پاسخ به:مشاعره صَّائِمِينَ
در چنین مه كه انس و جان يارب * * * بر سر سفــره تــو مــهــمـان است
نظـــري ســوي دردمنــدان كــــن * * * اي كــه نــامـت شفا و درمان است
تشنه ام تشنه مرا آب حیاتی بفرست
به دل سوخته ی من برکاتی بفرست
شام میلاد کریم است کریمانه بیا
ماه بر نیمه رسیده صلواتی بفرست
بر خیز سخر چون باب رحمت باز باز
همدلی یاران نکو و هــــم دعا راز و نیاز
قد وسعت دست گیری کن تمـــام مردمان
خیربردیگر رسان تا خیر سازد چاره ساز
فی البداهه: منصور مقدم 30/1/1400
ز پایداری و صلح و سکوت و صبر تو بود
ظهور واقعه کربلا امام حسن
سکوت توست نبرد و قیام تو همه صبر
گرفت از تو ولایت بقا امام حسن
غلامرضا سازگار
نعمت حق است صیــام بر مومنان
روزه باید شهر مهـــر است مهربان
واجب است روزه برای مرد و زن
صحتی آرد تمامی ،بهر جنت نردبان
فی البداهه: منصور مقدم 31/1/1400
نماز و روزه و افطار عشق است
سحر خوردن کنار یار عشق است
نه یک بار از کنار خیمه گاهش
گذشتن بل هزاران بار عشق است
تا تو مراد من دهي كشته مرا فراق تو تا تو به داد من رسي، من به خدا رسيده ام
مبادا لیله القدرت سرآید گنه بر ناله ام افزون تر آید مبادا ماه تو پایان پذیرد ولی این بنده ات سامان نگیرد
در دامن این بحر گرانمایه ببینید
دریای گهرهای فراوان رمضان است
با ذکر مناجات خدا در دل شبها
بر هستی ما دست گل افشان رمضان است
تو سر زدی و به ما نگاهی داری
در خانه اهل عشق راهی داری
قربان تو و هلال ابروی تو من
ای ماه خدا چه روی ماهی داری !
سید حبیب حبیب پور
یا رب منم و بار گناهی یا رب
پرونده ننگین و سیاهی یا رب
گویند که در هر دو جهان می بخشی
دریا به نمی،کوه به کاهی یا رب
غلامرضا کاج
بسان خشک گشته تک درختم
همی رنجـــور نالانم ز بختم
رسیده موســــــم امید وران
دعا روزه بود درحال وقتم
فی البداهه: منصور مقدم 2/2/1400
ماه رمضان آمد و تمرین صبوری
هنگام دعای سحر و رزق سحوری
برخیز که از قافله راز نمانیم
حیف است نیابیم در این جمع حضوری
یا رب خودت مواظب شاه غریب باش او را ولی و ناصر و کهف و حبیب باش ما زخم می زنیم به او با گناهمان یا رب خودت به زخم دل او طبیب باش
شاد باید بـــود از این مــاه یار
ماه خیراست و سلامت هردیار
روزه داران شادمــان وبهر ور
چونکه نعمت می رسدلیل ونهار
فی البداهه: منصور مقدم 3/2/1400