امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه بزرگان و معلمان اسلامی
،امر به معروف و نهی از منکر، که بدون آن دیگر احکام اسلامی فرصت ظهور و بروز شایسته را نخواهند یافت ؛ از ارکان تعالیم اسلامی است . این اصل ؛ شاه کلید وصول به مدینه ی فاضله ای است که آرمان پیشوایان دین اسلام بود ؛ همان مدینه فاضله ای که چند سالی در مدینه النبی صدر اسلام به جوانه نشست و در اندک زمانی تمدن عظیم اسلامی را به رخ جهانیان کشید اما دیر زمانی نگذشت که دسیسه دشمنان را در قطع ریشه این جوانه نوپا کارگر شد و پایبست پیشرفت این تمدن نوآغاز گردید و ناقوس پسرفت و عقب ماندگی با فراموشانده شدن این اصل اصیل و رکن رکین اسلامی و به راه افتادن جنگ های داخلی و فتنه های مذهبی نواختن گرفت و بدان جا رسید که امروز پیشرفت علم و قدرت از آن دشمنان و عقب ماندگی و جهان سومی ازآنِ جوامع اسلامی شده است .
هرچند بیداری اسلامی سالهاست که آغاز شده است اما بدون شک احیای این اصل مهم تاثیر بسزایی در تداوم و افزایش بیداری جامعه و بازگشت به دوران طلایی تمدن عظیم اسلامی خواهد داشت. اصلی که به تعبیر استاد شهید مرتضی مطهری (ره ) (یک اصلاح مستمر اجتماعی )است ایشان در آثار خود جایگاه ویژه ای برای امر به معروف و نهی از منکر قائل شده است .
حتی در چند ماهی که آن متفکر شهید بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در قید حیات بود، تاکید ویژه ای براین اصل داشت و در مصاحبه ای طرح دایره امر به معروف و نهی از منکر را که زیر نظر روحانیت اداره شود و بر امور جامعه اعم از دولت و مردم نظارت داشته باشد ارائه نمود ولی پس از شهادت آن فرزانه روزگار حاصل عمر و پاره تن امام خمینی (ره ) توجه کافی به این اصل صورت نگرفت و امروز نیز توجه جدی به این اصل اساسی وجود ندارد و بسیاری از مشکلات جامعه کنونی ما ناشی از همین کم توجهی به اصل امر به معروف و نهی از منکر است؛ هرچند همواره به اصلاح این امر امیدواریم.
مقاله حاضر با هدف بررسی شرایط امر به معروف و نهی از منکر به عنوان عوامل تاثیرگذار در این وظیفه خطیر و با این فرضیه که امر به معروف و نهی از منکر از نظر اجرایی در دین اسلام شرایطی دارد؛به بررسی مطالب استاد(ره) درسخنرانی هاو تالیفات ایشان که در تبیین و احیای این اصل مهم ایراد فرمودند پرداخته است به علاوه از متون شریعت اسلامی ،به ویژه نهج البلاغه نیز بهره برده است.
*شرایط امر به معروف و نهی از منکر
امر به معروف به نهی از منکر ،که درآثار استاد مطهری (ره) به اصل ((فراموش شده)) تعبیر شده است، قبل از هر چیزی شرایطی دارد که یک مصلح باید آن شرایط را بررسی نماید و طبق آن عمل کند، در غیر این صورت نتیجه نامطلوبی دارد. چیزی که اسلام خواهان آن نیست. نویسنده این مقاله با مراجعه به آثار استاد مطهری (ره) ، بعضی از این شرایط را تهیه و تنظیم نموده که به تفکیک مورد بررسی قرار می گیرد .
*بصیرت دینی و عملی
وظیفه امر به معروف و نهی از منکر قبل از هر چیز دو شرط اساسی دارد یکی بصیرت در دین و دیگری بصیرت در عمل اگر بصیرت در دین نباشد زیان این کار از سودش بیشتر است و اما بصیرت در عمل ،لازمه دو شرطی است که در فقه ازآن ها به ((احتمال تاثیر)) و ((عدم ترتب مفسده)) تعبیر شده است و بازگشت آن به دخالت دادن منطق در این دو تکلیف است.
یعنی امر به معروف و نهی از منکر برای این است که (معروف) رواج گیرد و (منکر) محوشود .
پس در جایی باید امر به معروف و نهی از منکر نمود که احتمال ترتب این اثر در بین باشد. اگر می دانیم که قطعا بی اثر باشد دیگر وجوب چرا؟ و دیگر اینکه اصل تشریع این عمل برای آن است که مصلحتی انجام گیرد قهرا در جایی باید صورت بگیرد که مفسده بالاتری برآن مترتب نشود. لازمه این دو شرط، بصیرت در عمل است. آدمی که بصیرت در عمل ندارد، نمی تواند پیش بینی کند که آیا اثری بر این کار مترتب است یا خیر و آیا مفسده بالاتری را در بردارد یا خیر!!
این است که امر به معروف های جاهلانه افسادش از اصلاح بیشتر است در سایر تکالیف گفته نشده که شرطش احتمال ترتب فایده است و اگر احتمال اثر دارد باید انجام داد؛ حال آنکه در هر تکلیفی فایده و مصلحتی منظور است اما در تشخیص آن مصلحت ها بر عهده مردم گذاشته نشده است. درباره نماز، روزه، حج، زکات یا جهاد چنین قیدی ذکر نشده که اگر دیدی این اعمال برایت مفید است انجام بده و اگر مضر است ترک کن؛ اما در باب امر به معروف و نهی از منکر این قید وجود دارد که آیا این عمل در جهت صلاح اسلام و مسلمین است یا خیر، یعنی تشخیص مصلحت برعهده خود عاملان اجراست در این تکلیف هر کسی حق دارد بلکه واجب است که منطق، عقل و بصیرت در عمل و توجه به فایده را دخالت دهد و این عمل تعبدی صرف نیست.
(مطهری ،۱۳۸۵،ج ۲۴۸:۱۰)
این شرط که اعمال بصیرت در امر به معروف و نهی از منکر واجب است، مورد اتفاق جمیع فرق اسلامی به استثنای خوارج است. آن ها روی همان جمود، خشکی و تعصب خاصی که داشتند می گفتند: امر به معروف و نهی از منکر تعبد محض است و شرط احتمال اثر عدم ترتب مفسده را ندارد. طبق همین عقیده با علم به اینکه کشته می شوند خونشان هدر می رود و با علم به اینکه هیچ اثر مفیدی بر قیامشان مترتب نیست قیام و یا ترور می کردند خوارج نه بصیرت دینی داشتند و نه بصیرت عملی مردمی نادان و فاقد بصیرت بودند و در عمل نیز اساسا منکر بصیرت بودند زیرا این تکلیف را امری تعبدی می دانستند و مدعی بودند که باید چشم بسته انجام داد (مطهری،۱۰۹:۱۳۸۶)
*حسن نیت و اخلاص
یکی دیگر از عوامل موثر در امر به معروف و نهی ازمنکر حسن نیت و اخلاص است
(مطهری،۸۶:۱۳۸۶) البته مقصود تنها اخلاص نیت به مفهوم فقهی نیست که قصد قربت داشته باشند بلکه مقصود این است که خود را برای دین خالص کند و دین را هدف نهایی قرار دهد نه اینکه دین را برای هدف دیگر ولو به قصد قربت بخواهد(مطهری۲۵۵:۱۳۸۵ ج ۱۰)
*دعوت عملی
سومین شرط وجودی امر به معروف و نهی از منکر آن است که واعظ اهل عمل باشد هیچ چیز بشر را بیشتر از عمل تحت تاثیر قرار نمی دهد اگر مردم از انبیاء و اولیاء بیشتر از حکما و فلاسفه پیروی می کنند برای این است فلاسفه فقط مکتب و تئوری دارد ولی انبیاء علاوه برفرضیه اهل عملند و به آنچه می گویند خودشان عمل می کنند در حدیث امده است (کونوا دعاه للناس بغیر السنتکم)(الکلینی الرازی ۷۸:۲، ۱۳۶۲) مردم را با ابزاری غیر از زبان یعنی ابزار عمل به دین حق و صلاح دعوت کنید .
شیخ ابوجعفر طوسی معروف به (شیخ الطائفه) در کتاب (نهایه) که از متون معتبر فقه اسلامی است می فرماید: امر به معروف هم به وسیله دست می شود و هم به وسیله زبان اما به وسیله دست معنایش این است که خودش شخصا عامل کار خیر باشد و عملا از منکرات اجتناب کند تا مردم خود به خود به او تاسی جویند. اما به وسیله زبان به این نحو است که مردم را دعوت کند و نوید بدهد که در دنیا مورد ستایش و درآخرت مشمول پاداش الهی واقع می شوند و آنها را از کیفرهای بد بترساند بعد می فرماید: یک قسم از امر به معروف یدی و عملی است که طرف را تادیب کند و گاه منجر به قتل نفس و جراحت می شود ولی اگر مستلزم زدن و قتل نفس باشد بدون دستور حکومت شرعی جایز نیست (الطوسی ،بی تا: ۲۲۹-۳۰۰)
تاریخ نشان می دهد که حضرت علی (علیه السلام) هرگز مردم را به چیزی امر نمی کرد مگر اینکه اول خودش به آن عمل کرده باشد . ایشان در خطبه ۱۷۴ می فرمایند: (من هرگز شما را از چیزی نهی نمی کنم مگراینکه قبلا خودم آن را ترک کرده باشم ).(عبده، بی تا ، ج ۲ :۹۰)
پس امر به معروف و نهی از منکر از طریق حسن عمل سبب موثر و کاملی است و ممکن نیست بی اثر بماند خصوصا اگر به پند و اندرزهای خوب زبانی ضمیمه شود .
*عطوفت داشتن
شرط اساسی دیگر این است که مصلح ، برای امر به معروف و نهی از منکر با انگیزه رحمت قیام نماید و از هرگونه عناد به دور باشد (مطهری، ۱۳۸۵ه.ش، ج ۱۰ :۲۶۸)
حضرت علی (علیه السلام) می فرماید: (و انماینبغی لاهل العصمَه والمَصنوعِ الَیهم فی السلامَه ان یرحَموا اهل الذنوبِ و المعصیه) (عبده ،بی تا ،ج۲۵:۲)
سزاواراست کسانی که از معاصی دوری گزیده اند و خداوند نعمت پرهیز از گناهان را به آنها بخشیده است، به گناهکاران و کسانی که زیر بار فرمان خدا و رسول نمی روند، مهربانی کنند. افلاطون نیز متعقد است، باید با مجرمین با ترحم رفتار کرد …(همان:۲۴۸)
*خونسردی
یکی دیگر از عوامل تاثیگذار در امر به معروف و نهی از منکر این است که مصلح ، در عین اینکه از جنبه های عمومی فوق العاده حساس باشد، از جنبه های شخصی و فردی حساس نباشد، بلکه بر اعصابش تسلط داشته و به فرموده ی استاد (ره)، پیراهنی از پولاد پوشیده باشد.
روزی امیرالمومنین (علیه السلام) بر منبر بودند، مردی آمد و سوالی کرد حضرت علی (علیه السلام) فی البداهه جواب گفت یکی از بین مردم فریاد زد: قاتله الله ما افقهه: خدا بکشد این را، چقدر دانشمند است، وقتی دیگران خواستند متعرضش شوند، امام فرمود: رهایش کنید او تنها به من فحش داد و نفرین کرد. مشاهده می شود که حضرت (علیه السلام) در عمل، به این ناسزا گویی اهمیت نداده است( مطهری،۱۲۳:۱۳۸۶) پس مصلح نمی تواند حساس، زود رنج و به اصطلاح نازک نارنجی باشد (مطهری،۱۳۸۵، ۲۶۹:ج۱۰).
*حریت و شجاعت
یکی دیگر از عوامل موثر در امربه معروف و نهی از منکر شجاعت، آزاد منشی و حریت است به طوری که فرد نه در بند تعظیم عوامل باشد و نه طمع به مال آنها داشته و نه اهل رشوت و رفاقت باشد با شرایط نامبرده که خلاصه اش همان آزاد منشی و آزادگی است، می تواند مصلح باشد .
وجود این شرایط در ادیب، فقیه، حکیم، منجم، هنرمند و صنعتگر لازم نیست (مطهری ،۱۳۸۵،ج ۱۰).
حضرت علی (ع) می فرمایند :(لایقیم امرالله سبحانه الا من لا یصانع و لایضارع و لا یتبع المطامع) (عبده، بی تا، ج ۴ :۲۵)
حکم و فرمان خداوند سبحان را اجرا نمی کند مگر کسی که (با آن که می خواهد حکم خدا را دربارش اجرا نماید) مدارا و همراهی نکند و با او فروتنی ننماید و در پی طمع ها و آزها نرود. گفته شد که امر به معروف و نهی از منکر متوقف برشجاعت است و جمله ی (یصانع) هم بیانگر شجاعت است، ولی از آنجا که عقل و منطق باید در امر به معروف دخالت کند، لذا شجاعت باید مقرون به منطق باشد. شجاعت به منزله الماس برنده چند لبه ای است که چگونگی اثراتش کاملا بستگی دارد به طرز استعمال و موارد استعمال هر یک ازآن لبه هاست.
خوارج نمونه ای از کسانی هستند که یکی از اصول آن ها امر به معروف بود ولی بدون توجه به منطق اثر و طرز استعمال، آنها متهور بودند نه شجاع، (همان :۲۸۰)
ارزش امر به معروف و نهی از منکر
اصل امر به معروف و نهی از منکر در دین مبین اسلام از ارزش فوق العاده ای برخوردار است و این ارزش و اهمیت چیزی است که از جانب پروردگار مشخص شده است اما به عقیده ی استاد شهید مطهری(ره) این ارزش نزد مسلمانان آنچنان که شایسته باشد شناخته نشده بود و کاری که نهضت امام حسین(علیه السلام) کرده این بود که ارزش این اصل را در نزد مسلمانان بالا برد یعنی ایشان با فدا کردن جان خود و حتی جان فرزندان خود نشان دادند جایی که پای مسائل بزرگ اسلامی در میان باشد اصل امربه معروف و نهی از منکر حد و مرزی نمی شناسد که با احتمال ضرر بخواهیم آن را نادیده بگیریم واز آن بگذریم .
قرآن کریم می فرماید: همه اهل کتاب یکسان نیستند ، طایفه ای از آنها معتدل و به راه راستند، در دل شب به تلاوت آیات خدا و نماز و طاعت حق مشغولند ایمان به خدا و روز قیامت می آورند. و امر به معروف و نهی از منکر می کنند و در نیکوکاری می شتابند و آن ها خود از نیکوکاران هستند (آل عمران ۱۱۳)
امام باقر علیه السلام فرمود: امر به معروف و نهی از منکر دو خصلت از خصلت های الهی هستند، هر که این دو خصلت را یاری کند خداوند او را عزیز می گرداند و هر که دست از یاری آن دو بردارد خداوند به او کمک نخواهد کرد.
نکته :امر به معروف و نهی از منکر، در مسائل بزرگ اسلام مرز نمی شناسد (حماسه حسینی ص ۲۵۱).
*نتیجه گیری:
از مجموع آنچه بیان شد می توان به نتایج ذیل دست یافت :
۱-وظیفه ی امر به معروف و نهی از منکر قبل از هرچیز دو شرط اساسی دارد :یکی بصیرت در دین و دیگری بصیرت در عمل.
۲-بصیرت در عمل لازمه ی دو شرطی است که در فقه ازآنها به (احتمال تاثیر) و (عدم ترتب مفسده) تعبیر شده است و بازگشت آن به دخالت دادن منطق است در این دو تکلیف.
۳- در این تکلیف هر کسی حق دارد بلکه واجب است که منطقٍ، عقل و بصیرت در عمل و توجه به فایده را دخالت دهد و این عمل، تعبدی صرف نیست.
۴- این شرط، که اعمال بصیرت در امر به معروف و نهی از منکر واجب است، مورد اتفاق جمیع فِرَق اسلامی به استثنای خوارج است.
۵- در میان ما در اجرای امر به معروف و نهی از منکر آن چیزی که بیشتر مورد توجه است، دو وسیله است: یکی گفتن و دیگری اعمال زور.
۶-در اخبار وارد شده امر به معروف و نهی از منکر سه مرحله دارد: مرحله قلب، مرحله زبان و مرحله ید و عمل.
۷- ما به غلط برای گفتن و نوشتن اعجاز قائل هستیم و آن را یگانه دارو می دانیم، در صورتی که گفتن بیان دارو است نه خود دارو .
۸-پیش قدمی در عمل، بهترین طریق اجرای امر به معروف است. در نهی از منکر هم باید با فساد مبارزه نمود نه با فاسد.
۹- در امر به معروف و نهی از منکر باید به عمل اجتماعی، همکاری، همفکری و مشارکت توجه نمود. و از تصمیم و عمل فردی کاری ساخته نیست. دستور اسلام این است که تفکر، تفکر اجتماعی باشد.
۱۰- آنچه در امر به معروف و نهی از منکر بیش از هر چیز دیگر مورد غفلت واقعه شده دخالت منطق است در این کار مقصود این است که در کار معروف و منکر باید تدابیر عملی اندیشید و باید دید چه طرز عملی، مردم را نسبت به فلان کار نیک تشویق می کند و مردم را از فلان عمل زشت باز می دارد.
منابع:
۱-محمد بن الحسن طوسی،النهایه فی مجرد الفقه و الفتاوی ،قدس رضوی ،قم ،بی تا
۲- عبده،الشیخ محمد : نهج البلاغه ، دارالمعرفه ، بیروت ، بی تا.
۳- عزیزی ،عباس ،علی(ع) از زبان استاد شهید مرتضی مطهری (ره) سلسله ، قم،۱۳۷۹.
۴- محمد بن یعقوب الکلینی الرازی ، اصول الکافی ،اسلامیه ، تهران ،۱۳۶۲
۵- مطهری ،مرتضی ،یادداشت های استاد مطهری (ره) ،صدرا ، تهران ۱۳۸۵.
۶- مطهری، مرتضی، اسلام و نیاز های زمان ،صدرا ، تهران ، ۱۳۸۶
۷- مطهری، مرتضی ،جاذبه و دافعه علی (ع) ، صدرا ،تهران۱۳۸۶
۸-مطهری، مرتضی،ده گفتار ، صدرا ،تهران ۱۳۸۶
۹- مطهری ،مرتضی ،مجموعه ی آثار،صدرا،تهران ،۱۳۸۶
۱۰- گلپایگانی هاشمی ، سید محمد صالح ،حماسه حسینی تهران ۱۳۹۰
لینک خبر
به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج از لرستا