اولین شهید عملیات خیبر
حوزه / شهید تسوجی در عملیات خیبر که آخرین عملیاتش بود، با اینکه حاج باقر قالیباف به عنوان فرمانده او را از رفتن به خط مقدم منع کرده بود، اما زیر بار نرفت و گفت: «من در مقابل رزمندگان خجلم.»
به گزارش خبرگزاری حوزه از تبریز، طلبه شهید محمد هلال اسماعیل زاده تسوجی سال ۱۳۴۲ هجری شمسی برابر با ۱۳۸۳ هجری قمری در شهر تسوج از توابع تبریز دیده به جهان گشود.
او فرزند حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ مهدی اسماعیل زاده تسوجی (ره) بود و همزمان با تحصیل دروس کلاسیک در آموزش و پرورش مشغول فراگیری علوم اسلامی و ادبیات عرب و صرف و نحو حوزوی شد.
تدریس علوم دینی
در مدت کوتاهی مقدمات علوم را در نزد والد بزرگوارشان و سایر اساتید فرا گرفت و پس از مدتی به ارومیه منتقل و در مدرسه علمیه محمدیه مشغول به درس و بحث شد. او سپس برای تکمیل سطوح راهی شهر تبریز شده و در مدرسه صادقیه مشغول تحصیل شد و از محضر اساتید بزرگواری همچون حضرات حجج اسلام و المسلمین سید مهدی مرعشی، میرزا طه رضایی و استاد انصاری و سایر اساتید حوزه تبریز بهره مند شد.
هجرت به مشهد مقدس
محمدهلال پس از مدتی برای کسب مدارج عالیه و تکمیل علوم دینی به شهر مشهد مقدس هجرت کرد و در جوار بارگاه ملکوتی حضرت امام علی بن موسی الرضا(ع) سکنی گزید و شروع به ادامه تحصیل و درس و بحث کرد. او ابتدا در مدرسه حضرت آیت الله حاج سید عبدالله شیرازی (ره) و بعد از آن درمدرسه حجتیه اصفهانیها در کوچه حوض نو به کسب علم و معرفت پرداخت. مدتی مدیریت مدرسه حجتیه را برعهده داشت و همزمان در دروس فقه و اصول از وجود اساتید مجرب حوزه علمیه مشهد مقدس همچون حجت هاشمی، صالحی مازندرانی، بنی هاشمی، حجازی و اصفهانی کسب فیض کرد و در دروس خارج فقه و اصول نیز از محضر آیات حاج سید عزالدین زنجانی و علم الهدی استفاده کامل برد و توانست در جوار بارگاه ملکوتی حضرت ثامن الحجج (ع) به مقامات عالیه علمی و معنوی دست پیدا کند.
شروع جنگ و حضور در جبهه
با شروع جنگ تحمیلی برحسب وظیفه ای که داشت با حضور مستمر خود در طول سه سال در مناطق عملیاتی به عنوان یک مبلغ مذهبی به بیان وظایف دینی و احکام شرعی رزمندگان پرداخت.
شهید تسوجی به عنوان مسئول روابط عمومی و مسئول عقیدتی سیاسی تیپ مستقل ۲۱ امام رضا(ع) در جبهه فعالیتهای زیادی در خصوص ترویج فرهنگ اسلام ناب محمدی(ص) انجام داد. در زمان حضور در جبهه برای رزمندگان به ایراد سخن می پرداخت و در ایامی که پشت جبهه بود اقلامی همچون مهر و جانماز و عطر تهیه می کرد و به جبهه می فرستاد.
وی در طول مدت حضورش در مشهد، پنجشنبه ها از یکی از روحانیون دعوت می کرد تا برای او روضه بخواند و خودش در این جلسه بی ریا اشک می ریخت. در جواب کسانی که از او می پرسیدند که چرا در این جلسه روضه، کسی شرکت نمی کند؟ می گفت: «من به خاطر کسی روضه نمی گیرم. من می خواهم فقط ذکر توسلی بشود و خودم گریه کنم.»
خلق خوش و خوش فکری شهید تسوجی باعث جذب فرماندهان شد
او در اکثرعملیاتها از سال ۱۳۶۰ تا اسفند ۱۳۶۲ حضور داشت. در جبهه، جاذبه اش به قدری بود که فرماندهان جنگ را به خود جذب کرده بود. حتی در جلسات فرماندهی نیز دعوت می شد. فرماندهان از نیروی فکری او در مواقع حساس استفاده می کردند.
شهید تسوجی در عملیات خیبر که آخرین عملیاتش بود، با اینکه حاج باقر قالیباف به عنوان فرمانده، او را از رفتن به خط مقدم منع کرده بود، اما زیر بار نرفت. او گفت: «من در مقابل رزمندگان خجلم.» و سپس عملیات را با رمز یا رسول الله(ص)، با شلیک آرپی جی شروع کرد. و در نهایت در تاریخ ۱۳۶۲/۱۲/۵در محلی به نام رُطًه از روستاهای نزدیک بصره به درجه رفیع شهادت نایل آمد. عاش سعیدا” و مات سعیدا
بنا به وصیت خودش جنازه اش پس از تشییع تاریخی و باشکوه در مشهد و همچنین تهران، تبریز و شبستر در موطن خود شهر تسوج به خاک سپرده شد.
قطعه شعر زیر سروده استاد حاج سید رضا موید از شعرای آئینی معاصر کشورمان در رثای شهید حجت الاسلام والمسلمین میرزامحمد هلال اسماعیل زاده تسوجی است :
آنکه با ما بود شد از ما جدا یادش بخیر
آنکه واصل شد به دیدار خدا یادش بخیر
شد تسوجی هم شهید مکتب آل علی(ع)
آنکه داغش ماند در دلهای ما یادش بخیر
دیر با ما آشنا گردید زود از ما برید
آن رفیق مهربان آن آشنا یادش بخیر
آنکه می کوشید اندر سنگرعلم و جهاد
تا که کامش با شهادت شد روا یادش بخیر
بود کانون وجودش گرم از عشق حسین (ع)
آنکه وردش بود ذکر کربلا یادش بخیر
همچو او روحانی جان برکف و برهان به لب
دیده کمتر دید اندر هر کجا یادش بخیر
یاد زهرا (س) می سرود و شمع آسا می گداخت
آنکه بود از زمزم اشکش صفا یادش بخیر
گفت وی من هرچه دارم از عنایات رضا (ع)ست
آنکه می باشد رضا (ع) از او رضا یادش بخیر
گرچه جسم او شد اندر زادگاهش منتقل
یاد او کی می رود از قلب ما یادش بخیر
