یکی از زیباترین و با ارزش ترین منابع سبک زندگی دینی، ادعیه مأثوره ای است که در کتب معتبر دینی از حضرات معصومین(علیهم السلام) به یادگار مانده و حاوی معارف و مطالب ناب دینی بوده و کمک شایانی به انسان سازی و تربیت دینی و دست یابی به قله های رفیع تزکیه نفس دارد. یکی از این ادعیه های بسیار زیبا و ارزشمند با نام «مناجات شعبانیه» شهرت دارد که شخصی به نام «ابنخالویه»، آن را از امام علی (علیه السلام) به شکل مرسل روایت کرده است.[1]
هر چند این دعای ارزشمند با نام مناجات شعبانیه شهرت دارد، ولی استفاده و بهره مندی از معارف زیبای آن اختصاص به این ماه نداشته از این رو علمای اخلاق و عرفان تأکید فراوانی بر انس و همنشینی با آن در تمام ایام و ماههای سال داشته اند؛ چرا که این دعا و نیایش زیبا یکی از بهترین و شگفت انگیز ترین مناجات هایی است که به وسیله آن می توان ارتباط عاشقانه خود را با خدای متعال حفظ کرد. در این نوشتار تلاش داریم با تکیه بر این مناجات عارفانه برخی از کاستیها و چالشهای زندگی روز مره را مورد مداوا و درمان قرار دهیم.
جای خالی انس و خلوت با خدا در زندگی مدرن
یکی از بدترین و خطرناک ترین چالشهای زندگی مدرن، گرفتار شدن در هیاهوی زندگی مادی و فراموش کردن ارتباط با خدای متعال و صحبت کردن با اوست. شاید اگر انسان قدری به اهمیت ارتباط با خدا و مناجات کردن با او واقف بود، بهتر قدر ثانیه های زندگی خود را می دانست و وقت و فرصت بیشتری را برای خلوت کردن با خدای متعال صرف می کرد.
در اهمیت و ارزش مناجات و نیایش با خدای متعال همین بس که خدای متعال در قرآن کریم این چنین فرموده است: «قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُم؛[2] بگو: «اگر دعاى شما نباشد، پروردگارم هیچ اعتنایى به شما نمى کند.» این مطلب به روشنی گویای اهمیت و جایگاه نیایش و ارتباط با خدای متعال در اندیشه توحیدی است. انسان به وسیله ارتباط و همنشینی با خدای متعال زیبا و عطرآگین می شود و رنگ و بوی قدسی و آسمانی به خود می گیرد، ولی از آن آنجا که انس و خلوت کردن با خدای متعال و صحبت کردن با او اگر از دریچه معرفت و آگاهی و شناخت باشد آثار مادی ومعنوی فراوانی را در زندگی انسان بر جای می گذارد، بهترین راه برای همنشینی با خدای متعال و صحبت کردن با او ادعیه و نیایش های وارد شده از سوی حضرات معصومین (علیهم السلام) است.
گندزدایی از زندگی معنوی با تکیه بر مناجات شعبانیه
1-فرار به سوی خدا با قلبی امیدوار
از جمله چالش های خطرناک و مرگباری که بسیاری از افراد در زندگی مدرن با آن دست به گریبان هستند، فراموش کردن خدا و روی آوری به اغیار است. گویی هر چیزی در زندگی بشر اهمیت و ارزش دارد غیر از ارتباط و انس گرفتن با خدای متعال. کار به جایی رسیده است که خدای متعال در قرآن کریم انسان گرفتار در لذات مادی و شهوات نفسانی را مورد خطالب قرار داده و می فرماید: «فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ؛[3] پس به کجا مىروید؟» به راستی انسان به کجا شتابان می رود؟ آیا درگاهی بهتر از درگاه لطف و کرم الهی پیدا کرده است که پریشان و نگران خود را به هر کوی برزن می زند؟ از این رو خدای متعال راه نجات را بازگشت به سوی خود معرفی کرده و می فرماید: «فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّی لَکُمْ مِنْهُ نَذیرٌ مُبینٌ؛[4] پس به سوى خدا بگریزید، که من شما را از طرف او بیم دهنده اى آشکارم.»
انسان چه پناهی بهتر از پناهگاه امن الهی می تواند پیدا کند. زمانی که شیاطین و خواهش های نفسانی کمر به گمراهی و هلاکت انسان بسته اند چه قلعه ای محکم تر از قلعه رحمت و کرم الهی می تواند ایمنی بخش انسان باشد، از این رو در فراز های ابتدای مناجات شعبانیه نیز این چنین به درگاه الهی دست به دعا و استغاثه بر می داریم. «فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیک وَ وَقَفْتُ بَینَ یدَیک مُسْتَکینا لَک مُتَضَرِّعا إِلَیک رَاجِیا لِمَا لَدَیک؛[5] همانا به سوی تو گریختم، و در حال درماندگی و زاری در برابرت ایستادم، پاداشی را که نزد توست امیدوارم.»
یکی از آثار بسیار خطرناک گناه و آلودگی، دور کردن انسان از رحمت الهی است. کم نیستند افرادی که به خاطر اصرار به گناه خانه قلب خود را تاریک و سیاه کرده اند، علاوه بر گناه شیطان نیز تلاش دارد این وسیله را بهانه ای برای تقویت ناامیدی و عدم بازگشت به سوی خود قرار دهد
2-ناامیدی از غیر و امید بستن به درگاه الهی
همه انسانها در زندگی فردی و اجتماعی خود دارای نیازهای مادی و معنوی فراوانی هستند. در واقع انسانها با آرزوهای بلند و زیبای خود زندگی می کنند و در دنیا به دنبال دست یابی به اهداف و آرمان های مشخصی دست به فعالیت می زند. در این بین انسانهای هوشیار و آگاه همواره خدای متعال را بهترین و با ارزش ترین وسیله برای دستیابی به آرزوهای خود می دانند و همواره از قدرت بی انتهای او کمک و یاری می طلبند، ولی در این میان کم نیستند افرادی که وجود قدرتمند خدای متعال را در کنار خود مشاهده نمی کنند و با متوسل شدن به اغیار هر چه بیشتر خود را در دردسرهای بزرگ گرفتار می کنند. با این وجود انسان های موحد خدای متعال را مسبب الاسباب دانسته و پیش از هر وسیله ای دست نیاز خود را به سوی او دراز می کنند.
البته این مطلب به معنای کنار گذاشتن اسباب عادی و تأثیر گذاری آنها در زندگی نیست، ولی از لحاظ بینشی و اعتقادی مؤثر واقعی را در عالم تنها خدای متعال می دانند. از این رو در فرازهایی از مناجات شعبانیه نیز این چنین به درگاه الهی اعتراف می نماییم: «بِیدِک لابِیدِ غَیرِک زِیادَتِی وَ نَقْصِی وَ نَفْعِی وَ ضَرِّی إِلَهِی إِنْ حَرَمْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یرْزُقُنِی وَ إِنْ خَذَلْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی ینْصُرُنِی؛[6] و تنها به دست توست نه به دست غیر تو فزونی و کاستی ام و سود و زیانم، خدایا! اگر محرومم کنی پس کیست آنکه به من روزی دهد؟ و اگر خوارم سازی پس کیست آنکه به من یاری رساند.» در واقع این فراز زیبا از مناجات شعبانیه تداعی کننده آیه 188 سوره مبارکه اعراف است که پیشتر خدای متعال به بندگان خود این چنین روش دعا و سخن گفتن را آموزش داده است: «قُلْ لا أَمْلِکُ لِنَفْسی نَفْعاً وَ لا ضَرًّا إِلاَّ ما شاءَ اللَّهُ؛[7] بگو: «جز آنچه خدا بخواهد، براى خودم اختیار سود و زیانى ندارم.»
3-معترف به گناه و عدم طلب کاری از خدا
دو آسیب و آفت خطرناک همواره سعادت و زندگی معنوی انسان را به طور جدی تهدید می نماید، یکی از خود راضی بودن و عدم مشاهده کاستی، عیب و نقص در کارنامه اعمال خود و دومی طلبکار بودن از خدا و قیافه حق به جانب گرفتن در برابر درگاه کبریایی خدای متعال. در واقع انسانهایی که هیچ گونه نقص و کاستی را در رفتار و عملکرد خود مشاهد نمی کنند به طور جدی خود را از رسیدن به قله های پیشرفت و معنویت محروم می سازند؛ چرا که در سایه مشاهده نقص و کاستی هاست که انسان در صدد جبران آنها گام بر می دارد و به دنبال اصلاح خود می رود.
حضرات معصومین(علیهم السلام) در فرهنگ نیایش و مناجات به درگاه الهی همواره به انسانها یاد داده اند که با اعتراف به نواقص و کاستی های خود به مبارزه با خود شیفتگی و عجب رفته و مانع نفوذ شیطان در سرزمین وجودی خود باشند. از اینرو در مناجات شعبانیه این چنین دست به دعا بر می داریم: «إِنْ کانَ قَدْ دَنَا أَجَلِی وَ لَمْ یدْنِنِی [یدْنُ] مِنْک عَمَلِی فَقَدْ جَعَلْتُ الْإِقْرَارَ بِالذَّنْبِ إِلَیک وَسِیلَتِی؛و اگر مرگم نزدیک شده باشد و عملم مرا به تو نزدیک نکرده، اعترافم را به گناه وسیله خویش به بارگاهت قرار دادم.»
لنگر حلم تو ای کشتی توفیق کجاست که در این بحر کرم غرق گناه آمدهایم
آبرو میرود ای ابر خطاپوش ببار که به دیوان عمل نامه سیاه آمدهایم
4- پرهیز از ویروس منحوس ناامیدی
یکی از آثار بسیار خطرناک گناه و آلودگی، دور کردن انسان از رحمت الهی است. کم نیستند افرادی که به خاطر اصرار به گناه خانه قلب خود را تاریک و سیاه کرده اند، علاوه بر گناه شیطان نیز تلاش دارد این وسیله را بهانه ای برای تقویت ناامیدی و عدم بازگشت به سوی خود قرار دهد با این بهانه که خدا گناهان سنگین تر را نخواهد بخشید، این در حالی است که گناه انسان به هر اندازه که بزرگ باشد باز از دریای لطف و کرم و بخشش الهی بزرگ تر نخواهد بود، از این رو خدای متعال به هیچ وجه ناامیدی بنده خود را نمی پذیرد و این چنین می فرماید: «قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ؛[8] بگو: «ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهاید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را میآمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.»
در مناجات شعبانیه نیز این چنین روح امیدواری در مناجات با خدای متعال مورد توجه قرار داده شده و به نیایش کننده می آموزد که در هیچ شرایط نباید از رحمت الهی ناامید نباشد: «إِلَهِی کیفَ آیسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِک لِی بَعْدَ مَمَاتِی وَ أَنْتَ لَمْ تُوَلِّنِی [تُولِنِی] إِلاالْجَمِیلَ فِی حَیاتِی؛ خدایا چگونه از حسن توجهت پس از مرگم ناامید شوم درحالیکه در طول زندگی ام مرا جز به نیکی سرپرستی نکردی.»
پی نوشت ها:
[1]. ابن طاووس، اقبال الاعمال، ۱۴۱۷ق، ص۱۹۷؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۱، ص۹۷؛ مجلسی، زادالمعاد، ۱۴۲۳ق، ص۴۷.
[2]. سوره مبارکه فرقان، آیه 77.
[3]. سوره مبارکه تکویر، آیه 26.
[4]. سوره مبارکه ذاریات، آیه 50.
[5]. بحار الأنوار، ج91، ص97
[6].ابن طاووس، على بن موسى، إقبال الأعمال، ج2، ص686.
[7]. سوره مبارکه اعراف، آیه 188.
[8]. سوره مبارکه زمر آیه 53.