0

درهای بهشت، درهای جهنم

 
aftabm
aftabm
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 25059
محل سکونت : اصفهان

درهای بهشت، درهای جهنم

حتماً شما ضرب المثل «گر گدا کاهل بود، تقصیر صاحب خانه چیست» را شنیده اید؛ اما شاید حکایتش را نشنیده باشید. حکایت این ضرب المثل را از کتاب امثال و حکم مرحوم دهخدا بخوانیم:
 
گویند مردی کریم همیشه سفره اش به روی مردم باز بود. شخص محتاجی به خانه او رفت و دم دروازه ایستاد و سؤالی هم نکرد. صاحب خانه نظرش به او افتاد و پرسید: «چه می خواهی؟» آن مرد گفت: «می خواهم کنار سفره ات غذا بخورم، کسی به من توجه ندارد.» مرد کریم النفس با اوقات تلخی به خدمتکارش سخت گیری کرد. خدمتکار گفت: «من چه گناهی دارم؟ گر گدا کاهل بود، تقصیر صاحب خانه چیست؟»[1]
 
نانوشته مشخص است که غرض از ذکر این حکایت چیست! خدا که منبع کرم است و کریمان جهان قابل مقایسه با او نیستند، در ماه مبارک رمضان، مهمانی استثنایی و بزرگی ترتیب داده که پذیرایی هایش قابل مقایسه با هیچ پذیرایی دیگری نیست و آن عبارت است از آمرزش گناهان و بخشش و مغفرت. حالا اگر کسی وارد این ماه بشود و دست خالی از آن خارج بشود، تقصیر صاحب خانه چیست؟
 
یکی از ویژگی های ماه مهمانی خدا این است که در این ماه، انجام گناه برای بنده های خدا سخت تر است و کسب ثواب آسان تر؛ زیرا از طرفی درهای بهشت در این ماه باز و درهای جهنم بسته است و از طرفی شیاطین در غل و زنجیرند.
 

درهای بهشت، درهای جهنم

خوب است پیش از آن که فراز بعدی خطبه شعبانیه پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله پیرامون درهای بهشت و درهای جهنم را بخوانیم، به یک نکته توجه کنیم.
 
بر اساس آموزه های دینی ما، منظور از متعدد بودن درهای بهشت و جهنم، این نیست که تعداد افرادی که قرار است وارد بهشت یا جهنم شوند، آن قدر زیادند که نمی توانند از یک در وارد شوند و لازم است چند در وجود داشته باشد تا ظرفیت ورودی ها به مشکل برنخورد! بلکه منظور از درهای بهشت و جهنم، زمینه سازهای ورود به بهشت و جهنم است. حالا این زمینه سازها گاهی یک فکر و عقیده است، گاهی یک اقدام و عمل و گاهی یک ویژگی شخصیتی منحصربه فرد.
 
ضمنا خوب است بدانیم که وجود توأمان بهشت و جهنم، تأثیر تربیتی دارد و همین شوق بهشت و ترس از جهنم است که از انجام بسیاری اشتباهات پیشگیری می کند و زمینه ساز انجام کارهای خوب می شود. از این گذشته، وجود بهشت و جهنم، نشانه ای از عدالت خداوند است، زیرا در این دنیا افرادی هستند که نیکی هایشان قابل پاداش دهی نیست و افرادی دیگر جرم و جنایت ها و ظلمشان قابل مجازات. پس خداوند هم رحمت دارد نسبت به مؤمنین و مظلومین و هم غضب نسبت به ظالمین و کافرین و مشرکین و گناهکاران، اما نکته مهم اینجاست که برای بهشت هشت در قرار داده و برای جهنم هفت در و این نشانه ای است از غلبه رحمت بر غضب الهی و یکی از هزار نامی که در دعای جوشن کبیر خدا را به آن می خوانیم، همین ویژگی است:
 
یَا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ؛
ای خدایی که رحمت و مهربانی اش از قهر و غضبش سبقت گرفته است.[2]
 
البته در قرآن کریم در مورد تعداد درهای بهشت آیه ای نیامده؛ ولی تعداد به تعداد درهای جهنم تصریح شده است:
 
وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ * لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِکُلِّ بَابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ؛
و جهنم میعادگاه همه آن ها است [همان هایی که فریب شیطان را می خورند]. هفت در دارد و برای هر دری گروه معینی از آن ها تقسیم شده اند![3]
 
حالا روایتی زیبا از امیرالمؤمنین علیه السلام بخوانیم پیرامون درهای بهشتی:
 
إِنَّ لِلْجَنَّةِ ثَمَانِیَةَ أَبْوَابٍ بَابٌ یَدْخُلُ مِنْهُ النَّبِیُّونَ وَ الصِّدِّیقُونَ وَ بَابٌ یَدْخُلُ مِنْهُ الشُّهَدَاءُ وَ الصَّالِحُونَ وَ خَمْسَةُ أَبْوَابٍ یَدْخُلُ مِنْهَا شِیعَتُنَا وَ مُحِبُّونَا فَلَا أَزَالُ وَاقِفاً عَلَی الصِّرَاطِ أَدْعُو وَ أَقُولُ رَبِّ سَلِّمْ شِیعَتِی وَ مُحِبِّی وَ أَنْصَارِی وَ مَنْ تَوَلَّانِی فِی دَارِ الدُّنْیَا فَإِذَا النِّدَاءُ مِنْ بُطْنَانِ الْعَرْشِ قَدْ أُجِیبَتْ دَعْوَتُکَ وَ شُفِّعْتَ فِی شِیعَتِکَ وَ یُشَفَّعُ کُلُّ رَجُلٍ مِنْ شِیعَتِی وَ مَنْ تَوَلَّانِی وَ نَصَرَنِی وَ حَارَبَ مَنْ حَارَبَنِی بِفِعْلٍ أَوْ قَوْلٍ فِی سَبْعِینَ أَلْفَ مِنْ جِیرَانِهِ وَ أَقْرِبَائِهِ وَ بَابٌ یَدْخُلُ مِنْهُ سَائِرُ الْمُسْلِمِینَ مِمَّنْ شَهِدَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ لَمْ یَکُنْ فِی قَلْبِهِ مِقْدَارُ ذَرَّةٍ مِنْ بُغْضِنَا أَهْلَ الْبَیْتِ؛
بهشت هشت در دارد: یک در، دری است که پیامبران و صدیقان از آن داخل می شوند؛ و در دیگر، دری است که شهدا و صالحان از آن وارد می شوند؛ و پنج در دیگر، درهایی هستند که شیعیان و دوستان ما از آن ها وارد می شوند و من همواره در کنار پل صراط‍  می ایستم و دعا می کنم و می گویم: پروردگارا، شیعیان و دوستداران و یاران من و هرکسی را که در دنیا مرا دوست می داشت، سلامت بدار و از داخل عرش ندا می رسد که دعای تو را اجابت کردم و شفاعت شیعیان تو را پذیرفتم، و هر مردی از شیعیان من و کسانی که مرا دوست داشته اند و یاری نموده اند و با دشمنان من با عمل یا زبان مبارزه کرده اند، از هفتاد هزار نفر از همسایگان و خویشان خود شفاعت می کند؛ و هشتمین در، دری است که سایر مسلمانان [که در مقابل امر الهی تسلیم بوده اند] از آن وارد می شود و آنان کسانی هستند که به یگانگی خدا گواهی داده و در قلبشان به مقدار یک ذرّه دشمنی ما اهل بیت نباشد.[4]
 
با دقت در این روایت و سایر روایت های مشابه به این مسئله می رسیم که درهای بهشت، نمادی از صفات خوبی هستند که باعث لیاقت  پیداکردن افراد برای ورود به بهشت می شوند و با این نگاه، فراز بعدی خطبه شعبانیه پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله برای ما روشن تر می شود که فرموده اند:
 
أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَبْوَابَ الْجِنَانِ فِی هَذَا الشَّهْرِ مُفَتَّحَةٌ فَاسْأَلُوا رَبَّکُمْ أَنْ لَا یُغَلِّقَهَا عَلَیْکُمْ وَ أَبْوَابَ النِّیرَانِ مُغَلَّقَةٌ فَاسْأَلُوا رَبَّکُمْ أَنْ لَا یُفَتِّحَهَا عَلَیْکُمْ؛
ای مردم! درهای بهشت در این ماه باز است، پس از خداوند بخواهید که آن را به روی شما نبندد و درهای جهنم در این ماه بسته است، پس از خداوند بخواهید آن را به روی شما باز نکند.[5]
 
یعنی خداوند زمینه سازهای ورود به بهشت را در این ماه مهیاتر از همیشه قرار داده، اطاعت مخلصانه، عبادت پنهانی و انجام اعمال خیر از جملهٔ این زمینه سازها هستند که همهٔ ما حس کرده ایم که انجامشان در این ماه چقدر ساده تر از سایر ماه های سال است. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله به ما فرمان می دهد که علاوه بر استفاده از این فرصت ویژه، از خداوند بخواهیم که انجام این اعمال در طول سال برایمان آسان و سهل باشد. در نقطهٔ مقابل نیز انجام گناهان قرار دارد که باز تمامی ما حس کرده ایم تفاوت ماه رمضان را با سایر ایام سال را در سختی و آسانی انجام گناهان.
 

شیطان های دست و پابسته

فراز بعدی خطبه شعبانیه پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، راجع به دشمنان قسم خوردهٔ انسان هاست؛ شیطان!
 
وَ الشَّیَاطِینَ مَغْلُولَةٌ فَاسْأَلُوا رَبَّکُمْ أَنْ لَا یُسَلِّطَهَا عَلَیْکُمْ؛
و شیاطین در این ماه در غل و زنجیرند پس از خداوند بخواهید که آن ها را بر شما مسلط نکند.[6]
 
از آنجا که در مورد شیطان شناسی، اصول مهم درباره شیطان، تقابل شیطان و انسان، شیوه های فریب شیطان و امکانات انسان در برابر شیطان در مقالات دیگری در همین سایت مفصل توضیح داده ایم[7]، شما را به آن مقالات ارجاع می دهیم؛ اما در پایان این قطعه، به نکته مهمی که در مورد این فراز از خطبه وجود دارد اشاره می کنیم.
 
همان طور که می دانیم، دلیل انجام اشتباهات توسط انسان، صرفاً وسوسه های شیطان نیست؛ یعنی این طور نیست که انسان ها فقط از دشمن بیرونی خود که شیاطین باشند، ضربه بخورند و گمراه شوند؛ بلکه یک دشمن داخلی که به مراتب خطرناک تر از دشمن خارجی ماست، همیشه در کمین ماست و منتظر تا ما را از مسیر حق گمراه کند. این دشمن داخلی که شاید خیلی از ما با آن آشنا باشیم و بعضی وقت ها هم اطاعتش را کرده ایم، هوای نفس است.
 
البته هوای نفس هم مانند شیطان، انسان را مجبور به انجام گناه نمی کند، بلکه تنها کاری که این دو دشمن انجام می دهند، وسوسه و ترغیب به گناه کردن است و این خودِ انسان است که تصمیم به انجام گناه می گیرد، همان طور که می تواند گزینه انجام ندادن گناه و بی محلی و بی توجهی به وسوسه ها را انتخاب کند. همان گزینه ای که گزینهٔ انتخابی همیشگی اولیاء الهی است.
 
اما نکتهٔ مهم اینجاست که در این ماه طبق فرمایش پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، شیطان ها در غل و زنجیر هستند، یعنی دشمن بیرونی ما، دست وپابسته، در گوشه ای افتاده و لحظه شماری می کند برای پایان یافتن این ماه و شروع به فریب و وسوسه، اما بعضی از ما روزه داران که سر سفرهٔ مهمانی خدا حاضر شده ایم، در این ماه هم با انجام بعضی گناهان آلوده می شویم. این یعنی دشمن درونی ما کماکان به فعالیت های موذیانه خودش ادامه می دهد! حالا بیاییم و بدون تعارف با خودمان حساب وکتاب کنیم و ببینیم کدام گناهان هستند که حتی در این ماه هم انجام می شوند؟ این ها همان گناه هایی هستند که ریشه در تبعیت از هوای نفس دارند، یعنی دشمن داخلی و نباید منشأ آن را صرفا فریب و وسوسه شیطان بدانیم.

ماه رمضان علاوه بر تمامی فرصت هایی که در اختیار ما می گذارد، فرصت شناسایی قدرت دشمن داخلی را هم به ما می دهد؛ فقط کافی است با خودمان روراست باشیم و ببینیم چقدر به هوای نفسمان پروبال داده ایم و اجازه داده ایم که برای رفتارهای ما تصمیم گیری کند؟!
 
امیدواریم با استفاده از روزهای باقی مانده از ماه مهمانی خدا تا پیش از آزادی دشمن های بیرونی، در مبارزه با دشمن داخلی نیز موفق شویم.


پی‌نوشت:
[1]. امثال و حکم دهخدا، جلد 3، صفحه 1300.
[2]. مفاتیح الجنان، دعای جوشن کبیر.
[3]. سوره حجر، آیات 43 و 44.
[4]. خصال شیخ صدوق، جلد ‌2، صفحه 407، حدیث 6.
[5]. أمالی شیخ صدوق، صفحه 95، حدیث 4.
[6]. أمالی شیخ صدوق، صفحه 95، حدیث 4.
[7]. سایت راسخون، مقالات: «شیوه تربیتی امام سجاد علیه‌السلام (24) یک دشمن همیشگی» و «شیوه تربیتی امام سجاد علیه‌السلام (25) تقابل شیطان و انسان».

یک شنبه 29 فروردین 1400  7:45 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها