بینداز، تا وی متهم به قتل شود و حکومت او را به این جرم به قتل برساند!» غلام نپذیرفت.
مرد حسود گفت: «نافرمانی نکن، من نمیتوانم همسایه خود را در ناز و نعمت و شهرت و قدرت ببینم. اکنون از تو راضی نمیشوم مگر این که آنچه میگویم، اطاعت کنی.»
هنگامی که شب فرا رسید مرد حسود، غلام را با کاردی به پشت بام برد و رو به قبله خوابید و به غلام گفت: «زود مرا راحت کن!» اندکی بعد تن بی جان مرد حسود و سر بریدهاش، هر کدام به کناری افتاد. غلام از پشت بام به زیر آمد و به رختخواب رفت.
مأموران، موضوع را به داروغه و داروغه، ماجرا را به «موسی هادی» خلیفه وقت، گزارش داد. همسایه نیکوکار و غلام قاتل دستگیر شدند. غلام ماجرا را به خلیفه عرضه داشت.
خلیفه گفت: «هر چند قتل نفس کرده ای ولی چون جوانمردی نموده ای و بی گناهی را از مرگ نجات داده ای، تو را آزاد میکنم» سپس او را آزاد نمود.
در خصوص جایگاه حسد و آثار آن، چند آیه از کلام نورانی وحی در این جا تقدیم میگردد:
«(ای رسول ما) بگو، از شر حسودان بدخواه هنگامی که حسد خویش را آشکار کنند، به خدای فروزنده صبح پناه میبریم.» (فلق: 1 تا 5)
«ای رسول، هنگامی که کافران، آیات را شنیدند نزدیک بود (از شدت حسد) با چشمان بد به تو چشم زخم زنند و گویند او دیوانه است.» (قلم: 52)
«فقر نزدیک به کفر است و حسد نزدیک است که بر قضا و قدر غلبه کند.» (پیامبر اکرم صلی الله علیه و آ له)
«حسد، ایمان را میخورد، چنان که آتش هیزم را میخورد.» (امام صادق علیهالسلام)
«مؤمن غبطه میخورد نه حسد، ولی منافق حسد میخورد نه غبطه» (امام صادق علیهالسلام)