قرآن ما را راهنمایی می کند.
خانواده خود را از آتش دوزخ نجات دهيد!
[يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَيْها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ] تحریم/6
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! خود، خانواده و اهل خويش را از آتشى كه هيزم آن انسانها و سنگها است نگاهداريد، آتشى كه فرشتگانى بر آن گمارده شده كه خشن و سختگيرند، و هرگز مخالفت فرمان خدا نمى كنند و دستورات او را دقيقا اجرا مى نمايند.
خانواده، اولین اجتماع
خانواده اولین اجتماعی است که انسان در بدو تولد با آن مواجه است و در آنجا تحت تعلیم و تربیت قرار گرفته و تواناییهای اولیه خود را جهت اداره زندگی آینده به دست می آورد به عبارتی خانواده، خشت اول در بنای زندگی هر فردی است، لذا اسلام در مورد این اجتماع کوچک (اما بسیار مهم) توصیه های بسیاری دارد و نسبت به آن اهتمام ویژه ای قائل است تا جایی که آیاتی زیادی کنایتاً یا صراحتاً از جمله آیه فوق در این مورد نازل گشته است.
در آیه مذکور، خداوند تبارک و تعالی انسان را دستور می دهد که هم خودش را و هم اهل و عیال و زن و فرزندان خویش را از آتش جهنم حفظ کند.
همانطور که خداوند انسان را آفریده و به او قوه عقل داده و از طرفی نیز انبیا و اوصیا و کتابهایشان را جهت راهنمایی و هدایت او فرستاده، مسئولیت نگهداری خود در مقابل گناهان و تربیت و محافظت خانواده و فرزندان را نیز به عهده او قرار داده است.
البته اینکه در آیه می فرماید خود و اهل خود را حفظ کنید در اینجا مخاطب فقط مرد خانواده نیست، بلکه سرپرست خانواده مقصود می باشد، همچنین اهل، فقط اعضای خانواده حسبی و نسبی نیست بلکه هر شخصی که سرپرستی و تربیت و تعلیم گروهی را به عهده داشته باشد، افراد زیر دست و تحت تکفل او، اهل او محسوب می شوند و در قبال آنها مسئولیت دارند. همچنان که در کتاب لغت نیز وارد شده: «أَهْلُ الرجل: آلُه. و هم أشياعه و أتباعه و أهل ملته.» اهل هر شخصی خانواده اوست و خانواده او پیروان و اهل مذهبش می باشند. (مجمع البحرین جلد 5 صفحه 315)
همچنین پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: «أَلا كُلُّكُم رَاعٍ وَ كُلُّكُم مَسئُولٌ عَن رَعِيَّتِهِ، فَالاَمِيرُ عَلَى النَّاسِ رَاعٍ وَ هُوَ مَسئُولٌ عَن رَعِيَّتِهِ، وَ الرَّجُلُ رَاعٍ عَلَى أهلِ بَيتِهِ وَ هُوَ مَسئُولٌ عَنهُم فَالمَرأةُ رَاعِيَةٌ عَلَى أهلِ بَيتِ بَعلِهَا وَ وَلَدِهِ وَ هِيَ مَسئُولَةٌ عَنهُم» (مجموعه ورام صفحه 57) آگاه باشید که هر یک از شما نگهبانید و همه شما در مقابل آنچه نگهبانیش می کنید مسئولید، حاکم بر مردم، نگهبان آنهاست و در مقابل آنها مسئول و هر مردی نگهبان خانواده خویش است و در مقابل آنها مسئول است و زن نگهبان خانواده شوهر و فرزندانش است و در مقابل آنها مسئول است؛ لذا انسان در تربیت زیر دستان خود باید نهایت سعی و تلاش را داشته باشد تا روز قیامت دچار پشیمانی و عذاب نشود.
خانواده خود را از آتش دوزخ نجات دهيد!
اگرچه این آیه از سوره مبارکه تحریم بعد از آیاتی قرار گرفته که در آن به همسران پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) خطاب و توصیه هایی می کند، اما مخاطب این آیه عموم مردم می باشند.
نگهدارى خويشتن به ترك معاصى و عدم تسليم در برابر شهوات سركش است، و نگهدارى خانواده به تعليم و تربيت و امر به معروف و نهى از منكر و فراهم ساختن محيطى پاك و خالى از هر گونه آلودگى، در فضاى خانه و خانواده است.
اين برنامهاى است كه بايد از نخستين سنگ بناى خانواده، يعنى از مقدمات ازدواج، و سپس نخستين لحظه تولد فرزند آغاز گردد، و در تمام مراحل با برنامهريزى صحيح و با نهايت دقت تعقيب شود. (تفسیر نمونه جلد 24صفحه 286)
اسلام برای هر فردی بر گردن اطرافیانش حقی قرار داده است که اعم از مادی و معنوی است زن و فرزند انسان نیز بر عهده او حقی دارند و حق زن و فرزند تنها با تامين هزينه زندگى و مسكن و تغذيه آنها حاصل نمىشود بلکه مهمتر از آن، تغذيه معنوی روح و جان آنها و به كار گرفتن اصول تعليم و تربيت صحيح اسلامی است.
همانطور که از بدو تولد باید از کودک مراقبت کرده و خوراکیهای مخصوصی در زمانهای مخصوص به او داد، از لحاظ معنوی نیز باید اندیشه های اسلامی و فرهنگ صحیح زندگی اسلامی را در دوران مختلف (کودکی، نوجوانی و جوانی) به او خوراند تا وقتی که در دسترس پدر و مادر است و پدر و مادر مسئولیت او را به عهده دارند این روند باید ادامه داشته باشد اما وقتی که مستقل شد در واقع آنجا دیگر همان کودک دیروز خودش امروز مسئول یک خانواده می باشد و باید در تربیت آنها بکوشد.
ناگفته نماند که سهم زیادی از تربیت فرزندان در طفولیت به دست مادران است و شاید به همین جهت هم باشد که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: «بهشت زیر پای مادران است.» (نهج الفصاحه) چونکه جامعه آینده متشکل از همین کودکان امروز است که در دامن همین پدر و مادران پرورش یافته اند.
حال اگر سرپرست خانواده (اعم از پدر و مادر) اصول و قواعد صحیح تربیت فرزند را به کار گرفته باشد و عوامل دیگر هم با روند او همیاری داشته باشد این فرزندان و پدر و مادرشان از عذاب آتش جهنم در امان خواهند بود و در صورتی که اصول و قوائد صحیح در زندگی پیاده نشود و خانواده (اعم از همسر و فرندان) به حال خود رها شوند ممکن است طعمه شیاطین جن وانس قرار گیرند و از مسیر اصلی منحرف شده و به سوی آتش سوزان جهنم رهسپار شوند.
شاید این سؤال به ذهن خطور کند که اصول و روش تربیت فرزند و نگهداشتن خود و خانواده از آتش چیست؟ در جواب این سؤال می گوییم: آنچه در سخنان اهل بیت (علیهم السلام) مانند رساله حقوق امام سجاد (علیهم السلام) آمده، نمونه ای از فرهنگ صحیح زندگی اسلامی می باشد. همچنین کتابهای دیگری از علمای شیعه چاپ شده که بیانگر روش و اهمیت این موضوع می باشد.
تفسیر آیه از المیزان
كلمه «قوا» جمع امر حاضر از مصدر وقايه است، و «وقايه» به معناى حفظ كردن چيزى است از هر خطرى كه به آن صدمه بزند، و برايش مضر باشد، و كلمه «وقود» اسم هر چيزى است كه با آن آتش را بگيرانند، چه آتش هيزم و چه مانند آن و مراد از كلمه «نار» آتش جهنم است، اگر انسانهاى معذب در آتش دوزخ را آتشگيرانه دوزخ خوانده، بدين جهت است كه شعله گرفتن مردم در آتش دوزخ به دست خود آنان است، هم چنان كه در جاى ديگر فرموده: «ثُمَّ فِي النَّارِ يُسْجَرُونَ - و سپس در آتش افروخته مىشوند. غافر/72.» در نتيجه جمله مورد بحث يكى از ادله تجسم اعمال است هم چنان كه ظاهر آيه بعدى هم كه مىفرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَعْتَذِرُوا ...» همين معنا است، براى اينكه در آخرش مىفرمايد: تنها و تنها اعمال خودتان را به شما به عنوان جزا مىدهند. و اما كلمه «حجارة» را بعضى تفسير كردهاند به بتها.
شکل ظاهری ملائکه های موکل جهنم و چگونگی اجرای دستورات مافوق
[عَلَيْها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ] يعنى بر آن آتش، ملائكهاى موكل شدهاند تا انواع عذاب را بر سر اهل دوزخ بياورند، ملائكهاى غلاظ و شداد.
كلمه «غلاظ» جمع «غليظ» است، و غليظ ضد رقيق است، و مناسبتر با مقام اين است كه منظور از «فرشته غليظ» و «فرشتگان غلاظ» فرشتگانى باشد كه خشونت عمل دارند، (چون فرشتگان مثل ما آدميان قلب مادى ندارند تا متصف به خشونت و رقت شوند) .
و جمله «لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ» به منزله تفسيرى است براى جمله «غلاظ شداد»، مىفرمايد: منظور از غلاظ و شداد اين است كه فرشتگان نامبرده ملازم آن ماموريتى هستند كه خداى تعالى به آنان داده، و غير از خدا و اوامرش هيچ عامل ديگرى از قبيل رقت و ترحم و امثال آن در آنان اثر نمىگذارد، و خدا را با مخالفت و يا رد، عصيان نمىكنند، هر چه را مامور باشند مو به مو اجرا مىكنند، بدون اينكه چيزى از خود آنان فوت شود، و يا به خاطر ضعف و خستگى از ماموريت كم كنند، (نتيجه عذابى كه آنان به انسانها مىدهند عذابى است كه اگر انسانى آن را انجام مىداد، مىگفتيم فلانى شكنجهگرى غلاظ و شديد، و مردى بىرحم و بىشفقت است، و خلاصه اينكه) وقتى عمل چنين عملى بود، مىتوان صاحب عمل را غليظ و شديد خواند.
چگونگی تکلیف ملائکه
خداوند در جای دیگر از قرآن کریم در وصف ملائکه می فرماید: «... بَلْ عِبادٌ مُكْرَمُونَ لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ» (انبیاء 26 و 27) ... بلكه (فرشتگان) بندگانى گرامى هستند. در كلام بر او سبقت نمىگيرند و (تنها) به فرمان او عمل مىكنند. و به همين جهت در عالم فرشتگان جزا و پاداشى نيست، نه ثوابى و نه عقابى، و در حقيقت ملائكه مكلف به تكاليف تكوينىاند، نه امر و نهىهاى تشريعى، و تكاليف تكوينيشان هم به خاطر اختلافى كه در درجات آنان هست مختلف است، هم چنان كه در جاى ديگر قرآن آمده: «وَ ما مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقامٌ مَعْلُومٌ» (ص/ 164) و هيچ كس از ما (فرشتگان) نيست مگر آن كه براى او (مرتبه و) جايگاهى معيّن است ، و نيز از خود ملائكه نقل كرده كه مىگويند: «وَ ما نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّكَ لَهُ ما بَيْنَ أَيْدِينا وَ ما خَلْفَنا » (مریم/ 64) و ما فرود نمی آییم مگر به اذن پروردگارت، برای اوست آنچه در پیش رو و پشت سر ما است. (تفسیر المیزان جلد 19)
برخی از پیامهای آیه
1- ایمان به معاد و دوزخ، نقش مهمی در ایجاد تقوی و اصلاح خود و دیگران دارد. 2- تربیت دینی فرزندان به عهده مدیر خانواده است. 3- نفس انسان سرکش است و نیاز به حفاظت دارد. 4- کیفر رها کردن خانواده و نزدیکان، هیزم آتش دوزخ شدن است. 5- در مدیریت، مسئول هر کار باید با آن کار سنخیت داشته باشد. (تفسیر نور جلد 10)