پاسخ به:مشاعره صَّائِمِينَ
نعمتي دادي بـه مـن با تـو تكلّم بكنم
با نماز و با دعا غصههام و گم بكنم
چشمام و با بارون توبه ترنّم بكنم
پيش دل قرب تـو رو خدا، تجسّم بكنم
من لایق مهمانی ات ای یار نبودم
من قابل الطاف تو ای یار نبودم
بودم به حضور تو و انگار نبودم
در محضر تو بودم و انگار نبودم
من بار دگر خسته و تنها شدم ای وای
شرمنده ی تو یوسف زهرا شدم ای وای
احسان محسنی فر
یاس را از دست باید داد یار
سال دیگر روزه داری انتظار
می رسد سال دیگرماه صیام
می رسد ماه صیام با نو بهار
فی البداهه: منصور مقدم 22/2/1400
رمضان می رود و می برد از کف ما
آن که سی روز صفا یافت از او محفل ما
رمضان رفت و دریغا که به امضا نرسد
طاعت ناقص ما،روزه ناقابل ما
اگرچه غفلت زده ام ليك دراين ماه عظيم
چشم بسته بـه كف لطف تـو ای حي قديم
دارم اميد عنايت ز درت يا الله
نا اميدم منما از كرمت يا الله
هر کس که خواهان تو است نالان ز هجران تو است
در فکر دوران تو است ماه مبارک الوداع
ای ماه با عز و جلال مقصود حی لایزال
ما را نکن افسرده حال ماه مبارک الوداع