بررسی جدایی شجاع خلیل زاده و مهدی ترابی از پرسپولیس
چرا مدیران باشگاههای ما موقع عقد قرارداد از مشورت وکلا استفاده نمیکنند؟ یا اگر میکنند و بعد چنین اتفاقی میافتد، چرا آن وکیل یا آن مدیر بازخواست نمیشوند؟ پول از بیتالمال رفته، بازیکن محبوب رفته و ریالی به خزانه باشگاه نمیرسد و این چرخه مدام تکرار و تکرار و تکرار میشود.
یک مثال برای گفتن یک حرف مهم نیاز داریم و از قدیم گفتند: «در مثل مناقشه نیست» پس لطفاً روی اسم فرد یا باشگاه زوم نکنید که اگر مجبور نبودیم اصلاً اسم نمیآوردیم تا اصل مطلب تحتالشعاع قرار نگیرد.
خبر این بود: شکایت باشگاه پرسپولیس از شجاع خلیلزاده کمیته تعیین وضعیت فدراسیون رد شد. پیشتر هم این اتفاق برای پرسپولیس در قضیه مهدی ترابی هم رخ داده بود. هر دو ستاره محبوب سرخها با استناد به یک بند از قراردادشان اقدام به فسخ یکطرفه کردند و راهی قطر شدند.
پرسپولیس با جدایی هر دو مخالف بود و در غیاب این دو ستون فینال لیگ قهرمانان را به راحتی از دست دادیم. (البته کسی نمیتواند بگوید اگر شجاع و ترابی بودند پرسپولیس قهرمان میشد اما مسلماً حضور آنها خیلی به تیم یحیی کمک میکرد) اینجا بحث ما پرسپولیس یا مدیران فعلی و سابق آن نیست؛ همانطور که با ترابی و شجاع کاری نداریم. این اتفاق پیش از این برای بازیکنان سایر تیمها هم افتاده و بعد از این نیز خواهد افتاد و بحث ما دقیقاً همین است.
بازیکنان موقع امضا قرارداد با خود وکیل خبره میبرند که زیر و بم قانون را از حفظ است. روی بند بند جزئیات قراردادشان اشراف کامل دارند و خیلی خوب میدانند چه موقع چه حرکتی به نفع آنهاست و با کدام کار خسارتی نمیبینند البته که این حق طبیعی هر کس است اما نکته اینجاست که در فوتبال مدرن اگر بازیکن یک وکیل دارد، باشگاهها صاحب تیم وکالت هستند. اگر بازیکن به فکر منافع خودش است، باشگاه به فکر منافع تیم و هواداران است. درست به همین دلیل حتی اگر «مسی» هم باشی نمیتوانی قراردادت را فسخ کنی و بروی!
اما در فوتبال ایران مثل آب خوردن این اتفاق میافتد و باشگاهها ضمن پرداخت دستمزدهای میلیاردی، سربزنگاه سرمایههایشان را از دست رفته میبینند تا همیشه این سؤال باقی بماند که، چرا؟!
چرا مدیران باشگاههای ما موقع عقد قرارداد از مشورت وکلا استفاده نمیکنند؟ یا اگر میکنند و بعد چنین اتفاقی میافتد، چرا آن وکیل یا آن مدیر بازخواست نمیشوند؟ پول از بیتالمال رفته، بازیکن محبوب رفته و ریالی به خزانه باشگاه نمیرسد و این چرخه مدام تکرار و تکرار و تکرار میشود. بیآن که کسی بخواهد یا بتواند جایی، این دور تسلسل باطل را لغو کند…